برای حل معضل کولبری چه باید کرد؟
برای یک لقمه نان!
در چند روز گذشته کشته شدن دو کولبر و زخمی شدن چند تن از آن ها باعث شد تا دوباره ماجرای کولبرها بر سر زبانها بیوفتد، ماجرایی که هر از چندگاهی خبری در رابطه با آن میشنویم.
سال گذشته نزدیک به ۷۰ کولبر در اثر تیراندازی، سرما و سقوط از ارتفاعات کوهها زخمی و کشته شدند. البته از ماه گذشته تاکنون شش کولبر کشته و ۱۴ کولبر دیگر زخمی شدهاند. بنا بر این گزارش، در این میان پنج نفر از کولبران با شلیک مستقیم ماموران مرزبانی کشته و ۱۱ نفر از آنان زخمی شدهاند. همچنین یک کولبر بر اثر حوادث طبیعی کشته و سه کولبر نیز زخمی شدهاند. در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته، رضا پوراسماعیل در مرزهای چالدران و وزیر محمدی در ارتفاعات مرزی شهر نوسود با شلیک نیروهای مرزبانی جان باختند. در همین راستا گروهی از کاربران توئیتر در دو روز گذشته با هشتگ کولبر نکشید به شلیک ماموران به کولبران اعتراض کردند.
کولبران در مرزهای غربی
یکی از طولانیترین و مهمترین مرزهای ایران با کشور عراق است که از استان خوزستان شروع و استانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی را شامل میشود.استان کرمانشاه با ۳۷۱ کیلومتر مرز و داشتن سه مرز رسمی پرویزخان، خسروی و سومار و پنج بازارچه مرزی یکی از استانهای مهم در میان همسایگان با کشور عراق در ارتباط با تجارت و بازرگانی است و براساس آمارهای اتاق بازرگانی این استان حدود یک هزار و ۲۰۰ نفر دارای کارت تجارت هستند که میتوانند کالاهای خود را از مبادی قانونی وارد کنند.
اما با توجه به بیکاری گسترده در این منطقه و از بین رفتن زمینهای کشاورزی به دلیل جنگ، بسیاری از مردم در این مناطق با مشکلات اقتصادی فراوانی دست و پنجه نرم میکنند و قادر به دریافت کارت تجارت برای مبادلات رسمی نیستند به همین دلیل در این مناطق بخشی از مرزنشینان برای تامین معیشت و درآمد خود از مرزهای غیررسمی اقدام به حمل بار به روی کول یا به اصطلاح رایج «کولبری» برای افراد صاحب سرمایه میکنند که در اصطلاح قاچاق محسوب میشود.گرچه بر اساس آمار این میزان تنها نیم تا یک درصد واردات غیرمجاز کشور را تشکیل میدهد.
وجود 80 تا ۱۷۰ هزار کولبر در 4 استان
اگرچه آمار دقیقی از تعداد کولبران در دست نیست و در طول ماههای سال این تعداد افزایش یا کاهش مییابد، اما به صورت تخمینی میتوان گفت که در چهار استان؛ آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و ایلام بین ۸۰ تا ۱۷۰ هزار نفر اقدام به کولبری میکنند.کولبران در این چهار استان اجناسی را بر روی دوش خود از نقاط صفر مرزی با کشور عراق به داخل ایران حمل میکنند و طی چهار تا پنج ساعت برای حمل بار چیزی حدود ۱۵ کیلومتر مسیر کوهستانی را در مینوردند و در ازای آن پولی از صاحب بار دریافت میکنند. این کولبران مجبورند از نقاط سختگذر و میانبری عبور کنند که هم زودتر به مقصد برسند و هم از دید ماموران مرزی پنهان بمانند.
اگرچه نوع، وزن و حجم بار در نرخ کرایه کولبران موثر است، اما به طور متوسط هر کولبر به ازای هر کیلوگرم بار ۱۵ هزار تومان دریافت میکند. یعنی به طور متوسط اگر کولبری ۵۰ کیلوگرم بار با خود حمل کند ۷۵۰ هزار تومان درآمد به دست میآورد.
یک کولبر برای به دست آوردن سه میلیون تومان باید ۲۰۰ کیلوگرم بار را حمل و ۷۵ کیلومتر نیز پیادهروی کند. این در حالی است اغلب کولبران ۳۰ تا ۴۰ درصد درآمد شان را هزینه رفت و آمد و کرایه میکنند.
آمار تلخ کولبران
هیچگاه آما رسمی از تعداد کولبران کشته شده در رسانههای رسمی منتشر نشده، تنها کمپین بینالمللی حقوق بشر در سال ۱۳۹۱ در گزارشی اعلام کرده بود که در فاصله یکسال ۷۴ مورد مرگ و ۷۶ مورد مجروحیت در میان کولبرها مشاهده شده است. این نهاد در سال ۱۳۹۵ آمار کولبران کشته شده از زمان روی کار آمدن دولت حسن روحانی را نیز ۲۱۲ نفر عنوان کرد. همچنین این سازمان آمار مرگومیر کولبران در سال ۱۳۹۸ از ابتدای آذرماه تا پایان همین ماه را در مناطق مرزی کردستان شش نفر اعلام کرد.خبرگزاری ایرنا در سال ۹۵ در گزارشی آمار کولبران موجود در کردستان و آذربایجانغربی و سیستانوبلوچستان را ۴۰ هزار نفر اعلام کرد. کردستان محل سکونت اکثریت این کولبران است و درآمد سرانه در این استان حدود ۴۶/۴ درصد درآمد سرانه میانگین کشوری است. در سال ۱۳۹۳ سهم کردستان از تولید ناخالص داخلی ۹۵/۰ و به عبارت دیگر کمتر از یکصدم بوده و رتبه این استان از این نظر در کل کشور ۲۳ برآورد میشود.
علاوه بر کولبران حیواناتی که در حمل کالا در مرزها به کار گرفته میشوند نیز در امان نیستند؛ در ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۹۷، انتشار فیلمی در شبکههای اجتماعی مبنی بر کشتار نزدیک به ۹۰ اسب باربر در جنگلهای امیرآباد شهرستان اشنویه واکنشهای مختلفی را ازسوی کاربران در فضای مجازی بهدنبال داشته است.
برای حل معضل کولبری چه باید کرد؟
1- آیا راهحل، آزاد گذاشتن عبور و مرور در مرزهاست؟ پاسخ روشن است؛ خیر. تنها با کمی واقعبینی میتوان درک کرد که یگانهای انتظامی در معابر مرزی مستقر شدهاند تا جلوی هرگونه ورود غیرقانونی به کشور را بگیرند. چگونه هنگ مرزی میتواند در شب و یا حتی روز تشخیص دهد، فردی که درحال ورود غیرقانونی و یا خروج غیرقانونی است، کولبر است یا خیر؟ آیا امکان این وجود ندارد یک تیم تروریستی در قالب کولبر وارد کشور شود؟ اگر نظارتی بر مرز وجود نداشته باشد، این اتفاق به آسانی خواهد افتاد. نمونهاش تیرماه سال 97، یک تیم 14 نفره تروریستی در پوشش کولبر از مرز پیرانشهر قصد ورود به خاک ایران را داشتند. سروان شهید سیدعلی هاشمی، فرمانده پاسگاه تمرچین 2 به گمان اینکه آنها کولبر هستند، به نیروهایش دستور عدم تیراندازی داده بود. زمانی که پاسگاه مرزی جلوی این افراد را میگیرد و متوقفشان میکند، یکی از همان تیم در پوشش کولبر ، اولین گلوله را به قلب شهید هاشمی شلیک میکند. از این تیم تروریستی نقشه عملیات در ایران کشف شد. گاهی برخی از پوشش کولبری استفاده میکنند تا مشروبات الکلی و حتی سلاح و دوربینهای دید در شب را وارد کشور کنند. در سادهترین حالت، اتباع مجرم ایرانی و بیگانه به راحتی و بدون هیچ ممانعتی میتوانند از کشور خارج یا وارد کشور میشوند.گزارشهای بیشماری در رسانهها منتشر شده که نشان میدهد قاتلان، سارقان و کلاهبرداران بزرگ زمانی دستگیر شدهاند که قصد خروج غیرقانونی از همین مرزها را داشتهاند. جدای از این، کدام کشور در مرزهای خود نیروی نظامی مستقر میکند و در برابر تردد غیرقانونی نیز سکوت میکند؟ اگرچه کسانی که بر اثر تیراندازی کشته میشوند به نسبت بیش از 100 هزار کولبری که در مرز فعالند، پایین است و این نشان از مماشات مرزبانی با کولبران دارد، اما بااینحال باید به مامورانی که برای حفظ و حراست از کشور در مرزها حضور دارند، قانون بهکارگیری سلاح و سلسله مراتب آن آموزش داده شود. براساس این قانون، ماموران باید پس از هشدار، با تیرهوایی، شلیک کمر به پایین و درنهایت شلیک کمر به بالا فرد را متوقف کنند. اما تمام کولبران که بر اثر تیراندازی کشته نمیشوند. برخی از آنان بهدلیل انفجار مین، سقوط از پرتگاه، یخزدگی یا افتادن در رودخانه جانشان را از دست میدهند.
2- آیا باید کولبران را بیمه کرد؟ این یکی از پیشنهادها و حتی طرحهای عجیبی است که نمایندگان مناطق مرزی آن را تدوین کرده بودند. این طرح علاوه بر اینکه فاقد عقلانیت است، قابلیت اجرایی نداشته، ندارد و نخواهد داشت. آیا کولبری براساس تعریف قانونی شغل به حساب میآید؟ قانون درباره اطلاق واژه شغل، تعریف مشخصی دارد و نمیتوان فردی را که هفتهای یکبار یا ماهی چندبار به مرز میرود، شاغل نامید. زمانی که کولبری شغل نیست، چگونه میتوان از بیمه کولبری سخن گفت؟ آیا میتوان کسی را که در کمتر از چند سال بر اثر فشار کولبری زمین گیر میشود، بیمه کرد؟ با فرض تعریف کولبری به عنوان شغل، چگونه حرفهای را که اساس آن مبتنی بر جرم یعنی عبور و مرور غیرقانونی از مرز است، میتوان شغل حساب کرد؟ حتی با کنار گذاشتن تمام این ایرادات، تا چند ده سال و چند نسل میتوان این شغل کاذب را که هیچ حاصلی برای کشور ندارد، به رسمیت شناخت؟
3- مقصر کیست؟ اگر دولت فعلی، پیش از مسدود کردن مرزها، با بررسیهای کارشناسی در اینباره تصمیمگیری میکرد، امروز با بحران مواجه نبودیم. دولت بدون توجه به اینکه بازارچههای مرزی و بعدها معابر کولبری، ایجاد شدند تا شکافی که بین مرکز و پیرامون بهویژه در مناطق مرزی ایجاد شده، کمی التیام پیدا کند و مردم مناطق مرزی از فقر اقتصادی نجات پیدا کنند در سال 1372، براساس ماده 11 قانون صادرات و واردات، اجازه پیدا کرد در هریک از مناطق مرزی که ایجاد بازارچه را مفید تشخیص میدهد با رعایت اولویتهایی اقدام کند. این قانون نشان میداد دولتها تا سال 72 هیچ کاری برای ایجاد اشتغال و سرمایهگذاری در مناطق مرزی نکرده بودند و با تصویب چنین قانونی، به دنبال یک مسکن مقطعی برای توسعه مناطق در آینده بودند اما این اتفاق در آینده نیز نیفتاد. با این وجود، دولت روحانی مردادماه سال 97، آییننامهای را تصویب و ابلاغ کرد که منجر به تعطیلی معابر مرزی شد. در سردشت بیش از 10 هزار خانوار دفترچه مرزی داشتند و میتوانستند با عبور قانونی از مرز، با قاطر کالا وارد کشور کنند. با مسدود شدن مرز، تقریبا منبع اصلی درآمد مردم مناطق مرزی در مریوان، سردشت، پیرانشهر و... مسدود شد. تحریمها و افزایش قیمت دلار در همان دوران، بسیاری از شغلها را با رکود مواجه کرد و بر جمعیت بیکاران افزود تا تداوم این وضع، هیچ افقی جز کولبری را پیشروی مردم مناطق مرزی نگذارد. دولت مناطق مرزی را مسدود کرد و نیروهای نظامی نیز موظف به برقراری امنیت در مرزها بودند. از سوی دیگر، رئیس دولت صراحتا اعلام کرد که مسئول ایجاد شغل نیست تا مردم مناطق مرزی، یک کوله پشتی بردارند و به دل کوه بزنند. دولت با تصمیمات و سیاستگذاری اشتباه، مردم را تبدیل به کولبر کرد و حالا که به دلیل بیکاری، تعداد کولبران از 20 هزار نفر به بیش از 100 هزار نفر رسیده، توانایی مهار این اوضاع را ندارد. باورش هم سخت است اما بخشی از کولبرانی که هر شب به دل کوه میزنند، از دهها و صدها کیلومتر آنسوتر به مریوان، سردشت و پیرانشهر میآیند. یکی از کولبران در کوه تته میگفت که تنها از روستایشان در حوالی سنندج، بیش از 400 کولبر به مرز میآید. جدا از خطرات جانی و جسمی برای کولبران، برخی از آنها برای اینکه بتوانند کول سنگینتری را حمل کنند، ناچار به مصرف ترامادول و یا مصرف موادمخدر دیگری نیز میشوند.
4- چه باید کرد؟ کولبری شغل نیست و رسمیت بخشیدن به آن، حاصلی جز تباه کردن عمر جوانانی که باید در خدمت پیشرفت کشور باشند، ندارد. اما این به معنای تشدید تدابیر نظامی و امنیتی در مرزها نیست. مشخص است که در کوتاه مدت با این غده متورم نمیتوان کاری کرد، زیرا افرادی که کولبری میکنند یا به این کار عادت کردهاند یا وارد باندهایی شدهاند و شبکههایی ایجاد شده که آنها بهسادگی نمیتوانند از این شبکهها بیرون بیایند. علاوهبر این آنها برای اشتغال، نیاز به آموزش و کسب تخصص دارند که کار یک شب و یک ماه نیست. دولت باید در گام نخست، با سازماندهی دقیق و درست مرزها و بازگشایی معابر مسدودشده، شرایط را به وضع سابق بازگرداند تا عبور و مرور غیرقانونی در مرزها به حداقل برسد. در کنار آن باید با تبعیض مثبت، بودجه و امکانات ویژه به مناطق مرزی بدهد و زمینه برای ایجاد اشتغال در این مناطق را فراهم کند. مشاهدات نگارنده در سردشت، پیرانشهر و مریوان نشان میدهد که این مناطق پتانسیلهای بینظیری برای خدمات توریسم و کشاورزی و حتی صنایع تبدیلی دارند. بهعنوان مثال چرا نباید از ظرفیت سردشت که در فاصله زمانی دو ساعت و ربع به سلیمانیه، دو ساعت و نیم به اربیل و دو ساعت و نیم به کرکوک است، بهره برد؟ این شهرستان در فاصله کمتر از سه ساعت، با جمعیت سه میلیون نفره اقلیم یعنی یکی از مصرفیترین مردم در غرب آسیا مواجه است. پیرانشهر نیز با طبیعتی بینظیر، درحالحاضر قطب عسل استان آذربایجانغربی است و اگر کمی دولت از کشاورزی و دامداری در این شهر حمایت کند، کمتر کسی است که به دنبال شغل پرخطری مثل کولبری برود. در مریوان نیز اوضاع متفاوت از سردشت و پیرانشهر نیست اما متاسفانه دولت بهدنبال بهرهبرداری از این ظرفیتها نیست.
5- از کولبری بسیار سخن گفته شده اما هیچکس از پشت پرده آن چیزی نمیگوید. عدممسئولیت پذیری دولتها، مردم بیپناه را در دام این باندها انداخته است. باندهایی که برای خود حریم تعریف کردهاند و حتی بر سر مسیر نیز به روی هم سلاح میکشند. تیرماه 98 در درگیری باند پیرانشهر، مهاباد و سردشت بر سر یک مسیر، سه نفر کشته شدند. حتی برخی از این باندها، برای گیر نیفتادن محمولهشان، دو نفر را جلوتر از کولبران میفرستند تا اگر در مسیر به ماموران مرزی برخورد کردند، آنها را به شهادت برسانند و محموله وارد کشور شود. شاید یک کولبر در هر کولی که از بارانداز به ایران میآورد، بین 400 هزار تومان تا یک میلیون تومان درآمد کسب کند اما دلالان محلی و کسانی که باند تشکیل دادهاند، درآمدهای چند ده میلیونی از این طریق کسب میکنند. این افراد همیشه در پشت کولبران پنهان شدهاند و نامی از آنها به میان نمیآید. برخی از همین افراد، صاحبان پاساژهای لوکس در بانه و چندین باب مغازه در بازار تهران هستند. دولت با سازماندهی مرز در کوتاه مدت و ایجاد اشتغال، میتواند مانع سوءاستفاده این افراد از وضع فعلی شود.
منبع:
1. روزی روزگاری کولبری / فرهیختگان
2. زخمی شدن پنج کولبر در پی تیراندازی به دستهای از کولبران در مرز بانه / ایران کاگر
3. با کولبری مقابله کنید، نه کولبران / توسعه ایران
4. تیراندازی به نان / روزنامه جهان صنعت
5. توییتر
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}