اتکای مردم انقلابی به ارزشهاست نه ارزشی ها
هر انقلابی آفاتی دارد که می تواند آن را با آسیبهای جدی مواجه کند. مردم اگر این آفات را خوب بشناسند و آن را دفع کنند می توانند به ادامه راه و آرمانها امید داشته باشد. مردم باید بدانند طبیعی است که در طی مسیر انقلاب افرادی جا بمانند اگر علت این جا ماندگی دوری از آرمانهای انقلاب باشد باید از آن خوشحال بود.
پس نباید به آن دسته از انقلابیون ارشد! که خود فروخته و به دنبال منافع شخصی هستند اجازه ورود به گود انقلاب داده شود. آنان که به خودشان و منافع شخصیشان فکر میکنند، نباید وارد جریانهای انقلابی شوند. در واقع نباید به آنها این فرصت داده شود. شاید بگویید اولا این افراد در چهرههای مختلف میآیند تا منافع خود یا اربابشان را تأمین کنند و دوما قابل شناسایی نیستند. پس چطور میشود از ورود آنان جلوگیری کرد؟ جواب این است که اگر انقلابیون بدانند که این افراد میتوانند وجود داشته باشند، هر لحظه برای اخراج او از صف انقلابیون آماده هستند. حرکتهای عظیمی مانند انقلاب نیازمند غربالگری لحظه به لحظه هستند تا خلوص بیشتری پیدا کنند و از منحرف شدن و از مسیر خارج شدن نجات پیدا کنند. این حالت حتی پس از پیروزی یک انقلاب هم باید وجود داشته باشد. بهترین کار رصد سرشناسان و مدعیان انقلاب است. آن هم توسط مردم، چون اگر انقلابیون این کار را انجام دهند انحصار ایجاد شده و باز هم مسیر به کجراهه میرود. مردم با دانستن این اصل که افراد منافق و مزور همه جا وجود دارند، باید نگاه خود به افراد را تطبیقی قرار دهند. مردم باید همیشه آماده باشند که منافق را طرد کنند.
حمایت مردم
یکی از امتیازاتی که در حرکتهای مردمی آگاهانه وجود دارد این است به هر چیزی عمر طولانی میدهد. مردم در کنار هم میتوانند کاری که منافات با اخلاقی انسانی ندارد را تبدیل به یک روش و مشی ماندگار کنند. ما به این کار میگوییم عرف. به عبارتی رفتار و فعلی دائمی و ماندگار و همگانی. پس در این حالت کسی تعجب نمیکند که یک انقلابی در مسیری کج قرار گرفته است، زیرا همیشه در ذهنشان طرحی اینچنینی وجود داشته که میشود برخی انقلابیون دو آتشه هم روزی منحرف شوند. در این حالت اگر یک انقلابی منحرف شد، مردم نمیگویند انقلاب منحرف شده، بلکه میگویند یک خائن خود را انقلابی جا زده است و میخواهد انقلاب ما را منحرف کند. وقتی این دیدگاه وجود نداشته باشد، هنگامی که دولت انقلابی میخواهد یک عنصر فاسد را بازداشت کرده یا او را اخراج نماید، اعتراضهای مختلفی به وجود میآید که این کار انجام نشود و همقطاران فاسد فرد فاسد، به راحتی میتوانند مردم را بر علیه انقلاب بشورانند. پس گاهی مصلحت ایجاب میکند فردی خائن در منصبی بالا بماند تا کشور بهم نریزد. مردم در انقلابها افرادی را ناخودآگاه در ذهنشان بزرگ میکنند و این بزرگ کردن توانایی مقابله با مفسدان را کم میکند.اگر یک انقلاب میخواهد در مسیر خود باقی بماند باید متکی به ارزشها باشد. ارزشها اما نباید متکی به افراد باشد، مردم هم نباید متکی به افراد باشند. هر کسی که در مسیر انقلاب است باید محبوب باشد و هر کسی که در مسیر انحراف نیست باید مبغوض شود. اگر دید مردم نسبت به انقلابیون دید ارزشی باشد بدون آنکه انتظار به خطا رفتن از منافقان داشته باشند با سقوط آنان ارزشهای انقلابی نیز در ذهنشان سقوط میکند. مردم برای حفظ ارزشی ها تلاش می کنند بدون آنکه سقوط آن را به پای ارزشها بگذارند.
غلطهای دشمن!
یکی از آفات انقلاب حضور دشمنانش در تمام ارکان آن انقلاب است. نظر دشمنان، کار دشمنان، رفتار دشمنان، ترس از دشمنان همه و همه محلی است برای رخنه منافقان. مصلحتها میگوید وقتی دشمنت تا کنار گوشت آمده فعلا به خودیها! کاری نداشته باش. خودیها که همان منافقان هستند به راحتی در تمام ارکان انقلاب نفوذ میکنند، در حالی که انقلابیون نگران دشمن بیرونی هستند. دشمن بیرونی، انقلابیون را به خود مشغول میکند و منافقین به راحتی به اهدافی که میخواهند میرسند. گاهی هم دشمن میشود مقصر برخی کج رویها در انقلاب، هر کسی هر اشتباهی میکند دشمن را مقصر آن میداند.مردم اگر انقلابی بمانند هیچ قدرتی نمیتواند آنها را از سر راه بردارد، منتها اگر مردم از نظر اعتقادی ضعیف شوند زحمتها از بین میرود، شکستها ایجاد میشود، تردیدها افزوده میشود و دیگر کسی به ادامه انقلاب امیدی ندارد و بدتر از آن اینکه میگویند: کاش این انقلاب نبود تا برخی جریانها به وجود نمیآمد و برخی اتفاقات نمیافتاد. یا اینکه اگر انقلاب نمیکردیم پیشرفتمان بیشتر بود و... دشمنان هم همین را میخواهند، آنها از هر راهی وارد میشوند تا مردم را ناامید کنند. حضورشان و حتی عدم حضورشان حساب شده است. دشمن جایی وارد میشود که میتواند ضربه بزند و حتی جایی وارد نمیشود تا ضربه بزند. اما آنچه در برابر دشمن مانند کوهی محکم میایستد مردم هستند.
کمترین خواسته
کمترین خواسته از مردم این است که بدانند اصل انقلابشان کار درستی بوده و جهت آن، در جهتی صحیح قرار داشته است. مردم باید بدانند انقلابشان نیاز به غربالگری دارد و کمتر کسی از مقامات انقلابی رده بالا میتواند تمام مسیر را با انقلاب همراه باشد. باید بدانند سقوط چند فرد، سقوط آرمانها نیست و سقوط انقلاب معنا نمیدهد. از طرفی مسئولان انقلابی هم باید در این زمینه با مردم همراه باشند. آنها باید مردم را همراه و همیار خود بدانند و ببینند. آنها باید به مردم احترام بگذارند و در تمام امور آنها را در جریان قرار بدهند. مردم برای غربالگری باید اطلاعات کافی از اتفاقات داشته باشند. وقتی انقلابیون اصیل تمام عملکرد خود را در اختیار مردم قرار دهند، خود به خود منافقان شناسایی و حذف میشوند.شناخت دوست و دشمن
کشور عراق در چند قدمی انقلابی عظیم و مردمی قرار دارد. وحدت و یکپارچگی آنها به حد قابل قبول رسیده است. آنها میتوانند یک تحول عظیم را رقم بزنند. اما باید بدانند وقت غربالگری قبل از انقلاب آغاز میشود. مردم عراق باید با در نظر گرفتن نظرات و حرکات هر مدعی انقلاب یا تشکیل دهنده گروه و حتی رئیس قبیلهای و... از ورود آنها به جریان انقلاب خودداری کنند. اکنون وضعیت عراق آشفته است و امکان انقلابی عظیم به ذهن بسیاری از مسئولان عراقی نمیرسد. آنها برای حفظ قدرت و ایدئولوژی خود به راحتی حرف میزنند و نظرشان را اعلام میکنند. چهرهها در نهایت وضوح و نظرها در نهایت شفافیت است. عده ای هم اکنون به امریکا دل بستهاند، عده ای در تدارک رسیدن به قدرت هستند، عده ای وضع موجود که نامنظم است را میپسندند. منافع در افتراق است و هر کسی ساز خود را میزند. اما وقتی احساس کنند رخدادی عظیم در حال وقوع است که نظرات آنها باعث میشود در آینده در این رخداد شریک نباشند، چهرهها و نظرها نامبهم میشود. آنها دو پهلو سخن میگویند، یکی به میخ یکی به نعل! در این زمان دیگر شناختن افراد مشکل میشود و منافقان از غفلت مردم استفاده میکنند و خود را در میان انقلابیون حقیقی جای میدهند. آنها از امروز باید دوست و دشمن خود را بشناسند.به نظر میآید مردم عراق یک برتری نسبی نسبت به مردم ایران دارند. مردم ایران تجربه انقلاب نداشتند ولی آنها میتوانند ایران را نصب العین خود قرار دهند. مثلا همان کسانی که در روزهای قبل از انقلاب و روزهای ابتدایی انقلاب چهرههای افراطی بودند، اکنون در حال ضربه زدن به انقلاب ایران هستند. آنها که روزی به نفع حکومت قبل سکوت میکردند و روزی در بین انقلابون بودند، اکنون به همان حال و روز خود برگشتند و آن راه را ادامه میدهند. با این تفاوت که یک سابقه انقلابی دارند و آن را برای بستن دهان مخالفان خود استفاده میکنند. مردم عراق میتوانند ببینند در ایران وقتی به کسانی که بر خلاف انقلاب کار انجام میدهند اعتراضی میشود به سابقه انقلابی خود اشاره میکنند تا بگویند ما انقلابی بودیم پس کارمان صحیح است.
مردم عراق میتوانند طوری عمل کنند که مانند مردم ایران نخواهند مدام با مصلحتها دست و پنجه نرم کنند. گامهای استوار امروز عراق به حرکتهای ماندگار فردا کمک میکند و سرعتشان را بیشتر میکند.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}