انتقام خون سردار شهدای مقاومت(بخش دوم)
انتقام به ذاته شاید مورد پسند نباشد، زیرا معمولا از کنترل خارج میشود و حقوقی را پایمال میکند مگر در شرایطی. اما گرفتن حق از ملزومات انسانی است و خداوند نیز آن را می پسندد. ما حق غصب شده خود را در شهادت سردار سلیمانی از امریکا خواهیم گرفت.
در یادداشت قبل اشاره کوتاهی به مقدمات لازم برای خونخواهی سردار سلیمانی شد و گفته شد در انتقام دو راهبرد کوتاه مدت و بلند مدت را باید در نظر بگیریم. گفته شد ما باید در راهبرد کوتاه مدت به تغییرات مادی، معنوی، فرهنگی و علمی منطقه غرب آسیا و در راهبرد بلند مدت به باید به این تغییرات در تمام جهان فکر کنیم. در راهبرد کوتاه مدت اخراج امریکاییها از منطقه ذکر شد. این اخراج از راههای مختلف میتواند انجام بگیرد، از ارتباطات دیپلماتیکی، استفاده از ظرفیت دولتی و قانونگذاری، استفاده از ظرفیتهای مردمی و حتی برخوردهای نظامی ایزایی و لطمات نظامی و... که امریکا را محدود و بارش را سنگین کند. به عبارتی حضور امریکا در منطقه غرب آسیا باید هزینههایی برای او داشته باشد. این هزینهها تاکنون مالی و پولی بود، اما از این به بعد باید هزینههای جانی و لجستیکی را هم در نظر بگیرند.
انتقام بلند مدت
وسعت دید شهید سلیمانی و یارانش محدود به منطقه خودمان نبود. شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم ورد زبان این شهدا بود. ارزش خون این شهیدان نیز تا آنجایی است که باید با آن دنیایی بدون فتنه و فساد بسازیم. همه شهیدان از صدر اسلام تا کنون به دنبال این دنیا بودند. ما پیرو آنان هستیم و خونخواه آنان. شرایط فعلی اقتضا دارد که دامنه کارمان و طیف دیدمان را بیشتر کنیم. مردم دنیا به دنبال یک ایدئولوژی موفق که در عمل خود را ثابت کرده و آرامش آنان را تضمین میکند، میگردند. دنیای بدون تفکرات الحادی، هم برای مردم کشور ما آرامش میآورد، هم برای همه مردم دنیا. به راستی آیا ما فقط باید خونخواه شهید قاسم سلیمانی باشیم؟ پس خونخواهی بیش از سیصدهزار شهید، از روزهای اول انقلاب و حتی قبل از آن تاکنون چه میشوند؟ فرض کنید ما در خونخواهی سردار دلها به قول رئیس جمهورمان 290 نقطه حیاتی امریکا را نابود کردیم بعدش چه؟ آیا خود سردار سلیمانی برای نابود کردن چند پایگاه و کشتن چند امریکایی 40 سال لباس رزم به تن داشت؟ ما در یکی دو یورش توانستیم دو پایگاه مهم امریکا را درهم بکوبیم، اما این را انتقام نمیگویند. طبق فرمایش مقام معظم رهبری این حرکت در حد یک سیلی بود. اما بیاییم یکبار هم که شده با شهادت یک رزمنده از خواب غفلت بیدار شویم. سردار سلیمانیها رفتند تا تحول عظیم و اصلی در ایرنا، منطقه و جهان رخ دهد و آن هم ایجاد مقدمات لازم برای ظهور امام زمان(عج)؛ سلیمانیها به انقلاب اسلامی در تمام کشورهای جهان فکر میکردند و ما نباید به کشتن چند شرور امریکایی دل خوش کنیم.موانع انتقام جهانی
در خصوص موانع انتقام جهانی ذکر چند نکته لازم است که در بخش اول اشارهای کوتاه به آن داشتیم. اما موانع اصلی به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم میشود. یعنی ما برای به ثمر نشاندن این نهضت باید موانع داخل کشور خودمان را برداریم. ضعف مدیریت و فسادهای اداری، پولی، مادی و معنوی حرکت ما را کند کرده و دشمن به صورتهای مختلف در کشور ما نفوذ کرده است. این موانع بیشتر معنوی است تا مادی و هنگامی که رهبر انقلاب در مورد تهاجم فرهنگی هشدار داد، این روزها را میدید که ما توانایی انقلاب در تمام نقاط جهان را پیدا میکنیم اما موانعی چون فسادهای دولتی، فرهنگی، علمی، مدیریتی و... ما را درگیر کرده است. ما برای انقلاب جهانی نیازمند آن هستیم که تمام قوا با هم و در زیر یک پرچم با وحدت کلمه و در کنار مردم حرکت کنند. فقدان هر یک از این لوازم کمیت ما را لنگ میکند.
نفوذ آشکار و پنهان دشمن سرعت را کم کرده و دیده ها را تار کرده است. مثلا در غروب روز جمعه ساعاتی پس از شهادت سید شهیدان مدافع حرم و حریم انقلاب، رسانه سعودی ایران اینترنشنال در حین مصاحبه با یکی از کارشناسانش بود که نکتهای مهم ردوبدل شد. سؤال آن بود که آیا امریکا از توان اطلاعاتی کشورهای منطقه برای ترور سردار شهید قاسم سلیمانی استفاده کرده؟ آن کارشناس در پاسخ به نکتهای اشاره کرد، که این نکته وضعیت فعلی عراق را روشن میکند. او گفت: «در سالهای اخیر که امریکا حضور مستقیم و گسترده در عراق دارد، اینقدر در این کشور توانسته برای خود کار کند و اشراف اطلاعاتی، امنیتی و نظامی پیدا کند که اصلا نیازی به همکاری با سازمانهای اطلاعاتی کشورهای عرب نیست». بله، این موضوع حقیقتی غیرقابل انکار است.
نفوذ دشمن که در سالهای اخیر بدون لحظهای توقف صورت میگرفته، منطقه را به جایی رسانده که از داخل خاک کشور میزبان به حرکاتش در مقامت لطمه میزند و کشور ما را نیز به جایی رسانده که روشنفکرانش در حمایت از اشرار و امریکا بیانیه صادر میکنند. ما برای انتقام خون قهرمانی چون سردار سلیمانی کارهای زیادی داریم که باید انجام دهیم. امریکا در کشور عراق به صورت فیزیکی نفوذ کرده و حضور خود را فراتر از سفارتخانه خود برده است و در کشور خودمان نیز در ذهن و دل برخی خود فروختهها و برخی ساده اندیشان رسوخ کرده تا حرکت انقلابی را هر نحوی که شده تضعیف کنند. امریکا روی جهل برخی از مردمان منطقه و طمع وطن فروشان حساب کرده است.
تدبیر ما در انتقام کوتاه مدت و بلند مدت اولی دارد و آخری؛ اولین آن ادامه راه سردار شهید و آخرین آن ادامه راه سردار شهید است. آری ما وظیفهای جز ادامه این راه نداریم. راه شهید سلیمانی تحقق وقوع انقلاب اسلامی در تمام جهان بود که در رأس آن ایالات متحده است. آمادگی برای ظهور امام زمان(عج) اول تغییر و تحول در خودمان است، سپس تحول در جهان. کسانی که مقدمات ظهور را آماده میکنند، دنیایی میخواهند که وقتی امام زمان(عج) ظهور کرد مانند اجداد طاهرینش بدون یارویاور نماند و به دست دشمنان به شهادت نرسد. این تغیرات به دست ما باید اتفاق بیوفتد. تغییر در خودمان و تغییر در جامعه پیرامونمان اولین الزام انتقام خون شهدان است.
انتقام خون سردار شهدای مقاومت(بخش اول)
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}