به گزارش راسخون؛ تاسیس و افزایش شبکه‌های فارسی‌زبان در دو دهه اخیر چشمگیر و تاثیرگذار بوده است. تغییر مناسبات و تعاریف تازه از رسانه و حتی وجود جنگ‌های رسانه‌ای باعث شده تا هر کشور یا فرهنگی برای محافظت از خود یا مقابله با کشورها و فرهنگ‌های دیگر توجه بیشتری به شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی بکند. استفاده از ماهواره‌ها برای پخش برنامه‌های تلویزیونی به دهه ۷۰ میلادی برمی‌گردد. فعالیت شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان در بیرون از قلمروی کشور نیز پدیده تازه‌ای نیست اما فعالیت این شبکه‌ها در سال‌های اخیر به‌لحاظ کمی و کیفی با رشد و گسترش چشمگیری همراه بوده و همین امر سبب اقبال مخاطبان فارسی‌زبان به این شبکه‌ها نیز شده است.

موج افزایش توجه مخاطبان به شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان به اواخر سال ۱۳۸۰ باز می‌گردد که با تاسیس شبکه‌های تلویزیونی سیاسی مانند «بی‌بی‌سی فارسی» و شبکه‌های سرگرمی جدید نظیر «فارسی‌وان» و «جم تی‌وی» آغاز شد. با توجه به این هدف‌گیری‌ها و با تکیه بر شرایط ایران پس از انتخابات ۸۸، شبکه «من و تو» در سال ۲۰۱۰، یعنی آبان ۱۳۸۹ برنامه خود را روی ماهواره فرستاد و با جهت‌گیری برنامه‌های تفریحی – سرگرمی، عملا در امتداد شبکه‌هایی چون «فارسی‌وان» ظهور یافت.
شبکه من و تو  در لندن توسط کیوان و مرجان عباسی راه‌اندازی شد. وجود تعداد زیادی از بهاییان در پشت و جلوی دوربین این شبکه شاید ما را درباره تامین‌کنندگان منابع مالی این شبکه هم به سرنخ‌های خوبی وصل کند.

این شبکه حتی در انتخاب اسمش هم با وسواس و دقت زیادی عمل کرده است و سعی در القای صمیمیت و همراهی با مخاطبان را دارد و اصرار و تبلیغ می‌کند که چیزهایی از این شبکه گفته و پخش می‌شود که مخاطبان می‌خواهند. شبکه من‌وتو با تکیه بر اتاق فکری قوی و منابع غیرشفاف و مبهم به دقت اتفاقات ایران را رصد می‌کند، اما نگاهی دقیق به برنامه‌های این شبکه نشان می‌دهد که شناخت عمیقی از مردم ایران ندارد و پافشاری عجیبی در نگه‌داشتن مردم در سطح و توجه به مسائل دم‌دستی دارد. مدیران این شبکه دست روی خلأ‌هایی گذاشته‌اند که سال‌ها دلسوزان نظام آنها را به صداوسیما متذکر می‌شدند و می‌شوند اما خبری از گوش شنوا نبوده و نیست. «من‌وتو» در 10 سال اخیر هرچند ظاهرا تمام سعی‌اش در پرکردن اوقات فراغت و سرگرمی مردم بوده اما در بزنگاه‌های اجتماعی و سیاسی آشکارا نشان داده که هدف مدیران و پشتیبانان مالی‌اش از تاسیس این شبکه چه بوده و قرار است چه نقشی را ایفا کنند. اما این تمام ماجرا نیست و قرار نیست صرفا از دوربین سیاست به شبکه من‌وتو نگاه کنیم. شاید مهم‌ترین هدف از تاسیس این شبکه را بتوان تغییر سبک زندگی مردم با تکیه بر همراهی ظاهری و توجه به خواسته‌های آنها و صبوری مدیران من‌وتو در رسیدن به آن عنوان کرد. اما واقعیت این است که بخشی از دیده شدن برنامه‌های «من‌وتو» به دلیل برخی محدودیت‌های داخلی است و بخش عمده‌ای هم به سبب بی‌توجهی به اثرگذاری رسانه و نبود خلاقیت در رسانه‌های ملی داخلی است. اگر من‌وتو با تکیه بر چند برنامه توانسته مخاطبان زیادی را جذب خود کند اما نگاهی گذرا به اتفاقات 10 سال اخیر در تلویزیون نشان می‌دهد که هرگاه یک سریال یا برنامه جذابی در داخل پخش شده است آمار بینندگان این شبکه به‌شدت کاهش پیدا کرده است.


کیوان و مرجان عباسی کیستند؟

 

این شبکه تلویزیونی در ۲۸ اکتبر سال ۲۰۱۰ در لندن توسط کیوان و مرجان عباسی راه‌اندازی شد. «کیوان عباسی» مدیر ارشد شبکه فارسی زبان Manoto می باشد. وی متولد مارس 1971 مصادف با اسفند 1349 در سیدنی استرالیا است. پدرش «فریبرز عباسی» از بهائیان بنام ایرانی و مادرش «تهمینه برزگر» از کارکنان وقت سفارت رژیم پهلوی در کانبرا، پایتخت استرالیا بوده است. کیوان عباسی فرزند دوم عباسی بزرگ است که مالکیت و مدیریت تلویزیون پارس در امریکا و Hostlertv در کانادا را بر عهده داشت و پیش از این ۶ سال در امریکا در تلوزیونی‌های مبتذل لس آنجلسی به عنوان حسابدار و مشاور تبلیغاتی فعالیت کرده است. کیوان عباسی به همراه خانواده در سالهای نوجوانی به انگلستان مهاجرت کردند و پس از تحصیل و کار در این کشور شهروندی این کشور را کسب کرده است.

مرجان عباسی، همسر کیوان عباسی مدیر نیروی منابع انسانی این مجموعه است. بر خلاف برخی نوشته‌ها که این دو را خواهر و برادر میدانند، آنها در سال ۲۰۰۱ در لندن با هم آشنا شدند و ازدواج کردند.

در داخل مجموعه، کیوان عباسی مسئولیت ارتباط با تهیه کنندگان و مجریان را بر عهده دارد و امور اجرایی را مدیریت میکند و مرجان عباسی در اتاق خود در تمام طول روز برنامه‌های تلویزیون و صفحه‌های فیس بوک را چک میکند و گزارش تهیه می‌کند. همچنین استخدام نیروی انسانی در این مجموعه با نظر و تایید مرجان عباسی صورت می‌گیرد، به گونه‌ای که بسیاری از افرادی که ارتباط فامیلی یا دوستانه‌ای با او دارند هم اکنون بی‌هیچ تجربه و تخصص قبلی در این مجموعه مشغول به کار هستند که در این مورد در آینده بیشتر خواهیم نوشت.

تلویزیون من و تو اولین تجربه کاری کیوان و مرجان عباسی نیست، تجربه مدیریتی آنها در بحث رسانه به شبکه ماهواره‌ای «ببین تی.وی» برمی‌گردد که در واقع اولین شبکه تلویزیون اینترنتی فارسی زبان بوده است و در مقایسه با تلویزیون من و تو از بعد منابع مالی یک دست گرمی ساده و کم هزینه تلقی می‌شود. ببین تی وی که با مجموعه‌ای ۶ تا ۱۰ نفره اداره می‌شده است محل آموزش دست‌اندر کارهای اصلی تلویزیون من و تو یعنی رها اعتمادی، تیام بصیر و سیاوش حبیی است.
 

نگرش مذهبی، سیاسی و مدیریتی کیوان و مرجان عباسی

اگر فردی به عنوان یک مجری، تهیه کننده یا کارگردان به این مجموعه مراجعه کند و درخواست کار نمایید، اولین چیزی که از او سوال خواهد شد عقاید سیاسی و مذهبی اش است. چنانچه کوچک ترین شکی برای کیوان و مرجان عباسی باشد که تعلق خاطری به دین اسلام یا نظام جمهوری اسلامی دارد بدون هیچ تردیدی درخواست کار رد خواهد شد. اما کافی است که متقاضی کار در گفت و گوی خود مجله‌ها و فیلم‌های دهه ۴۰ و ۵۰ را نماد روشنفکری و فرهنگ ناب ایرانی بداند و به طور کلی مذهب را نماد خرافه پرستی و عقب ماندگی بداند، در این صورت شانس او برای گرفتن شغلی هر چند پایین در این مجموعه بالا می‌رود.

مدیریت تلویزیون من و تو به شدت به کارکنان خود و اطرافیان شان بی اعتماد هستند، کم ترین اطلاعات ممکن را در مورد برنامه‌ها و اهداف شان با مجریان و تهیه کنندگان در میان می‌گذارند وحتی با وجود این که تعداد بسیاری ایرانی در لندن زندگی میکنند برای مسابقه‌ای مانند اکادمی گوگوش خودشان در میان تماشاچیان می‌نشینند و در کادر دوربین قرار میگیرند این در حالی است که در حالت عادی از جلوی دوربین قرار گرفتن فراری هستند !!
 

تکیه بر سرگرمی، موسیقی و طنز

 

اصلا نیازی به تفکر و اندیشیدن ندارد. برنامه‌هایی مانند «آکادمی موسیقی گوگوش»، «بفرمایید شام»، «شعر یادت نره» و... اساسا ساخته شدند تا مخاطب را سرگرم کنند و اوج مطالبه از آنها رای دادن به شرکت‌کنندگان باشد و اوج زحمت مخاطب هم، دلهره انتخاب شدن یا نشدن این خواننده یا آن شرکت‌کننده باشد. این شبکه در سال‌هایی به شکار مخاطبان ایرانی آمد که شکاف‌های عمیق اجتماعی و سیاسی در بدنه اجتماع ایران شکل گرفت ضمن اینکه افت جایگاه صداوسیما بین مخاطبان ایرانی مزید بر مانورهای شبکه‌های این‌چنینی شد. سرگرمی و تفریح نیازهایی است که باید در رسانه‌ها به آنها توجه شود و تجربه نشان داده که هرگاه به این دو توجه شده موفقیت‌های چشمگیری به وجود آمده است. اگر در حوزه موسیقی و در تلویزیون خودمان نمی‌شود برنامه‌های مشابه شبکه‌های ماهواره‌ای ساخت، اما در حوزه طنز و سرگرمی، دست تلویزیون باز است و میدان عمل گسترده. فراموش نمی‌کنیم زمانی تلویزیون خودمان با ساختن برنامه‌هایی مانند «جُنگ هفته»، «ساعت خوش» و «مسابقه هفته» توانست میلیون‌ها مخاطب را در دوران جنگ و مشکلات پس از آن پای تلویزیون بنشاند و موفق عمل کند. شبکه من‌وتو فرم یا ساختار تازه‌ای به مردم نداده و نمی‌دهد و تنها تغییراتی در فرم برنامه‌های موفق تلویزیونی دنیا داده است و البته که دست روی محدودیت‌ها یا کمبودهایی می‌گذارد که در داخل ایران یا نمی‌شود یا نمی‌خواهند آن را برطرف کنند. متاسفانه موفق‌ترین مستندهای من‌وتو از آرشیو صداوسیما بیرون آمده و می‌آید و هیچ‌گاه کسی پاسخ محکمی به چرایی این اتفاق نداد.

تصاویری که سال‌ها در ایران بودند و خاک می‌خوردند اما در من‌وتو دیده شدند و حتی باعث شدند که توجه به مستندسازی و شبکه مستند در داخل ایران هم بیشتر شود! القای اینکه هر چه مخاطب می‌خواهد از من‌وتو پخش می‌شود، ترفند دیگری است که برای جذب مخاطب از آن استفاده می‌شود. ادعای بزرگی که موارد نقض آن در سال‌های اخیر کم نبودند. قطعا هر رسانه‌ای اهداف خودش و حامیان مالی‌اش را دنبال می‌کند و من‌وتو هم از این قاعده مستثنی نیست.


ضرورت تفریح

 

به این دو مثال دقت کنیم. در دهه 70 دو برنامه در تلویزیون و شبکه 2 تهیه و پخش شد؛ «ساعت خوش» و «جُنگ 39». برنامه‌هایی که از جایی کپی نشده بودند و نیروهایی را معرفی کرد که تا الان هم منبع تغذیه سینما و تلویزیون و حتی شبکه‌های خارج از کشور شده‌اند و محبوب و پول‌ساز هم هستند. گفته می‌شود کسی که کپی می‌کند در بهترین حالت یک گام عقب است. تجربه چهار دهه اخیر نشان می‌دهد هرگاه صداوسیما روی پای خودش ایستاده و چشم‌بسته برنامه‌های موفق دیگران را کپی نکرده و به داشته‌های خودش توجه و اعتماد کرده موفق بوده است. مهران مدیری، رضاعطاران، سعید آقاخانی، حمید لولایی، بیژن بنفشه‌خواه، مهران غفوریان و... حاصل اعتماد به برنامه‌هایی مانند ساعت خوش و جنگ 39 بود. هرچند در زمان خودش، حاشیه‌های بسیاری گریبان آنها را گرفت. «خندوانه»، «دورهمی»، «عصرجدید» و... با تمام شباهت‌هایشان به برنامه‌های دیگر در راستای همین توجه به تفریح بوده است اما صراحتا می‌بینیم که کافی نیست. دیگر دهه 70 نیست که یک برنامه هفتگی بتواند بار یک شبکه را به دوش بکشد. صداوسیما باید یک بار برای همیشه تکلیفش را با تفریح و سرگرمی روشن کند و سهم آن را هم بپردازد. تفریح و سرگرمی همان ابزاری است که من‌وتو آن را به‌کار می‌برد تا مخاطب را جذب کند و پس از آن در یک برنامه یک ساعته مانند «اتاق خبر» حرف اصلی و مهمش را بزند. نکته‌ای که خلافش را در تلویزیون خودمان می‌بینیم. به‌عنوان مثال همین الان تلویزیون را روشن کنید. احتمالا دو نفر روبه‌روی دوربین نشسته‌اند و برای ما حرف می‌زنند. سهم تفریح مردم از صداوسیما کم است و شاید یکی از دلایل مهم رفتن به سمت شبکه‌های ماهواره‌ای همین باشد.

شاید بد نباشد که یک بار دیگر به صحبت‌های شهید بهشتی در کتاب «موسیقی و تفریح از دیدگاه اسلام» توجه کنیم که بر این تاکید داشتند که تفریح ازجمله نیازهای اصیل زندگی انسان است: «... تا آنجا که من در اسلام در زمینه این مساله مطالعه کرده‌ام ـ البته هنوز مطالعات به آن حد نصاب دلخواه نرسیده، گرچه از مطالعات معمولی خیلی وسیع‌تر است ـ اصولا تفریح یکی از نیازهای زندگی انسان است. یعنی نه‌فقط به‌عنوان تجدید قوا، بلکه اصولا به‌عنوان یکی از نیازهای اصلی مطرح است. ملاحظه کنید، انسان غذا می‌خورد. هدف از خوردن غذا از نظر طبیعت این است که بدل ما یتحلل باشد؛ یعنی آن مقدار از کالری و انرژی که بدن مصرف کرده مجددا از راه خوردن غذا تولید شود. این یک نیاز طبیعی است که هدفش تامین قوای تحلیل رفته است؛ اما یک نیاز طبیعی است نه ارادی. تفریح برای انسان‌ها یک چنین حالتی دارد؛ یک نیاز طبیعی است نه یک نیاز ارادی یعنی انسان خودبه‌خود احساس می‌کند وقتی در زندگی آبش به‌جا باشد، نانش به‌جا باشد، کارش به‌جا باشد، خانه‌اش به‌جا باشد، زن و فرزندش به‌جا باشد و همه اینها به‌جا باشد، اصولا به یک نوع تفریح نیز نیاز دارد. تفریح حاجتی است از حاجات زندگی. خدای آفریدگار طبیعت و نظام طبیعت خواسته است آدمی با احساس احتیاج به تفریح همواره نشاط زنده ماندن و زندگی کردن داشته باشد. بنابراین می‌خواهم این مساله را جدی‌تر و اصیل‌تر تلقی کنید. اصولا تفریح یکی از نیازهای طبیعی بشر است و یک نظام اجتماعی و مکتب زندگی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکری کند. چه کسی می‌تواند درباره اسلام بگوید، اسلام دین غم و اندوه و گریه و زاری و بی‌نشاطی است.»
 

تطهیر پهلوی

 

وقتی مدتی قبل رها اعتمادی، یکی از مجریان قدیمی شبکه «من و تو» با مدیران شبکه بر سر مسائل مختلف اعم از تهیه برنامه، سانسور در شبکه و مسائل مالی اختلاف پیدا کرد، در وب شخصی خود مساله‌ای را گفت که خیلی‌ها از آن اطلاع داشتند اما هیچ‌وقت رسمی نشده بود و آن هم حمایت‌های مالی فرح پهلوی از شبکه من و تو بود. این نکته مهم، قطعه آخر پازلی بود که نشان می‌داد چرا شبکه من و تو با توسل به گفت‌وگوها و مستندها اصرار به تطهیر حکومت پهلوی دارد. تطهیر پهلوی با تکیه بر بی‌اطلاعی نسل‌های تازه از اتفاقات آن‌زمان و با سه هدف پاکسازی و استحاله رژیم پهلوی از جنایاتش، تقدیس سلطنت و ظهور و بروز نوعی اباحه‌گری فرهنگی که در آن مقطع وجود داشت و اوج آن ‌هم در جشن‌های ۲۵۰۰ ساله بود، صورت می‌گیرد؛ فرح پهلوی باید هم از این شبکه حمایت مادی و معنوی کند. «من و تو» درباره پهلوی همه‌چیز را نمی‌گوید و گاه حتی آشکارا دروغ می‌گوید. دروغ‌هایی که هدف اصلی آنها نوجوانان و جوانانی هستند که منبع دقیق و درستی برای شناخت دوران پهلوی ندارند و بیشتر استنادشان روی شنیده‌هاست. آش آنقدر شور شد که نشریه آمریکایی «فارن‌پالیسی» سه سال پیش با انتشار یادداشتی به بررسی تلاش شبکه‌های ماهواره‌ای همچون «بی‌بی‌سی» و «من و تو» برای تطهیر چهره حکومت پهلوی، پرداخت. فارن‌پالیسی نوشته بود که شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان با ساخت برنامه‌های متعدد تلاش دارند به جوانان ایرانی که دوران پیش از انقلاب را تجربه نکرده‌اند، القا کنند که شاه، مرد بزرگی بود و زمان پهلوی، دوره‌ای عالی و آرام بوده است. تولیدکنندگان و سرمایه‌گذاران این شبکه‌ها از طیف‌های سیاسی مختلفی بودند اما نقطه مشترک همه آنها مخالفت با جمهوری اسلامی به‌عنوان یک هویت سیاسی بود. شبکه‌های ماهواره‌ای اخبار و برنامه‌های سرگرمی را با شیبی به‌سوی فرهنگ و خواسته‌های ایران زمان پهلوی تولید می‌کنند. پایگاهی که به‌صورت ویژه این رویکرد را رهبری و مخاطبان زیادی را جمع کرد، «من و تو» بوده که با برنامه‌های خود تلاش کرده احساسات مثبت نسبت به سلطنت‌طلبی را برانگیزد. من و تو با پخش فیلم‌های آرشیوی، فیلم‌های مستند و عکس‌ها، تصویر موردنظر خود از ایران قبل از انقلاب را در ذهن مخاطبان حک می‌کند.
 

منبع بودجه عظیم شبکه من‌وتو از کجاست؟

ژورنال ایرانیان کانادا در گزارشی به بررسی هزینه‌ها و درآمد این شبکه پرداخته است؛ آخرین گزارش مالی شرکت "شبکه تلویزیونی مرجان" یا  Marjan Television Network Limited مالک کانال تلویزیونی "من و تو" برای سال مالی منتهی به سپتامبر ۲۰۱۸ چند ماه پیش در سایت ثبت شرکت های انگلیس منتشر شد.

بررسی آخرین گزارش مالی شبکه من و تو نشان می دهد که هزینه های این شرکت در سال مالی اخیر تقریبا ۲۰ برابر درآمد آن و در سال قبل از آن ۱۹ برابر درآمد آن بوده است.

مجموع هزینه های عملیاتی شرکت در طی سه سال مالی از مرز ۵۳ میلیون پوند گذشته است حال آنکه مجموع درآمدهای سه سال گذشته آن به زحمت به ۲.۵ میلیون پوند می رسد.

درآمد سال مالی اخیر شرکت (که مشخصا از طریق تبلیغات حاصل می شود) حتی کاهش قابل ملاحظه ۱۶ درصدی نسبت به سال قبل از آن داشته است.

برخلاف وضعیت سالهای قبل، ترازنامه شرکت در سال مالی اخیر نشان دهنده بدهی ۲۵ میلیون پوندی در مقابل ۴.۷ میلیون پوند دارایی ثابت و ۴.۴ میلیون پوند دارایی های جاری است. بخش اعظم این بدهی ۲۵ میلیون پوندی (یعنی حدود ۹۴ درصد آن) بدهی به سهامداران و مدیران است.

سهامداران شرکت مالک شبکه من و تو تا پایان ماه سپتامبر ۲۰۱۸ حدود ۱۱۹ میلیون پوند (۹۵ میلیون پوند سهام و مابقی به صورت قرض) به این موسسه تزریق کرده اند که ۱۱۱ میلیون پوند آن (یعنی ۹۴ درصد آن) تاکنون به ضرر انباشته تبدیل شده است.

عجیب است که علیرغم عملکرد مالی فوق العاده ضعیف در سالهای متوالی، کماکان در آخرین پاراگرافهای گزارش استراتژیک هیات مدیره (که به امضای تنها عضو هیات مدیره کیوان عباسی رسیده است) این عبارات آمده که مدیران معتقدند شرکت با هیچ عدم اطمینان عمده ای مواجه نیست و منابع کافی برای ادامه فعالیت عملیاتی در آینده را دارد.

به زبان ساده، سهامداران کماکان آماده تزریق سخاوتمندانه سرمایه هستند. خرج کردن برای هدفی که بر اساس عملکرد مالی این شرکت نمی تواند هدف اقتصادی باشد.

شرکت "شبکه تلویزیونی مرجان" زیرمجموعه بی واسطه شرکت هولدینگ مرجان (Marjan Holding Limited) است و بطور غیرمستقیم توسط شرکت Castle Hill Nominees Limited کنترل می شود.

هر دو این شرکتها در جزیره نیمه خودمختار "Isle of Man" در دریای ایرلند ثبت شده اند. این جزیره تابع بریتانیا است ولی از جمله بهشتهای مالیاتی محسوب می شود. تاسیس شرکت های Nominees در بهشت های مالیاتی، روال معمول برای پنهان کردن هویت سهامداران و سرمایه گذاران حقیقی است.

مدیران کانال تلویزیونی من و تو تا امروز درباره هویت سرمایه گذاران این شبکه و منابع مالی آن اطلاع رسانی نکرده اند.


واکنش کاربران

 


 

 


 

 

 


منبع:
1. مشرق نیوز/ شبکه «من و تو» ستاد پهلوی با پول ملکه
2. تابناک/ پشت پرده تلویزیون «من و تو» +عکس
3. 55 آنلاین/ مدیر شبکه بهایی Manoto کیست؟
4. مشرق نیوز/ منبع بودجه عظیم شبکه من‌وتو از کجاست؟
توییتر
** درج توییت های کاربران توییتر نشان از تایید یا رد آنها نیست و صرفا برای آگاهی مخاطبین درج می شود.