این نوشته سعی دارد تا به صورت مختصر به برخی از بایسته ها و لازمه های فهم سیاستمداران ایرانی از ترور شهید دکتر فخری زاده اشاره کند .
 
واقعیت این است که ترور دانشمند هسته ای کشورمان نشان داد که  در واقع، جامعه بین الملل دارای نظمی شبه آنارشیک(1) بوده و ماهیت حقوقی آن به شدت هابزی(2) است  و توالی عدم پاسخ شایسته و بموقع به اقدامات تروریستی دشمن از جمله  در مباحثی مثل ترور دانشمندان هسته‌ای کشورمان، به طور قطع آینده را هر روز برای ایران ملتهب‌تر و البته دشمن را نیز  جری ترخواهد کرد و  از این رو لازم است تا جمهوری اسلامی ایران با درک ساختار واقعی محیط بین الملل و نظم  حاکم بر آن، هر روز قدرتمندتر از دیروز شده و رئالیست‌تر از هر زمان دیگری به واقعیت‌های جهانی نگاه کند.
 
درواقع  لازم است که ایران با دیدگاهی واقع بینانه، افزایش قدرت خود را در نمایش قدرت انتقام گیری خود به دیگران نشان دهد. هرچند در برهه های مختلف زمانی این اقدام به کمک توان موشکی کشور انجام پذیرفته اما لازم است تا توان بازدارندگی ایران ماهیتی همه بعدی یافته و در سطوح مختلف در معرض آگاهی همگان قرار گیرد.
 
البته عقلانیت حاصل از تحلیل وقایع متعدد و مختلف در محیط سیاسی و امنیتی ایران چه در داخل و چه در منطقه و نیز در محیط بین الملل،  بخشی از بایسته ها و لوازم ضروری در شرایط فعلی را به ایران نشان می‌دهد که توجه به آنها بسیار لازم و ضروری است.
 

نکات مورد توجه

1 – ایران اسلامی امروزه و در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگری نیازمند همبستگی داخلی و اتحاد ملی است. این نکته با توجه به برخی از اقدامات شکل گرفته در روزهای اخیر نیز بسیار مهم به نظر می رسد. ما نباید ترور شهید فخری زاده –به عنوان یک دانشمند هسته ای ایران-  را  دستمایه ی رقابت‌های درونی در ایران قرار داده و از آن به عنوان اهرمی برای اختلافات حزبی و جناحی استفاده کنیم. امروزه لازم است تا صدایی واحد از ایران اسلامی و انقلابی در خصوص لزوم مقابله با اقدامات تروریستی دشمن شنیده ‌شود. هرچند وقوع چنین ترورهایی ونیز  انجام یافتن برخی از خرابکاری‌ها در تاسیسات هسته‌ای کشور، نیازمندتوجه به لزوم بازنگری در ساختار اطلاعاتی و امنیتی کشور و بروزرسانی آن است.
 
2- نباید با معرفی کردن ابتدایی اسرائیل به عنوان مقصر این ترور، عرصه را برای عمل آزادانه آن کشور و اقدامات تبلیغاتی آنها و بهره‌گیری از پروپاگاندای رسانه‌ای و پرنفوذ این کشور مهیا کنیم. البته با توجه به صحبت‌های اخیر نتانیاهو که چند روز قبل از انجام این اقدامات تروریستی، مخاطبان را به شنیدن خبری جدید در روزهای آینده تهییج کرده بود و نیز با توجه به جنگ سایبری موجود در ماه‌های اخیر بر علیه تاسیسات هسته‌ای و موشکی کشور و همچنین سابقه تقلای اسرائیل برای ترور دانشمندان هسته‌ای کشورمان، نقش اسرائیل در این ترورها و از جمله ترور دکتر فخری زاده مشهود است اما با این حال می‌بایست منتظر مستندات و دلایل قابل قبول و محکمه پسند باشیم.
 
3- در روزهای اخیر ثابت گردید و اتحادیه اروپا نیز در عمل نشان داد که در بحث ایجاد صلح و سازش و جلوگیری از تنش در محیط بین الملل بسیار ناتوان بوده و در مباحث اجرایی مرتبط با این ترور نیز نمی تواند اقدام تاثیرگذاری انجام دهد و اراده آن معطوف به خواست تعداد معدودی از کشورها می‌باشد وعدم محکومیت این اقدام شنیع توسط کشورهایی مثل انگلستان و آلمان، بیانگر ماهیت ذاتی عناصر قدرتمند در این اتحادیه و بازی دوگانه غرب و این اتحادیه با مفهوم تروریسم در خصوص ایران است.
 

4- واقعیت این است که این ترور نشان داد که دامنه فعالیت های اطلاعاتی و سایبری موساد و سازمان سیا در ایران گسترده و نفوذ آنها نیز بیشتر شده است و مقابله ایران با این این نوع اقدامات تروریستی نیازمند واقع بینی برخی مسئولین و  تقویت و به روز رسانی شبکه اطلاعاتی و امنیتی ایران است.
 
5- واقعیت بسیار تلخ و عبرت‌آموز دیگر این است که دیپلماسی هسته‌ای ایران در دولت آقای روحانی و در بستر برجام، نه تنها به شدت با شکست مواجه شده بلکه دشمن را برای نفوذ در بدنه سیاسی و علمی کشور نیز جری‌تر کرده است. انجام چنین ترورهایی و آن هم در فضایی که در محافل سیاسی  و بین المللی بحث از احتمال احیای مجدد برجام با روی کار آمدن بایدن در آمریکا بسیار داغ و همه‌گیر شده است،  نشان از لزوم واقع بینی و التزام سیاست‌مداران ایران به رعایت بایسته‌های عزت و حکمت و مصلحت و اقتدار ملی در مراودات سیاسی بین المللی دارد.
 
6- جمهوری اسلامی ایران در سالیان اخیر سعی کرده تا با بهره‌گیری از الگوی مقاومت فعال در محیط منطقه‌ا ، به کج‌روی‌های غرب و مخصوصا آمریکا پاسخ متناسب دهد و البته در شرایط فعلی نیز ترور شهید فخری زاده نشان از تبدیل شدن بحث انتقام گسترده به یک خواسته عمیق ملی دارد. هرچند این اقدام می‌بایست بسیار هوشمندانه و در عین ارزیابی و محاسبه هزینه و فایده آن در شرایط فعلی صورت گرفته و منجر به تشدید تنازعات در سطح منطقه نشود، اما می‌بایست افکار عمومی کشور نیز در خصوص کمیت و کیفیت این پاسخ اقناع شوند. واقعیت این است که در اذهان عمومی ایرانیان، حادثه ی ترور این دانشمند هسته‌ای به‌عنوان اقدامی آگاهانه برای مخدوش کردن عزت ملی ایرانیان بوده است که پیگیری بحث در مجامع حقوقی بین المللی  و پاسخ قانع کننده به آن – در هر سطحی – لازم و ضروری است.
 
البته عقلانیت و حساب‌گری هوشمندانه در روزهای اخیر، این نکته را ثابت می کند که ما قبل از نیاز به هرگونه اقدام متقابلی، نیازمند افزایش ضریب بازدارندگی امنیتی در داخل هستیم و امید است که «پاسخ بایسته و شایسته فرزندان ایران زمین در موعد مقرر» بتواند هم در محیط داخلی و هم در محیط منطقه ای جایگاه اطلاعاتی ایران را به خوبی نمایش داده و تثبیت کند.
 
پی نوشت:
(1) آنارشیسم، جنبش‌ و نظریه‌ای سیاسی است که عقیده دارد مرجعیت و قدرت سیاسی در هر شکلی نالازم، ناکارآمد و ناپسند است؛ لذا به معنی سروری‌ستیزی و حکومت‌ستیزی بوده و همچنین خواهان برافتادن هرگونه دولت و جایگزینی انجمن‌های آزاد و گروه‌های داوطلب به‌جای آن است. منظور از مفهوم «شبه آنارشیک» در این نوشته نیز اشاره به از کارافتادگی و عدم تاثیر قواعد و نهادهای بین المللی در کنترل برخی حرکت ها و اقدامات منفعت طلبانه و خودسرانه و غیر قانونی کشورها در راستای رسیدن به منافع خودی و عدم احترام به قانون  و قواعد بین المللی است.
 
(2) هابز معتقد بود که انسانها موجوداتی به شدت ستیزنده بوده و میل آنها برای برتری وکسب بهترین و بیشترین منفعت، آنها را به رقابت، ستیزه، جنگ و تلاش برای ارضای نیازهایی که کمیاب نیز هستند ، وا میدارد. در واقع در همه حال، «جنگ همه بر علیه همه» برقرار است. برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به کتاب تاریخ فلسفه سیاسی، جلد اول، جورج کلوسکو، ترجمه خشایار دیهیمی، نشر نی، صص ۱۰۴تا 107.