نفتکش ایرانی «فورچون»  که در اواخر اسفند ماه (اواسط ماه مارس) با ۴۳ میلیون لیتر بنزین در بندر شهید رجایی بارگیری شده بود،‌ دیروز در اسکله ۲ در پالایشگاه «ال پالینو» واقع در غرب کاراکاس پایتخت ونزوئلا لنگر انداخت و شروع به تخلیه محموله خود کرد. «مرکز ردیابی تانکر ترکز اضافه کرد به غیر از فورچون، «فورست» وارد آب‌های ونزوئلا شده و به سمت بندر «پانتاکاردین» در حرکت است و «فاکسون» سومین نفتکش ایران چهارشنبه بعدازظهر وارد آب‌های ونزوئلا می‌شود. دو نفتکش دیگر ایران، «پتونیا» و «کلاول» به سمت دریای کارائیب در حرکت هستند.
 
این خبر در سه روز گذشته هر خبر دیگر دنیا را به حاشیه برده است. دنیا آن را علامت واضحی از قدرت‌نمایی دو ملت ایران و ونزوئلا در مقابل «شیطان بزرگ» و علامتی از غلبه بر آن ارزیابی می‌کند و زمانی که رسانه‌های آمریکایی می‌خواهند از اهمیت این مسئله بکاهند، ناگزیرند مانند واشنگتن پست (دیروز) آن را به «شکل دادن به یک مشارکت راهبردی در روابط تهران-کاراکاس» و «چشم‌انداز مرکز نفوذ جدیدی از سوی ایران در امتداد دریای کارائیب» بخوانند که خود این هم اهمیت راهبردی عزیمت نفتکش‌های ایرانی به سواحل ونزوئلا را نشان می‌دهد. در این مورد گفتنی‌هایی وجود دارد:
 

شکست محاصره

۱- همان‌طور که روز گذشته «میگل دیاز کانل» رئیس‌جمهور کوبا گفت‌: «این اقدام محاصره غیرقابل قبول و جنایتکارانه آمریکا علیه ونزوئلا را شکست». ونزوئلا به‌عنوان یک کشور مستقل در طول ۲۰ سال گذشته از سوی غرب تحت فشار و تحریم شدید قرار گرفته و ارتش و سازمان سیای آمریکا با ترتیب دادن چندین کودتای نظامی تلاش کرده‌اند، سلطه خود بر این کشور را بازگردانند که همه این اقدامات به دلیل مقاومت مردم و هوشمندی دولت بولیواری ونزوئلا با شکست مواجه شده است. همین دو هفته پیش شاهد آخرین اقدام نظامی علیه دولت، «نیکلاس مادورو» بودیم.

در این میان دولت انقلابی ونزوئلا به دلیل رابطه دوستانه دو دهه اخیر میان دو کشور و ماهیت استقلال‌طلبانه و آزادی‌خواهانه نظام جمهوری اسلامی، از ایران درخواست کمک کرد تا در حوزه انرژی از ظرفیت جمهوری اسلامی بهره‌مند شود و البته هزینه آن را به ایران بپردازد. ایران در شرایطی قرار داشت که باید تصمیم راهبردی می‌گرفت چرا که شرایط زمانی درخواست ونزوئلا، شرایطی بود که با توجه به اقدام جنایتکارانه آمریکا به ترور «سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی» -۱۳ دی‌ماه- و اقدام متقابل نظامی شدید ایران علیه پایگاه آمریکایی عین‌الاسد، وضعیت ایران و آمریکا را در شرایط حساس قرار داده بود.

پاسخ ایران به درخواست تأمین بنزین از سوی ونزوئلا، فاقد هرگونه اشکال قانونی بود چرا که هم درخواست‌کننده دارای جایگاه قانونی بین‌المللی بود و به رغم نپذیرفتن نتایج انتخابات ۲۰۱۸ ریاست جمهوری ونزوئلا از سوی آمریکا و چند دولت اروپایی، که در آن مادورو پیروز انتخابات بود، اکثریت دولت‌ها و سازمان ملل دولت کنونی را قانونی می‌دانند. محموله ایران به ونزوئلا نیز فاقد اشکال قانونی بود چرا که مبادله بنزین بین دو دولت قانونی مشکلی ندارد اما در عین حال واضح است که تبادل هر نوع کالایی که به موقعیت تجاری و تسهیل اداره امور دو کشور که تحت تحریم‌های سخت آمریکا قرار دارند تا چه اندازه برای واشنگتن حساس است و طبعاً توأم با سطحی از «خطرپذیری» می‌باشد به‌خصوص که در تجربه دریافته‌ایم دولت‌های آمریکا و به‌خصوص این دولت از توسل به هر جنایتی که بتواند رویگردان نیست.
 
ایران توانایی صادرات بنزین را داشت و به صدور بنزین هم نیازمند بود و اقدامات دو سال اخیر آمریکا محدودیت‌هایی را سر راه صادرات بنزین ایران پدید آورده بود. بنابراین اینجا دو نیاز مهم به یکدیگر گره خوردند و ایران تصمیم گرفت به درخواست کاراکاس پاسخ مثبت بدهد و البته این اراده را هم داشت که تمهیدات نظامی برای تأمین امنیت نفتکش‌ها را به کار گیرد که کارساز هم شد.
 

بر علیه توسعه طلبی

۲- براساس گزارشات معتبر، ایران در این مرحله ۱/۵ میلیون بشکه بنزین به ونزوئلا صادر کرده و این تنها کفاف یک ماه این کشور را می‌دهد و ایران می‌تواند با ادامه عزیمت نفتکش‌ها نیاز دو طرف را تأمین نماید و این به معنای شکسته شدن خط تحریم آمریکا علیه ایران و ونزوئلاست. ونزوئلا مانند ایران اگرچه کشور ثروتمندی است اما به دلیل تحریم‌ها در شرایط دشوار قرار گرفته و این روابط می‌تواند اساس تحریم‌های آمریکایی را متزلزل گرداند و همانطور که «کانل» رئیس‌جمهور کوبا گفت یک تحول راهبردی را رقم بزند. عبور نفتکش‌های ایران از اقیانوس اطلس که آمریکا آن را در قرنطینه خود به حساب می‌آورد و ورود بدون مزاحمت به دریای کارائیب و سپس سواحلی که با آمریکا فقط ۱۰۰۰ کیلومتر فاصله دارد، به کشورهایی که مایلند علیرغم آمریکا و بخاطر سود و صرفه اقتصادی خودشان به تجارت بپردازند، می‌گوید حرکت کنید، راه باز است و این مهلک‌ترین ضربه به سیاست توسعه‌طلبانه آمریکاست و این راز انعکاس وسیع اخبار این نفتکش‌ها در رسانه‌های جهانی است. دنیا از خبر عزیمت نفتکش‌های ایران به ونزوئلا و عبور بدون مشکل از اقیانوس اطلس و دریای کارائیب استقبال کرده است و این یک برگ دیگر از انزوای جهانی آمریکاست.
 

ناتوانی در محاصره ایران

۳- سیاست آمریکا از قرن ۱۹، براساس تئوری «جیمز مونروئه» رئیس‌جمهور وقت آمریکا که در دوم دسامبر ۱۸۲۳ اعلام شد، هرگونه رفت و آمد دولت‌های مخالف آمریکا در اقیانوس اطلس را «خصمانه» ارزیابی کرده و به مقابله با آن حکم می‌کرد. این سیاست اگرچه در نظام دو قطبی بازتعریف شد و به خصوص پس از وقوع بحران موشکی کوبا در سال ۱۳۴۱ که دو کشور آمریکا و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی را تا لبه جنگ اتمی با یکدیگر پیش برد، بازنویسی گردید اما اصل اینکه ورود دشمنان آمریکا به اقیانوس اطلس، خط قرمز آمریکاست دچار خدشه نشد و فروپاشی بلوک شرق و در واقع فروپاشی نظام دوقطبی باعث تحکیم آن گردید. امروز آمریکایی‌ها با صراحت ایران را «بزرگترین دشمن» به حساب می‌آورند و هیچ روزی نیست که از اظهار دشمنی با ایران خودداری نمایند. آمریکا در طول چهار دهه گذشته به طور دائمی به گسترش پایگاه‌های نظامی در منطقه غرب آسیا مبادرت ورزیده و هیچگاه هم کتمان نکرده است که هدف اصلی از احداث این پایگاه‌ها کنترل ایران است. کما اینکه دونالد ترامپ در زمان آغاز گسترش پایگاه عین‌الاسد واقع در غرب عراق با صراحت گفت از این طریق می‌خواهد رفتار ایران را از افغانستان تا لبنان کنترل کند. وقتی با این مقدمه به عزیمت نفتکش‌های ایرانی و عبور سالم آنان از اطلس و کارائیب نگاه کنیم درمی‌یابیم که معنای اقدام ایران چیست و پیامد انفعال آمریکا چه می‌باشد.
 

دفن دکترین مونروئه

۴- آمریکایی‌ها از روز اول، حرکت نفتکش‌های ایران از بندر شهید رجایی واقع در سواحل بندرعباس را زیر نظر داشتند و هشدار هم دادند و چند نفر از جمله امیر قطر و سلطان عمان را واسطه کردند تا ایران متقاعد شود این اقدام با واکنش قطعی ارتش آمریکا مواجه می‌گردد ارتش آمریکا با اعزام چندین ناو جنگی و ناوشکن و سایر تجهیزات نظامی به دریای کارائیب»- ذیل عنوان دروغین مبارزه با مواد مخدر- سعی کرد واقعی بودن تهدید را به جمهوری اسلامی گوشزد نماید، اما ایران از یک طرف از طریق همین واسطه‌ها و نیز به صورت اعلام عمومی به تهدیدات آمریکا قاطعانه پاسخ داد و از طرف دیگر تمهیدات نظامی را برای واکنش در نظر گرفت و طرف آمریکایی را هم به طور کلی از ابعاد آن در منطقه آگاه کرد. آخرین مورد آن از طریق حجت‌الاسلام روحانی در تماس با امیر قطر به طرف آمریکایی منتقل گردید و حتمی بودن واکنش نظامی ایران برای طرف آمریکایی جا افتاد و لذا نفتکش‌ها در زیر دید تجهیزات وسیع آمریکایی از دریای کارائیب عبور کردند و برخی نیز در حال عبور و پهلوگیری در سواحل ونزوئلا هستند و در واقع از این طریق دکترین ۱۹۷ ساله امنیتی آمریکا- موسوم به دکترین مونروئه- دفن شد و از بین رفت.
 

فرصت های پیش رو

۵- شکل دادن به مشارکتی استراتژیک بین ایران و کشورهای آمریکای لاتین- آنگونه که دیروز واشنگتن پست نوشت- یک راهبرد مهم، کم‌هزینه و پرفایده برای جمهوری اسلامی به حساب می‌آید، می‌توان آن را تا هر اندازه نیاز باشد، گسترش داد، سلطه دلار را از اقتصاد کشور برداشت، ارزش پول ملی را بالا برد و ریال یا تومان ایرانی را به یک ارز معتبر تبدیل کرد. بسم‌الله روحیه جهادی و اقدام انقلابی این راه را باز کرده است، حالا وقت کار دولت است مقداری اعتماد، مقداری اعتقاد و مقداری عمل می‌خواهد.