پس از نماز جمعه پرشکوه و تاریخی 27 دی‌ماه پس از دو هفته پرحادثه نیمه دوم دی 98، برخی از افراد به اصلاح روشنفکر به این مسئله پرداختند که کاش رهبری به وحدت کلمه جامعه می‌پرداخت. اشاره این افراد به آن بخش از سخنان رهبری بود که گفتند: «آن فریب‌خوردگانی که یک روزی فریاد زدند «نه غزّه، نه لبنان»، آن‌ها نه‌فقط جان‌شان را فدای ایران نکردند، حتّی حاضر نشدند راحتی خودشان و منافع خودشان را هم در راه کشور فدا کنند؛ آن کسانی که جان‌شان را فدای ایران کردند باز همین شهید سلیمانی‌ها بودند؛ این‌ها بودند که در زمانی که نیاز به دفاع از کشور بود، جان خودشان را کف دست گرفتند و به میدان جنگ رفتند از کشور دفاع کردند، از ایران دفاع کردند. این‌ها هستند که می‌توانند ادّعا بکنند که دفاع می‌کنند از امنیّت کشور، از امنیّت ملّت.

همین فداکاری و اخلاص این‌ها است که در همه‌ی مراحل، این‌جور بوده» البته اشاره رهبری به اهانت کنندگان عکس سردار سلیمانی هم بخش دیگری از گلایه این افراد است: «ملّت این است، ملّت طرف‌دار ایستادگی است، طرف‌دار مقاومت است، ملّت طرف‌دار ایستادگی در مقابل زورگویی دشمنان است. این دلقک‌های آمریکایی که به دروغ و با کمال رذالت میگویند که ما در کنار مردم ایرانیم، ببینند مردم ایران چه کسانی هستند. آن چند صدنفری که به عکس سردار شهیدِ باافتخار ما اهانت می‌کنند، آن‌ها مردم ایرانند یا این جمعیّت میلیونی عظیمی که در خیابان‌ها نشان می‌دهند خودشان را؟»

برخی از این افراد با برجسته‌سازی این سخنان رهبری سعی کردند این‌گونه القا کنند که در این برهه زمانی و در خصوص شخصیت سردار سلیمانی باید روی‌کردی فراجناحی اتخاذ کرد و این سخنان امام خامنه‌ای خلاف این رویکرد است!
 

انقلابی گری مرز نمی‌شناسد

تلاش افرادی که سعی دارند به سخنان بالای رهبری خرده بگیرند نه از روی دلسوزی منافع ملی، بلکه تلاش آنان برای مصادره شهید سلیمانی و کم‌رنگ کردن وجهه انقلابی‌گری اوست. در خصوص این تلاش وقیحانه، رهبر انقلاب پیش از این هم تذکر داده بودند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار اخیر خود با مردم قم فرمودند: «ویژگی مهم حاج قاسم این بود که در مسائل داخلی اهل حزب و جناح و این‌گونه تقسیم‌بندی‌ها نبود. اما به ‌شدت انقلابی و پایبند به خط نورانی و مبارک امام بود و انقلاب و انقلابیگری خط قرمز قطعی او بود. حاج قاسم واقعاً ذوب در انقلاب بود و برخی سعی نکنند که این واقعیت‌ها را کم‌رنگ کنند».

برخلاف آنچه برخی به دنبال آن هستند که بگویند سردار سلیمانی با همه جریان‌های سیاسی رابطه حسنه داشته است، اما مرور تاریخ نشان می‌دهد وی هرجا جریانی یا کسانی مخالف آرمان‌ها و اصول انقلاب اقدام کرده‌اند، با صراحت علیه آنان ایستاده است.
 

حامیان شعار «نه غزه، نه لبنان» جایی در رأس کلان کشور جای نخواهند داشت

عملکرد حاج قاسم سلیمانی در جریان فتنه‌های 96، 88 و 78 به‌ خوبی نشان می‌دهد انقلاب و تبعیت از رهبری خط قرمز او بوده است. موضع‌هایی که نشان می‌دهد وی حتی فتنه‌ها و خروج از آن را نه از زاویه سیاسی و جریان‌های سیاسی بلکه از زاویه مردم می‌نگریست.

 به‌طور مثال وی در خصوص فتنه 88 و جریانی که شعار نه غزه نه لبنان سر داد به‌ صراحت و علنی می‌گوید: «در ایران، زمانی که مسئله، «فلسطین» باشد، همه انقلابی هستند، همگان فلسطین را دوست دارند فلسطین حتی در داخل ایران هم (موضوعی) اساسی است. چند سال پیش شعار «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» را سر دادند؛ از شما می‌پرسم این‌ها اکنون کجا هستند؟ ما این را در قاموس سیاسی خود ثبت کردیم. کسانی که هرگونه شعاری در مخالفت با حمایت ما از فلسطین سر دهند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود و در رأس تصمیم‌گیرندگان کلان کشور جای نخواهند داشت. کجا ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد؟»(1)
 
سخنان سردار سلیمانی به خوبی عیان می‌کند که خط قرمز ایشان اصول انقلاب و آرمان‌هایش بوده است. برخلاف حاشیه سازی‌های ایجاد شده پس از سخنان رهبری، سردار سلیمانی نه تنها فراجناحی بلکه کاملا انقلابی بود و این آنان هستند که سعی دارند با ارائه وجهه ملی دروغین، سردار سلیمانی را مصادره و شخصیتی غیر انقلابی نمایش دهند.
 
جالب است که ویژگی فراجناحی بودن حاج قاسم هم از دید رسانه‌های دشمن دور نمانده است. اسرائیل تایمز در یادداشتی نسبتاً مفصل سعی کرده است به ابعاد ترور شدن سردار سلیمانی و شهادت این مرد بزرگ امنیت منطقه‌ای بپردازد. جملات اولیه این گزارش نشان از اعتراف صهیونیست‌ها به جایگاه اوست: «سلیمانی، یک قهرمان ملی در ایران و یکی از قدرتمندترین و مهم‌ترین چهره‌های رژیم ایران بود که خستگی‌ناپذیر برای تضعیف منافع آمریکا در منطقه و نابودی اسرائیل کارکرد. او که یک دشمن حیله‌گر و مدبر است و خود را وقف انقلاب اسلامی ایران کرده است».
 
[1] فارس کد خبری:13941227000240