یادداشت روزنامه‌ها 6 اردیبهشت ماه


روزنامه کیهان

اسرائیلیات مذاکره و تحریم/محمد ایمانی

اسرائیل چند سال است که در لفظ، به جایگاه واقعی خود نزد برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات بازگشته و به عنوان مجسمه شرارت و خصومت با ایران معرفی می‌شود. اما آن‌ها حتی در این موضع هم صادق نیستند. یک وجه ماجرا این است که همین‌ها ۱۲ سال قبل در بحبوحه فتنه سبز، سینه‌چاک رژیم صهیونیستی شدند و با ملکوک کردن روز قدس (میراث بزرگ حضرت امام خمینی (ره)، شعار پخت و پز شده در وزارت خارجه اسرائیل را سر دادند؛ «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران». آن‌ها دقیقا سرگرم ایجاد حاشیه امنیت برای رژیم نامشروع و سرطانی اسرائیل بودند. پس از آن خیانت بزرگ هم، منطبق با منافع نامشروع اسرائیل و آمریکا، علیه منطق دفاع از امنیت کشور در بیرون مرز‌ها فضاسازی کردند. ترور شخصیت سردار سلیمانی و همرزمان او، بخشی از این خیانت سازمان‌یافته است.
اما وجه دیگر ماجرا که خبر از شدت بی‌صداقتی و نفاق می‌دهد، به مذاکرات برجام و پس از آن برمی‌گردد. از اینجا به بعد، اسرائیل در ادبیات مدعیان اعتدال و اصلاحات، ناگهان تبدیل به دشمن درجه یک شد! در حالی که ادعا می‌شد دولت (دموکرات) آمریکا دنبال تعامل و تفاهم با ایران است و اوباما بسیار مودب است، ضمنا گفته شد اسرائیل، مخالف این توافق است و کارشکنی می‌کند، و منتقدان داخلی هم با اسرائیل همسو هستند. این جماعت در طول شش هفت سال گذشته توضیح نداده‌اند که نسبت اسرائیل با آمریکا کدام است؟ نوچه و سگ زنجیری آمریکاست؛ یا حاکم بر آن؟ اگر نوچه باشد، که مخالفتش بی‌تاثیر است و دلیلی ندارد مقامات کاخ سفید، قبل و بعد از هر مذاکره، به تل‌آویو گزارش بدهند یا مشورت بگیرند. اما اگر صهیونیست‌ها غالب هستند، بنابراین برجام با هماهنگی و مدیریت صهیونیست‌ها پخت و پز شده و فرآورده‌ای مسموم است.

نکته سوم، از دو نکته قبلی هم قابل تامل‌تر است. واقعیت این است که بسیاری از شرارت‌ها و اقدامات خرابکارانه و تروریستی علیه کشورمان به ویژه در حوزه برنامه هسته‌ای طی دهه گذشته، با هماهنگی و همکاری مشترک آمریکا و اسرائیل انجام شده؛ اما طبق تقسیم کار میان آنها، غالبا این اسرائیلِ مستاصل در جنگ‌های منطقه‌ای است که برای القای توانمندی و بازیابی اعتبار امنیتی زائل‌شده خویش، مسئولیت اقدامات تروریستی را تلویحا به عهده می‌گیرد. خرابکاری ویروسی در نطنز در سال ۸۹ و همچنین ترور دانشمندان هسته‌ای (از شهیدان شهریاری و علی‌محمدی تا شهید فخری‌زاده)، و دو بار خرابکاری و انفجار در نطنز در سال جاری، در مقاطعی اتفاق افتاده که دولت‌های آمریکا ژست مذاکره با ایران گرفته بودند؛ اما از شبیخون دریغ نکردند. استاکس نت مشخصا محصول اقدام دولت اوباما بود و بعد‌ها اخبار آن در رسانه‌های آمریکا و اروپا منتشر شد. در این خرابکاری و اقدامات تروریستی مشابه، صهیونیست‌ها همکاری نزدیک داشته‌اند.
در اینجا چند سؤال مطرح است: اگر متهم آمریکاست، مذاکره و تعامل و توافق چه اعتباری دارد، وقتی طرف مذاکره، از خصومت و ضربه زدن در موضوع مورد مذاکره و توافق دست نمی‌کشد؟ اگر متهم اسرائیل است و اسرائیل سگ زنجیری آمریکاست، چرا آمریکا مانع اقدام سگ زنجیری‌اش نمی‌شود، بلکه چراغ سبز می‌دهد؟ اگر حساب آمریکا و اسرائیل جداست، چرا در صورت ضربه متقابل به اسرائیل، آمریکا بلافاصله کنار او قرار می‌گیرد و حمایت می‌کند؟ اگر هم اسرائیل بر آمریکا غالب است و صهیونیست‌ها به دیده مستعمره به آمریکا می‌نگرند، توافق با یک مستعمره فاقد اختیار، واجد کدام اعتبار است؟

این سؤال نیز همواره بی‌پاسخ مانده که اگر اسرائیل، مخالف مشی آمریکاست و این دو، سیاست متضاد دارند، چرا هنگام گستاخی اسرائیل، همین مدعیان دروغین اعتدال و اصلاحات، تبدیل به سپر بلای اسرائیل می‌شوند و می‌گویند این «تله تنش» است و نباید اسرائیل را مجازات کرد؟ آیا خروجی این همه دروغ (بخوانید اسرائیلیات تحریم و مذاکره)، جز این بوده که آمریکا و اسرائیل مشترکا جرئت ضربه زدن پیدا کنند؟ طرف مقابل اگر برخی از این عناصر را مهره نفوذی و مزدور خود نداند -که می‌داند- دست‌کم یقین دارد آن‌ها به جای مقاومت در برابر فشار غرب، آماده بستن دست طرف ایرانی در هر مواجهه‌ای هستند! این رویکرد تحریفی چند لایه است که به آمریکا و اسرائیل، جرئت زدن برخی ضربات را داد و اگر اقتدار نظام جمهوری اسلامی و دست‌های بزن آن نبود، به یقین جنایات و ضربات دشمن ده‌ها برابر می‌شد.

با در نظر گرفتن همه این واقعیت‌ها، می‌توان فهمید که چرا شیمون پرز و نتانیاهو در بحبوحه فتنه سال ۸۸، گفتند جنبش سبز، سرمایه بزرگ اسرائیل است، و سبز‌ها به نیابت از اسرائیل در داخل مرز‌های ایران می‌جنگند. همچنین این معما حل می‌شود که چرا از دولت بوش تا دولت‌های اوباما و ترامپ، همگی با ادبیات مختلف گفتند از رفورم و رفورمیست‌ها (مدعیان اصلاح‌طلبی) در ایران حمایت می‌کنند؟ یا اینکه چرا همین مدعیان اصلاح‌طلبی، به همه آن دولت‌ها پالس دوستی و تعامل فرستادند؟ از یاد نبرده‌ایم که ارگان حزب اتحاد ملت خواستار مذاکره «برده‌وار» و «برّه‌وار» با ترامپ، درست مثل رئیس‌جمهور صربستان شد! به‌راستی دشمن وقتی همه حربه‌هایش کُند شده، چرا نباید به تحریف‌کنندگان و تضعیف‌کنندگان قدرت ملی در داخل ایران، به چشم تنها سلاح جنگی موثر بنگرد؟ وقتی سران یک جریان آلوده بتوانند وسط آشوب نیابتی، گرای «تحریم‌های فلج‌کننده» را به دولت اوباما بدهند و سپس همان دولت خبیث را دوست ملت ایران جا بزنند و پرچم مذاکره و توافق به هر قیمت را حتی با دولت ترامپ و سپس بایدن بلند کنند، چرا دولت آمریکا آن‌ها را پیاده‌نظام خود به شمار آورد و روی خیانت‌شان به مردم خود در سر بزنگاه‌ها حساب باز کرد؟!

مگر خوارج و سران آن، تبدیل به پیاده‌نظام معاویه و عمروعاص (اردوگاه شام) در جنگ صفین نشدند و جنگ پیروز جبهه امیر مومنان (ع) را با تحمیل مذاکره و سازش، مغلوبه نکردند؟ مگر سران خوارج نگفتند لشکر اموی دشمن نیستند؟ خوب چرا دشمنان همان مدل نفوذ و ایجاد دودستگی را بازسازی نکنند؟ رحمت و رضوان خداوند الی الابد نثار سردار حکیم انقلاب، شهید سلیمانی باد که مهر ماه ۱۳۹۵ هشدار داد «در خط مقدم جنگ با دشمن، نباید دو صدا بلند شود و کسانی بگویند دشمن نیست، دوست است. خوارج، محصول ترویج همین نگاه بودند. اگر صاحب منصبانی آدرس غلط دادند و در جامعه دو صدایی دشمن درست کردند، مرتکب خیانت شده اند. کوچه دادن به دشمن، بدترین نوع خیانت است. ترویج فهم غلط از دشمن، حساسیت جامعه را از بین بردن و در درون آن تفرقه درست کردن، خیانت است».

آنچه نگرانی و تاسف را مضاعف می‌سازد، این است که گویا عبرت کافی از خدعه و خیانت‌های دولت اوباما گرفته نشده و با وجود همه ضرباتی که از ناحیه اعتماد به دشمن غدّار خوردیم، این بار لزوم اعتماد به دولت بایدن از سوی برخی مدیران و محافل همسو ترویج می‌شود. این در حالی است که مطبوعات آمریکا و اسرائیل به هنگام معرفی آنتونی بلینکن برای تصدی وزارت خارجه نوشتند «بلینکن، هدیه ویژه بایدن به اسرائیل است». توجیه اعتماد دوباره به آمریکا، یا از سر نفوذزدگی است، یا به خاطر زوال عقل و فقدان قوه عبرت‌اندوزی، و یا لجبازی آمیخته به بی‌کفایتی و روحیه مسئولیت‌گریزی، و یا ترکیبی سمّی از همه این امراض. همان قدر که متولیان چنین رویکردی، خطرناک و پرخسارت به نظر می‌آیند، به همان میزان برای دشمنان جذابند. از نگاه دشمن، چنین حربه و اهرمی را که بسیار موثر‌تر از اهرم فشار و تحریم است، باید به عنوان دارایی راهبردی، در قدرت حفظ کرد؛ چه اینکه حربه کُندشده تحریم به واسطه سوءمدیریت و سوءمحاسبه و تحلیل آن‌ها کارگر شده؛ و مذاکره مجدد بر سر توافق منعقده، توسط همان‌ها توجیه می‌شود! آن‌ها هر طوری که هست، باید در قدرت بمانند. از این منظر، انتخابات ایران برای آمریکا و اسرائیل (و برخی دولت‌های اروپایی) بسیار حیاتی است و باید تا می‌شود پیرامون آن فضاسازی و صحنه‌آرایی کرد.

ساختار تحریم‌ها را باید محفوظ داشت و به فشار‌ها ادامه داد تا مدیران بی‌کفایت در داخل ایران، مردم را با واژه‌های قحطی و گرسنگی بترسانند! و متعاقب این هراس‌افکنی (تروریسم روانی) ادعا کنند علت همه مشکلات، حتی مرغ و تخم مرغ و شیر و پنیر و گوجه و روغن و پوشک، تحریم است؛ و اینکه مشکل نه با حمایت از تولید و مدیریت درست بازار، بلکه با سالی چند بار مذاکره، واگذاری پیاپی امتیازات به دشمن و گرفتن چند میلیارد دلار از پول خودمان برطرف می‌شود!
در مقابل این نقشه پیچیده و خیانت‌آلود که می‌خواهد کشور ما را ضعیف و مستاصل، فاقد گزینه اقدامات درونزا، گروگان و ناچار از تسلیم در مذاکره نشان دهد، قبل از همه، خود ملت ایران هستند. عبرت‌های مسیر هشت سال گذشته، جای بار‌ها بازخوانی دارد.

اینکه چگونه، هم ۹۵ درصد برنامه هسته‌ای که در حال رسیدن به مقیاس‌های صنعتی (سودآوری‌های راهبردی) بود، تعطیل شد، و هم اقتصاد در رکود تورمی عمیق فرو رفت؟ چگونه به واسطه کانالیزه شدن برجامی، از دست‌کم ۲۵۰ میلیارد دلار درآمد در طول هشت سال محروم شدیم، کسب و کار و اشتغال و تولید زمینگیر شد، ضریب جینی (شکاف طبقاتی) تنزل‌یافته به رقم ۳۶ درصد، به بالای ۴۴ درصد برگشت، رکورد‌های تورم سه دهه قبل مجددا شکسته شد (چنانکه نرخ تورم فروردین، حدود ۵۰ درصد اعلام شده) و به خیال گشایش اقتصادی از خارج، هشت سال فرصت برنامه‌ریزی برای رونق هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا از بین رفت تا کشور، از صدقه سر مدیریت «برجام و دیگر هیچ»، شاهد هشت رتبه پسرفت اقتصادی باشد! شما بگویید؛ چنین مدیریت ضدکارکردی که خروجی رفتارش، تضعیف ارکان اقتدار یک قدرت منطقه‌ای بزرگ است، چرا نباید نامزد نشان شده قدرت‌های زورگو باشد؟

با این اوصاف باید شاهد تله‌گذاری‌های مشترک تا انتخابات باشیم که جریان خسارت‌آفرین را به عنوان ناجی اقتصاد و مایه گشایش‌های (موقت) گریم کند؛ بعد از آن هم که خر لنگ این جماعت از پل انتخابات گذشت، لابد می‌توان با او دوبله و سوبه حساب کرد؛ همه امتیازات موقت را برگرداند و امتیازات هنگفتی را برای ادامه مسیر شرطی‌سازی‌شده مطالبه کرد. آن‌ها ابعاد کوچک‌تر این صحنه‌آرایی را در آستانه انتخابات ۹۴ و ۹۶، انجام دادند؛ در حالی که سازمان تشدید تدریجی تحریم‌ها، در همان دولت اوباما پیوسته در حال فعالیت بود.

از نگاه عزت و منافع ملی، باید نقطه پایان بر این سیاست‌ورزی منحط گذاشت و شرط این ضرورت، بسیج گسترده ملی برای صیانت از «ایران قوی و مستقل» است. ضمنا باید در مقابل ضربات آمریکا و اسرائیل، ضربات راهبردی پشیمان‌کننده وارد کرد؛ چنانکه از مدافعان اقتدار کشور، این ضرورت راهبردی دریغ نکرده‌اند.

روزنامه وطن امروز

بررسی نقش برادر رئیس‌جمهور در برجام/محمدحسن آصفری*

تحقیق و تفحص از نهاد ریاست‌جمهوری اخیرا از سوی بنده تهیه و تدوین شده و «شفاف‌سازی»، هدف اصلی این طرح پیشنهادی است. با توجه به اینکه دولت دوازدهم رو به پایان است، چند سوال کلیدی مدنظر ما است که برای رسیدن به پاسخ این سوالات، باید مواردی مورد بررسی قرار گیرد و اصل ماجرا مشخص شود. برخی گزارش‌ها وجود دارد که صحت و سقم آن‌ها مشخص است و برخی نیاز به بررسی دارد که باید دنبال شود تا ابعاد مساله روشن شود. قطعا پس از تحقیق و تفحص، نتایج به دستگاه قضا ارجاع می‌شود و پس از آن ارتکاب جرم مشخص می‌شود.  

از جمله مواردی که باید مورد بررسی قرار گیرد، وضعیت مالی، هزینه‌ها و درآمد‌های دفتر ریاست‌جمهوری و همچنین موضوعاتی درباره برجام، مذاکرات و نقش برادر آقای رئیس‌جمهور در مذاکرات برجام و مسائلی که وی دنبال می‌کرد و همچنین نقش آقای نهاوندیان در اوضاع مختلف اقتصادی است. از دیگر اهداف تحقیق و تفحص از نهاد ریاست‌جمهوری بررسی بودجه‌ها و اعتبارات این نهاد و هزینه‌کرد آن و چرایی افزایش این بودجه است؛ بودجه‌ها و اعتباراتی که در اختیار نهاد ریاست‌جمهوری قرار دارد مورد سؤال و ابهام جامعه بوده که موظف هستیم این ابهامات را برطرف کنیم.    

عملکرد برخی مجموعه‌های تحت نظر نهاد ریاست‌جمهوری هم از دیگر موضوعاتی است که نمایندگان بنا دارند ابعاد مختلف آن در تحقیق و تفحص از این نهاد روشن شود.   مجلس برای شفاف‌سازی و روشن شدن مسائل و مباحث، لازم است عملکرد تحقیق و تفحص خود را در بُعد نظارتی دنبال کند و پیگیر باشد. تا امروز امضای نمایندگان مجلس برای ضرورت اجرایی شدن این طرح جمع‌آوری شده، طرح در هیأت‌رئیسه تأیید و کمیسیون مربوط نیز مشخص شده تا مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت به صحن علنی مجلس بیاید. با توجه به اینکه ممکن است زمان بررسی موضوعات و گزارش‌های واصله طولانی شود، تحقیق و تفحص از نهاد ریاست‌جمهوری حتی بعد از پایان دولت فعلی ادامه خواهد داشت و بعد از خروج حسن روحانی و تیم او از پاستور، مجلس یازدهم به وظیفه نظارتی خود عمل خواهد کرد.

پیشنهاد طرح با نگاه سیاسی صورت نگرفته است، اعتماد مردم به نمایندگان مجلس وظایفی را بر دوش ما گذاشته و نظارت بر عملکرد دولت در عرصه‌های مختلف هم از جمله وظایف ما است که با جدیت و دقت به این وظیفه خود عمل خواهیم کرد.  
* نایب‌رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شورا‌های مجلس

روزنامه خراسان

قدرت اجماع سازی بایدن واقعیت یا توهم! /مصطفی منتظر

با روی کار آمدن جو بایدن در کاخ سفید و در پیش گرفتن رویکرد‌های مغایر با دونالد ترامپ  خیلی از تحلیلگران  افزایش قدرت اجماع سازی کاخ سفید در دوره جدید را از ویژگی‌های متمایز دولت جدید آمریکا می‌دانند. حال سوال این است که به واقع کاخ سفید در چنین موقعیتی قرار دارد و اگر قدرت عرصه سیاست خارجی را دنباله قدرت و توان داخلی بدانیم  دولتمردان کاخ سفید تا چه حد توان پیشبرد اهداف خود  به ویژه درباره ایران با اجماع سازی را دارند؟ به واقع ابرقدرت سابق جهان در شرایطی به سر می‌برد که در زبان فارسی برای آن عبارت «نه راه پیش دارد و نه راه پس» استفاده می‌شود.

وضعیت زیرساختی قدرت برای این کشور به شدت مضمحل شده و مسائل داخلی و گسل‌های عمیق آن که برای سال‌ها پشت گوش انداخته می‌شد امروز دیگر قابل ترمیم کوتاه‌مدتی نیست. از طرف دیگر دولت سابق دقیقا با ایستادن روی همین گسل‌ها به قدرت رسید و تا توانست آن‌ها را عمیق‌تر و گسترده‌تر کرد. اما امروز که بایدن برسر کار است نیز وضعیت به حدی بغرنج است که کار چندانی از پیش نمی‌رود. لیندسی گراهام -سناتور مطرح جمهوری خواه- چند روز پیش گفته بود هیچ بازه زمانی را سراغ ندارد که به این سرعت امنیت ملی آمریکا در آن خدشه دار شده باشد. اما قطعا او می‌داند که شرایط کنونی آمریکا و جهان اساسا راه‌حل چندانی را پیش پای بایدن نمی‌گذارد.

متحدین آمریکا دیگر حاضر به پیروی بی‌چون و چرا از دولت این کشور نیستند هم به علت این که تجربه ترامپ را دارند و هم به علت این که منافعشان -همچون گذشته- طی درگیری شدید با رقبای آمریکا نیست. آلمان بهترین مثال در این زمینه است. متحدی که عموما پای خواسته‌های واشنگتن می‌ایستاد امروز حاضر به درگیری شدید با روسیه و چین نیست چرا که بخش بزرگی از گازش را از روسیه می‌گیرد و بخشی از پروژه انتقال گاز از این کشور به اروپاست و از طرف دیگر در نقطه انتهایی خط کمربند ابریشم چین است و منافع گسترده اقتصادی در این زمینه دارد. از همین جهت است که تلاش‌های بایدن برای اجماع‌سازی غربی دیگر نمی‌تواند به شکل سابق موفق باشد. از طرف دیگر بایدن با یک کشور به‌هم‌ریخته مواجه است. زیرساخت‌های آمریکا در بیست سال گذشته ترمیم نشده و این کشور در برخی ایالت‌ها به اندازه یک کشور آفریقایی عقب‌ماندگی زیرساختی دارد.

گرچه این امر عجیب نیست چرا که پول مالیات دهندگان آمریکایی به جای خرج در زیرساخت‌ها، برای کشتن مردم خاورمیانه و دیگر نقاط جهان خرج شده است. کرونا اقتصاد آمریکا و دولت‌های غربی را در کما فروبرده و در طرف مقابل چین -مهم‌ترین رقیب آمریکا- در قله رشد اقتصادی جهان ایستاده است. تمامی اقتصاد‌های بزرگ جهانی در وضعیت منفی به سر می‌برند و تنها چین است که توانسته این اعداد را به مثبت تبدیل کند. چشم‌انداز‌های بلندمدت نیز شرایط را به شکلی مثبت برای این کشور به پیش می‌برد. اما در آمریکا وضعیت همچنان بی‌ثبات است. جنگ اقتصادی آمریکا علیه چین نیز که در دوره سابق پیگیری می‌شد حتی قبل از متغیر کرونا شکست خورده و در وضعیت کنونی عملا باید به شکل رقابت به‌پیش رود. در حوزه نظامی نیز آمریکا متغیر‌های سابق خود برای اعمال قدرت را از دست داده است.

تمرکز بر دریای چین نتوانسته اقدامات دولت چین در گسترش قدرت نظامی و سیاسی و اعمال تفوق بر این منطقه را متوقف کند. در خاورمیانه نیز دوستان آمریکا چندان وضعیت خوبی ندارند و مکنزی از نابودی برتری هوایی آمریکا در یک نقطه عملیاتی پس از ۷۰ سال سخن می‌گوید. در مرز‌های روسیه نیز که قرار بود به محلی برای عقب راندن پوتین و کنترل روسیه در زمینه‌های سیاسی و نظامی تبدیل شود، با اقدامات نظامی روسیه کاملا برعکس شده و حالا طرف‌های غربی هستند که نگران شده‌اند. عامل مهم دیگر در این زمینه تخلیه معنا از آمریکاست.

کشوری که مدعی رهبری بر جهان آزاد و نمونه کامل جامعه مدنی تصویر می‌شد، حالا به یک کشور دوقطبی در زمینه نژادپرستی تبدیل شده که در آن هفتاد میلیون نفر به یک رئیس جمهور شبه‌نژادپرست و طرفدار فاصله گرفتن از دیگر کشور‌های آزاد، رای می‌دهند. حالا هالیوود نیز مثل سابق نمی‌تواند از برتری آمریکا در همه زمینه‌ها فیلم بسازد. ایده سرزمین رویا‌ها نیز سال‌هاست به کنار رفته و آمریکا دیگر محلی برای رسیدن به آرزو‌های بلند دیده نمی‌شود. گرچه هنوز هیچ رقیب جدی برای این ایده‌ها در جهان وجود ندارد و شاید همین موضوع علت اصلی باقی ماندن همان تکه‌های سابق در فضای جهانی است، اما همان فضای سابق نیز آن چنان تضعیف شده که بعید است بتواند خود را ترمیم کند.

باید توجه داشت آمریکا بدون توان رهبری ذهنی و فکری در سطح جهانی، نخواهد توانست در هیچ زمینه رهبری و اجماع سازی چندانی  کند. خلاصه این که وضعیت داخلی آمریکا، شرایط اقتصاد جهانی، وضعیت ژئوپلیتیک در نقاط مختلف جهان، عدم امکان برای اتحاد‌های سابق و... آمریکایِ بایدن را در وضعیتی عجیب از نبود گزینه‌های خوب و اجبار به انتخاب بین گزینه‌های بد، قرار داده است. وضعیتی که باتوجه به نگرش‌های آینده پژوهانه بعید است در رویه هایش چندان تغییری اتفاق بیفتد.

روزنامه ایران

تشدید اضطراب مردم با اخبارمنفی کرونایی/محمد مهدی فرقانی

واقعیت این است که از آغاز شیوع کرونا تا به امروز در شرایط خاصی از منظر ارتباطی و رسانه‌ای به سر می‌بریم. بدین معنا که هم تعدد و هم تنوع رسانه‌ها و حجم اخبار درست و نادرستی که مدام بر سر مردم آوار می‌شود، امان زندگی آن‌ها را بریده است. اولاً حجم بالای اخبار نوعی استرس و اضطراب را به همراه دارد. ثانیاً درمواجهه با این اخبارغیرواقعی و واقعی تشخیص درست و نادرست برای مردم دشوار شده است. ثالثاً به‌نظر می‌آید حجم اخبار منفی خیلی زیاد شده به نوعی که افراد جامعه در هیچ لحظه‌ای احساس آرامش و رضایت خاطر ندارند. مردم مدام نگرانند. مدام چشم انتظار هستند چه خبر جدیدی منتشرخواهد شد، چه اتفاقی خواهد افتاد و سرنوشت خود و دیگران به کدام سو خواهد رفت؛ بنابراین مواجهه با این حجم از اخبار درست به‌نظر نمی‌رسد حتی جامعه شناسان هم توصیه می‌کنند که مردم خود را کمتر در معرض اخبار و رسانه‌ها قرار دهند به خصوص در معرض اخبار منفی.

به نظر من جریان اخبار منفی در شرایط امروز داستان بسیار پُر آب چشمی است. مردم ما در حال حاضر زندگی در جهانی سرشار از بی قراری و اضطراب را تجربه می‌کنند و واقعاً نمی‌دانند چگونه باید در این شرایط به آرامش برسند و چطور باید اخبار موثق و صحیح را دریافت کنند. این موضوع کار رسانه‌های سنتی را بسیار سخت کرده است و در عین حال وظیفه جدیدی در پیش روی رسانه‌ها قرار می‌دهد. این رسانه‌ها هستند که باید کار انتخاب را برای مردم آسان کنند و با پیگیری صحیح و راستی آزمایی آنها، اخبار درست و نادرست را مشخص کنند و اعتماد عمومی را به خود جذب کنند. البته این فقط کار رسانه‌ها نیست. رابطه بین رسانه‌ها و دولت و مجموعه حاکمیت و بحث اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی، همگی عناصری هستند که بر چگونگی عملکرد رسانه‌ها تأثیر‌گذار است.

اگر مردم به دولت اعتماد نداشته باشند اگر سرمایه اجتماعی در جامعه پایین باشد رسانه‌ها هم هیچ معجزه‌ای نمی‌توانند بکنند. در هر حال زندگی در جهان رسانه‌ای امروز برای مردم بسیار دشوار است. رسانه‌ها قرار بود که تا حدی زندگی را برای مردم تسهیل، شفاف و همه چیز را برای مردم جامعه قابل رؤیت و قابل لمس کنند. اما امروز با ظهور شبکه‌های اجتماعی مختلف و رقابت میان فضای مجازی و رسانه‌های سنتی نه تنها شاهد شفافیت در اخبار نیستیم بلکه نوعی بلاتکلیفی و سرگشتگی جدیدی برای افراد جامعه ایجاد شده است.

روزنامه شرق

‌تعادل آزادی، پویایی و پایایی/عیسی منصوری

با تعبیری ساده از اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، نمی‌توان هم‌زمان هم سرعت و هم دقت انجام کاری (مانند سنجش سرعت و تکانه الکترون) را حداکثر کرد؛ افزایش سرعت، کاهش دقت را به همراه دارد و برعکس. این قاعده در بسیاری از امور طبیعی و زندگی روزمره قابل مشاهده و مواجهه است. در گستره‌ای وسیع‌تر، همین سیاق با «سه‌گانه آزادی، پویایی و پایایی» در نظام‌های حکمرانی قابل مشاهده است. کشور‌ها در عمل، در آنِ واحد به دو مؤلفه از این سه مؤلفه توجه و تمرکز می‌کنند. هرچه سیستمی آزادتر و پویاتر باشد، ناپایداری بیشتری را تجربه می‌کند؛ اقتصاد جهانی، متأثر از روند‌های تکنولوژیک، آزاد و پویا است، اما هم‌زمان بحران‌ها و نوسانات جدی مانند بحران اقتصادی ۱۱-۲۰۰۸ را تجربه می‌کند. از این منظر کشور آمریکا سطح بالایی از آزادی و پویایی را تجربه می‌کند، اما هم‌زمان بحران استفاده از اسلحه در آن جدی است.

کشور چین مصداق یک سیستم پویا و پایدار است که سطح آزادی فردی در آن پایین است. بخش عمده‌ای از کشور‌های با درآمد پایین در جهان، فاقد مؤلفه پویایی در سطحی مطلوب هستند و این امر خود را در قالب توان اقتصادی و تکنولوژیک آن‌ها نشان می‌دهد، مانند بنگلادش در دو دهه پیش. به این ترتیب موفقیت در حکمرانی نیازمند ایجاد تعادل نسبی بین این سه مؤلفه است. بدون در‌دست‌داشتن یک ارزیابی کمّی از این مؤلفه‌ها در ایران، می‌توان گفت که کشور در چند دهه اخیر انواعی از تعادل‌ها را با این سه‌گانه تجربه کرده است. مثلا در اوایل پس از انقلاب سطح بالای آزادی و پویایی‌ـ به‌ویژه اجتماعی و سیاسی‌ـ همراه با بی‌ثباتی‌های ناشی از رفتار گروه‌های سیاسی مانند منافقین، حزب توده و... تجربه شد. در دوره جاری به نظر می‌رسد به دلایل متعدد سطح پویایی در کشور در تعامل با دو مؤلفه دیگر به طور درخورتوجهی کاهش پیدا کرده است.

نوع کسب‌وکار‌های با بیشترین سهم در اشتغال و معیشت مردم نشان‌دهنده بازگشت به کسب‌وکار‌های با الگوی سنتی و کم‌بازده است و به همین ترتیب نرخ رشد بهره‌وری کل عوامل منفی است. اخیرا در حساس‌ترین حوزه تکنولوژیک کشور یعنی صنعت هسته‌ای مشکلی حادث شد که به تعبیر یکی از مقامات کشور نشانه ضرورت به‌روزآوری (و به تعبیر این یادداشت پویاسازی تکنولوژیک) سیستم امنیتی کشور است. این مؤلفه‌ها با یکدیگر برهم‌کنش هم دارند. محدودیت دسترسی آزاد به ظرفیت‌ها و منابع جهانی به دلیل تحریم، افزایش سطح امنیتی در بخش‌هایی از کشور، از جمله به دلیل وجود تعارضات بین‌المللی با پدیده‌هایی مانند اسرائیل، داعش و... و همچنین ضعف دولت‌ها در مقابل نظارت‌های محدودکننده (با عنایت به دولت‌محور‌بودن توسعه در ایران) سطح عمومی مؤلفه آزادی به‌ویژه در حیطه اقتصادی را کاهش داده است. شرایط این دو در کنار هم سبب بروز مسئله در حوزه سوم یعنی پایداری شده است. مسائل پیش‌آمده در دی و آبان سال‌های اخیر مصادیقی از چالش در مؤلفه پایایی هستند. شاید بتوان گفت نظام حکمرانی کشور برای حوزه‌های آزادی و پایایی موضع تعریف‌شده‌ای (حتی گاه به صورت نانوشته) دارد.  

اما برای حوزه پویایی، برنامه مشخصی که متناسب با نوساناتْ قابلیت انطباق و سازگاری داشته باشد، دیده نمی‌شود. از قضا برای ارتقای سطح کارآمدی نظام حکمرانی کشور، تعیین تکلیف و ارتقا در مؤلفه پویایی گام اول است. کشور‌های با‌تجربه دولت اثربخش مانند کره جنوبی، سنگاپور و مالزی ابتدا با تمرکز بر امر پویایی آغاز کردند. در ادامه، سطح آزادی‌های سیاسی مبتنی بر هنجار‌ها در سنگاپور با یک نظام تقریبا تک‌حزبی هم با پیشرفت در مؤلفه پویایی ارتقا پیدا کرد. همه‌گیرشدن سریع کرونا حاصل آزادی و گستردگی در مراودات بین مردم جهان بوده است. در مقابله با آن شاید در کوتاه‌مدت کاهش سطح آزادی نسخه‌ای اثرگذار باشد، اما پاسخ اصلی همه کشور‌ها از جمله ایران استفاده از ظرفیت مؤلفه پویایی یعنی تولید تکنولوژیک واکسن و به دنبال آن بازگرداندن آزادی مراوده به جامعه است. پیش‌نیاز پویایی برای ایران حاضر افزایش توان استفاده، یادگیری و نهایتا تولید تکنولوژی است.

نظام حکمرانی کشور نیازمند پذیرش اثرپذیری و اثرگذاری بر جریان تکنولوژی جهان است. برای سنجش ظرفیت نظام حکمرانی کشور در این حوزه عیار نحوه تعامل یا مشارکت در ایجاد زیرساخت‌های در‌حال تأسیس در جهان در حوزه اینترنت ماهواره‌ای پیشنهاد می‌شود. ما قرار است استفاده از آن را به دلایل معلوم محدود کنیم، مصرف‌کننده صرف آن باشیم، بهره‌گیری فنی کنیم یا در آن مشارکت کنیم؟ پویایی که دستاوردش افزایش درآمد سرانه و رفاه مردم است و برای مردم ایران در گرو مراوده تکنولوژیک با جهان است، به تعبیر منتسکیو با خود، نرم‌خویی با طرف‌های تجاری و البته خودی‌ها به همراه می‌آورد. این امر نرمی دنیا با ما و نرمی ما با خود (و ارتقای سطح آزادی و ثبات) را هم به همراه خواهد داشت.

اخبار ویژه 6 اردیبهشت ماه


روزنامه کیهان

شما باید تضمین بدهید که دوباره چک بی‌محل نمی‌کشید

عضو حزب منحله مشارکت می‌گوید: شورای نگهبان، حضور همه جریان‌های سیاسی در انتخابات را تضمین کند. نجفقلی حبیبی به روزنامه آرمان گفت: باید از طریق شورای نگهبان و سایر نهاد‌های قانونی که برای انتخابات وجود دارند سعه‌صدری نشان داده شود که تمام جریان‌های سیاسی موجود بتوانند با آزادی کامل و فراغ بال به فعالیت بپردازند. البته ظاهرا بر اساس آنچه که در شورای نگهبان دیده می‌شود این است که ما معیار‌های مدنظر را قرار می‌دهیم هرکسی متخصص و صاحب‌نظر است ثبت‌نام کرده و حضور پیدا کند و اگر از این معیار‌ها عبور کرد تایید صلاحیت خواهد شد. حال کاری نداریم که اصلاح‌طلب باشد یا اصولگرا. البته نمی‌دانم که این قضیه چقدر جدی است، اما اگر صحت داشته باشد و افراد بر اساس شایستگی کاندیدا شوند و در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کنند تجربه‌ای مفید و گامی رو به جلو است. اما محقق کردن و جا انداختن این فرض هم چندان کار آسانی نیست.

به نظر می‌رسد اظهارات آقای حبیبی و همتایان او در طیف ائتلاف مدعی اصلاحات و اعتدال، از چند جهت مسموع نباشد. نخست اینکه این طیف در انتخابات سال ۸۴ معین و کروبی و هاشمی و مهرعلیزاده، در سال ۸۸ موسوی و کروبی و در سال ۹۲ و ۹۶ (در کنار روحانی) عارف و جهانگیری را به میدان رقابت‌ها آورد، و به اندازه کافی (حتی مازاد بر نیاز) نامزد در میدان رقابت داشته است و جالب اینکه همین‌ها عارف و جهانگیری را به خاطر رای نداشتن، وادار به انصراف کردند. اما موضوع مهم‌تر این است که این‌بار مدعیان اصلاح‌طلبی باید به شورای نگهبان تضمین بدهند دبّه نمی‌کنند و بر سیاق دو دهه گذشته مجددا مدعی نمی‌شوند اختیارات ندارند و بنابراین پاسخگوی وعده‌ها به مردم نیستند. آن‌ها باید تضمین بدهند که همانند دو دهه گذشته به‌ویژه هشت سال اخیر، چک تقلبی و بی‌محل برای مردم نمی‌کشند و یا در صورت شکست، زیر میز دموکراسی نمی‌زنند.

با همین استدلال، منطقا از شورای نگهبان این است که مراقب افراد سابقه‌دار و کلاهبردار باشد و تایید صلاحیت‌ها را مشروط به کلاهبردار سیاسی نبودن افراد کند.

واکنش‌ها به توصیه «آنتوانتی» روحانی به مردم

نسخه‌پیچی رئیس‌جمهور مبنی بر لزوم استفاده آبزیان توسط مردم، انتقاد و تعجب روزنامه‌های حامی دولت را هم برانگیخت. آفتاب یزد در این زمینه نوشت: مردم می‌گویند همه چیز گران است فکری به حال ما کنید، دیگر نمی‌توانیم گوشت و مرغ بخریم، اما بالاترین مقام اجرایی کشور برایشان نسخه عجیبی می‌پیچد و به آن‌ها می‌گوید به جای گوشت و مرغ از آبزیانی استفاده کنید که گران‌تر است.

ماجرا از این قرار است که آقای حسن روحانی در مراسم بهره‌برداری از چند طرح وزارت جهاد کشاورزی گفت: به نظر من، بخش پرورش ماهی و میگو بخش مهمی است و برای اینکه بتوانیم غذا و پروتئین مورد نیاز مردم را تأمین کنیم باید بیشتر به سمت آبزیان حرکت کنیم. اگر بتوانیم این‌ها را به قیمت و اندازه مناسب در اختیار مردم قرار دهیم تا عادت مردم از گوشت قرمز و مرغ به سمت آبزیان حرکت کند، تحول بزرگی است. آبزیان یک محصول ارزآور و صادراتی برای ما هستند. آقای روحانی در حالی مردم را به استفاده از آبزیان دعوت می‌کند که گویا از قیمت‌ها خبر ندارد چرا که لیست منتشرشده از قیمت انواع آبزیان گواه این است که این محصولات بسیار گران‌تر از گوشت و مرغ است و حتی آن موقع که خبری از این همه گرانی نبود مردم به ندرت می‌توانستند از آبزیان استفاده کنند.

آفتاب یزد می‌افزاید: این سخنان روحانی واکنش‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی را در پی داشته است. بخشی از کاربران معتقد هستند که سخنان حسن روحانی نکته مبهم و انتقادبرانگیزی ندارد، زیرا رئیس‌جمهور توضیح داده که باید با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار گیرد و واکنش‌ها به سخن رئیس دولت به نوعی بداخلاقی رسانه‌ای است. با این حال حجم واکنش‌های منفی به سخنان رئیس‌جمهور زیاد بوده است. یکی از کاربران در این مورد نوشته است: جناب روحانی که به جای مصرف گوشت قرمز و مرغ مردم را تشویق به مصرف آبزیان می‌کنه، آیا از قیمت آبزیان خبری داره؟!

دیگری نوشت: خوب معلومه نباید بدونه قیمت‌ها رو. نه تنها از قیمت‌ها خبر ندارن بلکه متوجه نیستن که مردم با چه وضعی دارن سر می‌کنن. کاربر دیگری گفته است: مثل همون ملکه آنتوانت فرانسه که بهش گفتن مردم نون ندارن بخورن، گفت خب چرا بیسکوییت نمی‌خورن. کاربران دیگر نوشتند: معلوم نیست مشاوری چیزی نیست بهش مشاوره بده دسترسی به اینترنت نداره؟ رئیس‌جمهوری که از قیمت ماهی هم بی‌خبره. واقعا دستمریزاد روحانی، مشخص شد واقعا از همه‌چیز بی‌خبره و واقعا راست می‌گفته از گرانی بنزین خبر نداشته، چون قیمت ماهی رو هم نمی‌دونه که گفته مردم ماهی بخرند.

روزنامه شرق نیز با بیان اینکه سخنان روحانی با واکنش‌های تند روبه‌رو شد، نوشت: بعضی از مردم و کاربران شبکه‌های اجتماعی پس از شنیدن سخنان تازه رئیس‌جمهوری ایران خطاب به «حسن روحانی» پرسیده‌اند آیا از قیمت میگو و ماهی خبر دارد؟ منتقدان می‌گویند در شرایطی که در یک ماه گذشته بار‌ها فیلم‌ها و تصاویری از صف‌های طولانی مرغ در شهر‌های مختلف منتشر شده، یا رئیس‌جمهوری نمی‌داند در خانه طبقات فرودست ایرانی چه می‌گذرد یا اطلاع دقیقی از قیمت ماهی و میگو ندارد و در هر صورت این سخنان را شایسته نقد می‌دانند.

مهدی یوسف‌خانی، رئیس اتحادیه فروشندگان مرغ و ماهی تهران هم در گفتگو با «شرق» چنین سخنانی را بدون توجه به توان مردم و وضعیت بازار ناسنجیده می‌داند. او در این‌باره می‌گوید: «اینکه مردم از سمت مرغ و این پروتئین نه چندان ارزشمند به سمت میگو و ماهی بروند، خوب است؛ اما کسی که نمی‌تواند مرغ کیلویی ۲۴ هزار تومانی بخرد، می‌تواند میگو و ماهی ۲۰۰ هزار تومانی بخرد؟ بله به حرف پیشنهاد خوبی است، ولی به شرطی که مردم بتوانند بخرند و شرایط بازار و توان خرید مردم تغییر کند».

یوسف‌خانی اشاره می‌کند: «الان فروش و تولید مرغ که ارزان‌ترین پروتئین است، این همه مشکل دارد. با این شرایط و با چنین برخورد و مدیریتی می‌توانند آبزیان را تامین کنند؟ الان از سفره مردم ماهی حذف شده است چه برسد به میگو؟ الان با حقوق ماهی پنج میلیون و ۱۰ میلیون مردم می‌توانند میگو بخرند؟»
رئیس اتحادیه فروشندگان مرغ و ماهی تهران هم می‌گوید: «در این هفت، هشت سال ما هیچ تغییری ندیدیم و تنها چیزی که دیدیم، گرانی آبزیان است و مقایسه کنید قیمت ماهی سال ۹۹ نسبت به ۹۸ قریب به سه برابر شده و در بعضی موارد بیشتر هم افزایش یافته است. بعضی اقلام چهار برابر شده است. وقتی مردم توان ندارند مرغ بخرند، چگونه ممکن است بتوانند آبزیان مصرف کنند؟ تجربه بازار می‌گوید مصرف ماهی در سال ۹۹ نسبت به ۹۸ حداقل ۳۰ برابر کاهش یافته که به‌دلیل گرانی بازار است.» همچنین در دوره ریاست‌جمهوری روحانی، مصرف ماهی و میگو ۳۰ درصد کاهش داشته است.
 

ماهی چند صد هزار تومانی خیلی خاصیت دارد، حتماً بخورید!

یک خبرگزاری دولتی می‌گوید سخنان آقای روحانی درباره لزوم مصرف آبزیان توسط مردم، با انتقاد‌های گسترده مواجه شد و گران هم هست، اما باید به فکر سلامتی مردم بود و مردم باید برای سلامتی ماهی مصرف کنند.(!) خبر آنلاین در واکنش به اعتراضات گسترده به اظهارات اخیر روحانی می‌نویسد: صحبت‌های رئیس‌جمهور درباره جایگزینی عادت مصرف گوشت قرمز و مرغ با آبزیان با انتقادات فراوانی روبرو شد، در حالی که به نظر می‌رسد سرانه مصرف ماهی در ایران بسیار پایین است و این می‌تواند پیامد‌های خطرناکی برای شهروندان داشته باشد.

روحانی در مراسم افتتاح ۱۵۰ طرح شیلات گفته بود: «به نظر من، بخش پرورش ماهی و میگو بخش مهمی است و برای اینکه بتوانیم غذا و پروتئین مورد نیاز مردم را تأمین کنیم باید بیشتر به سمت آبزیان حرکت کنیم. اگر ما بتوانیم به قیمت مناسب و به اندازه مناسب آبزیان را در اختیار مردم قرار دهیم مسلماً اگر عادت مصرف مردم از گوشت قرمز یا گوشت مرغ به سمت آبزیان حرکت کند این تحول بزرگی است شرطش این است که هم بتوانیم به اندازه کافی این‌ها را وارد بازار کنیم و هم به قیمت مناسب در اختیار مردم قرار دهیم تا مردم هم توان استفاده داشته باشند.»

این صحبت‌ها با موجی از انتقادات‌ها روبرو شد و برخی با انتشار تصاویری از قیمت انواع ماهی‌ها در بازار گفتند که تغییر عادت غذایی به مصرف بیشتر آبزیان شدنی نیست. خبرگزاری دولتی که از سوی چند تن از مدیران ارشد دولتی اداره می‌شود، در ادامه قیمت انواع ماهی و میگو را از ۷۸ هزار تومان تا ۶۷۹ هزار تومان عنوان کرده و می‌افزاید: «اما جدا از بحث‌های اقتصادی، کمبود مصرف ماهی در ایران یک واقعیت است که می‌تواند پیامد‌های زیاد و مختلفی در سلامت شهروندان داشته باشد.

متأسفانه میانگین مصرف ماهی در کشور ما خیلی پایین است، خیلی از افراد در کشور ما حتی در یک ماه یک بار هم ماهی مصرف نمی‌کنند و تعداد افراد کمی هستند که دو بار در هفته ماهی استفاده می‌کنند.» به گفته کارشناسان، تعادل در دریافت منابع اسید‌های چرب امگا ۶ و امگا ۳ برای سلامت حائز اهمیت است، امگا -۶ اسید چربی است که با مصرف روغن‌های مایع در رژیم غذایی وارد بدن می‌شود، برای ایجاد تعادل با آن مصرف ماهی به عنوان یکی از منابع غذایی اصلی امگا - ۳ نقش اساسی دارد. از سوی دیگر ماهی‌ها می‌توانند بخشی از پروتئین لازم بدن را هم تأمین کنند و جایگزین گوشت قرمزی شوند که مصرف مقادیر زیاد آن پیامد‌های خطرناکی برای سلامت دارد. چرا که چربی گوشت قرمز، اشباع‌شده است و برای بدن بسیار نامناسب است. این چربی‌ها می‌توانند در رگ‌ها رسوب کنند، باعث تنگی عروق بشوند و خطر مشکلات بیماری قلبی در نتیجه این اتفاق افزایش می‌یابد.
 

وقتی قیمت تمام شده گندم ۶ هزار تومان است، چگونه ۵ هزار تومان بفروشیم

دولت در حالی گندم را از کشاورزان ۵ هزار تومان می‌خرد که هزینه تمام شده آن ۶ هزار تومان است. روزنامه اصلاح‌طلب آرمان در گزارشی در این باره خاطرنشان کرد: نرخ خرید تضمینی گندم با اصلاحیه‌ای که تحت عنوان جایزه سرعت در تحویل خورد، به ۵ هزار تومان افزایش یافت. آنچه در سال جاری موجبات نارضایتی کشاورزان را فراهم آورد خرید گندم بر مبنای نرخ سال گذشته از سوی شرکت بازرگانی دولتی بود که به بهانه عدم تعیین تکلیف قیمت از سوی شورا صورت گرفت موضوعی که به نظر می‌رسید با وجود هشدار کارشناسان مبنی بر عدم تحقق خودکفایی و احتمال قاچاق این محصول، اما کاملا با سیاست‌های بودجه‌ای دولت همخوانی داشت.

با تداوم فشار‌ها از سوی گندمکاران و تشکل‌های مربوطه و قول وزیر جهاد مبنی بر رفتن نظر مساعد رئیس دولت در نهایت نرخ خرید تضمینی تغییر نکرد، اما در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت در طرحی تحت عنوان جایزه سرعت در تحویل افزایش هزار تومانی به نرخ خرید تضمینی را اجرایی کرد. در این رابطه برخی از رسانه‌ها این اقدام دولت را بدعتی جدید معرفی کرده که در راستای دور زدن قانون صورت گرفته است. از سوی دیگر با این میزان افزایش همچنان برخی از فعالان این حوزه معتقدند نرخ مناسب برای گندم با آنچه دولت اگر پرداخت کند باز هم فاصله ۵۰۰ تومانی دارد که می‌تواند موجبات کاهش فروش و حتی قاچاق را نیز درپی داشته باشد.

این نرخ‌گذاری همچنان با مخالفانی مواجه است به طوری که محمد شفیع ملک‌زاده، رئیس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور می‌گوید: این نرخ منطقی نیست و قیمت گندم نباید کمتر از ۵ هزار و ۵۰۰ تومان باشد هرچند که با توجه به کاهش عملکرد گندم به دلیل خشکسالی و افزایش سرسام‌آور هزینه‌های مستقیم و جانبی تولید، قیمت تمام شده هر کیلوگرم گندم در سال جاری بیشتر از ۸ هزار تومان برآورد شده است. وی با بیان اینکه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت اعلام کرده یک هزار تومان به عنوان جایزه برای گندمکاران در نظر گرفته است، افزود: با این حساب قیمت پایه گندم به زعم آقایان، همان ۴ هزار تومان است که در قیمت‌گذاری سال زراعی آینده نیز موثر خواهد بود.

ملک‌زاده افزود: هزینه تمام شده واقعی هر کیلوگرم گندم به مراتب بالاتر از ۶ هزار تومان است ضمن اینکه قیمت تضمینی با معیار‌های واقعی و کارشناسی علاوه بر اینکه حق کشاورزان زحمتکش است، مبنایی برای تعیین قیمت در سال زراعی به حساب می‌آید.
 

مشارکت در انتخابات بالا خواهد بود

یک جامعه‌شناس اصلاح‌طلب گفت: برخلاف برخی پیش‌بینی‌ها معتقد است مشارکت در انتخابات، بالا خواهد بود. تقی آزاد ارمکی پیش از این چند بار تصریح کرده روحانی سال ۹۴ با برجام تمام شد و دیگر هیچ حرف و ایده‌ای نداشت. او اکنون در گفتگو با «عصر ایران» و درباره پیش‌بینی‌اش از میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری می‌گوید:  استنباط من این است که انتخابات ریاست جمهوری مثل انتخابات مجلس نخواهد شد. هیچ وقت هم این طور نشده. فقط در یک دوره که آقای هاشمی با آقای جاسبی و یکی دو نفر دیگر رقابت می‌کرد، سطح مشارکت پایین بود. ولی در اغلب مواقع، انتخابات ریاست جمهوری در ایران پر مسئله بوده. الان به نظرم اگر اراده بر مشارکت حداکثری باشد، رقیب اصلاح‌طلب برای کاندیدای اصول‌گرا باید به رسمیت شناخته شود. در این صورت انتخابات چالشی می‌شود و همین موجب افزایش مشارکت مردم می‌شود. یعنی طرفین یکدیگر را به فساد و خیانت متهم می‌کنند و همین موجب شور انتخاباتی می‌شود. این وضعیت منطق پوپولیستی انتخابات ریاست جمهوری ایران را هم البته نشان می‌دهد.

وی اضافه کرد: الان عارف و پزشکیان و ظریف می‌توانند کاندیدای اصلاح‌طلبان باشند. هر یک از این سه نفر بیایند، و یا اینکه هر نفرشان کاندیدا شوند، چالش ایجاد می‌شود و مشارکت مردم بالا می‌رود. ارمکی همچنین گفت: در سال ۹۲ هیچ کس حضور روحانی را طلب نکرده بود، ولی روحانی کاندیدا شد، چون که هاشمی حذف شده بود. همه گفتند هاشمی جدیدی متولد شده. جامعه روحانی را به این معنا پذیرفت. از کجا معلوم که این بار هم عارف یا پزشکیان به عنوان نماد اصلاح‌طلبی ظهور نکنند؟

او البته اشاره به این واقعیت نکرده که امروز برخلاف ۸ سال قبل، مردم از کارنامه ائتلاف اصلاحات و اعتدال دلزده و ناراضی هستند. این فعال اصلاح‌طلب دربار توجیهش درباره پیش‌بینی مشارکت انتخاباتی بالا هم گفت: من از موضع طرفداری نظام این را نمی‌گویم بلکه از موضع منطق عمل اجتماعی جامعه این تحلیل را مطرح می‌کنم. نیرو‌های روشنفکری و بخشی از نیرو‌های سیاسی، پروژه دموکراسی در ایران را پروژه‌ای تعطیل شده قلمداد می‌کنند. به همین دلیل تحریمی‌اند. اما جامعه به مسائل خودش این طور نگاه نمی‌کند. درست است که جامعه ما سخت‌ترین دوره خود را دارد طی می‌کند، ولی نهایتاً وضع به گونه‌ای است که می‌توانند با هم کنار بیایند. به نظرم یک محاسبه‌گری اجتماعی هم در جامعه وجود دارد که می‌آید رأی می‌دهد. من از این منطق حرف می‌زنم و به همین دلیل می‌گویم مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری همچنان بالا خواهد بود. ارمکی همچنین گفت: من فکر می‌کنم در یک ماه آینده شرایط به گونه‌ای خواهد شد که ما شاهد مشارکت بالای مردم در انتخابات ریاست جمهوری خواهیم بود.
 

روزنامه وطن امروز

دعوت نمایندگان از رئیسی برای کاندیداتوری

۲۲۰ نماینده مجلس طی نامه‌ای خطاب به آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، با تشریح وضعیت و شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و تبیین شاخص‌های رئیس قوه مجریه مطلوب آینده، از وی برای حضور و نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری دعوت کردند. در بخشی از این نامه با اشاره به شرایط حساس و بحرانی کشور در عرصه‌های مختلف آمده است: اگر چه در تشدید برخی مشکلات اقتصادی، تاثیر تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی قدرت‌های سلطه‌جو قابل کتمان نیست، اما بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران بدرستی بر این اعتقادند نسبت تاثیر تحریم‌ها در شکل‌گیری این شرایط، در قیاس با سایر مولفه‌ها بویژه ناکارآمدی و بی‌برنامگی دولت و دستگاه اجرایی کشور بسیار کمتر است.

در ادامه این نامه با اشاره به سابقه آیت‌الله رئیسی در قوه قضائیه و بستر فراهم شده در مبارزه با فساد و گسترش عدالت در این قوه، آمده است: باید اذعان کرد همه این سیاست‌گذاری‌ها و بسترسازی‌ها در صورتی که همراهی، همدلی، همکاری و اراده معطوف به اقدام و عمل قوه مجریه و هسته مرکزی آن بویژه شخص رئیس‌جمهور را در کنار خود نداشته باشد، نمی‌تواند به فرجام مثبت و سازنده منجر شود و چه بسا دیدن و شنیدن شعار‌ها و وعده‌ها و تصمیمات و عدم انجام و اجرایی شدن آن‌ها موجب دلخوری و دلزدگی مردم شده و از قضا سرکنگبین، صفرا بیفزاید!

نمایندگان مردم در ادامه این نامه خطاب به رئیس قوه قضائیه با اشاره به اهمیت سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری نوشته‌اند: انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۸ خرداد عرصه یک آزمون بزرگ برای خواص و عوام و مقطعی تعیین‌کننده برای آینده کشور است. مطابق آنچه در سطور گذشته عنوان شد، خوب می‌دانیم با نابسامانی‌هایی که حاصل ناکارآمدی‌های سالیان اخیر است، دولت و رئیس‌جمهور آینده، شرایط دشواری پیش رو دارند و موفقیت‌شان مجاهدتی عظیم می‌طلبد.   در پایان این نامه با اشاره به «سوابق فکری، گفتمانی، اجرایی و مدیریتی» آیت‌الله رئیسی آمده است: ضمن احترام به همه شخصیت‌های بزرگواری که برای حضور در عرصه انتخابات دوره سیزدهم ریاست‌جمهوری اعلام آمادگی کرده‌اند و اذعان به توانمندی‌ها و صلاحیت‌های آنها، بر این اعتقادیم از منظر شمولیت شاخص‌ها و نیز توان اجماع‌سازی سیاسی و جذب آرای اکثریت مردم، جنابعالی نامزد اصلح و اولی به شمار می‌آیید، فلذا فارغ از جایگاه حقوقی و نیز با تاکید بر اصل استقلال قوه مقننه و اعمال کامل اختیارات نظارتی مجلس در قبال دولت آتی، از شما برای حضور در این عرصه خطیر دعوت به عمل  می‌آوریم.
 

ایران طرح گام در برابر گام برای لغو تحریم‌ها را نخواهد پذیرفت

یک منبع آگاه به شبکه خبری انگلیسی‌زبان پرس تی‌وی تاکید مجدد کرد جمهوری اسلامی طرح گام در برابر گام برای لغو تحریم‌ها را در دستور کار ندارد. یک منبع آگاه نزدیک به هیات مذاکره‌کننده ایرانی، دیروز در گفتگو با پرس تی‌وی تاکید کرد: سیاست ایران در موضوع لغو تحریم‌ها هیچ تغییری نکرده و باید تمام تحریم‌ها اعم از تحریم‌های دوره اوباما پس از اجرایی شدن برجام و تحریم‌های بازگردانده‌شده در دوره ترامپ و تحریم‌های دیگری که در دوره ترامپ با برچسب‌های دیگر وضع شده، لغو شوند و پس از راستی‌آزمایی توسط ایران، کشورمان اقدامات جبرانی را متوقف خواهد کرد. یادآور می‌شود پس از اجرایی شدن برجام در دوره اوباما، تحریم‌هایی ضد ایران وضع شد که قانون ISA و Visa Program نیز از جمله آنهاست. این منبع آگاه در واکنش به اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به پرس تی‌وی گفت: جمهوری اسلامی ایران همانگونه که بار‌ها تاکید کرده، هیچ طرحی را که مبتنی بر ایده گام در برابر گام باشد، نمی‌پذیرد و در دستورکار ندارد. ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته بود دستورالعمل دولت بایدن در موضوع بازگشت به برجام، «عمل در برابر عمل» است.
 

عراقچی: اجازه فرسایشی شدن مذاکرات را نمی‌دهیم

عباس عراقچی، رئیس تیم مذاکره‌کننده ایران در وین روز گذشته میهمان کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بود تا پیرامون وضعیت مذاکرات میان ایران و کمیسیون مشترک برجام در وین توضیح دهد. معاون وزیر خارجه با اشاره به اینکه همه جزئیات و ابعاد مذاکرات وین در جلسه با نمایندگان مورد بحث قرار گرفت، افزود: نقطه نظرات نمایندگان که بعضا می‌تواند به روند مذاکرات کمک کند نیز مطرح شد، پیرامون ابعاد مختلف قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و غنی‌سازی ۶۰ درصدی نیز به طور مفصل صحبت شد.  

عراقچی در ادامه در پاسخ به سوال «خانه ملت» مبنی بر نظر طرف‌های مقابل و آمریکا پیرامون لیست پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران برای رفع تحریم‌ها گفت: این بحث در جریان است. تحریم‌هایی که آمریکا علیه ایران اعمال کرده ۲ نوع است؛ نخست تحریم‌های موضوعی یا به اصطلاح بخشی مانند تحریم‌های نفتی، بانکی، بیمه، کشتیرانی، پتروشیمی، ساختمان و خودرو و دیگری تحریم‌های مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی. وی اضافه کرد: لیست تحریمی مربوط به اشخاص، لیستی طولانی و حدود هزار و ۵۰۰ مورد است، اما ما در هر دو جهت حرکت می‌کنیم.

تحریم‌های بخشی همه باید برداشته شود و فکر می‌کنم در این زمینه تفاهماتی وجود دارد. تحریم‎‌های اشخاص هم به همین ترتیب باید برداشته شود. مباحث پیچیده‌ای در این زمینه مطرح است که در حال بررسی آن‌ها هستیم. دیپلمات ارشد کشورمان در پاسخ به سوال درباره اینکه گفتگو‌ها تا چه زمان ادامه دارد، گفت: زمان مشخصی را نمی‌توان پیش‌بینی کرد. ما اجازه نخواهیم داد مذاکرات فرسایشی شود، اگر احساس کنیم در طرف‌های مقابل ما جدیت وجود ندارد یا دنبال خرید زمان یا افزودن موضوعات دیگر به مباحث هستند، مذاکرات را قطع خواهیم کرد.
 

 روزنامه خراسان

دولت، مخاطب اول دستورات ستاد کرونا

 بر اساس نامه روز‌های اخیر دولت به همه وزیران و معاونان رئیس جمهور، تاکید شده است تمام دستگاه‌های دولتی موظف اند طی سال ۱۴۰۰ مصوبات ابلاغی از سوی دو ستاد اقتصاد مقاومتی و ملی مقابله با کرونا، اعم از بسته ها، برنامه‌ها و پروژه‌ها در حوزه تولید، پشتیبانی و موانع زدایی را در اولویت برنامه‌های اجرایی خود قرار دهند و منابع لازم برای مدیریت و اجرای این دستورات را از  منابع داخلی و تسهیلات بانکی تامین کنند.
 

بیش از قبل مراقب آب پایتخت باشید!

با توجه به ابلاغیه‌ها و دستورات برخی نهاد‌های بالادستی به تعدادی از دستگاه‌های اجرایی در راستای صیانت از حوضه‌های آبریز تامین کننده آب شرب شهر تهران، مقرر شده با توجه به پیچیدگی و حساسیت رعایت ملاحظات پدافند غیرعامل در این موضوع، اقدامات لازم برای افزایش ایستگاه‌های سنجش آلودگی آب و تعداد شاخص‌های مورد سنجش در ایستگاه‌های موجود در منطقه انجام و موارد دیگری که برای تحقق این موضوع مورد نیاز است، برای تصویب به هیئت وزیران ارسال شود.

روزنامه ایران

کنایه بادامچیان به هیأت رئیسه مجلس

خبر اول اینکه، اسدالله بادامچیان دبیر کل حزب اصولگرای مؤتلفه اعلام نامزدی تعدادی از اعضای هیأت رئیسه مجلس اصولگرا برای ریاست جمهوری را دستمایه کنایه به آن‌ها کرد. علاوه بر محمد باقر قالیباف که گفته می‌شود یکی از نامزد‌های احتمالی است، امیر حسین قاضی زاده هاشمی و علی نیکزاد نواب رئیس مجلس هم به همراه احمد امیر آبادی فراهانی دیگر عضو هیأت رئیسه برای نامزدی در ۱۴۰۰ اعلام آمادگی کرده اند. همچنین فریدون عباسی رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم گفته که کاندیدای انتخابات می‌شود. به گزارش ایسنا، بادامچیان دیروز خطاب به نمایندگانی که قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری دارند، گفت: شما در انتخابات به ملت گفته‌اید که می‌خواهید رأی بگیرید و چهارسال نماینده مردم باشید؛ اما حالا که رأی را گرفتید در میانه راه هوای ریاست جمهوری به سر شما می‌زند و عزم انتخابات می‌کنید؟ وی ادامه داد: البته اختیار پای خودشان است، من هیچ اعتراضی ندارم و دخالتی هم نمی‌کنم، اما نگاه من این است که اگر من نماینده مجلس شدم نباید بروم به دنبال انتخابات دیگری. نکته اینکه خوب نیست که آدم می‌بیند در هیات رئیسه مجلس چند نفر کاندیدا هستند.
 

لبنان و یمن اولویت مذاکره کنندگان ایران و سعودی

خبر دیگر اینکه، «سوداد الصلحی» در میدل ایست آی نوشت: مقامات عراقی که در جریان گفتگو‌های ایران و عربستان هستند به این رسانه گفتند که لبنان و یمن اولویت اصلی مذاکره کنندگان ایرانی و سعودی است که چندی پیش در بغداد پای میز مذاکره نشستند. به گزارش انتخاب در بخشی از این گزارش با اشاره به اینکه جلسات دو طرف هنوز در مراحل ابتدایی است، آمده: روند اولیه گفتگو‌ها امیدوار کننده توصیف شده و همچنان هم ادامه دارد. برخی مقامات گفتند که یک هیأت ایرانی برای گفتگو در مورد آخرین تحولات با متحدان عراقی ایران و آماده‌سازی زمینه برای از سرگیری گفتگو‌ها در دور بعدی، روز دوشنبه وارد بغداد می‌شود. یک مقام عالیرتبه عراقی به میدل ایست آی گفت: همه چیز خوب است.

هر دو طرف تمایل زیادی به حل اختلافات خود دارند. عراق صلاحیت ایفای نقش مثبت در منطقه را دارد. بر اساس این گزارش، نشانه‌ها حاکی از آن است که عربستان سعودی در حال حاضر در موقعیت ضعیف تری نسبت به ایران قرار دارد و به نظر می‌رسد به موفقیت در این مذاکرات هم بیشتر نیازمند است، چرا که بر اساس شواهد دولت جدید امریکا در همکاری با ریاض به‌عنوان متحد اصلی خود در منطقه بی‌علاقه است. با توجه به اینکه دولت بایدن به‌دنبال از سرگیری توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ با ایران است، یک مقام عراقی گفت: سعودی‌ها می‌بینند که زمان خروج از مدار امریکا فرا رسیده است.
 

میرسلیم، قالیباف را تهدید کرد!

دست آخر اینکه، مصطفی میرسلیم به این ادعا که ارقام جداول بودجه و برخی تبصره‌ها بعد از تصویب مجلس، تغییرات گسترده کرده، واکنش نشان داد. به گزارش جماران؛ مصطفی میرسلیم، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در حساب توییتری خود نوشت: «این ‎مجلس اعتبارنامه رئیس کمیسیون تلفیق دهم را رد کرد، حتماً با مسئولان دست بردن در جداول ‎بودجه ۱۴۰۰ برخورد خواهد کرد.» بیش از ۱۰۰ نماینده مجلس در نامه‌ای خطاب به رئیس مجلس با طرح این ادعا که ارقام جداول بودجه و برخی تبصره‌ها بعد از تصویب مجلس، تغییرات گسترده کرده، آن را رکوردی جدید در عدم تمکین به قانون آیین نامه و ایجاد رانت برای چند نفر عنوان کرده و خواستار اقدام رئیس مجلس در این زمینه شدند.

روزنامه شرق

 ادامه حملات موشکی  از غزه به اسرائیل

شبکه خبری الجزیره به نقل از ارتش اسرائیل اعلام کرد که مقاومت فلسطین شش راکت از شمال نوار غزه به سمت شهر اشغالی «سدیروت» و دیگر نواحی مجاور شلیک کرده است.

به گزارش ایسنا، ارتش اسرائیل گفته که سامانه گنبد آهنین از این تعداد یک موشک را رهگیری و منهدم کرده است. شبکه عربی ۲۱ نیز گزارش داد که سخنگوی ارتش اسرائیل شامگاه شنبه اعلام کرد دست‌کم یک موشک در شهرک‌های اطراف نوار غزه سقوط کرده است. این حمله راکتی تنها چند ساعت پس از تهدید‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر و بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل صورت گرفت. سخنگوی ارتش اسرائیل گفت: «در پی فعال‌شدن آژیر‌های خطر در شهرک سدیروت، یک موشک از نوار غزه پرتاب شد».

در همین راستا، پایگاه خبری عبری‌زبان «مفزاک درومی» اعلام کرد که از آغاز دور جدید تنش و درگیری‌ها در نوار غزه تاکنون، حدود ۴۰ موشک و راکت از غزه به سمت اراضی اشغالی شلیک شده است. بنیامین نتانیاهو شنبه‌شب گفت که اسرائیل «آماده هر سناریویی در نوار غزه است» و افزود: «ما بیش از هر چیز می‌خواهیم از نظم و قانون در اورشلیم اطمینان حاصل کنیم».

بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل نیز گفت که ارتش اسرائیل آمادگی لازم برای تشدید جنگ با نوار غزه را دارد. او تهدید کرد که در صورت ادامه ناآرامی و تشدید تنش ارتش اسرائیل به نوار غزه در سطوح غیرنظامی، اقتصادی و امنیتی آسیب خواهد زد. گانتس در جریان مشارکت در نشست امنیتی با حضور نتانیاهو تأکید کرد که «اگر آرامش در جنوب حفظ نشود، غزه در سطح مدنی، اقتصادی و امنیتی به شدت تحت تأثیر قرار خواهد گرفت».
 

نخست‌وزیر ارمنستان استعفا داد

نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان اعلام کرد که از سمت خود استعفا داده، اما تا برپایی انتخابات زودرس پارلمانی به صورت موقت اداره امور را بر عهده خواهد گرفت. انتخابات زودرس پارلمانی در ارمنستان که پاشینیان پیش‌تر مردم کشورش را به شرکت در آن تشویق کرده بود قرار است ماه ژوئن با هدف خارج‌کردن این کشور از بن‌بست سیاسی موجود برگزار شود. نیکول پاشینیان با انتشار پیامی در صفحه فیس‌بوک خود نوشت: «من پیش از برپایی انتخابات، امروز از سمت خود به‌عنوان نخست‌وزیر استعفا می‌دهم». در پی اعلام استعفای نخست‌وزیر ارمنستان طبق قوانین جاری در این کشور کلیه اعضای کابینه او نیز یک به یک استعفا دادند.

ارمنستان پس از متحمل‌شدن شکستی تحقیرآمیز در جریان رویارویی نظامی پاییز سال گذشته میلادی با آذربایجان بر سر منطقه قره‌باغ که بیش از دو دهه تحت کنترل تجزیه‌طلبان تحت حمایت ایروان قرار داشت، با یک بحران سیاسی عمیق روبه‌رو شده است. نبرد خونین شش‌هفته‌ای میان دو کشور که سرانجام نوامبر ۲۰۲۰ پس از به‌جای‌گذاشتن شش هزار کشته با میانجیگری روسیه به واسطه یک توافق آتش‌بس به امضای پاشینیان و دادن امتیاز‌هایی از سوی ایروان پایان یافت، دولت حاکم بر ارمنستان را به‌شدت از سوی مخالفان تحت فشار قرار داد.

جمهوری آذربایجان که تا پیش از توافق آتش‌بس دست‌کم یک‌سوم از سرزمین‌های قره‌باغ را به خاک خود باز‌گردانده بود با امتیاز‌های زیادی که زیر سایه موفقیت‌های نظامی و به واسطه توافق ترک مخاصمه به دست آورد، بخش‌های دیگری از شهر‌های این منطقه را به خاک خود بازگرداند. مخالفان طی پنج ماه گذشته بار‌ها به خیابان آمده و ضمن یورش به ساختمان‌های دولتی خواستار استعفای نیکول پاشینیان شده‌اند.