چرایی طرح مجدد «رفراندوم»
طرح موضوع مشروعیت و مقبولیت حکومت اسلامی از تریبون عمومی که می بایست در یک فضای علمی مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد و تفسیر به رای بیانات امام خمینی (ره) همراه با برجسته سازی گزینشی از آن، در آستانه انتخابات 1400 و در شرایطی که می بایست همه ظرفیت کشور برای حضور حداکثری در پای صندوق های رای بسیج شوند، جای نقد دارد.
رئیس جمهور در این مراسم با اشاره به نطق تاریخی امام خمینی(ره) در 12بهمن57 گفت: «او [امام خمینی] در آن نطق تنها از مشروعیت دینی حرف نزد، بلکه از مقبولیت و رای مردم و حتی از عقلانیت و معقولیت هم حرف زد. او گفت رژیم سلطنت رژیم عقلانی نیست و هیچ عقلی این مسئله را نمیپذیرد. ممکن است یک فردی، یک زمانی با کودتا یا برفرض رأی یا برفرض رأی آزاد روی کار آمده باشد. کاری که ۵۰ سال یا ۷۰ سال پیش انجام گرفته است چه ربطی به ما دارد؟» روحانی ادامه داد: «امام به صراحت گفت پدران ما اولیای ما نیستند و ما باید به آن دولت و نظامی که میخواهیم برگزینیم، رأی دهیم. او از آراء مردم سخن گفت، او از خردورزی و عقلانیت سخن گفت، او از مشروعیت و اسلام سخن گفت و با این دلایل محکم مسیر و راه انقلاب آینده را برای ما مشخص کرد».
سابقه طرح مسئله رفراندم از سوی روحانی
واقعیت آن است که حسن روحانی از ابتدای دوران مسئولیت خود، به کرات از لزوم برگزاری همهپرسی سخن گفته که این امر علاوه براینکه موجب فراهم شدن بستر سوء استفاده جریان رسانهای ضدانقلاب شده، باعث شده بسیاری از اصلاحطلبان نیز دیگر اظهارات تکراری رئیسجمهور را در این زمینه جدی نگیرند. حال که تنها چند ماه تا پایان دولت دوازدهم باقی است به نظر میرسد طرح موضوعات همچون رفراندوم از سوی روحانی حتی در میان اصلاحطلبان و جریان حامی دولت نیز محلی از اعراب نخواهد داشت. با این وجود با مروری گذرا بر تاکیدات چند باره حسن روحانی در طول دوره ریاست جمهوری خود بر موضوع ضرورت رفراندوم نشان میدهد که طرح چنین موضوعاتی اساسا با هدف انحراف افکار عمومی صورت میگرفت و چنانکه گفته شد حتی جریانات سیاسی حامی دولت نیز بر این موضوع واقفند و از آن عبور کرده اند.
در آخرین مورد حسن روحانی 1دی ماه 99 در نشست حقوق اساسی و شهروندی عنوان کرد: «بحث بازنگری قانون اساسی زمانی که مورد نیاز باشد، اشکالی هم ندارد. قانون اساسی معمولاً دیر به دیر در دنیا اصلاح میشود. ۳۱سال است قانون اساسی تغییر نکرده است». وی در این نشست با پیش فرض قرار دادن وجود اختلاف نظر اساسی در کشور گفت: «اصل ۵۹ قانون اساسی میتواند در مقاطعی که اختلاف نظر اساسی وجود دارد و اتفاق نظری وجود ندارد، مهم باشد. البته باید موضوع مهمی باشد و بحث و بررسی شود و در اختیار آرای عمومی و به رفراندوم گذاشته شود. البته سازوکار این اصل خیلی پیچیده است ولی بعد از ۴۰ سال میتواند یک بار اجرا شود».
آقای روحانی در ۱۵مردادماه ۱۳۹۸ نیز در جمع مسئولان وزارتخارجه گفته بود: «نمیتوانیم مخالف خواست مردم، ساز جداگانهای بزنیم. تضمین جمهوری اسلامی ایران برای قرنها در تاریخ آینده با اجرای درست اصل ۶ و ۵۹ قانون اساسی است.» حسن روحانی در دیدار ۴ خرداد 98 خود با روزنامه نگاران، اشارهای جداگانه به اصل ۵۹ به عنوان «اصلی بنبست شکن» داشت. البته او در این سخنرانی نیز هم روشن نکرد از کدام یک از بنبستهای ادعایی سخن میگوید.
رئیسجمهور همچنین در دیدار ۲۹اردیبهشت 98 با دانشجویان، بر اهمیت اصل۵۹ به عنوان «راه حل مشکلات» و رفع اختلاف «در یک مسأله مهم فرهنگی، اجتماعی یا سیاست خارجی» تاکید کرد. در اظهاراتی دیگر، حسن روحانی در جریان مصاحبه تلویزیونی ۱۵مرداد ۱۳۹۷ گفت: «اگر مسالهای بسیار مهم است به اصل ۵۹ رجوع کنیم... میتوان با مراجعه به آرای عمومی مردم بسیاری از مشکلات را حل کرد». اینبار نیز او وارد این بحث نشد که از کدام «مساله بسیار مهم» سخن میگوید که نیاز به مراجعه به آرای عمومی است.
حسن روحانی چند هفته بعد از اعتراضات مردم در دیماه 96 که نسبت به افزایش تورم، گرانی، بیکاری، سو مدیریت و... صورت گرفت، با دادن آدرس غلط در سخنرانی ۲۲بهمن خود در میدان آزادی عنوان می کند: «اگر در دو تا مساله اختلاف نظر داریم... صندوق آرا را بیاوریم و طبق اصل۵۹ قانون اساسی هرچه مردم گفتند، به آن عمل کنیم». او در آغاز دوره ریاست جمهوری هم، در سخنانی در ۱۴دی ۱۳۹۳ در جمع اقتصاددانان گفته بود: «به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی خیلی تمایل دارم شرایطی فراهم شود تا یکبار هم شده... یک مساله مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی... به همه پرسی گذاشته شود.»!
شرایط و ضرورت برگزاری رفراندوم
اصل 59 قانون اساسی درباره برگزاری همهپرسی میگوید: «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» البته این قانون شرط دیگری هم دارد و آن اینکه تصویب نمایندگان بایستی به تأیید رهبری نظام نیز برسد و آنگاه وزارت کشور، مجاز است رفراندوم را برگزار کند.
جدا از بار مالی برگزاری رفراندوم از نظر عقلانی نیز هیچ حکومتی مسائل مرتبط با ماهیت، ایدئولوژی و ضروریات عقلانی لازمه خود را به رفراندوم و همه پرسی نمی گذارد. هیچ دولتی به معنای عام آن موضوعاتی همچون دفاع از خود، امنیت ملی و سیاستهای راهبردی خود را از طریق همه پرسی مشخص نمی کند. چراکه در موضوعات تخصصی که نیاز به کار کارشناسی و علمی و تبادل نظر میان صاحب نظران است، مراجعه به آرای عمومی ممکن است علاوه براینکه راهگشا نباشد، با توجه به نقص اصل دموکراسی و امکان بروز رفتارهای پوپولیستی حتی ممکن است نتیجه مورد نظر از هدف تعیین شده نیز فاصله گرفته و به ضرر منافع عمومی تمام شود. این درحالی است که متاسفانه طرفداران برگزاری همه پرسی – به هر قیمتی- هرگز به بایدها و نبایدها و ضرورت برگزاری آن نپرداخته و به تناسب شرایط و نیاز سیاسی خود با رسانهای ساختن این موضوع تنها خوراک تبلیغاتی رسانههای معاند برای مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی را فراهم کرده و با فضاسازی سیاسی، در میان جوانان و نسل چهارم انقلاب نسبت به نقش مردم در مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی تردید افکنی میکنند.
در شرایط که قانون اساسی به عنوان فصل الخطالب وظایف و مسئولیتهای ارکان نظام را کاملا مشخص کرده بهویژه بعد از اصلاحاتی که در سال 68 صورت گرفت، هیچگونه کاستی و فوریتی برای حذف و اضافه در آن دیده نمیشود، طرح برگزاری رفراندم و همه پرسی برای تعیین تکلیف برخی موضوعات سیاسی و اقتصادی و... در واقع زیر سوال بردن اصل قانون و ترتیبات پیشبینی شده برای حل مشکلات و مسائل کشور است. در واقع اصل 59 قانون اساسی در شرایطی قابلیت اعمال پیدا میکند که روال عادی و قانونی امکان حل موضوع را نداشته باشد.
به عنوان مثال برخی از اصلاح طلبان از ضرورت برگزاری رفراندوم برای تعیین تکلیف FATF و حتی رابطه با آمریکا میگویند. درحالی که این مسائلی به عنوان موضوعات تخصصی تنها میتواند در فضای کارشناسی تصمیمگیری شود و این همان چیزی است که مردم از مسئولان خود مطالبه دارند. در واقع مردم انتظار دارند برخی از مسئولان که با حضور نیافتن در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام تصمیمگیری و تعیین تکلیف FATF را به تعویق میاندازد پاسخگو باشد. چراکه قوانین موجود راههای حل مشکلات را به خوبی مشخص کرده است. بنابراین طرح موضوعاتی از قبیل برگزاری همهپرسی بیش از آنکه بهعنوان یک ضرورت تلقی شود به نظر میرسد بهعنوان بهانهای برای توجیه سوءمدیریتهای صورت گرفته استفاده میشود.
رفراندوم های «غیر رسمی»
حق تعیین سرنوشت و انتخاب نوع ساختار حکومت، حق همه نسلها و حتی نسلهای امروزی است اما اگر «پدران ما» با رفراندوم جمهوری اسلامی، براساس تفکر خود ساختار این حکومت را انتخاب کردهاند، اما نسلهای امروزی در مقاطع مختلف و در زمانهای متعدد بر حقانیت و پذیرش این نوع ساختار مهر تأیید زدهاند؛ راهپیماییهای 22بهمن و روز قدس، انتخاباتها و راهپیمایی سراسری 9دی تنها چند نمونه رفراندم برای پذیرش جمهوری اسلامی توسط نسل امروزی بوده است. مگر نه این است که مردم ایران خود در بهزنگاههای حساس و در شرایطی که دشمنان داخلی و خارجی با ایجاد بحران های امنیتی سعی داشتند نظام جمهوری اسلامی را با چالش مواجه کنند، وارد میدان شده و ختم غائله کردند؟ حضور اقشار مختلف مردم بعد از حوادث آبان 98 و جدا کردن صف خود از اغتشاشگران آیا مفهومی جز پایندی به تصمیمات قانونی و اعتماد به روال تعیین شده در قانون داشت؟ آیا حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع شهید سلیمانی چیزی جز تایید راه او و سیاست منطقهای جمهوری اسلامی بود؟
بنابراین مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) با جانفشانی و اهدای هزاران شهید این راه را انتخاب کرده اند و در طول این سالها بارها به صورت عمومی پایندی خود را به ارزشهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نشان داده اند که میتوان آن را نوعی «رفراندوم غیر رسمی» و تایید مسیر انقلاب خواند.
تعمیم نارضایتی مردم از دولتها به حاکمیت
آنچه مشخص است مردم از سوء مدیریتها، اختلاسها، گرانی، تورم، بیکاری و برخی از امور ناراضیاند. اما قطعا این نارضایتی با ساختار و اصل جمهوری اسلامی و ماهیت دینی حکومت نیست چراکه خود برای به دست آوردن آن هزینه دادهاند. تعمیم نارضایتی مردم به حاکمیت یک خلط مبحث و توطئه ضدانقلاب است که نارضایتی مردمی را با درخواست رفراندوم مجدد جمهوری اسلامی یکی میدانند درحالیکه راههای فراوانی در قانون اساسی برای اعلام نارضایتی مردمی و حق سرنوشت برای ملت در نظر گرفته شده است؛ از برگزاری انتخاباتهای متعدد تا حق برگزاری تجمع و راهپیماییهای مسالمتآمیز و اعتراضی و حتی نقد دولتمردان بهصورت آزاد و بدون ترس از مواجه دولتیها و برخوردهای قهریهای و شکایت و... در داخل نیز برخی برای پوشش ناکارآمدیها که معیشت مردم را با مشکل مواجه کرده گاهی تحریمها آمریکا و عوامل خارجی را بهانه میکنند و گاهی کمبود اختیارات و نقص قوانین را طرح میکنند.
نتیجه گیری
هرچند در سالهای اخیر مردم و رسانهها به طعنهها و اظهارات کنایهای روحانی عادت کردهاند و طرح چندباره و تکراری موضاعاتی همچون ضرورت همهپرسی و رفراندوم از سوی وی حتی در میان جریان سیاسی حامی دولت نیز چندان با اقبال مواجه نیست، اما این موضوع در حافظه تاریخی ملت خواهد ماند که آقای روحانی در شرایطی که عرصه را تنگ میبیند و هر زمان دولت تحت فشار انتقادات به حق رسانهها و مطالبات مردمی قرار میگرفت، با طرح مقولات حاشیهای و جنجالی سعی در انحراف افکار عمومی نسبت به ناکارآمدیها داشت.
طرح موضوع مشروعیت و مقبولیت حکومت اسلامی از تریبون عمومی که میبایست در یک فضای علمی مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد و تفسیر به رای بیانات امام خمینی(ره) همراه با برجستهسازی گزینشی از آن، در آستانه انتخابات1400 و در شرایطی که میبایست همه ظرفیت کشور برای حضور حداکثری در پای صندوقهای رأی بسیج شوند، جای نقد دارد. به نظر میرسد طرح مجدد موضوع رفراندم در افکار عمومی آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بیشتر با هدف «دو قطبی سازی» و تحت فشار قرار دادن شورای نگهبان برای تایید صلاحیت نامزدهای مورد نظر صورت میگیرد.
گفتنی است رئیس جمهور درحالی از همه پرسی و مراجعه به افکار عمومی میگوید که بر اساس آخرین نظرسنجیها با کاهش قابل توجه و تاریخی میزان محبوبیت حسن روحانی مواجهیم. بهنحوی که براساس یک نظرسنجی صورت گرفته شده در تهران میزان محبوبیت حسن روحانی از نزدیک به 40درصد در سال96 به 4درصد! رسیده است. حال باید این سوال را پرسید که آیا آقای روحانی حاضر است میزان رضایت مردم از دولتهای یازدهم و دوازدهم را در یک همه پرسی ملی به محک بگذارد؟
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}