معین رضیئی: دقیقا 9 سال از شهادت سردار ‌حسن طهرانی‌مقدم پدر صنعت موشکی ایران می‌گذرد. شهیدی که آرزویش نابودی ظلم به مصداق رژیم صهیونیستی بود و حاصل عملکردش طی 3 دهه علاوه‌بر ایجاد بازدارندگی و تامین امنیت ایران، برقراری توازن قوا در منطقه‌ای است که آمریکا و متحدانش آن را جولانگاه خود می‌دانستند. امروز که در آستانه نهمین سالگرد شهادت دانشمند برجسته‌مان این واژه‌ها بر سطور کاغذ می‌نشینند قدرت موشکی ایران یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های ایجاد امنیت برای جمهوری اسلامی است، چنانکه در سالیان اخیر از بمباران مواضع داعش در دیرالزور گرفته تا هدف قرار دادن مواضع گروهک تروریستی حزب دموکرات کردستان و البته بمباران پایگاه آمریکایی عین‌الاسد، هرگاه قصد داشتیم پاسخی قاطع و بازدارنده به دشمنان بدهیم از این توانمندی استراتژیک بهره برده‌ایم و طبعا هربار هم که نتیجه گرفته‌ایم آن را مدیون مجاهدت‌های حاج‌حسن و همکارانش بوده‌ایم.

این مهم اما درحالی رخ داد که در ابتدای حضور وی در یگان موشکی‌ سپاه در ابتدای دهه 60، ما حتی توانایی پرتاب موشک را هم نداشتیم و توپخانه‌های ایران مواضع عراقی‌ها را نهایتا تا 50 کیلومتر آن طرف‌تر نشانه می‌گرفت. در آن شرایط و دقیقا مصادف با ایامی که صدام کم آورده بود و حمله موشکی به تاسیسات، شهرها و مناطق مسکونی را گزینه شکستن ایران می‌دانست، فرماندهان نظامی ایران به فکر پاسخ افتادند و به‌دنبال راهی که صدام را از حمله به مناطق مسکونی و خانه‌های مردم بی‌دفاع بازدارد. آن روزها در واکنش به بمباران شهرها، مردم در نماز جمعه شعار موشک جواب موشک را می‌دادند اما خب ایران موشکی برای مقابله به مثل نداشت و هیچ کشوری هم به‌دلیل تحریم‌ها حاضر نبود به ما این سلاح را بفروشد.

بالاخره بعد از کلی تلاش ایران توانست تعداد محدودی موشک از لیبی آن هم به‌صورت مخفی بخرد آن هم به این شرط که صفر تا صد پرتاب و راه‌اندازی موشک‌ها به دست مستشاران این کشور باشد. به موازات مذاکرات برای خرید موشک از لیبی در آبان 63 قرار شد تعداد محدودی از نیروهای زبده توپخانه سپاه برای آموزش‌های موشکی و آشنایی با موشک‌های اسکاد بی و فراگ 7 به سوریه بروند. سرپرست این ‌نیروها حسن طهرانی‌مقدم، فرمانده پشتیبانی‌کننده‌ آتش‌های خمپاره‌ای سپاه بود. آموزش‌ها قرار بود 6 ماه طول بکشد اما عزم راسخ و انگیزه‌ بالای نیروهای ایرانی برای یادگیری آن را به سه ماه تقلیل داد. چندی بعد با بالاگرفتن موشک‌باران شهرها توسط بعثی‌ها، حضرت امام(ره) عراق را تهدید به اقدام متقابل کردند. بلافاصله این تهدید امام(ره) با موشک‌های خریداری شده از لیبی عملی شد و اولین موشک شلیک شده از ایران به پالایشگاه کرکوک برخورد کرد. آن روزها عراقی‌ها که مطمئن بودند هیچ کشوری به ایران سلاح نمی‌فروشد اعلام کردند پالایشگاه طی یک عملیات خرابکارانه به‌وسیله بمب‌گذاری هواداران کرد جمهوری‌اسلامی منفجر شده است.

در رد این ادعا اما ایرانی‌ها بلافاصله دومین موشک خود را به قلب بغداد و ساختمان ۱۸ طبقه بانک رافدین شلیک کردند همین اتفاق هم باعث شد شرایط قدری تغییر کند و عراقی‌ها به اصطلاح حساب کار دست‌شان بیاید. در همین اثنی اما اتفاق ناخوشایند دیگری رخ داد. تازه داشت بعد از این پرتاب معادلات جنگ تغییر می‌کرد که لیبی اعلام کرد دیگر حاضر به همکاری مستشاری با ایران نیست. با رفتن مستشاران لیبی وقت آن رسیده ‌بود که حسن طهرانی‌مقدم و نیروهای تازه بازگشته‌‌اش از سوریه شخصا وارد عمل شوند. آنها برای پرتاب سومین موشک راهی کرمانشاه شدند.

تجربه‌ اول برای پرتاب بسیار پر ریسک بود و اگر این موشک در جای دیگری به جز هدف اصلی خود برخورد می‌کرد می‌توانست تبعات منفی زیادی برای جمهوری اسلامی ایجاد کند. اما حسن طهرانی‌مقدم معتقد بود ما نیستیم که موشک‌ها را شلیک می‌کنیم بلکه خداست که این کار را می‌کند. همرزمانش می‌گویند با پوست و گوشت و استخوان اعتقاد داشت که «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى». شلیک انجام شد و همان هم شد اولین تجربه موفقیت‌آمیز تیم تمام ایرانی. بلافاصله پس از این پرتاب رادیو بی‌بی‌سی اعلام کرد موشک ایرانی باشگاه افسران عراق را هدف قرار داده و ۲۰۰ نفر  کشته شده‌اند. از آن پس ضربات موشکی ایران به عراق تا پایان جنگ 87 بار دیگر ادامه پیدا کرد تا آنکه ماه‌های آخر جنگ عراقی‌ها در برابر اراده‌ یگان توپخانه‌ای سپاه تسلیم شده و قدری از حمله موشکی به شهرها اجتناب کردند.

جنگ سال ۶۷ تمام شد اما جهاد حسن طهرانی‌مقدم برای تحقق نابودی اسرائیل ادامه داشت. او باید موشک‌هایی متناسب با آرمان‌هایش می‌ساخت. تجربه تحریم‌های تسلیحاتی در دفاع مقدس اثبات می‌کرد ما برای افزایش بازدارندگی کشور از هرگونه تهدید و تهاجم باید به‌سمت خودکفایی در صنایع نظامی و موشکی برویم. به همین دلیل بلافاصله یگان موشکی سپاه در سال 68 تبدیل به فرماندهی موشکی شد و حسن طهرانی‌مقدم و یارانش کار تحقیقات بر روی ساخت موشک‌های سوخت جامد و مایع را به موازات هم پیش بردند. جهاد علمی آنها برای نخستین مرتبه با ساخت موشک شهاب‌1 که نسخه‌ کپی اسکاد بی بود در اوایل دهه 70 به بار نشست.

شهاب‌1 اولین قدم بود اما هنوز تا تحقق رویای ساخت موشک‌های دوربرد با هدف دفع خطر اسرائیل فاصله داشت، اما خب تحقق این رویا زیاد طول نکشید. تلاش شبانه روزی حاج‌حسن و دوستانش زمان تحقق آرمان‌ها را کاهش داده بود. با فرا رسیدن پاییز 77 بیش از یک دهه تلاش‌ طاقت فرسای سردار با ساخت موشک دوربرد شهاب 3 به نتیجه رسید و حالا ما می‌توانستیم درصورت نیاز از مرزهای غربی کشور، دشمن صهیونیستی خود را مورد هدف قرار دهیم. این هم اما پایان کار نبود. حاج‌حسن فرمان جدیدی گرفته بود و باید مثل همیشه آن را محقق می‌کرد. وقت آن رسیده بود که علاوه‌بر برد، روی دقت موشک‌ها هم کار شود.

اوایل خطای موشک‌ها تا هزار متر هم می‌رسید و از این نقطه همه بسیج شدند تا نقطه‌زن بسازند. ابتدای کار خطای موشک‌ها به 100 تا 200 متر رسید اما باز هم این عدد راضی‌کننده‌ نبود و باید خطای موشک‌ها کاهش می‌یافت. حاج‌حسن و تیم تحقیقاتی‌اش چند ماه فرصت خواستند و توانستند تنها طی 6 ماه خطای موشک‌ها را به زیر 10 متر برسانند، اتفاقی که شبیه معجزه بود و هیچ‌کس آن را باور نمی‌کرد، وقتی تست‌ها با موفقیت انجام شد همه باور کردند که چه شاهکاری صورت گرفته است آن هم برای موشک‌های برد بلند! چندی بعد حاج‌حسن به دقت‌های دقیق‌تری هم رسید و بعد از آن تمام توان و تلاش خود را روی نوع سوخت و ترکیبات آن گذاشت و نهایتا توانست با مجموعه‌ای از دستاوردهای صنعتی که همگی در مرزهای علمی دنیا بودند ایران را از حالتی کاملا وابسته به خودکفایی کامل برساند.

وقتی در آبان 87 از موشک سجیل رونمایی شد روزنامه «شروق» نوشت: «زمانی که مقامات ایرانی آزمایش موفقیت‌آمیز موشک عاشورا (سجیل) را اعلام کردند در واشنگتن و تل‌آویو بلوایی به پا شد مبنی‌بر اینکه موشک جدید ایران از لحاظ تکنولوژی قادر است به هر هدف آمریکایی در شرق اروپا و هر هدف صهیونیستی برخورد و در محل برخورد ویرانی گسترده‌ای ایجاد کند.»

ثمره این مجاهدت‌ها اما تنها برای جمهوری اسلامی ایران نبود، چراکه یکی از مولفه‌های مدیریت جهادی شهید طهرانی‌مقدم که مبتنی‌بر آرمان‌های انقلاب اسلامی است نگاه راهبردی و فرامرزی او به مساله‌ مقاومت بود. نگاهی که باعث شد تا موشک‌های ایرانی نقش تعیین‌کننده‌ای در پیروزی محور مقاومت در دو دهه‌ اخیر برابر مثلث عبری، عربی غربی داشته باشد؛ آن زمان که بخشی از جنوب لبنان تحت اشغال ارتش رژیم صهیونیستی بود و رزمندگان حزب‌الله با سلاح‌های سبک در برابر ارتش این رژیم مقاومت می‌کردند حاج‌حسن می‌گفت، حیف است حزب‌الله دستش از سلاح موشکی خالی باشد. او می‌دانست و ایمان داشت اگر مقاومت به سلاح موشکی دسترسی پیداکند، رژیم صهیونیستی قطعا فراری خواهد شد. سرنوشتی که برای این رژیم با تجهیز محور مقاومت در جنگ 33 روزه به موشک‌های کوتاه‌برد و میان‌برد اتفاق افتاد.

درباره نقش حسن طهرانی‌مقدم در پیروزی‌های محور مقاومت در منطقه همین جمله‌ سیدحسن نصرالله کافی است «اگر ما در جنگ 33‌روزه موفق شدیم به کمک موشک‌های ساخته شده توسط ایشان بود. هر زن شیعه‌ای که با امنیت در خیابان‌های لبنان قدم می‌زند مدیون حاج‌حسن و برکت امثال حاج‌حسن طهرانی‌مقدم‌ است.»

اثر تلاش‌های طهرانی‌مقدم بر مقاومت منطقه اما پس از شهادتش هم ادامه پیدا کرد. درست یک سال پس از شهادت این شهید در جنگ 8 روزه غزه آن‌چیزی که رژیم صهیونیستی را به شکست کشاند راکت‌های ایرانی فجر 5 بود، راکت‌هایی که فناوری آن سال‌های قبل به نیروهای مقاومت فلسطینی منتقل شده بود. در اعتراف به این نقش اثرگذار عبدالباری عطوان، روزنامه‌نگار مشهور عرب در پایگاه خبری رای‌الیوم نوشت: «ایران همان کشوری بود که مقاومت فلسطین را با تجربه ساخت موشک همراهی کرد و آن را قادر ساخت صاحب موشک‌هایی شود که بتواند، تل‌آویو، نتانیا،  ایلات و دیمونا را مورد هدف قرار دهد و حدود 4 میلیون اسرائیلی را به پناهگاه بکشاند.» افزون بر این کمک به تجهیز مقاومت به موشک‌های ضدزره لیزری کورنیت مانع از ورود تانک‌های رژیم صهیونیستی به عمق نوار غزه شد.

سخن به درازا رفت، هرچند هرچه از حاج‌حسن بگوییم کم است. 9 سال از شهادت حسن طهرانی‌مقدم می‌گذرد و این روزها که کشور از امنیت کامل برخوردار است و هر گونه تهدیدی با سیلی سخت موشک‌های دقیق و قدرتمند ایرانی پاسخ داده می‌شود بیشتر از همیشه اهمیت کاری که شهیدحسن طهرانی‌مقدم و همکارانش انجام داده است معلوم و محسوس می‌شود. حاج‌حسن روحت شاد و راهت پر رهرو باد.


چگونه ایران توانست مرزهای اقتدار خود را 2 هزار کیلومتر دورتر از مرزهای جغرافیایی ترسیم کند؟

بازدارندگی، بالستیک‌های قدرتمند و تحریم تسلیحاتی

جمهوری اسلامی ایران در یک دهه اخیر، تحولات بزرگی را در حوزه‌های مختلف نظامی در سطح منطقه و جهان رقم زده است و امروزه بسیاری از مراکز ارزیابی‌کننده و اندیشکده‌های معتبر جهانی و حتی شخصیت‌های شناخته‌شده‌ نظامی به این امر اذعان دارند.
اما شاید مهم‌ترین و پرآوازه‌ترین تسلیحات نظامی ایران را بتوان موشک‌های بالستیک دانست. در این گزارش به موشک‌های بالستیکی می‌پردازیم که در دوران تحریم تسلیحاتی توسط ایران تولید، رونمایی و عملیاتی شده‌اند.
 

موشک بالستیک خرمشهر

مدرن‌ترین و مهلک‌ترین موشک بالستیک 2 هزار کیلومتری و بردبلند ایرانی، موشکی است که به‌نام خرمشهر ساخته شده و تاکنون دو نسخه از آن رونمایی شده است. این موشک اولین بار در 31 شهریور ماه سال 1396 یعنی حدود 7 سال پس از اعمال تحریم‌های تسلیحاتی رونمایی شد. آنچه در سال 96 رونمایی شده بود، درواقع نسخه اول از این موشک مهلک بود که دارای کلاهک 1800 کیلوگرمی بوده و موشک بدون باله به حساب می‌آمد.

اما آنچه این موشک را به نسبت سایر موشک‌های بالستیک دوربرد و حتی موشک‌های بالستیک دیگر ایرانی (کوتاه‌برد و میان‌برد) متمایز می‌کند، فناوری مدرن به‌کاررفته در سرجنگی این موشک است. موشک بالستیک دوربرد خرمشهر درواقع اولین موشک ایرانی است که از سرجنگی چندگانه بهره می‌برد، به این معنا که موشک در سرجنگی خودش 3 سرجنگی دارد که وزن هرکدام چیزی حدود 600 کیلوگرم است و وقتی موشک به بالای سر یک هدف پهن‌شده و فاصله‌دار می‌رسد، سرهای جنگی از کلاهک موشک جدا شده و هر کدام به‌سوی یک موضع یا هدف روانه می‌شوند.

نکته بسیار مهم در این بین، این است که هر 3 سرجنگی رهاشده، قابلیت هدایت داشته و تا رسیدن به هدف می‌توان آنها را هدایت کرد و این یعنی محصولی هراس‌آور برای دشمن. موشک خرمشهر 1 درواقع از نظر سرجنگی از همه‌ موشک‌های بالستیک ایرانی سنگین‌تر است که این می‌تواند دو معنی دیگر نیز به همراه داشته باشد؛ اول اینکه احتمالا یک موتور جدید سوخت مایع در موشک خرمشهر به‌ کار رفته است تا بتواند افزایش وزن موجود را تحمل کند، چیزی که در تصاویر تست این موشک نیز براساس مواد احتراق‌یافته خروجی از نازل موشک، به وضوح قابل مشاهده است.

دوم اینکه، احتمالا در ساخت موشک خرمشهر 1، به نسبت سایر موشک‌ها از یک طراحی جدیدتر با استفاده از محصولات جدید در بدنه و سوخت بهره برده شده است.  در عین حال، خرمشهر از بالک‌های پایدارساز در انتهای بدنه بهره نمی‌برد و این یعنی سازندگان آن به فکر این بوده‌اند که موشک بتواند از بازتابش امواج راداری و دیده شدن توسط رادارها (چه فراافق‌نگر و چه رهگیر) مصون بماند. در ازای آن، به‌منظور هدایت و کنترل دقیق‌تر موشک خرمشهر، از فناوری تغییر بردار رانش جدیدی بهره برده شده است.

تغییر بردار رانش به این معناست که بالک‌هایی در خروجی نازل موشک (خروجی پیشران) قرار داده می‌شود و رایانه پرواز با استفاده از فرامین صادرشده، می‌تواند با تغییر جهت این بالک‌ها که به معنای تغییر جهت گازهای احتراق‌یافته ناشی از اشتعال سوخت موشک است، پرتابه را هدایت و کنترل کند. پیش از موشک خرمشهر، فناوری تغییر بردار رانش، در تعدادی از موشک‌های خانواده شهاب به‌خصوص موشک‌های قدر یا حتی عماد و شهاب 3، به کار رفته بود اما آنچه مسلم است، اینکه حذف کامل بالک‌های پایدارساز پیش از این صرفا در موشک بالستیک میان‌برد قیام 1 به کار گرفته شده بود.

موشک قیام 1، محصول تیم طراحی و مهندسی موشکی سپاه پاسداران به فرماندهی شهید حسن طهرانی‌مقدم بود که سال 89 به ثمر نشست. شهید حسن طهرانی‌مقدم همان زمان اعلام کرده بود که این موشک مخصوص زدن پایگاه‌های آمریکا در سطح منطقه ساخته شده است. موشک قیام با «برد 800 کیلومتر» و استفاده از لانچرهای متحرک خودرویی، ویژگی‌های یک موشک مناسب را داشت اما باید ویژگی‌های دیگری هم داشته باشد که بتواند از دید رادارهای مستقر در پایگاه‌های آمریکا در منطقه بگریزد، لذا این موشک بدون بال طراحی شد تا از انعکاس امواج راداری جلوگیری شود.

چندی بعد از رونمایی از موشک بالستیک خرمشهر 1، نسخه جدیدتری از این موشک رونمایی شد که خرمشهر 2 نام داشت. موشک خرمشهر 2 که تقریبا هیچ اطلاعاتی از آن منتشر نشده، همانند برادر کوچک‌ترش، یک موشک بالستیک سوخت‌مایع است اما در سرجنگی با خرمشهر 1 تفاوت‌هایی دارد. در طراحی موشک خرمشهر 1 از سرجنگی چندگانه (3 سرجنگی 600 کیلوگرمی) استفاده شده بود اما در موشک بالستیک خرمشهر 2، طبق تصاویر منتشره از یک سرجنگی با قابلیت هدایت پایانی مسیر استفاده شده است. هنوز وزن سرجنگی یا قابلیت‌های موشک خرمشهر 2 اعلام نشده است.
   

موشک بالستیک عماد

حدود 5 سال پس از اعمال تحریم‌های تسلیحاتی، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از یک فروند موشک بالستیک جدید تحت نام عماد رونمایی کرد. عماد درواقع اولین بالستیک دوربرد ایرانی بود که به سرجنگی هدایت پایانی مسیر مجهز شده بود و از این حیث، در رده‌ بهترین موشک‌های دوربرد ایرانی قرار گرفت. عماد، یک موشک بالستیک و سوخت مایع بود که می‌توانست با سرجنگی هدایت‌شونده خودش، اهداف را از فاصله 1700 کیلومتری با دقت بالا هدف قرار دهد.  این موشک درواقع یک نسخه جدید از موشک‌های کلاس قدر بود، با این تفاوت که از فناوری سرهای جداشونده و هدایت‌پذیر مخروطی بهره می‌برد. وب‌سایت روزنامه «جروزالم پست» رژیم‌صهیونیستی همان زمان با انتشار تحلیلی از آزمایش موفقیت‌آمیز موشک دوربرد عماد نوشت تولید این موشک ازسوی نیروهای نظامی ایران، نمادی از توانمندی و پیشرفت فناوری نظامی ایران است.

یوزی رابین مدیر اسبق برنامه موشکی رژیم‌صهیونیستی هم پس از رونمایی از موشک عماد گفته بود: «عماد نشانگر جهشی بزرگ در بحث دقت است؛ این موشک در دماغه خود مجهز به سامانه هدایت و کنترل پیشرفته‌ای است.» وبگاه امور دفاعی، موشکی رژیم‌صهیونیستی نیز در گزارشی با اشاره به ساخت موشک عماد از سوی ایران، تاکید کرده بود موشک «عماد» قابلیت پیشی‌گرفتن بر سامانه دفاع موشکی و پدافندی پیکان ۳ اسرائیل را دارد. موشک بالستیک عماد، 5 سال بعد از آغاز تحریم‌های تسلیحاتی و چندی پس از امضای توافق هسته‌ای میان ایران و 1+5 رونمایی شد.
 

موشک حاج‌قاسم

موشک بالستیک شهید قاسم سلیمانی در شهریور‌ماه سال 1399 و حدود 10 سال پس از اعمال تحریم‌های تسلیحاتی توسط وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح رونمایی شد. این موشک را می‌توان بهترین موشک تاکتیکی ایران دانست که با توجه به برد 1400 کیلومتری‌اش، می‌توان با استفاده از آن، تمام مناطق سرزمین‌های اشغالی را از شرق کشور هدف قرار داد. موشک حاج‌قاسم با وزن حدود 7 تُنی و سرجنگی 500 کیلوگرمی، یک موشک تاکتیکی و زاویه‌پرتاب است که با سرعت خیره‌کننده 12 ماخ در فضا حرکت کرده و می‌تواند با سرعت بالای 5 ماخ به هدف اصابت کند.

نکته قابل توجه درباره این موشک، آن است که موشک حاج‌قاسم درواقع در برد، هم‌رده‌ موشک قدر S است ولی ویژگی‌های بسیار قابل توجهی به نسبت این عضو از خانواده موشک‌های قدر دارد. اول اینکه، موشک حاج‌قاسم 7 تن وزن دارد اما وزن موشک قدر S حدود 15 تن است؛ این یعنی در جنس بدنه و تجهیزات داخلی موشک، تقریبا یک انقلاب صورت گرفته و وزارت دفاع توانسته وزن موشک حاج‌قاسم را تقریبا نصف کند. دوم اینکه، موشک حاج‌قاسم 11 متر طول دارد اما طول موشک قدر S حدود 15 متر است، یعنی چیزی حدود 4 متر بیشتر از موشک حاج‌قاسم.

این دو نکته به معنای آن است که موشک حاج‌قاسم از نظر وزن، ‌سبک‌تر و از نظر طول، کوچک‌تر از موشک‌ هم‌رده خودش (از نظر برد) است که نشان از عزم جمهوری اسلامی ایران برای تولید موشک‌های رادارگریز، پرسرعت و کوچک‌تر دارد.  قاعدتا، موشکی با سرعت موشک حاج‌قاسم که از سوخت جامد بهره می‌برد را نمی‌توان اصولا با موشکی مثل قدر S که سوخت مایع است، مقایسه کرد و از همه مهم‌تر اینکه، موشک حاج‌قاسم یک موشک تاکتیکی با قابلیت استقرار و شلیک‌سریع به حساب می‌آید اما به نسبت موشک قدر S که یک موشک سوخت‌مایع است و همچنین به نسبت سایر بالستیک‌های میان برد یا حتی بالستیک‌های دوربرد، ویژگی‌ قابل توجهی است. این موارد، همگی به معنای آن هستند که موشک حاج‌قاسم شانس به‌مراتب بیشتری برای رسیدن به هدف دارد.
   

موشک بالستیک ذوالفقار

موشک بالستیک ذوالفقار یکی از مشهورترین موشک‌های خانواده فاتح است. این موشک با برد 700 کیلومتری خودش، در رده موشک‌های کوتاه‌برد تاکتیکی ایران به شمار می‌آید. ذوالفقار یکی از بهترین محصولات موشکی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است که با سوخت جامد مرکب و سرجنگی جداشونده با قابلیت هدایت پایانی مسیر، می‌تواند اهداف را به دقت مورد اصابت قرار دهد. این موشک تاکنون دو بار در عملیات‌های برون مرزی مشارکت داشته و عملکرد درخشانی از خود به‌جای گذاشته است؛ ذوالفقار، اولین بار در عملیات لیله‌القدرکه در پی جنایت تروریست‌های داعش در حمله به ساختمان اداری مجلس و حرم مطهر امام راحل در سال 96 صورت گرفت، استفاده شد و با دقت توانست اهدافی را در دیرالزور سوریه هدف قرار دهد.

این موشک در دومین ماموریت برون‌مرزی‌اش، در عملیات ضربت محرم که در پی جنایت حمله به رژه نیروهای مسلح در اهواز (سال 97) صورت گرفت، مقر سرکردگان این جنایت در شرق فرات در کشور سوریه را هدف قرار داد. موشک ذوالفقار، در سال 1395 یعنی حدودا 6 سال پس از اعمال تحریم‌های تسلیحاتی رونمایی شد.
 

خانواده موشک‌های فاتح

خانواده موشک‌های فاتح یکی از مشهورترین خانواده‌های موشکی در جهان هستند؛ بنیانگذار این خانواده موشکی را می‌توان شهید والامقام حسن طهرانی‌مقدم دانست که توانست با تیم موشکی‌اش از راکت‌های زلزال، موشک بالستیکی با قابلیت سرجنگی جدا شونده و هدایت پایانی مسیر بسازد. اولین محصول از این خانواده موشکی، اوایل دهه 80 شمسی با رونمایی از موشک بالستیک فاتح 110 –A پا به عرصه گذاشت و آخرین عضو این خانواده هم، تاکنون موشک‌ بالستیک حاج‌قاسم و موشک بالستیک ضدکشتی ذوالفقار بصیر است. جالب است بدانید این خانواده موشکی 14 عضو دارد که قریب به اتفاق اعضای این خانواده در دوران اعمال تحریم‌های تسلیحاتی تولید و رونمایی شده‌اند.

دست برتر ایران در منطقه

همه‌چیز به یک دستور بازمی‌گردد، آنجایی که فرمانده معظم کل قوا دستور جدا شدن پدافند هوایی از نیروی هوایی ارتش را صادر کردند و قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) در دهم شهریورماه ۱۳۸۷ با ساختاری جدید و متفاوت سازماندهی و تقویت شد و ماموریت یافت نسبت به دفاع از هوا و فضای کشور به‌صورت فعالانه و مستقل عمل کند. این ساختار جدید توانست نقش بسزایی در قدرت‌گرفتن پدافند هوایی داشته باشد و سازماندهی جدیدی میان ساختارهای پدافندی ایجاد کند.

با بسترسازی‌های انجام‌شده و راه‌اندازی شبکه یکپارچه پدافند هوایی، جمهوری اسلامی ایران با به‌کارگیری تجهیزات و تسلیحات قدیمی خودش، دست به کار شد و شبکه یکپارچه پدافند هوایی را تجهیز کرد اما تجربه نیروهای مسلح در زمینه پدافند هوایی بسیار اندک بود و طبعا، ساخت و تجهیز این نیرو با توجه به اعمال تحریم‌های تسلیحاتی در اواخر دهه 80 شمسی، کار را دشوارتر کرده بود. در آن دوره و پیش از آغاز تحریم‌های تسلیحاتی، پدافند هوایی صرفا با یک‌سری تجهیزات راداری قدیمی و سیستم‌های پدافندی ضعیف، از آسمان کشور دفاع می‌کرد و این نقص مشهود بود. شاید اگر بخواهیم بهترین سامانه‌های موجود در آن دوره را به شمارش درآوریم، فقط می‌توان به تور‌ام 1 (سامانه موشکی کوتاه‌برد و ارتفاع پایین خریداری‌شده از روسیه)، سامانه موشکی اس 200 (سامانه موشکی برد بلند و ارتفاع بالای خریداری‌شده از روسیه) و یک‌سری رادارهای قدیمی ساخت کشور روسیه ازجمله رادار پی12 و البته نسخه‌ ایرانی‌اش یعنی رادار مطلع‌الفجر 1 اشاره کرد.

البته ناگفته نماند که بحث ارتقای سامانه‌های موشکی بسیار قدیمی هاگ هم در دستورکار قرار گرفته و کشورمان توانسته بود موشک‌های شاهین و شلمچه را به‌جای موشک‌های قدیمی این سامانه، به‌کار گیرد اما این سامانه‌ هم نمی‌توانست در دفاع همه‌جانبه از آسمان کشورمان موثر واقع شود. تحریم‌ها که آغاز شد، شاید کم بودند کسانی که فکر می‌کردند زمانی که ایران از تحریم تسلیحاتی خارج می‌شود، یک کشور قدرتمند در حوزه پدافند هوایی خواهد بود.
 

صیاد؛ شکارچی سرشناس

اولین تلاش‌های ایرانی در حوزه پدافند هوایی و ساخت موشک پدافندی را می‌توان توسعه موشک‌های پدافندی HQ-2 ساخت کشور چین دانست؛ کشورمان در اولین گام‌ها تلاش کرد این موشک‌ها را مهندسی معکوس کرده و نسخه‌ای جدید از این موشک پدافندی را بسازد، البته پیش از این و در سال 69، موشک‌های پدافندی اچ کیو 2 توسط تیم‌های موشکی ایران توسعه یافته و با تغییر ماموریت به موشک‌های زمین به زمین تندر 69 تبدیل شده بودند اما کار در حوزه پدافند به‌مراتب سخت‌تر بود. با این وجود، تلاش‌ها به ثمر نشست و اولین محصول از خانواده موشک‌های پدافندی صیاد از ارتقای موشک‌های چینی HQ-2 با نام صیاد 1 تولید شد.

وزارت دفاع به صیاد 1 بسنده نکرد و فعالیت در زمینه توسعه موشک‌های صیاد را با قدرت ادامه داد تا اینکه در سال 90 زمزمه‌هایی از تولید موشک صیاد 2 شنیده شد و دو سال بعد یعنی حدود 5 سال پس از آغاز تحریم‌های تسلیحاتی (سال 92)، رسما موشک صیاد 2 توسط وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح رونمایی شد. صیاد 2 تقریبا هیچ شباهتی به موشک صیاد 1 نداشت، بلکه بیشتر به موشک‌های آمریکایی نظیر RIM-66 یا همان استاندارد شبیه بود. این موشک از نظر برد، تقریبا 2 برابر موشک صیاد 1 برد داشت و می‌توانست اهداف را در ارتفاع و برد متوسط هدف قرار دهد. نکته قابل توجه درباره موشک صیاد 2 این است که این موشک از سامانه هدایت ترکیبی برخوردار بوده و امکان ردیابی خودکار و مستقل را هم دارد و بر همین مبنا شاید بتوان گفت صیاد 2 جزو اولین موشک‌های پدافندی ایرانی است که به این فناوری مجهز می‌شود.

با تحویل انبوه این موشک در قالب سامانه‌های مختلف پدافندی و تحویل آن به قرارگاه/نیروی پدافند هوایی ارتش، عملا فعالیت در زمینه توسعه این موشک متوقف نشد و وزارت دفاع دو محصول دیگر از این موشک‌ها را رونمایی کرد که دومین محصول آن، دنیا را حیرت‌زده کرد. اولین گام بعد از تولید موشک صیاد 2، تولید موشکی در همان قد و قواره اما با برد و ارتفاع درگیری بیشتر بود لذا طراحی موشک صیاد 3 هدف‌گذاری شد و وزارت دفاع خیلی سریع این پروژه را به اتمام رساند و عملا 4 سال بعد از رونمایی از موشک صیاد 2 یعنی در شهریورماه سال 96، انبوهی از موشک‌های برد بلند و ارتفاع بالای صیاد 3 توسط وزارت دفاع به نیروی پدافند هوایی تحویل داده شد.

اما شاید بتوان مشهورترین و بهترین عضو از خانواده موشک‌های صیاد را موشک صیاد 4 دانست. این موشک با برد حدود 220 کیلومتری و امکان درگیری با اهداف در ارتفاع 27 کیلومتری، از هدایت تغییر بردار رانش (TVC) بهره می‌‌برد. در حوزه پدافند هوایی با توجه به حساسیت‌های بسیار بالا و سختی کار، استفاده از فناوری تغییر بردار رانش، به‌راحتی استفاده از همین فناوری در موشک‌های بالستیک نیست، چراکه درمورد یک موشک پدافندی، پرتابه باید با یک هدف در حال پرواز که مرتبا در حال تغییر مسیر و فرار از چنگ موشک است، مقابله کند، حال اینکه درمورد موشک بالستیک، موشک قرار است روی سر یک هدف ثابت فرود بیاید. موشک صیاد 4 اولین محصول پدافندی ایران است که از فناوری مدرن و به‌روزی مانند تغییر بردار رانش برای هدایت و کنترل موشک بهره می‌برد و البته عمودپرتاب هم است. این موشک از یک سامانه موشکی مدرن ساخت ایران به نام باور 373 شلیک می‌شود.
 

سپاه دست‌به‌کار می‌شود...

اما بخشی از توان پدافندی ایران دراختیار سپاه بوده و ماموریت‌های زیادی هم به این نهاد واگذار شده است. یگان پدافند هوایی سپاه پاسداران اگرچه ذیل نیروی هوافضا تعریف می‌شود اما درمجموع از قرارگاه مرکزی پدافند هوایی خاتم‌الانبیا(ع) تبعیت می‌کند و درواقع یگان‌های پدافندی سپاه نیز عضو شبکه یکپارچه پدافند هوایی هستند. اولین تلاش‌های سپاه در زمینه تولید موشک‌های پدافندی را می‌توان تولید سامانه موشکی رعد دانست. این سامانه موشکی که با موشک‌های طائر به نمایش گذاشته شد، می‌توانست اهداف را در برد 50 کیلومتری هدف قرار دهد. هر آتشبار از سامانه موشکی رعد از سه فروند موشک طائر بهره می‌برد که با کمک رادارهای رهگیر و ردگیر، اهداف را در ارتفاع متوسط هدف قرار می‌دهد.

اما سپاه کار تحقیقاتی روی این سامانه‌ها را ادامه داد و موفق شد با استفاده از توان تکنولوژیک متخصصان ایرانی، در سال 1393 و در جریان بازدید فرمانده معظم کل قوا از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه، اولین نسخه از سامانه‌های موشکی سوم خرداد و طبس را به نمایش بگذارد. این سامانه‌ها به‌مرور در سالیان بعد ارتقا پیدا کرده و با موشک‌های جدیدی ازجمله صیاد 2 و نسل‌های جدیدتری از موشک‌های طائر، توسعه یافتند.  شاید بتوان مشهورترین سامانه موشکی ساخت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را سامانه موشکی سوم خرداد دانست؛ همان سامانه‌ای که بعدها و در سال 1398 با موشک بومی طائر توانست پهپاد متجاوز MQ-4C متعلق به ارتش آمریکا را در حوالی تنگه هرمز ساقط کند.
 

وزارت دفاع؛ ارائه محصولات جدید در دوران تحریم

اما وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح نیز در دوران تحریم، توانست بدون کمک خارجی، تولیدات زیادی در حوزه پدافندی ارائه کند که مهم‌ترین محصول این وزارتخانه یا بهتر بگوییم مهم‌ترین محصول پدافندی ایران قطعا سامانه موشکی باور 373 است. این سامانه از 3 رادار معراج 4 (رادار کشف اولیه)، رادار کشف هدف و رادار ردگیری بهره می‌‌برد و عملا هر گردان از سامانه موشکی باور 373 از دو آتشبار تشکیل شده و هر آتشبار نیز می‌تواند 12 موشک شلیک کند. هر سه رادار این سامانه موشکی مدرن، ارائه فازی بوده و با استفاده از سیستم عمودپرتاب موشک‌ها، سامانه می‌تواند اهداف را در هر جهتی و در برد بیش از 220 کیلومتری، سرنگون کند. سلاح مورد استفاده در این سامانه موشکی، صیاد 4 است.

غیر از باور 373، مشهورترین سامانه موشکی پدافندی که وزارت دفاع تولید انبوه کرده و دراختیار یگان‌های پدافندی کشورمان قرار داده، سامانه موشکی 15 خرداد است. این سامانه درواقع یک ترکیب هوشمندانه از موشک‌های ارتفاع و برد متوسط با موشک‌های ارتفاع و برد بلند است؛ درواقع، هر کاربری که از این سامانه موشکی استفاده می‌کند، خودش انتخاب می‌کند که در چه فاصله‌ای و با چه موشکی هدف را سرنگون کند. اگر هدف متخاصم، در ارتفاع و برد متوسط باشد، از موشک‌های صیاد 2 لود شده روی سامانه بهره گرفته می‌شود و اگر هدف متخاصم در ارتفاع و برد بلند باشد، کاربر می‌تواند از موشک‌های ارتفاع بالا و برد بلند صیاد 3 برای سرنگونی هدف بهره بگیرد. این سامانه موشکی که حدود 9 سال پس از آغاز تحریم‌های تسلیحاتی رونمایی شد، از رادارهای کنترل آتش و ردگیری ارائه فازی بهره می‌برد.
 

توانمندتر از همیشه با رادارهای ایرانی

اما کار به همین جا ختم نمی‌شود و وزارت دفاع، سپاه پاسداران و نیروی پدافند هوایی همزمان فعالیت وسیعی را برای طراحی و تولید طیف وسیعی از رادارها را نیز آغاز می‌کنند و بر پایه همین تلاش‌ها، زنجیره متنوعی از رادارها توسط متخصصان داخلی طراحی و تولید می‌شود و درواقع، محصولات راداری ایران به‌خصوص در حوزه رادارهای شناسایی و ردگیری، در دوران تحریم‌های تسلیحاتی طراحی و تولید شده‌اند. به‌عنوان مثال، رادارهای خانواده نجم، قدیر، عصر، حافظ، مصباح، بشیر، کاوش، مراقب، کیهان، فتح، رادار آتش‌یاب بشرا، خلیج‌فارس، مطلع‌الفجر 3، افق و... همگی در دوران تحریم‌های تسلیحاتی طراحی و تولید شده‌اند و امروزه وظیفه حراست از آسمان کشور در قالب سامانه‌های پدافندی یا رادارهای شناسایی را برعهده دارند. تلاش‌های متخصصان صنعت دفاعی کشورمان برای طراحی و تولید محصولات جدید پدافندی همچنان ادامه دارد و قاعدتا خودکفایی کشورمان در حوزه پدافند هوایی با برداشته شدن تحریم‌های تسلیحاتی دچار خلل نخواهد شد.

توانمندی‌های نظامی ایران در مقایسه با کشورهای منطقه چه شرایطی دارد؟

خودکفایـی یا وابستگی؟

در عصر حاضر مهم‌ترین بحث‌ها در همه‌ محافل نظامی و حتی بعضا سیاسی درخصوص توانمندی‌های دفاعی، براساس بودجه دفاعی کشورها شکل می‌گیرد و این مبنایی برای ارزیابی بسیاری از روندها و فرآیندها در حوزه نظامی به شمار می‌آید. در دنیا نهادهای مختلفی برای ارزیابی میزان بودجه نظامی کشورها وجود دارد که در این میان موسسه صلح استکهلم یا همان سیپری (sipri) یکی از معتبرترین و مشهورترین این نهادهاست که سالانه ارزیابی‌های زیادی از میزان هزینه‌کرد کشورها در حوزه نظامی را منتشر می‌کند. براساس گزارش موسسه صلح استکهلم، در سال ۲۰۱۹ تمامی کشورهای جهان درمجموع 1.9 تریلیون دلار به هزینه‌های نظامی اختصاص داده‌اند که این رقم به نسبت سال ۲۰۱۸ حدود 3.6 درصد افزایش را نشان می‌دهد.

جالب است بدانید ارزیابی بودجه نظامی کشورهای مختلف در سال 2019 نشان می‌دهد که برای اولین‌بار در طول تاریخ، ‌دو کشور آسیایی با افزایش بودجه قابل‌توجه، به ترتیب در رده‌های دوم و سوم عنوان دارنده بیشترین بودجه نظامی در جهان را کسب کرده‌اند. دولت چین در سال 2019 با ۲۶۱میلیارد دلار و جهش 5.1 درصدی بودجه نظامی‌اش در این سال به نسبت سال قبل، در رتبه دوم دارنده بیشترین بودجه نظامی در جهان قرار گرفته و کشور هند نیز با 71.1 میلیارد دلار و جهش 6.8 درصدی در رتبه سوم قرار گرفته است.

بسیاری از کشورها تنش نظامی میان چین، هند و پاکستان را عامل اصلی افزایش بودجه نظامی کشورهای این منطقه می‌دانند اما در عین حال، کشور چین اعلام کرده که قصد دارد با آمریکا در حوزه نظامی رقابت کند و احتمالا از همین منظر است که بودجه نظامی خود را به‌طور قابل‌توجهی افزایش داده است. نگاهی کلی به میزان تخصیص بودجه نظامی در کشورهای مختلف، نشان می‌دهد پنج کشور آمریکا، چین، هند، روسیه و عربستان سعودی، حدود 60 درصد از کل بودجه نظامی دنیا را به خود اختصاص داده‌اند و این به معنای آن است که یک رقابت تسلیحاتی میان این پنج کشور وجود دارد.
 

فهرست 10 کشور دارنده بیشترین بودجه نظامی در سطح جهان – 2019

آمریکا– 732 میلیارد دلار
چین– 261 میلیارد دلار
هند– 71 میلیارد دلار
روسیه– 65 میلیارد دلار
عربستان سعودی-61 میلیارد دلار
فرانسه– 50 میلیارد دلار
آلمان – 49 میلیارد دلار
انگلیس – 48 میلیارد دلار
ژاپن – 47 میلیارد دلار
کره‌جنوبی – 43 میلیارد دلار
همانطور که می‌بینید، جمهوری اسلامی ایران از نظر بودجه نظامی در سطح 10 کشور اول دنیا نیست اما قاعدتا می‌توان پیش‌بینی کرد که کشورمان به همراه تعداد دیگری از کشورهای منطقه و جهان جزء 25 کشور اول دنیاست.
 

تخصیص بودجه نظامی؛ تولید یا خرید؟

در ارزیابی بودجه نظامی کشورهای مختلف این مساله همواره مطرح بوده که این میزان از بودجه نظامی صرف چه چیزی خواهد شد؛ آیا قرار است آن کشور این بودجه را صرف خرید تسلیحات کند؟ یا قرار است صرف بودجه عمرانی نیروهای مسلح یا تولید تسلیحات نظامی کند؟
در یک نگاه کلی به سطح منطقه خودمان، می‌توان این سوالات را به راحتی پاسخ داد. در سطح منطقه کشورهای ایران، عربستان، امارات متحده عربی به‌عنوان رقبای دیرینه مطرح هستند و همیشه در ارزیابی بودجه‌های نظامی، مورد توجه محافل مختلف بوده‌اند. همان‌طور که در بخش اول این گزارش خواندید، عربستان سعودی در سال 2019 در سطح منطقه اولین، در سطح آسیا سومین و در سطح جهان، پنجمین کشور دارنده بیشترین بودجه نظامی است. در سطح منطقه هم، امارات و ایران جزء کشورهای متوسط قرار دارند. حالا سوال این است که آیا این میزان از بودجه نظامی در سه کشور ایران، ‌عربستان و امارات، صرف چه چیزی شده است و در کدام کشور، هزینه‌کردهای نظامی بیشتر موجب افزایش قدرت نظامی شده است.
 

عربستان‌سعودی

عربستان‌سعودی به‌عنوان دارنده پنجمین بودجه نظامی جهان (61 میلیارد دلار) هزینه بسیار کلانی را در حوزه نظامی انجام داده و البته این روند هزینه‌کردهای سرسام‌آور نظامی، مربوط به امسال یا سال گذشته نیست بلکه سالیان درازی است که عربستان جزء چند کشور اول جهان در حوزه اختصاص بودجه نظامی قرار دارد.

نگاهی به داشته‌های عربستان در حوزه‌های مختلف اما نشان می‌دهد این کشور یک واردکننده بزرگ تسلیحات و تجهیزات نظامی بوده تا یک تولید‌کننده یا حتی صادرکننده تسلیحات نظامی.  به‌عنوان مثال در سال 2017 عربستان‌سعودی بزرگ‌ترین قرارداد خرید تسلیحات نظامی در تاریخ جهان را با آمریکا امضا کرد که به قرارداد 460 میلیارد دلاری مشهور شد. طبق این قرارداد، ۱۱۰ میلیارد دلار تجهیزات نظامی به صورت آنی و فوری به عربستان سعودی از سوی آمریکا فروخته خواهد شد و 350میلیارد دلار از مابقی قرارداد نیز طی ۱۰ سال توسط آمریکا اجرا خواهد شد.

ارزیابی این رقم هنگفت نشان می‌دهد عربستان به‌طور میانگین در طول 10 سال (حدفاصل 2017 تا 2027) سالانه 46 میلیارد دلار صرف خرید تسلیحات نظامی آن هم صرفا در این قرارداد کرده است، یعنی برمبنای بودجه نظامی سال 2019 عربستان، این کشور معادل بیش از دوسوم بودجه نظامی خود را صرف این قرارداد کرده که طبعا باید این رقم را به بودجه سالانه اضافه کرد نه اینکه این رقم از بودجه نظامی آنها کم شود. این قرارداد شامل خرید تسلیحات و تجهیزاتی ازجمله جنگنده‌های اف-15، هواپیماهای ترابری C-130 و KC-130، سامانه موشکی تاد، قایق‌های رزمی، کشتی‌های جنگی، هواپیماهای پشتیبانی نزدیک و... خواهد بود که فرآیند تحویل بخش‌هایی از آن آغاز شده است.



 

امارات‌متحده‌عربی

امارات متحده عربی هم مانند عربستان سعودی یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان تجهیزات و تسلیحات نظامی در دنیاست.  در واقع بین شش کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس، عربستان بزرگ‌ترین نیروی هوایی را در اختیار دارد و پس از آن امارات در رتبه دوم قرار دارد؛ البته تمام هواپیماها و جنگنده‌های این دو رژیم عربی، وارداتی هستند نه تولید داخل آن کشورها.

آمار خرید تسلیحاتی امارات نشان می‌دهد میزان خرید سلاح در 10سال اخیر در این کشور افزایش قابل‌توجهی داشته است، به‌طوری که این کشور در طول سالیان گذشته ده‌ها فروند جنگنده، بالگرد، سامانه دفاعی موشکی، خودروهای زرهی، تجهیزات انفرادی و... از کشورهای مختلف به‌خصوص آمریکا، روسیه، چین و حتی آفریقای‌جنوبی خریداری کرده است.

این کشور فقط در یک قرارداد خود با آمریکا 5/6میلیارد دلار صرف خرید سامانه پدافند هوایی پاتریوت کرده و تعداد زیادی آتش‌بار از این سامانه را به همراه خدمات پشتیبانی هم دریافت کرده است.  در شرایط حاضر نیز، بعد از عادی‌سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی، این کشور در حال تلاش برای دریافت امتیاز خرید جنگنده‌های اف-35 از آمریکاست که در این زمینه چراغ سبز هم دریافت کرده است.
 

جمهوری اسلامی ایران

براساس اعلام مراکز ارزیابی‌کننده بین‌المللی، بودجه نظامی ایران در سال 2019 چیزی حدود 17 میلیارد دلار بوده که این رقم حدود یک‌چهارم بودجه نظامی عربستان سعودی در همین سال است.

اما یک تفاوت جدی میان ایران با سایر کشورهای منطقه به‌خصوص عربستان و امارات در حوزه تجهیزات و تسلیحات نظامی وجود دارد و آن استراتژی متفاوت ایران است؛ ایران از ابتدای جنگ تحمیلی که به تسلیحات و تجهیزات نظامی برای دفاع از آب و خاک خود نیاز داشت، مبنا را به دلیل تحریم‌ها، نمی‌توانست بر خرید تسلیحات بگذارد و مجبور شد تلاش خود را معطوف به تولید و ایجاد زیرساخت‌های لازم جهت استفاده از دانش متخصصان بومی به‌منظور طراحی و تولید تسلیحات و تجهیزات روز بگذارد اما در سوی دیگر میدان، عربستان سعودی، امارات، قطر، کویت، عراق، عمان و حتی اردن و سوریه، مبنای خود را خرید تسلیحات نظامی از سایر کشورها به‌خصوص قدرت‌های جهانی گذاشتند.  خرید تسلیحات نظامی از کشورهای دیگر اگرچه در ظاهر می‌تواند قدرت نظامی کشورهای خریدار را بالا ببرد اما درمجموع عامل قدرت دائمی برای این کشورها به حساب نمی‌آید، بلکه می‌تواند عامل تضعیف این کشورها نیز باشد.

به‌عنوان مثال، رژیم شاهنشاهی پیش از وقوع انقلاب اسلامی حجم قابل‌توجهی تسلیحات از آمریکا و غرب خریداری کرده بود اما همین تسلیحات و تجهیزات به دلیل اینکه توانمندی تولید و حتی تحقیقات روی آنها به متخصصان کشورمان داده نشده بود، بعد از انقلاب و به‌خصوص در دوران جنگ تحمیلی به‌عنوان عامل تضعیف کشورمان به حساب می‌آمد، البته متخصصان کشورمان در همان دوران جنگ با گذراندن روزهای سخت و با استفاده از توان مهندسان و متخصصان بومی، توانستند بسیاری از مشکلات و کمبودها را که ناشی از قطع همکاری غربی‌ها بود، مرتفع کنند اما بازهم کشورمان از همین ناحیه ضرباتی را متحمل شد.  همین مساله امروز نیز درباره عربستان، امارات و بسیاری از کشورهای دیگر منطقه نیز مطرح است، یعنی اگر روزی آمریکا و غرب اراده کنند، می‌توانند ظرف چند ماه غالب داشته‌های این رژیم‌های مرتجع منطقه را زمین‌گیر کنند.

این مساله روی دیگری هم دارد؛ در سنجش میزان توانمندی نظامی کشورها، مراکزی مانند گلوبال فایرپاور (Global Firepower) با بررسی ۵۵ مولفه ازجمله تجهیزات و فناوری‌های پیشرفته، جزئیات توان نظامی نیروهای هوایی، زمینی، دریایی و سایر امکانات نظامی و دفاعی و نیز امکانات اقتصادی، ثبات مالی و منابع طبیعی، قدرت نظامی کشورهای مختلف را مورد ارزیابی قرار داده که در جدیدترین گزارش این مرکز، ایران در سال 2020 در رتبه چهاردهم قدرت‌های نظامی جهان و بالاتر از کشورهایی همچون عربستان، رژیم صهیونیستی، استرالیا، امارات، کویت، عراق، قطر، پاکستان، آذربایجان، قزاقستان، عمان و... قرار دارد.

ایران در این رده‌بندی جهانی، پنجمین قدرت نظامی آسیا و بعد از مصر، دومین قدرت برتر نظامی منطقه‌ پرتنش غرب آسیا (خاورمیانه) است.  یکی از مهم‌ترین مولفه‌ها در حوزه سنجش قدرت نظامی کشورها، میزان تولید تجهیزات دفاعی و در اختیار داشتن دانش نظامی است. جمهوری اسلامی ایران را می‌توان از منظر دانش نظامی و طراحی و تولید محصولات نظامی در سطح منطقه جزء دو کشور اول به حساب آورد؛ چراکه امروزه بسیاری از محصولات دفاعی حساس و مهم اعم از موشک‌های بالستیک، موشک‌های کروز دریایی، موشک‌های کروز زمینی، سامانه‌های موشکی پدافند هوایی، رادارهای مختلف، پهپادهای رزمی – شناسایی، تجهیزات انفرادی، شناورهای نظامی و... توسط متخصصان صنعت دفاعی کشورمان طراحی و تولید می‌شوند و این دقیقا معنای اقتدار تسلیحاتی است.

اما در سوی دیگر میدان، کشورهایی مانند عربستان سعودی، ترکیه، امارات، قطر و... که همگی همسایگان کشورمان هستند، غالب تجهیزات و تسلیحات‌شان را از طریق خریدهای خارجی تامین می‌کنند یا در بهترین حالت، مانند کشور ترکیه با کمک خارجی یا به صورت کنسرسیوم خارجی اقدام به تولید تجهیزات دفاعی می‌کنند.  توجه به این نکته هم خالی از لطف نیست که صرف در اختیار داشتن تجهیزات مدرن دفاعی همچون جنگنده، آواکس، پهپاد، موشک، خودروهای زرهی پیشرفته و... قدرت‌ساز نیست؛ کمااینکه کشورهای متجاوزی مانند امارات و عربستان سعودی در جریان تجاوز به یمن، مبنای اشغال این کشور را با اتکا به توانمندی نظامی خودشان در ابتدای جنگ، چند روز قرار دادند اما امروز با گذشت چندین سال از جنگ یمن، نه‌تنها نتوانستند این کشور را اشغال کنند بلکه خسارات زیادی را متحمل شده و همزمان یمنی‌ها موفق شده‌اند، جنگ را به داخل خاک عربستان و حتی پایتخت این کشور هم منتقل کنند.  به‌نظر می‌رسد در این خصوص، عوامل متعددی ازجمله تجربه، ‌انگیزه و اراده، ایمان، خودباوری و... موثر هستند، چیزی که رزمندگان ایران اسلامی در طول هشت‌سال دفاع مقدس در اختیار داشتند و بر همین اساس اتحاد ده‌ها کشور جهان برای کمک به رژیم بعث عراق به‌منظور از بین بردن انقلاب سلامی نتوانست موفق شود.

اما درمجموع در اختیار نداشتن دانش نظامی برای تولید محصول، یک نقص جدی در توانمندی نظامی به شمار رفته و در سوی دیگر، در اختیار داشتن دانش نظامی و تولید محصولات دفاعی، یک مولفه مثبت برای کشورها به شمار می‌رود، چیزی که قاعدتا کشور قدرتمندی همچون ایران جزء دارندگان آنها به شمار رفته و یک ابرقدرت منطقه‌ای محسوب می‌شود.

در ایران، مبنای دستیابی به دانش نظامی‌ای که منجر به تولید محصولات دفاعی شود، از دوران جنگ تحمیلی و تحریم‌های آن دوره و اتحاد جهانی برای عدم فروش تجهیزات دفاعی به کشورمان آغاز شد و بعد، در دوران تحریم‌های تسلیحاتی توسعه یافت.  ایران در دوران تحریم‌های تسلیحاتی موفق شد ثمرات انباشت دانش نظامی متخصصان خود را که از سال 58 تا اواسط دهه 80 حاصل شده بود، وارد میدان طراحی و تولید کند و در واقع امروز غربی‌ها هم احتمالا معترفند که دوره 10 ساله تحریم‌های تسلیحاتی، دوره شکوفایی توانمندی نظامی ایران است.



تحریم، نقطه‌عطف بازدارندگی استراتژیک

حسین دلیریان: 10 سال پیش سازمان ملل متحد و تعدادی از کشورهای غربی به سرکردگی ایالات‌متحده آمریکا تحریم‌هایی را علیه ایران وضع کردند که این تحریم‌ها در نوع خود قابل‌توجه بود و می‌توانست آسیب‌های زیادی به برنامه دفاعی ایران بزند. «تحریم تسلیحاتی» به بهانه احتمال تجهیز موشک‌های بالستیک ایران به سرجنگی اتمی صورت گرفت. آن روزها آمریکا با استفاده از ابزار قدرتمند رسانه، به دنیا اعلام ‌کرد ایران تلاش‌هایی برای طراحی موشک‌های بالستیک با امکان حمل سرجنگی هسته‌ای داشته و ممکن است بتواند این موشک‌های خود را به بمب‌های اتمی مجهز کند. همین ادعا و پافشاری برآن که البته همراهی اروپایی‌ها را نیز به دنبال داشت، این فرض دروغین و ادعای کذب را به‌عنوان یک امر مسلم در شورای امنیت سازمان ملل تبدیل کرد و این شد، بهانه‌ای برای یک دهه تحریم تسلیحاتی. 10 سال پیش که این تحریم‌ها با رای مثبت شورای امنیت سازمان ملل تصویب و اجرا شد، شاید هدف اصلی این بود که نه برنامه موشکی، بلکه در یک شمای کلی، برنامه تولید تسلیحات نظامی در ایران، تحت‌تاثیر قرار بگیرد و جمهوری اسلامی نتواند به پیشرفت در این حوزه ادامه دهد یا درواقع، ایران نتواند توازن قوا در سطح منطقه را به نفع خود تغییر دهد. تحریم‌ها آغاز شد و قاعدتا آمریکا و متحدانش در انتظار رقم‌خوردن شرایط سخت و پیچیده‌ای برای ایران بودند، چیزی شبیه به عراقِ دوران صدام‌حسین که نمی‌توانست سلاحی تولید کند یا بخرد و طبعا اگر در عصر حاضر، کشوری برای دفاع از خود آمادگی لازم نظامی و تجهیزاتی را نداشته باشد، به راحتی می‌توان آن را منکوب کرد.
 

با تحریم می‌خواستند کار ایران را یکسره کنند

البته میان ایران و عراقی که صدام حسین در راس آن قرار داشت، تفاوت‌های زیادی در میان است اما هدف آمریکا و غرب با تحریم تسلیحاتی، همان هدفی بود که درباره عراق پیگیری می‌شد، یعنی رفتن کشورمان به گوشه رینگ و یکسره کردن کار! روزهای تحریم گذشت و چند سال بعد، درحالی که تقریبا هیچ خللی به صنعت دفاعی و روند تولید تجهیزات و تسلیحات دفاعی در کشورمان وارد نشده بود، شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از نهایی‌شدن جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای، با تصویب قطعنامه‌ای، برنامه جامع اقدام مشترک وین را تایید کرد، تا این برنامه جامع یک قدم به اجرایی شدن نزدیک‌تر شود. اما در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در تایید برجام در ضمیمه B، یک بند بسیار مهم قید شده بود که توجه به آن مشخص می‌کند که آیا ایران بعد از اجرای توافق و محدودیت‌های خرید و فروش تسلیحات و جنگ‌افزار، می‌تواند این تجهیزات را خریداری کند یا خیر؟

بند 5 ضمیمه B قطعنامه تایید برجام: «کلیه دولت‌ها می‌‌توانند در فعالیت‌های ذیل مشارکت داشته و اجازه آنها را صادر کنند، مشروط به اینکه شورای امنیت از قبل به صورت مورد به مورد تصمیم به تایید آنها گرفته باشد: عرضه، فروش یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هرگونه تانک جنگی، خودروهای رزمی زرهی، سامانه‌های توپخانه‌ای سنگین، هواپیماهای رزمی، بالگردهای تهاجمی، ناوهای جنگی، موشک‌ها یا سامانه‌های موشکی، آن‌گونه که در نظام ثبت سلاح‌‌های متعارف ملل متحد تعریف شده است، یا تجهیزات مرتبط، شامل قطعات یدکی به ایران یا برای استفاده در داخل ایران یا در جهت منافع ایران، از داخل یا از طریق قلمروهای تحت‌حاکمیت‌شان یا توسط اتباع آنها یا افراد تحت‌حاکمیت آنها، یا با استفاده از هواپیماها یا کشتی‌های حامل پرچم‌های آنها، اعم از اینکه از قلمروشان نشأت گرفته یا خیر و ارائه آموزش فنی، منابع یا خدمات مالی، مشاوره، دیگر خدمات یا کمک‌های مرتبط با تامین، فروش، انتقال، تولید، نگهداری یا استفاده از سلاح‌‌ها و تجهیزات مرتبط مشروح در این بند فرعی، به ایران توسط اتباع این دولت‌ها یا از داخل یا از طریق قلمروهای تحت‌حاکمیت‌شان.»

این بند تا تاریخ پنج‌سال پس از «روز قبول توافق برجام» یا تا تاریخی که آژانس گزارشی در تایید نتیجه‌گیری گسترده‌تر ارائه دهد، هرکدام زودتر حادث شود، اعمال خواهد شد. این بخش از قطعنامه،‌ زمان لغو تحریم تسلیحاتی را مشخص کرده بود؛ 27 مهرماه سال 1399.

با وجود تلاش‌های ایالات‌متحده و با اینکه دونالد ترامپ به صورت یک‌جانبه و بدون همراهی اعضای شورای امنیت، اعلام کرد که مکانیسم ماشه عملیاتی شده و تحریم‌های ایران ذیل قطعنامه2231 لغو نخواهد شد و البته 6 قطعنامه قبلی لازم‌الاجراست، با پایان بند غروب برجام در 18 اکتبر یا همان 27 مهرماه، تحریم‌های تسلیحاتی ایران از دیدگاه همه کشورهای جهان به جز آمریکای ترامپ، لغو شد و ایران دوباره امکان خرید و فروش انواع تجهیزات و تسلیحات را به دست آورد. حالا اما سوال اصلی این است که آیا صنعت دفاعی و تسلیحاتی ایران در این 10 سال تضعیف شد و اکنون با رفع تحریم به‌دنبال خرید تسلیحات و تقویت عقب‌ماندگی است؟ آنچنان که همه می‌دانند پاسخ قطعا منفی است.

دوره 10 ساله تحریم تسلیحاتی بهترین و زنده‌ترین دوره‌ای است که می‌توان با آن اثبات کرد که آیا در حوزه تولید تجهیزات و تسلیحات نظامی، کشورمان وابستگی دارد یا خیر؟ و اصولا تحریم‌های تسلیحاتی در این دوره 10ساله، آیا بر توان جمهوری اسلامی ایران تاثیر گذاشته یا ایرانِ بعد از تحریم تسلیحاتی به‌مراتب قوی‌تر از ایرانِ قبل از این تحریم‌هاست. در این پرونده، که همزمان با سالگرد شهادت سردار حسن طهرانی‌مقدم و به منظور گرامیداشت زحمات وی به‌عنوان پدر صنعت موشکی و بنیانگذار خودکفایی در تسلیحات نظامی ایران منتشر می‌شود به‌صورت مصداقی و عینی به سوالات یادشده پاسخ داده خواهد شد.

منبع: فرهیختگان