یادداشت روزنامه‌ها 28 اسفند ماه

روزنامه کیهان

نگاهی گذرا به سالی که گذشت

اگر سال 1398 با اتحاد و همدلی مردم در یاری‌رسانی به هموطنان سیل‌زده شروع و با تشییع باشکوه حاج قاسم سلیمانی به حماسه ختم شد؛ سال 1399 نیز دست کمی از آن نداشت و با همبستگی خارق‌العاده نیروهای مردمی در مقابله با کرونا و ضدعفونی معابر شروع و با مجاهدت کادر درمان برای مهار مرگ‌های کرونایی و ساخت و تولید انبوه واکسن کرونا به حماسه ختم شد. اتفاقی که سبب شد تا ایران اسلامی مایه افتخار جهان اسلام باشد. «نعیم العبودی» نماینده پارلمان عراق در همین زمینه زبان به تحسین کشورمان گشود و نوشت: «در شرایطی که ابرقدرت‌ها در حال رقابت برای یافتن واکسن کرونا هستند، ایران اولین کشور اسلامی است که سه واکسن کرونا را در دست بررسی دارد... دستاوردی عالی که ما به خاطر آن به مسلمانان جهان تبریک می‌گوییم.»

کرونا سبک زندگی جدیدی بر ما تحمیل کرد؛ دید و بازدید‌های نوروزی را به فضای مجازی کشاند، سفرهای بین‌شهری را با محدودیت جدی مواجه کرد و کسب‌وکارها را تحت تأثیر قرار داد. در این میان اما مردم مؤمن ایران مناسک عبادی جمعی خود در ماه مبارک رمضان، محرم و صفر را با شیوه‌‌نامه‌های بهداشتی ستاد ملی مقابله با کرونا تطبیق دادند و تصاویر بدیعی را از نظم و انضباط هیئات و تجمعات مذهبی به نمایش گذاشتند. نظمی که نشان می‌داد جامعه مذهبی ایران خاضعانه در برابر قوانین کرونایی و توصیه‌های متخصصان بهداشت و درمان سر فرود می‌آورد. امری که در جوامع سکولار هم کمتر دیده ‌شد و بارها شاهد عصیان مردم در برابر قوانین کرونایی در کشورهای اروپایی بودیم. علاوه ‌بر این، یک تفاوت اساسی دیگر هم میان جامعه ما و جوامع غربی وجود داشت. گروه‌های جهادی، بسیج، مساجد، هیئات و سایر تشکل‌های مردمی در حالی رایگان و بدون چشم‌داشت مالی به تولید و توزیع ماسک و ضدعفونی معابر پرداختند که در غرب مدعی تمدن و پیشرفت، دولت آمریکا ماسک‌های سفارشی فرانسه و آلمان از چین را در میانه مسیر، توقیف و به خاک خود منتقل کرد. «اندرئاس گایزل» نماینده مجلس آلمان در اعتراض به این اقدام آمریکا آن را «راهزنی دریایی مدرن» خواند. اما راهزنی غربی‌ها از یکدیگر فقط به اینجا ختم نشد. آمریکا تجهیزات پزشکی خریداری‌شده توسط کانادا را هم در اختیار آنها قرار نداد. ماسک‌های اهدایی چین به ایتالیا نیز در مسیر رسیدن به این کشور توسط جمهوری چک و آلمان دزدیده و مصادره شد و کشتی تونسی حامل الکل طبی برای مردم تونس هم توسط دزدان دریایی ایتالیا به سرقت رفت. این بار تصویری آخرالزمانی از مبنای ایده حکمرانی عرفی «توماس هابز» در غرب وحشی شکل گرفت که می‌گفت «انسان، گرگ انسان است.» و حقیقتا در غربی که خدا را در مراسم صبحگاه یکشنبه کلیسا محصور ساخت؛ انسان، گرگ انسان بود.

برخلاف این حکمرانی گرگ‌صفتانه کمی آن‌سو‌تر حاکمیت دینی در ایران نشان داد در نهاد فرهنگ دینی چیزی نهفته که به هنگامه بلا و مصیبت، می‌تواند انسان و جامعه انسانی را از خودخواهی به دیگرخواهی سوق دهد. امری که می‌شد علاج جامعه جهانی بحران‌زده ‌امروز را در آن جست‌وجو کرد. «رزمایش مواسات» که در لبیک به پیشنهاد رهبر انقلاب توسط مردم عزیز ایران اسلامی برای کمک به محرومان و آسیب‌دیدگان اقتصادی کرونا شکل گرفت جلوه‌هایی بی‌نظیر از محبت و ایثار خلق کرد. این رویداد در شرایطی رخ داد که همه می‌دانیم سوءتدبیر برخی مسئولان چه بر سر معیشت مردم آورده است اما تنگنای اقتصادی مانع از کمک‌های همدلانه مردم به نیازمندان نشد.

همبستگی فوق‌العاده مردم در یاری‌رسانی به یکدیگر طی سال‌های 1398 و 1399 مجددا نشان داد ملت ایران در مواجهه با مشکلات تحمیلی یک‌دل و یک‌پارچه‌اند. حاکمیت دینی در ایران توانست با بسط مفاهیم اسلامی و به‌روزسانی الگوهای اجتماعی آن در جامعه امروزی علی‌رغم همه سختی‌ها و نارضایتی‌ها؛ ملتی واحد در مقابل تهدیدی که این بار به شکل بلایای طبیعی همچون سیل و بیماری همه‌گیر کرونا رخ نمایانده بود؛ بسازد. این نمایش اتحاد می‌تواند خنثی‌سازی بخشی از تهدید‌های خارجی را نیز به همراه داشته باشد. مسلما رویدادهایی اینچنین توسط تحلیلگران و جامعه‌شناسان آمریکایی به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا در تعیین خط مشی کاخ سفید، بی‌خاصیتی گزینه‌های روی میز را در مواجهه با ملت ایران برای دستگاه تصمیم‌ساز آنها بیش از پیش مشخص کند.

اما ملت ایران در کنار این حماسه باشکوه داغدار عزیزان خود نیز بود. بیش از 60 هزار نفر از هموطنان‌مان طی سال گذشته در اثر ویروس کرونا جان باختند. 60 هزار داغ بر دل 60 هزار خانواده نشست و این یعنی تعداد افرادی که در طول سال درگیر این بیماری و تبعات درمانی، روانی و عاطفی آن بوده‌اند چندین برابر این آمار است. درد و داغ کرونا که با فشار اقتصادی تحمیل‌شده در اثر سوءمدیریت‌ها بر مردم و افزایش سرسام‌آور قیمت برخی کالاهای اساسی مضاعف شده بود؛ نجابت و صبر مثال‌زدنی ملت را به همراه داشت آنجا که عملیات رسانه‌ای سنگین جریان‌های خارجی را ناکام گذاشتند، به فراخوان‌های اغتشاش آنها بی‌اعتنایی کردند و با حضوری متفاوت در سالروز گرامیداشت 22 بهمن، گلایه‌های اقتصادی‌شان را به پای انقلاب اسلامی ننوشتند.

سال 1399 روزهای پرحادثه دیگری هم داشت. ترور بزدلانه دانشمند شهید حاج محسن فخرى‌زاده، کسى که بیش از بیست سال در فهرست ترور رژیم صهیونیستى قرار داشت یکی از این روزها بود. تروری که با حمایت کشورهای غربی از بانیان آن، بار دیگر ثابت کرد غرب چشم دیدن پیشرفت ایران اسلامی را ندارد؛ آنها هنوز در تحجر قرون وسطای خود غوطه‌ورند؛ تحجری که در آن مزد دانشمندان چیزی جز مرگ نبود. اندکى پس از این رویداد، ملت انقلابى ایران عزادار دو تن از چهره‌های برجسته انقلاب اسلامى شد. فقدان شخصیت‌هایی همچون آیت‌الله مصباح و آیت‌الله یزدی حسرتی ماندگار بر دل دوستداران و علاقه‌مندان به انقلاب خواهد بود.

اما چیزی نگذشت که خون شهید فخرى‌زاده شروع به جوشش کرد. قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران» توسط مجلس شوراى اسلامى تصویب شد و به هفت سال انفعال دولت تدبیر و امید پایان داد. قانونى که همسو با تبیین سیاست قطعى نظام جمهورى اسلامى توسط رهبر انقلاب مبنى بر «انجام تعهدات برجامى پس از راستى‌آزمایى لغو کلیه تحریم‌ها»؛ اروپا و آمریکا را پس از ٥ سال نقض عهد و اطمینان خاطر از بى‌عملی دولت ایران به تکاپو انداخت. دوران امتیازدهى یک‌سویه به طرف‌هاى غربى به اتمام رسید و افق اقتدار و پیشرفت دوباره در مقابل چشم دانشمندان ایران نمایان گشت. از این پس برجام -سیاه‌چاله‌ای که پنج سال امکانات و ظرفیت‌های کشور را در خود بلعید- نه دغدغه ما که آرزوی بر باد رفته غرب خواهد شد.

سال ١٣٩٩ یک ویژگى دیگر هم داشت. این سال اولین سال فقدان حاج قاسم سلیمانى در جمع ساکنان این کره خاکى بود. سرداری که قرار بود به زعم محاسبات مادی تروریست‌های آمریکایی 13 دی‌ماه 1398 از صحنه حذف شود اما برخلاف تصور آنها در سرتاسر جهان اسلام تکثیر شد. احمق‌های درجه یک با این حماقت‌شان حاج قاسم را از خانه ساده‌اش در شهرک دقایقی تهران خارج کردند و در خانه و محل کار همه مردم ایران نشاندند. این روزها تصویر حاج ‌قاسم بر دیوار خانه‌ها، روی شیشه اتومبیل‌ها، پشت ویترین مغازه‌ها، کنار تنور نانوایی‌ها و... به تمام مردم ایران لبخند می‌زند. سال‌های بدون او مسلماً سال‌های ناامن‌تری برای ارتش تروریستی آمریکا در منطقه خواهد بود.

در خاتمه امید است با پایان کار دولت یازدهم و دوازدهم، مردم عزیز ایران اسلامی با مشارکت حداکثرى و انتخابى آگاهانه، دولتی جوان و انقلابی و کارآمد را برای مدیریت اجرایی کشور انتخاب کنند تا مشکلات پیش‌روی را با تکیه بر ظرفیت‌ها و امکانات برزمین‌مانده داخلی و تلاش پیگیر خود و بدون گره زدن امور کشور به آمریکا و اروپا، از پیش پای بردارند.

روزنامه وطن امروز

وطن‌امروز فرا رسیدن سال جدید خورشیدی را به عموم ایرانیان شادباش می‌گوید

1400 سال مردم؛ تبیین کارآمدی و ارائه ایده های اجرایی و مدیریتی برای برون رفت از موقعیت نامطلوب فعلی گام مهم جریان انقلابی برای احیای امید در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است.

یونس مولایی: سال 99 با تمام ویژگی‌های منحصر‌به‌فردش سرانجام در حال پایان است؛ سالی که از سویی انباشت مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی‌های مدیریتی در آن باعث فشار به مردم شد و از سوی دیگر میهمانی ناخوانده با شیوعش در سطح جهان باعث شد فشارها به شکل پیش‌بینی‌ناپذیری مضاعف شود. در این میان با همه تلخی‌ها و سختی‌هایی که سال 99 تجربه شد، چشم همگان به سال1400 و روند احتمالی تغییرات در آن دوخته شده است؛ تغییراتی که جامعه ایران بشدت به آن راغب و مدت زیادی برای آن لحظه‌شماری کرده است.

تبیین مقیاس جامعه ایران در سال 99 و ترسیم چشم‌اندازی از سال1400 مهم‌ترین وظیفه‌ای است که رسانه‌ها و فعالان جریان انقلابی باید نسبت به آن اهتمام ورزند. یقینا شکل‌گیری روایتی واحد و ایجاد اجماع نظر پیرامون وضعیت موجود در میان نیروهای انقلابی گام ابتدایی برای یک اقدام جمعی با نیت ایجاد تغییر است، آنچنان که تجارب کسب‌شده در سال‌های اخیر گواه آن است که نیروهای انقلابی در بسیاری از بزنگاه‌ها به علت نداشتن تعریفی واحد از وضعیت مستقر در ایجاد همدلی و همقدمی برای ایجاد تغییرات ناکام مانده بودند.

سال 99 - آنچنان که پیش از این نیز مورد اشاره قرار گرفت - با تمام سختی‌هایش به عنوان شمایل کاملی از ناکارآمدی و بی‌برنامگی شناخته شد. مردم ایران فارغ از فشار ناشی از شیوع ویروس کرونا کمترین روزی را به خاطر می‌آورند که با افزایش نجومی قیمت کالاها به نسبت روز پیشین روبه‌رو نشوند، یا در مواجهه با مشکلات شاهد اتخاذ موضع مصمم و قاطعی از سوی سیاست‌گذاران و دولتمردان باشند. در این میان البته هر چند روز یک بار با شنیدن سخنی جدید از مقامات دولتی به خشم آنان افزوده می‌شد. به عبارتی هر قدر فشارهای اقتصادی و بیرونی زندگی مردم را بیشتر هدف قرار می‌داد، به همان میزان تعاریف و تحسین‌های دولتمردان از مدیریت‌شان بیشتر شنیده می‌شد، تا جایی که پس از ادعای سخنگوی دولت مبنی بر دشوارتر بودن شرایط در صورت روی کار نبودن دولتمردان فعلی و سخنان معاون اول رئیس‌جمهور مبنی بر شاهکار دولت در جلوگیری از نابودی ایران، طرح موضع اخیر رئیس‌جمهور مبنی بر تحقق وعده چرخش همزمان چرخ اقتصاد و سانتریفیوژها مردم را بشدت خشمگین کرد. با این تعاریف یقینا مهم‌ترین سرفصل‌هایی که از موقعیت جامعه ایران در سال 99 می‌توان ارائه داد به شرح ذیل است:
1- احساس کامل ناکارآمدی از سوی مسؤولان دولتی
2- سرخوردگی سیاسی و اجتماعی در سایه عدم مشاهده گام عملی جدی برای برون‌رفت از شرایط موجود
3- فقدان ملموس ایده‌های اجرایی برای ترسیم مختصات تغییر شرایط عمومی
4- عدم به‌روزرسانی نیروهای سیاسی و متعاقب آن کاهش امید به امکان تغییر
5- انباشت نارضایتی‌های شکل‌گرفته در سال‌های گذشته و خطر بیگانگی جامعه با نهادهای رسمی
هر چند به این سرفصل‌ها می‌توان موارد متعدد و مهم دیگری را نیز افزود اما این 5 سرفصل به شکل کلی تعریفی جامع از دشواری‌های سال 99 و خطرهای بالقوه نهفته در آن می‌دهد. بر این اساس هر گونه نگاهی به آینده باید نسبتی مستقیم و روشن با این شرایط داشته باشد.
 

1400؛ از فرصت تا تهدید

می‌توان این احتمال را قریب به یقین دانست که پایان سال1400 از نظر مواجهه جامعه با عامل بیرونی کرونا بسیار مطلوب‌تر از پایان سال 99 باشد (هر چند ناشناخته بودن بسیاری از ابعاد این ویروس مانع آن می‌شود که حکمی قطعی درباره آن صادر کرد)، با این حال حتی فرض پایان کابوس کرونا در سال 1400 نمی‌تواند حلال تمام مشکلاتی که جامعه ایران با آن روبه‌رو است، به حساب آید. از همین رو خرداد 1400 و سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری را باید نقطه عطف سال 1400 دانست؛ نقطه عطفی که بدون شناخت ظرایف موجود در آن و از دست دادن امکان‌های بالقوه آن می‌تواند برای آینده انقلاب، نظام و مردم ایران تبدیل به فرصت‌سوزی شود.

جریان انقلابی در شرایطی عمده انرژی خود را در 8 سال گذشته صرف تبیین مخاطرات تصمیمات و نوع نگاه جریان غرب‌گرا کرده است که اکنون در صورت عدم کنشگری فعال و اقدام آگاهانه ممکن است این فرصت مهم را برای ایجاد تغییر از دست بدهد. تجربه انتخابات سال 92 و 96 بخوبی این نکته را نمایان کرد که حتی اگر یک جریان منطق قوی‌تری در شناخت مشکلات جاری کشور و متقابلا راهکارهای برون‌رفت از آن داشته باشد، به علت اتخاذ برخی استراتژی‌های نابجا می‌تواند میدان را به جریان رقیب واگذار کند. با این اوصاف هر چند جریان انقلابی با اشاره به عملکرد دولت‌های یازدهم و دوازدهم و انتقادات و هشدارهایی که در این 8 سال داده است، حقانیت و واقع‌بینی نگاه خود را اثبات کرده است اما این امکان وجود دارد که در صورت باز گذاشتن حفره‌های سیاست‌ورزی برای جریان غرب‌گرا فضای حاکم بر میدان رقابت را به سمت مطلوب غرب‌گرایان ببرد.
 

آرزوی ناکارآمدان چیست؟

اصلاح‌طلبان و مجموعه نیروهای غرب‌گرا که تمام اعتبار سیاسی خود را به پای دولت روحانی ریخته‌اند، بخوبی از این مساله آگاهند که ایده شکست‌خورده‌شان در قالب برجام آنها را تبدیل به جریانی بی‌اعتبار در فضای عمومی جامعه ایران کرده است. آنها مضاف بر این بی‌اعتباری با بی‌عملی مثال‌زدنی‌شان هم در افکار عمومی شناخته می‌شوند. از همین رو فارغ از نگاهی که برای احیای اعتبارشان به تحولات خارجی دارند، بیشترین سرمایه‌گذاری‌شان را روی دوقطبی‌سازی‌های اجتماعی و فرهنگی کرده‌اند. غرب‌گرایان بخوبی می‌دانند به خودی خود امکان چندانی برای همراه کردن جامعه با کاندیدای نهایی‌شان ندارند و باید بیشترین نگاه‌شان معطوف به نقاط ضعف طرف مقابل و بهره‌مندی حداکثری از آن باشد. امید به ایجاد تشتت و چندصدایی در میان نیروهای انقلابی (همانند تجربه سال 92) و تغییر محوریت بحث‌ها از سمت مطالبات اصلی مردم به سمت موج‌سازی‌های کاذب (همانند تجربه سال 96) مهم‌ترین محور کارهای آنها به حساب می‌آید. از همین رو عدم توجه به این تهدیدها و قطعی دانستن پیروزی در انتخابات سال آینده می‌تواند آزمون1400 نیروهای انقلابی را نیز با چالش جدی روبه‌رو کند.
 

استراتژی نیروهای انقلابی چه باشد؟

مهم‌ترین استراتژی نیروهای انقلابی در سال 1400 باید تبدیل کردن خود به شمایلی از مطالبات حقیقی مردمی باشد که بسیاری از آنها دچار سرخوردگی نیز شده‌اند. این استراتژی ضمن آنکه مانع غلبه یافتن برخی حواشی به متن نیروهای انقلابی می‌شود، عملا غرب‌گرایان را از تغییر زمین بازی به سمت نقطه مطلوب‌شان خلع سلاح می‌کند.

نیروهای انقلابی باید سال آینده را به عنوان یک دوربرگردان به سمت امید و پروژه احیای امید ببینند. یقینا این امید بدون ارائه تصویری واقعی از شرایط موجود، نقاط ضعف، امکان‌های تغییر، چگونگی اجرایی کردن این امکان‌ها و در نهایت ایجاد اجماع برای این تغییرات شکل نمی‌گیرد. طرح مطالبات اصلی مردم از زبان نیروهای انقلابی، ایده‌هایی که امکان این تغییرات را فراهم می‌کند و به پرسش گرفتن غرب‌گرایان و اصلاح‌طلبانی که بانیان وضع موجود به شمار می‌روند، نقشه راهی است که جریان انقلاب باید در 90 روز آینده با جدیت جلو ببرد. با چنین مختصاتی یقینا سال1400 را می‌توان سالی برای احیای امید و آغاز تغییرات به سمت مطالبات عمومی جامعه دانست.
 

گام نهایی مردم

آزمون سیاسی سال1400 در کنار فضای نارضایتی‌های حاکم بر جامعه، این امکان را برای مردم فراهم می‌کند که روند تغییرات سیاسی کشور را به سمت مطالبات خود مدیریت کنند. تجربه سال‌های 92 تا 1400 بخوبی نتایج پیاده‌سازی یک ایده غلط را برای مردم روشن کرد. دولتی که می‌خواست آنچنان رونق اقتصادی ایجاد کند که مردم نیازی به دریافت یارانه نداشته باشند، حالا کرامت مردم را در صف‌هایی که برای کالاهای اساسی شکل می‌گیرد، خدشه‌دار کرده است. ژنرال‌هایی که مدعی فهم زبان دنیا و ارتباط با کشورهای توسعه‌یافته بودند، در روزگار پسابرجامی کشور را با موج تحریم‌هایی روبه‌رو کرده‌اند که تجربه روزهای پیشابرجامی را تبدیل به آرزوی خودشان کرده است.
در چنین شرایط نامطلوبی که ناکارآمدی و بی‌عملی تبدیل به مهم‌ترین ممیزه‌های هویتی دولت شده، آزمون سال 1400 و میدانی که برای انتخاب مردم فراهم است می‌تواند راهگشای بسیاری از مشکلات و ایجاد تغییرات کلان در روند مدیریتی و سپهر سیاسی کشور باشد. با چنین نگاهی، بازگشت امید به مردم فراتر از الگوی رفتاری نیروهای انقلابی، وابسته به گامی است که مردم در این راه برخواهند داشت؛ مردمی که می‌توانند سال1400 را به عنوان طلیعه‌ای برای نجات آینده ایران از تفکر غرب‌گرایان کنند. آنها یقینا از این فرصت به بهترین شکل ممکن استفاده می‌کنند و خود طالب ایجاد تغییرات در بدنه مدیران اجرایی و پیاده‌سازی تفکرات انقلابی هستند.

روزنامه خراسان

سال 1400 کمر مشکلات می شکند؟/کورش شجاعی

آخرین روزهای سال 1399 در حالی به پایان می رسد که کشور با مشکلات متعدد اقتصادی مواجه است و تورم و گرانی آه از نهاد مردم برآورده است. طی این سال، افزایش نجومی قیمت مسکن، خودرو و بسیاری از کالاها و همچنین ارزاق عمومی خصوصا کالاهای اساسی، زندگی و معیشت اکثر مردم را به شدت سخت کرد و اگرچه نمی توان و نباید تاثیر بدعهدی و تحریم های ظالمان آمریکا را در به وجود آمدن تنگناهای اقتصادی نادیده گرفت اما واقعیت ها در بسیاری موارد از این حکایت می کند که ضعف مدیریت و نظارت و ناتوانی برخی مسئولان، نقش بسیار بیشتری در به وجود آمدن و تداوم فشار اقتصادی بر مردم داشته است.

 به عنوان مثال کمبود و گرانی اقلامی مانند روغن، مرغ و... گواه روشنی بر این مدعاست که اگر دست اندرکاران مربوطه تدبیر و دوراندیشی و همت می داشتند، پیش بینی تامین نهاده ها و توزیع عادلانه و به موقع آن و مبارزه قاطع و موثر با رانت خواران و دلالان حتما می توانست از به وجود آمدن این گرانی و بلبشو و ایجاد «صف مرغ» جلوگیری کند البته و قطعا منظور از تامین نهاده ها، صرفا واردات نیست بلکه باید طی این سال ها با تدوین و اجرای سند «آمایش سرزمین» و «الگوی کشت» و حتی «تغییر جیره» دام و طیور متناسب با اقلیم و ظرفیت کشت کشورمان اساسا از واردات این نهاده ها و حتی بسیاری از دانه های روغنی مورد نیاز تولید روغن بی نیاز می شدیم و صد البته وقتی برخی مسئولان توانایی دیدن چند قدم آن سوتر را ندارند و به «روزمرگی» گرفتارند و همت و توانی برای اجرایی شدن «اقتصاد مقاومتی» و «جهش تولید» ندارند چرخیدن در بر همین پاشنه، جای تعجب ندارد.

به هر صورت آخرین سال قرن چهاردهم هجری خورشیدی با همه تلخی ها و شیرینی ها گذشت سالی که علاوه بر تورم و گرانی، «کرونا» نیز در این حدود یک سال مشکلات فراوانی برای آحاد بشر و همچنین هموطنان مان به وجود آورد، این بیماری به شدت مسری، خطرناک و کشنده، علاوه بر این که موجب ضرر و زیان چند هزار میلیاردی اقتصاد کشور، ورشکستگی برخی کسبه، بیکاری، فشار اقتصادی مضاعف و بعضا ایجاد مشکلات روحی روانی و حتی تاثیر در «سبک زندگی» شد متاسفانه جان بیش از 2 میلیون نفر در جهان و بیش از 60 هزار نفر از عزیزان هموطن ما را گرفت.

اما با این همه نباید و نمی توان پیشرفت ها و دستاوردهای همین سال پر مشکلی را که بر ما گذشت نادیده گرفت بی گمان مهم ترین دستاورد و موفقیت سال 99 تلاش جمعی و مجموعه کادر درمانی کشورمان است که با تقدیم حدود 300 شهید از بهترین و عزیزترین فرزندان این سامان، جهادگرانه به مداوای مبتلایان کرونا همت گماردند علاوه بر این موفقیت مثال زدنی دانشمندان کشورمان در ساخت و تولید 4 نوع واکسن کرونا در عین محاصره در چنگال سخت ترین تحریم ها، ایران عزیزمان را در زمره چند کشور محدود جهان که موفق به ساخت واکسن کرونا شده اند، قرار داد.

موفقیتی بس بزرگ و ستودنی در زمینه علمی که می تواند به نجات جان هموطنان عزیزمان و در صورت تولید انبوه و بیش از نیاز به نجات جان مردم دیگر نقاط جهان از چنگ ویروس کووید 19 کمک کند. ایستادگی و مقاومت جانانه ملت بزرگمان در برابر زورگویی و فشار حداکثری آمریکا در عین تحمل فشارهای سنگین اقتصادی، افتخار بزرگ دیگری است که مردم در تاریخ برای خود ثبت کردند. اقدام مجلس و تصویب قانون انجام اقدام متناسب در مقابل بدعهدی و خروج آمریکای زمان ترامپ از برجام و 3 سال فقط حرف زدن و بی عملی کشورهای اروپایی عضو برجام، اقدام لازم و شایسته ای بود که توسط نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی انجام شد اقدامی که باید خیلی پیشتر از این ها و در مجلس قبلی صورت می گرفت.

اقدامات دستگاه قضایی کشورمان برای دستگیری، محاکمه و مجازات دانه درشت های متخلفان و مفسدان اقتصادی و همچنین شناسایی و عزل و مجازات قضات متخلف و محاکمه کسی مانند «طبری» که تا آن جایگاه در دفتر رئیس سابق قوه، پیش تاخته بود و تلاش این دستگاه برای راه اندازی مجدد واحدها و کارخانه هایی که به دلایل مختلف خصوصا فشار بانک ها تعطیل شده بودند و اقدامات قابل توجه برای بازگرداندن اموال عمومی به بیت المال و رفع تصرف از زمین های منابع طبیعی و ... نیز از جمله کارهای لازم و ضروری بود که به لطف خداوند و همت مسئولان این قوه در سال 99 انجام شد و صد البته که برای رسیدن قوه قضاییه به جایگاه مطلوب و این که واقعا ملجأ و پناهگاه مورد ظلم قرار گرفتگان باشد و نقطه امید کسانی که حق شان ضایع شد و در زمینه برخورد قاطع با مجرمان و پیشگیری از وقوع جرم و پاک سازی کامل بدنه قوه قضاییه از معدود پرسنل و قضات غیرپاکدست فاصله زیادی وجود دارد.

انصاف حکم می کند که کارهای متعدد و بعضا بزرگی که توسط دولت و قوه مجریه برای کشور آن هم در شرایط تحریم ها، ناجوانمردانه و شرایط کرونایی انجام شده نادیده گرفته نشود. از وابسته انگاشتن محیط زیست و آب به «برجام» توسط رئیس دولت و اعلام اجرای کاملا غیرمدبرانه بحث افزایش قیمت بنزین و دمیدن در کوره واردات بی رویه و خام فروشی ها و ... که بگذریم، کلید زدن و  اجرای بخشی از طرح ملی و بسیار بزرگ انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان به برخی استان های خشک و نیمه خشک کشور از جمله سیستان و بلوچستان، یزد و کرمان و خراسان های جنوبی و رضوی و رساندن سهم ایران از برداشت میدان مشترک گازی با قطر در حد مساوی، طراحی، ساخت، حمل و به آب اندازی موفق عظیم ترین سکوهای اکتشاف و استخراج نفت و گاز از اعماق دریا، بهره برداری از طرح های مهم آب و برق و فاضلاب، تولید بنزین در حدی که از واردکننده به صادرکننده تبدیل شدیم و ده ها کار بزرگ دیگر نیز از جمله اقدامات قابل تقدیر دولت است که متاسفانه در سایه بی تدبیری و بی لیاقتی برخی مسئولان که به گرانی ها و تورم رویاشدن خرید خانه برای خیلی ها و پریدن مرغ و... از سفره مردم و سخت شدن معیشت آن چنان که باید دیده نشد و قدر مسلم افزایش توان دفاعی و اقتدار کشور در تامین امنیت و افزایش توان بازدارندگی در مقابل دشمنان این مرز و بوم و همچنین طراحی، تولید و ساخت تجهیزات پیشرفته دفاعی و موشکی برای حفاظت از ناموس وطن از جمله دیگر افتخارات فرزندان ایران عزیزمان در سال های گذشته در سال 99 بود.

اما در سال 1400 می توان علاوه بر امید جدی داشتن به کاهش مشکلات اقتصادی و استمرار هر چه پرتعدادتر شدن موفقیت ها و پیشرفت ها و رشد علمی، اقتصادی، فرهنگی و ... به شکسته شدن کمر مشکلات اقتصادی نیز امیدوار بود.

به شرط آن که: 1- اولا اقدامات موثر و جدی برای رشد و پیشرفت کشور و همچنین پیگیری ها و نظارت های جدی تری انجام شود و همه قوا و خصوصا قوه مجریه که وسط میدان است با تمام توان با همکاری و هم افزایی دیگر قوا و همه مسئولان با عزم جزم و همت بیشتری وارد میدان عمل و خدمت حداکثری به مردم شوند.
2 – مسئولان بی تدبیر، اهل روزمرگی، منفعل و ناتوان و بی انگیزه هر جا که هستند برکنار شوند.
3 – دستگاه های نظارتی فعال تر و موثرتر و آن چنان که حاصل تلاش شان برای مردم ملموس و در زندگی شان حس شود به میدان عمل وارد شوند.
4 – ضمن تلاش برای عملی کردن تعهدات برجامی توسط کشورهای اروپایی و رفع تمامی تحریم ها توسط آمریکا، حتما و حتما نگاه اصلی مسئولان به توان و ظرفیت فوق العاده داخلی و خصوصا سرمایه انسانی باهوش و مستعد و آماده خدمت و پرانگیزه کشور باشد و رونق و جهش تولید و تحقق اقتصاد مقاومتی وجهه همتشان باشد.
5 – تمامی مسئولان در مقابل جریان نفوذ و آنان که در لباس دوست، دشمنی می کنند هوشیارتر باشند و با جدیت و قاطعیت با کسانی که با اقدامات گوناگون زمینه دلسردی و ناامیدی مردم را فراهم می کنند برخورد کنند و خائنان احتمالی به کشور و مردم در عین دقت و رعایت قانون مجازات شوند.
6 – اقدامات و کارها و خدمات انجام شده برای رشد و پیشرفت کشور و همچنین اشتباهات به موقع و صادقانه به اطلاع مردم رسانده شود و زمینه مشارکت مردم در عرصه های گوناگون فراهم تر آید.
7 – مشکلات و مطالبات مردم در عرصه های گوناگون به صورت جدی و واقعی پیگیری شود.
8 – هر فرد لایق، شایسته، توانمند، انقلابی، خستگی ناپذیر و متعهدی که در خود توان مدیریت قوه مجریه و اداره کشور بزرگ ایران آن هم در شرایط کنونی منطقه و جهان را دارد نامزد ریاست جمهوری دوره سیزدهم شود.
9 – ما مردم نیز در انتخاب رئیس جمهور که رئیس دولت و بالاترین مقام اجرایی کشور است از بین نامزدهای ریاست جمهوری به دور از رفتار احساسی و با دقت بسیار زیاد عمل کنیم و در حد اهمیت موضوع که سپردن آینده کشور به دست فردی که قرار است رئیس جمهور شود و وزیران را انتخاب و به مجلس معرفی کند در انتخابات 28 خرداد سال 1400 مشارکت حداکثری و کاملا آگاهانه و دقیق داشته باشیم.
10 – نمایندگان مجلس شورای اسلامی تلاش هر چه بیشتری برای ریل گذاری رشد و پیشرفت کشور و حل مشکلات مردم داشته باشند و در مقابل هر قانون گریزی احتمالی هر یک از اعضای کابینه و رئیس دولت آینده به موقع و با جدیت، وارد میدان شوند و به وظیفه نظارتی خود به احسن وجه عمل کنند.
11 – رسانه ها و خصوصا رسانه ملی با جدیت هر چه تمام تر با حضور در میان مردم و ارتباط با کارشناسان و نخبگان با سلیقه ها و گرایش های مختلف در پی شناسایی هرچه دقیق تر مشکلات و مطالبات مردم باشند و هرچه دقیق تر و به هنگام تر به وظیفه «دیده بانی اجتماعی» و نظارت خود و پل ارتباطی مستحکم و صادق بودن بین مردم و مسئولان عمل کنند.
12 – قوه قضاییه در عین دقت به سرعت هر چه تمام تر خاطیان و مجرمان و خصوصا مجرمان ضربه زننده به اطمینان و اعتماد مردم را بدون هیچ ملاحظه ای در هر لباسی که هستند به کیفر اعمال خود برسانند قدر مسلم در چنین شرایطی نه تنها می توان به حل مشکلات مردم در سال 1400 و سال های پس از آن امیدوارتر بود بلکه می توان به رشد و پیشرفت هر چه بیشتر کشور در عرصه های گوناگون و رسیدن به قله های رشد و توسعه و پیشرفت امید واقعی تر و جدی تری داشت قطعا پیمودن این مسیر با وجود منابع عظیم و متعدد کشورمان و سرمایه بس گران قدر انسانی ایران عزیزمان در صورت مدیریت صحیح و استفاده بهینه از امکانات و باور به این که «ما می توانیم» در سایه الطاف الهی، شدنی است.

روزنامه جوان

قیاس ۸ سال با ۸ ماه؟!

دولتی‌ها هفته‌ها و ماه‌ها و بلکه سال‌هاست تحت فشار انتقادات و اعتراضات به سبب آشفتگی وضعیت اقتصادی کشور هستند. آن‌ها می‌کوشند برای انجام ندادن اموراتی که انجامش وظیفه قانونی آنان بوده، شریک جرم پیدا کنند. از واشنگتن دی‌سی تا همین میدان بهارستان و مجلس. این میان، مجلسی با اکثریت منتقدان دولت گزینه مناسبی است تا دولتی‌ها تقصیر همه مشکلات را بر گردن آن بیندازند و از طریق آن، با یک تیر چند نشان بزنند؛ هم انتقام انتقادات را بگیرند، هم از خود سلب مسئولیت کنند و هم مجلس انقلابی را از چشم مردم بیندازند.

زینب شریعتی: هفته گذشته بود که علی ربیعی، سخنگوی دولت تشکیل صف برای خرید روغن و مرغ را ناشی از عملکرد مجلس در بررسی لایحه بودجه و فضاسازی درباره ارز ۴۲۰۰ تومانی دانست. او در پاسخ به این پرسش که «چندی پیش آقای روحانی تأکید داشت که در دولت تدبیر و امید صف بسته نشده است در حالی که این روز‌ها شاهد انواع و اقسام تشکیل صف‌ها از صف خرید مرغ تا روغن و شکر هستیم و دولت برای رفع این مشکلات چه تدابیری در نظر گرفته است؟» به زعم خود توضیحاتی ارائه کرد: «از سال ۹۲تا ۹۷ را باید در یک قالب تحلیل کرد که حرف رئیس‌جمهور حرف صحیحی است، از سال ۹۷ به بعد باید جداگانه تحلیل کرد.

فشاری که از سال ۹۷ بر ایران وارد شد برای فروپاشی نظام و ساختار کشور بود، فشار امریکا از سال ۹۷ فشار کمی نبود لذا شرایط این روز‌ها را در چارچوب جنگ اقتصادی تحلیل کنید.» او سپس باقی مشکلات را هم تقصیر مجلس انداخت: «صف‌هایی که در هفته‌های اخیر می‌بینیم نتیجه فضاسازی‌هایی بود که در هنگام بررسی لایحه بودجه در مجلس در خصوص نرخ ارز کالا‌های اساسی اتفاق افتاد... از همین تریبون بار‌ها هشدار دادم که بحث حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باعث به هم خوردن تعادل بازار می‌شود. برخی اظهارات به شایعه چندبرابر شدن قیمت خوراک دام و دانه‌های روغنی دامن زد و حاصل آن نگرانی مردم و انبار کردن این اقلام توسط برخی سودجویان و در نهایت برهم خوردن تعادل بازار شد. حالا تصور کنید اگر نرخ ارز این کالا‌ها چهار برابر می‌شد و اقشار کم‌درآمد قدرت خرید آن را نداشتند چه شرایطی برای معیشت و امنیت غذایی مردم پیش می‌آمد.»

مغالطه‌ای برای تخریب مجلس
موضوعی که سخنگوی دولت بیان کرده‌است، جدید نیست و اگرچه او بحث بودجه را بهانه کرده، اما از ماه‌ها قبل از بررسی بودجه در مجلس هم شخصیت‌ها و رسانه‌های اصلاح‌طلب تلاش کردند همه مشکلات را بر عهده مجلسی بدانند که تازه چند ماه از تشکیل آن می‌گذرد. به این عبارات که اوایل مهرماه در یک رسانه اصلاح‌طلب منتشر شده، توجه کنید در حالی که فقط چهار ماه از عمر مجلس گذشته بود: «از زمان روی کار آمدن مجلس یازدهم البته در زمان چهار ماه ابتدایی آن، تقریباً هیچ گام اقتصادی مؤثری در حوزه اقتصادی برای بهبود «معیشت» مردم برداشته نشده. برعکس، این مجلس درگیر حواشی متعددی شده که غالباً نوع واکنش نمایندگان بر این حواشی دامن زده است... شاخص‌های اقتصادی و تغییر ملموس اوضاع اقتصادی از زمان روی کار آمدن مجلس یازدهم هم قابل تأمل است؛ موضوعی که مجلس در مورد آن‌ها تاکنون تنها نظاره‌گر و شعارگرا بوده؛ بی آنکه با ابزار‌هایی مانند قانونگذاری و نظارت، تلاشی موفقیت آمیز برای کنترل آن داشته باشد. به عنوان نمونه، دلار در روز هفتم خرداد که مجلس آغاز به کار کرد، قیمت دلار ۱۷۳۰۰ تومان بود. اما روز ۲۰ مهر یعنی چهار ماه‌و نیم بعد از آغاز به کار مجلس قیمت به رکورد بی‌سابقه ۳۱۰۵۰ تومان رسید، یعنی ۷۹ درصد افزایش. قیمت سکه بهار آزادی هم در هفتم خرداد ۷ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان بود، اما روز ۲۰ مهر به ۱۵ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان رسید یعنی ۱۲۴ درصد افزایش. قیمت پراید ۱۱۱ هم در روز هفتم خرداد ۷۳ میلیون تومان بود، اما در روز ۲۰ مهر به ۱۳۶ میلیون تومان رسید یعنی ۸۶ درصد افزایش.»

نکته مهم، اما این است که جز همزمانی آغاز به کار مجلس و افزایش قیمت‌ها، این رسانه‌ها هیچ دلیلی بر این ادعا نداشتند که مجلس جدید دلیل این رشد قیمت‌هاست که البته همان همزمانی هم گزاره دقیقی نیست؛ چه آنکه در همه دوران دولت روحانی و خصوصاً در چهار سال دوم، قیمت‌ها رشد بسیار داشته و چه مجلس یازدهم با اکثریت اصولگرا تشکیل می‌شد و چه نمی‌شد، این افزایش قیمت‌ها به دلیل بی‌کفایتی دولت ادامه‌دار بود. از سویی مگر اختیارات و تکالیف مجلس و دولت در اداره اقتصادی کشور برابر است؟

دوقطبی‌سازی از عملکرد دولت ۸ ساله با فعالیت مجلس ۸ ماهه!
جهان‌نیوز در همین زمینه نوشت: دولت از مرحله شریک کردن مجلس در خطا‌ها و اشتباهات خودش عبور کرد و به مرحله انداختن مشکلات کشور به گردن خانه ملت قدم گذاشته است. در دو اظهارنظر جدی از سوی رئیس‌جمهور و سخنگوی دولت شاهد بودیم که دولتی‌ها با استدلالات مختلف عنوان کردند که اگر پای سیستم اجرایی کشور در گل مانده است و بازار میوه و گوشت در پایان سال با مشکلات جدی مواجه است، به گردن مجلسی است که از جداسازی یک وزارتخانه و ساختن وزارت بازرگانی امتناع کرد. این درحالی است که علیرضا رزم‌حسینی و عباس قبادی وزیر صمت و دبیر ستاد تنظیم بازار هر دو در روز‌های اخیر مکرراً از افزایش توزیع روغن خام به کارخانجات خبر می‌دهند.

حالا مجلس از سوی دولتی که چند ماهی بیشتر به پایان کارش نمانده در مظان اتهام قرار می‌گیرد. این در شرایطی است که پیشتر بودجه سال آینده محل اختلاف مجلس یازدهم و دولت دوازدهم شده بود. مشکل کمبود روغن و مرغ در شرایطی است که مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت جهاد کشاورزی به عنوان متولی تأمین و توزیع این کالا مدام اعلام می‌کنند که هیچ مشکلی در تأمین نیست و روغن و مرغ به اندازه کافی تولید می‌شود، اما مشکل از نظام توزیع است.

در ماجرای بودجه هم بسیار تلاش شد تا مجلس متهم شود و عاقبت کلیات آن توسط مجلس تصویب شد. جالب است که برخی از کارشناسان همین بودجه را نوعی مین‌گذاری برای دولت آینده می‌دانستند و عنوان می‌کردند با این بودجه بندی قطعاً دولت آینده دچار مشکل جدی می‌شود. از همین رو بود که برخی از نمایندگان سعی کردند بودجه را به صورت چند دوازدهم تصویب کنند تا دولت بعدی بتواند اصلاحات خود را بر آن اعمال کند.

به هر جهت هر گاه مجلس با خواسته دولت راه آمده و مراعات می‌کند پاستورنشینان با نوعی لجبازی و اصرار سعی می‌کنند، خواسته خود را تحمیل کنند. این در حالیست که دولت بعد از روی کار آمدن مجلس یازدهم بر وفاق عمل تأکید می‌کرد، اما حالا دیده می‌شود کار به سیاسی‌کاری کشیده شده است و هر روز اقدامی انجام می‌شود تا با تبلیغات سیاسی مجلس تخریب شود.به نظر می‌رسد که نگاه کاملاً انتخاباتی در میان رسانه‌های حامی دولت وجود دارد و به شدت بر این تصور اصرار ورزیده می‌شود که مجلس هر اقدام مثبتی بردارد باعث عقب افتادن اصلاح‌طلبان و دولتمردان در انتخابات آینده می‌شود.

با این حال امروز نگاهی به بازار و نحوه توزیع مواد غذایی در بازار عید به خوبی نشان می‌دهد که مسئله کاملاً یک موضوع مدیریتی در حوزه اجرایی است. مجلس همواره اگر مشکلاتی پیش آمده کوتاه آمده است و سعی کرده تا مردم قربانی سیاست‌های غلط و اشتباه نشوند، اما آنچه بیش از هر چیز دیگر این روز‌ها کشور را با مشکل روبه‌رو کرده است نه دعوای صوری و دوقطبی‌سازی مجلس و دولت بلکه سوء‌مدیریت و قصور در حوزه اجرایی است که ریشه راهبردی و سیاستگذاری دارد.

روزنامه ایران

سلام به روزهای پیش‌رو با بدرقه روزگار سخت ۹۹/علی ربیعی

دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس‌جمهوری و سخنگوی دولت؛ می‌گویند بهار، رستاخیز طبیعت است و این، تعبیر درستی است، چرا که رستاخیز یعنی دوباره زنده شدن و این، پاداش الهی به زمین است که بعد از گذراندن روزهای زمستان و تحمل سرما، دریافت می‌کند.

اگر پاداش استقامت طبیعت، سبز و نوشدن باشد، پاداش صبوری و تحمل ملتی که نه یک فصل، بلکه ۱۲ فصل سرد را طی سه سال، تحمل کرده و اجازه نداد تا هجمه‌های اقتصادی تحمیل شده از سوی امریکا، ذره‌‌ای در اراده و استقامت و صبوری‌‌اش، اختلال ایجاد کند، چه خواهد بود؟ ملتی که صاحب تمدنی به قدمت تاریخ است و قرن‌هاست که با اسلام عزیز پیوند دارد و مفتخر است وقتی به پشت سر خود نگاه می‌کند، می‌بیند که سربلند از همه کوران‌ها عبور کرده است و در نهایت نیز، راست قامت مانده است. گفتن دستمریزاد به این ملت، کمترین کلامی است که در تحسین مقاومت می‌توان به زبان آورد. ملتی که در کنار دولت، به‌رغم همه تحریکات خارجی، عملیات روانی گسترده و شنیدن ناملایمات در نزاع‌های داخلی و تحمل سختی‌های زندگی ناشی از کرونا و از دست رفتن بخشی از مراودات اجتماعی به علت کرونا با خطر مرگ و اقتصاد آسیب‌خورده روبه‌رو بود، اجازه نداد با آثار تحریم و جنگ اقتصادی به راه افتاده از سال ۹۷، بدخواهان به آرزوی دیرینه‌شان که فروپاشی ایران است، برسند. البته در این مدت، قطعاً سختی‌های زیادی را متحمل شده و دولت نیز به‌خوبی آگاه است که چه فشارهای اقتصادی و معیشتی بر دهک‌های پایین جامعه تحمیل شده است.

این فشارها تحت تحریم‌های ظالمانه رئیس‌جمهور پیشین امریکا علیه ایران عزیزمان به اجرا درآمد. ترامپ با خروج غیرقانونی از برجام و نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، سه سال ملت ایران را از مزایای یک توافق بین‌المللی محروم کرد و با خصومت‌ورزی علیه ملت ایران، وجهه مخدوش غرب را مخدوش‌تر کرد. با وجود این، دولت تدبیر و امید با استفاده از ظرفیت‌هایی که در همان مدت زمان اجرای برجام به وجود آمد، با به‌کارگیری ظرفیت‌های داخلی، آرام و بی‌صدا اقدام به توسعه زیرساخت‌ها کرد و توانست سه سال سخت بعد را، با تکیه بر توان ملی و تولید داخلی پشت سر بگذارد. رشد بی‌نظیر شرکت‌های دانش‌بنیان بخشی از سیاستگذاری‌ای بود که برای افزایش مقاومت اقتصادی مؤثر واقع شد.

البته سال ۹۹ یک علت دیگر برای آنکه روزهای سخت، سخت‌تر بشود، داشت و آن، ویروس مرگبار کرونا بود. با وجود این، امروز می‌توانیم بگوییم تلاش همه آنانی که خواهان شکست ایران و تخریب زندگی مردم بودند رو به پایان است و در سال جدید حتماً تحولات و سرسبزی جدیدی در پیش روی ملت ایران قرار دارد.

دولت در سال ۹۹ با سیاستگذاری چهارگانه؛ سلامت مردم، کاستن از شکنندگی معیشتی در مقابل تحریم با نگاهی رو به آینده، گسترش زیرساخت‌ها و نیز ایجاد امنیت و رفع خطر را در دستور کار خود قرار داد و با تمام توان آن را به پیش برد. همان‌طور که دولت با همه توان خود در مقابله با کرونا در حوزه سلامت و در مقابله با جنگ اقتصادی در حوزه‌های اقتصاد، رفاه اجتماعی و نیز در سیاست خارجی اقدامات بیشماری سامان داده و دنبال کرده است، در ماه‌های باقیمانده تا پایان این هشت سال نیز، به تلاش‌های خود برای لغو تمامی تحریم‌ها ادامه خواهد داد و بدون توجه به برخی کارشکنی‌های خارجی و ممانعت‌ها، اتهام‌زنی‌ها و بی‌مهری‌های داخلی، تا لحظه آخر دست از کار نخواهد کشید؛ همان‌طور که در سال‌های گذشته، بدون توجه به انواع تحریف‌ها و اخبار جعلی، به دور از هر نوع جنجال و هیاهو، به وظایف خود در قبال سرزمین ایران و مردمش متعهدانه و وفادارانه، عمل کرد و امروز ثمره آنها برای مردم ملموس است. ثمره‌هایی مثل اجرای طرح تحول سلامت که بزرگترین پروژه اجتماعی دولت بود و از سال ۹۳ آغاز شد. اجرای این طرح باعث ممانعت از فرو رفتن افراد در تله فقر به‌خاطر بیماری شد.

دولت در این سال‌ها به اندازه تمام دوران گذشته، تخت بیمارستانی به سیستم درمانی کشور اضافه کرد. یعنی طی ۷ سال گذشته ۳۶ هزار تخت جدید بیمارستانی اضافه شده و ۴۰ درصد تخت‌های بیمارستانی نیز به‌طور کامل مورد بازسازی قرار گرفتند و تعداد تخت‌های آی‌سی‌یو بیش از ۲ برابر شده است.

امروز بیماران کرونایی حداکثر ۱۰ درصد هزینه‌های درمان را پرداخت می‌کنند و اگر بیمه روستایی داشته باشند، نهایتاً ۵ درصد هزینه بر‌عهده آنان است. دولت با تکیه بر دانش بومی و توان داخلی به‌رغم تحریم‌ها توانست نام ایران را در فهرست صادرکنندگان دستگاه ونتیلاتور و ماسک برای مقابله با کرونا ثبت کند و اکنون نیز با وجود موانع به جامانده از تحریم‌ها، همانند کشورهای توسعه یافته، مفتخر به تولید واکسن کرونا است و ۴ نوع واکسن ایرانی، مراحل موفقیت‌آمیزی را پشت‌سر گذاشته‌اند.

در بحث اقتصاد بسیاری از تحلیلگران خارجی و برخی در داخل ابرتورم‌ها را پیش‌بینی می‌کردند و امریکا با داغ کردن زمین ایران می‌خواست مردم در وضعیت دشوار قرار گرفته و یک رویارویی بزرگ اتفاق بیفتد. مشخص بود که تحریم‌ها فشار بی‌نظیر و بی‌بدیلی به اقتصاد ایران توسط قوی‌ترین اقتصاد دنیا وارد کرده و سکوت و عدم کمک توسط بقیه کشورهای قدرتمند و بدخواهی کینه‌توزان منطقه‌ای، شرایط را دشوارتر می‌کرد، اما با سیاستگذاری‌هایی مانند کاهش واردات 2400 قلم کالا، افزایش صادرات غیرنفتی، تبدیل شدن وزارت خارجه به یک ستاد اقتصادی، افزایش دانش‌بنیان‌ها و... موفق شدیم به‌رغم همه این پیش‌بینی‌ها که انتظار فروپاشی را داشتند در 9 ماهه سال 99 رشد 2.2 درصد تولید ناخالص ملی را تجربه کنیم. این به معنای آن است که هرچند با رونق فاصله داریم اما از رکود خارج شده‌ایم.

در حوزه شکنندگی معیشتی، هدف اصلی تحریم، قرار دادن ایران در یک دو راهی بود، اول گرسنگی کشیدن مردم و دیگری به هم ریختن جامعه و ایجاد فضای امنیتی. ولی ما اجازه ندادیم که هیچ کدام از این دو سناریو محقق شود.

ما تلاش کردیم تا جایی که ممکن است نتایج و اثرات تحریم بر زندگی مردم را دور کنیم و برای کاهش آزادی‌های سیاسی و مدنی مردم ایستادگی کردیم.
دولت در این سال‌ها تلاش کرد با اتخاذ سیاست‌هایی به حفظ زندگی مردم بپردازد: در مورد حقوق بازنشستگان و همسان‌سازی حقوق آنها به‌رغم مخالفت‌هایی که در داخل صورت می‌گرفت اقدام عملی انجام دادیم و شاید لبخندی هر چند کوچک بر لبان بازنشستگان عزیزمان نشاندیم و همین جا به بازنشستگان تأمین اجتماعی نیز وعده می‌دهم همسان‌سازی آنها در ماه‌های باقی مانده دولت با تمام توان دنبال خواهد شد.
ادامه سیاست پیشی دادن مزد بر تورم در 8سال که گذشته آغاز شده بود ادامه یافت، با عذرخواهی به خاطر عدم شرایط افزایش بیشتر، برای حفظ بنگاه‌ها و توان تولید در این جهت حرکت کردیم.
گسترش بیمه سلامت به نحوی که امروز می‌توانیم با صدای بلند بگوییم هیچ ایرانی نیست که بخواهد و دفترچه درمانی نداشته باشد.
با گسترش تأمین اجتماعی برای روستاییان، امروز حدود 3 میلیون روستایی ما از بیمه تأمین اجتماعی روستایی و عشایر استفاده می‌کنند. روستاهای ما سهم اشتغالشان از 3 درصد به 29 درصد رسید و بیش از 20 هزار میلیارد تومان در روستاها برای اشتغال به درستی و بدون کمترین ریخت و پاش به گواه دستگاه‌های نظارتی هزینه شد.
در حوزه مددجویان با یک نظریه مشخص توانمندسازی از سیاست رفاه صدقه‌ای و جبرانی عبور کردیم و علاوه بر افزایش مستمری‌ها برنامه توانمند کردن آنها را دنبال کردیم. فعالیت دو نهاد حمایتی بزرگ ما کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی و میزان ایجاد اشتغال و خروج از مددجویی گواه این مدعاست.
در حوزه مبارزه با معلولیت، 3 غربالگری بزرگ و بی‌نظیر را دنبال کردیم. غربالگری شنوایی، بینایی و ژنتیک که در برخی از آنها بالای 90 درصد موفقیت به دست آوردیم.
در حوزه آموزش امروز مهارت‌افزایی در مناطق محروم و روستاهای کوچک به پیش رفته است. یک برنامه مهم دولت مبارزه با بازماندگی از تحصیل بوده است، امروز می‌توانیم با صدای بلند بگوییم هر ایرانی که به مدرسه نرفته بود دارای یک پرونده با بررسی احوال شخصی و عللی آن بوده است و برای رفع بازماندگی تلاشی نزدیک به صد درصد موفقیت صورت پذیرفته است. در زمینه فرصت‌های اجتماعی برابر نیز تلاش کردیم با نظریه توانمندسازی گروه‌های هدفی همچون زنان سرپرست خانوار را مورد توجه قرار دهیم. بیش از 200 هزار نفر از آنها دارای بیمه تأمین اجتماعی شدند و وام‌های اشتغال با توانمندسازی را دنبال کردیم.

برای گروه‌هایی مانند خانوارهای دو معلول به بالا و مددجویان و ایثارگران برنامه‌های هدفدار مسکن را اجرا کردیم و تحویل داده شد. با وجود همه تحریم‌ها میانگین اشتغال کشور در این سال ها551 هزار بوده است. البته با توجه به ورودی‌های بازارکار ما این اندازه کفایت مواجهه با بیکاری گسترده را نداشت اما در مقایسه با کشورهای دیگر با وجود تحریم‌هایی که ما داشتیم دارای عدد قابل قبولی هستیم. ما امروز دارای نظریه مشخص اشتغال در مناطق محروم و روستاها هستیم.

با آسیب‌های اجتماعی مواجهه علمی صورت گرفت. موضوع پرداختن به اعتیاد، خودکشی، طلاق، خشونت علیه زنان و کودکان، همسرآزاری، کودک آزاری و سالمندآزاری از کارهای مهم در این حوزه است و گسترش اورژانس اجتماعی دستاورد بزرگ کشور بوده است. هم‌اکنون 360 مرکز اورژانس اجتماعی و 256 پایگاه خدمات اجتماعی و 31 مرکز خط تلفن 123 در کشور و با تلاش مددکاران اجتماعی و روانشناسان و سایر نیروهای متخصص اورژانس اجتماعی در سراسر کشور فعالیت می‌کنند.

حمایت از نهادهای مدنی برنامه بزرگ دولت بوده است. ما امروز 22 هزار سازمان مردم نهاد داریم. فقط در حوزه گروه‌های هدف اجتماعی از 4 هزار و پانصد به بیش از 9 هزار طی 7 سال رسیده‌ایم. در حوزه توسعه زیرساخت‌ها، در اینترنت و حوزه توسعه روستایی دولت انرژی ویژه‌ای صرف کرد و در حالی که براساس اهداف برنامه ششم توسعه باید ۸۰ درصد روستاها به اینترنت متصل می‌شدند اما اکنون با توجه به شرایط کرونا این میزان به ۹۶ درصد رسیده و در حال حاضر حتی روستاهایی مانند بشاگرد و برخی روستاهای سیستان و بلوچستان نیز اینترنت دارند.

دولت به‌رغم سختی‌های مالی که به‌خاطر اعمال تحریم‌ها داشته است، در حمایت از مردم، شرایطی را فراهم آورد تا به خاطر آنکه امر تحصیل و آموزش به خاطر شیوع کرونا، تعطیل نشود، بیش از ۴ میلیون طلبه، دانشجو، استاد و حدود یک میلیون دانش‌آموز بتوانند از بسته‌های اینترنت رایگان استفاده کنند. کل تولیدات بخش کشاورزی در سال ۱۳۵۷، ۲۶ میلیون تن بود و سال ۱۳۹۲ به ۹۷ میلیون تن رسید و در طول دوره خدمت دولت تدبیر و امید، این رقم به ۱۲۵ میلیون تن افزایش یافت که یک جهش بزرگ برای کشور محسوب می‌شود.

در سال ۱۳۹۲، طول آزادراه‌های کشور بیش از ۲۲۰۰ کیلومتر و طول بزرگراه‌ها به حدود ۱۳ هزار کیلومتر رسیده بود که در طول سال‌های فعالیت دولت تدبیر و امید، تا تابستان سال ۱۳۹۹ طول آزادراه‌های کشور با ۱۴.۵ درصد افزایش به بیش از ۲۵۰۰ کیلومتر رسید. در طول سال‌های فعالیت دولت تدبیر و امید تا تیرماه ۱۳۹۹، خطوط راه‌آهن کشور حدود ۲۰ درصد افزایش یافت و به بیش از ۱۱۶۰۰ کیلومتر رسید. دولت تدبیر و امید در زمینه‌ گازرسانی، یادگاری ارزشمندی برای ملت ایران به جای گذاشت. در این دولت، ۹۵ درصد از جمعیت کشور از نعمت گاز بهره‌مند شده‌اند. ما در سال ۱۳۹۲ واردکننده بنزین و نفت‌گاز بودیم. اما امروز صادرکننده هستیم. صادرات فرآورده‌های نفتی کشور با افزایش 4 برابری از 5/9 میلیون تن در سال 1391 به حدود 23 میلیون تن در سال 1398 رسیده است.

در حوزه سیاست خارجی و حفظ امنیت نیز دولت موفق شد زورگوترین و غیرمتعادل‌ترین دولت در تاریخ ایالات متحده را در انزوای اخلاقی در جهان قرار دهد که موفقیت در شورای امنیت، دادگاه لاهه و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دستاوردهای بزرگی بود که با نگاهی منصفانه آثار آن را می‌توان دید. با تجربه سال‌هایی که پشت سر گذاشته، دولت اطمینان دارد در ماه‌های نزدیک آینده، دولت امریکا چاره‌‌ای جز تن دادن به روند صلح جهانی و پایان دادن به ظلم علیه ایران نداشته و در آینده‌‌ای بسیار نزدیک، زمستان برجام هم به پایان خواهد رسید و فصل تازه‌‌ای از تعامل با جهان که رضایت و امنیت اقتصادی بیشتری برای مردم ما و البته همه ملت‌های منطقه فراهم می‌کند به وجود خواهد آمد. قطعاً هیچ یک از اینها به دست نمی‌آمد اگر دولت در هفت سال گذشته در برابر تحریک‌های خارجی و ناملایمات داخلی شکیبا نمی‌بود و به استراتژی تعامل سازنده با جهان متعهد نمی‌ماند.

در ماه‌های باقی مانده از فعالیت نیز دولت کماکان استراتژی سلامت را با برنامه واکسیناسیون عمومی دنبال خواهد کرد. مطمئنم در ماه‌های اول با حدود 20 میلیون دوز واکسن خریداری شده و تولید واکسن داخلی نگرانی‌های کرونایی کاسته خواهد شد. گسترش زیرساخت‌ها صرف اشتغال پایدار جدید شده و آثار تحریم بر اقتصاد ایران تخلیه خواهد شد. بنای دولت بر این است که ارز را به قیمت معقول و منطقی خود برگرداند و افزایش تولید داخلی را ادامه دهد. در حوزه کمک به معیشت نیز با برنامه‌ریزی برای تأمین کالاهای اساسی به میزان 6 میلیارد دلار از نگرانی برای سفره‌های مردم کمتر شده و حفظ قدرت خرید را نیز دنبال خواهد کرد.

به‌واسطه توضیحات داده شده با اطمینان می‌گویم سال ۱۴۰۰ سال پساکرونا و پساتحریم است به این معنا که هرچند که تحریم‌ها و کرونا به پایان خود نرسیده‌‌اند اما در نقطه حضیض قرار گرفته‌‌اند. این، وعده الهی است که پس از هر سختی، آسانی است و نگاهی به ادعیه این ماه‌های مبارک نیز، یادآور صدق و حق بودن قول خداوند است. آرزو می‌کنم همه ما ایرانیان در آستانه نوروز ۱۴۰۰ که با اعیاد مبارک شعبان عجین شده است، بیش از هر دوره دیگری بتوانیم ضمن پاسداری از ارزش‌های اخلاقی، کرامت انسانی و مدارای اجتماعی، زیستی مهربانانه و توأم با بردباری در کنار یکدیگر داشته باشیم. در سال جدید برای همه ایرانیان آرزوی حالی بهتر، دلی خوش، سرسبزی در زندگی و سلامتی دارم. برای همه پدران، مادران، جوانان، دختران و پسران و کودکان از خدای مهربان آرزوی بهترین‌ها را دارم. ایام مبارک.

 روزنامه شرق

طرحی نو در سیاست خارجی قرن‌جدید/جاوید قربان‌اوغلی . دیپلمات بازنشسته

سال ۱۳۹۹ با تمام فراز‌و‌فرودهایش آخرین نفس‌های خود را می‌کشد و روزهای پایانی زندگی در سال تحریم، فشارهای حداکثری، کرونا و سختی معیشت را پشت سر می‌گذاریم. چند روز دیگر وقتی خورشید به میانه آسمان می‌رسد، قرنی به پایان خواهد رسید که ایران در کسوت و قامت «جمهوری اسلامی» نزدیک به نیمی از عمر خود را در آن زیسته، با جهان سخن گفته، پیروزی‌هایی را به خود دیده و شکست‌هایی را تجربه کرده است. بسیاری از کسانی که در آفرینش این نظام سیاسی«بدیع» و غرس این نهال «غریب» نقش‌آفرینی کردند، امروز در بین ما نیستند. آنانی که هنوز در قید حیات هستند، تصاویری گوناگون در مقابل دیدگان خود دارند. برخی بر آنچه داریم و دارند می‌بالند و به خود افتخار می‌کنند. برخی دیگر تصویری پرابهام و مشحون از تضادهای فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و بحران‌های آب، محیط زیست، بی‌کاری، آینده‌سازی و آموزش را می‌بینند.

در حسرت اشتباهاتی هستند که اگر نمی‌شد، امروز شاید کشور لباسی زیباتر، با جلوه‌ای زیبنده‌تر بر تن داشت. به جمهوری اسلامی ایران از دو منظر می‌توان نگریست. تصویری از درون که «ما» از آن داریم و انگاره‌ای در برون در اذهان «دیگران» نقش بسته است. هرچند هم این «ما» را باید تعریف کرد و هم آن «دیگران» را. از «ما» درون کشور می‌گذرم که بحثی طولانی و اختلافی است و یکی از راهکارهای برون‌رفت از شرایط کنونی نیز در شناختن همین «ما» است؛ اما نمی‌توان از «دیگران» و آنچه درباره ایران در ذهن دارند، گذر کرد و به آن بی‌توجه ماند. ضروری است تصویر واقعی خود را در آینه دیگران ببینیم و صادقانه و جسورانه بگوییم جایگاه ما در جهان کجاست. از کشوری با فرهنگ و تمدن سه یا پنج‌هزار‌ساله چه تصویری در اذهان جهانیان وجود دارد. مسلمانان دیگر کشورها درباره ما چه می‌گویند و چگونه قضاوت می‌کنند. پس از یافتن پاسخی منصفانه اگر لازم شد طرحی نو در‌اندازیم.
 

اصطلاح دهکده جهانی

(Global Village) که مارشال مک‌لوهان در توصیف آینده جهان به کار برد، امروز تحقق یافته است. هفت دهه قبل مک‌لوهان توضیح داد که جهان چگونه در پرتو فناوری الکتریکی به‌صورت یک دهکده فشرده تغییر می‌کند. اطلاعات در هر نقطه از جهان در کسری از ثانیه به نقطه‌ای دیگر منتقل می‌شود. امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که کوچک‌ترین و کم‌اهمیت‌ترین اتفاق در روستایی دور‌افتاده می‌تواند به بمبی خبری تبدیل شود. فرقی نمی‌کند توطئه‌ای از سوی «استکبار جهانی» باشد یا اهمیت آن خبر در جهانی که با 50 سال قبل کاملا متفاوت است.

اگر این گزاره که مدعی است «تصویری که از خود ساخته‌ایم، تناسبی با تاریخ و تمدن ایران ندارد»، حتی کمی تا قسمتی! مقرون به صحت باشد، ضروری است در اصلاح آن اندیشه کنیم. گفتم این بحث در بین «ما» اختلافی است و عده‌ای آن را بر‌نمی‌تابند. اشکالی هم بر آن وارد نیست؛ زیرا همین امر مقدمه کنکاش، بحث و مجادله (البته از نوع احسن)، دستیابی به حقیقت و اصلاح است؛ بنابراین با فرض متناسب‌نبودن انگاره ایران در اذهان و افکار جهان، ضروری است اصلاح این تصویر را در اولویت قرار دهیم. لازمه تحقق این مهم و ارائه تصویری واقعی از کشور در جهان در وهله اول پایان‌دادن به دوگانه «ایرانیت و اسلامیت» است. تخریب عامدانه تمدن و فرهنگی چند‌هزار‌ساله، اقدامی از سر بی‌تدبیری و نفی سرمایه تأثیر‌گذار فرهنگ و ادبی است که تمدنی بزرگ بر آن بنا شده است. امام راحل آثار شهید مطهری را «بدون استثنا خوب و انسان‌ساز» توصیف کرده‌اند.

یکی از این آثار «خدمات متقابل ایران و اسلام» است. هم نگرش شوونیستی بر داشته‌های ایرانی ناصحیح و گمراه‌کننده است و هم تصویر «این منم طاووس علیین شده» از وجوه دیگر. بپذیریم که ما هم جزئی از اقیانوس امت اسلامی هستیم و نه همه آن. در انگاره‌سازی جدید نه گذشته بزرگ‌نمایی می‌شود و نه حال تقلیل می‌یابد. نگاهی واقع‌گرایانه و استفاده از منابع غنی ایرانیت و اسلامیت برای تعامل با جهان. هدف در این مسیر توسعه همه‌جانبه و پایدار کشور و ارائه الگویی واقعی و برازنده از جمهوری اسلامی است. در آغازین روزهای سال و قرن جدید نیازمند فائق‌آمدن بر اختلافات فکری هستیم. سلایق را نمی‌توان یکسان کرد و نباید در پی آن بود. برای همراه‌کردن مردم با حاکمیت غنی‌ترین سرمایه بازگشت به فرهنگ مدارا، مروت، گذشت و جوانمردی است. این هم آموزه فرهنگ ایرانی است و هم شاه‌بیت شریعت.

آنچه ما به آن افتخار می‌کنیم، بیان حکیمانه سعدی سخن‌سرای درباره بنی‌بشر است که 700 سال قبل فرمود: «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند» که البته این سخن، ترجمان فرمایش مولا علی(ع) در آموزه حکمرانی به مالک اشتر نخعی است که مردم تحت امر فرماندار خود را به دو دسته تقسیم کرد: «فإنَّهُم صِنفانِ: إمّا أخٌ لَکَ فی الدِّینِ، أو نَظیرٌ لَکَ فی الخَلقِ». این نگاه اسطرلاب غلبه بر کینه‌ها، گام اول همدلی مردم و برون‌رفت از دوگانه‌های مختلف است.
در سیاست خارجی کشور نیز باید اصل را بر «توسعه همه‌جانبه ایران» بگذاریم. لازمه این مهم، تعامل و روابط سازنده با جهان با محوریت منافع ملی و زدودن پیرایه‌های ناشی از تنش‌های غیرضرور با همسایگان و دیگر کشورهای جهان است. مردم کشور که صبورانه همه مشکلات را تحمل کرده و می‌کنند، شایسته برخورداری از سطحی مقبول در زندگی و آینده‌ای مطمئن برای فرزندانشان هستند. وضعیت فعلی در واکسیناسیون حتی به بهانه تحریم برای مردم قابل‌قبول نیست. کشوری را سراغ ندارم که چوب حراج به نخبگان خود به دلیل وضعیت اقتصادی، آینده مبهم و نوع نگرش به زندگی بزند. در همین دهکده جهانی، جوان ایرانی با یک کلیک در اینترنت، شرایط کشوری را که در آن زندگی می‌کند، نه با آمریکا و اروپا و ژاپن بلکه با کشورهای هم‌جوار مقایسه می‌کند.

اقتدار ملی و عزت دینی کشور و مردم در گرو برخورداری از توسعه اقتصادی درسطح متوسط جهان، پروژه‌های عمرانی، صنعتی و از همه مهم‌تر ترویج اخلاقی کشور است. تنش‌زدایی در منطقه و تعامل سازنده با جهان از لوازم پرداختن به درون فارغ از نگرانی از برون است. سازندگی کشور از مسیر اعتمادسازی و دوستی با همسایگان، منطقه و جهان می‌گذرد. راهکار حکیمانه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» را در فرهنگ خود داریم. ناگفته پیداست سخن و منطق قلدرمآبانه از هیچ کشور و فردی برای ما پذیرفتنی نیست؛ ولی گرهی را که با مهارت انگشتان می‌توان باز کرد، نباید به دندان سپرد.