اخیرا ویدئویی از حواشی جدید یکی از شاخ‌های مجازی در فضای شبکه‌های اجتماعی کشورمان منتشر شده است که به نوبه خود توانسته توجه بسیاری از کاربران را به خود جلب نماید. در این ویدئوی کوتاه «محسن افشانی» که از چهره‌های پر‌حاشیه فضای مجازی محسوب می‌شود، در‌حالی که بر روی صندلی نشسته توسط یکی دیگر از شاخ‌های اینستاگرامی به نام «میلاد حاتمی» مورد تهدید قرار‌ گرفته و مجبور می‌شود که به خود توهین کند.
 
این ویدئو اینستاگرامی به سرعت و در عرض کمتر از چند ساعت توانست به یکی از پربازدیدترین ویدئوهای زرد فضای مجازی کشورمان بدل شود، اما ساعاتی بعد، یک فیلم کوتاه از پشت صحنه این ماجرا منتشر شد و موجب شد که کاربران در صحت آن فیلم شک کنند و حس کنند این فیلم فریبنده و ساختگی بوده است. البته انکار و اثبات‌هایی هم دیده شد که در اصل موضوع که همان بازی دادن مردم است تفاوتی ایجاد نمی‌کند.
 
با این‌حال این ماجرا بار دیگر ثابت کرد که کاربران فضای مجازی کشورمان خصوصا در شبکه‌های اجتماعی عامه‌پسندی مانند اینستاگرام به شدت تحت تاثیر اخبار زرد و جعلی هستند که این مسئله علاوه بر تامین منابع درآمدی افراد سودجو و فرصت طلب، از جمله چهره‌های مبتذل موسوم به شاخ‌های اینستاگرامی، می‌‌تواند در دراز مدت آسیب‌های متعددی را در ابعاد مادی و معنوی متوجه کاربران ناآگاه کشورمان کند. لذا برای بررسی دقیق تر این مسئله در ادامه به واکاوی پدیده شاخ های مجازی و راه های کسب درآمد این افراد خواهیم پرداخت، اما قبل از پرداخت به این موضوع اشاره‌ای به جمله کسی که ادعا می‌کند صاحب استامبول است می‌کنیم.
 

آستانه تحمل و غیرت!

پس از اینکه عده ای گفتند این فیلم دروغ است و مقصود این افراد کشاندن مردم به لایو و رکورد شکنی بوده، حاتمی در یک لایو مشترک با یک مجری اینستاگرامی که در دروغگویی و عوام‌فریبی کمتر از حاتمی نیست، می‌گوید فیلم پخش شده واقعی بوده و او در موضوعات ناموسی کوتاه‌نمی‌آید. او می‌گوید آستانه تحملش در مورد زن و کودک پایین است! این سخن احساسی قابل درک است، ولی در اینجا لازم است بگوییم باتوجه به سابقه سیاه این فرد و افراد در سودجویی از احساسات مردم و عدم سواد رسانه‌ای آنها و بالا کشیدن مال مردم با دروغ‌گویی و سیاه‌نمایی و فریب رسانه‌ای و ثروتمند شدن و به رخ کشیدن ثروتشان، آستانه تحمل نظام جمهوری اسلامی چقدر است؟
 
آیا نیروهای امنیتی ما نباید با موضوع کلاهبرداری توسط سایت‌های شرط بندی که از قضا در داخل کشور هم درگاه پرداخت دارند! برخورد کنند؟ اینکه می‌گوییم پلیس کانادا در تحویل دادن خاوری با ما همکاری نمی‌کند، شاید قابل تحمل باشد؛ اما عدم برخورد با کسانی که کنار گوش ایران هستند و آزادانه هرکاری می‌کنند و هر لطمه‌ای چه اقتصادی، چه سیاسی و چه فرهنگی به مردم می‌زنند را چطور توجیه می‌کنیم؟
 
به‌نظر می‌آید راه را اشتباه می‌رویم. ما ترور دانشمند فعلی‌مان را محکوم می‌کنیم و محققانه به‌دنبال پیدا کردن عاملان ترور آن شهید هستیم، اما در مورد تروریست‌های اقتصادی و فرهنگی هیچ واکنشی ار خود نشان نمی‌دهیم. چطور می‌توانیم این افراد را که جلوی چشممان و کنار گوش‌مان مشغول ترور فرهنگی هستند و دانشمندان آینده ما را نابود می‌کنند و فرهنگ و اعتقادات آنها را می‌دزدند، تحمل کنیم؟ چطور فردی کلاهبردار و فاسد می‌تواند غیرت داشته باشد و همه او را به دلیل وجود این غیرت تحسین ‌کنند، اما ما نباید نسبت به زنان و دختران‌مان غیرت داشته باشیم؟ اینکه نوجوانان ما به دلیل آگاهی کم و احساسات پاک این افراد را الگوی خود قرار داده و هدف زندگی شان را رسیدن به حال و روز آنها بدانند زنگ هشداری برای کشور ما نیست؟ واقعا با چه زبانی سخن بگوییم که به غیرت برخی مسئولان بربخورد و کاری انجام دهند؟ اینکه آنها در ایران درگاه پرداخت معتبر دارند چگونه قابل توجیه است؟
 

شاخ‌های مجازی چه کسانی هستند؟

شاخ‌های مجازی در واقع اینفلوئنسر یا چهره‌های معروف و تاثیرگذار دنیای مجازی هستند که به صورت عامیانه با عنوان شاخ های اینستاگرامی شناخته می‌شوند، این افراد که عمدتاً جز هوش و ذکاوت در کسب درآمد از کنجکاوی و هیجانات دیگر افراد، هنر و تخصص دیگری ندارند با حضور در فضای مجازی و جلب توجه عموم کاربران فعال در شبکه های اجتماعی آن‌هم به هر طریق ممکن حتی هرزه نگاری، به کسب درآمد از طریق جذب دنبال کننده مشغولند.
 
این افراد در واقع به نوعی نقش بازار‌یاب را برای کسب و کارهای دیگر ایفا می‌کند، اما متاسفانه در کشور ما عمده فعالیت بازیابی و البته بازار‌سازی شاخ‌های مجازی متمرکز بر کسب و کارهای غیر قانونی با محوریت شرط بندی و ترویج فساد اخلاقی است.
 
پدیده شاخ های مجازی متاسفانه یک پدیده محدود و بی اهمیت نیست چرا که در طی سال های اخیر کاربران زیادی به تقلید از چهره‌های معروف فضای مجازی خصوصا در اینستاگرام دست به بروز رفتارهای عجیب و حتی خارج از اخلاقیات انسانی زده اند.
 
به طور مثال برخی با نمایش اندام خود ، برخی دیگر با خوردن مخلوط های تهوع آور و برخی دیگر نیز با نمایش تجملات زندگی ساختگی خود که شامل بردگان جنسی نیز می شود، سعی در جلب نظر کاربران کنجکاو دارند که از قضا این نوع فعالیت ها نیز با اقبال بخشی از کاربران فضای مجازی کشورمان روبرو شده، به طوری که هر روز شاهد افزایش مخاطبان این دست صفحات هستیم.
 
در واقع از حجم قابل توجه مراجعه کاربران فضای مجازی کشورمان به صفحات عمدتاً مبتذل شاخ‌های مجازی می‌توان به عمق بحران موجود در فضای رها شده مجازی کشورمان پی برد البته این مسئله را نباید با نگاهی ساده انگارانه نگریست، چرا‌که از نگاه ساده انگارانه این مشکل و به نوعی بحران اخلاقی ناشی از آن را می‌توان با مسدود کردن اینستاگرام درمان کرد!
 
در‌حالی که اصلا این‌گونه نیست و فیلترینگ را نمی‌توان حتی در حد مسکنی بر این بحران در نظر گرفت، چرا که فیلترینگ معضلات ساده‌تر فضای مجازی کشورمان را نیز نتوانسته بر‌طرف کند و تنها موجب بدخیم‌تر شدن شرایط حاکم بر فضای مجازی شده به‌طوری که امروز در هر تلفن همراه هوشمند و یا رایانه شخصی می‌توان یک یا مجموعه از ابزارهای عبور از فیلترینگ را یافت!
 

کاربران چرا شاخ های مجازی را دنبال می کنند؟

از منظر بسیاری از کاربران فضای مجازی رفتارهای شاخ‌های مبتذل اینستاگرامی جنون‌آمیز است گویی که این افراد از زیر دست روان‌پزشک فرار کرده‌اند! با این‌حال باز هم کاربران علاقه دارند تا این افراد و ماجراهای خود ساخته و نمایشی آن‌ها را دنبال کنند. چرا‌که از منظر آن‌ها تابوشکنی‌های این افراد برای آن‌ها سرگرم کننده و جذاب است! البته برخی کارشناسان دلیل گرایش به دنبال کردن صفحات اینفلوئنسرها را تضاد رفتارهای این افراد با واقعیت‌های حاکم بر جامعه می‌دانند. لذا هستند کسانی‌که برای مشاهده تجربه‌هایی جدید از رفتارهای نامتعارف به صفحات شاخ‌های مجازی سر‌می زنند.
 
البته یکی دیگر از دلایل رواج یافتن صفحات شاخ‌های مجازی، افزایش اختلال شخصیت و خود‌شیفتگی در سطح کاربران شبکه‌های اجتماعی است، این اختلال که به‌طور گسترده در بین بخشی از کاربران شبکه‌های اجتماعی پر مخاطب از جمله اینستاگرام دیده می‌شود موجب شده تا کاربران عمدتاً جوان و نوجوان با این تصور که دارای جذبه و جذابیت زیادی هستند دست به تولید محتوای نامتعارف با محوریت خودشان بزنند. این دست افراد به هر شکل سعی می‌کنند تا جنبه‌های جذابی از زندگی خود را به نمایش گذارند. حتی اگر به قیمت اجاره لباس، خانه و یا خودرو شخصی باشد.
 
یکی دیگر از اختلالات رایج منجر به افزایش صفحات شاخ‌های مجازی، اختلال «هیستریونیک» است. افراد مبتلا به این اختلال خود را در  زننده‌ترین حالت ممکن به نمایش می‌گذارند تا از این طریق شخصیتی خاص و منحصر به فرد پیدا کرده و به ظن خود در فضای نامتناهی وب دیده شوند.
 
اما در بین تمام اختلال‌های روانی منجر به گرایش به ایجاد صفحات هنجارشکن، اختلال دوگانگی یا چندگانگی هویت و شخصیت بیش از سایر اختلالات مورد سوء استفاده جریانات ضددینی و ارزشی قرار می‌گیرند. افرادی که خود را درگیر این اختلال جلوه می دهند تلاش می کنند تا با ایجاد تمایز در رفتارها و باورهایشان مخاطبان را سمت خود جلب کنند!
 

راهکار مقابله با شاخ های مجازی و مافیای شرط بندی

همان‌گونه که پیشتر اشاره شد شاخ‌های مجازی نقش بازاریاب را برای دیگر کسب و کارهایی که تبلیغ آن‌ها در فضای رسانه‌ای رسمی ممکن نیست ایفا می‌کنند، به ‌طور مثال شرط‌بندی از لحاظ قانونی یک اقدام مجرمانه است لذا تبلیغ سایت‌های شرط‌بندی در رسانه‌های رسمی کشور ما ممکن نیست. از این رو مافیای سایت‌های شرط بندی با پرداخت هزینه‌های قابل توجه به شاخ‌های مجازی از ظرفیت رسانه‌ای آن‌ها در راستای جلب مخاطب به سمت این دست کسب و کارهای کثیف و مجرمانه بهره می‌برند که متاسفانه در این حوزه نیز تا حدود زیادی موفق بوده و متاسفانه هر روز کاربران زیادی قربانی سایت‌های شرط‌بندی می‌شود آن‌هم به این امید که یک شبه ره صد‌ساله را رفته و ثروت‌مند شوند.
 
گفتیم که نمایش زندگی به ظاهر لاکچری شاخ‌های مجازی یکی از رایج‌ترین ترفندهای مافیای سایت‌های شرط‌بندی برای فریب‌کاربران فضای مجازی و ترغیب آن‌ها به واریز پول به حساب مدیران این سایت‌ها است چرا‌که در تبلیغات آن‌ها به کاربران القاء می‌شود که با ورود به سایت شرط‌بندی می‌توان یک‌شبه ره صد‌ساله کسب ثروت را پیمود.
 
البته باید به این نکته توجه داشت که ترفند‌های مورد استفاده شاخ‌ها مجازی برای جلب توجه مخاطبان مجازی دائماً بروز رسانی می‌شود و به‌همین دلیل نیز به‌طور مستمر در بین اخبار زرد رسانه‌ها شاهد اخباری مانند خودکشی، گروگان‌گیری ، ازدواج و طلاق شاخ‌های مجازی هستیم که ماجرای اخیر محسن افشانی نیز از جمله این دست ترفندها می‌باشد.
 
لذا برای مقابله با پدیده شاخ‌های مجازی علاوه بر افزایش سواد رسانه‌ای خود، دوستان و خانواده‌های‌مان باید تلاش کنیم که کمتر به رسانه‌های زرد توجه کرده و در حد امکان از صفحات این دست رسانه‌ها کمتر بازدید نماییم زیرا بازدید از این دست صفحات خود مشوقی برای تولید بیشتر محتوا توسط شاخ‌های مجازی است. چرا‌که آنچه برای یک چهره مبتذل مجازی دارای اهمیت است، دیده شدن محتوا است و بر همین اساس نیز از سفارش دهندگان محتوا یا همان سایت‌های شرط‌بندی هزینه دریافت می‌کنند. پس بدون شک ساده‌ترین راه متوقف کرده چرخه فعالیت شاخ‌های مجازی بی‌توجهی به خبر سازی‌های ساختگی آنها می‌باشد.