برخی از احزاب سیاسی که عملکرد ضعیفی در قوای اجرائی و  مقننه کشور در سال‌های اخیر داشته اند، همواره سعی در تنزل جایگاه مجلس یازدهم داشته و شبهاتی مختلف در خصوص آن منتشر می‌کنند. یکی آنها این است که  می‌گویند: «احمدی نژادی ها در مجلس نفوذ کرده اند.»
 

اصل ماجرا

شمس الدین حسینی نماینده تنکابن در مجلس یازدهم و وزیر اقتصاد دولت دهم در مصاحبه ای  با  روزنامه «دنیای اقتصاد» اظهار داشت:  «اغلب مدیران شاخص دولت نهم و دهم که نامزد انتخابات مجلس شدند، رای آوردند. می‌توانم بگویم که بالغ بر ۵۰ نفر هستند. این افراد با هم فصل مشترک دارند و باهم سال‌ها همکاری کرده‌اند. وقتی مردم بعد از گذشت چند سال از پایان کار دولت احمدی‌نژاد آنها را نادیده نگرفتند و به آنها رای دادند، آیا منتخبان باید خودشان را نادیده بگیرند؟ نه. بنابراین ما با هم جلساتی داریم اما آن جلسات فقط محدود به مدیران و وزیران دولت نهم و دهم که برای مجلس انتخاب شده‌اند، نیست و صرفا آمال این افراد نیز دولت نهم و دهم نیست. بخش قابل‌توجهی از نمایندگان منتخب با سنجش سلوک رفتاری و عملکردی مدیران دولت نهم و دهم، نسبت به همکاری و همگرایی ابراز تمایل می‌کنند و ما هم استقبال می‌کنیم.» حسینی درباره تشکیل فراکسیون توسط نمایندگان طیف خود گفته است: «ما جلسات متعددی داشتیم و گفت‌وگو کردیم و این امر دور از ذهن نیست که تلاش کنیم این سازماندهی را انجام دهیم.»
 
اظهارت حسینی سبب شد تا روزنامه های اصلاح طلب این موضوع را نشان از وجود اختلاف بین جریانات اصولگرا و نفوذ احمدی نژاد در مجلس تحلیل کنند. در خصوص این موضوع می‌توان به نکات ذیل اشاره کرد:

احمدی نژاد با دو چهره در تاریخ سیاسی ایران فعالیت کرده است. چهره اول را می‌توان از زمان شروع کار دولت نهم تا اوایل دولت دهم دانست. در این دوران احمدی نژاد مورد تائید اکثر سیاسیون و رهبران معنوی جریان اصولگرایی بود. بر همین اساس نمی توان حد فاصلی بین او و اصولگرایی قائل شد. در این دوران تیم مدیریتی احمدی نژاد متشکل از اصولگرایان بود و نمی‌توان فرقی آنچنانی بین احمدی نژاد و اصولگرایان قائل شد. در این دوران وحدت گفته شده بین او و جریان اصولگرایی دیده می‌شد.
 
چهره دوم را می‌توان از زمان قهر یازده روزه دکتر محمود احمدی نژاد مشاهده کرد. احمدی نژاد از این تاریخ به صورت مرتب فاصله زیادی از جریان اصولگرایی می‌گیرد. او گفتمان بهار را تبلیغ می‌کند، در فکر رئیس جمهور کردن اسفندیار رحیم مشائی است،  به رئیس قوه قضائیه و مجلس حمله می‌کند، فایل‌های صوتی اعتراضی در سطح جامعه انتشار می‌دهد، برای رهبر انقلاب نامه می‌نویسد و با اقداماتی همچون بست نشینی در صدد به خیابان کشاندن مردم است، اکثر این اقدامات مورد تائید جریان اصولگرایی نبود و موجبات فاصله گذاری آنها با احمدی نژاد را فراهم کرد. به طوری‌که در دو انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس یازدهم هیچ اثری از اتحاد بین‌ اصولگرایان و احمدی نژاد مشاهده نشد.
 
این نوع اقدامات احمدی نژاد سبب شد تا حلقه یاران احمدی نژاد تغییر جدی پیدا کند و امروزه یاران احمدی نژاد به افرادی همچون اسفندیار رحیم مشایی، حمید بقایی، حبیب اله جزء خراسانی و... خلاصه شود و حتی اصولگرایان حاضر در دولت احمدی نژاد در موضع گیری‌های مختلف از او  فاصله گرفته و راه خود را جدا کردند.
 
به عنوان نمونه «محمدعلی رامین» در متنی با عنوان سه دلقک بهاری خطاب به رییس جمهور سابق  نوشت: «حسرت و تاسف و بلکه حیرت عمیق خودم را نمی‌توانم کتمان کنم، وقتی همه حمایت‌های دائمی چهارده ساله خودم از احمدی نژاد، امروز با رفتار غیرعقلایی او، جدا با هر عقل سلیمی قابل سرزنش شده اند، به خصوص هنگامی که دیگر هیچ خیرخواهی شخصی و تذکر محرمانه ای سودی نمی‌دهد. کسی که منصبی از مناصب بالای حکومت اسلامی را مدتی اشغال کرده باشد، همان‌طور که تا پایان عمر تحت حفاظت فیزیکی حکومت می‌ماند، باید خودش نیز مراقب رفتار و گفتارش باشد و نباید حیثیت سابق خودش را بازیچه هر نمایش ابلهانه و دلقک مأبانه قرار دهد.»
 
موضع گیری‌های اینچنینی از یاران احمدی نژاد در موارد مختلف دیده شده است که مهمترین آن بیانیه ۴۳ عضو کابینه دولت نهم در فروردین 97 بودکه در آن 43 نفر از اعضاء برجسته دولت نهم و دهم خطاب به احمدی نژاد نوشتند: «شاهد برخی مواضع و رفتارهای ساختار شکنانه رئیس دولت نهم و دهم هستیم که نه تنها خدمات گسترده مدیران و نیروهای متخصص، ولایتمدار و مردمی دولت های مذکور را تحت الشعاع قرار می‌دهد، بلکه با مخالف خوانی به نوعی زمینه را جهت جولان عوامل فتنه و دشمنان خارجی برای تخطئه نظام و آسیب به منافع مردم فراهم کرده است.» در این لیست برخی از نمایندگان فعلی مجلس همچون حمید رضا حاجی بابایی و شمس الدین حسینی مشاهده می شوند.
 

پشت پرده

اول آنکه افرادی که از دولت دهم و یازدهم به مجلس راه یافته اند نزدیکی فکری آنها با چهره اول احمدی نژاد می باشد که با مدیریت انقلابی و جهادی در فکر حل مشکلات جامعه بوده است. بنابراین در صورت شکل گیری فراکسیون از سوی آنها باید منتظر اقداماتی از نوع دولت اول باشیم که مورد استقبال مردم و رهبری قرار می‌گرفت. همچنین اندیشه سیاسی آنها در تضاد با احمدی نژاد تغییر یافته در سال‌های اخیر است که در بسیاری از موارد با اقدام و عمل و سخن خود این فاصله گذاری را بیان کرده اند.
 
دوم آنکه باید درباره علت اظهارات اینچنینی برخی افراد و طرح چنین ادعایی پرسید. عملیات حمله به مجلس جدید با رمزهای مختلف چه سودی برای برخی افراد و جریان‌ها دارد؟ آیا لازم نیست کمی صبر کنند تا لااقل مجلس جدید کار خود را شروع کند؟