سال 98 با تمام فراز و فرودها و اتفاقات تلخ و شیرینش پایان یافت؛ سالی که به واسطه برخی از مشکلات اقتصادی از جمله تحریم های خارجی و کم‌کاری های داخلی گام‌های هر‌چند کوتاه و کم اثرش در مسیر تولید و اشتغال در کشور نتوانست مردم ایران را شیرین و اثرات مثبت شعار سال را در زندگی اکثر مردم مشهود کند. ظرفیت‌های بسیاری که در سال رونق تولید رونق نگرفت یا اثر این رونق آن طور که باید و شاید بر زندگی مردم برجسته نبود. از این رو مقام معظم رهبری سال 99 را سال «جهش تولید» نامگذاری کردند.
 
شاید یکی از دلایل این نامگذاری را بتوان تاکید مجددی بر تداوم رونق تولید با توجه به ظرفیت‌های اقتصاد ایران دانست. ظرفیت‌هایی که می‌توانند با کار و تلاش مضاعف مردم و مسئولان و به فعلیت رساندن ظرفیت‌های بالقوه کشور ایجاد کننده یک تحول عمیق در تولید باشند. برای تحلیل و ارزیابی شعار «جهش تولید»، راه های تحقق و نقش دولت و مجلس در مسیر تحقق آن پای صحبت‌های دکتر «مرتضی افقه» عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز نشسته ایم. این مصاحبه را پیش رو دارید.
 
آقای دکتر! تحلیل و ارزیابی شما از شعار سال ۹۹ چیست؟ به نظرتان جهش تولید چه تفاوت‌هایی با رونق تولید دارد؟
نزدیک به ۱۰‌سال است که مسائل اقتصادی بیشتر مورد توجه قرار گرفته، چرا که دلایلی چون تحریم‌ها و فشارهای خارجی در کنار وابستگی کشور به درآمدهای نفتی و... توانسته مشکلات اقتصادی را برجسته‌تر کند. همین امر سبب شده نامگذاری‌ سال بیشتر به سمت مسائل اقتصادی برود.
 
من جزو کسانی بودم و هستم که محور مشکلات را در اولویت نبودن تولید می‌دانم و از سال گذشته که رهبر انقلاب با تعیین شعار رونق تولید‌، مشخصا روی تولید تاکید داشتند به شخصه از این نامگذاری بسیار خرسند شدم.
 
اما  باید این نکته را عرض کنم که متاسفانه در ۱۰ تا ۱۲ سال اخیر به خصوص در دو سه سال گذشته آنچنان که باید و شاید به این موضوعات توجه شود و در جهت تحقق آن گام‌هایی برداشته شود، این اتفاق نیفتاده است. هر چند این مسئله به نظر بنده خیلی فراتر از دولت با عنوان قوه مجریه و چند اقدام اقتصادی محدود است.
 
من معتقدم مشکلات موجود از جمله خود تولید اگرچه می‌تواند بسترها و موانع اقتصادی هم داشته باشد اما اگر بخواهیم از منظر دیگری به موضوع نگاه کنیم دلیل عمده و اساسی عدم توفیق در بحث تولید مسائل غیر اقتصادی  است.
 
باید اذعان داشت که مسئله تولید و به تبع آن معیشت و رفاه مردم و اشتغال و درآمد آن‌ها در کنار حذف فقر از جامعه جزو موضوعات اولویت دار در نظام تصمیم‌گیری کشور نبوده و این اولویت نسبتا پایین در عمل خودش را در مواردی چون تخصیص منابع، تصمیم گیری، گزینش مدیران  و کارکنان و....نشان می‌دهد.
 
مطمئنا تا زمانی‌که این اولویت جابجا نشود نمی‌توان توقع بهبود مشکلات اقتصادی از جمله تحول در مقوله تولید را داشت. یعنی اگر امسال هم قرار باشد با این نام گذاری صرفا شعاری برخورد شود و تنها روی بیلبوردها و بالای نامه های اداری نام سال نوشته شود و در عمل متناسب با آن اقدامی از سوی دولت و دستگاه های ذیربط انجام نشود، سال آینده هم باید از کلماتی چون اهداف محقق نشد یا آنگونه که می‌خواستیم نشد و... استفاده کنیم.
 
نقش شرکت های دانش بنیان را در تحقق جهش تولید چطور ارزیابی می‌کنید؟
اساسا مبنای توسعه امروز از طریق تسلط بر منابع و محیط پیرامون فراهم می‌شود و این تسلط صرفا از طریق علم و علما خواهد بود. یعنی پیشرفت‌های دنیا متکی به علما یعنی همه علوم انسانی، طبیعی و تجربی و از طریق شرکت های دانش بنیان است.
 
باید اذعان کرد کشورهای پیشرفته دنیا از طریق شرکت‌های دانش بنیان، بهترین نیروهای فکری خود را چه در دانشگاه ها و چه در سایر مراکز علمی و تحقیقاتی به خدمت می‌گیرند و از طریق علم و توان این افراد به تولید کالا و خدمات می‌پردازند.
 
ما نیز چند سالی است از طریق فعالیت شرکت‌های دانش بنیان سعی کرده ایم گام‌های جدی تری در این مسیر برداشته و همین مسیر را طی کنیم. اما همانطور که پیشتر عنوان کردم چون آن پیشینه دچار مشکل است اگرچه در خود شرکت‌های دانش بنیان کارهای خوبی انجام شده؛ اما متاسفانه خود این شرکت ها و فعالیت ها نیز اسیر ناکارآمدی‌های ساختار دولتی، اجرایی و قوانین مختلفی هستند که این موانع ممکن است افرادی را که می‌خواهند فعالیت ها و اقداماتی در جهت توسعه و پیشرفت کشور داشته باشند خسته و فرسوده کند.
 
به نظرتان دولت باید چه اقداماتی را برای تحقق شعار سال انجام دهد؟
نباید صرفا از دولت توقع داشت. به نظرم صرف دولت کافی نیست چرا که دامنه اختیارات دولت در این زمینه محدود است؛ باید نگاهی فراتر از دولت به این موضوع داشت. اساسا اگر قرار باشد به جهش یا رونق تولید برسیم شخصا به دیکتاتوری تولید معتقدم.
 
یعنی نظام تصمیم‌گیری شامل تمام قوا یعنی مجریه، مقننه و قضاییه، باید با تولید با نگاه دیکتاتوری برخورد کنند؛ یعنی اگر هر مدیری، هر سوءتدبیری، هر تصمیم یا هر قانونی که باعث کاهش یا توقف تولید شود یا موجب شود موانع تولید رفع نشود باید به سختی تنبیه شود و هر اقدام مفیدی که گامی در جهت رفع مشکلات تولید یا  سرعت گرفتن میزان تولید برداشت به خوبی و واقعی و نه به صورت تشریفاتی و نمادین، مورد تشویق و حمایت قرار گیرد. اگر این ساختار حاکم شود هم دولت در جایگاه خود خواهد بود و هم تولید در جهت رونق و جهش پیش می رود.
 
برای مثال اگر یک قاضی در محاکمه شرکت یا فردی که مشکل مالیاتی دارد این موضوع را مدنظر قرار دهد که با حکم صادره می‌تواند چه کمکی به بخش تولید و اشتغال کند یا با این حکم چه مشکلاتی برای تولید ایجاد می‌شود و این موارد را در حکمش دخالت دهد، آن زمان می‌توان عنوان کرد که تمام دستگاه هاس کشور در مسیر تولید قرار دارد. در خصوص مدیران دولتی، خود دولت،  قوانینی که مجلس مصوب می کند و ...
 
وقتی مصلحت‌های تولید و رونق آن در نظر گرفته شود قطعا کشور در مسیر تحقق این مهم حرکت خواهد کرد. باید به سمتی حرکت کنیم که ارزیابی عملکرد تمام مشاغل از جمله مدیران و فرمانداران  و ... برمحور عملکردشان در مقوله تولید باشد. یعنی مشخص شود فلان مدیر از زمان شروع مسئولیت تا اتمام آن چه کمکی در راستای رونق یا جهش تولید و ایجاد اشتغال و کاهش فقر انجام داده است.
 
 مطمئنا اگر این امر نهادینه شود کمک بزرگی به مقوله تولید است. اما چون چنین ارزیابی‌هایی انجام نمی‌شود برخی از مسئولین و مدیران در تحقق شعار سال به همان شعار و نوشتن نام سال در بالای نامه های اداری اکتفا می کنند.
 
آقای دکتر! رفع موانع مالیاتی که به عنوان یکی از مشکلات بخش تولید از آن یاد می شود چقدر می تواند از جانب دولت بر جهش تولید و رونق اقتصادی کمک کند؟
موضوع مالیات یکی از موارد مرتبط با دولت است، البته بسیاری از ضوابط هستند که مربوط دولت هستند. اما واقعیت این است که مسئله تولید و اقتصاد خیلی فراتر از دولت و مسئولیت‌های آن است.
 
موفقیت و ایجاد تحول در تولید نیازمند یک تصمیم کلی است که مبنای آن باید همین شعاری باشد که اعلام شد. در واقع شعار سال چون از جانب مقام معظم رهبری تعیین می‌شود، مجوزی برای همه دستگاه ها است تا بتوانند با قاطعیت تمام موانع تولید را از پیش روی بردارند. اما آنچه من تا به امروز و در این دو سه دهه دیده ام این بوده که با موانع تولید هرگز آنطور که باید برخورد نشده است. من فکر می کنم دولت می‌تواند در رفع موانع تولید تا حدود 40‌درصد کمک کند اما بقیه این موضوع به سایر نهادها و دستگاه ها ارتباط دارد.
 
مقام معظم رهبری در صحبت هایشان عنوان کردند تاکنون شاید یک دهم کارهای لازم انجام شده است؛ به نظر شما چه کارهایی باید انجام می شده که هنوز انجام نشده است؟
تصورم این است که با تداوم این رویه امسال هم باز همان یک دهم انجام می‌شود. دلیلش هم این است که من روی نظام حاکم بر تصمیمات تاکید دارم نه صرفا تغییر قوانین بانک، بیمه و... نقش این تغییرات نهایتا 30درصد است. ولی نظام ارزشی حاکم بر تصمیمات ما در راستای توسعه و پیشرفت نیست. بلکه در بسیاری جهات ضدتولید و پیشرفت است. از این رو باید نگاه حاکم بر تصمیمات نسبت به تولید تغییر کند.
 
به نظرتان مجلس آینده می تواند چه کارهایی را در جهت تحقق جهش تولید انجام دهد؟
ببینید اساسا نوع نظام گزینشی نمایندگان در مجلس، الزاما منتج به انتخاب کارآمدترین افراد نمی‌شود و این امر متاسفانه روی اولویت قوانین تاثیر می‌گذارد. مجلس آینده اگر همین شعار مد نظرش باشد باید علاوه بر تقنین و قانونگذاری بر قدرت نظارتی خود که قانون به مجلس داده است، باید بتواند جهت‌گیری صرفا تولیدی و همان طور که گفتم با نگرش دیکتاتوری به تولید باشد.
 
دیکتاتوری شاید واژه قابل پسندی نباشد اما حداقل می‌توان گفت یعنی با تحکم بیشتری برخورد کند. اگر مجلس بعدی در این مسیر کار کرد می‌تواند جهش و رونق تولید تحقق پیدا کند وگرنه باز هم در حد همان 20-30درصد یا همان یک دهمی که رهبر انقلاب اشاره کردند اتفاق بیشتری نخواهد افتاد.
 
به نظرتان چه اقداماتی می تواند تحقق این شعار را سرعت بخشد؟
به نظرم مطبوعات و رسانه ها می‌توانند نقش مهمی در سرعت‌گیری تحقق جهش و رونق تولید داشته باشند. مثلا مانع صرف هزینه های اضافه مانند هر سال برای برگزاری سمینارها و جلسات بی‌ربطی که هیچ کمکی هم در مسیر رونق تولید نمی‌کند، داشته باشند. چرا که به نظر می‌رسد اگر هزینه های همین جلسات و سمینارهای بی‌فایده را صرف رفع موانع کسب و کار کنند نتیجه بهتر و فوری تری خواهد داشت.