همه درگیر کرونا، درگیر تهیه ماسک و حفاظت از سلامتی خود، درگیر نان درآوردن و زنده‎ماندن در این شرایط سخت و طاقت‌فرسای اقتصادی و... هستند و کمتر کسی توجه‌اش به مسائلی جلب می‌شود که خیلی نرم و زیرپوستی درحال تغییرند. همین حالا اگر در خیابان قدم بزنید و به‌صورت اتفاقی جلوی چند نفر را بگیرید و از برخی حقوق قانونی‌شان مثلا در ارتباط با ایجاد تجمعات و امر به معروف و نهی از منکر و مطالبه از مسئولان و... بپرسید، کمتر کسی به ریز و جزء پاسخی برای این مسائل به شما می‌دهد. کمتر کسی می‌داند که مثلا در اصل هشتم قانون‌اساسی یا در اصل بیست‎وهفتم آن چه حقوقی در ارتباط با همین مسائل ساده اما مهم و حیاتی برای مردم و چه شرایطی تبیین شده است.

با این‌همه اما لابه‌لای تمام این سرشلوغی‌‌ها و اتفاقات عجیب و غریب که به ‎سرعت برق و باد می‌گذرد، برخی اخبار و موضوعات حسابی دود از سر آدم بلند می‌کند و تعجب ‎برانگیز است. مثلا همین دو شب پیش که مانند همیشه در حال مرور صفحات مجازی در توئیتر و اینستاگرام بودم، یکی از این همه‌ چیز‎دان‌‌های مجازی تصویری از یک مجوز در صفحه شخصی‌اش منتشر کرد که من ‎بعد می‌تواند به ‎صورت قانونی امر به معروف و نهی از منکر کند و من‎ بعد با پشتوانه این مجوز می‌تواند مطالبه تخصصی از مسئولان داشته باشد! آنجا بود که برق از کله من و برگ از پیکر خیلی از کارشناسان و حقوقدانان و فعالان اجتماعی ریخت که چگونه می‌شود برای یک تکلیف (بالاتر از قانون) مجوز گرفت و برای امر به معروف و نهی از منکر و مطالبه‎گری از مسئولان منتظر گواهی و تایید نهادی مثل ستاد امر به معروف و نهی از منکر بود؟!
 

روایت ماجرای آقای همه‌چیزدان و دوستان مسئول!

بگذارید کمی بی‌پرده‌تر صحبت کنم و با مثال به اصل مساله وارد شوم. فکر کنید برای یک تکلیف شرعی و انسانی که در دین اسلام هم به آن بار‌ها و بار‌ها اصرار و تاکید شده است، لازم به گرفتن مجوز از یک نهاد حکومتی باشد! مثلا برای اینکه نماز بخوانید، بروید و از ستاد اقامه نماز مجوز بگیرید! اتفاقی که این چند روز اخیر و بعد از اعلام آن فعال مجازی اتفاق افتاد، همین بود. تصویری از مجوزی را منتشر کرد که در آن نوشته شده: «براساس این مجوز گروه جهادی فلان، به شماره فلان و سرپرستی جناب آقای فلانی، مجاز خواهد بود تا در زمینه تخصصی مسئولان با رعایت ضوابط ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر به انجام فعالیت‌‌های جهادی و مطالبه‎گری بپردازد.

این مجوز جهت فعالیت جهادی در زمینه مطالبه‎گری اجتماعی توسط ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر صادر گردیده و جهت فعالیت‌‌های خارج از این موضوع اخذ مجوز از مراکز مربوطه الزامی خواهد بود. توضیح: مدت اعتبار از تاریخ صدور دو سال و تمدید آن پس از ارزیابی امکان‌پذیر خواهد بود.» این تصویر و این اتفاق آنقدر عجیب و غریب بود که به ‎سرعت در فضای رسانه‎ای نسبت به آن واکنش‌‌هایی صورت گرفت. واکنش‌‌هایی که اگر از آن سمپات‌‌های منتشر کننده را جدا کنیم، غالبا انتقادی بود.

باز هم البته کار بالا گرفت و در نهایت جلیل محبی، دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر به آن واکنش نشان داد و البته نه در تریبون رسمی که در همان توئیتر فیلتر شده در رشته توئیتی نوشت: «گروه جهادی امر به معروف و نهی از منکر یک تشکل است که به ‎علت سخت‎بودن مجوز سمن‌‌ها در وزارت کشور توسط ستاد امر به معروف طراحی شد تا افرادی که می‌خواهند تشکلی برای امر به معروف در حوزه‌‌های تخصصی داشته باشند، از این طریق فعالیت کنند. این گروه‌‌ها در صورت نیاز در چارچوب‌‌های شرعی و قانونی آموزش می‌بینند و زمانی که به مشکل بربخورند، مطابق قانون حمایت می‌شوند. مبنای قانونی این تشکل‌‌ها ماده ۱۶ قانون حمایت از آمران به معروف است. تاکنون ۴۰۰ گروه مجوز گرفته‌اند که بیشترین فراوانی برای امربه‎معروف محیط‎زیست است. بند‌های قانونی که تشکل برای امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر توسط مردم در قالب NGO به رسمیت شناخته شده و وظیفه ستاد در این زمینه از منظر ما ‌بخشی از امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر همین گروه‌‌های مردمی‎اند. نکته تکمیلی اینکه سمن‌‌های امربه‌معروف و نهی‎ازمنکر از سابق با مجوز وزارت کشور فعال بوده‌اند که به فعالیت‌شان براساس همان مقررات ادامه می‌دهند. ‏مزیت سمن به گروه‌‌های جهادی آن است که مطابق قانون می‌توانند از دستگاه‌های متخلفی که قانون را رعایت نمی‌کنند، در دادگاه شکایت کنند.» احتمالا شما هم تعجب کرده باشید، این‌که برای مطالبه‌گری از مسئولان، برای امربه‌معروف و نهی‎ازمنکر که هم یک تکلیف شرعی و هم یک حق قانونی است، از ستاد احیای امر‌به‌معروف و نهی‎ازمنکر مجوز بگیرند!
 

اساسا صدور مجوز بی‌معنی است

اما بگذارید کمی بیشتر و تخصصی‌تر در این‌باره صحبت کنیم. اولین نکته‌ای که باید در ارتباط با این ماجرا به آن توجه کرد، اصل دریافت مجوز برای چنین فعالیت‌‌هایی است. اساسا مجوز جایی معنی می‌دهد که کاری برای عموم مردم دارای ممنوعیت‌‌هایی است و فرد یا گروهی با دریافت مجوز آن فعل را انجام می‌دهند. پس وقتی پای مجوز به میان می‌آید باید درباره مساله‌ای حرف بزنیم که از لحاظ قانونی و... برای عموم مردم دارای محدودیت‌‌هایی باشد که در این مورد خاص در ادامه می‌نویسیم که نه ‎تنها محدودیت‌‌هایی وجود ندارد. بلکه کاملا همگانی همه مردم می‌توانند اقدام به امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر کنند. نکته قابل ‎تامل دیگر اینکه در این تکه کاغذ، مجوز دهنده هم آمده و مساله را طوری تخصصی تعریف کرده و نوشته است «در زمینه تخصصی مسئولان» در حالی‎ که اصلا چنین مساله‌ای وجاهتی ندارد وقتی شما می‌توانید همه افراد را امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر کنید و مخصوصا از مسئولان مطالباتی داشته باشید. پس با این تفاسیر اساسا اینجا صدور مجوز بی‌معنی است.
 

VIP مطالبه‌گری و عدالتخواهی

و اما مهم‎ترین مساله از نظر من و قبل از مرور اظهارات حقوقدانان و کارشناسان این است که با این رویه و اعطای مجوز برای مطالبه‎گری و امربه‎معروف و نهی ‏ازمنکر نوعی شرایط خاص و VIP برای مطالبه‎گری برای عد‌ه‎ای خاص ایجاد می‌کنیم. یادم هست در جریان نگارش گزارش‌‌های مختلف در ارتباط با عدالت آموزشی و نقد توسعه مدارس غیردولتی به ما می‌گفتند که ما کسی را محدود نمی‌کنیم، هرکس دلش می‌خواهد برود مدرسه دولتی یا بیاید این مدارس غیردولتی، ما فقط امکانات بهتری ارائه می‌کنیم و پولش را می‌گیریم. راست هم می‌گفتند، در این ماجرای مطالبه‎گری هم مساله این‌گونه است، همه آحاد مردم امکان مطالبه‎گری دارند و در قانون هم به این موضوع اشاره شده است، اما عد‌ه‌ای امکانات بیشتری دارند، چرا؟ چون نهاد خاصی برای آنها مزیت نسبی بیشتر و چتر حمایتی فراخ‌تری ایجاد می‌کند و همین باعث می‌شود مثل همان ثبت‎نام دانش‌آموزان به هر شکل و هزینه‎‌ای در مدارس غیردولتی، مطالبه‎گران نیز برای برخورداری از امکانات و حمایت‌‌های ویژه‌تر زیر چتر حمایتی نهاد‌های خاص بروند!
 

گروه جهادی فلان یک ابداع من‌درآوردی است

مساله دوم مربوط به دفاعیات جلیل محبی، دبیر ستاد احیای امربه‌معروف و نهی‎ازمنکر از این مجوز و انتشار آن توسط یکی از فعالان مجازی است. او در رشته‎توئیتی که بالاتر هم آن را نوشتیم، اذعان کرده است که این مجوز را ستاد احیای امربه‌معروف و نهی‎ازمنکر ذیل ماده 16 قانون حمایت از آمران معروف و ناهی از منکر صادر کرده است تا از این افراد و گروه‌‌ها حمایت‌‌هایی صورت بگیرد. در تبصره همان ماده 16 قانون حمایت از آمران معروف و ناهی از منکر می‌گوید که سازمان‌‌های مردم‎نهادی که بخواهند در این زمینه تخصصی کار کنند، مثل جایی شبیه دیده‌بان شفافیت و عدالت و... صدور مجوزش با وزارت کشور است و آنجا این سازمان را ثبت می‌کنید. با این تفاسیر اصلا و اساسا این گروه جهادی فلان یک ابداع من‌درآوردی است، چه سازوکار حقوقی‌ای دارد و چه حقوق و تکالیفی برای آن تعبیه و تعریف شده است؟ پس اصلا براساس آنچه گفته شد ستاد احیای امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر چنین صلاحیتی ندارد.
 

خطر تبدیل شدن به رویه

اما موضوع مهم دیگر خطر تبدیل به رویه‎شدن چنین اقداماتی است. به‌هرحال ما رسانه‎ای‌‌ها بهتر از هرکس و هر جریان دیگری از مطالبه‎گری و فضای آن مطلعیم. تابه‎حال هم خبری از چنین مسائلی نبوده است که برای پیگیری ماجرا و مطلبی نیاز به چنین مجوزی از سوی ستاد احیای امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر باشد. این اتفاق یعنی ثبت مجوز برای یک نفر که اقدام به مطالبه‎گری کند، یعنی درنهایت منجر به این می‌شود که مطالبه‎گری جنبه عمومی و همگانی خود را از دست می‌دهد و فقط عده خاصی حق و جایگاه مطالبه‎گری دارند و آن هم همین‌‌هایی هستند که چنین مجوز‌هایی را دریافت کرده‌اند.

مضاف‎بر این خود آقای سخنران و فعال مجازی در صفحه شخصی و ذیل همین پستی که تصویر مجوزش را منتشر کرده، نوشته است که من، من‎ بعد مجوز دارم که امربه‌معروف و نهی‎ازمنکر داشته باشم. سوال اینجاست که خب این مساله ‏ای قانونی است؛ اینکه همه امکان مطالبه‌گری و امربه‌معروف و نهی‎ازمنکر داشته باشیم، نیازی به این کاغذبازی‌‌ها نیست و نبود و این‌چنین غره‎شدن و خیال کسب قدرت و... کمی عجیب و خطرناک به نظر می‌رسد. حالا اینکه براساس تاریخ موجود در بالای این مجوز چرا این فعال مجازی 40 روز اطلاعیه‌ای از این مجوز منتشر نکرده بود هم خود جای سوال دارد!
 

و اما قانون چه می‌گوید؟

یادتان هست، در خطوط ابتدایی در ارتباط با برخی حقوق ساده و البته مهم چیز‌هایی نوشتم. بگذارید ابتدا سراغ یکی از آنها برویم. مثلا حق برگزاری تجمعات، براساس اصل 27 قانون‌اساسی جمهوری اسلامی ایران تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است. اما طی تغییرات آرام و تحولات مختلف، انجام هرگونه تجمعات در کشور با هر ادعا و به هر طریقی نیازمند کسب مجوز از وزارت کشور است و به همین راحتی یکی از اصول قانون‌اساسی در کشور استحاله شده است. در ارتباط با ماجرای امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر و مطالبه‎گری و مسائلی از این‏ دست هم حالا مشخص شده است که ما با چنین خطری مواجهیم. ماجرای مجوز را در ذهن مرور کنید و سپس به اصل هشتم قانون‌اساسی کشور نگاه کنید.

براساس این اصل قانونی در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امربه ‎معروف و نهی‎ازمنکر وظیفه‌ای است همگانی و متقابل برعهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می‌کند. «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أوْلِیاءُ بَعْضٍ یأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ». می‌بینید به همین سادگی و با افعال غیرمنطقی عد‌ه‌ای چنین حقی هم حالا با هر مختصاتی از اجرائیات و پیگیری‌‌ها درحال استحاله شدن و سلب شدن از مردم است. گویی عد‌ه‌ای بدشان نمی‌آید بعد از سر برآوردن جریانات عدالتخواهانه و مطالبات عمومی، کسی خارج از دایره و قاعده آنها دست به مطالبه‌گری بزند و می‌خواهد به هر شکل و شیو‌ه‌ای که شده، همگان، مطالبه‎گران و دغدغه‎مندان، زیر بلیت آنها دست به مطالبه‎گری بزنند.
 

مجوز گرفتن و مجوز دادن برای نظارت همگانی بر حاکمان حتما خلاف هدف قانون اساسی است

برای روشن‌تر شدن ماجرا سراغ تعدادی از حقوقدان‌‌ها رفتیم تا نظرات آنها را نیز در ارتباط با این مساله پیش‎آمده و کسب مجوز برای انجام امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر و مطالبه‎گری از مسئولان و... بپرسیم. ابتدا مرتضی شهبازی‌نیا، رئیس اتحادیه سراسری کانون‌های وکلای دادگستری ایران (اسکودا) در ارتباط با این ماجرا توضیحات قابل‎تاملی ارائه کرد و گفت: «از نظر فقهی و موازین شرعی مشخص است که امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر حق و تکلیف همگانی است. هم دولت نسبت به ملت، هم ملت نسبت به دولت و هم مردم نسبت به یکدیگر این حق را بر گردن دارند. اصل هشتم قانون‏اساسی هم به همین نحو بیان شده، البته ذیل اصل هشتم گفته شده است که حدود و شرایط این امر را قانون مشخص می‌کند.

در همه نظام‌‌های حقوقی یکی از ارکان مهم این است که مردم حق نظارت همگانی بر عملکرد حاکمان داشته باشند. قانون‎اساسی ما هم براساس سوابق فقهی و شرعی در قالب امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر آورده است. منتها این حوزه، حوزه حساسی است، به‎ویژه وقتی نظارت مردم نسبت به مردم وجود دارد، ممکن است در تعارض با بعضی اصول دیگر قرار گیرد؛ مثلا آزادی‌‌های فردی، آزادی بیان و... به‎همین خاطر احتمالا منظور قانون‎اساسی از اینکه حدود آن را قانون مشخص می‌کند ناظر بر این قسمت بوده است یعنی مربوط به امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر مردم توسط مردم برای اینکه آزادی‌‌های مردم درمعرض خطر قرار نگیرد. ولی در نظارت عمومی بر عملکرد حکومت، افکار عمومی ابزاری را در اختیار دارد، مثل رسانه و مکانیسم آن هم آزادی بیان است که این امر قاعدتا نباید نیاز به مجوز داشته باشد. مجوز گرفتن و مجوز دادن برای نظارت همگانی بر حاکمان حتما خلاف هدف قانون‎اساسی است و به نظرم با موازین فقهی و موازین شرعی هم سازگار نیست.»
 

توسعه مواردی که نیاز به مجوز دارند به‌طور کلی برای کشور خطرناک است

شهبازی‎نیا در ادامه با انتقاد از رویه موجود در نظام اداره کشور در پروسه مجوز دادن‌‌ها و گرفتن‌‌ها خاطرنشان کرد: «موضوع مجوز دادن در کشور ما یکی از معضلات نظام اداره کشور است. ببینید اینکه ما هرکاری را منوط به نظارت پیشینی می‌کنیم (مجوز دادن یعنی نظارت پیشینی) یعنی اول صلاحیت افراد بررسی شود و بعد مجاز به کاری باشند. این در حوزه اقتصاد برای انجام کاری است تا در حوزه رسانه و سایر حوزه‎‌ها. متاسفانه چون این مجوز دادن امکاناتی را برای دستگاه‌‌های اجرایی فراهم می‌کند و گاهی حتی منافع شخصی افرادی نیز در این پروسه دادن مجوز با اعمال سلیقه و... تامین می‌شود، علاقه‌مندی نسبت به گسترش آن وجود دارد. درحالی‎که رویکرد برنامه‌‌های توسعه ما به‎طور کلی و رویکرد جهانی این است که تا حد امکان مجوز‌ها کم شود، دولت‌‌ها اختیار دادن مجوز نداشته باشند، به تعبیر دیگری فعالیت‌‌ها نیازی به دریافت مجوز پیشینی نداشته باشد.

در خیلی از کشور‌ها هرکسی می‌تواند روزنامه چاپ کند، اگر خلاف کرد، با او برخورد می‌شود و نیازی به دریافت مجوز پیشینی نیست، یا مثلا برای سرمایه‎گذاری در کشور ما هر شخص باید 20-19 مجوز بگیرد، نوعا افراد از ورود به این فعالیت‌‌ها به‌همین خاطر پشیمان می‌شوند و اصلا همین مساله خود منفذی برای فساد می‌شود. خیلی از کشور‌ها این مسائل را حذف کردند، شما می‌توانید بدون حضور در کشوری در آن کشور شرکتی ثبت کنید. این رویکرد موجود و حاکم بر نظام اداری کشور و توسعه مواردی که نیاز به مجوز دارند به‎طور کلی برای کشور خطرناک است.»
 

امر به معروف و نهی از منکر قبل از حق، تکلیف هر فرد است

محمدعلی فراهانی، معاون پژوهشی و توسعه حقوقی مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه در ادامه به «فرهیختگان» گفت: «نکته قابل‎تامل در ارتباط با اصل امربه‎معروف و نهی‎از‎منکر این است که نه‎تنها این امر یک حق همگانی و عمومی است که حتی بالاتر از آن یک تکلیف است و ما از حیث ‌شأن مسلمان بودن و شهروند جامعه اسلامی این وظیفه را داریم که همدیگر و مسئولان را امربه‎معروف و نهی‏ازمنکر کنیم و این واجب شرعی را انجام دهیم. اما از حیث حقوقی من فکر نمی‌کنم این صلاحیتی که ستاد امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر برای خودش تعریف کرده است و بنا دارند برآن اساس گواهی‌‌ها یا مجوز‌هایی (اگر مسامحتا لغت مجوز را به‎کار ببریم) را صادر کنند مانع از این باشد که اشخاص دیگر بتوانند امربه‎معروف و نهی ‏از منکر داشته باشند.

اما اینکه دوستان در ستاد برمبنای چه صلاحیتی دارند این مجوز‌ها را صادر می‌کنند، من نمی‌دانم و باید بررسی شود. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنیم و می‌تواند قابل‎توجه باشد این است که شاید ستاد دارد یک ساختاری را پیش‎بینی می‌کند که کسانی که خود را در آن ساختار معرفی می‌کنند از یک‎سری حمایت‌‌های حقوقی، قضایی و قانونی به‌طور ویژه برخوردار شوند. از این جهت شاید مانعی وجود نداشته باشد و عمل ستاد عمل منطبق با موازینی باشد. ولی اگر این‌طور باشد که مطالبه‎گری و امربه‎معروف و نهی‏ازمنکر را محدود به مجوز گرفتن کنند و در قالب سازمانی و... تعریف کنند، مخالف اصل هشتم قانون‎اساسی است.»
 

امر به معروف و نهی از منکر یک حق عمومی است

ماجرای مجوز امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر و مطالبه‎گری این فعال مجازی که توسط ستاد احیای امربه‎معروف و نهی‎‏ازمنکر صادر شده، خیلی ماجرای کهنه‌ای نیست و علی‎رغم اینکه این مجوز 40 روز پیش صادر شده است اما تا همین دو شب پیش سخنی از آن گفته نشده بود. بنابراین خیلی از حقوقدان‌‌ها و فعالان حقوقی و مدنی از جزئیات مطلع نیستند. بااین‎همه سیدمحمود علیزاده‎طباطبایی، حقوقدان و وکیل دادگستری در ارتباط با امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر در قانون‎اساسی ایران به «فرهیختگان» گفت: «اصل هشتم و ماجرای امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر یک حق عمومی است ولی حدود اختیار را قانون تعیین می‌کند. مثلا در امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر نمی‌توان اقدام فیزیکی انجام داد و... . من اختیارات ستاد احیای امربه‎معروف و نهی‎ازمنکر را ندیده‌ام اما به نظر می‌تواند مجوز بدهد ولی این افراد ضابط تلقی نمی‌شوند و در حد تذکر شفاهی می‌توانند به افراد تذکراتی بدهند. ولی اگر این رویه باعث بشود که این افراد ضابط تلقی بشوند و قانون برای آنها چنین مزیتی را ایجاد کرده باشد، مغایر با قانون‎اساسی بوده و مشکل دارد.»
 

این مجوز‌ها می‌تواند به‌نوعی تهدید حقوق اساسی مردم تلقی شود

پیمان مجیبی، حقوقدان، وکیل دادگستری و عضو کمیسیون حمایت و صیانت از وکلای مرکز وکلای قوه قضائیه کارشناس دیگری بود که در ادامه و در ارتباط با مساله موجود با «فرهیختگان» به گفت‎وگو پرداخت و گفت: «اصول قانون‎اساسی‌ ما در واقع حاکمیت دارد نسبت به تمام قوانین‌مان، تمام مصوبات، آیین‎نامه و...قانون عادی بعد از قانون ‎اساسی مهم‎ترین رکن قانونی مملکت است. وقتی می‌گویید قانون عادی نباید از مرز‌های قانون ‎اساسی تخطی کند، هرگونه تصمیماتی که ذیل قانون هم هست اعم از بخشنامه، مصوبه، ابلاغیه و... به طریق اولی در معرض مغایرت با قانون ‎اساسی قرار می‌گیرد. براساس اصول قانون‌ اساسی تصویب هرگونه قانونی که حقوق اساسی مردم را تهدید بکند، مغایر با اصول قانون‎اساسی است و هیچ قانونی حتی نمی‌تواند حقوق اساسی مردم را محدود کند. این ماجرا هم فکر می‌کنم در همان پازل برود.

ایجاد محدودیت برای حقی که همگانی است و قانون ‎اساسی آن را به رسمیت شناخته است به قشر خاصی اختصاص بدهیم، در واقع نوعی محدودیت ایجاد کردن برای دیگر مردم است. اینجا شاید توجیه این باشد که ما حقوق دیگران را محدود نمی‌کنیم و همه آزادند، ولی می‌خواهیم تعدادی حق‌شان را به‌ صورت رسمی اعمال بکنند. یعنی در قالب یک تشکیلات منسجم و منظمی بیایند و این حق را تحت نظارت یک مرجع خاصی اعمال کنند که البته همین مساله هم با همه توجیهات، می‌تواند مخاطراتی داشته باشد و حداقل اتفاقی که رخ می‌دهد، این است که آحاد مردم از پشتیبانی‌‌های خاص در مطالبه‎گری‌‌ها و... بهره‌مند نمی‌شوند. یعنی کسانی با توسل به این مقررات و مجوز‌ها و نهادی که تولیت این ماجرا را برعهده دارد، پشتیبانی‌‌هایی دارند که هرکسی از این پشتیبانی‌‌ها بهره‌مند نیست و درنتیجه در قیاس با افرادی که این حمایت‌‌ها را دارند، حقوق برابری ندارند و این مساله باعث ایجاد شکاف می‌شود.»

منبع: فرهیختگان