این روزها خبری در رسانه های اجتماعی دست به دست می شود که حکایت از مهاجرت بدون بازگشت یکی از ورزشکاران نام آور کشورمان دارد و این مسئله خود موجی از نگرانی را نسبت به رواج یافتن این دست رفتارها در بین سایر قهرمانان ورزشی ایجاد نموده است.
 
بر اساس این خبر، کیمیا علیزاده، دارنده مدال برنز المپیک ریو و نقره و برنز جهان اخیراً در رقابت‌های انتخابی تیم ملی تکواندو بانوان کشورمان غایب بوده و کادر فنی تیم ملی این غیبت را ناشی از آسیب دیدگی این ورزشکار جوان کشورمان کرده اند در حالی که بر خلاف این ادعاها، علیزاده جوان مدتی است که راهی اروپا و کشور هلند شده و تمرینات آماده سازی خود را در این کشور کوچک اروپایی پیگیری می‌کند. آن گونه که از خبرها بر می‌آید کیمیا علیزاده با مهاجرت به کشور هلند دیگر قصدی برای مبارزه زیر پرچم کشورمان را ندارد. لذا اگر قصد وی برای ماندن در هلند جدی باشد، قطعا در بازی‌های المپیک توکیو بدون پرچم ایران و یا پرچمی جز پرچم کشورمان بازی خواهد کرد.
 
انتشار این خبر از این رو دارای اهمیت است که این قبیل رفتارها می‌تواند به الگو و مشوقی برای سایر ورزشکاران جوان کشورمان بدل شود که این مسئله به خودی خود می‌تواند ضربه سنگینی به سرمایه های انسانی کشورمان در عرصه ورزش حرفه‌ای وارد کند و بایستی هرچه سریعتر برای ممانعت از آن چاره اندیشی کرد. اما نخست باید به چرایی بروز این مشکل پرداخت تا امکان ارائه راه حل برای آن تسهیل شود.
 
کیمیا علیزاده کیست؟
کیمیا علیزاده زنوزی را می‌توان یکی از چهره های جوان و درخشان تکواندوکار ایرانی دانست که در سال‌های پایانی دهه 70 خورشیدی چشم به جهان گشود و امروز به عنوان پدیده تکواندوی بانوان کشور شناخته می‌شود. برای نخستین بار علیزاده در بازی‌های المپیک ریو ۲۰۱۶ توانست در کلاس وزن ۵۷ کیلوگرم زنان برنده مدال برنز شود و عنوان نخستین و تنها زن ایرانی مدال آور المپیکی تاریخ کشورمان ایران را کسب کند. آن هم در شرایطی که تنها هجده سال سن داشت، اما این سن کم نتوانست مانع موفقیت او در مسابقات المپیک شود. البته پیش از او ناصر گیوه‌چی دیگر قهرمان کشورمان توانسته بود در سن 19 سالگی در مسابقات المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی با کسب مدال عنوان کم سن و سال‌ترین ایرانی مدال آور المپیکی را کسب کند.
 
کیمیا علیزاده که پس از کسب مدال به نماد و الگوی موفقیت و تلاش نسل نوجوان و جوان ایرانی بدل شده بود و این معروفیت پای وی را به تلویزیون و برنامه های عامه پسند و پرمخاطبی مانند خندوانه کشاند. علیزاده در مرداد ماه سال ۹۷ با حامد معدنچی دیگر ورزشکار و والیبالیست شناخته شده کشورمان ازدواج کرد و در طی ماه های پس از آن کمتر خبری از فعالیت‌های او در رسانه های منعکس می‌شد تا این که انتشار یک تصویر فاقد حجاب از وی موجی از حاشیه ها را درباره وی برانگیخت و حتی برخی شایعات از احتمال ممنوعیت حضور وی در تیم ملی خبر دادند. در حالی که مسئولان این تیم این شایعات را تکذیب و با اعلام خبر مصدومیت وی از آغوش باز تیم ملی برای حضور مجدد وی در تیم ملی خبر دادند.
 

اما آنچه به عنوان یک شوک خبری جامعه ورزشی کشور را تحت تاثیر قرار داد انتشار خبر مهاجرت وی به هلند بود و به نظر می‌رسد که علیزاده قصد دارد تا با پرچم این کشور در مسابقات جهانی شرکت کند هر چند که فعلا این قهرمان ورزشکار کشورمان در رابطه با این شایعه اظهار نظری نداشته است.
 
رد پای دشمن در مهاجرت ورزشکاران
امید به آینده یکی از اصلی‌ترین پایه های ثبات اجتماعی و سیاسی هر کشوری است و دشمن در طول عمر چهل ساله انقلاب اسلامی همواره کوشید تا به هر شکل ممکن امید به آینده را در جامعه ایران و خاصه جوانان تضعیف نماید. لذا رهبر انقلاب بارها نسبت به این مسئله هشدار داده و هدف دشمن از ناامیدسازی جوانان و نخبگان جامعه را ضربه زدن به سرمایه های اجتماعی کشور و انقلاب نامیده اند.
 
به طور مثال رهبر انقلاب در رابطه با هدف شبیخون فرهنگی می فرمایند: "دشمنان ما بیش از آن‏ که به منابع طبیعی ما چشم طمع داشته باشند، به منابع انسانی - که منابع قدرت ما هستند - چشم طمع دارند. آنها می‏دانند اگر این سرمایه‏های اجتماعی از دست یک ملت گرفته شود، اگر یک ملت غیرت ملی و ایمان و وحدت و همبستگی خود را از دست بدهد، اگر نشاط کار و ابتکار را از دست بدهد، اگر حرکت علمیِ رو به پیشرفت خود را از دست بدهد، کاملاً در دسترس دشمنان قرار خواهد گرفت. می‏توانند راحت به او زور بگویند، می‏توانند بر او سلطه پیدا کنند، می‏توانند منابع طبیعی و مادی او را هم غارت کنند. آنچه سد مستحکمی در مقابل دشمنان قرار می‏دهد، همین سرمایه‏های معنوی است که باید مراقب باشیم دچار شبیخون نشود."
 
از این رو اگر رخدادهای مربوط به مهاجرات قهرمانان ملی را به صورت یک روند مورد بررسی قرار دهیم به خوبی به نقش دشمن در تحریک این سرمایه ها به خروج از زیر پرچم ملی کشورمان پی خواهیم برد. به طور مثال در مهر ماه ۱۳۹۸ شبکه بی‌بی‌سی که رویکرد ضد ایرانی آن بر کسی پوشیده نیست، از علیزاده به ‌عنوان یکی از «۱۰۰ زن الهام‌بخش و تاثیرگذار سال ۲۰۱۹» یاد کرد و وی را در این لیست فمینیستی معرفی نمود. همزمان رسانه های معاند با تحریک جامعه ورزشی و ارائه یک تصویر ناخوشایند از آینده اقتصادی و اعتباری ورزشکاران حرفه ای کشورمان، تلاش مستمری را برای متقاعدسازی آنها به خروج از کشور و ادامه ورزش حرفه ای در خارج از ایران آغار کردند.
 
دلیل این رویکرد نیز نماد و الگو بخشی ورزشکاران برای توده های جامعه و خصوصا اقشار جوان است. زیرا ورزشکاران نامور عملا به عنوان یک الگو نقش مهمی در جهت‌دهی دیدگاه ها و نظرات هواداران‌شان ایفا می‌کنند و جامعه هواداران همان‌گونه که از سلیبریتی‌های هنری الگو می‌گیرند از ورزشکاران محبوب خود نیز الگو می گیرند و طبیعتاً مهاجرت یک ورزشکار جمع زیادی از هواداران وی را مشتاق به دنباله روی از این رفتار غیر سازنده و دشمن پسند می‌کند.
لذا به نظر می‌رسد که مهاجرت افرادی مانند کیمیا علیزاده محدود به چند مورد اخیر نخواهد ماند و دشمن تلاش رسانه ای گسترده خود را برای تشویق دیگر ورزشکاران و چهره های پر مخاطب کشورمان به خروج از کشور ادامه خواهد داد و مسئولین بایستی با ورود هوشمندانه به این ماجرا مانع از تداوم این توطئه ضد ایرانی شوند.
 
چه باید کرد؟
ورزش همواره در تاریخ اسلامی و ایرانی کشورمان مورد تاکید و توجه بوده است. اما آنچه بیش از همه مورد تاکید و کرامت بخشی قرار گرفته تشویق روحیه پهلوانی در ورزشکاران بوده که تکریم روحیه «پوریای ولی» یک نمونه از این رویکرد اصیل ایرانی نسبت به ورزش و ورزشکار می‌باشد. اما با ورود مدرنیته به کشور و با توجه به بی تدبیری مسئولین فرهنگی کشورمان، تکریم روحیه پهلوانی در مقابل توجه به جایگاه قهرمانی به حاشیه رفته و این مسئله خود زمینه ساز ظهور و بروز مشکلات متعدد اخلاقی در حوزه ورزش‌های حرفه ای شده که دوپینگ از جمله نمونه های جهان آن می‌باشد. در باب تفاوت پهلوان و قهرمان می‌توان به صورت خلاصه گفت، که ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی کشور اولویت یک پهلوان است. اما در مقابل برای یک قهرمان تهی از پهلوانی تنها پول، شهرت و رده بندی جهانی اهمیت دارد و دشمن کوشیده این روحیه را در جامعه ورزشی ما بیش از همه تقویت کند. لذا وقتی روحیه قهرمانی بر پهلوانی غلبه یافت یک ورزشکار به راحتی در سودای کسب منافع مادی به کشور خود پشت کرده با پرچم دیگر کشورها افتخار آفرینی می کند.
 
اما باید منصف بود که یک ورزش‌کار حرفه ای تنها محل درآمد و معاشش ورزش و مسابقات بین المللی است و مسئولین باید به این حوزه توجه خاصی داشته باشند. اما در عمل بخش عمده ای از بودجه دولت به ورزش‌هایی مانند فوتبال اختصاص یافته و رقم‌های نجومی تنها برای ورزشکاران این رشته در نظر گرفته می‌شود در حالی پرداخت‌های مربوط به جوایز و مدال های قهرمانی سایر رشته های ورزشی بعضا با تاخیرهای طولانی مدت صورت می‌گیرد و گاه از گوشه و کنار آن نیز زده می‌شود که طبیعتا این مسئله موجب بروز نگرانی در ورزش‌کاران حرفه ای کشور شده و آنها را نسبت به آینده اقتصادی خود نگران می‌کند. از این‌رو اگر مدیران و مسئولین کشور قصد مقابله با روند مهاجرت ورزشکاران را دارند علاوه بر برجسته‌سازی اهمیت روحیه پهلوانی بایستی به حوزه معیشت ورزشکاران نیز توجه ویژه داشته باشند تا مسئله معاش خود زمینه ای برای مهاجرت سرمایه های گران‌قدر ورزشی کشورمان به خارج از کشور نشود. در این بین نیز بر کسی پوشیده نیست که وزارت ورزش و جوانان بایستی در این حوزه پاسخ‌گو بوده و رسما به مجلس و نمایندگان ملت گزارش عملکرد خود را در رابطه با برنامه های مربوط به ممانعت از تداوم مهاجرت ورزشکاران و بهبود معیشت آنها ارائه دهد.