اعزام پنج نفتکش از سوی ایران به آن سوی اقیانوس آرام برای کمک به مردم ونزوئلا که تحت تحریم آمریکا قراردارند به خبر مهم رسانه های جهان تبدیل شد. نفتکش‌های فورچون، پتونیا، فارست، فاکسون و کلاول با فاصله زمانی مشخص از بنادر ایران به سوی سواحل ونزوئلا حرکت کرده‌اند. این نفتکش ها در حال انتقال بنزین و گازوئیل مورد نیاز مردم ونزوئلا و کمک به دولت این کشورند. از این پنج نفتکش سه نفتکش به آبهای ونزوئلا رسیده اند. اما نکته مهم در این میان به شرایط عبور این نفتکش ها بر می گردد. ایران و ونزوئلا تحت شدیدترین تحریم های آمریکا هستند و واشنگتن بارها هشدار داده بود که مانع از هرگونه کمک به این دو کشور خواهد شد. اما ایران بدون توجه به این هشدار، مسیری را انتخاب کرده تا پوشالی بودن و ادعایی بودن قدرت آمریکا را اثبات کند.
 

تهدیدات پوچ آمریکا

آمریکا از همان روزهای نخست حرکت نفتکش های ایران به سمت ونزوئلا اقدام به تهدید ایران کرد. در این راستا، آمریکا تعدادی از رزم‌ ناوهای خود را به مسیر حرکت این نفتکش‌ها فرستاد. برخی رسانه‌ها هدف این ناوهای جنگی را ممانعت از ادامه حرکت نفکش‌ها به مقصد عنوان کردند. البته ‌ایران از مبادی دیپلماتیک، سازمان ملل و سفیر سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا و همچنین از طریق سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان به دولت آمریکا هشدار داد هر اقدام اشتباه واشنگتن در مورد نفتکش‌های ایرانی با پاسخ محکم کشورمان همراه خواهد بود. در نهایت آمریکا نتوانست هیچ یک از تهدیدات خود را عملی کند و دو نفتکش ایران به سواحل ونزوئلا رسید.
 

زانو زدن آمریکا در برابر ایران

نکته حائز اهمیت آن است که این پنج نفتکش‌ برخلاف قبل با رادارهای خاموش در حال حرکت نیستند و سامانه مکان‌یابی همه آن‌ها روشن است. ‌این کشتی‌ها با پرچم ایران در حرکتند. بر اساس گزارشات معتبر، ایران در این مرحله 1.5 میلیون بشکه بنزین به ونزوئلا صادر کرده و این تنها کفاف یک ماه این کشور را می‌دهد و ایران می‌تواند با ادامه عزیمت نفتکش‌ها نیاز دو طرف را تأمین نماید و این به معنای شکسته شدن خط تحریم آمریکا علیه ایران و ونزوئلاست. ونزوئلا مانند ایران اگر چه کشور ثروتمندی است، اما به دلیل تحریم‌ها و سوء مدیریت‌ها در شرایط دشوار قرار گرفته و این روابط می‌تواند اساس تحریم‌های آمریکایی را متزلزل گرداند و همانطور که «کانل» رئیس‌جمهور کوبا گفت یک تحول راهبردی را رقم بزند. عبور نفتکش‌های ایران از اقیانوس اطلس که آمریکا آن را در قرنطینه خود به حساب می‌آورد و ورود بدون مزاحمت به دریای کارائیب و سپس سواحلی که با آمریکا فقط 1000 کیلومتر فاصله دارد، به کشورهایی که مایلند علیرغم آمریکا و به خاطر سود و صرفه اقتصادی خودشان به تجارت بپردازند، می‌گوید حرکت کنید، راه باز است و این مهلک‌ترین ضربه به سیاست توسعه‌طلبانه آمریکاست و این راز انعکاس وسیع اخبار این نفتکش‌ها در رسانه‌های جهانی است.
 

عین الاسد نقطه آغازی بر پایان آمریکا

از زمانی که آمریکا  سردار سلیمانی را ترور کرد روند کاهشی قدرت آمریکا شروع شد. پس از این ترور بزرگترین و مهم ترین پایگاه نظامی آمریکا در عراق هدف قرار گرفت. در جریان این عملیات 13 موشک به سمت پایگاه عین الاسد شلیک شد و آمریکا هیچ اقدامی در برابر این حملات موشکی انجام نداد. ترامپ که چند روز پیش از این حملات تهدید به بمباران 52 سایت در ایران از جمله اماکن فرهنگی کرده بود در نهایت مدعی شد ما خواستار صلح هستیم. بسیاری از کارشناسان اعلام کردند که ایران به یک ابرقدرت موشکی تبدیل شده و آمریکا به خوبی به این نکته واقف است. به همین دلیل ترامپ از واکنش به عملیات ایران خودداری کرد تا جان نظامیان آمریکایی را نجات دهد. حمله ایران به پایگاه عین الاسد آمریکا باعث آغاز فصل جدیدی از معادلات در منطقه شد که در نهایت به پایان نظم آمریکا در طول هشت دهه گذشته منتهی خواهد شد.
 
آمریکا از جنگ جهانی دوم  به هیچ وجه مورد تعرض نظامی یک کشور قرار نگرفته و شکسته شدن این هیمنه توسط ایران برای آن بسیار دردناک است. هدف قرار دادن پایگاه نظامی بزرگ آمریکا در عراق در پاسخ به اقدام تروریستی‌اش، شکسته شدن خطوط قرمز آمریکایی‌ها بود و تهران با عبور از این خط قرمز، عملا توانایی آمریکایی‌ها در پاسخگویی و افسانه شکست‌ناپذیری آنها را به چالش کشید. این چالش آمریکایی‌ها زمانی می تواند جدی‌تر شود که سایر گروه‌های مقاومت در منطقه به خصوص عراق اقدام به رویارویی نظامی با آمریکا کنند.کارشناسان امنیتی معتقدند که کمیّت و کیفیّت عملیات ایران علیه پایگاه آمریکایی عین الاسد، کلاسی فراتر از قدرت منطقه‌ای بود. عملیات مقتدرانه علیه یک ابرقدرت که داعیه هژمونی (برتری و رهبری) جهانی دارد؛ ظهور یک قدرت جدید جهانی را نوید داد و طلیعه عبور از نظم یک جانبه گرایی به نظام چند قطبی و چند جانبه گرایی را عینیت بخشید. چندین سال قبل «ریچارد هاس» رئیس پژوهشکده روابط خارجی آمریکا در مقاله‌ای با عنوان عصر "بی‌قطبی، چندقطبی" که مجله فارین افرز آن را منتشر کرد، نوشت؛ آمریکا در آینده یک ابر قدرت نخواهد بود. وی با تصریح اینکه نظم آینده چندقطبی است، ایران را یک قدرت نوظهور جهانی در کنار سایر قدرت‌های جهانی معرفی کرد. نظم آمریکایی که از فردای پس از جنگ جهانی دوم در خاورمیانه حاکم شده است با عملیات موشکی ایران و انفعال آمریکا باید جای خود را به نظم منطقه ای جدیدی بدهد که ایران مهمترین بازیگر آن خواهد بود. در واقع حمله موفق ایران به پایگاه عین الاسد آغازی برای شکست های پی در پی آمریکا شد و اعزام نفتکش های ایران به ونزوئلا تداوم همان مسیر است.
 

نتیجه

اعزام نفتکش های ایران به ونزوئلا اقدامی تاثیرگذار در نظام بین الملل خواهد بود. چرا که ایران و ونزوئلا هر دو از سوی آمریکا تحت تحریم های شدیدی قرار دارند و واشنگتن بارها هشدار داده بود که اجازه کمک رسانی به این دو کشور را نخواهد داد. اکنون ایران توانسته با عبور از این تهدیدات فصل جدیدی در این حوزه باز کند. آمریکایی‌ها از روز اول، حرکت نفتکش‌های ایران از بندر شهید رجایی واقع در سواحل بندرعباس را زیر نظر داشتند و هشدار هم دادند و چند نفر از جمله امیر قطر و سلطان عمان را واسطه کردند تا ایران متقاعد شود این اقدام با واکنش قطعی ارتش آمریکا مواجه می‌گردد. ارتش آمریکا با اعزام چندین ناو جنگی و ناوشکن و سایر تجهیزات نظامی به دریای کارائیب»- ذیل عنوان دروغین مبارزه با مواد مخدر- سعی کرد واقعی بودن تهدید را به جمهوری اسلامی گوشزد نماید اما ایران از یک طرف از طریق همین واسطه‌ها و نیز به صورت اعلام عمومی به تهدیدات آمریکا قاطعانه پاسخ داد و از طرف دیگر تمهیدات نظامی را برای واکنش در نظر گرفت و طرف آمریکایی را هم به طور کلی از ابعاد آن در منطقه آگاه کرد.
 
آخرین مورد آن از طریق دکتر روحانی در تماس با امیر قطر به طرف آمریکایی منتقل گردید و حتمی بودن واکنش نظامی ایران برای طرف آمریکایی جا افتاد و لذا نفتکش‌ها در زیر دید تجهیزات وسیع آمریکایی از دریای کارائیب عبور کردند و برخی نیز در حال عبور و پهلوگیری در سواحل ونزوئلا هستند. ایران با این اقدام آغاز گر مسیری شده است که در نهایت باعث خواهد شد که کشورهای دیگر به دنبال باز ترسیم روابط خود با آمریکا باشند. مهم ترین پیام اقدام ایران این است که اثبات کرد که هیمنه و اقتدار ادعایی آمریکا با واقعیت های موجود همخوانی ندارد و این مسئله آغازگر فصل جدیدی در دوران پسا آمریکایی خواهد بود.

این نکته را هم نباید فراموش کنیم که اگر امریکا ایران را در جایگاه تلافی کردن هم دست درازی نمی دید هرگز اجازه نمی داد نفتکش ها به مقصد برسند. این یعنی قدرت بازدارندگی ایران در پرتور قدرت دیپلماسی عمومی و توان نظامی؛