در پی توهین اخیر نشریه فرانسوی و امانوئل مکرون گفت این اقدام نشانه‌ای از آزادی بیان در فرانسه است! این گفته تا چه حد درست است؟
اما صحبت از تلرانس دینی یا روامداری یک شوخی است. آقای مکرون با آن وضعیت فرانسه در شنبه‎های اعتراض و سرکوب و به خون کشیدن خیابان‌های خود ژست مردم‌دوستی می‌گیرد و به لبنان می‌آید و به مثابه پدر مهربان صحبت می‎کند، اما تاریخی با پانصد سال خونریزی و جنگ و نژادپرستی مفرط دارد.آقای امانوئل مکرون در برابر این اعتراض که چرا در کشور شما ژورنالیست‌ها اجازه دارند بر مقدسات بتازند گفته است ما نمی‎توانیم از اصول اولیه فرانسوی‏ها تخطی کنیم و آزادی بیان جزء حقوق اولیه است و آزادی انتخاب هر دینی و انتقاد از هر دینی هم در زمره همین آزادی بیان است. گویا تصور آقای مکرون این است که مسلمانان و شهروندان جهان اسلام تاریخ کشور ایشان را نمی‎دانند. در همین فرانسه بر اساس قانون «گسو» هر نوع انکار توهم هولوکاست و ادعای کشتار جهانی یهودیان در جنگ جهانی دوم با زندان و جریمه همراه؛ اگر آزادی بیان وجود دارد چرا برای همه نیست و برای یهودیان استثنا قائل هستید؟ مکرون یادش رفته در کدام جهان دارد با ما صحبت می‏کند؛ در عصر ارتباطات که دسترسی به منابع و اسناد و تاریخ و سوابق کشورها خیلی راحت است. بر اساس منابع، اسناد و تاریخ، فرانسه یکی از نژادپرست‏ترین کشورهای تاریخ است و حداقل پانصد سال (البته منقطع) در دوران پیش از رنسانس تا امروز جنگ و خونریزی‏های بزرگی را تجربه کرده است. از دوران قرون وسطی می‏بینیم که فرانسوی‏ها بر این نژادپرستی تأکید ویژه داشتند. قبل از قرون وسطی یک قوم وحشی و بربر بودند به نام قوم «گل» که مورد تهاجم امپراتوری رم قرار می‏گیرند. گفتنی است، امپراتوری رم خیلی متمدن‌تر از قوم بربر بیابان‌نشین، صحرانشین یا جنگل‌نشین گل بوده است. آنها به شدت در برابر مدنیت ایستادگی کردند و با آنها می‏جنگند و معتقد هستند ما بربریت خود را به تمدن رم‏ ترجیح می‏دهیم. شاهد مثال آن هم امروز در فیلم‏ها و انیمیشن‎ها و محصولات فرانسوی وجود دارد. کاراکترهایی مانند آستریکس و اوبلیکس ناظر به همان دوره است. فرانسوی‎ها در آن دوران با تمدن در ستیز بودند و معتقد بودند نژاد آنها برتر است و تمدن را تحمل نمی‎کردند. این نگاه نژادپرستانه و تکبر نژادی تا امروز هم در فرانسوی‎ها هست.

فرانسه از جمله بزرگ‌ترین کشورهای استعمارگر بوده است. در قرن‌های 19 و 20 کشورهایی را اشغال می‏کنند و از سیطره تمدنی خود می‏گویند، دقیقاً چون خود را نژاد برتر می‌دانند. در همه ادوار تاریخی این اعتقاد را دارند. فرانسوی‌ها از نیمه قرن 19 تا نیمه قرن بیستم یک استعمارگر سفاک و خونریز بودند. از کبک کانادا تا جزایر هندوچین را با خونریزی به اشغال خود درآورده و هرجای کره زمین را که نگاه کنید، رد پای خونریزی و استعمار آنها هست.

رویارویی و برخورد فرانسه با مسلمانان در طول تاریخ چگونه بوده است؟
جالب است که اولین مواجهه فرانسوی‏ها با اسلام در سال 732 میلادی است؛ زمانی که «عبدالرحمان غافقی» سردار سپاه می‌خواست از روی رود رند عبور کند تا از شمال فرانسه به جنوب برود. در این حین فرانسوی‏های بدوی و وحشی که در تاریخ آمده لباس‌های رزم‌شان از پوست گرگ و خرس بود، به فرماندهی «شارل مارتل» یا همان شارل چکش در مقابل او می‌ایستند و با کشتن عبدالرحمن غافقی مانع از پیشروی او به شمال فرانسه می‏شوند. شارل مارتل امروز هم قهرمان آنهاست؛ چون مانع از تسلط مسلمانان بر همه سرزمین فرانسه شده است. واقعیت تاریخی این است که مسلمانان آندولس آن روز پیشرفته‏ترین تمدن اروپایی بودند و در زمانی که اروپا در جهل خرافه فرورفته بود، اینها به مبانی بسیار جدی علم دست یافته بودند. اینجا هم تنها به دلیل نژادپرستی جلوی تمدن و پیشرفت ایستادند. تا دو قرن بعد همچنان به شدت عقب مانده بودند تا جایی که نوه شارل مارتل که می‎شود اولین امپراتور بزرگ فرانسه و بنیانگذار امپراتوری مقدس در قرن نهم، وقتی از بلاد اسلامی برایش یک ساعت شماته‎دار به عنوان هدیه می‏فرستند، به تصور آنکه چون صدا می‎دهد و از آن زنگی به گوش می‎رسد، نکند در آن جن یا دیوی باشد دستور می‏دهد این دستگاه را نابود کنند. اینها تا چند قرن بعد همچنان در خرافه و عقب‌ماندگی هستند و فقط مفتخر به این هستند که نگذاشتند مسلمانان متمدن در جنوب فرانسه از رود رند بالاتر بیایند و تمدن را به آنها منتقل کنند.

من در آثار مربوط به انقلاب کبیر فرانسه هم مصادیق زیادی از خونریزی را دیدم، در این باره توضیح می‌دهید؟
بعد از انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 میلادی و خونریزی‏ها و کشتارها و حملاتی که به کلیسای خودشان کردند و قبل از آنکه پادشاه و ملکه را زندانی کنند یا دار بزنند، به کلیساها حمله کردند، کشیش‎های کاتولیک را دار زدند، به راهبه‏های کلیساها تجاوز و تعدی کردند و کلیساها را به اصطبل یا سالن‏های شرب خمر تبدیل کردند. خیلی از آدم‏هایی که نظرشان را بیان می کردند، سرشان را به گیوتین می‏سپردند. اصلاً آزادی بیان در انقلاب فرانسه دروغ و شوخی است. انقلابیون یکی پس از دیگری یکدیگر را گردن زدند تا اینکه به دیکتاتوری به نام «ناپلئون بناپارت» رسید که او هم مخالفان خود را تحمل نمی‏کرد. ناپلئون پس از آن میلیون‎ها کشتار داخلی از ابتدای قرن تا 1814 تازه هوس بلاد اسلامی کرد و بخشی از سپاهیان خود را به تصرف مصر، فلسطین و سوریه گماشت و سرزمین‏های اسلامی را با آتش توپ و کشتن هزاران مسلمان فتح کرد و علت آن را هم توضیح هم نداد. او میراث کهن مصر را با باستان‌شناسان همراه سپاهیان خود به تاراج برد.
 
فرانسه در جنگ‎های صلیبی هم خونریزی‌های زیادی داشته، درست است؟
ستون اصلی در جنگ‌های صلیبی همیشه نیروهای فرانسوی بودند. یک پاپ فرانسوی فتوای جنگ علیه مسلمانان را صادر کرد و یک مشت جنایتکار و زندانی خطرناک را به سمت سرزمین‏های اسلامی فرستادند و آن خونریزی‌ها را مرتکب شدند.طبق تابلوهایی که از آن دوران مانده، در برخی از شهرهای مسلمان آدم‌خواری هم کردند. نمونه دیگر اینکه برادرزاده ناپلئون بناپارت، ناپلئون سوم هوس کرد به الجزایر، مراکش و شمال آفریقا حمله کند. اینها از سال 1830 به بعد که الجزایر را اشغال کردند، سه نوبت عهدنامه صلح نوشتند و هر سه نوبت نقض عهد کردند.طی صد سال استعمار در الجزایر و در جنگ جهانی دوم، 45 هزار سرباز مستعمراتی الجزایری را به اجبار به جبهه جنگ جهانی اول آوردند و آنها را در راستای منافع خودشان قربانی کردند.

در جنگ جهانی دوم که فرانسه اشغال شد، ژنرال دوگل به الجزایری‏ها وعده داد که همکاری کنید تا کشور اشغال شده من را پس بگیریم و من به شما استقلال می‏دهم، اما برخلاف این عمل کرد و وقتی الجزایری‏ها در کنار سربازان فرانسوی جنگیدند و کشته شدند و گروهی مجروح شدند تا فرانسه آزاد شد، در هشت می 1945 وقتی یک پرچم الجزایر در شهر الجزیره بالا رفت، فرانسوی‏ها این را برنتابیدند و مردم را به گلوله بستند و ظرف دو هفته 45 هزار الجزایری را کشتند. تا این حد خائن هم هستند. «لوک فرانسوی»، حاکم فرانسوی الجزایر دستور داد تا مسجدی را ویران کرده و به کلیسای سنت فلیپ تبدیل کنند که در پی آن چهار هزار مسلمانان را هم کشتند. مجاهدین الجزایری از جبهه (اف ال ان) در سرزمین خودشان با آنها می‌جنگیدند که هزاران نفرشان سرشان با گیوتین قطع شد، سرهای اینها را به فرانسه بردند و با سر آنها موزه افتتاح کردند.

ما داریم از نژادپرست‌ترین یا یکی از نژادپرست‏ترین اقوام تاریخ صحبت می‌کنیم. آنها وقتی نسبت به رسول‌الله(ص) جسارت می‌کنند، می‌گویند باید تحمل داشته باشید و متوقف باشید و تلورانس دینی داشته باشید، ولی همین را برای خود بر نمی‏تابند. نه فقط با مسلمانان، بلکه در جنگ‏های سی و ساله کاتولیک و پروتستان و در جنگ‎های مذهبی در کشتار سنمارتلونی در همین کمون پاریس بسیاری از کشیش‎ها را گردن زدند، تلورانس در این تاریخ و نژاد نیست و شاهدش گورستان کاتاکومب پاریس است که طبق نقل خودشان بیش از پنج میلیون اسکلت و جمجمه قطع شده از بدن در آن آرشیو شده از دوره لوئی چهاردم تا ناپلئون که ناپلئون دستور داد آنجا را به شکل یک معبد با شکوه زینت کنند، در دوره‏ای در دیوارهای کمونار گورستان پرلاشز این استخوان‌ها و جمجمه‌ها را قرار دادند و تمام این تاریخ شامل کشتار، اسکلت، گیوتین و اعدام است. فرانسوی‎ها در داخل بسیار ناسیونالیست و نژادپرست هستند، اما در بیرون مرزهای خود و در کشورهای دیگر از تفکر انترناسیونال دفاع می‌کنند و دیگران را به جهان وطنی می‏خوانند.
 
خب به نظر شما در مقابل این هتک حرمت پاسخ مسلمانان باید چگونه باشد؟
احترام به ادیان مهم است. ممکن است هدف‌شان تحریک گروهی از گرایش‎های سلفی و تکفیری و وهابی برای مقابله به مثل و اعمال تروریستی مثل اعمال داعش است؛ چون رژیم صهیونیستی به آن نیاز دارد. نکته دوم اینکه عیسی(ع) از انبیاء اولوالعزم ماست و ما باید تأکید کنیم که از پیروان او هستیم و اینکه پیامبر خاتم که تمام‌کننده راه ناتمام عیسی است، مورد توهین قرار گرفته است. این توهین به همه بشریت است.
 
از منافع رژیم صهیونیستی هم سخن گفتید، در این باره بیشتر توضیح دهید.
فرانسه از حامیان اصلی این رژیم است؛ هم در شکل‌گیری و هم در کمک. در دوران ژنرال دوگل اولین نیروگاه هسته‏ای را برای این رژیم غاصب می‏سازند. نقل است که برخی سیاستمداران فرانسه گفتند آن شب آسوده خوابیدیم، چون این رژیم صاحب انرژی هسته‌ای شد. در جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی می‏آیند تا کانال سوئز را اشغال کنند. حالا هم که تاریخ مرگ این رژیم نزدیک است و درگیری‌های داخلی آن شدید شده، این فرانسه است که می‌آید تا با توهین ذهن مسلمانان را از قدس به سمت دیگری منحرف کند.

منبع: هفته نامه صبح صادق