یادداشت و اخبار ویژه روزنامه های داخل (دوشنبه 30 فروردین1400)
یک مقام مطلع نزدیک به شورای عالی امنیت ملی گفت: پس از حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی در ایران، مقامات رسمی این کشور به ایران پیشنهاد دادند که علت حادثه، وجود اشکال فنی در سامانه پدافند هوایی تور ام -۱ روسی اعلام شود و چون ایران این درخواست را بهدلیل عدم انطباق با واقعیت رخداده، نپذیرفت، اوکراین، مسیر سیاسی کردن پرونده و خارج نمودن آن از روال فنی را در پیش گرفته است.
یادداشت روزنامهها 30 فروردین ماه
روزنامه کیهان
آنچه نباید فراموش شود! /محمدهادی صحرایی
هرکس به جاى خدا، شیطان را دوست گیرد، بیشک زیانی آشکار دیده است / او با وعده دادن، آنها را در آرزوها مىافکند و به آنان جز وعده فریب نمىدهد. (سوره نساء، آیه ۱۱۹/ ۱۲۰)مبارک بودن ماه رمضان، جدای از آنکه بهخاطر میهمانی گسترده خدا برای بندگان مؤمن و آمرزش گناهان آنهاست، به این دلیل نیز هست که شیطان در بند است. هرچند که نفس اماره آزاد است و شوربختانه تا دَم مرگ همراه آدمی میماند و به بدی و فحشا دستور میدهد و در نبود شیطان کارها را خراب میکند، ولی همین شیطانِ دربند یعنی شکست بزرگ جبهه کفر و طغیان. یعنی شکاف در جبههای که طاقت ما ضعیفان را تاق کرده و روح را به نفسنفس و بندگیمان را از رونق انداخته است. یعنی مجالی برای نفس کشیدن جانِ آدمی و مهلتی برای تجدید قوا و مدتی که میتوان بدون بیگانگان، با خدا خلوت نمود و نفس تازه کرد و با خدا سفره دل باز کرد. میتوان کمی طعم بهشت را چشید و نه ناز یار را کشید که او ناز ما میکشد. میتوان ندای عاشقانه معشوق را شنید و در هوای حبیب، پر کشید. «اى بندگانم که بر خود ستم و اسراف کردهاید از رحمت خدا ناامید نشوید که تمامى گناهان را مىآمرزد، چون که آمرزنده و رحیم است».۱
ماه رمضان است و تمرین بندگی. میدانیم بندگان خدا، بنده هوا و هوس و شیطان نیستند. آنکه برای خدا بندگی میکند، بندگان خدا را رفیق است و خدمتشان میکند و آنها از دست و زبان و تصمیماتش در اماناند. اهل خیانت نیست. اهل جنایت، هرگز. نه ظلم میکند و نه زیر بار ظلم میرود و نه ظلمنامه امضا میکند. چون زیرک است و باهوش، دشمنان در او طمع نمیکنند. آزاده است و دروغ نمیگوید. رضایت خدا را با دنیا عوض نمیکند و شرافتش را به جیفهای که به عطسه بز هم نمیارزد نمیفروشد. میداند که بهای جانش بهشت است و جز به آن نمیفروشدش؛ و این ماه بهترین فرصت برای کسب فضایل و ازاله رذایل است اگر قدر بدانیم.
بیماری امان جهان را بریده و همه را غیر آنها که تمکن بریدن از اجتماع دارند، گرفتار مرگ و معیشت کرده است. جهانیان مستأصل و بیپناه و حیران، به عاقبت کار میاندیشند. سوداگری اندیشکدههای صهیونی در ایجاد «نُرم جدید» است یا برهکشان کارخانههای واکسنسازی، یا تصفیه نژادی آنگلوساکسونها فعلاً بماند، ولی آنچه مهم است بلای تولیدشده توسط علم بیایمانی است که حیات خود را در مرگ دیگران میبیند. شاید آیندهای دورتر از امروز مشخص شود که کرونا بیماری مهم، خطرناک و کشندهای بود که استکبار جهانی آن را به دروغهای بزرگ تکثیر کرد تا اقتصاد رو به افول غرب را نجات دهد و شیپوری شد تا با آن خیابانها را خالی کنند و جوانمردانشان را به مسلخ بکشانند و دین و فرهنگ، آموزش، اقتصاد و معیشت و خانواده آنها را به یغما برند تا نظم نوین شیطانی شکل بگیرد. هرگز و مبادا.
باید از سلامتی خود و دیگران مراقبت نمود تا این بلای بزرگ هم از سر مردم برود و خاطراتش با درسها و عبرتها بماند. آیندگان باید بدانند که هم کرونای انگلیسی مردم را به ستوه آورد و هم نفوذیهای انگلیسی. یکی سلامت مردم را نشانه رفت و یکی سفره مردم را فشرد و روز عید نوروز، مردم را برای دو عدد مرغ، به صف کرد. باید بماند که دغدغه انقلابیون، نجات ایران از فقر و فساد و تبعیض بود و دغدغه انحرافیون توزیع فقر و فاصله طبقاتی و تولید فیش نجومی و به اسارت کشیدن ایران اسلامی. برجام در تاریخ ماندگار شد بهعنوان سندی که با آن هم چرخ سانتریفیوژها را منفجر کردند و هم چرخ معیشت مردم را شکستند و تمام همت دو دولت اعتدالی اصلاحات، صرف قراردادی شد که در میان خندههای بیدلیل، نخوانده امضا شد. باید بماند که برای آنکه ایران خانه خوبان شود، عدهای رنج دوران بردند و عدهای دیگر گنج دوران را غارت کردند. ظاهر ایرانی داشتند، ولی حتی جنس لباسشان هم ایرانی نبود. بینشان از اخلاق و غیرت ایرانی. فرزندانشان یا زاییده غرب و یا دوتابعیتی و مفتخور. خودشان وقیح و دروغگو و کلافهکننده.
هرچه ایرانیان برای استقلالشان کردند اینان برای وابسته کردن ایران کردند. هرکاری جز قوی شدن و قوی ماندن. هر ذلتی به جای عزت؛ و هر تحقیر و تمسخری را از جانب دشمنان به جان خریدند تا بتوانند مأموریت برجام ۱ و ۲ و ۳ را به سرانجام برسانند. باید بهخاطر سپرد تا مبادا اشتباه تَکرار شود که دیگر فرصتی نیست و هرگز نباید به پراشتباههای پُررو، مغرور، کمتوان، نفوذی و مرموز اعتماد کرد که به خیرِ تدبیرشان امیدی نیست، فقط شَر نرسانند و بروند و برنگردند. باید به یاد سپرد زمانی که دشمن در زمین واقعی میجنگید اینان پاسخش را در فضای مجازی توئیت میکردند. نطنز را اراذل صهیون به آتش کشیدند و اینها به جای تنبیه دشمن، رو به خودی چرخاندند و لغز نوشتند که جواب قطع برق، ترک وین نیست. ندانستند که جواب حماقت و خیانت هم رحمت و مغفرت نیست. همانگونه که برای اشعث و شبث و ابوموسی نبود.
در روزگار کرونا به جای تقویت تلویزیون که در همه خانهها هست، دانشآموزان ایرانی را در فضای رهاشده مجازی رها کردند. بچههای برخی روستاها برای دریافت آنتن باید از تپهها بالا میرفتند و اینها برای کلاب هوس خود، جوش زدند و پیگیر شدند و آنها که از استبداد رأی به خدایشان پناه بردند، پربینندهترین سریال تلویزیون را ممنوع کردند. منشور شهروندی در تراکم اتوبوس و مترو، له میشد و اینها برای قبرستان شهر، کیک تولد قاچ میکردند و مشغول تغییر نام خیابانها شدند. این حقایق تلخ میماند که پزشکان و پرستارانی شب و روز را به تیمار بیماران و مبارزه با ویروس هار کرونای انگلیسی سپری کردند و برخی حتی به اندازه ممنوع کردن مسافرتهای نوروزی به ترکیه سراسر آلوده و کیش و قشم و شمال حاضر به هزینه نشدند و بعد از عید که آمارها ۴ و ۵ برابر شد، مرز عراق را باعث آن دانستند و دیگر هیچ. کسبوکارها را تعطیل کردند و مسافرتها به ظاهر ممنوع و نوشدارو بعد از مرگ سهراب.
آیندگان باید بدانند که مردم، عزیزانشان را در دفاع از وطن و حرم و سلامت کشور تقدیم کردند و برخی برای فرزندانشان در کشور دشمن، جا نرم کردند تا پس از سردرآوردن از تخم، بیایند و ادای ژنرالهای پیروز را درآورند و ادامه راه ریپورترها را پی بگیرند. چه میشود با جماعت حرف و حذف گفت وقتی اقتصاد را ویران کردند و یارانه را از ۳۸ دلار به یک و نیم دلار رساندند و میگویند اقتصاد را برتر از آلمان کردهاند. چنان رونق اقتصادی ایجاد کردند که قیمت روغن هم نجومی شد و سیب زمینی هم روی خود را با سیلی سرخ کرد، بعد هم از گزارش صد روز پایانی دولت خبر میدهند که خدا به خیر کند و انشاءالله و به امید خدا همانگونه که گفتند، با رفتن دولت، سایه شوم کرونا و تحریم هم از این مملکت کم شود و بروند و هرگز هم تَکرار نشوند.
انتخابات پیش رو بیشک مهمترین انتخاباتی است که برایمان جای هیچ اشتباهی باقی نگذاشته است و شورای محترم نگهبان هم بهعنوان امین امام و امت باید بیش از پیش مراقبت کند و شرط امانت بهجا آورد تا دیگر افراد اشتباهی یا به اشتباه در این عرصه نیایند. متأسفانه جایگاه مهم ریاستجمهوری با اختیارات وسیعش با اشتباهات مکرر، ندانمکاری و یا به دلایل دیگر و نیز با کارنامه تقریباً خالی دو دولت اخیر، چنان مخدوش شده که هرکسی به خود اجازه حضور در این عرصه خطیر را میدهد و برخی از مردم را نیز به حضور در انتخابات مردد کرده است که همین دلخوری رفراندومی است علیه بیکفایتی آنهایی است که به جای پاسخگویی، حاشیه میسازند و به جای کار، حرف میزنند و یکجانشیناند. مثال عجیبی است که میگوید نعلی بهخاطر یک میخ افتاد و اسبی بهخاطر آن افتاد. سرداری از روی اسب به زمین افتاد و سپاهی بهخاطرش شکست خورد و دشمن پیروز شد و کشوری به غارت رفت. این حکایت یک اهمال است که میتواند یک انتخاب اشتباه باشد.
تقسیم کار دشمنان است که بعد از بررسی نشانیهای دادهشده نفوذیها، با قراردادهایی که باید نخوانده امضا شوند، دستها را میبندند و طبق آن خرابکاری و ترور میکنند و به بهانه بازرسی، اثرسنجی میکنند. کار نفوذی، نفوذ است و تأثیرگذاری. دشمنانی در لباس دوست. چهره آراسته و سرشت پلید و مرضِ در دلها را نهان کرده. ادای دوست دارند و رفتارشان به دشمن میماند. آشنا نیستند، غریبهاند و حتی اجنبی. زبان دشمن در دهان دارند و فکر اهریمنی میپرورانند. در خلوتشان فتنهگرند و اهل تمسخر و بیایمان به آرمانها. با حضور آنها دشمن، با جنگ پرهزینه خود را بیآبرو نمیکند و نیازی به غارت ندارد چراکه اینها هرکدامشان به اندازه یک لشگر مغول غارتگر و تخریبگراند. در ماه مبارک رمضان که شیطان در بند است، باید از اینها به خدا پناه برد تا مبادا با اقدامی دیگر، مردمشان را در بند شیطان بزرگ کنند. باید دانست هرچه بکاریم همان بدرویم و باید به امید روزهای خوب و آزادی و با حضور حداکثری و آگاهانه، فردی را شایسته مردم نجیب ایران و آرزوهای بزرگش برگزید و به امید خدا وطن را دوباره آباد و سرافراز کرد. انشاءالله.
روزنامه وطن امروز
مصائب دولت بایدن را درک کنید!/سیدهفاطمه حسینی
نشریه فارین پالیسی پس از پایان مذاکرات اخیر وین، به نقل از منابع آگاه آمریکایی تاکید کرد: «واشنگتن قصد دارد در مقابل لغو برخی تحریمهای ایران، تهران را به پایبندی به برجام متعهد کند. این کاهش تحریمها به اندازهای خواهد بود که سیاستمداران داخلی آمریکا نتوانند به دولت بایدن حمله کنند و رئیسجمهور را مورد انتقاد قرار دهند». گویا در این باره پیشنهادهای مشخصی از سوی «رابرت مالی» نماینده آمریکا در مذاکرات وین به اعضای ۱+۴ ارائه شده است. تروئیکای اروپا این پیشنهاد را سخاوتمندانه و واقعبینانه خوانده و بارها تاکید کرده باید «مصائب دولت بایدن» را نیز در پروسه «احیای برجام» در نظر گرفت!وقاحت مقامات آمریکایی و اروپایی به بالاترین نقطه ممکن رسیده است! آنها رسما از ایران خواستهاند نگرانیها و دغدغههای داخلی دولت بایدن را نیز در آنچه به دروغ «بازگشت به برجام» میخوانند در نظر بگیرد! به نظر میرسد این گزاره به اندازهای تکرار شده است که در ذهن و ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه برخی سیاستمداران و مجریان حوزه سیاست خارجی کشورمان نیز جای خود را باز کرده است! بیدلیل نیست که بسیاری از رسانههای اصلاحطلب، طی ماههای اخیر به صورت مداوم به نسبتبندی و مقایسه اعضای دولت بایدن و ترامپ پرداخته و از دموکراتها به مثابه «آمریکاییهای خوب» و از جمهوریخواهان به مثابه «آمریکاییهای بد» یاد میکنند!
بدیهی است در سایه ارسال چنین سیگنالهای حقیرانهای، بایدن و همراهانش به خود اجازه میدهند به سادگی از تبدیل «استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ» به «استراتژی فشار هوشمندانه» سخن گفته و تعلیق همه تحریمهای ناسازگار با برجام را ناممکن قلمداد کنند! بدون شک اگر ایران ابتدا به صورت یکجانبه از توافق هستهای خارج میشد یا حتی خروج دولت قبلی آمریکا (دولت ترامپ) از برجام معلول یک «توافق دوجانبه با ایران» بود، استدلال دولت بایدن تا حدودی مورد پذیرش بود، اما نباید فراموش کرد دولت ترامپ به صورت یکجانبه، غیرقانونی و با وجود پایبندی مطلق ایران به همه مفاد توافق هستهای - حتی متأسفانه فراتر از آنچه در سند برجام آمده بود- از توافق هستهای خارج شد و تحریمهای بسیار شدید یکجانبه را علیه ملت و نظام ایران اعمال کرد! حال جای بسی تأسف و تعجب دارد که «دغدغههای داخلی دولت بایدن» نیز به یک مؤلفه محاسباتی در بازگشت آمریکا به برجام تبدیل شده است!
پیام مقامات آمریکایی در مذاکرات برجامی اخیر مشخص است: «برجام» کمترین اهمیتی به لحاظ حقوقی برای آنها ندارد و «بازگشت ظاهری به توافق هستهای» از سوی آنها نیز باید به گونهای صورت گیرد که کمترین انتقادی در داخل آمریکا بویژه از سوی جمهوریخواهان، متوجه دولت بایدن نشود!
گویا دموکراتها فراموش کردهاند دونالد ترامپ با استناد به ظرفیتی که از سوی دموکراتهایی مانند جان کری، تونی بلینکن، سوزان رایس، ریچارد نفیو، وندی شرمن، ویلیام برنز و رابرت مالی در اختیار وی قرار گرفت، از توافق هستهای خارج شد! تایید برجام از سوی رئیسجمهور آمریکا در بازههای زمانی ۱۲۰ روزه و گنجاندن مکانیسم ماشه در برجام، دستپخت دموکراتهای پرادعاست! بدیهی است دموکراتها اساسا «نمیخواهند» به توافق هستهای با ایران بازگردند، زیرا چنانکه بارها خود نیز تاکید کردهاند، اهرم فشار لازم برای چینش میز مذاکرات منطقهای و موشکی با تهران را از دست خواهند داد! اساسا «تعلیق واقعی تحریمهای ضدایرانی» جایی در قاموس سیاست خارجی دموکراتها و جمهوریخواهان ندارد و تروئیکای اروپا نیز در این مسیر همپای دولت مستقر در کاخ سفید پیش میرود.
گزارش اخیر نشریه «فارین پالیسی»، به وضوح نشان میدهد «برجام» پدیدهای «منبعث از تحولات داخلی آمریکا» محسوب میشود، نه یک «پدیده حقوقی در نظام بینالملل». این گزارش بخوبی نشان میدهد چرا مقامات دولت بایدن از زمان حضور رسمی خود در رأس معادلات سیاسی- اجرایی آمریکا کمترین اقدامی در رفع تحریمهای ایران صورت نداده و البته در آینده نیز نخواهند داد! این گزارش به وضوح اثبات میکند ۲ حزب سنتی آمریکا چگونه با «خلق موانع هدفمند» اهداف مشترک خود را در عرصه سیاست خارجی پیش میبرند!
نباید اندکی تردید داشت اجزا و قطعات منظومه و پازل وین به صورتی کاملا هدفمند از سوی واشنگتن و تروئیکای اروپا طراحی شده است. در این منظومه همه مؤلفهها از جمله «خرابکاری تروریستی در نیروگاه نطنز» تا «عجز و لابه درباره منتقدان آمریکایی بازگشت به برجام» جملگی در یک نسبت معین با یکدیگر تعریف شده اند. «رفتار»، «گفتار»، «لبخندها»، «اخمها» و تاکتیکهای مشترک واشنگتن و تروئیکای اروپا جملگی در ذیل این منظومه تعریف میشود. اگر تسلیم «روایت آمریکایی-اروپایی از مذاکرات برجام» شده و به آدرسها و نشانههای خطرناک و نادرستی که از سوی آنها مخابره میشود استناد کنیم، «خسارت محض» دیگری به دیپلماسی، اقتصاد و سیاست خارجی کشور و معیشت مردم وارد خواهد شد.
روزنامه خراسان
پروژه آمریکا پس از خروج از افغانستان/سید احمد موسوی مبلغ رئیس خبرگزاری اطلس افغانستان
یک روز پس از آن که رئیسجمهور آمریکا، خروج رسمی و قطعی نیروهای آمریکایی از افغانستان را اعلام کرد، وزیر خارجه آمریکا با سفر به کابل، همچون بایدن، تاکید کرد ماموریت آمریکا در افغانستان (کشتن بن لادن و سرکوب القاعده) پایان یافته و دلیل دیگری برای باقی ماندن نیروهای آمریکایی در افغانستان وجود ندارد. آمریکا، سپتامبر (شهریور) پیش رو را آخرین موعد خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان اعلام کرده، اما سوال اساسی این است که آیا آمریکا فقط با هدف کشتن بن لادن و سرکوب القاعده پا به میدان پر خطر و پر هزینه جنگ در افغانستان گذاشت؟ سخت است بتوانیم بپذیریم آمریکا فقط برای رسیدن به دو هدف فوق، هزاران میلیارد دلار در افغانستان صرف کرده باشد و وجود کشورهای رقیب قدرتمندی همچون روسیه، ایران و چین، هیچ نقشی در تصمیم آمریکا به این لشکر کشی پرخرج نداشته باشد. صرف نظر از این که آیا آمریکا به اهداف خود از حمله به افغانستان دست یافته یا نه؟ این واقعیت به خوبی روشن است که ادعای آمریکا، دروغ و غیر واقعی است.چرا که اگر آمریکا فقط به دنبال دست یابی به اهداف فوق بود، علی القاعده پس از کشته شدن بن لادن در سال ۲۰۱۱ (حدود ۱۰ سال قبل) باید از افغانستان خارج میشد. ۱۰ سال حضور گسترده آمریکا در افغانستان پس از مرگ بن لادن، گویای این حقیقت است که ماندن آمریکا در این جغرافیا، به دلایل دیگری صورت گرفته و بعید به نظر میرسد که آن عوامل، اکنون وجود نداشته باشد. با این حساب، پذیرش این مطلب که آمریکا واقعا قصد خارج شدن کامل از افغانستان را داشته باشد، خیلی سخت و دور از ذهن است و هنوز شواهد قابل قبولی از این که آمریکا به راستی تصمیم گرفته باشد افغانستان را ترک کند، در دست نیست.
منتها در این باره، باید به وجه دیگری از رخدادهای افغانستان نیز توجه کرد. بایدن، پیش از رسیدن به ریاست جمهوری آمریکا، بارها گفته بود افغانستانیها هرگز با همدیگر متحد نخواهند شد و از سوی دیگر، کمک به ایجاد یک حکومت مرکزی قدرتمند، وظیفه آمریکا نیست. آن چه از سخنان بایدن بر میآید این است که فضای مطلوب آمریکا برای افغانستان، همین شرایط به هم ریخته و نابسامان کنونی است. در سایه همین بی نظمی هاست که آمریکا میتواند فعالیتهای پیدا و پنهان خود در منطقه را از طریق ابزارهای گوناگون (از جمله گروههای تروریستی) پیش گیرد. رئیس سازمان سیا هم از خطر تبدیل شدن افغانستان به کانون گروههای تروریستی پس از خارج شدن آمریکا سخن گفته است. میتوان از مجموع گفتههای دولتمردان آمریکایی این طور استنباط کرد که آمریکا تمایل دارد افغانستان بار دیگر، جغرافیای جولان گروههای تروریستی در تقابل با یک دولت ضعیف باشد. طالبان، هفته گذشته اعلام کردند در کنفرانس استانبول شرکت نخواهند کرد و بلافاصله در اطلاعیهای دیگر، خبر دادند که تا خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان، در هیچ اجلاس و کنفرانس بینالمللی که درباره افغانستان باشد، حضور نخواهند یافت.
موضع جدید آمریکا، میتواند چراغ سبزی جدی به طالبان شمرده شود و در نقطه مقابل، سفر بلینکن به کابل، احتمالا میتواند به عنوان قوت قلب ارگ نشینان کابل از حمایت نسبی آمریکا از آنها تلقی شود. به عبارت روشن تر، آمریکا اکنون بر آتش جنگهای فرسایشی در افغانستان خواهد دمید. جنگهایی که نه طرف طالبان در آن پیروز شوند و نه هم دولت افغانستان، بتواند طالبان را نابود کند. در چنین شرایطی، هم بهانههای طالبان برای شرکت نکردن در مذاکرات صلح از آنها سلب خواهد شد و هم مدام بهانههایی برای آمریکا به منظور ادامه حضور در افغانستان به دست خواهد آمد. این فرض، تنها در یک صورت میتواند نقض شود و آن این که میان طالبان و آمریکا، توافق محکم و پشت پردهای صورت گرفته باشد که آمریکا زمینه تسلط طالبان بر افغانستان را فراهم کند و در عوض، طالبان، اجازه فعالیت نیروهای آمریکایی با تغییر پوشش از نظامی به مستشار و دیپلمات را بدهند.
روزنامه ایران
وحدت ملی حول دیپلماسی/حسن بهشتیپور
این روزها شهر وین میزبان مذاکراتی میان مسئولان دیپلماتیک و فنی ایران و کشورهای ۱+۴ است که با هدف احیای توافق هستهای و لغو تحریمها انجام میشود. این در حالی است که به موازات فشارهای خارجی علیه ایران و مانعتراشی برای جلوگیری از احیای برجام، شماری از جریانهای داخلی مخالف دولت و این توافق، همه توان خود برای مانع تراشی و سنگاندازی در مسیر این مذاکرات را به کار گرفتهاند. به اعتقاد مخالفان برجام، دولت کنونی جمهوری اسلامی ایران نباید دوره خود را موفقیتآمیز به پایان برساند...یعنی برای کسانی که نگاه بخشی، گروهی و حزبی دارند رفتن دولتها به عنوان یک فرصت تلقی نمیشود. این در حالی است که انتقال مسالمتآمیز و آسان قدرت که با رأی مردم انجام میشود، نشان دهنده اقتدار نظام سیاسی است. در حقیقت این روند یک دستاورد برای نظام به شمار میآید که دولتهای مختلف با برنامههای متفاوت بر سر کار بیایند و با رأی مردمی که پای صندوقهای رأی حضور یافتهاند، برنامههای خود را پیش ببرند.
مخالفان دولت چنین نگاهی ندارند و این گونه میاندیشند که باید برجام را ناکارآمد نشان داده و هر دستاوردی پیرامون آن را نفی کنند. توافق هستهای در حالی به دست آمد که برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم بود که یک بحران بینالمللی به صورت کاملاً دیپلماتیک حل شد. آن هم در شرایطی که ایران ۶ قطعنامه تحت فصل ۷ داشت که در نتیجه این مذاکرات لغو شد. این بسیار اتفاق مهمی بوده است که علی رغم تأکید مکرر پیرامون آن، از سوی مخالفان برجام نادیده گرفته شد و آنها هیچ ارزشی برای آن قائل نبودند. زیرا به اعتقاد آنها موضوع این مذاکرات و توافق با دولت آقای روحانی گره خورده است. آنها ناراحت هستند که این دولت موفق شد بحران تا این سطح پیچیده را از طریق دیپلماسی حل کند. در حالی که تصمیم به مذاکره و مسیر اجرای این توافق با عالیترین نهادهای تصمیم گیر در سطح نظام و مقام رهبری بوده است.
نکته دیگر این است که از نگاه منتقدان و مخالفان، اگر قرار است وضعیت اقتصادی و دیپلماتیک کشور بهبود پیدا کند، این بهبودی باید بعد از مرداد سال ۱۴۰۰ و پس از مشخص شدن رئیس جمهوری بعدی اتفاق بیفتد تا این موفقیت به حساب خودشان گذاشته شود یعنی در حقیقت این گروهها اهمیتی برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم و باز شدن گره معیشتی آنها قائل نیستند و تنها اهداف سیاسی خود را پیگیری میکنند. حال آنکه چه در دوره پیش از برجام این مردم بودند که بار فشار مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها را به دوش میکشیدند و اگر هم تحریمها لغو شود، باز این مردم هستند که از آن نفع میبرند. از این رو هرگونه کارشکنی در مسیر مذاکراتی که هدف لغو تحریمها را دنبال میکند، عملاً به معنای گروگان گرفتن معیشت مردم است.
در چنین فضایی آسیبهای ناشی از غلبه اهداف انتخاباتی و جناحی بر هر موضوع دیگری همچون موضوع برجام و لغو تحریمها موجب از دست رفتن فرصتهایی برای کشور میشود که شاید بزودی دوباره فراهم نشود. در شرایط جاری باید همه مردم، گروهها و نهادهای سیاسی و نظامی تمام قد و یکپارچه از مذاکره و مذاکره کنندگان حمایت کنند، چون آنها با مجوز عالیترین سطح یعنی مقام رهبری گفتگو میکنند و دولت بدون اجازه و هماهنگی گامی در این زمینه برنمیدارد؛ بنابراین با توجه به فرصتی که از طرف امریکا برای نجات برجام فراهم شده است، نباید اجازه داد برخی با ایجاد تهدید و مانعتراشی مانع بهرهبرداری از این مذاکرات شوند. باید در مقابل امریکا یکپارچه بود تا حرف ایران پیش رود.
روزنامه شرق
ابتلای ما به بیماری خودایمنی/عیسی منصوری
اخیرا در یک صبح جمعه به روال معمول به یکی از مسیرهای کوهستانی شمال تهران رفته بودم. در برگشت به دلیل اشکال فنی خودرو، به چند جا مراجعه و نهایتا براساس آدرس دادهشده، جلوی یک تعویضروغنی آشنا به مسائل فنی خودرو توقف کردم. تعدادی پیش از من منتظر بودند، اما دو برادر صاحب تعویضروغنی در حال مجادله و زدوخورد بودند. حاصل زدوخوردها پخششدن قوطیهای روغن چیدهشده در قفسهها، زخمیشدن طرفین، همزمان با ادعاهای بستانکاری مالی یکی از آنان بود. مشتریان نیز سه واکنش داشتند؛ تعدادی در واکنش به فضای موجود آنجا را ترک کردند، بعضی به رفتار برادران تعویضروغنی غرولند میکردند و برخی دوستانه سعی در آشتیدادن و حل مسئله داشتند.زدوخورد برادران و پخششدن کارتنهای روغن رفتار سیاستورزان کشور و تعبیر مترجم ارزشمند جعفر خیرخواهان را متبادر به ذهن ساخت که «.. اقتصاد ایران شبیه فروشگاه ظروف چینی است که دائم گرفتار دعوا بین اعضای ائتلاف مسلط است و مهمترین نتیجه آن شکستن ظروف فروشگاه است». به نظر میرسد در کشور بهطور حادی به «بیماری خودایمنی» دچار شدهایم. بیماری خودایمنی هنگامی رخ میدهد که دستگاه ایمنی بدن به اشتباه، حمله به خود بدن را آغاز میکند. اختلال خودایمنی میتواند اندامها و بافتهایی از جمله گلبولهای قرمز، عروق خونی، عضلات و مفاصل را درگیر کند.
در اختلال خودایمنیِ خونی، بدن آنتیبادیهایی میسازد که به گلبولهای قرمز حمله میکنند، چون فکر میکنند آنها موادی ناخواسته یا خارجی هستند. راه درمان کلاسیک آن منجر به کاهش توان ایمنی بدن میشود. یعنی فرد در مقابل عوامل بیماریزای بیرونی مانند ویروس، آسیبپذیر میشود. به همین دلیل نیز در دوره شیوع کرونا، پزشکان به این دسته از بیماران تأکید بیشتری برای مراقبت دارند. میتوان شواهد بسیاری از اشتباهگرفتن (عمدی و سهوی) خودی از غیر و رفتارهای از جنس خودایمنی را در تاریخ اخیر کشور نشان داد. امیرکبیر و مصدق نمادهای فردی و ۲۸ مرداد نمادهای جمعی خودایمنی هستند. بخشی از جامعه بعد از میان برداشتن غیرخودیای به نام امیرکبیر رسما سور داد و مردم شادی کردند. جریان تکنوکرات مؤثر بر صنعتیسازی در دهه ۴۰ با ابتلا به خودایمنی متلاشی شد. مرور تجربه کشور نشان میدهد که اختلال خودایمنی در اواخر دوره استقرار دولتها و نزدیکی انتخابات جدید شدت مییابد و تقابلها برای حذف طرفهای سیاسی مقابل جدیتر میشود.
اینبار هم به نظر میرسد برخی بازیگران ملی گاهی یادشان میرود که تداوم رفتارهای از نوع «خودایمنی» در شرایط جاری چقدر بدن و بدنه کشور را در مقابل عوامل بیرونی آسیبپذیر میکند. حواسمان نیست ظروفی که در قالب رفتارهای سیاسی میشکنیم (مانند نشر اطلاعات هستهای، قفلشدن روابط مالی با دنیا و اقتصاد کشور به دلیل معلق نگهداشتن یک مصوبه و...) منابع و مصالح کشورند. خوشحالی مشمئزکننده برخی سران دولتهای متخاصم پس از اقدام تخریبی اخیر در مراکز هستهای و واکنشهای خودایمنی برخی سیاستورزان داخلی، مؤید عمق تخریب خودایمنی جاری در کشور است. این روزها نرخ بالای ارز و تورم را تجربه میکنیم. تقریبا همه کشورهای دارای تجربه نرخ بالای ارز و تورم، وقتی به بن بست رسیدند که در مقطعی تاریخی، اختلال خودایمنی و تعارضات در آنها به شدیدترین سطح خود رسید. شیلی، برزیل و آرژانتین مصادیقی از این نوع تجربه در تاریخ اخیر هستند.
به عبارتی صریحتر، اکنون مردم نه به دلایل اقتصادی که به دلیل بحران خودایمنی با سختی ارزی و تورم مواجهاند. درنتیجه رفتار سیاستورزان کشور، واکنش مردم هم کموبیش مشابه مشتریان تعویضروغنی است: برخی اقدام به مهاجرت از کشور میکنند یا در آرزوی آناند («خروج»، به تعبیر هیرشمن)، برخی در عین تداوم حضور و با احساس مسئولیت به «اعتراض» علنی و پنهان میپردازند و گروهی نیز «وفادارانه» به آینده امید دارند. اما وجه مشترک هر سه گروه قرارگرفتن در معرض گذار از «کنش همگانی» به «نفعجویی شخصی» است. افراد در مواجه با دعوای برادران، ناچار از پیجویی حل مشکل فوری خود به صورت انفرادی و از مسیری دیگر بودند.
آنگاه که برادران تعویضروغنی بهجای ارائه خدمت، به مسائل شخصی میپردازند، مشتریان نیز به رفع انفرادی مشکلشان توجه نشان میدهند. قوا و دستگاهها توان یکدیگر را خنثی میکنند و جناحهای رسمی و غیررسمی سیاسی و... بر طبل نفی و غیرخودیبودن یکدیگر میکوبند و سود فردی بر کنش جمعی مزیت مییابد. فرد با مسئولیت عمومی دچار فساد و ارتشا میشود و منفعتجویی فردی، مانند تزریق پنهانی واکسنی که حق دیگران است، بهجای کنش جمعی (مانند همیاری اجتماعی، حفظ محیط زیست یا شرکت در انتخابات) برای مردم اولویت پیدا میکند. مراقب باشیم؛ پایان مسیر تشدید رفتارهای خودایمنی در بسیاری از کشورها بنبست بوده است و درک اینکه برای پیشگیری از ابتلای یکدیگر به کرونا باید ماسک بزنیم و خودمان را کنترل کنیم، سخت نیست. مراقب هم باشیم.
اخبار ویژه 30 فروردین ماه
روزنامه کیهان
گروگان گرفتن معیشت یعنی تحمیل تورم ۸۰۰ درصدی به مردم
رئیسجمهور در حالی که رژیم صهیونیستی به کارگردانی و دستور آمریکا در تاسیسات هستهای ایران خرابکاری میکند، به منتقدان داخلی میگوید: «از مذاکرات وین نترسید. ما منطق قوی داریم. میتوانیم دشمن را مجاب کنیم». روزنامه رسالت با طرح این موضوع نوشت: معلوم نیست مخاطب آقای روحانی کیست؟ چه کسی گفته است مذاکرات وین ترسناک است؟ رئیسجمهور محترم در حالی که دیپلماتهای ما در وین مذاکره میکنند، اتحادیه اروپا سه نهاد ایرانی و چند فرد ایرانی را به تحریمهای ظالمانه خود به بهانه نقض حقوق بشر اضافه کردهاند، میگوید: «هیچ جناحی حق ندارد معیشت مردم را برای انتخابات به گروگان بگیرد». مردم انتظار دارند رئیسجمهور به خاطر خرابکاری صهیونیستها و ادامه خصومت آمریکا و سه شرور اروپایی آن هم وسط مذاکرات وین، فریادش علیه دشمن بلند باشد، اما ناباورانه میبینند او علیه جناحی در کشور فریاد میزند و نسبتهای ناروا میدهد که وجود خارجی ندارد.چه کسی ۸ سال است مملکت را به خاطر یک توافق خیالی معطل کرده است؟ چه کسی معیشت مردم را در این ۸ سال به گروگان گرفته است؟ و مدام وعده میدهد تحریمها برداشته میشود. اما نه تنها آب از آب در این مدت در مورد تحریمها تکان نخورده، بلکه بر حجم و اندازه آن مدام افزوده میشود، حتی در حین مذاکرات وین؟! آقای رئیسجمهور میفرمایند: «بگذارید مردم راحت باشند، مردم زندگی کنند و تحریمها برداشته شود». چه کسی است که نمیگذارد مردم در این ۸ سال راحت زندگی کنند؟ چه کسی است که با کاهش قدرت ارزش خرید مردم به اندازه ۶ برابر و تورم ۷۰۰ و ۸۰۰ درصدی در مسکن، خودرو، طلا و... نمیگذارد مردم زندگی کنند؟! آیا یادتان است قیمت ارز را از دولت قبلی چند تحویل گرفتهاید و الان چند تحویل میدهید؟! قرار است در وین چه اتفاقی بیفتد که قبلا در لوزان و واشنگتن که رفتید گفتگو کردید و به برجام بیفرجام رسیدید، نیفتاده است؟!
آمریکا و اروپا دارند با شما بازی میکنند چرا متوجه نیستید؟ چرا امنیت ملی و منافع ملی را به حراج گذاشتید؟ برای کسب چند رای؟! آقای رئیسجمهور یک نظری به نظرسنجیهای نهادهای دولتی بیندازید و ببینید کجا ایستادهاید؟! با چه رویی «این» و «آن» را متهم میکنید در حالی که در جایگاه متهم اصلی ناکارآمدی دولت در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی ایستادهاید! بگذارید کسانی که بیادعا کارهای بزرگی برای کشور کردهاند بیایند خرابیها را اصلاح کنند و یک آواربرداری از خساراتی که به کشور زدید، بکنند. مردم حق دارند از شما بپرسند کجا دارید میروید و مملکت را با این قدرت عظیم ملی میخواهید به کجا ببرید!شما باید به این پرسش پاسخ دهید کاری را که ظرف ۸ سال نتوانستید بکنید، چطور در مذاکرات چند روز وین میخواهید بکنید، آن هم بدون راستیآزمایی؟!
معاون سابق دفتر روحانی تحقیر شد، اما عبرت نگرفت
مشاور روحانی و معاون سیاسی سابق دفتر رئیس جمهور، در توجیه مواضع دولت آمریکا، مذاکره مستقیم را راه حل مسئله برجام توصیف کرد. حمید ابوطالبی در توییتر نوشت: آیا بازگشت بدون مذاکره و یا بیبرنامه طرفین به برجام خطایی استراتژیک نیست؟ ابتدا باید مشخص شود بازگشت آمریکا به برجام وفق کدام محمل حقوقی- برجامی خواهد بود؟ چرا که بازگشت یکباره و غیر حقوقی، هم تایید کننده ضمنی خروج یک جانبه آمریکا است و هم هر گونه ادعا و انتظار ایران و ایجاد زمینه برای استحکام تعاملات و... را انفعالی و بیاعتبار خواهد کرد. وی میافزاید: آیا بازگشت طرفین به برجام، با توجه به اسنپ بک و ساختار انتقال تحریمهای دوجانبه و بینالمللی کردن آن، و ناتوانی آمریکا در لغو تمامی تحریمها و صرفاً تعلیق برخی از آنها، به نفع ایران است، یا به نفع آمریکا؟ آیا فشاری است بر ایران، یا بر آمریکا؟ آیا ابهام در وضعیت ایران است یا آمریکا.بایدن به احتمال قوی نخواهد پذیرفت بدون مذاکره به برجام بازگردد؛ و اعلام کرده که خواهان مذاکرهای همه جانبه با ایران برای بازگشت و رفع تحریمهاست. ایران چه استراتژی روشنی در این برهه برای بازگشت طرفین دارد؟ و چه اهدافی را برای تأمین منافع ملی دنبال خواهد کرد. ابوطالبی مینویسد: مبنای هر مذاکره در سیاست خارجی، نه قابل اطمینان بودن طرفین است و نه قابل اعتماد بودن و نه دست برداشتن از خلق و خو؛ هدف مذاکره در روابط خارجی، صرفاً تأمین منافع ملی است؛ نه ایجاد تغییر در مسئولین کشورها. هرگونه رد یا تعلیق مذاکرات، حل ناقص و بدون راهبرد، شروط مبهم پیش از مذاکرات و بازگشت آمریکا و ایران بدون مذاکره واقعی به برجام، خطاهایی اساسی و استراتژیکاند؛ که نتیجهای را جز خدشهدار نمودن منافع ملی ایران رقم نمیزنند.
آقای ابوطالبی در حالی نسخه مذاکره دوباره میپیچد که قبلاً مذاکره به مدت ۲ سال انجام گرفته و محصول پرطمطراق آن، برجام بوده است؛ توافقی که به خاطر ترکیب «غرور، بیسوادی و نفوذ زدگی» نوشته شد و آن قدر بیچفت و بست بود که آمریکا توانست آن را زیر پا بگذارد. کسی به یاد نمیآورد که در آن زمان، معاون سیاسی وقت دفتر رئیسجمهور، جز به تمجید و تحسین، کلمهای گفته و نوشته باشد. نتیجه قبول آن توافق نامتوازن این شد که آمریکا به شخص آقای ابوطالبی توهین روا دارد و او را که به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل از سوی روحانی نامزد شده بود، با برچسب «تروریست» دیپورت کند! با وجود این توهین و تحقیر، عجیب است که ابوطالبی نسخه، مذاکره (بخوانید قماری) دیگر را میپیچد!
از سوی دیگر آقای ابوطالبی در این رشته توییت با زبان بیزبانی، اذعان میکند که دولت روحانی کفایت یک توافق ضابطهمند در قالب برجام را نداشته و حالا بازگشت به همان توافق، خسارتبار است! با این وصف، چگونه میتوان به همین دولت و تیم مذاکره کنندهاش اجازه داد که برای واگذاری امتیازات چند برابر بیشتر مذاکره کند؟ و اصلاً با آمریکایی که توافق موجود را زیرپا گذاشته و نمیخواهد به تعهدات موجود برگردد، برای چه و چگونه باید مذاکره جدید کرد؟ در این میان جای سؤال است که چرا ابوطالبی به دولت بایدن حق میدهد که به برجام- بدون مذاکره دوباره- برنگردد؟!
کنایه نامزد انتخابات ۹۶ به نامزدهای فاقد سابقه اجرایی
اعلام نامزدی برخی فعالان سیاسی و رسانهای که فاقد سابقه اجرایی موثر هستند، موجب اعتراض مصطفی هاشمیطبا نامزد دوره قبلی انتخابات ریاستجمهوری شد. هاشمیطبا به نامهنیوز گفت: میبینیم که نام برخی افراد بهعنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشود که در زندگیشان یک آجر روی آجر نگذاشتهاند و برخی که اصلا سابقه روشنی در تصمیمگیری نداشتهاند میآیند که قدرت را به دست بگیرند و برایشان مهم نیست چه بلایی سر مردم میآید. برخی آنقدر ضعیف هستند که اصلا نباید نامشان مطرح شود و من واقعا نمیدانم چنین افرادی مگر تخم دو زرده کردهاند که انتظار دارند از مردم رای بگیرند؟»وی خاطرنشان کرد: من نمیگویم مشکلات کشور حلنشدنی است، اما واقعیت این است که حل مسائل خیلی پیچیده است و کشور درگیر مشکلاتی پیچیده است. نامزدهایی که نامشان مطرح است هیچ برنامهای ندارند. مردم وقتی فضای انتخاباتی را نگاه میکنند، میبینند که یک عده از راه رسیدهاند و مدام میگویند ما میخواهیم رئیسجمهور شویم و نمیگویند که فردای ریاستجمهوری چه کار میخواهند انجام دهند. یادآور میشود هاشمیطبا در دولت اصلاحات، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بود. او در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ توانست ۲۱۴ هزار و ۴۴۱ رای کسب کند.
شما که قصه چوب خشک را میدانید آقای لیلاز!
عضو شورای مرکزی کارگزاران با انتقاد از دعواهای علنی دولتمردان، از آنها خواست این اختلافات را به عرصه عمومی نیاورند. سعید لیلاز در گفتگو با خبرآنلاین با اشاره به بروز برخی اختلافات میان اعضای دولت، اظهار کرد: این روزها از یک طرف بین آقای همتی با آقای دژپسند و از سوی دیگر میان آقای دکتر نمکی با سایر اعضای دولت بحثهایی هست که نه بازتاب بینالمللی و نه بازتاب داخلی مطلوبی دارد؛ و از جهت سوءاستفاده معاندان، برای دوستان دولت و کسانی که به آقای روحانی و به موفقیت ایشان علاقهمند هستند، از هیچ جنبهای قابل دفاع نیست.وی افزود: اولا به لحاظ اخلاقی اگر شبهه این باشد که، چون اواخر عمر دولت دوم آقای روحانی است، کسی دارد زنبیل خودش را در سایر جاهای حکومت جاسازی میکند که در چیدمان منافع و قدرت در دولتهای آینده جایی برای خودش دست و پا کند، این نهایت بیاخلاقی است و اگر فقط و فقط بحثهای کارشناسی است، جای آن به هیچ عنوان در محل مناظرهها و در مناظر عمومی نیست.
لیلاز تاکید کرد: ما در ایران از آنجایی که در ۳۲ سال گذشته تحت نظام حاکمیت دوگانه قرار داشتیم، همواره در ماهها پایانی عمر دولتهای دوم دچار چنین حالتهایی میشدیم، ولی به نظر میرسد که این با مقدار این وضعیت شدیدتر شده است؛ بعضی بحثهای فوقالعاده کارشناسی از جمله اینکه آیا بانک مرکزی به دولت بدهکار است یا دولت به بانک مرکزی بدهکار و حتی بعضی بحثهای کارشناسیتر از آن و تخصصیتر از آن مثل اینکه آیا باید واکسن را تولید کرد یا باید وارد کرد، اگر باید وارد کنیم چه کسی باید وارد کند و از کجا وارد کند، اینها به جای اینکه در تخصصیترین و محرمانهترین سطوح دولتی و حکومتی کشور بحث شود الان به منظر عمومی آمده است.
وی افزود: در سنتهای ریاست جمهوری در همه دنیا ۱۰۰ روز اول را داشتیم، اما این ابتکار جالبی بود که آقای روحانی گزارش ۱۰۰ روز آخر را هم مطرح کردند و اتفاقا شواهد و شرایط نشان میدهد که ما در ۱۰۰ روز آخر چه در حوزه سیاست خارجی و چه در حوزه سیاست داخلی و همینطور در جنبههای اقتصادی و مبارزه با پاندمی کرونا کارهای بسیار بزرگی میتوانیم انجام دهیم. اولین شرط این است که بر دولت آرامش درونی حکمفرما باشد و در این زمینه توجه آقای جهانگیری، آقای واعظی جلب شود که انسجام دولت را به عنوان یک اصل خدشهناپذیر بدانند و با شکنندگان این اصل برخورد شود.
لیلاز گفت: به هر حال لازم است هشدارهایی داده شود که فورا در این ۱۰۰ روز آخر جلوی این شکافها گرفته شود. اصل حرف لیلاز که اختلافات دولتمردان نباید به عرصه عمومی کشیده شود درست. اما نسبت دادن آن به حاکمیت دوگانه خلاف واقع است. وارونهگویی عضو کارگزاران درباره حاکمیت دوگانه در حالی است که اختلافات موجود میان اعضای دولت است و نه مثلا دولت با حاکمیت! به عنوان مثال بحث جدی میان رئیس بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بودجه درگرفته که کدام یک از این دستگاهها، مقصر ایجاد کسری بودجه و نقدینگی و تشدید تورم است. یا مثلا وزیر بهداشت نسبت به سوءتدبیر آقای روحانی در شب عید و برداشتن محدودیتهای سفر که موجب ۶ برابر شدن قربانیان روزانه کرونا تا به دیروز شده، حرف دارد و این حرف مورد تایید و اتفاق همه کارشناسان است.
از طرف دیگر همین آقای لیلاز یادش رفته که در گفتوگوی علنی با شبکه تلویزیونی یورونیوز به سوءمدیریت روحانی حمله کرد و گفت اگر با اختیارات داده شده، چوب خشک به جای روحانی بود، وضعیت اقتصاد بهتر از وضعیت فعلی بود (!) همینطور بیانیه شدید و غلیظی که حزب کارگزاران منتشر کرد و دولت روحانی را متهم به ناتوانی، بیکفایتی و سوء مدیریت نمود. دیگر فعالان اصلاحطلب مانند عبدالله رمضانزاده و علی صوفی و دیگران هم بارها گفتهاند روحانی فاقد توان مدیریت دولت است و همین موجب حل نشدن اختلافات اعضای کابینه و عدم انسجام آن شده است.
اعتماد: جهش قیمتها باورکردنی نیست
روزنامههای حامی دولت میگویند: دولت در مهار تورم ناموفق عمل کرده است. روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «جهش باورنکردنی قیمت کالاهای اساسی در پایان سال گذشته» نوشت: بر اساس آمارهای وزارت صمت قیمت برخی کالاهای اساسی خوراکی در اسفند ۹۹ نسبت به اسفند ۹۸ افزایشی بین ۴۰ تا ۱۱۳ درصدی داشته است. نکته در این است که بیشترین افزایشها مربوط به کالاهایی مانند برنج، شکر و گوشت مرغ است که مهمترین اقلام سبد مصرفی خانوادهها را تشکیل میدهند.مرکز آمار نیز در گزارش هفته گذشته اعلام کرده بود که قیمت ۳۹ قلم از ۵۳ قلم کالای خوراکی منتخب در اسفند سال گذشته، بالاتر از نرخ تورم نقطهای ۴۸/۷ درصدی افزایش قیمت داشتهاند. در حالی قیمت کالاهای خوراکی طی اسفند ۹۸ تا ۹۹ افزایشهای چند ده درصدی داشته که نرخ پایه برای حقوق و دستمزد یکسان بوده و دولت نیز بارها از تلاش برای جلوگیری از تداوم روند قیمتها بهخصوص برای برخی کالاها مانند گوشت، کره، تخممرغ، مرغ و... گفته بود. اما آنچه تا امروز در بازارها دیده میشود، نبود مرغ و خالی بودن ویترین مغازهها همچنین موافقت با افزایش قیمت ۴۵۰۰ تومانی است. روزنامه همشهری نیز در گزارشی با عنوان «شوک دوم قیمتها به بازار» نوشت: مقایسه قیمتها در بازار نشان میدهد ظرف یک ماه گذشته در ۲ مقطع، یعنی هم در شب عید و هم در آغاز ماه رمضان، نرخ اقلام خوراکی با افزایش مواجه شده است.
در حالی که هنوز رشد قیمت اقلامی، چون گوشت و مرغ و تخممرغ و میوه در ایام عید فراموش نشده، همان تجربه در ماه رمضان هم تکرار شد. در هفته گذشته ستاد تنظیم بازار و مسئولان دو وزارتخانه صمت و جهاد کشاورزی از افزایش توزیع کالاهای اساسی در ماه رمضان سخن گفتند و اعلام کردند مردم نگران تغییر قیمت کالاها نباشند، اما حالا کمتر کالایی را میتوان پیدا کرد که قیمت درجشده روی آن، برای تولیدات اسفند و فروردین یکسان باشد.
بسیاری از کالاها در طول یک سال گذشته رشد قیمت بیش از ۱۰۰ درصدی را تجربه کردند، حتی کمبود و گرانی برخی اقلام از جمله مرغ، تخممرغ و روغن در مقاطعی از سال، بازار این کالاها را وارد فاز بحرانی کرد؛ بحرانهایی که اغلب به مشکلات توزیع و واسطهگری نسبت داده شد. با این حال با نزدیک شدن به پایان سال، مسئولان از توزیع وسیع کالا، کنترل بازار و ثبات قیمتها گفتند، اما قیمتها در اسفندماه هم سیر صعودی خود را ادامه داد. گزارش فروردینماه مرکز آمار از متوسط قیمت کالاهای خوراکی در اسفند ۹۹ نشان میدهد از ۵۳ قلم خوراکی منتخب که تغییرات قیمتی آنها در مرکز آمار دنبال شده، درصد تغییر سالانه ۳۹ کالا، از نرخ تورم نقطهای کل، یعنی ۴۸/۷ درصد بالاتر بوده است.
روزنامه وطن امروز
سردار حجازی بر اثر عارضه قلبی به لقاءالله پیوست
روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای از عروج سردار سرتیپ پاسدار سیدمحمد حسینزادهحجازی، جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پس از سالها مجاهدت و تلاش خستگیناپذیر در عرصههای مختلف پاسداری از انقلاب و نظام اسلامی، بر اثر عارضه قلبی خبر داد. به گزارش سپاهنیوز، متن اطلاعیه روابط عمومی کل سپاه به این شرح است:بسمالله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
در کمال تاثر و تالم به استحضار ملت عظیمالشأن ایران میرساند سردار سرتیپ پاسدار سیدمحمد حسینزادهحجازی، جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از سالها مجاهدت و تلاش خستگیناپذیر و مخلصانه در عرصههای مختلف پاسداری از انقلاب و خدمت به نظام و میهن اسلامی، بر اثر عارضه قلبی به ملکوت اعلی پیوست. آن سردار مومن، انقلابی و ولایتمدار در زمره فرماندهان و مجاهدان شاخص ۸ سال دفاعمقدس بود که بویژه نقش سترگ و ماندگاری در حوزه جذب، سازماندهی و اعزام رزمندگان اسلام به جبهههای نبرد حق علیه باطل و مصاف با ارتش بعثی صدام و مزدوران استکبار جهانی در جنگ تحمیلی ایفا کرد. مرحوم سردار حجازی پس از دفاعمقدس در سپاه و بسیج و نیز ستاد کل نیروهای مسلح مسؤولیتهای خطیر و مهمی عهدهدار شد که از جمله آنها میتوان به فرماندهی نیروی مقاومت بسیج به مدت ۱۰ سال، ریاست ستاد مشترک سپاه، جانشینی فرمانده کل سپاه و معاونت آماد، پشتیبانی و تحقیقات صنعتی ستادکل نیروهای مسلح اشاره کرد. سردار حجازی که در کارنامه خود مدتی مسؤولیت سپاه در لبنان را داشت، در سالهای اخیر تجارب ارزنده خود را برای یاریبخشی به مدافعان حرم و کمک به جبهه مقاومت اسلامی در عرصه مقابله با داعش و تروریسم تکفیری به کار گرفت و پس از شهادت سردار دلها سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی، به پیشنهاد سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه، با حکم سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه، به سمت جانشینی فرماندهی این نیرو منصوب شد و خدمات ارزندهای از خود به یادگار گذارد.
روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تسلیت فقدان آن سردار عالیقدر، وارسته و مخلص محضر مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی، ملت ایران، خانواده مکرم و آحاد فرماندهان، مسؤولان و همرزمان وی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مستضعفین و نیز رزمندگان جبهه مقاومت، به آگاهی مردم شریف قدرشناس میرساند آیینهای تشییع و تدفین پیکر پاک وی در چارچوب تدابیر و دستورالعملهای ستاد مقابله با کرونا انجام خواهد پذیرفت.
افشای جزئیات جدید از قصد اوکراین برای سیاسی کردن پرونده سقوط هواپیما
اوکراین به دنبال خارج کردن پرونده سقوط هواپیمای این کشور از مسیر فنی و استفاده سیاسی از آن برای وارد کردن فشار به روسیه است. یک مقام مطلع نزدیک به شورای عالی امنیت ملی گفت: پس از حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی در ایران، مقامات رسمی این کشور به ایران پیشنهاد دادند علت حادثه، وجود اشکال فنی در سامانه پدافند هوایی «تور امیک» روسی اعلام شود و، چون ایران این درخواست را به دلیل عدم انطباق با واقعیت رخداد نپذیرفت، اوکراین مسیر سیاسی کردن پرونده و خارج کردن آن از روال فنی را در پیش گرفته است. وی در گفتگو با نورنیوز با اشاره به قصد اوکراین برای بهرهبرداری سیاسی از این حادثه تلخ برای تاثیرگذاری همزمان بر ۲ رخداد افزود: با توجه به ابهامات رفع نشده درباره نقش کییف در هدف قراردادن هواپیمای بوئینگ ۷۷۷ خطوط هوایی مالزی در سال ۲۰۱۴ میلادی و در میانه درگیریهای شرق این کشور که به کشته شدن همه ۲۹۸ مسافر این پرواز منجر شد، اوکراین در تلاش بود با جا انداختن وجود نقص در سامانه پدافندی «تور امیک» روسی هر ۲ حادثه را به یک منشأ مرتبط و از خود رفع اتهام کند.این مقام مطلع خاطرنشان کرد: دلیل دوم اوکراین برای در پیش گرفتن رفتار سیاسی در قبال این پرونده، درگیری شدید این کشور با مسکو بر سر مالکیت جزیره کریمه است و کییف قصد داشت با انتساب غیرمستقیم حادثه سقوط هواپیما به روسها به نوعی فشار سیاسی بر مسکو را افزایش دهد. وی در پایان با اشاره به اراده قاطع جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد شفافیت در همه ابعاد این حادثه تلخ که ناشی از خطای محرز انسانی بوده، هر گونه اقدام برای بهرهبرداری سیاسی از آن را رویکردی غیرانسانی و خلاف رویههای حقوقی و فنی دانست.
اورشلیمپست: ایران، ابرقدرت پهپادی سامانه پدافندی جدید رونمایی کرد
رسانهها و خبرگزاریهای منطقه در گزارشهایی با اشاره به برگزاری روز ارتش جمهوری اسلامی ایران نوشتند، ایران دهها پهپاد و ۲ سامانه پدافند هوایی بومی را به نمایش گذاشت. روزنامه صهیونیستی اورشلیمپست در شماره روز یکشنبه خود نوشت ایران در رژه نظامی دهها پهپاد به نمایش گذاشت. این نشریه با اشاره به نحوه برگزاری این رژه به دلیل همهگیری کرونا نوشت یکی از بخشهای جالب توجه در این مراسم رژه دهها پهپاد بود. ایران در زمینه پهپادی در سالهای اخیر به ابرقدرت پهپادی مبدل شده و حتی این تجهیزات را صادر میکند. این نشریه با اشاره به نمایش پهپاد «کمان۲۲» به بخش زیرین جدید آن اشاره کرد و نوشت این پهپاد شبیه پهپاد آمریکایی «ریپر» یا «گلوبال هاوک» است.روزنامه خراسان
مجوز روحانی برای پس گرفتن یک ساختمان از دیوان محاسبات
پس از آن که برخی اعضای کابینه با ارسال گزارشی به رئیس جمهور اعلام کردند یکی از ساختمانهای دولتی بر خلاف حکم ماده ۶۹ قانون تنظیم مقررات مالی دولت و با نقض تشریفات قانونی، به دیوان محاسبات یکی از استانها واگذار شده است، بر اساس مجوز روزهای اخیر حجت الاسلام روحانی مقرر شده دیوان محاسبات ظرف سه ماه از زمان ابلاغ، به تخلیه این ملک و تحویل آن به وزارتخانه مربوط اقدام کند. نظارت بر این دستور نیز به معاونت حقوقی رئیس جمهور واگذار شده است.کمکهای مردمی را باید در بانک مرکزی نگهداری کنید
یک نهاد مسئول در نامه روزهای اخیر خود خطاب به سازمانها و ادارات دولتی، به آنها متذکر شده با توجه به الزامات مندرج در تبصره ۷ قانون بودجه ۱۴۰۰، تمامی دستگاههای اجرایی موظف اند کلیه حسابهای ریالی خود را که منابع آن از طریق کمکهای مردمی تامین میشود به بانک مرکزی منتقل کنند و در صورت تمکین نکردن به این دستور قانونی، نگهداری این مبالغ در بانکهای دیگر در حکم تصرف غیرقانونی در اموال عمومی تلقی و پیگیری میشود.روزنامه ایران
ادعای گفتوگوی مقامات ایران و عربستان در عراق
خبر اول اینکه، روزنامه «فایننشال تایمز» گزارش داد، مقامهای ارشد ایران و عربستان سعودی برای بهبود روابط دو کشور در بغداد پایتخت عراق مذاکرات مستقیم برگزار کردند. به گزارش فارس این رسانه انگلیسی از ایفای نقش نخستوزیر عراق برای آغاز مذاکرات مستقیم بین مقامهای ارشد ایران و عربستان سعودی در بغداد خبر داد. منابع استنادی فایننشال تایمز مدعی شدند، اولین دور مذاکرات مستقیم عربستان سعودی و ایران در تاریخ نهم آوریل (۲۰ فروردین) انجام شد و بهگفته یکی از مقامها، این گفتوگوها، «مثبت» بودند. بنا بر این گزارش ادعایی، ریاست هیأت سعودی در مذاکرات بیستم فروردین ماه را «خالد بن علی الحمیدان» مدیرکل اداره اطلاعات عمومی برعهده داشت و دور بعدی مذاکرات مستقیم بین ریاض و تهران هم برای هفته آینده برنامهریزی شده است. فایننشال تایمز گزارش داد: «مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق فرایند (مذاکرات مستقیم ادعایی بین عربستان سعودی و ایران) را تسهیل کرده است و الکاظمی ماه گذشته در ریاض با شاهزاده محمد (ولیعهد عربستان سعودی) در این باره گفتگوهایی داشت». یک «مقام مطلع» که نام و هویتش فاش نشده، به این رسانه انگلیسی گفت: «مذاکرات با سرعت به جلو حرکت میکند چرا که مذاکرات ایالات متحده در رابطه با توافق هستهای ایران با سرعت در حال حرکت به جلو است و همچنین به خاطر حملات حوثیها به مواضع عربستان سعودی.» فایننشال تایمز در ادامه این گزارش ادعایی خبر داد که «یک مقام ارشد سعودی انجام شدن هرگونه مذاکرات با ایران را تکذیب کرد و دولتهای ایران و عراق اظهارنظری در این باره نکردهاند». به گزارش ادعایی این روزنامه، یک مقام ارشد عراقی و یک دیپلمات خارجی، اما تأیید کردند که میان نمایندگان عربستان سعودی و ایران در بغداد مذاکرات مستقیم انجام شده است.شناسایی اطلاعات ۲۵۰ حساب جعلی منافقین در توئیتر
خبر دیگر اینکه، به همت بنیاد هابیلیان فهرست بیش از ۲۵۰ حساب کاربری جعلی گروهک تروریستی منافقین در شبکه اجتماعی توئیتر شناسایی و افشا شد. به گزارش ایسنا، واحد رصد سایبری بنیاد هابیلیان که اقدامات گروهکهای تروریستی ضد ایرانی را رصد و تحلیل میکند، دیروز فهرستی شامل ۲۵۶ حساب کاربری گروهک منافقین را با منشأ کشور آلبانی کشف و شناسایی کرد. به گفته هابیلیان صدها صفحه جعلی دیگر وابسته به این گروه در توئیتر فعالیت میکنند. سازمان مجاهدین خلق (منافقین) یکی از گروههای خشن و تروریستی ضد ایرانی است که برای پیش برد اهداف خود و تبلیغ آنها در میان مخاطبان، از یک ارتش سایبری جعلی گسترده در فضای مجازی بهره میبرد. آذر ماه سال گذشته، توئیتر حساب کاربری فارسی مریم رجوی سرکرده این گروه را بهدلیل انتشار مطالب خشونتآمیز به مدت سه هفته به حالت تعلیق درآورد و پس از آن نیز دسترسی کاربران به دیگر صفحات این گروه در زبان انگلیسی با محدودیت و هشدار روبهرو گردید. فیسبوک نیز دو هفته قبل ۳۰۰ حساب کاربری منافقین را بهدلیل اینکه پس از بررسی آن را مروج خشونت و تروریسم و هدایت شده از یک مزرعه ترول – اردوگاه منافقین – در آلبانی معرفی کرده بود تعطیل کرد.پشت پرده سیاسی کاری اوکراین در حادثه سقوط هواپیما
دست آخر اینکه، یک مقام مطلع نزدیک به شورای عالی امنیت ملی گفت: پس از حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی در ایران، مقامات رسمی این کشور به ایران پیشنهاد دادند که علت حادثه، وجود اشکال فنی در سامانه پدافند هوایی تور ام -۱ روسی اعلام شود و چون ایران این درخواست را بهدلیل عدم انطباق با واقعیت رخداده، نپذیرفت، اوکراین، مسیر سیاسی کردن پرونده و خارج نمودن آن از روال فنی را در پیش گرفته است. وی در گفتگو با نور نیوز با اشاره به قصد اوکراین برای بهرهبرداری سیاسی از این حادثه تلخ برای تأثیرگذاری هم زمان بر دو رخداد افزود: با توجه به ابهامات رفع نشده در خصوص نقش کیف در هدف قراردادن هواپیمای بوئینگ ۷۷۷ خطوط هوایی مالزی در سال ۲۰۱۴ میلادی و در میانه درگیریهای شرق این کشور که به کشته شدن همه ۲۹۸ مسافر این پرواز منجر شد، اوکراین در تلاش بود که با جا انداختن وجود نقص در سامانه پدافندی تور ام-۱ روسی هر دو حادثه را به یک منشأ مرتبط کند و از خود رفع اتهام نماید. این مقام مطلع گفت: دلیل دوم اوکراین برای در پیش گرفتن رفتار سیاسی در قبال این پرونده، درگیری شدید این کشور با مسکو بر سر مالکیت جزیره کریمه است و کیف قصد داشت با انتساب غیر مستقیم حادثه سقوط هواپیما به روسها به نوعی فشار سیاسی بر مسکو را افزایش دهد.روزنامه شرق
اخراج دیپلماتهای روس از «چک»
جمهوری چک اعلام کرد که ۱۸ دیپلمات روس را بهدلیل «جاسوسی و دستداشتن در انفجار یک انبار مهمات نظامی در سال ۲۰۱۴ از این کشور اخراج میکند. «آندری بابیش» نخستوزیر جمهوری چک گفته است که تصمیم به اخراج دیپلماتهای روس براساس «شواهد صریح» ارائهشده ازسوی سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی چک درخصوص دخالت عوامل نظامی روسیه در انفجار گسترده در یک شهر واقع در شرق جمهوری چک اتخاذ شده است. «یان هَماچِک» وزیر خارجه جمهوری چک هم گفته است به این افراد ۴۸ ساعت مهلت داده شده تا خاک جمهوری چک را ترک کنند. هَماچِک این ۱۸ دیپلمات شاغل در سفارت روسیه را عاملِ مخفی «سرویس اطلاعات خارجی» و «اداره اصلی اطلاعات فدراسیون روسیه» معرفی کرده است.انفجار در انبار یک کارخانه مهماتسازی منطقه وربتیچ در جنوب شرقی پراگ پایتخت جمهوری چک در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۴ دو کشته برجای گذاشت. در سوم دسامبر همین سال هم یک انفجار دیگر در این کارخانه رخ داد. به دنبال این انفجارها، صدها نفر از روستاهای مجاور مجبور به ترک خانهها و محل زندگی خود شده بودند. در همین ارتباط، تلاش برای دستگیری دو شهروند روس ادامه دارد. گفته میشود که این دو فرد همان کسانی هستند که در سوءقصد به جان «سرگی اسکریپال» مأمور سابق سازمان اطلاعات روسیه، در بریتانیا دست داشتهاند. اخراج دیپلماتهای روس از سوی دولت جمهوری چک دو روز پس اقدام آمریکا در اعمال تحریمهای جدید علیه روسیه صورت گرفته است.
دولت آمریکا اعلام کرده که به تلافی دخالت روسیه در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ و حمله هکرهای وابسته به کرملین به نهادهای فدرال آمریکا، ۱۰ دیپلمات روس را اخراج و ۳۸ شخصیت حقیقی و حقوقی روسیه را تحریم میکند. روسیه هم روز گذشته اعلام کرد در واکنش به این اقدام واشنگتن، مسکو نیز از ۱۰ دیپلمات آمریکایی خواهد خواست خاک این کشور را ترک کنند و تحریمهایی علیه هشت مقام آمریکایی اعمال خواهد شد.
مخالفت نظامیان ارشد آمریکایی با خروج از افغانستان
روزنامه والاستریت ژورنال از مخالفت رئیسجمهوری آمریکا با فرماندهان ارتش این کشور در موضوع خروج از افغانستان خبر داد. این روزنامه با افشای پشتپرده تصمیم جو بایدن برای خروج از افغانستان گزارش داد که این تصمیم با توصیه فرماندهان ارتش آمریکا در تعارض بوده است. «کنت مککنزی»، فرمانده فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا، «مارک میلی»، رئیس ستاد ارتش و «اسکات میلر»، فرمانده نیروهای مأموریت «حمایت قاطع» در کابل خواستار ادامه حضور در افغانستان با دوهزارو ۵۰۰ سرباز و ادامه تلاشها برای دستیابی به توافق صلح در این کشور شدند. «لوید آستین»، وزیر دفاع آمریکا نیز با خروج نیروهای آمریکا از افغانستان مخالفت کرده و نسبت به اینکه خروج همه نیروهای این کشور را از هر نوع ثبات بهطورکامل محروم خواهد کرد، به بایدن هشدار داد. ناتو پیش از این از تصمیم خود برای آغاز روند خروج نیروها از افغانستان در ابتدای ماه می ۲۰۲۱ خبر داد و ایالات متحده نیز ۱۱ سپتامبر را تاریخ خروج نیروهای این کشور از افغانستان اعلام کرد.توافق آبوهوایی آمریکا و چین
چین و ایالات متحده با انتشار بیانیه مشترکی «متعهد» شدند که در مورد مسئله مهم تغییر آبوهوایی با یکدیگر همکاری کنند. این بیانیه پس از سفر جان کری، وزیر خارجه سابق و نماینده ویژه آمریکا در امور اقلیمی به شانگهای چین و انجام گفتگوهای دوجانبه میان مقامات عالیرتبه دو کشور منتشر شد. اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}