روال معمول در هر انتخابات، در هر نقطه ای از جهان این است که افرادی‌که صلاحیت احراز حق نمایندگی مردم در عرصه داخلی و خارجی و قانون‌گذاری و عمل به قانون را ندارند، تأیید نمی‌کنند. این یک اصل منطقی و عقلی است که فاقدان صلاحیت، طبق قانون هر کشور نتوانند در امور مهم کشور وارد شوند و با اقدامات اشتباه خود کشور را به مهلکه انداخته و باعث ایجاد مشکلات فراوان شوند. در کنار این اصل مسلم، تبصره‌ای هم وجود دارد و آن اینکه مسئولان امر تایید و رد صلاحیت نباید و نمی‌توانند با اعمال سلیقه شخصی خود از ورود افراد با صلاحیت جلوگیری کنند. در این خصوص باید قانون اساسی و قوانین جزایی ملاک تایید و رد صلاحیت دانست. مسئولان امر تشخیص صلاحیت، باید خود را موظف به اطاعت از قانون کنند و کسانی که خود را در این آزمون قرار می‌دهند نیز باید به موازین قانونی متعهد باشند.
 
فارق از آنکه تایید و رد صلاحیت حقیقی امکان پذیر نیست و هر طرف در حد توان خود برای رسیدن و رساندن حق به حق‌دار تلاش می‌کنند، این روش بهترین روش برای جلوگیری از ورود افراد فاقد صلاحیت فقط در موضوع مربوطه است. شوراهای نظارتی و مسئولان امنیتی به ظاهر افراد توجه دارند و بیشتر از آن نمی‌توان و نباید تفحص کنند. پس در این بین شاید افرادی باشند که ظاهرشان بر باطنشان ترجیح داشته باشد، تایید صلاحیت شوند یا رد صلاحیت. پس طبیعتا در این بین احتمال پایمال شدن حق از افراد یا قانون یا مردم وجود دارد.

 

تلاش برای بهترین‌ها

شورای نگهبان در ایام انتخابات تمام توان خود را به کار می‌گیرند تا در این عرصه موفق ظاهر شوند و منصفانه و مؤمنانه افراد فاقد صلاحیت را رد کرده و کسانی که صلاحیت تصدی امور مربوطه را دارند را تایید کند. تلاش این شورا ایجاد یک رقابت سالم بین افراد سالم و صالح است.
 
البته باید توجه داشت که این اصطلاح سلامت و صلاحیت را فقط در موضوع مورد نظر به کار می‌بریم، زیرا رد صلاحیت در یک انتخابات به معنای فقدان صلاحیت و سلامت در تمام عرصه ها نیست. شاید فردی در انتخابات مجلس و نمایندگی مردم در مجلس تایید صلاحیت نشود، اما همان فرد مشاور نیکویی برای یک نماینده و مسئول بلند پایه باشد. 
 
پس اولین برکت تایید صلاحیت افراد صالح این است که این افراد با دیگر افراد صالح در یک رقابت مشترک در میدان حاضر می‌شوند. صالحان یک موضوع از اینکه در فضای ناسالم رقابتی بین خود و فرد یا افراد ناصالح قرار بگیرند واهمه ندارند. به عبارتی برخی افراد که صلاحیت اخلاقی ندارند بعید نیست وقتی وارد عرصه انتخابات شوند به راحتی بتوانند صالحان را شکست دهند. آنها با فریب، دروغ، تزویر می‌توانند پیش بروند و کسانی که نمی‌خواهند فریبکاری کنند عقب می‌افتند. البته وقتی سیاسی‌کاری‌ها وارد میدان می‌شود کسی به این اعتبار بخشی فکر نمی‌کند. چه‌آنکه همان سیاسیون ناراضی از نظارت در بی نظارتی بیشتر صدمه می‌خورند، فارق از ضرری که به مردم و کشور وارد می‌شود.
 

دعوا برای پنهان کردن پیدا

در کشور ما متاسفانه برخی افراد که صلاحیت‌شان تایید نمی‌شود در هردوره‌ای از انتخابات شروع به جوسازی و دروغ سازی کردند تا وضعیت را به نفع خود و یا جناح و حزب خود تغییر دهند. احساس می‌شود عده‌ای کارشان در هر دوره از انتخابات جنجال به پا کردن برای رد صلاحیت‌ها است. از این افراد می‌توان به عنوان جاده صاف کرد افراد ناصالح نام برد. کسانی که صلاحیت ندارند در مسئولیتی قرار بگیرند به راحتی پشت جنجال برانگیزان مخفی شده و سعی دارند با استفاده از فضای غبارآلود خود را صالح و سالم جلوه دهند. اما دست تقدیر چهره حقیقی آنان را به مردم نشان داده و نیت‌شان برای حضور در مجلس یا صندلی ریاست جمهوری را عیان می‌کند. آنها چیزی را برملا می‌کنند که به دنبال مخفی کردنش بودند.
 
افرادی که همیشه سعی دارند با متهم کردن دیگران و یا زیر سوال بردن نظارت استصوابی خود را در میان صالحین جای دهند، بدون آنکه بخواهند بر این‌که واقعا صلاحیت ندارند اذعان می‌کنند. زیرا در خلال اعتراضات به رد صلاحیت‌شان با دروغ بستن به شورای نگهبان و دیگر افراد و حتی نظام و زیر سوال بردن قانون، قصد دارند خود را تبرئه کنند. آنها همه را تحت فشار می‌گذارند تا خودشان را ثابت کنند.
 
آنچه که ما در این ایام دیدیم، نمونه‌ای است از افرادی که با دروغگویی می‌خواهند خود و هم‌قطاران خود را وارد مجلس کنند. آنها با توسل به دروغ‌ها و تهمت‌های فراوان خودشان فقدان صلاحیت خودشان را فریاد زدند. دروغ‌هایی از قبیل فقدان تایید صلاحیت‌ها در مجلس اول و عدم پرداخت خمس و شرکت نکردن در نماز جماعت و موافقت با برجام و هم‌کلامی با فلان فرد و... بود که در این مدت مانند بهمن روی سر مردم ریخته شد.
 
چندی پیش یکی از رد صلاحیت شدگان انتخابات مجلس در روزنامه اعتماد نوشت: «این روزها اگر اخبار رد صلاحیت‌ها را پیگیری کنید، متوجه می‌شوید نهاد نظارتی در انتخابات آنقدر پیش رفته که گویی پا را از حیطه نظارت بر انتخابات نیز فراتر گذاشته است....کسی با من تماس گرفت و گفت شما را به دلیل حضور کمرنگ در نماز جمعه و جماعت رد صلاحیت کرده‌اند. بنده به دلیل عدم حضور در نماز جمعه و جماعت که اتفاقا با اعتقاد راسخ در آن حضور داشته‌ام، رد شده‌ام اما از آن سو افرادی با اسناد متقن و چندین پرونده تخلف تایید صلاحیت شده‌اند». البته این فرد توضیح نداد از پرونده دیگران و اسناد متقن چطور خبر دارد و آن کسی که تماس گرفته چه کسی بوده است؟
 

فردی دیگر در گفت‌وگو با ایلنا با‌ اشاره به تحقیقات محلی شورای نگهبان گفت: «ملاک‌های آنها برای تحقیقات محلی معلوم نیست، می‌روند از همسایه‌ها می‌پرسند و همان را ملاک قرار می‌دهند(!) یعنی نظرات شخصی است که ممکن است در رابطه با آن خطایی صورت بگیرد... این فرد با بیان اینکه «در تحقیقات از افرادی استفاده می‌شود که مشخص نیست صلاحیت آنها را چه کسی تأیید کرده است و شورای نگهبان نیز درباره تحقیقات آنها دفع مسئولیت می‌کند» گفت:‌ «آن‌ها در تحقیقات خود مشخص می‌کنند ندیده‌اند نامزد ورود به انتخابات مجلس نماز بخواند»!
 
یکی از فعالان سیاسی در مصاحبه با برنا تأکید کرد: «در انتخابات ثبت‌نام نکردم اما "شنیدم" برخی از دوستانی که در شهرستان‌ها ثبت‌نام کردند، اکنون به جرم رفاقت و مصاحبت با بنده و... رد صلاحیت شدند، حال چه برسد به ما»!
 
اما تعجب برانگیزتر آنکه یکی از نمایندگان فعلی مجلس به نام علیرضا رحیمی در توییتر نوشت: «در رسیدگی به اعتراض برخی داوطلبان رد صلاحیت شده انتخابات از آنها رسید پرداخت وجوهات شرعی خمس مطالبه شده است، احتمالاً برای اثبات حلال بودن اموالشان یا تقیدشان در رعایت شرعیات ضوابط نانوشته و سلیقه‌ای و اجتهادی برای نمایندگی مجلس فرایند ارزیابی ‌صلاحیت‌ها را پیچیده‌تر و پرهزینه می‌کند.» البته وی 3 ساعت و نیم بعد از آن، اظهارات خلاف واقع و دروغ خود علیه شورای نگهبان را پس گرفت. اما سوال این است که این نماینده آیا روند بررسی صلاحیت دوره فعلی مجلس را طی نکرده بود و با نحوه بررسی شورای نگهبان آشنا نبود؟
 
یکی از اقوام رئیس جهمور در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود: «آقای کدخدایی! نمی‌دانستم مدال آوردن در دنیا و بالا بردن پرچم جمهوری اسلامی ایران در کانادا و آمریکا و نسبت داشتن با رئیس‌جمهور محترم، باعث عدم احراز صلاحیت بنده از منظر شما می‌شود! اما در عجبم که افرادی که پرونده آنها در سال ۸۴ در دست آقای روحانی بود و نگذاشت منتشر شود، چطور تأیید شده‌اند! نسبت داشتن با کسی نباید باعث تأیید یا رد صلاحیت شود، اما چرا جاده شما یک‌طرفه است؟ خبرنگاران از آقای ربیعی در مورد این پرونده سؤال کنند». این فرد هنوز پایش به مجلس نرسیده می‌خواهد مثلا با افشاگری، دیگران را تحت فشار بگذارد؛ چه رسد به وقتی که وارد مجلس شود!
 
احمد واعظی، رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور نیز روز چهارشنبه در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران به دروغ گفت: «گزارش‌هایی که ما درباره رد صلاحیت‌ها چه درباره افرادی که اکنون در مجلس حضور دارند و چه کسانی که حضور ندارند، دریافت می‌کنیم، این است که به آنها گفته شده که به‌طور مثال شما از برجام حمایت کردید، یا از دولت طرفداری کرده‌اید و مسائلی را در پرونده آنها قرار داده‌اند که مسائل تفکر و اندیشه است. برجام چیزی نیست که کسی از آن حمایت کند الان بشود نقطه ضعفی برای رد صلاحیت‌اش!» واعظی: از «نماینده رشت» بپرسید!
 
رئیس دفتر رئیس‌جمهور در پاسخ به خبرنگاری که ‌پرسید آیا برای این اظهارات‌تان مستندات دارید؟! می‌گوید: «بله هست. شما از یکی از این‌ها مثلاً از نماینده رشت مصاحبه بگیرید. من البته با خود ایشان صحبت نکرده‌ام اما شنیده‌ام»! این موضوع بهانه‌ای شد تا خبرنگاران جهت پرسش از غلامعلی جعفرزاده (نماینده رشت) که پیش‌تر با صدور بیانیه‌ای اعلام کرده بود: «متهم به عدم التزام به اسلام و انقلاب شده‌ام» تماس بگیرند. اما این نماینده حاضر به مصاحبه با خبرنگاران نشده بود و در جواب سؤال مطرح شده مبنی بر اینکه آیا دلیل عدم احراز صلاحیتتان از سوی شورای نگهبان حمایت از برجام و طرفداری از دولت بوده؟! گفته بود: «مصاحبه نمی‌کنم».
 
در میان این بحث‌ها و ردوبدل کردن دروغ‌ها آقای کدخدایی هم بنابر حق قانونی خود و شورا در حساب توییتری خود در واکنش به اظهارات احمد واعظی نوشت: «اگر ادعای رد صلاحیت یکی از نمایندگان به دلیل حمایت از دولت یا برجام درست بود، او در همان دور قبل که برجام به تصویب مجلس رسید، رد صلاحیت می‌شد! شاید همین اطلاعات غلط مبنای اظهارات برخی مقامات محترم در روزهای گذشته قرار گرفته است». همچنین ایشان در یادداشتی نوشت: «عدم تأیید صلاحیت نمایندگان لزوماً به معنای فساد آنان نیست و...»
 

هادی غفاری اما نظری متفاوت داشت. او در پاسخ به رد صلاحیتش گفت: «وقتی کدخدایی خاک بازی می کرد، سر من بالای دار بود». که بعد از آن روزنامه ها این جمله او را تیتر کرده و به شورای نگهبان حمله کردند، گفت: «شوخی کرد». او همچنین گفته بود: «با ۹ متر عمامه رد صلاحیت شده‌ام». عباسعلی کدخدایی هم در یک نشست خبری گفت: «به ایشان با شوخی گفتم که اگر این متراژ از پارچه را استفاده می‌کنید نماد اسراف است و اسراف در اسلام ناپسند است و از گناهان کبیره محسوب می‌شود و از موارد عدم التزام به اسلام است».
 
کدخدایی همچنین رد صلاحیت بخاطر «اف‌ای‌تی‌اف» و دریافت هزینه ۴ میلیاردی برای تایید صلاحیت را کذب دانست. البته کدخدایی به طور ضمنی هم پیشنهاد داد، اگر فردی از ادله رد صلاحیت ناراضی است، می‌تواند اسناد ما رابه مردم اعلام کند تا مردم نظر دهند.
 

تایید صلاحیت تعداد زیادی از اصلاح طلب‌ها

در میان ادعاهای متعدد در مورد اینکه شورای نگهبان اصلاح طلبان را رد صلاحیت کرده تا مجلسی یک‌دست اصولگرا درست کند، برخی افراد و چهره‌های اصلاح طلب اقرار کردند که این ادعا دروغی بیش نیست و برعکس اصلاح طلبان زیادی تایید صلاحیت شدند. پروانه مافی عضو فراکسیون امید مجلس در مصاحبه‌ای گفت: «این موضوع که اکثر نمایندگان اصلاح‌طلب رد صلاحیت شده‌اند، غلط (دروغ) است و اتفاقاً اکثریت آنها تأیید صلاحیت شده‌اند. اکثر نمایندگان خانم در مجلس تأیید صلاحیت شدند».
 
همچنین، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران چند روز قبل در یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشت: «در شرایط فعلی توپ در زمین احزاب اصلاح‌طلب است که با بررسی جمیع جهات اگر امکان ارائه لیست برای آنها در تهران و استان‌ها فراهم است دست ‌به‌ کار شوند. در واقع الان دست احزاب باز است که خودشان تصمیم بگیرند فقط برای تهران لیست بدهند یا برای کل کشور» و «این نکته را نباید فراموش کنیم که اصلاح‌طلبان در حوزه‌های کوچکتر شانس بیشتری برای پیروزی دارند؛ در حوزه‌های کوچک‌تر هم کاندیداهای اصلاح‌طلب کمتر شناخته‌شده‌اند و توانسته‌اند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و هم مسائل قومی ‌و قبیله‌ای به کمک کاندیدا می‌آید».
 
جالب‌ آنکه محمدرضا راه‌چمنی دبیرکل حزب وحدت و همکاری ملی در مصاحبه با تسنیم گفت: «بنا است حدوداً دوازده حزب اصلاح‌طلب که کاندیدا دارند و مایل‌اند در تهران در انتخابات شرکت کنند، در قالب ائتلافی با نام مثلاً «اصلاح‌طلبان پایتخت» برای تهران فهرستی را معرفی کنند». هرچند جبهه اصلاح‌طلبان به ائتلاف اصلاح‌طلبان پایتخت واکنش منفی نشان داد و اعلام کرد: «اصلاح‌طلبان هیچ لیست ائتلافی تحت این عنوان و یا هر عنوان دیگری که تداعی‌کننده ائتلاف اصلاح‌طلبان باشد، نخواهند داشت و هر ائتلافی تحت این عناوین قویاً تکذیب می‌شود». اما شنیده‌ها حاکی از آن است که احزابی مانند مردم‌سالاری، حزب ندای ایرانیان، کارگزاران سازندگی، انجمن اسلامی معلمان، حزب اسلامی کار، خانه کارگر و... قرار است لیست ائتلافی خود را اعلام کنند.


روزنامه کیهان هفته گذشته در گزارشی آورده بود «علی‌رغم جنجال و ادعای اصلاح‌طلبان درباره کمبود نامزد در انتخابات پیش رو، بررسی‌ها نشان می‌دهد این طیف با‌ تراکم و ‌ترافیک کاندیدا مواجه است و درصد قابل‌توجهی از 7 هزار نامزد تأیید شده انتخابات مجلس، اصلاح‌طلب هستند».
 
اما ظاهرا دروغگویی‌های اخیر دلایل دیگری هم دارد. برخی جریان‌ها که فکر می‌کنند برای مجلس رای نمی‌آورند تقصیر را به گردن شورای نگهبان می‌اندازند تا بگویند شورا باعث شد بزرگان ما رد صلاحیت شوند و جریان ما رای نیاورد و کارایی‌مان پایین بیاید. ولی برخی چهره‌ها دلایل واقعی این دروغ پردازی‌ها را بیان کردند. مثلا موسوی لاری می‌گوید: «شانس انتخاباتی اصلاح‌طلبان با عملکرد دولت کم شده است». هفته گذشته بود که عبدالواحد موسوی لاری نایب‌رئیس شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در مصاحبه‌ای گفت: «این را که به‌دلیل عملکرد دولت روحانی، شانس اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس کاهش یافته می‌پذیرم».
 
ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق گفته است: «تصویری که برای مردم از انتخابات ۹۶ و وعده‌های اصلاح‌طلبان برای انتخاب روحانی و دولت تدبیر و امید ایجاد شده، این است که وعده‌های اصلاح‌طلبان باد هوا بوده است».
 
جوادی‌حصار عضو حزب اعتماد ملی هم در روزنامه آفتاب یزد نوشته بود: «آنچه اصلاحات را در برابر مردم زیر سؤال برده است آمیختگی ناکامی‌های این دولت با این جریان است».
 
روزنامه آرمان هم در یادداشتی نوشت: «تصمیمات خلق‌الساعه، سردرگمی‌ در اخذ تصمیمات قاطع، بدنه اجرایی غیرکارآمد و... موجب شده که مردم احساس کنند کشور به شکل صحیح و درستی اداره نمی‌شود و مسئول آن را نیز جریان‌های سیاسی می‌دانند و اصلاح‌طلبان بخش مهمی ‌از آن هستند؛ جریانی که مردم با اعتماد به آن در انتخابات اخیر مشارکت داشته‌اند. از طرف دیگر گرچه مطرح می‌شود که عملکرد ضعیف فراکسیون امید موجب ناامیدی مردم از جریان اصلاحات و این فراکسیون شده، اما واقعیت این است که فراکسیون امید تمام ظرفیت جریان اصلاحات نبوده و بدون شک نتوانسته انتظارات را برآورده کرده و حرکتی جدی که بتواند طی 4 سال در خاطر مردم بماند، در این مجموعه دیده نشد. فقدان مدیریت کارآمد و بدنه منسجم، باعث شده که برخی پیامدها به اسم فراکسیون امید، اما به کام بخش‌هایی از منتقدان جریان اصلاحات باشد».
 

این قبیل اخبار و استدلال‌ها برای اینکه نشان دهد عده‌ای با فرافکنی سعی در غبار آلود کردن فضای انتخابات دارند تا عدم صلاحیت خود را دور از نظر نگاه دارند و کم‌کاری‌هایشان را تقصیر دیگران بیاندازند، زیاد است که ما به برخی از آنها اشاره کردیم.
 
حال مردم باید قضاوت کنند که افرادی که با دروغ‌های متعدد وارد میدان انتخابات شدند آیا صلاحیت تصدی نمایندگی مردم را دارند؟ وقتی فردی اسناد رد صلاحیت خود را به مردم اعلام نمی‌کند و در عوض به دروغ پردازی دست می‌زند، صلاحیت حضور در مجلس را دارد؟ اگر شورای نگهبان این افراد را تایید صلاحیت می‌کرد و آنان وارد مجلس می‌شدند، با دروغ‌ها و اطلاعات خاص و تحت فشار قراردادن مسئولین و مردم می‌توانستند آسیب‌های زیادی به کشور و مردم وارد کنند. در این صورت چه کسی می‌خواست این ضررها را جبران کند؟
 
از طرفی کسانی که از رد صلاحیت‌ها شکایت دارند، اگر کشور به بیراهه رود و دچار مشکلات فراوان شود نمی‌گویند چرا شورای نگهبان این افراد را تایید صلاحیت کرده و اجازه حضور آنان به مجلس را داده است؟ شکی نیست که این افراد می‌خواهند وارد مجلس شوند تا برنامه‌های خاص خود بر علیه نظام و ولایت فقیه را پیاده کنند. به همین دلیل با توسل به هر دروغی سعی دارند به جایگاه قانون‌گذاری کشور برسند.