چالش های سوت زنی و سوت زنان
احساس میشود راه و رسم عدالتخواهی در کشور در حال شکل گیری است و مسئولین نظام باید به سمت شفاف کردن هر چه بیشتر رفتارها و عملکردشان باشند. اما سوال اساسی اینجاست که آیا مسئولین کشور برنامهای برای سوت زنی دارند یا نه؟ آیا میتوانند خود را در معرض دید و شفافیت بگذارند؟ آیا آمادگی دارند هر جا از آنها سوال شد، به سوالات پاسخ دهند؟ ظاهرا سوت زنی به این سادگیها هم که فکرش را میکردند نیست.
هر کسی نمیتواند وارد شود چون سوت زنها غالبا برای اعلام برخی اطلاعات، آمارها و گزارشها باید متخلق به اخلاق انسانی و الهی باشی و متاسفانه برخی از آنها اینطور نیستند. در این فضا نمیتوان و نباید با استنباط «حرف را زمین بیانداز صاحبش پیدا میشود» کار کرد. پیدا کردن مجرمان و حتی متهمان کار سادهای نیست و کنترل حرفها و تهمتها و دروغها که انجام میشود هم ناممکن است.
هر کسی نمیتواند آبروی خود را حفظ کند چون وقتی آبی به جوی رفت بازگرداندن آن کار سادهای نیست. انسانهای این دور و زمانه التفات چندانی به تحقیق و تفحص در مورد شنیدههایشان ندارند و بدون هیچ درنگی هر شنیدهای را بازگو کرده و آن را به دیگری انتقال میدهند. تازه این در حالتی است که افراد هر کدام چیزی به آن اضافه نکنند!
سوت زنی، رفتاری که دستگاههای دولتی و حکومتی گفتند از آن حمایت میکنند و برای سوت زن جایزه در نظر میگیرند و به همین دلیل بناست قانون باشد اما هنوز چیزی برای آن تدوین نشده و حد و مرزش مشخص نیست و ظاهرا هیچوقت امکان تدوین چنین قانونی وجود نخواهد داشت. زیرا بسیاری از سوت زنها برای اعتبار بخشی به مجموعهها و طیفها و گروههایشان افشاگری یا همان سوت زنی میکنند. این کار در مشهور شدن افراد اثر بسزایی دارد. پس قبل از اینکه سوت زن بخواهد با افشاگری خود و رساندن اطلاعات به دستگاههای مسئول فسادی را از بین ببرد، لازم میبیند آن را در جامعه پخش کند تا خودش و جریانش دیده شوند.
البته لزوما در این کار نیت بدی وجود ندارد، اما میشود که با نیت خیرخواهی آبروی فردی برود و اگر اطلاعات منتشر شده غلط، انحرافی و دستکاری شده باشد، متهمان نمیتوانند پاکی خود را ثابت کنند یا لااقل از میزان تهمتها کم کنند و آمار واقعی را گردن بگیرند. هر قدر تکذیب کنند باز هم هجمهها سنگین است و اصلا کسی گوشش بدهکار نیست که دفاعیات متهم را بشنود. بگذریم از اینکه بسیاری از ما انسانها دوست داریم دیگران تخلف کنند تا در سایه آن، ما هم یک آزادی نسبی داشته باشیم، میخواهیم دیگران اشتباهاتی بزرگتر از ما داشته باشند تا اشتباهات ما دیده نشود. هر وقت هم به اشتباه ما خرده بگیرند، فورا میگوییم فلان فرد یا افراد فلان کار را انجام میدهند که بدتر از من است!
یک داستان
در روزهای اخیر ناگهان سروصدای عجیبی در مورد دستمزد یک مجری در فضای مجازی بلند شد. به دنبال آن دستمزد مجریها و برخی برنامههای تلویزیونی سروصدا بلند کرد و پس از آن به برخی سریالها و در کل سازمان صداوسیما پرداخته شد. ماجرا هم از آنجا شروع شد که یک مجری در صفحه شخصی خود در اینستاگرام عکسی منتشر کرد و در توضیح آن گفت به سوپرمارکتهای محلهتان پول بدهید تا به اقشار کم درآمد اجناسی رایگان یا با تخیف بدهند. نیت این مجری توصیه به کمک و انفاق در روزهای کرونایی بود. ناگهان علی علیزاده که مقیم لندن است در مورد دستمزد این مجری و رقمهای نجومی ساخت برنامههای تلویزیونی و... پرسید. این مجری هنوز پاسخ نداده بود که هجمه وسیعی بر علیه او درست شد. البته برخی افراد در مذمت این افشاگریهای بیسند مطالبی نوشتند که آنها هم در سیبل علیزاده و همراهانش قرار گرفتند و به شدت منکوب شدند.رقم مورد ادعای علیزاده برای هر برنامه «حالا خورشید» مبلغ 80 میلیون تومان بود، اما تهیه کنندگان رقم 20 میلیون را اعلام کردند. جالب آنکه برای هیچیک از این دو رقم سند محکمی ارائه نشد. آنجا بود که علیزاده ذرهبین خود را به سمت تهیه کننده حالا خورشید و برخی توییتهای او را نشان داد. توهینهایی به نظام، مردم، رهبر انقلاب و امام خمینی(ره) که عکس العمل شدید کاربران را در پی داشت. چند روز بعد هم اعلام شد سازمان دیگر با این فرد کار نخواهد کرد. علیزاده در صفحه خود از بی اطلاعی مسئولین سازمان اظهار تعجب کرد و گفت من باید از لندن بگویم فلان فرد مشکلات سیاسی و اخلاقی دارد؟!
این ماجرا به یک پویش برای شفافیت خواهی مردم از سازمان صداوسیما شد و هنوز ادامه دارد. هرچند در کنار این پویش مجریها و بازیگران، تهیه کنندگان و کارگردانهایی که اسمشان زیاد شنیده میشود به دفاع از خود مطالبی گفتند، اما هنوز کسی به طور شفاف نمیداند بودجه سازمان چقدر است و در کجا هزینه میشود؟ بودجه فیلمها و برنامه های تلویزیونی مانند حالا خورشید و برنامههایی در شب یلدا، عید نوروز، عید فطر و مناسبتهایی اینچنین پخش میشود چقدر است و دستمزدها چطور تعیین میشود؟ ظاهرا صداوسیما میخواهد با تریبون دادن و مخفی شدن پشت بازیگرها و مجریها که از خود دفاع میکنند به تطهیر خود پرداخته یا مطالبه شفافیت را به تعویق بیاندازد تا فراموش شود.
زیرساخت ها
احساس میشود نیاز امروز جامعه ما شفافیت است، اما قبل از آن نیاز به اعتماد سازی عمومی داریم. زیرا اگر اعتماد سازی وجود نداشته باشد هر عدد و رقمی اعلام شود و هر سندی در مورد هزینه کردها پخش شود باز هم مردم فکر میکنند در حال شنیدن دروغی بزرگتر هستند. پس تا قبل از آن نبود شفافیت موضوعیت داشت و الان فریب هم اضافه شده است. در مقابل کسانی که مدعی عدالتخواهی و شفافیت طلبی هستند هم باید برای رشد فکری تشکیلاتی خود برنامه داشته باشند.برنامههایی مانند جلسات هم اندیشی و آموزشی که میتواند رفتار سوت زنها را مدیریت کند. این کار در گروهی موسوم به عدالتخواهان به انحای مختلف صورت گرفته است. از کلاسهای آموزشی و حلقههای فکری گرفته تا ساخت مستند و گزارش و راه اندازی راههای ارتباطی در فضای مجازی؛
احساس میشود راه و رسم عدالتخواهی در کشور در حال شکل گیری است و مسئولین نظام باید به سمت شفاف کردن هر چه بیشتر رفتارها و عملکردشان باشند. اما سوال اساسی اینجاست که آیا مسئولین کشور برنامهای برای سوت زنی دارند یا نه؟ آیا میتوانند خود را در معرض دید و شفافیت بگذارند؟ آیا آمادگی دارند هر جا از آنها سوال شد، به سوالات پاسخ دهند؟ ظاهرا سوت زنی به این سادگیها هم که فکرش را میکردند نیست. فساد در برخی دستگاهها تا مغز استخوانشان رفته است و مدیران ارشد با اختیارات زیاد در برابر این قانون میایستند. سوت زنها تا بیایند صدایشان را به مسئولان ارشد برسانند سیلیهای متعددی از این مدیران میخورند. بنابراین مسئولان سیاسی و قضایی رده بالا باید به زیر مجموعههای خود صراحتا اعلام کنند که هرچند سوت زنی قانون نیست، اما تحت حمایت قانون است و هیچکسی حق ندارد آنها را به بهانه افشای برخی تخلفات و فسادها بازخواست کند. آیا این مهم صورت میگیرد؟
البته زیرساختهای این اقدام هنوز آماده نیست و نمیتوان هم برای آن معطل شد. سابقه کارهای سیاسی در کشور هم نشان داده اگر مدیران حاشیه امنی برای خود احساس نکنند برای هیچ اقدامی آماده نمیشوند و کاری نمیکنند. به عبارتی وقتی مدیری منافع خود را با یک تصمیم در تضاد ببیند هیچوقت آن را عمل نمیکند و برعکس اگر امنیت خود را در تصمیماتی برای کشور ببیند هر کاری میکند تا آن امنیت تامین شود. پس در سوت زنی هم وقتی امنیت و حاشیه امن مسئولان و مدیران در خطر باشد هیچوقت این مهم آماده بهره برداری نمیشود و اگر بهره برداری شود هم توسط دیگر مسئولان اجرا نمیشود. حال باید چه کرد؟ پس نمیتوان منتظر همت مسئولان ماند و نخبگان عدالتخواه خود باید توان خود را برای جلب حمایتهای قانونی به کار بگیرند.
بالا بردن ظرفیت ها
جامعه انقلابی و مرد دلسوز کشور هم باید برای این موقعیت خود را آماده کنند. پخش هر اطلاعات و افشای هر سرّی به معنای مستند بودن آن نیست. بسیاری از سخنهایی در جامعه میشنویم، بر مبنای دشمنیها و لجاجتها گفته میشود. برخی افراد و مجموعهها در میان رقابت با یکدیگر دست به دروغسازی میزنند تا رقیب را از میدان بیرون کنند. پس هوشیاری ما باید بالا باشد و هر چه میشنویم را باور نکنیم و آن را پخش نکنیم. اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}