به گزارش راسخون  و به نقل از فارس کورالیا رودریگز مونتویا قصه‌گوی کوبایی‌تبار ساکن اسپانیا با بیان اینکه در این جشنواره همه چیز از دکور تا اجراها برای من بسیار جذاب است، ادامه داد: یکی از مسائلی که برای من بسیار جالب توجه بوده، حضور گسترده و استقبال بچه‌ها از اجراهاست. اینکه کودکان این قدر متمرکز به قصه‌ها گوش می‌دهند و با اشتیاق تشویق می‌کنند. اگر جشنواره‌ای مشابه در یک کشور اروپایی برگزار شود،  بچه‌ها این‌قدر مودبانه برخورد نخواهند کرد و اگر قصه‌ای برایشان خسته‌کننده باشد، شروع‌  به صحبت و سر و صدا می‌کنند. اما اینجا بچه‌ها در مقابل هر قصه‌ای می‌توانند صبر کنند، گوش دهند و تا پایان همراهی کنند که این نشان از ادب بالای کودکان ایرانی دارد.

رودریگز مونتویا درباره اجرای خود توضیح داد: قصه «خورشید، ماه و دریا» یک افسانه قدیمی اسپانیایی است که پیامی مهم درباره دوستی دارد. در کشور ما می‌گویند هرکس که «دوست»  دارد، انسانی ثروتمند است هر چند که پول نداشته باشد. در این قصه نمادهای طبیعی مثل دریا، خورشید و ماه و رابطه دوستی بین‌شان نشان داده می‌شود.

او  که با پیشینه‌ای 40 ساله در امر قصه‌گویی در این جشنواره شرکت کرده، درباره حضور خود در این جشنواره گفت: از بیست سالگی وارد فضای قصه‌گویی شدم تا امروز که 60 سال دارم. دو سال پیش یعنی سال 2017 یک خانم قصه‌گوی کوبایی که دوست من هم بود، در این جشنواره شرکت کرد و موفق به کسب جایزه شد. در کوبا یک مقاله مفصل درباره اجرای ایشان و حضور موفق‌شان در جشنواره قصه‌گویی ایران نوشته شد که بعد از آن شرکت در این جشنواره به یک رویا برای من تبدیل شد.

وی در ادامه اذعان داشت: مدتی پیش ایمیلی دریافت کردم با عنوان فراخوان شرکت در جشنواره که برای حضور در این رویداد باید دو ویدئو ارسال می‌کردم. پس از ارسال این ویدئوها از سوی یکی از مسئولان جشنواره دعوت شدم و برای همه هماهنگی‌ها و استقبال بی‌نظیری که از من شد، جا دارد تشکر ویژه‌ای داشته باشم.

این شرکت‌کننده در بخش بین‌الملل جشنواره پیرامون مهمترین ابزار یک قصه‌گو برای ارتباط با مخاطب گفت: از نظر من مهمترین ابزار یک قصه‌گو کلامش است؛ کلماتی که خوب انتخاب شده، در جای مناسب قرار داده شده‌اند و سرشار از بار احساسی و عاطفی هستند. کلمات و احساسی که برای بیان آنها به کار می‌رود، مهمترین عناصر در جذب مخاطب و ارتباط مناسب با وی هستند.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا قصه فقط به کودکان تعلق دارد یا می‌تواند بر بزرگسالان نیز تاثیرگذار باشد، افزود: خیر قصه‌ها فقط  برای بچه‌ها نیستند و در این رابطه  یک راوی فرانسوی در یک جمله حق مطلب را ادا می‌کند: «قصه‌ها فقط  برای خواباندن بچه‌ها به کار نمی‌آیند، بلکه برای بیدار کردن بزرگترها هم هستند».

مونتویا ادامه داد: شنیدن کلمه «قصه» مرا به خانه دوران کودکی ام در کوبا می‌برد و خاطره مادر و مادربزرگی که برایم قصه می‌‌گفتند را زنده می‌کند. چه در فرهنگ اسپانیا و چه در کوبا تلاش بسیاری شده که قصه‌ها از بین نروند. برای این کار داستان‌ها را به کتاب تبدیل کرده‌اند. در کوبا افرادی هستند که به سراغ سالخوردگان می‌روند تا داستان‌ها و افسانه‌های قدیمی را برایشان نقل کنند و اینگونه مانعِ از یاد رفتن داستان‌ها می‌شوند.

وی با نقل قول از یک محقق بزرگ آفریقایی‌تبار در این زمینه گفت: هر بار که یک انسان مسن از بین می‌رود ،گویی یک کتابخانه در آتش می‌سوزد. چه در سرزمین مادری ام کوبا و چه در اسپانیا که در آن زندگی می‌کنم بسیار تلاش می‌شود که فرهنگ‌ها و سنن در هیچ زمینه‌‌ای اعم از موسیقی، نمایش، قصه‌گویی و ... فراموش نشود و برای حفظ و حراست آن تلاش می‌کنند.

او با اشاره به آیین‌های ماندگار ایرانی اضافه کرد: طبق آنچه مطالعه کرده‌ام، در ایران نیز همین‌گونه است و داستان‌های قدیمی و فولکلور سینه به سینه حفظ می‌شوند. سنت «شب یلدا» نیز تلاشی بر حفظ همین پیشینه غنی است یا کسانی که با نقالی و روایت داستان‌های حماسی شاهنامه سعی در زنده نگه داشتن سنت قصه‌گویی دارند.

این قصه‌گو در پایان گفت: اجراهایی که دیدم برایم بسیار لذت‌بخش بود، اما نکته زیباتر حضور خانم‌های قصه‌گو در این جشنواره است. مشارکت زنان قصه‌گوی ایرانی از اقوام مختلف برایم بسیار جالب بود. از کارمندان کانون تا مترجم، ستاد خبری و حتی خبرنگاری که با من مصاحبه می‌کند، خانم هستند و این نشان از سهم بالای حضور زنان در این جشنواره دارد. فعال بودن زنان ایرانی و تنوع فرهنگی کشور ایران برایم بسیار دیدنی و جالب توجه بود.