در میان مدعیان قدرت در جهان روسیه در حال حاضر مدعی قدرت دوم نظامی جهان است و در این حوزه در دوران جنگ سرد ورود داشته و نیز در رقابت با آمریکا همواره به دنبال کسب برتری بوده؛ اما چین یک قدرت نوظهور نظامی در حوزه دریایی است و در حالی که بزرگترین نیروی دریایی دنیا به لحاظ گستره و تجهیزات در حال فرسوده شدن و رسیدن به مرز عدم توانایی در به روزرسانی و بازسای تجهیزات رسیده، این چین است که هر روز از جدیدترین ناوها و تجهیزات نیروی دریایی خود رونمایی می‏کند.

از جمله این تجهیزات ناوهای هواپیمابر جدید چین است که به مراتب بزرگتر و مجهزتر از رقیب آمریکایی ساخته شده است و هر روز تسلیحات دریایی خود را به روز میکند. روسیه نیز علاوه بر ناوگان‏های روی آبی، یکی از قوی ترین یگانهای زیر دریایی جهان را در اختیار دارد که با پیشران های هسته ای و سلاح های اتمی بخشی از دکترین راهبردی دفاعی روسیه را تشکیل می دهد. روسیه و چین به جهت اهمیت استیلا بر راهگذرهای مهم تجاری دنیا و ایجاد امنیت تجارت خود در این عرصه همواره به دنبال حضور نظامی با بهانه ایجاد صلح در راهگذرهای آبی مهم دنیا هستند. لذا رزمایشهایی را با کشورهای همسو در نقاط راهبردی جهان ترتیب دادهاند. از جمله با همکاری کشور آفریقای جنوبی در محدوده دماغه امیدنیک به عنوان یکی از مهمترین تنگه‌ها و راهگذرهای تجاری دنیا اخیرا رزمایش مشترکی داشتند. این رزمایش در مقابل رزمایش اخیر مثلث ائتلاف ایران، روسیه و چین از نظر وسعت و حجم عملیات و نیروی شرکت کننده بسیار کوچک بود. اما نیروی دریایی آمریکا به عنوان پایه و اساس قدرت نظامی ایالات متحده به عنوان یک ارتش دریا پایه سال‌هاست که در حوزه استیلای بر آب های آزاد و حضور در این آبها کارکرده است و فرسودگی تجیهزات این نیرو نشان از قدمت این حضور دارد، قدمتی از جنگ جهانی دوم تا امروز ادامه داشته.

هشت ناوگان دریایی ارتش آمریکا ماموریت گسترش نظامی و استیلای بر جهان توسط آمریکا را پیگیری میکنند که هر کدام از این ناوگان ها شامل ناوها هواپیمابر و ناوها، ناوچه ها و رزمناوها و بالگردهای دریای و... است و هر کدام نیز مقر فرماندهی مستقر در منطقه دارند. اما این قدرت به واسطه گسترش نامتوازن با توان داخلی خود و نامتناسب بودن با کشش ماندگاری خود در حال نابودی خود ایالات متحده آمریکاست است. هزینههای این استیلای نظامی بر راهگذرهای تجاری و مسیرهای آبهای آزاد جهان، ایالات متحده را به ابر بدهکار جهان تبدیل کرده است. در حالی‌که باید منافع این حضور بر مضرات آن غلبه میداشت و اینجا یکی از نشانه های افول آمریکا نمایان شده است. در این میان اما سیاست و حکمت فرمانده الهی حکم می‏کرد تا قدرت دفاعی جمهوری‌‌اسلامی در آبهای آزاد گسترش یابد، از این رو ماموریت مهم نیروی دریایی ارتش در سطح نیروی دریایی راهبردی تعریف شد و این نیرو تمام حرکت و عزم خود را برای گسترش در آبهای آزاد شروع کرد، از ساخت تجیهزات نوین توسط متخصصان داخلی تا حضور ناو گروه های مختلف در آبهای آزاد جهانی همه در این راستا تعریف شد. از حضور در ماموریت مقابله با دزدان دریایی در خلیج عدن تا برنامه ریزی برای حضور نظامی در آب‏های آزاد قطب شمال و حضور در بنادر و آبهای مهم جهان، از جمله این برنامهها است. همچنین رزمایشهای مشترک امداد و نجات با نیروهای دریایی کشورهای همسو هم بخشی از این اقدامات بود.
 

تولید انواع شناورهای راهبردی و تجهیزات جدید روسطحی و زیرسطحی نشان از این دارد که نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در مسیر تبدیل شدن به یکی از قدرت‌های نظامی برتر دنیا حرکت می‏کند، قدرتی که متکی به درون و درون ساز است. اما همه ماجرا تجهیزات نیست. در سال‏های اخیر با حضور فرماندهان ارشد نیروهای مسلح در عرصه دیپلماسی دفاعی علاوه بر حضور موفق در عرصه دیپلماسی نهضتی ارتباطات خوبی با ارتشهای کشورهای دوست برقرار شد. گسترش دفاعی در شرق کشور به واسطه دیپلماسی دفاعی و در غرب کشور به واسطه دیپلماسی نهضتی شروع شد. موفقیتها یکی پس از دیگری اتفاق افتاد. پیروزی بر تروریستهای تکفیری و اخراج تدریجی ارتش تروریستی آمریکا از کشورهای غربی ما در حال تکمیل است. در حوزه کشورهای شرقی هم فرماندهان نیروهای مسلح با دیپلماسی دفاعی تاکنون موفق شدهاند تا با ارتشهای چین، روسیه، پاکستان و... به توافقات خوبی برسند که یکی از خروجی‏های مهم این توافقات رزمایش اخیر بود که در آن به رزمایش امداد و نجات بسنده نشد و عملیات نظامی اعم از تهاجمی و تدافعی به همراه تست گرم سلاحها تمرین شد. نکته جالب این که این رزمایش دقیقا در زمانی اتفاق افتاد که قرار بود آمریکا با همکاری بخشی از کشورهای غربی و عربی، یه خصوص بعد از مورد حمله قرارگرفتن مرموز تعدادی از شناورهای مرتبط به صادرات محصولات هیدروکربوری، با هدف واهی برقراری و تضمین امنیت واردات انرژی خود ائتلاف دفاعی در آب‏های جنوبی ایران تشکیل دهند، اما واقعیت این بود که ایران خواست و در کمترین زمان ممکن در کنار دو قدرت مهم دریایی جهان، قدرت خود را اثبات کرد. این محصول یک دیپلماسی دفاعی فعال است.
 
نکته مهم آن است که امریکا به هر طریقی می‌خواهد این حضور را تداوم ببخشد. اقداماتی که آبروی خودش را هم در آن به ثمن بخس می‌فروشد. امریکا از ترس ایجاد یک قدرت منطقه‌ای و اخراج شدن از خاورمیانه که می‌تواند مانند دومینویی اخراج او از کشورهای دیگر را سبب شود، سردار غیور اسلام، حاج قاسم سلیمانی را ترور کرد تا به خیال خود بهانه‌ای درست کند برای حضور بیشتر و متداوم‌تر در منطقه، اما همه می‌دانند نتیجه این رفتارهای غیرانسانی و غیرعقلانی دست آوردی جز نابودی در کوتاهترین زمان ممکن باری امریکا ندارد.