پیدایی ویروس کرونا علاوه بر اینکه کارایی حکومت‌ها از لحاظ کمیت و کیفیت حکمرانی و نیز نحوه مواجهه با بحران‌های ناشناخته را مشخص ساخت، ماهیت و مقبولیت قالب های حکمرانی در کشورهای مختلف و مخصوصا در لیبرال دموکراسی های امروزین را نیز به چالش کشیده است.
 
یکی از متناقض‌ترین جلوه های حکومتی که در روزها و هفته های اخیر در مواجهه با ویروس کرونا شاهد آن هستیم، نحوه مدیریت و واماندگی دولت ایالات متحده آمریکا با کشته شدگان در این کشور و شیوه مواجهه رسانه ای آن با تحولات این ویروس در دیگر کشورها و مخصوصا در جمهوری اسلامی ایران است.
 
طبق اخبار و داده های رسانه ای، کرونا در نیویورک (کانون اصلی شیوع کرونا ویروس در آمریکا ) باعث شده تا شهردار این شهر با کندن گودال‌های بزرگ، به دفن دسته جمعی جان باختگان در گورستان جزیره «هارت» اقدام نماید و زندانیان «جزیره رایکرز» نیز مامور دفن افراد جان باخته شوند. استقرار کشتی بیمارستانی «یواس‌اس کامفورت» در سواحل نیویورک و اقدام به حفر گورهای ده تایی در پارک‌های این شهر نیز از برنامه های دولت برای کنترل اوضاع بحرانی این شهر هستند. واقعیت هایی که نشان از اوضاع تلخ امریکا در مقابله با این ویروس هستند.
 

نکته اصلی کجاست؟

آنچه که از رفتار امپریالیسم رسانه ای و مخصوصا بنگاه های خبر پراکنی غربی مشاهد می‌شود رفتار دوگانه ای است که از کمیت و کیفیت رفتارهای حکومتی در مواجهه با ابعاد مختلف ویروس کرونا به جهانیان مخابره میشود. بیکاری بیش از ده میلیون نفر در دو هفته اخیر در آمریکا و کمبود ارزاق عمومی در فروشگاه ها از یک طرف و افزایش روزافزون شمار کشته شدگان (قریب به هفده هزار نفر تا نگارش این مطلب در روز جمعه 22 فروردین 99) گوشه های از اخباری بوده است که به جهانیان مخابره شده است. اوضاع تاسف باری که تنها نشان از شدت واگیری و گسترش کرونا در آمریکا داشته و به هیچ وجه توجه جهانیان به ابعاد سیاسی گسترش کرونا در آمریکا جلب نمی‌شود.
 
در واقع، نکته مهم در نحوه برخورد های دوگانه و کیفیت جهت‌دهی غرب به افکارعمومی جهانیان است. به صورتی که بر خلاف عدم پوشش اخبار وخامت اوضاع در آمریکا، نوک پیکان را به سمت تحولات کرونایی ایران نشانه رفته و در تلاش برای به وجد آوردن برخی از غرب‌مداران داخلی از ناکارآمدی جمهوری اسلامی است. آنها مشغول مخابره تحلیل‌های دستکاری شده به افکار عمومی دنیا در مورد ناکارآمدی دولت‌مردان مسلمان برای اداره اوضاع جوامع خود در شرایط فعلی هستند و آنچه که موجب تعمیق چنین باورهایی در افکار عمومی می‌شود، روایت معکوس از اوضاع و واقعیت های کشورهای مسلمانی مثل جمهوری اسلامی ایران است.
 
به عنوان مثال در همان روزهای اول ورود کرونا در ایران تصاویری توسط واشنگتن پست از بهشت معصومه شهر قم در رسانه های بیگانه پخش گردید و به جهانیان مخابره شد که در آن قطعه ای با تعداد قبرهای فراوان برای دفن مخفی جان باختگان بی‌شمار این ویروس مهیا شده و حکومت ایران نیز از انتشار حقایق مربوط به آن برای شهروندان و اصحاب رسانه امتناع می‌ورزد.
 
ولی واقعیت امر این بود که این قبرها در قطعه 42 قبرستان قم به عنوان قطعه بحران و از چهار سال قبل آماده شده بودند. اما حقیقت مسئله آن‌گونه توسط رسانه ها برای افکار عمومی جهانیان بازسازی شد که نظام ایران در حال پنهان‌کاری و فریب افکار عمومی در بیان واقعیت و عمق فاجعه کرونا در ایران است.
 
آنچه که ذهنیت مخاطبان جهانی را، در بحث قضاوت در مورد نحوه مواجه کشورها با بحران کرونا، شکل می‌دهد، دریافت جنس اخبار و تبلیغاتی است که از رسانه های مختلف به او مخابره می‌شود و این یک واقعیت است که به فرموده امام خمینی(ره) در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان، جهان بر روی تبلیغات می‌چرخد و ما در تبلیغات بسیار ضعیف هستیم.
 
در واقع امپریالیسم رسانه‌ای، مهمترین امکان کشورهای قدرتمند برای مدیریت فهم و سیاست جهانی و هدایت افکار عمومی برای بیان دلخواه رویدادهاست. امروزه رسانه های جمعی در اختیار قدرت‌های بزرگ برای فرافکنی موضوعات جهانی و تصویرسازی مطلوب در قالب سیاست‌های خاص خود بوده و اینترنت و ماهواره به عنوان دو بازوی قدرتمند ابرقدرت‌ها در عرصه مدیریت فهم جهانی فعال هستند.
 
آنها جهان را آن‌طور که می‌خواهند نمایش می‌دهند همان‌گونه که جمهوری اسلامی را در مقابله با شیوع کرونا  و دفاع بیولوژیک از شهروندان خود بسیار کم‌توان و آمریکا را با چندین هزار کشته، به عنوان آغازگر درمان کرونا با پلاسما (طبق اعلام بی‌بی‌سی فارسی) و کشوری معجزه‌گر در مدیریت کرونا به افکار عمومی جهان معرفی می‌کنند.
 
اگر کرونا در ایران در بازه زمانی بیش از دوماه خود به اندازه حدود کمتر از پنج هزار نفر کشته (تا روز جمعه 22 فروردین 98 تعداد 4232نفر) گرفته است، نشان از بی لیاقتی حکومت‌مردان و ناکارآمدی جمهوری اسلامی است و اگر در آمریکا در کمتر از یک ماه قریب به هفده هزار نفر کشته شده می‌شوند و حتی مردم برای پیدا کردن غذای روزانه خود در فروشگاه ها با مشکل مواجه می‌شوند، ناشی از وحشتناک بودن هجوم کرونا به آمریکا است و حرفی از بی‌لیاقتی و ناکارآمدی نظام سیاسی و حکم‌رانی در این کشور نیست.
 
باورمندی به پارادوکس رفتاری و تصاویر وحشتناکی که امروزه در نحوه مدیریت لیبرال دموکراسی در برخی کشورها ‌– در مقابله با ویروس کرونا به وجود آمده است، نیازمند واقع بینی و عقلانیت در درک درماندگی سیستم‌های مادی‌گرا از شرایط انسان در جهان پست مدرن است. اینک بهترین زمان برای درک ارزش انسانیت در اسلام و تفاوت ماهوی برداشت از این مفهوم در اسلام و لیبرال دموکراسی است و غرب می‌بایست در بنیان‌های نظری خود به مداقه بنشیند.