دونالد ترامپ با وجود این که هرگز زیر بار شکست در انتخابات نرفت و تا لحظه آخر بر وجود تقلب گسترده در انتخابات سوم نوامبر۲۰۲۰ تاکید داشت اما سر انجام ناچار شد در جو شدید امنیتی از کاخ سفید خارج شود و از قاب تلویزیون شاهد برگزاری مراسم تحلیف جو بایدن در حلقه صدها ایست بازرسی و 30 هزار نیروی نظامی باشد، فرایندی که افتضاحی تمام‌عیار برای دموکراسی آمریکایی بود، اما فراتر از این نشانه آشکار افول آمریکا اکنون بررسی سال‌های حضور ترامپ در کاخ سفید و نتیجه دشمنی‌هایش با ملت ایران و همچنین تحلیلی درست درباره آنچه جایگزین دموکرات او در کاخ سفید در تقابل با ایران انجام خواهد داد به منظور جلوگیری از هرگونه تحریف شیطان بزرگ لازم و ضروری است. از این رو با سردار دکتر یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به گفت‌وگو نشستیم که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید:
 
تحلیل شما از شکست انتخاباتی ترامپ چیست؟
حوادث آمریکا از جنبه‌های گوناگون نیازمند تحلیل است. شکست ترامپ را، باید شکست آمریکا در مقابل مقاومت ملت قهرمان ایران ارزیابی کرد. شکست ترامپ و حوادث چند ماه اخیر در آمریکا،‌ همگی از نشانگان بزرگ افول آمریکا و شکست لیبرال دموکراسی غربی است. این حوادث نشان داد، دشمن اصلی نظام سرمایه‌داری و لیبرال دموکراسی،‌ در درون جوامع غربی و به ویژه در درون آمریکا و آن هم ملت آمریکاست.
 
جمهوری اسلامی ایران چگونه ترامپ را شکست داد؟
ترامپ بر اساس یک تحلیل آمریکا را از برجام خارج کرد و امیدوار بود که به نتیجه دلخواهش برسد. البته برخی از جریان‌های داخلی ایران و بعضاً دولتی‌ها در شکل‌گیری این تحلیل در ذهن ترامپ و تیم او، نقش برجسته‌ای داشتند. تحلیل ترامپ این بود که‌ وضعیت داخلی ایران به گونه‌ای است که پس از خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی، ‌ایران از بین دو گزینه جنگ یا مذاکره، یکی را در پیش خواهد گرفت. به عبارتی وقتی آمریکا از برجام خارج می‌شود و ترامپ ایران را بر سر دو راهی «جنگ یا مذاکره» قرار می‌دهد، به دنبال این بود که جمهوری اسلامی ناچار به پذیرش مذاکره شود.
 
براساس همین تحلیل بود که ترامپ مرتب می‌گفت، ایرانی‌ها به زودی تماس می‌گیرند و مذاکره می‌کنند!
خیلی جالب است اینکه می‌بینیم وقتی ترامپ، آمریکا را در 18 اردیبهشت 1397 از برجام خارج کرد و آن پیام را داد، در داخل کشور هفته‌نامه «صدا» که از نزدیک‌ترین نشریات به دولت است؛ تیتر اصلی‌اش را «دو راهی جنگ و صلح» انتخاب کرد. در داخل رسانه‌های جریان غرب‌گرا و نزدیک به دولت و اصلاح‌طلبان، با صراحت بر این نکته تأکید داشتند که‌ جمهوری اسلامی چاره‌ای جز مذاکره با ترامپ ندارد.

حتی برخی از افراد این جریان، تأکید داشتند در صورت مذاکره نکردن با ترامپ، جنگ می‌شود و آنگاه در حین جنگ مجبور خواهیم بود امتیازات بیشتری به آمریکا بدهیم. آنان با این استدلال، مذاکره با ترامپ را بهترین گزینه می‌دیدند!

اما در چنین شرایط و فضایی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صراحت،‌ آن جمله تاریخی را فرمودند که: «نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ خواهد شد.» اکنون ترامپ ذلیلانه کاخ سفید را ترک کرد و به تاریخ پیوست، و در این میان، درستی آن نظریه «نه جنگ نه مذاکره» اثبات شد. این یک شکست راهبردی برای آمریکا و دولت ترامپ بود.

 
واکنش‌ها نسبت به موضع رهبر معظم انقلاب در این مدت چگونه بود؟
پس از اعلان صریح این موضع قاطع از سوی رهبر معظم انقلاب که البته به همراه استدلال هم بود، اینکه به چه دلیل ما با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم و به چه دلیل جنگ نخواهد شد، خیلی‌ها در داخل و خارج، منتظر این بودند که ببینند چه اتفاقی رخ خواهد داد. در این میان چند نکته قابل توجه و تأمل است و به تحلیل و تبیین نیاز دارد که به اختصار اشاره می‌کنم.

نکته اول اینکه، با اعلان موضع قاطع حضرت آقا شوک بزرگی به ترامپ وارد شد؛ چرا که برخلاف تحلیل و تصورش بود. ترامپ بر این تصور بود که حتماً ایران پای میز مذاکره می‌نشیند. به نظرم تحلیل‌های داخل کشور و صحبت‌های برخی از مسئولان دولتی در وصف برجام و اینکه حل بسیاری از مشکلات کشور را به مذاکره با آمریکا گره زده بودند؛ چنین باوری را در ترامپ به وجود آورده بود. لذا ترامپ مدتی دچار این توهم بود که ایرانی‌ها چاره‌ای ندارند و با وجود این موضع رهبر معظم انقلاب، ‌باز هم تصور می‌کرد ایران از موضعش عقب‌نشینی می‌کند. وقتی این اتفاق نیفتاد، از یک ‌طرف واسطه‌هایی چون نخست‌وزیر ژاپن را روانه ایران کرد و از طرفی پیام‌های تهدیدآمیز داد، ‌ولی هیچ کدام کارساز نشد و جمهوری اسلامی بر موضع صحیح خود ثابت قدم ماند.

نکته‌ دوم، عملی شدن تهدید ترامپ در به شهادت رساندن سردار سلیمانی بود. ترامپ با این اقدام که رسماً هم مسئولیت ترور را برعهده گرفت؛ می‌خواست این پیام را به ایران بدهد که آمریکا در موضع برتر قرار دارد و جمهوری اسلامی راهی جز تن دادن به مذاکره ندارد؛ اما واکنش قاطع ایران در موشک‌باران عین‌الاسد، محاسبات ترامپ را به هم ریخت. ناتوانی آمریکایی‌ها در اقدام متقابل، ‌نشان داد که آمریکا به هیچ وجه در شرایط مناسب برای آغاز یک جنگ علیه ایران قرار ندارد.

اما نکته سوم به تحرکات برخی داخلی‌ها بر می‌گردد. از زمان خروج آمریکا از برجام و پیام ترامپ مبنی بر جنگ یا صلح از طریق مذاکره از یک‌سو و تصریح و تأکید رهبر معظم انقلاب بر راهبرد و سیاست «نه مذاکره و نه جنگ» از سوی دیگر، مرتب عده‌ای با ارائه تحلیل‌های گوناگون در رسانه‌های داخلی، ‌این‌گونه القا می‌کردند که ‌راهبرد و سیاست «نه جنگ و نه مذاکره»،‌ کشور را به پرتگاه برده و نابود می‌کند. صاحبان این تحلیل، بر مذاکره با دولت ترامپ ‌اصرار داشتند. این نگاه حتی در لایه‌هایی از دولت هم وجود داشت. به طور قطع پذیرش مذاکره با ترامپ، خسارت‌های فراوانی را برای ایران به دنبال داشت و این مذاکره برای ترامپ یک پیروزی و موفقیت بزرگ به حساب می‌آمد.
 
دونالد ترامپ با خروج آمریکا از برجام(توافق جامع هسته‌ای) چه اهدافی را دنبال می‌کرد؟
ترامپ قبل از ریاست‌جمهوری‌اش، به عنوان فردی شناخته می‌شد که در امور اقتصادی و معامله‌گری، ‌یک هنر ویژه‌ای در امتیازگیری از طرف‌های مقابل دارد. البته شگرد عمده او، برهم زدن معامله و قرارداد انجام شده از سوی شرکت‌ها و مؤسساتش با دیگران بود؛ با این استدلال که او از این معامله متضرر می‌شود و سپس با یک عملیات روانی و آن هنر معامله‌اش، قرارداد جدیدی را با امتیازات فراوان به نفع خود منعقد می‌کند! ترامپ به محض ورود به کاخ سفید، ‌همین رویه را در پیش گرفت و آمریکا را از چندین معاهده و توافق‌نامه بین‌المللی و از جمله برجام خارج کرد.

برای ایران، اروپا، روسیه، چین، کره شمالی و چندین کشور دیگر خط و نشان کشید. اروپایی‌ها،‌ چینی‌ها و کره شمالی در برابر او به نوعی نرمش نشان دادند؛ اما جمهوری اسلامی آن هم با تدبیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب،‌ محکم در مقابل ترامپ ایستاد. ترامپ مدعی بود برجام توافقی ناقص و به ضرر آمریکاست و باید اصلاح شود!


دونالد ترامپ تصور می‌کرد وقتی ایران از سر ناچاری و ترس از جنگ،‌ به مذاکره تن دهد؛ آنگاه در این مذاکره جدید، ایران را در تمامی حوزه‌ها محدود خواهد کرد و آن راهبرد معروف «مهار ایران»‌ به دست ترامپ اتفاق می‌افتد. ترامپ می‌خواست در مذاکرات جدید، محدودیت‌های هسته‌ای ایران را همیشگی کرده و برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران را هم محدود کند. حوزه‌های مذاکره مورد نظر ترامپ، همان 12 موردی بود که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا مطرح کرد.
 
ترامپ روی چه مؤلفه‌ها یا عوامل اثربخشی برای رسیدن به این اهداف حساب باز کرده بود؟
فشارهای حداکثری، ‌عملیات روانی و جریان تحریف، عوامل سه‌گانه‌ای بود که ترامپ را برای رسیدن به اهداف امیدوار کرده بود. از سال 1397 ترامپ از هر اقدام و ابزاری برای فشار بر جمهوری اسلامی و ملت ایران بهره برد. از ابتدای سال 1397 و به ویژه بعد از خروج آمریکا از برجام، ترامپ و تیم او با یک ادبیات تهاجمی و با تأیید بر فشارهای حداکثری، اعلام کردند جمهوری اسلامی هرگز موفق به برگزاری جشن چهل سالگی انقلاب نخواهد شد!

دونالد ترامپ در شهریور 1397 به مقام‌های اروپایی که برای یک همکاری حداقلی با ایران به منظور حفظ برجام نوعی تمایل داشتند؛ با صراحت گفت،‌ عجله نکنید تا چند ماه دیگر کار جمهوری اسلامی تمام است! این نگاه‌ها و پیام‌ها به ایران هم منتقل می‌شد و عده‌ای در داخل کشور،‌ با تحلیل‌های غلط توی دل مردم را خالی می‌کردند و نظام را برای رفتن به سمت مذاکره تحت فشار قرار می‌دادند.

اما در چنین فضا و شرایطی، رهبر معظم انقلاب در جمع ده‌ها هزار نفری بسیجیان در آذر ماه سال 1397، با اشاره به صحبت‌های ترامپ خطاب به مقامات اروپایی و یادآوری آرزوهای مشابه دیگر رؤسای‌جمهور ایالات متحده در چهل سال گذشته، با این ضرب‌المثل ایرانی جواب او را دادند: «شتر در خواب بیند پنبه دانه، ‌گهی لپ‌لپ خورد گه دانه‌دانه!»
 
عوامل اصلی به شکست رساندن آمریکای دوره ترامپ کدام است؟
مقاومت حداکثری ملت ایران با هدایت‌های راهبردی رهبر معظم انقلاب و قدرت پاسخگویی قاطع جمهوری اسلامی به هر نوع اقدام نظامی خارجی، سه عامل اصلی شکست آمریکا در اعمال فشار حداکثری هستند. در جمهوری اسلامی مقاومت در برابر دشمن، مبنای دینی و اعتقادی دارد. لذا وقتی ملتی با پشتیبانی و تبعیت از رهبری دینی و الهی در برابر دشمنان خدا و دین خدا به مقاومت دست می‌زند؛ حتماً مورد نصرت الهی واقعی شده و خداوند پیروزی را نصیب آن ملت می‌کند. با اطمینان می‌توان گفت،‌ ملت ما تا زمانی که با وحدت و انسجام از ولایت فقیه پیروی کند، ‌ملتی شکست‌ناپذیر خواهد بود. در سه دهه گذشته، درستی و صدق کلام امام بزرگوارمان اثبات شد که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد.» آری ملت ایران با نصرت الهی، ‌شاخ آمریکا و ترامپ را شکست.
 
به عنوان آخرین سؤال بفرمایید، ‌با رفتن ترامپ و آمدن بایدن،‌ آیا تغییری در سیاست‌های آمریکا در قبال ایران پدید می‌آید؟
بین اهداف جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها در قبال ایران، هیچ تفاوتی وجود ندارد و هر دو حزب دشمن جمهوری اسلامی و ملت ایران بوده و به دنبال براندازی در ایران هستند. تفاوت بین آنها در شیوه‌ها و روش‌های اعمال دشمنی است. جالب است که «جو بایدن» با اشاره به شکست سیاست‌ «فشار حداکثری» ترامپ علیه جمهوری اسلامی، ‌از سیاست «فشار هوشمندانه» دولت خود علیه ایران یاد می‌کند. بنابراین، فشارها نه تنها قطع نخواهد شد، بلکه به نوعی تداوم می‌یابد؛ اگرچه ممکن است برای تأثیرگذاری بر انتخابات ایران،‌ گشایش‌های کوتاه‌مدت حاصل شود، ‌نکته مهم این است که در مقابل «فشارهای هوشمند» بایدن، ‌ملت ما هم باید به یک «مقاومت هوشمندانه» دست بزند.