به گزارش راسخون، آیت‌الله االظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نماز جمعه پرشکوه  روز جمعه ۲۷ دی ماه در سخنانی با اشاره به نقش کشورهای اروپایی در دوران جنگ تحمیلی بیان کردند: «ملت هم به یاد دارد که این سه کشور (انگلیس، فرانسه و آلمان) چگونه در هشت سال جنگ تحمیلی در خدمت صدام و جنایت‌های او بودند.» برای شفاف سازی بخشی از نقش کشور فرانسه و انگلیس در حمایت از جنایت صدام علیه ملت ایران پرداخته ایم.
 

ارتباط دیپلمات‌های فرانسوی با مسعود رجوی

دکتر الجنابی با اشاره به اسناد جدیدی که از وزارت امور خارجه، وزارت کشور، وزارت دفاع و صنایع نظامی، استخبارات و دفتر نخست‌وزیری رژیم صدام معدوم به‌دست آمده است،می‌گوید: «فرانسوی‌ها توسط سفارت‌شان در تهران برای صدام جاسوسی می‌کردند. آنها در این ارتباط با عوامل جنایتکار گروهک تروریستی مسعود رجوی نیز همکاری داشتند و بعضا برخی دیپلمات‌های اروپایی و آفریقایی مقیم تهران را نیز به ‌صورت محدود در این اقدامات خود به‌ کار می‌گرفتند.

در سال‌های ‌١٣٦٣، ‌١٣٦٤ و ‌١٣٦٥ که ایران نبردهای سنگینی را در جبهه‌های جزایر مجنون، نزدیک العماره، القَرنه و شلمچه و بصره و هم‌چنین فاو تدارک دید، سفارت فرانسه در تهران به دفعات نقش منابع اطلاع‌رسانی را برای رژیم صدام باز می‌کرد.

در گزارش‌هایی که از تهران برای عراقی‌ها ارسال شده بود، به نحوه کمک‌رسانی به جبهه‌ها، اعزام نیرو، فضای روانی شهرهای زیرآتش ایران و حتی وضعیت دارویی و امدادی بیمارستان‌های ایران اشاره می‌شود، در یکی از گزارش‌ها که مربوط به بمباران پالایشگاه اصفهان در اواخر آبان ‌١٣٦٥ است، آمده است که حمله بامدادی هواپیماهای عراقی به پالایشگاهی که جور پالایشگاه آبادان برای تأمین سوخت ایران را می‌کشد، بسیار موفقیت‌آمیز بوده است، حتی بالن‌های منحرف‌کننده سیستم ناوبری هواپیماها نتوانسته خللی بر عملیات برق‌آسای هواپیماهای عراقی وارد کند و آنها مخزن آب بخار پالایشگاه را به شدت درهم کوبیده‌اند و برخی قسمت‌های دیگر این پالایشگاه که دود از آن تا چند ساعت از دور قابل رویت بوده است، نیز آسیب جدی دیده است.
 

گزارش اطلاعاتی جاسوسان فرانسوی

 سفارت فرانسه در گزارش‌های دیگری در خصوص جنگ‌های زمینی در جنوب معرکه ایران و عراق می‌نویسد: ایرانی‌ها اگرچه کند عمل می‌کنند و به‌دلیل مشکلات ساختاری در تسلیحات و تاکتیک‌های نظامی دچار محدودیت هستند، اما ایجاد جای پا با تصرف فاو وجزایر استراتژیک مجنون آنها را امیدوار کرده است که نبردها را به دروازه‌های بصره و العماره نزدیک‌تر کنند. آنچه که جاسوسان فرانسوی اعلام می‌دارند ابراز رضایت ازعملکرد هواپیماهای میراژ در بمباران عقبه‌ نیروهای ایرانی در جبهه‌های جنوبی و تأسیسات نفتی ایران به ویژه در خارک و خلیج‌فارس است که هم بر توان نظامی و هم بر توان اقتصادی این کشور تاثیر می‌گذارد.
 

رد پای دلالان فرانسوی در تجهیز تسلیحاتی صدام

صدام به ‌واسطه‌ دوستی عمیق با «ژاک شیراک» و روابط ویژه با کمپانی‌های اسلحه‌سازی فرانسه به‌ویژه شرکت «داسوبرگه» و هم‌چنین پرداخت رشوه به اعضای دولت «میتران» و برخی نظامیان ارشد فرانسوی و دلالان تسلیحاتی این کشور، از این امکان برخوردار شده بود تا به غیر از دسترسی به تسلیحات فوق مدرن فرانسه، از امکانات جاسوسی سفارت این کشور در تهران نیز استفاده کند.

فرانسوی‌ها در گزارشی که منافقین نیز آن را تأیید می‌کنند به مقامات عراقی در اواخر جنگ عراق علیه ایران اطلاع می‌دهند که سطح آموزش نیروهای نظامی ایران پایین آمده است. فرانسوی‌ها برای این ادعای خود دلایلی نیز ذکر می‌کنند و هم‌چنین تاکید می‌کنند که هرچه به پایان جنگ نزدیک‌تر می‌شویم، توان نیروی هوایی ایران در برابر نیروی هوایی عراق تحلیل می‌رود. به‌طوری که خلبان تازه‌کار عراقی نیز فرصت جولان در عمق خاک ایران را می‌یابند.
 

مهم‌ترین اسناد کمک‌های اطلاعاتی فرانسه به رژیم صدام

سفارت فرانسه آمار تشییع جنازه و به‌خاک سپاری رزمندگان ایرانی را به عراقی‌ها می‌داد و آن را سنجشی برای تلفات آنها در نبرد با عراق تعیین می‌کرد. در حالی که فرانسوی‌ها نمی‌توانستند خوشحالی خود را از شکست ایران در عملیات «کربلای‌٤» پنهان کنند به یکباره آغاز عملیات «کربلای ‌٥» و گسست دشمن بعثی در برابر رزمندگان ایرانی در شلمچه و شرق بصره، آنان را شوکه می‌کند. فرانسوی‌ها اعتقاد دارند حرکت نظامی ایران در شرق بصره از یک تاکتیک و استراتژی نظامی فراتر است. آنها در حالی که عراقی‌ها از استحکامات خطوط پدافندی خود اطمینان داشتند، مورد حمله‌غافلگیرانه قرار گرفته‌اند و علی‌رغم استفاده از سلاح‌های ممنوعه توسط رژیم صدام روند نبردها به نفع ایرانی‌ها در جریان است.

سفارت فرانسه در بغداد در گزارشات و دیدارهای خود در بغداد، این گونه از «کربلای ‌٥» گزارش می‌دهد که در عراق با آغاز عملیات جدید ایران (کربلای ‌٥) اوضاع به گونه‌ای دیگر است. صدام و اطرافیانش وحشت کرده‌اند. او شخصا به هتل شرایتون بصره رفته است و ژنرال‌هایش در کنارش متمرکز شده‌اند. حسنی مبارک رییس جمهوری مصر و ملک حسین پادشاه اردن برای همبستگی با صدام به عراق آماده‌اند، قرار است اجلاس فوق‌العاده عرب‌ها نیز در مغرب برای حمایت از صدام و جلوگیری از سقوط صدام تشکیل بشود.

صدام پیک‌های ویژه‌ای برای برخی از کشورهای عربی اعزام کرده است. او از کشورهای عربی درخواست پول، مهمات و حتی نیرو کرده است و از تشکیلات سیاسی تمام کشورهای عربی خواسته است فشار بر ایران در مجامع بین‌المللی را افزایش دهند. صدام به آنها تأکید کرده که سربازان عراقی سپربلای امت عربی شده‌اند و او بیش از این نمی‌تواند جور همه عرب‌ها را در مقابل حملات ایران و انقلاب اسلامی را بکشد. صدام به صراحت به آنها گفته بود اگر روند حملات ایرانی‌ها به سقوط مناطق حساس نفتی عراق در جنوب این کشور با جمعیت یکپارچه شیعه بینجامد کار برای کویت و عربستان را تمام شده بدانید. او با ترساندن کویتی‌ها و سعودی‌ها، امتیازات مهمی گرفته است. کویت پیش‌پرداخت تانک‌های تی ‌٧٢ را بلافاصله پرداخت کرده است.
 

روس‌ها و حمایت از صدام

در این گزارش‌ها هم‌چنین از عصبانیت بعثی‌ها از روسی‌ها سخن به میان آمده است. فرماندهان ارتش عراق از شکننده‌بودن استحکامات روسی در شلمچه ناراضی هستند و این عدم رضایت را به اطلاع وابستگان و مستشاران نظامی شوروی در عراق رسانده‌اند. نظامیان روس مستقر در عراق بهانه‌جویی‌های فرماندهان صدام در این خصوص را رد کرده‌اند. روس‌ها مدعی شده‌اند ایرانی‌ها در نوع حملات خود از اصل جسارت، غافلگیری و آتش سنگین بهره برده‌اند، البته روس‌ها مدعی نیز شدند که دسترسی ایرانی‌ها به موشک «تاو»، یگان‌های زرهی متحرک عراق را در شرق بصره به‌شدت زمین‌گیر و منفعل کرده است، اما پاسخ روشنی ندادند که چگونه استحکامات «بوارین»، «ام‌فیاض»، «ام‌طویل» و دیگر جبهه‌های شرق بصره درهم شکسته است.

این موضوع برای خود روس‌ها هم سؤال شده بود و در دیدار علی اکبر ولایتی وزیر خارجه ایران با «آندره گرومیکو»، رییس‌جمهوری شوروی سابق در کاخ کاملین نیز، روس‌ها همین سوال را از هیات ایرانی پرسیدند که چگونه این استحکامات آبی، خاکی را درهم شکستید؟. در عملیات «کربلای ‌٥» ایرانی‌ها حتی به ‌طور خارق‌العاده‌ای، آسمان مناطق درگیری را بر روی هواپیماها و هلی‌کوپترهای پیشرفته عراقی ناامن کرده بودند.

نگرانی لحظه‌به‌لحظه فرانسوی‌ها از پیشروی ایرانی‌ها و احتمال سقوط بصره آنها را مجبور کرده بود تا مرتبا به پاریس در خصوص اوضاع جبهه‌های نبرد جنوبی مرزهای ایران و عراق گزارش دهند.

اساسی‌ترین مطالب این گزارش‌ها حمایت گسترده سیاسی و تسلیحاتی از صدام و فشار بر ایران به هر قیمتی است. به همین دلیل است که روند استفاده از سلاح‌های شیمیایی در معرکه‌های نبرد شلمچه توسط بعثی‌ها افزایش می‌یابد. دلایل نجات صدام از مهلکه «عملیات کربلای‌٥»، همین حمایت‌ها بوده است و اگر نه کمر ارتش عراق در بصره خرد می‌شد، هم‌چنین به همین دلیل است که برای رهایی از صدام، سازمان ملل و شورای امنیت مجبور شد امتیازهایی به ایران بدهد. این امتیازها بعدها باعث شد عراق در جنگ آغازکننده حملات شناخته شود. سفیر فرانسه در بغداد پس از روزهای سخت کربلای پنج می‌گوید: «واقعا ترسیده بودیم. ایرانی‌ها مانند پتک‌های خردکننده عمل می‌کردند، آنها معادلات را برهم زده بودند.»

سفارتخانه‌های قدرت‌های غربی و شرقی در طول جنگ تحمیلی مأموریت داشتند در برابر ایران، از عراق حمایت گسترده‌ای داشته باشند و در تهران نیز با جمع‌آوری اطلاعات، راه‌های جلوگیری از اصرار ایران برای سرنگونی رژیم صدام را به پشتیبانان رژیم بعثی و قدرت‌های حامی آنها اطلاع دهند. اکنون سال‌ها پس از پایان جنگ تحمیلی و سقوط صدام، نکات تازه‌ای از این حمایت‌ها افشا می‌شود که نشان می‌دهد حجم حمایت از دیکتاتور خونریز و متجاوز عراق تا چه اندازه پیش می‌رود که سفارتخانه‌های کشورهای اروپایی از جمله فرانسه در تهران، چشم وگوش دستگاه‌های اطلاعاتی غرب و شرق برای حفظ رژیم منفور صدام می‌شوند.

دکتر الجنابی همچنین پرده از نکات قابل توجهی از تاریخ جنگ تحمیلی در مقطع عملیات‌های «کربلای ‌٤ و کربلای‌٥ » برمی‌دارد که نشان می‌دهد چگونه در اوج جنگ سرد بین شرق و غرب، شوروی و آمریکا و متحدان هر دو کشور و ارتجاع عرب خاورمیانه پشت سر صدام قرار می‌گیرند.

وی ادامه می‌دهد:  پس از شکست خردکننده ماشین جنگی صدام در برابر ایرانی‌ها در سال‌های ‌١٣٦٠ و ‌١٣٦١ که در مدت نزدیک به هشت ماه روی داد نگرانی از پافشاری ایرانی‌ها برای ادامه جنگ تا سقوط حزب بعث و صدام اذهان قدرت‌های غربی و شرقی و حکومت‌های وابسته عربی منطقه‌ خاورمیانه را فرا گرفت. عملیات‌های برون مرزی رزمندگان ایرانی به تشویش این قدرت‌ها و حکومت‌ها دامن زد تا آنها بر این نکته متحد شوند که در برابر سیاست عدم سقوط صدام به دست ایرانی‌ها باید متحد باشند.
 

نمونه‌ای از جنگ‌افزارهای فرانسوی در اختیار صدام

این پژوهشگر عراقی ادامه داد: این اتحاد تا آنجا پیش رفت که کویت با تغییر مالکیت کشتی‌های عراقی، سلاح‌های نیمه‌سنگین ارتش صدام را به سمت بنادر خود سوق داد تا در عرض کمتر از یک‌ساعت آنها را به جبهه‌های بصره و فاو برساند. در همین حال کیسه گشاد جیب‌های عربستان و کویت برای جلوگیری از سقوط صدام گشادتر شد. مصری‌ها سلاح‌های روسی و فرانسوی خود را به سمت عراق ارسال کردند. کشورهایی هم‌چون سودان، مراکش، تونس و حتی یمن نیز نیرو به ارتش عراق بعثی تزریق کردند و فرانسه بستر ساخت تجهیزات مدرن جنگی خود از جمله هواپیماهای «سوپراتاندارد»، «میراژ اف یک و اگزوسه» و تانک‌های کوچک و سبک ام- ‌٣ تا و همچنین خط مونتاژ میراژها و فراهم ‌کردن انتقال تکنولوژی پیشرفته موشک‌های هواپیما از آمریکا به فرانسه و سپس ارسال به عراق را فراهم کرد.
 

ردپای انگلیس و آلمان در شیمیایی کردن ایران

 از سوی دیگر انگلیس مقدمات ساخت پایه مواد سلاح‌های شیمیایی و آلمان و هلند بستر تولید کارخانه‌های مواد شیمیایی را فراهم کردند و روس‌ها برای تجهیز ارتش بعث عراق در نبردهای زمینی و اسپانیایی‌ها برای آموزش پایه خلبانان عراقی آغوش خود را برای صدام گشودند و بسیاری از کشورهای دنباله‌رو قدرت‌ها را نیز تشویق به حمایت از عراق در مجامع بین‌المللی کردند.
 

آمریکا و حمایت اطلاعاتی از صدام و فشار برای انزوای سیاسی ایران

به گفته وی،کشورهایی هم‌چون آمریکا هم نه تنها سیستم جاسوسی پیشرفته از مواضع ایرانی‌ها را با استفاده از آواکس‌ها،هواپیماهای جاسوسی مدرن و ماهواره‌ها در اختیار عراق قرار داد و رژیم صدام را از لیست کشورهای حامی تروریست حذف کرد، بلکه به‌ دنبال منزوی کردن هرچه بیشتر و فشار بر جمهوری اسلامی ایران بود. حامیان صدام،حتی چشم خود را بر جنایات این جانی در جنگ بر علیه غیرنظامیان در شهرهای ایرانی بستند و صدام با چراغ سبز همه این قدرت‌ها در برابر جنایات خود بر علیه بشریت هیچ محدودیتی نمی‌دید. کار به آنجا رسید که آمریکا چشمان خود را بر کشتار سربازان نیروی دریایی‌اش در ناو «استارک» بست و موشک اصابت کرده عراقی‌ها را به این ناو جنگی در خلیج‌فارس نادیده گرفت.
 

انگلیسی ها در جنگ تحمیلی چه کمکی به عراق کردند؟

رونق ناگهانی بازار عراق برای صنایع ابزارسازی انگلیس نیز کارساز بود. بر اساس برآورد انجمن فناوری ابزارهای ماشین انگلیس (MTAA) فروش ابزارهای ماشینی این کشور به عراق از ۲/۹ میلیون دلار در ۱۹۸۷ میلادی به ۵/۳۱ میلیون دلار در سال ۱۹۸۸ میلادی افزایش یافت.
از سوی دیگر برخی از کارخانه‌های انگلیسی در پی فروش سلاح به عراق سود سرشاری به دست آوردند و حتی در سال ۱۹۸۸ میلادی فروش این اقلام به یک دوم میلیارد دلار رسید. همزمان، انگلیسی‌ها دفتر خرید ایران در خیابان ویکتوریای لندن را از طریق سازمان‌های اطلاعاتی  کنترل کرده و اطلاعات آن را در اختیار عراق قرار می‌دادند. (۱)

احداث شبکه پناهگاه‌های پر هزینه زیرزمینی، بخش دیگری از تلاش‌های عراق بود که در ژوئن ۱۹۸۲ با تصمیم صدام و مشارکت مهندسان انگلیسی آغاز شد. کالین گرافت، رییس فدراسیون مشاوران در مقاطعه کاران پناهگاه‌های هسته‌ای انگلیس می گوید: «شرکت‌های انگلیسی طرح‌هایی ارائه کردند که به موجب آن برای ۴۸ هزار سرباز، پناهگاه امن ساخته شد. هر پناهگاه تونل پولادین داشت و می‌توانست تا ۱۲۰۰ نفر را در خود جای دهد. در هر پناهگاه پست‌های فرماندهی، محل بیماران، اتاق‌های ضد آلودگی، آشپزخانه، انبارغذاهای خشک، آب و قورخانه یعنی تمام ملزومات یک اقامت بلندمدت پیش بینی شده بود.»(۲)

دیوید کرن؛ دیپلمات سابق آمریکا در بغداد می‌گوید: دولت انگلیس تنها چند هفته بعد از آنکه عراق از سلاح شیمیایی در حلبچه استفاده کرد، با اعزام یک وزیر کابینه انگلیس به بغداد اعتبارات بازرگانی داده شده به دولت عراق را دو برابر افزایش داد. مجله تایمز مالی چاپ انگلیس نیز در همین باره می‌نویسد: «یک شرکت انگلیسی مقادیر زیادی گلوله‌های حاوی گازهای سمی چون هنسلین، ترونیات و نیز بمب‌های آتش زا (شبیه بمب هایی که آمریکا در ویتنام بکار برد) را به عراق صادر کرد. (۳)

اسامی شرکت‌های انگلیسی تجهیز کننده ماشین جنگی صدام به تسلیحات شیمیایی و هسته‌ای تایید این حقیقت است. انگلیس یکی از کشورهای تدارک کننده‌ وسایل و مواد شیمیایی به عراق بود. کشف محموله‌ مواد سمی شیمیایی در یک کشتی به ثبت رسیده‌ عراقی در بندر نُرماندی فرانسه که طی آن چهار بطری حاوی سموم قوی شیمیایی در آنجا پخش شده بود، موجب شد که پلیس فرانسه در این مورد به مردم اعلام خطر کند.

این کشتی مقدار ۳۵ هزار «تن دی میتل فسفونات» (dimethyl methyl phosphonate) را از بندر لیورپول انگلستان به مقصد کویت و از آن‌جا به عراق حمل می‌کرد. «دی میتل فسفونات» که به مبلغ ۵۰۰ هزار پوند انگلیس خریداری شده بود، ظاهرا برای استفاده در کارخانه‌ پتروشیمی بغداد تهیه شده بود، ولی عراقی‌ها از آنها برای تبدیل به جنگ افزارهای شیمیایی بهره‌برداری می‌کردند. به همین علت «تونی بانکز» نماینده‌ حزب کارگر در پارلمان انگلیس ضمن گفت‌وگو با خبرنگاران، این اقدام دولت انگلستان را یک معامله‌ی رسواکننده نامید.

مرور تاریخ جدید جنگ‌های شیمیایی به سال ۱۸۹۹ در جنگ انگلستان با بوئرها (مهاجرین هلندی ساکن آفریقای جنوبی) برمی‌گردد. «در آن جنگ ارتش انگلستان از توپ‌های حاوی «اسید پیکریک» استفاده کرد که اثر تهوع‌زا داشتند و نیز بنا به نوشته «شارل روسو» حقوقدان معروف در جنگ ترانسوال، انگلستان از گلوله‌های توپی استفاده می‌کرد که حاوی لیدیت بود و پس از انفجار گازی متصاعد می‌کرد که موجب خفگی می‌شد.

استفاده ارتش انگلستان از سلاح‌های شیمیایی سبب شد تا دیگر قدرتهای استعماری نیز به تولید و توسعه این گونه سلاح‌ها رو بیاورند و هزاران نفر در جنگ جهانی اول به طرز فجیعی کشته شوند. استعمار پیر در آخرین دهه قرن بیستم در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بار دیگر با شگرد و رویکردی جدید به حمایت تسلیحاتی و سیاسی از رژیم بعثی عراق پرداخت.

بر اساس تحقیقات به عمل آمده از سوی انجمن حمایت از قربانیان سلاح‌های شیمیایی و بر اساس اسناد باقی‌مانده، شرکت مید اینترنشنال (MEED international) در برنامه تسلیحات دارای کاربرد دوگانه و شرکت‌ مهندسی تی ام جی (TMG engineering)، در برنامه تسلیحات شیمیایی صدام شرکت داشتند.

برخی از شرکت‌ها مشترکا در تعاملات انگلیس و آمریکا در فراهم کردن سلاح‌های صدام با این دو کشور در زمینه‌های مختلف مشارکت داشته‌اند.

همچنین در زمینه لجستیک نظامی شرکت‌های هانی ول (Honey Well)، کوتینگ تی ای (Ti Coating)، یونیسیز (Unisys)، اسپری (Sperry corp)، راک ول (Rock Well)، هیولت پکارد (Hewlett_Paekard)، کار زیس_یو اس (Carl Zeiss_US) و بکتل (Bechtel) در تجهیز ماشین جنگی عراق نقش داشته‌اند.

در برنامه موشکی دولت صدام در جنگ علیه ایران شرکت‌های هانی ول (Honey Well)، سمیتکس (Cemetex)،تک ترونیکس ( Tek Tronix)، هاولت پکارد (Hewlett_Paekard)، ایستمن کداک (Est Kodak)، الکترونیک اسوسی ایتز (Electronic Associates)، سیستم‌های کامپیوتری بین‌المللی (international computer systems ) و EZ Logic Data system inc به فعالیت پرداختند.

شرکت‌های کوتینگ تی آی (Ti Coting)، یونیسیز (Unisys)،اسپری (Sperry corp)،تک ترونیکس ( Tek Tronix)، وکیوم لی لود ( Leylode Vacuum systems)،شرکت آمریکایی مت_فی نی گن (Finningan Mat Us)، هاولت پکارد (Hewlett_Paekard)، دوپونت ( Dupont) ، کونسارک ( Consarc)، سربروس با مسئولیت محدود (Cerbrus Ltd)، سیستم‌های کامپیوتری بین‌المللی (international computer systems )، صنایع کانبرا (Canberra Industries Inc)، الکترونیک اکسل (Axel electronic Inc) در زمینه برنامه هسته‌ای، رژیم مخلوع صدام را یاری کردند.

نام شرکت‌های انگلیسی که عراق را به تکنولوژی و سلاح‌های غیر متعارف هسته‌ای، میکروبی و موشکی تجهیز کردند، در گزارش ۱۲۰۰ صفحه‌ای عراق که در دسامبر ۲۰۰۲ به سازمان ملل ارائه شده بود، درج شده که البته شورای امنیت سازمان ملل در آن زمان ۸۰۰ صفحه از بخش‌هایی از نام مراکز تجاری غرب را که به برنامه تسلیحات کشتار جمعی عراق کمک‌ کرده بودند، سانسور کرد.

روزنامه چپ‌گرای آلمانی تاگ زایتونگ Die Tageszeitung در دسامبر ۲۰۰۲ بخش‌ هایی از گزارش اصلی (قسمت‌های سانسور نشده گزارش ۱۲۰۰۰صفحه‌ای) را به چاپ رساند.


پی‌نوشت:
۱- آغاز تا پایان جنگ(سالنمای تحلیلی)
۲- محمد درودیان/مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
۳- کتاب ما اعتراف می‌کنیم، ص۴۵


منبع: ایسنا