«قالیباف پس از یک ماه سکوت در اوج کرونا، برای دعوا آمد». این تیتر امروز اکثر رسانه‌های اصلاح‌طلب و نزدیک به دولت است. ادعایی که در یک اقدام پیش‌دستانه درصدد القای این مفهوم است که منتقدین به عملکرد دولت در مدیریت بحران، دارای اغراض جناحی- سیاسی هستند و یا به عبارتی به گفته رئیس‌جمهور درصدد «جنگ سیاسی» هستند؛
 
اما ماجرا از کجا آغاز شد؟ حجت‌الاسلام حسن روحانی روز یکشنبه دهم فروردین‌ماه برای جزم کردن همه عزم‌ها و به همکاری طلبیدن همه مسئولین در بخشی از جلسه هیات گفت: «از همه آنهایی که فعلا در صحنه تصمیم‌گیری نیستند، که البته ممکن است مقامی هم داشته باشند یا چند ماه دیگر یک صندلی در اختیار بگیرند خواهش می‌کنم کمک کنند. این شرایط شرایطی نیست که ما بخواهیم جنگ سیاسی بکنیم در کنار این همه رنج یک وحدت درست شد نکذاریم این وحدت از بین برود»
 
محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران و نماینده منتخب در مجلس شورای اسلامی با این جملات از کوره در رفت و بلافاصله در چند پیام توییتری درصدد پاسخگویی به روحانی برآمد. قالیباف نوشت: «شیوه روی کار آمدن و کنایه زدن و تعلل و پشت گوش انداختن، ندیدن واقعیت‌های موجود و در نظر نگرفتن هشدارهای کارشناسان و راهکارهای متخصصین و مسئولین میدانی و سپس با تشدید بحران‌ها، دست کمک به‌سوی دیگران دراز کردن و مقصر شمردن سایرین، روشی نیست که ما طبق آن عمل کنیم.»
 
قالیباف در پیام دیگری در ادامه پیام قبلی نوشت: «مدیریت ناکارآمد دولت در این سال‌ها به طور فشرده در مدیریت بحران کرونا بار دیگر برای مردم روشن شد. کتمان واقعیت، خوش‌بینی غیر کارشناسی، جلسات هفته‌ای یک‌بار و استفاده نکردن از ظرفیت‌های مردمی و عملیاتی در سراسر کشور.» قالیباف سرانجام در آخرین پیام از روحانی خواست که از دو قطبی‌سازی دست بردارد و بر مدیریت بحران متمرکز شود.
 
همچنین سیّد نظام‌الدین موسوی منتخب مردم تهران در مجلس یازدهم با اشاره به سخنان اخیر رئیس‌جمهور در صفحه توییتر خود نوشت: «آقای روحانی! پیگیری منافع مردم و مصالح کشور، اسمش جنگ سیاسی نیست. مجلس آینده قرار است خانه ملت باشد. وحدت جای خود، نظارت هم جای خود».
 

جنگ سیاسی اصلاح‌طلبان با منتخبین مجلس یازدهم

علیرغم اینکه مجلس یازدهم هنوز تشکیل نشده و طبعاً گمانه‌زنی در خصوص مناسبات میان طیف‌های گوناگون نمایندگان در قبال مسائل و موضوعات اساسی کشور، زود به نظر می‌رسد، اما بررسی رسانه‌ها و اظهارات برخی از اصلاح‌طلبان و گمانه‌زنی‌های آن‌ها در خصوص آرایش سیاسی مجلس یازدهم حکایت از تلاش گسترده آنان برای القای اختلاف شدید میان اصولگرایان است.
 
برخی از فعالان جریان اصلاحات با طرح ادعایی مانند اینکه «مجلس آینده موفق نخواهد بود»، «مجلس آینده به دنبال برجام و رابطه با آمریکا می‌رود!»، «هدف مجلس یازدهم، حمله به روحانی است» «اصولگرایان به دنبال انتخابات 1400 هستند نه حل مشکلات کشور»، «تعداد نمایندگان با سابقه نظامی زیاد است!» و... تخطئه اصولگرایان و منفی‌بافی علیه مجلسی که هنوز تشکیل نشده است را در دستور کار خود قرار داده‌اند.
 
تعدادی از تحلیلگران سیاسی معتقدند برخی از اصلاح‌طلبان بعد از شکست در انتخابات مجلس یازدهم برای اینکه بازنده انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 نباشد، سعی در تخریب منتخبین مجلس یازدهم و تضعیف مجلس آینده دارند. دلیل این ادعا را شاید بتوان از پس اظهارات برخی از اصلاح‌طلبان به خوبی متوجه شد.
 

هدف از طرح «جنگ سیاسی» در روزهای کرونایی چیست؟

این حجم از سیاه نمایی از مجلس یازدهم که هنوز به طور رسمی آغاز به کار نکرده است، جز «جنگ سیاسی» چه معنای دیگری می‌تواند داشته باشد؟ اظهارات مسئولان، فعالان سیاسی و رسانه‌ها در قبل و بعد از انتخابات را شاید طبیعی بدانیم و آن را در فضا سیاسی جامعه تحلیل کنیم، اما اینکه در اوج بحران کرونا که کشور و جامعه ما را درگیر خود کرده است طرح مسائلی همچون «جنگ سیاسی» و هجمه تقریبا روزانه اصلاح‌طلبان و فعالان سیاسی اصلاح طلب علیه منتخبین مجلس یازدهم چه معنا و مفهومی می‌تواند داشته باشد؟
 
مگر نه این است که در شرایط فعلی که ویروس کرونا ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی مذهبی جامعه ما را تحت تاثیر خود قرار داده، راه برون رفت از بحران «وحدت دولت و ملت» است. طرح موضوعات و اختلافات سیاسی در شرایط فعلی که می‌تواند با موج‌سواری رسانه‌ای روند خدمت‌رسانی و اعتماد ایجاد شده بین مردم و حاکمیت را به چالش بکشد، آیا نتیجه‌ای جز افزایش شکاف‌های اجتماعی- سیاسی دارد؟ آیا آنچه افکار عمومی از مسئولان و جریانات سیاسی در بحران کنونی انتظار دارند دامن زدن به اختلافات سیاسی است یا تمرکز بر مدیریت بحران کرونا؟

در شرایط کنونی شاید یادآوری گزارش وب‌سایت «عصر ایران» حائز اهمیت باشد. این رسانه در بخشی از گزارش خود آورده بود: «فرمان رییس جمهوری در بیرون قوه اجرایی نافذ نیست و چنانچه لایحه‌ای را به مجلس بفرستد و آن‌ها نیز تصویب کنند تازه باید از دالان‌‌هایی چون شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و تازگی‌ها «هیأت عالی نظارت بر حُسن اجرا» بگذرد و... رییس جمهوری نه می‌تواند به دیگر ارکان جمهوری «فرمان» دهد، نه «قانون» مورد نظر خود را به تصویب برساند، نه صداوسیمای حکومتی را در اختیار دارد و نه نیروهای مسلح را؛ بی فرمان، بی‌قانون، بی‌تریبون و بی زور نظامی آنچه می‌ماند فقط اختیار توزیع پول است و...»
 
این سخنان، بی‌انصافی نویسندگان اختلاف افکن این سایت را نشان می‌دهد، زیرا در ایام مقابله با کرونا مشخص شد، هر چهار موردی که نام برده شد، در هماهنگی کامل با رئیس جمهور هستند. هم صداوسیما پوشش می‌دهد، هم مصوبات ستاد اجرا می‌شود و به سد شورای نگهبان و هیأت نظارت بر حسن اجرا و خود مجمع تشخیص و این شورای عالی و آن شورای عالی نمی‌خورند و ستاد کل نیروهای مسلح با تمام امکانات با دولت هماهنگ است؛

تلاش سرشکستگان

برخی از فعالان سیاسی دلیل طرح «جنگ سیاسی» در شرایط فعلی را فرافکنی و انحراف اذهان عمومی پرداختن به مسائل حاشیه ای عنوان می‌کنند. زیرا این وحدت با سابقه در ارکان نظام همیشه به ضرر اختلاف افکن‌ها بوده و آنها را به انزوا کشانده است، چه روزهایی که در قدرت بودند، چه روزهایی که با اراده مردم از قدرت کنار گذاشته شدند.
 
صاحبان این تفکرات منقرض شده با مخفی شدن پشت رئیس جمهور و دولت می‌خواهند نشر ناامیدی در جامعه را به دولت منتسب کنند و نان خود را در اختلاف بین مسئولان عالی رتبه دولت بزنند. در حالی که همه در کنار هم در حال خدمت به مردم هستند.
 
با تمام این احوال پاسخ عجولانه قالیباف نشان داد متاسفانه ایشان از سعه صدر کافی برخوردار نیست و اگر با همین خلق و خو روی صندلی ریاست مجلس بنشید، کشور است که ضرر می‌کند. همان طور که خلقیات تند رئیس جمهور در اوایل مسئولیتش ضررهایی به کشور وارد کرد. پس توقع می‌رود مسئولان در مسیری که قبلا تجربه شده و نتیجه ای جز ضرر نداشته قدم نگذارند و مطیع توصیه های رهبر معظم انقلاب باشند.