رژیم منحوس صهیونیستی که در چند دهه حضور نکبت و نحسش در منطقه ترورهای قابل توجهی را در کارنامه خود جای داده است، یک‌بار دیگر با اقناع سران آمریکایی ترور بزرگ مردی را در دستور کار قرار داد که جهان اسلام از حضور و روح بزرگش بسیار منتفع شده بود؛ هر چند بغض‌ها و کینه ورزی‌هایی از مسلمان نماها باعث عدم اطلاع رسانی دقیق خدمت این سردار فرزانه اسلام نشد؛ تحرکات اخیر رژیم صهیونیستی و اعلان آشکاری ترور فرماندهان تاثیر گذار مقاومت بیانگر طرح کلانی است که غرب و صهیونیستم جهانی به دنبال پیاده کردن آن در منطقه است. ما در این میان به دنبال حقمان هستیم. حق قانونی و عقلانی مردم منطقه و جهان در میان این تصمیم‌گیری‌های غیرانسانی چیست؟ و حق قانونی ما در نظام بین الملل و پس از ترور و به شهادت رساندن سردارانمان چیست؟
 
بن بستی که در شش ماه گذشته راه را بر روی تحرکات جدید و اهداف راهبردی پلید رژیم صهیونیستی بست؛ مشاوران این رژیم کودک کش غاصب را بر آن داشت تا یک بار دیگر نسبت به ترور شخصیت های تاثیر گذار و فرماندهان برجسته مقاومت در سطح منطقه دست به کار شوند. از همان سال‌های گذشته با تقویت جبهه مقاومت و حملات سختی که بر پیکره رژیم جعلی صهیونیستی وارد شد، مشخص بود که سران این رژیم غاصب به دنبال راهی برای کاهش فشارهای مقاومت و از بین بردن روحیه بیداری اسلامی در مردم منطقه باشند. قطعا بیداری اسلامی و افزایش آگاهی مردم در مبارزه با دست نشانده های آمریکا و انگلیس در منطقه به ضرر رژیم جعلی صهیونیستی بود. لذا بیان مطالب و موضوعاتی که گهگاه توسط سران پلید رژیم صهیونیستی رسانه‌ای می‌شد بیانگر اهداف شوم و ترورهایی در منطقه با کمک‌گیری از آمریکایی‌ها بود. سران رژیم جعلی صهیونیستی آمریکا را به این باور رساند که با ترور سرداران و فرماندهان مقاومت در منطقه می‌توانند بسیاری از اهداف سلطه ای خود را تسریع بخشند. لذا با اقناع سران آمریکایی در اجرای توطئه های خود ترور فرماندهان ارشد مقاومت را در منطقه کلید زدند. ترور و به شهادت رساندن فرمانده دلیر اسلام حاج قاسم سلیمانی از جمله خباثت‌های رژیم صهیونیستی با همکاری آمریکای جنایتکار و سایر حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای است. بر این اساس یک‌بار دیگر پرونده ترور در سیستم‌های اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی به جریان افتاد و آنها از تجربیات گذشته خود در اقدامات تروریستی که بر علیه فرماندهان مقاوت در سال‌های گذشته داشتند، برای ترورهای جدید استفاده کردند.
 
به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی با بازخوانی پرونده های اقدامات تروریستی که در خصوص رهبران مقاومت در طول سال‌های گذشته به وجود آورده است به دنبال اقداماتی در ترور رهبران فعلی مقاومت در منطقه است چرا که گمان می‌کند با ترور رهبران مقاومت می‌تواند اهداف شوم خود را به مرحله اجرا بگذارد و تسلط شوم خود را که از دجله تا فرات آرزو می‌کند به منصه ظهور برساند. امر بعیدی که با خون‌خواهی منتقمان حاج قاسم و جوانان مسلمان و مؤمن بیداردل هرگز محقق نمی‌شود و منطقه گورستان آمریکایی‌ها و عوامل رژیم صهیونیستی خواهد شد. به همین دلیل پس از بررسی‌های لازم و اقداماتی که برای ترور رهبران مقاومت از نظر سران رژیم صهیونیستی ضروت داشته است. ترور بزرگان حوزه مقاومت چون سردار قاسم سلیمانی و آقای ابومهدی المهندس در دستور کار قرار گرفت تا حذف فرماندهان مقاومت راه را برای آتش افروزی و کودک کشی و تصرف مناطق مسلمانان در جهان اسلام باز کند.
 

با توجه به سوابق رژیم صهیونیستی می‌توان گفت ترور همواره به عنوان یکی از عوامل موفقیت این رژیم به شمار رفته است. آنها با توسل به ترور و حذف فیزیکی به دنبال اعمال سخن زور خود در جهان هستند. لذا با قانع کردن آمریکایی‌ها برای دست زدن به این ترور از خط قرمز مسلمانان در جهان اسلام و حوزه مقاومت عبور کردند و سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی و آقای ابومهدی مهندس را در عراق به شهادت رساندند. هرچند خبرها حاکی از آن است که این سران کودک‌کش غاصب، دستور ترور سایر شخصیت‌های مقاومت در عراق، لبنان و  یمن را نیز به آمریکایی‌ها ابلاغ کرده اند.
 
سران رژیم صهیونیستی در اقدامات ضد بین المللی و ضد انسانی و ترور به قدری وقیح شده اند که در روز روشن در منظر افکار عمومی با توئیت‌های تهدید آمیز سایر فرماندهان حزب الله و مقاومت را همانند «سید حسن نصرالله» تهدید به ترور کرده و از این مسأله ضد انسانی و ضد قوانین بین المللی کمترین واهمه ای ندارند. لازم به ذکر است که تهدید به ترور آقای سید حسن نصرالله برای اولین بار از سوی رژیم صهیونیستی عنوان نشده است. بلکه این موضوع در سال‌های گذشته نیز به کرات تکرار شده است. لذا جمهوری اسلامی ایران در این مورد باید با موضع حساس و قاطعی در مجامع بین المللی ورود داشته باشد. دستگاه دیپلماسی ایران به هیچ وجه نباید از ترور حاج قاسم و طرح‌های کلان آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه برای به خطر انداختن امنیت منطقه به سادگی عبور کند. مطالبه گری از سازمان‌های بین المللی در خصوص نشان دادن واکنش‌های لازم به مسئولین آمریکایی و رژیم صهیونیستی باید به صورت جدی دنبال شود. هر چند متاسفانه تاکنون سازمان‌های بین المللی نسبت به ترور مقاماتِ مقاومت سکوت اختیار کرده و موضع‌گیری جدی علیه ترورها از خود نشان نداده‌اند. اما جمهوری اسلامی ایران از حقوق بین المللی خود برای پاسخ‌گویی و شکایت از رفتارهای ضد قوانین بین المللی این کشورها استفاده کند. لازم به ذکر است انجام مراقبت‌های ویژه از سران مقاومت برای تحقق فعالیتهای انقلابی و ضد صهیونیستی آنها در منطقه امری بسیار لازم و ضروری است که باید نسبت به آن احتیاط بیشتری صورت داده شود.