جریان‌ شناسی تحریف

منظور از جریان‌شناسی تحریف، شناسایی و معرفی عوامل و بازیگران فعالِ مرتبط با تحریف واقعیت‌های مرتبط با ایران است. به نظر می‌رسد که در این زمینه باید از یک هرم سه ضلعی نام برد که اضلاع آن عبارت‌اند از دشمنان خارجی، اپوزیسیون خارج‌نشین و اپوزیسیون داخلی. در ادامه به معرفی و تشریح نقش هر یک از اینها می‌پردازیم.
 

دشمنان خارجی

باتوجه به اشتراک راهبردی تحریم و تحریف، طبیعی است که سردمدار اصلی جریان تحریف، همان جریانی باشد که عامل تحریم است. براین اساس، از دشمنان خارجی؛ یعنی نظام سلطه به رهبری آمریکا و شبکه همکار غربی و منطقه‌ای آن که تحت عنوان مثلث «غربی_عبری_عربی» از آنها یاد می‌شود، باید به عنوان رأس هرم تحریف واقعیت‌های مرتبط با ایران نام برد. سبب اصلیِ روی آوردن این ضلع محرِف به تحریف، باز در راستای همان تحریم‌هایی برمی‌گردد، که اینها علیه ملت ایران اعمال کرده‌اند.
 
در واقع، مثلث غربی_عبری_عربی به موازات تحریم، برای باورپذیری، افزایش شدت و دامنه تأثیرگذاری تحریم‌ها و همچنین، تحقق سهل‌تر و آسوده‌تر اهدافی که با اعمال جنایت تحریم به دنبال دستیابی به آن هستند، جریان تحریف واقعیت‌های مرتبط با ایران را هم راه‌اندازی کرده‌اند.

آنچه آنها در قالب تحریف درصدد آن هستند، همانا اعتبارزدایی از عوامل موجبه و ماندگاری انقلاب و نظام اسلامی است. به عبارت دیگر، اینان در تحریف درصدد هستند تا از ایدئولوژی نظام، ساختارها، کارگزاران انقلابی و سیاست‌های نظام، اعتبارزدایی کرده و تصویری تیره و تار از آینده‌ی کشور، با وجود حکمرانی نظام جمهوری اسلامی ایران ارائه دهند.

در توضیح باید گفت که فشار اقتصادی(تحریم)، فشار روانی(جنگ روانی _ رسانه‌ای) و فشار عملی(ایجاد آشوب) سه‌گانه‌ و مثلث رویارویی نظام سلطه با انقلاب اسلامی در شرایط کنونی است.(1)
 
در اجرایی کردن این راهبرد سه‌وجهی، نظام سلطه ابتدا با تشدید تحریم‌ها و فلج‌کننده کردن آنها تلاش کرد تا اقتصاد و معیشت مردم ایران را مورد هدف قرار دهد. سپس برای تشدید آثار جنگ اقتصادی خود و البته تشدید شکاف مردم با نظام، به جنگ رسانه‌ای علیه ایدئولوژی نظام، ساختارها، کارگزاران و سیاست‌ها(رفتارهای) آن متمرکز شد. نکته مهم در این زمینه آن است که آنچه در قالب این جنگ روانی رسانه‌ای دنبال می‌شود، چیزی جز تحریف نیست.
 
بنابراین، امروز، تحریف در کنار تحریم و تلاش برای ایجاد آشوب و ناامنی در داخل کشور، یکی از اضلاع مثلث رویارویی نظام سلطه با جمهوری اسلامی ایران است.
 
نکته دیگر در این زمینه، همان‌گونه که قبلاً نیز اشاره کرده‌ایم، پیاده کردن این نقشه یا شیوه؛ یعنی تحریف در رویارویی نظام سلطه با سایر کشورها بویژه شوروی سابق می‌باشد. در واقع، تحریف واقعیت‌های مرتبط با شوروی و تلاش برای بی‌اعتبارسازی ایده‌های کمونیستی یکی از شیوه‌های رویارویی نرم آمریکا با شوروی در دوران جنگ سرد بود که در کنار رویارویی‌های عملی و عینی، مورد توجه طرف آمریکایی قرار داشت. راهبردی که از آن تحت عنوان «پیروزی بدون جنگ» نام برده می‌شود.
 

ضد انقلاب خارج‌نشین

شامل همه‌ جریان‌ها و عواملی می‌شود که خود را در مقابل انقلاب و نظام اسلامی تعریف کرده و درصدد ضربه زدن به آن هستند. از جمله اینها می‌توان به سلطنت‌طلبان، منافقین، برخی بقایای خارج‌نشین گروه‌های چپ مارکسیستی و... اشاره کرد.
 
مسلم است که اینان علاوه بر داشتن سوابق جنایت و اقدامات ضدامنیتی؛ یعنی داشتن انگیزه‌های ذاتی لازم برای مقابله با نظام و مردم، تکمیل‌کننده‌ی بخشی از جورچین دشمنی نظام سلطه با انقلاب اسلامی در قالب جریان تحریف هستند.
 
سرمایه‌گذاری وسیع منافقین در حوزه‌ی رسانه‌ای و فضای مجازی و تلاش آنها برای سم‌پاشی روانی رسانه‌ای در ایران از طریق انتشار اخبار دروغ، جعلی، ارائه‌ تحلیل‌های غلط و... به خوبی گویای توجه و تمرکز آنها در این حوزه و در واقع، بازی‌گری آنها به عنوان ضلعی از جریان تحریف واقعیت‌های مرتبط با ایران است.
 

اپوزیسیون داخلی

ضلع سوم جریان تحریف که قاعده‌ی هرم این جریان محسوب می‌شود، همانا یک جریان خزنده فکری_فرهنگی در برخی رسانه‌ها و مطبوعات کشور و همچنین در میان برخی دانشگاهیان و روشنفکران است که اصطلاحاً در راستای «بین‌المللی و یا جهانی کردن» ایران و در واقع، به منظور هماهنگ‌سازی روندها و سیاست‌های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور با جریان‌های بین‌المللی تلاش می‌کنند و در این زمینه، حتی تطهیر رژیم شاه و تغییر باور به گذشته را به طور جدی مدنظر دارند.
 
در واقع، در حالی که لایه‌ی اول؛ یعنی نظام سلطه، سیاست‌گذار و بازیگرِ راهبردی برای تحریف واقعیت‌های کشور است، دو لایه‌ دیگر در حکم کارپرداز و «آلت فعل» آن عمل می‌کنند.
 
نکته‌ی مهم اینکه در لایه‌ سوم اشخاصی دیده می‌شوند که نه مزدور رسمی دشمن هستند و نه در زمره اپوزیسیون برانداز نظام قرار دارند، اما همان‌گونه می‌اندیشند که دشمن می‌خواهد. این افراد را نیز می‌توان در سه دسته جای داد؛ دسته اول کسانی هستند که به بزرگنمایی قدرت دشمن می‌پردازند و در واقع، مبلغ فکری و سیاسی ناتوانی در برابر غرب و به ویژه آمریکا هستند.
 
در دسته دوم کسانی قرار دارند که با شناخت خود از غرب و آمریکا، باور به مقابله در برابر آنها را از دست داده و یا نسبت به عواقب این راه بیمناک هستند. این افراد خود را به ظاهر دلسوز ایران و ملت دانسته اما در تشخیص راه به دلیل ترسی که در دل دارند، دچار اشتباه شده و یا با معادله هزینه و فایده، قائل به هزینه بالای ایستادگی و مقاومت و در مقابل هزینه اندک عقب‌نشینی و تعامل میباشند.
 
دسته سوم افرادی هستند که بعضاً سابقه انقلابی نیز داشته و به مرور زمان، با استحاله فکری تغییر رویه داده و به جای استکبارستیزی، آمریکا ستایی را پیشه کرده‌اند.(2)
 
نکته مهم در این زمینه آن است که ضلع سوم، اگرچه در قاعده‌ هرم تحریف قرار دارد، اما مهمترین و اثرگذارترین بخش جریان تحریف محسوب می‌شود؛ زیرا اینان کارپردازی تحریف در لایه‌های مختلف جامعه را برعهده دارند و حتی در مواقع و مواردی به عنوان چهره‌های موجه و مورد توجه جامعه، تریبون‌های رسمی را هم در اختیار دارند، اما آنچه که آنها تئوریزه می‌کنند، چیزی جز پیچیدن نسخه‌ای که دشمن در قبال نظام هدف‌گذاری کرده است، نیست.
 
شاید بتوان گفت که در تعیین مصداق برای این لایه‌ یا ضلع سوم، بیش از سایر عوامل، باید از برخی بقایای نهضت آزادی در داخل کشور، برخی اصلاح‌طلبان رادیکال و تا حدودی برخی از چپ‌های مارکسیستی نام برد.

پینوشت:
(1) بیانات مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، 14/03/1397
(2) حسین عبداللهی‌فر(1397)، «خیانت بن‌بست‌نمایی» در «بصیرت آی آر»