مقدمه

برای اینکه بتوانیم توافق جامع همکاری‌های 25 ساله ایران و چین را بهتر درک کنیم، باید یک تصویر کلی از ماهیت و محتوای آن داشته باشیم. این روزها مقامات کشورمان محتوای آن را تعهدی غیرالزام‌آور تلقی می‌کنند، در حالی رسانه‌های غربی با تفسیر بسیار وسیع آن را حتی استعماری تصویر و آن را دستاویزی برای تضعیف اهمیت آن به ویژه در بدنه اجتماعی کشورمان قرار داده‌اند. برای اینکه درک درستی درستی از ماهیت این توفق داشته باشیم، نیاز داریم تا دیپلماسی مشارکت را بشناسیم، زیرا الگوی و هدف اساسی این توافق 25 ساله، ارتقای عملی و عینی مناسبات دو کشور به بیانیه «مشارکت جامع راهبردی» سال 2016 است.
 

تعریف دیپلماسی مشارکتی

اساساً دیپلماسی مشارکتی در روابط دو کشور به چه معناست؟ به طور کلی روابط کشورها در عرصه بین‌المللی براساس دو عنصر تعریف می‌شود: منافع مشترک و منافع متعارض. اگر این را به عنوان اصل در روابط بین‌الملل قرار دهیم، شش نوع رفتار قابل شناسایی است: تقابل،  رقابت، همکاری، مشارکت، ائتلاف و اتحاد.

مشارکت همکاریدو کشور براساس احترام متقابل، اعتماد متقابل و برابر است و هر دو طرف تلاش می‌کنند تا یک رابطه برد-برد و تأمین کننده  سودمند متقابل شکل دهند. مشارکت دارای ویژگی‌هایی است که آن را از سایر انواع رابطه همانند اتحاد، ائتلاف، همکاری و رقابت در سطح روابط بین‌الملل متمایز می‌کند:
 
  1. تعیین سطحِ تعهدِ موجود در الگوی مشارکت مبتنی بر متن مذاکرات خاص کشورها است (سیالیت)؛
  2. وجود الگوهای مختلف برای ورود به مشارکت؛
  3.  عدم تقارن یا سطح قدرت دولت‌ها تأثیر چندانی در تقسیم سود یا مزایایی ناشی از این نوع قرارداد ندارد؛
  4. این نوع روابط از تنوع و گستردگیِ کارکردیِ بالایی متناسب با حوزه‌های همکاری دولت‌ها برخوردار است؛
  5. دولت‌ها می‌توانند در این نوع قرارداد اراده و تعهد بلندمدت نسبت به یکدیگر ایجاد کنند، اما وارد حیطۀ اتحاد و ائتلاف که بسیار حساسیت‌زا است، نشوند؛
  6. برخلاف اتحادیه‌های امنیت‌محور، این شکل از همکاری علیه رقیب مشترکی شکل نمی‌گیرد؛
  7. مشارکت فرآیندی غیرایستا و پویا می‌باشد و دولت‌ها می‌توانند سطح آن را ارتقا بخشند؛
  8. در بستر زمان مشارکت با سایر کشورها متناسب با نیازهای طرفین به روز می‌شود؛


الگوی دیپلماسی مشارکت چین

الگوی مشارکت خلاقیت دیپلماسیِ چین پس از جنگ سرد است که بر اصل عدم اتحاد و عدم تقابل استوار گردیده است. مشارکت به‌عنوان بخشی از راهبرد دیپلماسیِ کلان چین با کشورهای دیگر است که پنج اصل اساسیِ همزیستی مسالمت‌آمیز را با خود به همراه دارد؛ این اصول شامل:
 
  • * احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاکمیت کشور مقابل
  • * عدم تعرض متقابل
  • * عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر
  • * رابطۀ بُرد ـ بُرد دوجانبه
  • * همزیستی مسالمت‌آمیز
هم‌اکنون برنامۀ مشارکت برای چین بیش از هر عامل دیگری جنبۀ تمرین و مانور دیپلماسی با سایر کشورها را دارد و در قالب این دیپلماسی قراردادها و سطوح روابط در گذر زمان تعیین می‌گردد. جمهوری خلق چین عنوان‌ها و مکانیسم‌های متعددی را در پرتو دیپلماسی مشارکت راهبردی در نظر می‌گیرد که ویژگی‌های متمایز هر مشارکت را نشان می‌دهد و می‌تواند در گذر زمان تغییر کند. به طورکلی، مشارکت راهبردی در سیاست خارجی چین بیشتر به شیوه‌ای از دیپلماسی اطلاق می‌گردد که زمینه را برای گفت‌وگو و چانه‌زنی با سایر دولت‌ها فرآهم می‌کند.

در رابطۀ با ابعاد حقوقی برنامۀ مشارکت راهبردی نیز می‌توان چنین اظهار داشت که این برنامۀ چینی از قواعد الزام‌آور ضعیفی برخوردار است. آنچه که از برنامۀ مشارکت راهبردی جمهوری خلق چین می‌توان استنباط کرد آن است که این برنامه بیشتر شبیه نقشۀ راه است و کشورها چندان ملزم به رعایت ابعاد حقوقی آن نیستند و اینکه صرفاً برای پیوند عمیق دوجانبه، رابطه دوستانه، باثبات، پایدار و بلندمدت، برنامه مشارکت راهبردی بین پکن و شُرکا امضا می‌گردد و از ابعاد حقوقی آن در متن مشارکت راهبردی جمهوری خلق چین با کشورهای دیگر ماده و بند حقوقی دیده نمی‌شود. بدین ترتیب که طرفین سطوح همکاری را در بخش‌های مختلف مشخص می‌کنند و سپس در ادامه وارد مسائل جزئی همچون انرژی، زیرساخت، فناوری و... می‌شوند. 
 

تجربه رابطه مشارکتی چین با دنیا

توافق جامع همکاری های 25 ساله ایران و چین اولین تجربه مشارکت پکن در روابط خارجی آن نیست و این کشور در سال‌های اخیر از این نوع الگو در تعیین نوع رفتار خارجی خود در قبال دیگر کشورها استفاده کرده است. به طورکلی، چین کشور پیشرو در دیپلماسی مشارکت بوده است و نخستین بار در سال 1993 با برزیل مشارکت راهبردی امضا کرد. از نظر توزیع منطقه ای، چین با 107 کشور و سازمان های منطقه ای از جمله 38 مورد درآسیا، 16 مورد درآفریقا، 17 مورد درآمریکای لاتین، 28 مورد در اروپا و آمریکا و 8 مورد دراقیانوسیه همکاری ایجاد کرده است.

این کشور از انواع مشارکت در روابط خود استفاده می‌کند. در 1996 چین مشارکت راهبردی یکپارچه را با روسیه ایجاد کرد و دو کشور آن را در سال 2011 به مشارکت راهبردی جامع ارتقا دادند. چین و هند مشارکت راهبردی را در سال 2004 آغاز کردند. در مجموع و با توجه به خصایصی همچون درجه و ابعاد همکاری، پکن معیارهایی را به قرار ذیل در رابطۀ با سطح مشارکت با کشورهای هدف در پیش گرفته است:
 
مشارکت جامع راهبردی روسیه، پاکستان، آلمان، انگلیس، بلاروس، کامبوج، شیلی، لائوس، میانمار، کنگو، تایلند، ویتنام، الجزایر، آرژانتین، استرالیا، برزیل، اکوادر، مصر، فرانسه، یونان، اندونزی، ایران، ایتالیا، مالزی، مکزیک، نیوزلند، پرو، هلند، پرتقال، عربستان، صربستان، آفریقای جنوبی، اسپانیا، ازبکستان، ونزوئلا، اتحادیه اروپا
مشارکت راهبردی دانمارک، ایرلند، سوئیس، افغانستان، بنگلادش، کره جنوبی، سریلانکا، آنگولا، کانادا، کاستاریکا، چک، فیجی، عراق، اردن، قزاقستان،قرقیزستان، مغولستان، نیجریه، قطر، سودان، تاجیکستان، ترکیه، هند، امارات، ترکمنستان، اوکراین، اتحادیه آفریقا، آسه­آن، فلیپین
مشارکت نظام‌مند بلژیک، بلغارستان، مالدیو، رومانی، سنگاپور، کروواسی، تیمور شرقی، اتیوپی، نپال، گابن، هلند، تانزانیا، مجارستان، جامائیکا، سنگال و اتحادیه عرب
ترتیب‌بندی متفاوت کشورها از سوی جمهوری خلق چین در عرصۀ مشارکت سبب شده است تا ابعاد همکاری پکن (اقتصادی، تجاری، فناوری، زیرساخت و انرژی) با کشورهای هدف تحت‌الشعاع یکسری ملاحظات قرار گیرد. در خلال جدولی که در ادامه آمده است، سطوح مختلف مشارکت چین در قبال چند کشور مقایسه شده است:
 
کشور روسیه پاکستان ایرلند قطر بلژیک رومانی
منافع اصلی * * * × × ×
امنیت و ضد تروریسم * * × * × *
مبادله نظامی * * × * × ×
مسائل منطقه ­ای و بین المللی * * × * × ×
هوا و فضا * * * × × ×
اقتصاد * * * * * *
فرهنگ * * * * * *




چین با کشورهای حاضر در حوزۀ راهبردی غرب‌آسیا، شمال آفریقا و دریای سرخ در چارچوب انواع مختلف مشارکت همکاری می‌کند. پکن از طریق مشارکت نوعی الگوی چندقطبی را در جهان ترویچ می‌کند و صورت امکان از طریق موازنۀ نرم با یک‌جانبه‌گرایی هژمون مقابله می‌کند. در نقطۀ مقابل، قدرتهای منطقه ای، متوسط و کوچک نیز از طریق مشارکت با پکن از ایجاد وابستگی نامتقارن به سایر قدرت‌های بزرگ ممانعت به‌عمل می‌آورند.
 
ردیف نام کشور سطح مشارکت سال
1 ایران مشارکت جامع راهبردی 2016
2 مصر مشارکت جامع راهبردی 2014
3 الجزایر مشارکت جامع راهبردی 2014
4 عربستان مشارکت جامع راهبردی 2016
5 امارات متحده عربی مشارکت جامع راهبردی 2018
6 عراق مشارکت راهبردی 2015
7 اردن مشارکت راهبردی 2015
8 جیبوتی مشارکت راهبردی 2017
9 کویت مشارکت راهبردی 2018
10 مراکش مشارکت راهبردی 2016
11 عمان مشارکت راهبردی 2018
12 قطر مشارکت راهبردی 2014
13 ترکیه مشارکت راهبردی 2010
14 رژیم صهیونیستی مشارکت جامع نوآورانه 2017
سطوح مشارکت چین با کشورهای حوزه منا
 
توافق جامع همکاری‌های 25 ساله ایران و چین
با بررسی داده‌های فوق مشخص است که دیپلماسی مشارکت طی سالیان اخیر به یک ابزار مهمِ سیاست خارجی چین بدل شده است. نکتۀ قابل توجه آن است که مقامات چینی توجه‌شان را معطوف به حیطۀ جغرافیایی خاصی نکرده‌اند و از امریکای لاتین تا جنوب غرب‌آسیا توانسته‌اند توافق‌نامه‌های مشارکت فراوانی را منعقد نمایند. در این راستا، طی سالیان اخیر به سبب برخی تحرکات کشورهای محافظه‌کار حوزۀ خلیج‌فارس و همچنین رژیم صهیونیستی، جایگاه تهران در سیاست خارجیِ غرب‌آسیای چین اگر نگوییم کمرنگ، ولی تا حدود زیادی متزلزل شده است.

در این راستا، توافق جامع همکاری‌های 25 ساله گامی برای ارتقای روابط از سطح «همکاری» به «مشارکت» است. امضای سند فعلی در مقطع کنونی در واقع تکمیل اراده دو کشور در بیانیه «مشارکت جامع راهبری» دو کشور در سال 1394 است و در این راستا به لحاظ شکلی برای همکاری اجرایی و سیاستی این مشارکت ضرورت داشته است.

 
بر اساس توافق 25 ساله می‌توان به چین در جایگاه یک «شریک راهبردی» تکیه کرد. چین تهدید امنیتی، فرهنگی، اقتصادی جدی برای ایران ندارد و گسترش بی‌سابقه روابط چین یک الزام و سازوکار برای خروج از انزوا محدودیت‌های گوناگون بین‌المللی محسوب می‌شود. همچنین زیاد نگران آثار و تبعات الگوی «اتحاد» و «ائتلاف» با چین نیز نباشیم، ایران صرفاً در چارچوب الگوی «مشارکت» می‌تواند با این کشور کار کند. الگوی مشارکت هم مختصات خاص خود را دارد و از تبعات و آثار منفی رابطه مبتنی بر اتحاد و ائتلاف مبرا است. این نکته نیز شایان توجه است که ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، درقالب توافق جامع همکاری 25 ساله با یکی از ابرقدرت‌های جهانی به مذاکره می‌نشیند و شاید برای اولین بار ابتکار مدیریت رابطه با یک ابرقدرت در سطح جهانی را به دست می‌گیرد. /تسنیم