گزارشی از واکنش سید شهاب حسینی به تحریم خیالی و واقعی جشنواره
واکنش به تحریم های پوشالی و تبعات آن
به نظر می رسد برای عذر خواهی سلبریتی ها از مردم به خاطر فریب کاری و دروغ گویی در مورد دلایل عدم حضور در جشنواره فیلم فجر کمی دیر شده است. کسانی که قهر کردند و جایزه گرفتند و کسانی که قهر کردند در حالی که اصلا اثری در جشنواره نداشتند، کسانی که قهر کردند ولی فیلمشان بود و کسانی که قهر کردند ولی صدای قهقه شان تا بیرون مرزهای کشور رفت...
پدیده شوم
هنر کشور هنرپرور ایران اخیرا با پدیده سلبریتی پرور مواجه شده. سلبریتیها یا همان افراد مشهور عموما خود را تافته ای جدابافته میدانند و فکر میکنند در تمام زمینه ها و شئون اجتماعی متخصص هستند. برخی آنها را افرادی کمسواد در مسائل متعدد و نظر دهند در همه مسائل میدانند و معتقدند سلبریتیها که به واسطه شهرتشان میتوانستند با سخنهای به جا و همدلی با مردم و حتی ساخت و حضور در آثاری که به تعمیق فرهنگ و دوری از سیاستزدگی کمک کند، با رفتن به بیراهه و تولید یا شرکت در تولید آثار سخیف، نه تنها خدمت به رشد فرهنگ این مرز و بوم نکردند و نه تنها راه حلی برای برون رفت از مشکلات موجود بر سر راه مردم قرار ندادند، بلکه صدمات و لطمات فرهنگی و اخلاقی و حتی سیاسی، برای کشور به ارمغان آوردند.برخی از آنها که مدعی مردمی بودن هستند، گاهی با سکوتشان و گاهی با سخنان نسنجیدهشان، فرهنگ و هنر کشور را در مسیر نادرست قرار دادند و به هیچ وجه مسئولیتی در این مورد قبول نمیکنند. به طور مثال آنها پس از اتفاقات آبانماه بدون آنکه در مورد اتفاقات رخ داده تحقیق کنند و علت حوادث به وجود آمده را بررسی کنند و به دشمنیها را در شایعه سازی و کشته سازی توجه کنند. کمپین عزاداران سیاه پوش فضای مجازی و بی خیالان شوخ و شنگ اهل تفریح و خوشگذران فضای حقیقی راه انداختند. ظاهرا این حرکات که بیشتر برای جلب توجه و نزدیک شدن به مردمی است که زندگیشان و افکارشان و رفتارشان و درآمدشان زمین تا آسمان با آنها متفاوت است، صورت میگیرد. زیار میدانند که اگر مردم را از دست بدهند عمر کاریشان از کف روی آب کمتر است.
تعداد معدودی از بازیگران که در فضای مجازی غمخوار مردم هستند و هر از چند گاهی توهینی به مردم و نظام میکنند، با سیاه پوش کردن صفحات مجازیشان خود را عزادار معرفی کردند و در آن روی سکه مسیر خوش خدمتی به غرب و یا افراد خاص را پیش گرفتند. البته این رفتارها که به نیت گرفتن گرین کارت، کسب درآمد بیشتر و محبوب شدن در چشم فلان تهیه کننده، کارگردان و یا بازیگر صورت میگیرد، سالها از این افراد دیده شده بود و جای تعجب نداشت.
این افراد هرچند از نظر عددی تعداد قابل توجه و قابل اعتنایی نبوده و نیستند، اما با ورود فضای مجازی و به مدد صفحات جعلی حرفشان در جامعه شنیده میشود و حرکاتشان اثرات بدی همراه دارد. ایجاد فضای آکنده از دشمنی با نظام، رفتار و سخنانی مملو از چاپلوسی و خودنمایی؛ قلبی پر از کینه و حسادت و رقابتهای ناسالم؛ رفتارهای نفرت افکنانه و دور از شأن یک هنرمند به وضوح دیده میشد که چهره بازیگران و هنرمندان خوب و متعهد را مخدوش میکند.
برخی از این بازیگران که آرزویشان انجام افعال و رفتار مستهجن غربیها در فیلمهایشان است و از محدودیتهای اسلامی رنج میبرند و چهل سال انقلاب را نوعی خفقان تلقی میکنند، چهره ای را از بازیگر و هنرمند نشان مردم دادهاند که در باورها نمیگنجید یک هنرمند مهمترین جایزه جشنوارههای جهانی را بگیرد و آن را به امام زمان(عج) تقدیم کند. خفقان موجود در سینما که بر طبل ضدیت با نظام و اسلام میکوبید هر از چند گاهی با سخنان برخی هنرمندان جای خود را به فضایی عاشقانه، عاقلانه همراه با دلدادگی مردم به دین اسلام و مکتب تشیع میداد. هرچند برای مردم ایران اسلامی حقایق روشن بوده و هست. مردم و بسیاری از هنرمندان راهی که سینمای قبل از انقلاب در پیش گرفته بود را از راهی که باید در پیش میگرفت، جدا میدانند و به خوبی متظاهران، نفرت افکنان و منافقان را میشناسند. البته بحث بر سر همراهی با اسلام و سینمای اسلامی نیست که تا آنجا راه زیادی است، بحث بر ضدیت و عدم ضدیت با دستورات الهی و اسلامی و انقلاب اسلامی است.
تحریمهای فانتزی
هنگامی که برخی هنرمندان و چهرههای شاخص سینمایی به بهانههای واهی و مضحک جشنواره فیلمهای فجر را تحریم کردند که البته این تحریمها بیشتر جنبه نمایشی داشت و حالتی فانتزی را برای خود قهرمان پنداشتن یک بازیگر داشت، واکنش جدی از کسی دیده نشد. اما وقتی «مسعود کیمیایی» پیشکسوت سینمای ایران جشنواره را تحریم کرد، موضوع کمی جدیتر شد. مردم و هنرمندان توقع نداشتند کیمیایی با آن سابقه درخشان در سینمای ایران فریب برخی حاشیه سازان را بخورد و در جشنواره حضور پیدا نکند. هنرمندان میدانستند نه گفتن کیمیایی مانند دیگر بازیگرها نمایشی و فانتزی نیست.حقیقت ماجرا آن بود که این نوع تحریمها توسط بازیگران دست چندم که بارها منتقدان آنان را شبه بازیگر دانستند، زیاد دیده شده بود و مشخص بود به صبح نکشیده نظرشان تغییر میکند، اما مسعود کیمیایی بحثش فرق میکرد. در این زمان بود که چند تن از هنرمندان، بازیگران واکنش جدی نشان دادند و تحریم سینما و جشنواره را ناصحیح و به ضرر هنر و سینمای کشور دانستند.
در میان واکنشها به این موضوع «سید شهاب حسینی» بازیگر محبوب کشورمان که سابقه دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فجر، نخل طلای کن و خرس نقرهای جشنواره برلین را در کارنامه خود دارد، در صفحه شخصی خود نوشت: «دوستان هموطنان، همدردان. مردم رنجیده و رنجدیده. روحمان آزرده و دلمان شکسته میدانم. اعتمادمان سلب شده و حال عمومی ما را به این روز درآورده. در همین سرزمین زیستم و چون شما نیک میدانم. اما این را نیز میدانم که روزگار امروز محصول غلبه همیشگی احساسات، بر عقل و منطق ما در همه ادوار تاریخ و در همه سطوح اجتماعی و فرهنگی است. وارث یکی از بزرگترین گنجینههای تاریخ و ادبیات در جهان هستیم در حالی که در زندگی روزمرهمان نهادینه نشده و نمودی ندارد. برخورد احساسی ما درباره آینده شخصی و اجتماعیمان مانع از درخشش آفتاب آگاهی و عقلانیت در زندگیمان شده...» او ادامه داد: «تعدادی از همکاران بنای اعلام انصراف از جشنواره گذاشتهاند. با احترام به تصمیم شخصی آنان، نسبت به آن نقدی دارم که عرض میکنم. اولا این حرکت دامنزدن به افتراق جامعهشکن خودی و ناخودی است و این در حالی است که جامعه و مردم بیش از هر زمان دیگری به همبستگی و دلداری یکدیگر نیازمندند. این رفتار حتی در میان هنرمندان و طرفداران و مخاطبینش نیز شکاف عمیق و شاید جبرانناپذیری ایجاد کند که به صلاح هیچکس نیست. این تصور که کسانی که ترجیح به انصراف نمیدهند همدرد و شریک حال مردم و جامعه نیستند و موضعی مغایر با مردم دارند، سخت اشتباه است. حق یک فیلم با تمام مشقات و مشکلاتی که در راه ساخته شدن دارد، هست که دیده شود و در مناسبتی رسمی مورد ارزیابی قرار گیرد. این موضوع از بابت انگیزه تمامی عوامل یک فیلم با سرنوشت هنر سینمای کشور، ارتباط مستقیم دارد». او افزود: «شاید امروزه با تکیه بر غنای تاریخی و فرهنگی و ایمانی که از آن برخورداریم، نیمی از جهان را به مرام و آیین خویش در آورده بودیم، بماند».
تنگنای اخلاقی آقای پیشکسوت
در ادامه زمانی که نشست خبری فیلم «شین» به تهیه کنندگی سید شهاب حسینی برگزار شد، حسینی اظهاراتی را در خصوص مسعود کیمیایی مطرح کرد و گفت: «من نمیتوانم ساکت بنشینم که استاد پیشکسوت سینما، که سالهاست روند کاریش پیش چشم تماشاگر مشخص است و هر ساله تماشاگر برخورد ناراحتکنندهای با فیلمهای ایشان دارد، میآید و امسال هم فیلمی را میسازد که مطمئن است برخورد بدی با فیلمش اتفاق میافتد و بنابراین میآید و آن روغن ریخته را اصطلاحا نذر امامزاده میکند و سنگبنایی را میگذارد که نتیجهاش جز نفاق و تفرقه و نفرتپراکنی چیز دیگری نیست. بقیه را در یک آمپاس اخلاقی قرار میدهد. کسانی که با یک دنیا عشق و امید و آرزو آمدهاند فیلمی را ساختهاند که قرار است با آن آینده خودشان و سرزمینشان را رقم بزنند. این بیانصافی است که آدم اینقدر خودخواه باشد که طوری حرف بزند که ملاحظه هیچ کس دیگری را در آن نکند».البته این واکنش شهاب حسینی برخواسته از جایگاه مسعود کیمیایی در سینمای ایران بود، چه آنکه میدانست بسیاری از سینماگران در عدم حضور کیمیایی با محدودیتهای اخلاقی مواجه میشوند و برخلاف میل باطنیشان در جشنواره شرکت نمیکنند. به عبارتی دیگر شهاب حسینی با اعتراضش به جایگاه والای کیمیای نزد سینماگران اقرار کرد.
واکنشها به سخنان شهاب حسینی
سخنان شهاب حسینی را میتوانیم به چند بخش تقسیم کنیم. اما مهمترین آن اعتراض یک خبرنگار به او برای هدیه کردن جایزهاش به امام زمان(عج) و سخنانش در مورد مسعود کیمیایی بود. در مورد اول که بسیاری از کاربران فضای مجازی و فعالان فرهنگی به آن پرداختند، وضعیت سینمای ایران که خالی از معنویت شده را مایه تأسف و تأثر عمیق دانستند.اما در خصوص سخنانش در مورد کیمیایی برخی سینماگران واکنش نشان دادند که در ادامه به آن اشاره خواهد شد:
1- جواد نوروزبیگی تهیهکننده فیلم سینمایی «خون شد»: بعد از اکران فیلم سینمایی «خون شد» در پردیس سینمایی ملت و بهرغم لغو نشست رسانهای این فیلم، در میان خبرنگاران حاضر شد و ضمن اعتراض به اظهارات شب گذشته شهاب حسینی در جشنواره فجر علیه مسعود کیمیایی گفت: «مسعود کیمیایی پیر سینمای ایران است و این برخوردها زیبنده او نیست. ما میدانیم که او چه کار ویژهای کرده است و اکرانش هم با موفقیت انجام میشود. این رسالت شماست که صدای آقای کیمیایی باشید. چه از فیلم خوشتان آمده چه نه(!) باید درباره آن بنویسید». وی با اشاره به نشست فیلم سینمایی «شین» و اظهارات شهاب حسینی گفت: «شب گذشته موقعیت را به آقای حسینی دادند، اما امروز این کار را با ما نکردند. این اشتباه است که عزیزی بزرگ سینما را تخریب میکند و شما هم کوتاه آمدید اگر کسی حرف نزند و کیمیایی تخفیف ببیند خوب نیست».
2- پولاد کیمیایی فرزند مسعود کیمیایی: «....این اتفاق گردن مردم است که شماها را بزرگ میکنند و به موقعیت میرسانند. ما به پدربزرگان خود توهین نمیکنیم. حتی اگر مسعود کیمیایی فیلم بد ساخته باشد که نساخته است و فلیمهایش خیلی شرافت دارد، از این فیلمهای آخری که شما کار کرده اید. یک هشتاد ساله فیلم ساخته است. شما هشتاد ساله باشید، کجای سینما قرار میگیرد؟ الان کجا ایستاده اید؟ جای بزرگان ما ردیف اول سینما است. کسی باید مسعود کیمیایی را نقد کند که اندازه اش باشد. فردی که نداند اندازه اش چقدر است، آدم بدبختی است....».
البته پولاد کیمیایی در خلال پاسخگویی به شهاب حسینی تعدادی مشت و لگد هم نثار پرویز پرستویی و حامد بهداد و بهرام رادان کرد. هرچند پولاد کیمیایی با دلی پر از اتفاقات سالهای طولانی سخن میگفت، اما نتوانست خود را کنترل کند و شاید حرفهایی زد که نه مقصود شهاب حسینی بود و نه ربطی به موضوع داشت. سخنان پولاد کیمیایی نشان داد او هم، چنان که ادعا میکند از سطح معلومات خوبی نسبت به وقایع جامعه برخوردار نیست و فعلا نمیتواند هنرمند توانا و نزدیک به مردم و حقیقت باشد.
3- بیانیه کانون کارگردانان سینمای ایران: «شورای مرکزی کانون کارگردانان هر گونه بی احترامی، اتهام و اظهارات ناشایست نسبت به تنها یک ابراز عقیده و نظر شخصی آن هم از سوی مسعود کیمیایی فیلمساز برجسته موج نوی سینمای ایران را شدیدا محکوم میکند. بسیار متاسفیم که در تریبون رسمی جشنواره فیلم فجر فرصت این بی حرمتیها داده میشود و جشنواره این چنین جولانگاه تخریب هنرمندان شده است».
واکنش این کانون به جا بود، منتها تا دیروز نمیدانستیم این کانون میتواند سخن هم بگوید. چه آنکه در زمانهای دیگر هم میتوانست واکنش نشان دهد و حرکت برخی کارگردانها در جاده خاکی را اصلاح کند و تذکری بدهد و به برخی مسائل واکنش نشان دهد.
4- حامد اسماعیلی (همسر و پدر دو تن از جانباختگان هواپیمای اوکراینی): «شهاب حسینی لازم است تذکر بدهم که بهتر است بعد از راه رفتن بر فرش قرمز و لذت بردن از اکران فیلمت در جشنواره اسمی از 176 بی پناه بیگناه نبری. من نماینده همه نیستم ولی دستکم دوست ندارم اسم دو عزیز من در میان آدمهایی باشد که تو غصه شان را نمیخوری. نانت را در خون ما نزن رفیق. ما خودمان راه سوگواری را بلدیم».
سخنان جانسوز آقای اسماعیلی در این شرایط خاص، جای گله ندارد. اما ایشان باید میدانست که هرکسی در جشنواره حضور دارد لزوما غمخوار شهدای هواپیمای اوکراینی نیست و بلعکس هر کسی که آنجا حضور دارد نسبت به این حادثه تأسف بار بیتفاوت نیست.
5- سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح طلب: «اتفاقا حرفهای شهاب ممکنه خلاف جریان رودخانه باشه، اما غیر از اون بخشش که بی دلیل کیمیایی عزیز رو متلک بارون میکنه؛ کاملا قابل تأمل است. من نمیدانم این هوچیهای اراذل و اوباش چرا خوشحالن؟ اصلا نفهمیدن چی گفته یا همین که یه متلک گفته حال کردن با حرفاش.
6- سوال پژمان موسوی، روزنامه نگار و فعال فرهنگی از شهاب حسینی: «آقا شهاب من نمیدونم که چی شد که یهو این طوری شدی. اما حالا که داری درباره همه چیز نظر میدی قربون دستت بیا و درباره شهرزاد، دستمزدت، محمد امامی، منشاء پول هایی که معلوم شد کثیف بود، صندق ذخیر فرهنگیان، مهاجرت نیم بندت به فرنگ و یه همچین چیزهایی هم توضیح بده».
7- علیرضا زرین، فیلمبردار: «نباید به این شکل این شخصیت را تخریب کرد، در حالی که او حتی گفته برای قسمت کارگردانی، «خون شد» را داوری کنید. سینما نباید با رفتارهای تخریب گرانه قضاوت کند. این رفتار تأسفآور است. فیلم آدمها را نقد کنید، نه خودشان را. این جشنواره نامش جشنواره فیلم فجر است نه جشنواره انتقاد از شخصیتها».
8- منیژه حکمت، تهیهکننده و کارگردان: «سئوالى که برایم پیش آمده این است که آیا حرف دل مردم که قرار است شهاب حسینى از تریبون جشنواره فجر فریاد بزند تا آنها در خیابان هزینه ندهند، چیست؟ حمله به یک فیلمساز پیشکسوت و تخریب کارنامه انکارناپذیر او؟ همه درد مردم در این ایام این بوده است که چرا او [کیمیایی] فیلم خوب نمىسازد که شما از آن سر دنیا دویدهاى و خود را رساندهاى تا این موضوع را با خشم و فریاد به گوش همه برسانید؟ رسالت هنریتان همین بود؟ محض اطلاعتان بگویم حمله به آقاى کیمیائى براى مردم هزینهاى ندارد که هیچ، پاداش هم دارد و شما این را بهتر میدانید».
خانم حکمت در ادامه گفت: «ولى یک نکته در خطابه آتشین شما درست بود و آن اینکه اون طرف دنیا هیچ خبرى نیست و هرچه هست همین جاست، نمونهاش اینکه شما به قول خودتان دو سال همه دنیا را گشتهاى و تجربیات فراوان اندوختهاى ولى هنوز حرف زدن نیاموختى، کنترل بر خشم و عصبیت نیاموختى و از همه مهمتر ادب نیاموختى. کافى است فیلم پرخاشهاى خود را با کلام غمآلود ولى آرام و متواضعانه استاد مقایسه کنى تا بفهمى که تکفیر نمیکند براى دیگران تکلیف معین نمیکند، ادعاى هنر ندارد و احساس نمیکند قیم همه مردم است، فقط غمگین است و نمیخواهد در جشنواره شرکت کند. یک بار دیگر فیلم را ببین تا بدانى کدام مبلغ نفرت و نفاق است و کدام نشان نجابت است و آرامش و مردم ما به کدام بیشتر نیاز دارند».
9- خبرگزاری آنا: «شهاب حسینی مشکلات مردم را نمیشنود، بلکه درک میکند و برای حسن روحانی اینچنین مینویسد: "در مورد عملکرد دولت شما در بهبود شرایط جامعه و مردم، قضاوت کلی را برعهده خود مردم میگذارم. اما بهعنوان یک شهروند و یک حق رای که داشتم، بهبودی در شرایط مردم ندیدم. بهخصوص از نظر معیشتی و رفاه که در سایه امنیت آن بتوانند تعاملی مهربانانهتر با یکدیگر داشته باشند." قرار نیست حسینی یک مبارز یا سردار جنگی باشد که وظیفه هنرمند آشکار است و ثابت شده. او میداند که برای ماندگاری باید با ماندگار اصلی عهد بست نه حاکمان و مردمان. البته نباید از یاد ببریم که واکنشها به حرفهای شهاب حسینی، واکنش او در جشنواره فیلم فجر و مجموع این اتفاقات آینه تمامنما از جامعه خشمگین ماست. این خشم در جامعه وجود دارد و نظرات دیگران را اگر باب میلمان نباشد یا با تیر تهمت نشانه میگیریم یا اساسا منکرش میشویم. حسینی برخلاف بسیاری از همقطارانش با رانت و نام پدر و کمک همسایهها فیلم نساخت».
این خبرگزاری افزود: «حسینی برخلاف بسیاری از همقطارانش اهل مطالعه و تحلیل است و گرفتار فضای هیجانی مجازی نمیشود! حسینی برخلاف بسیاری از همقطارانش به گروه یا دسته خاصی وابسته نیست. او سینما را میشناسد، کشورش را دوست دارد حتی اگر تمام سال را در ایران زندگی نکند. نکته جالب اینجاست که ممکن است در آیندهای نه چندن دور منتقدان امروز شهاب حسینی به دلیل یک اظهارنظر احتمالی دیگر او طرفدارش شوند و همین دور تسلسل ادامه پیدا کند، اما حسینی راه خودش را میرود. او ساکن یک طبقه اصیل است».
10- روزنامه جامجم: «همان طور که از حسینی انتظار میرفت، او باموضعی خلاف جریان غالب، مقابل کسانی ایستاد که میخواستند فضا را تندتر از آنچه هست کنند. این رویه ای است که همواره از حسینی سراغ داشته ایم؛ چه وقتی که در حمایت از فلان کاندیدا وارد عمل شد و چه وقتی در انتقاد از برخی عملکردها حرف زد، همیشه همگرایی ملی را فارغ از مرز بندیهای سیاسی مدنظر قرار داده است. تازه ترین سروصدایی که حسینی برپا کرده، مربوط به همین پریشب است. او در این نشست که در آغازین ساعات روز یکشنبه در پردیس سینمای ملت برپاشد، طی سخنانی مفصل از ماجراهای اخیر گفت و حتی کارگردان پیشکسوتی که از حضور در جشنواره انصراف داده است را بی نصیب نگذاشت».
جامجم افزود: «صحبتهای شهاب حسینی بازتاب زیادی در عرصه فضای مجازی و توئیتر داشته است. برخی از کاربران کم لطفی به شهاب حسینی پس از اهدای نخل طلایی جشنواره کن به امام زمان(عج) توییت زدند. عدهای نیز این بازیگر را نان حلال خورده، هنرمند وطن دوست و الگویی برای برخی وطن فروشها معرفی و آرزو کردند همه مردم مانند او به فرهنگ و هنر کشورشان احترام بگذارند».
فیصله
سخنان حسینی در نشست خبری فیلم «شین» که در آن فیلمهای مسعود کیمیایی را بی کیفیت خواند، با سخنان او قبل از جشنواره تناقض دارد. حسینی اگرچه دوست دارد فضای جامعه توسط هنرمندان و چهرههای شاخص و سلبریتیها تلطیف شود و فرهنگ ایران اسلامی عزیز مذبوح دعواهای بیهوده جناحی که حقیقتا از جهل برخی افراد برانگیخته است، نشود، اما خود دست کمی از دیگر سلبریتیها ندارد. شهاب حسینی باید قدم در راهی بگذارد که خود درخواست کرده دیگران در آن حرکت کنند. هرچند برخی واکنشها به سخنان شهاب حسینی خوب و برخی واکنشها بد بود و حتی سخنان پولاد کیمیایی کمی تند بود، اما احساس میشود، آقای شهاب حسینی یک عذرخواهی به مسعود کیمیایی است و مسعود کیمیایی یک عذر خواهی به مردم ایران بدهکار است. اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}