به گزارش راسخون، در دانش جمعیت‌شناسی، واژه تجرد قطعی برای جمعیتی به کار گرفته می‌شود که بدون حتی یک‌بار ازدواج، وارد سن ۴۰سالگی شده‌اند و از آنجا که احتمال مجردماندن این افراد بسیار بیشتر از ازدواج است، در محاسبه شاخص تجرد قطعی از آمار این بخش از جامعه بهره می‌برند و ورود به سن ۵۰سالگی احتمال ازدواج را تقریبا به صفر نزدیک می‌کند.

اخیرا دکتر «امیرمحمود حریرچی» جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، با نگاهی به آمار مجردان قطعی در کشور گفته است: «حداقل یک‌میلیون مجرد قطعی در کشور داریم، اما به اعتقاد من باید آمار زنان و مردانی را هم که طلاق گرفته و دیگر ازدواج نکرده‌اند، به آمار مجردان قطعی اضافه کنیم که با درنظر رفتن آن‌ها، بیش از ۵میلیون نفر در کشور ما از داشتن خانواده و همسر محرومند.» او به آماری که مربوط به «دهه شصتی‌ها» است، اشاره می‌کند و می‌گوید: «همان گروه ۱۷میلیون نفری کشور که خاطرات تلخ‌شان در دوره‌های مختلف زندگی کم نیست؛ از کلاس‌های ۴۰نفره مدرسه بگیرید، تا ظرفیت محدود قبولی‌های دانشگاه و نبودِ فرصت شغلی کافی و دیگر مصائب آن‌ها، حالا در بین مجردان قطعی هم رکورد دارند و باید این مصیبت را هم تحمل کنند؛ زیرا که یک‌چهارم پسران و یک‌چهارم دختران دهه شصتی مجرد مانده‌اند که بخشی از آن‌ها جزو مجردان قطعی به حساب می‌آیند و برخی نیز در خطر تنهایی همیشگی قرار دارند.»

طبق این آمار دکتر حریرچی، از حدود ۵/۸ میلیون پسر و ۵/۸ میلیون دختر دهه شصتی، ۱/۲ میلیون پسر و ۱/۲ میلیون دختر هنوز مجردند؛ مجردهایی که در بازه‌های سنی ۳۰ تا ۳۹سال قرار می‌گیرند.

دکتر حریرچی درباره چرایی مجردماندن می‌گوید: «طبیعتا همه انسان‌ها به دلیل ویژگی‌های طبیعی، اجتماعی و غریزی دلشان می‌خواهد تشکیل خانواده بدهند و از زندگی کنار همسرشان لذت ببرند؛ این‌طور نیست که بگوییم جوانان ما تمایلی به ازدواج ندارند، اما وقتی به شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه نگاه کنیم، متوجه می‌شویم چرا آن‌ها از ازدواج گریزانند.»


 

دلایل ازدواج نکردن جوانان؟!

تجرد گرایی در ایران به دلیل تکرر روابط است؛ اگر ازدواج را فقط به خاطر رفع نیاز جنسی بخواهیم چون راه های رفع این نیاز روز به روز متنوع تر و بیشتر می شود پس ازدواج از معنا می افتد و تشکیل خانواده بی اهمیت می شود؛ باید برای خانواده معنا بخشی و منزلت بخشی بیشتری داشته باشیم.
 
این آمار نشان می دهد که شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و… در کشور چنان است که ازدواج از نظر جوان ایرانی پیش از اینکه مسیری همواره و سرشار از عطر معطر زندگی باشد، مسیری پر پیچ و خم و مملو از مشکلات و سختی هاست؛

براساس آمار تاکنون بیش از ۱۳ میلیون از جمعیت کشور که بیشتر آن جوانان هستند، ترجیح دادن مسیر زندگی را به تنهایی طی کنند و این زنگ خطری است که از سال ها پیش به صدا درآمده است!

تجرد گرایی در ایران به دلیل تکرر روابط است؛ اگر ازدواج را فقط به خاطر رفع نیاز جنسی بخواهیم چون راه های رفع این نیاز روز به روز متنوع تر و بیشتر می شود پس ازدواج از معنا می افتد و تشکیل خانواده بی اهمیت می شود؛ باید برای خانواده معنا بخشی و منزلت بخشی بیشتری داشته باشیم.

اگر زندگی مجردانه رفته رفته به ارزش تبدیل شود و افراد ارتقای اجتماعی خود را در این جهت ببینند و نمونه های اجتماعی مجرد موفق تری را شاهد باشند، همین مساله موجب تشویق مجردها در تجرد دائمی خواهد بود.

مجموعه عوامل و رویکردها  از علل اصلی کاهش تمایل جوانان به ازدواج است، رویکرد به ازدواج اشکال پیدا کرده است، نگاهی که نسل جوان ما به ازدواج دارد، یک نگاه فرهنگی نیست.

اگر نگاه به ازدواج این چنین باشد که امری برای ایجاد آرامش، مودت و رحمت است، قطعاً رتبه اهمیت مسایل اقتصادی در امر ازدواج کاهش می یابد.
معتقدم فرهنگ سازی و معرفی نمونه ها و الگوهایی از ازدواج های موفق و آسان و در عین حال اقدامات اقتصادی، بسیار می تواند در امر ازدواج موثر و موجب تسریع آن شود.


 

همیشه تورم از من جلوتر بوده و موقعیت خوبی برای ازدواج پیدا نمیکنم

حسین تقی پور یکی از پسران مجرد می گوید: امروز مشکلات جامعه به قدری زیاد شده است که ترجیح میدهم مجرد بمانم.

او ادامه می دهد: اطمینانی به دختران ندارم حس میکنم فرد مورد علاقه من پیدا نمی شود، بعضی ها مشکلات اخلاقی دارند و وارد رابطه هایی هستند که ممکن است در زندگی شخصی من تاثیر بگذارد.

تقی پور عنوان می کند: نسبت به دختران بدبین شده ام و علت آن هم فضای اینستاگرام و عکس هایی که انجا گذاشته می شود.

او می افزادی: دوستان متاهل من مدام از زندگی خود گلایمند هستند فشار اقتصادی و درگیری با همسرشان آن ها به ستوه اورده است و همین مسئله موجب شده از ازدواج کناره گیری کنم.

تقی پور بیان می کند: از طرفی  هزینه های زندگی بسیار بالاست و با حقوقی که میگیرم کفاف زندگی را نمی دهد و برای یک عروسی ساده مجبورم پول زیادی را خرج کنم.


 

ازدواج در این برهه از زمان ریسک بالایی دارد/ نمی توانم به پسرها اطمینان کنم

مریم محبی یکی از دختران جوان می گوید: پسرهای این دوره آدم هایی نیستند که بشود به ان ها تکیه کرد، بیشتر آن ها تنوع طلب هستند.

او ادامه می دهد: من عشق و علاقه برایم از اهمیت بالایی برخوردار است تا کسی را دوست نداشته باشم نمی توانم او را به عنوان همسرم انتخاب کنم.

محبی عنوان می کند: به نظر من خواستگاری که برای یک دختر می رود قبل از هرچیزی باید به دل فرد بنشیند که فردا وقتی وارد زندگی شد با مشکلات عاطفی مواجه نشود.

او می افزاید: من خودم یک فرد شاغل هستم و انتظار دارم همسرم میزان درآمدش از من بالاتر باشد و دارایی های او نسبت به من بیشتر.

محبی می گیود: اطمینان کردن به پسرها بسیار سخت است چون خیلی از آن ها قبل از ازدواج در یک رابطه ای بودند که ممکن است این رابطه در زندگی بسیار دردسر ساز شود.

او اخلاق خوب را برای یک پسر بسیار واجب می داند و می گوید: خیلی از پسرها در محیط بیرون از خانه اخلاقی خوب و کاملا اجتماعی دارند اما در داخل خانه اخلاقی متفاوت تر از چیزی است که در جامعه بروز می دهند و همین امر موجب شده نسبت به خیلی از پسرها بدبین شوم.

معیار جوانان به ویژه دختران امروزی برای ازدواج تفاوت معناداری با معیارهای نسل قبل پیدا کرده است.

دختر امروز حاضر به ازدواج با هر شیوه و شرایطی نیست ، دختران امروز خود باید شریک زندگی خود را پیدا کرده و حتی تجربیات مشترکی با آنها داشته باشند و اکثر آنان پای مسؤولیتی که به این شکل بر عهده گرفته اند می ایستند و البته این شیوه ازدواج در هیچ آماری ثبت نمی شود که بعدا مورد استناد قرار بگیرد.

به نظر بنده چارچوب‌ها و معیارهای نظام آماری ازدواج باید توسط دستگاه‌های مسئول تغییر کند تا بتوان این آمار را هم ثبت و ضبط کرد.


 

این برهه از زمان، ازدواج های بدون تفکر شکل می گیرد

امید بابایی استاد دانشگاه و روانشناس  اظهار کرد: سطح انتظارت جوانان امروز از ازدواج،  بسیار بالاست، دختر و پسر انتظاری که از یک همسر دارند بسیار بالاست و همین امر موجب می شود نتوانند انتخابی داشته باشند.

وی  فضای مجازی و اینترنت را یکی از عوامل اصلی در ازدواج نکردن جوانان عنوان کرد و گفت: بسیاری از جوانان از طریق شبکه های اجتماعی وارد رابطه ای می شوند که همین رابطه را ادامه می دهند و حاضر به ازدواج هم  نمی شوند.

بابایی با اشاره به اینکه هرچی سن جوانان بالا رود ازدواج آن ها سخت می شود گفت: باید عواملی  که باعث می شود جوانان به ازدواج تمایلی پیدا نکنند شناسایی کرد و برای رفع آن مسئولین فرهنگی برنامه ریزی داشته باشند .

وی خاطر نشان کرد: رسانه، تلویزیون، ماهواره عوامل تاثیر گذاری هستند که در این راستا باید سواد رسانه ای جوانان را بالا برد که از این ابزار به عنوان فرصت استفاده کنند.

بابایی با اشاره به اینکه ازدواج بخشی از دین را تکمیل می کند گفت: این روزها بسیاری از جوانان بر این باورند که بدون ازدواج هم می توان زندگی خوبی داشت.

وی با اشاره به اینکه اکثر جوانان شغل مناسبی ندارند گفت: اگر ازدواجی بدون تفکر شکل گیرد زندگی با مشکلات بسیاری مواجه  و نهایت منجر به طلاق می شود.

بابایی بیان داشت: عده ای از جوانان هستند که تنها به دنبال تحصیل هستند و هرچقدر تحصیلات آن ها بالاتر می رود زمان ازدواج آن ها به تاخیر می افتد و بعد از ان هم تمایلی به ازدواج کردن ندارند.

وی با اشاره به اینکه هرچقدر میزان تحصیلات بالاتر می رود توقعات نیز بالاتر می رود گفت: شرایط اقتصادی نیز یکی از مهم ترین عوامل در ازدواج نکردن جوانان است، چنانچه جوانی شغل مناسبی نداشته باشد تمایلی برای ازدواج نیز ندارد.

بابایی در پایان خاطر نشان کرد: بالا رفتن سن ازدواج عوامل متعددی دارد که یکی از ان ها عدم تعهد است.

به گزارش بخش قابل توجهی از این مسئله به نقصان نظام آموزشی کشور مربوط می‌شود و البته خانواده ها نیز بستر آموزش و پرورش فرزندانشان را همچون قدیم به وجود نیاورده اند.

حاکمیت باید برای وضعیتی که بر نظام آموزشی کشور حاکم است در راهبردهایش توجه کند.

از سویی حضور جوانان در گروه‌های همسان تاثیر بسزایی در طرح مسائل، مشکلات و نیازهای آنان دارد.

والدین این جوانان در فرصت‌ها و موقعیت‌هایی که جامعه سنتی در گذشته برایشان به وجود آورد، آموزش دیده و تربیت شدند.

متاسفانه فرصت تبادل نظرات و دیدگاه‌ها، خواسته و نیازها و مشکلات برای جوانان در گروه‌های هم سن و سال به وجود نیامده است ولی از آنان می‌خواهیم ازدواج کنند در حالی که هنوز از نظر اجتماعی نیاموخته‌اند با جنس مخالف چه ارتباطی داشته باشند و در یک رابطه حقوق طرفین چیست؟ به همین دلیل است که با جوانانی روبرو می‌شویم که به یک باره و کاملا احساسی تصمیم به ازدواج می‌گیرند یا یک دفعه تصمیم می‌گیرند سر کار نروند.

برای فرزندان این والدین نیز فضای مجازی و دانشگاه به وجود آمد و دسترسی به اطلاعات برایشان در کسری از ثانیه امکان پذیر شد و این جوانان مرتبا شرایط خود را با شرایط جوانان در کشورهای توسعه یافته مقایسه می‌کنند و شرایط جدیدی را تجربه می‌کنند به بیان روشن‌تر فضای قرن بیست و یکم با فضای قرن بیستم کاملا متفاوت است و اصلا نمی‌توان جوانان را سرزنش کرد که چرا همانند پدرانشان نشده‌اند که بتوانند ازدواج آسانی داشته باشند.

نکته حائز اهمیت دیگر ناظر به تغییر مشهود در سبک زندگی و مهم تر از آن باورها و اعتقادات افراد است به طوری که بخشی از تجرد قطعی، خود خواسته و به جهت ترویج سبک زندگی غربی و مدرن است، ضمن آن که به هر حال نباید از یاد بُرد که افزایش کمی و کیفی انواع دانشگاه‌های دولتی، ‌ آزاد و پیام نور در کشور، افزایش ورود دختران به دانشگاه و به ویژه افزایش توقعات دختران تحصیلکرده و احتمالا مستقل شده از حیث اشتغال و درآمد از دیگر دلایل تجرد قطعی در بین متولدان دهه ۶۰ می باشد.

واقعیت آن است که امروزه رسانه های نوین و به خصوص شبکه های اجتماعی، تأثیر غیرقابل انکاری در شکل گیری سبک زندگی جدید داشته و دارند و این در حالی است که ما متأسفانه آن طور که باید و شاید نتوانسته ایم مؤلفه ها و شاخصه های سبک زندگی اسلامی را در جامعه تبیین و ایضاً نهادینه کنیم.


 

دولت چه کرده است؟

در حال حاضر مهم‌ترین قانون حمایتی در مسئله ازدواج جوان‌ها برای جلوگیری از تجرد قطعی آنها، قانون «تسهیل ازدواج جوانان» است؛ اعطای وام اشتغال، قرار دادن جوان‌های متأهل در اولویت فرصت‌های شغلی، اعطای وام ودیعه مسکن، تهیه مسکن تحت عنوان «مسکن موقت»، نزدیکی محل خدمت سربازی به محل زندگی و تدارک دیدن فضای مناسب برای برگزاری جشن عروسی از جمله مواردی است که در این قانون، برای جوانان ایرانی در شرف ازدواج تدارک دیده شده‌است که باید در دستور کار جدی دولت و مجلس قرار گیرد.


منبع:
1. ۵ میلیون مجرد در ایران؛ دهه شصتی‌ها رکوردار تجرد قطعی | یک‌چهارم پسرها و یک‌ چهارم دخترهای دهه ۶۰ مجردند / همشهری آنلاین
2. بی اخلاقی، مسئولیت ناپذیری و فضای مجازی، دلایل ازدواج نکردن جوانان / صاحب نیوز
3. زنگ خطر؛ پیر شدن ۵ میلیون جوان مجرد ایرانی | دهه‌شصتی‌ها رکورددار تجرد قطعی  / همشهری آنلاین