یادداشت روزنامه‌ها 7 اردیبهشت ماه


روزنامه کیهان

بازی آمریکا در روزهای پایانی دولت؟!/دکتر محمدحسین محترم

۱- آمریکا و ایران و سه کشور اروپایی که قرار است این هفته دوباره به وین برگردند، مذاکرات هفته قبل را سازنده خواندند و ادعا کردند «پیشرفت‌هایی به دست آوردیم»! نکته مهم اینجاست که انریکه مورا که به عنوان معاون رئیس ‌سیاست خارجی اروپا در اجلاس وین حضور دارد در توییتی نوشته «پس از به بن‌بست رسیدن در مذاکرات فشرده، پیشرفت‌هایی حاصل شده است»! اما سؤال این است که چه پیشرفتی حاصل شده و برای حصول این پیشرفت کدام طرف امتیاز داده و عقب‌نشینی کرده است؟!

۲- آنچه که تا به حال از این دور از مذاکرات وین مشخص شده، اولاً آمریکا تحریم‌ها را به سه بخش قابل تعلیق، قابل مذاکره و غیرقابل تعلیق تقسیم کرده و دستورالعمل بایدن تعلیق ظاهری همان بخش اول و نه لغو کامل تحریم‌هاست. ثانیاً همان‌گونه که رهبری به تیم مذاکره‌کننده هشدار دادند، هدف آمریکا فرسایشی کردن مذاکرات برای گرفتن امتیازهای بیشتر است و برای این منظور فقط وعده تمدید تعلیق برخی تحریم‌ها در بازه زمانی طولانی‌مدت ۱۲۰ و ۱۸۰ روزه را داده است! ثالثاً آمریکا به دنبال راستی‌آزمایی یک هفته‌ای با چند تراکنش نمادین است در حالی که راستی‌آزمایی معقول برای معاملات نفتی حداقل ۳ تا ۶ ماه زمان لازم دارد. رابعاً هدف بایدن مثل ترامپ از برگشت به برجام با این دستورالعمل، امکان استفاده از مکانیسم ماشه علیه ایران است! خامسا هدف آمریکا از طولانی و مرحله‌ای شدن تعلیق برخی تحریم‌ها نیز تکرار شرطی شدن اقتصاد ایران و تحمیل برجام ۲ و ۳ به ایران با استفاده از اهرم عدم تعلیق آنها پس از بازگشت به برجام است. حال سؤال این است که چرا آقای روحانی و ظریف این همه برای بازگشت آمریکا به برجام اصرار و عجله دارند؟! و چرا سخنگویان وزارت خارجه و دولت با عجله از حضور آمریکا در وین استقبال و آن را نشانه مثبت تلقی کردند؟

۳- خبرگزاری ان‌اچ‌کی ژاپن ادعای آقایان از پیشرفت را این‌گونه بیان کرده است: «نشانه‌هایی از پیشرفت در مذاکرات وین برای محدود کردن فعالیت‌های هسته‌ای ایران مشاهده می‌شود، نه رفع کامل تحریم‌ها»! استاد دانشگاه جورج میسون هم در گفت‌وگو با روسیاالیوم تاکید می‌کند «اگر بایدن با پل‌های دیپلماتیک بتواند ایران را به برجام برگرداند، بهترین روش آمریکا برای برخورد با نفوذ ایران در منطقه می‌باشد». ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه و رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نیز به فرسایشی کردن مذاکرات وین برای گرفتن امتیاز بیشتر اذعان کردند که «راهی طولانی پیش رو داریم چون آمریکا قصد ندارد تحریم‌ها را بردارد، و مذاکرات بامعنایی داشتیم چون اهداف مشترکی با مذاکره کنندگان ایرانی داریم»! گونتر مولاک سفیر سابق آلمان در تهران اذعان می‌کند «لغو یکباره ۱۶۰۰ تحریم برای بایدن امکان‌پذیر نیست».

این واقعیت‌ها نشان می‌دهد آن شصت و هفتاد درصدی که آقای روحانی ادعای پیشرفت در مذاکرات وین را دارد، برای کدام طرف پیشرفت بوده است. لذا با توجه به قرائن و شواهد موجود، مذاکرات وین با موضع ضعف و انفعال و عجله دولت به خصوص بعد از انفجار نطنز، نتیجه‌ای جز امتیاز دادن نداشته و آمریکا که در مذاکرات مستقیم بیشترین امتیاز را از دولت ایران گرفت، حالا با تجربه برجام در مذاکرات غیرمستقیم از طریق اروپایی‌ها و سعودی‌ها نیز به دنبال امتیازهای بیشتر دیگر است.

۴- به نظر می‌رسد نحوه اطلاع‌رسانی‌های مبهم و اظهار پیشرفت غیرواقعی بیش از آنکه ربطی به واقعیت مذاکرات در وین و رفع تحریم‌ها داشته باشد، مصرف داخلی و به ویژه انتخاباتی دارد. چون آمریکایی‌ها در برجام هم دست به قوانین کنگره نزدند و صرفاً توقف اجرا در بازه‌های ۱۲۰ روزه انجام دادند، الان هم که قانون کاتسا با تحریم مجدد بانک مرکزی و شرکت ملی نفت و نفتکش‌ها اضافه شده و برچسب SDGT به آن زدند، لغوش در اختیار کنگره است نه بایدن. لذا لغو تحریم‌ها در وین حاصل نخواهد شد و مانع اصلی لغو تحریم‌ها خود آمریکایی‌ها و کنگره این کشور است.

اینکه آقای روحانی ادعا می‌کند «مردم به کسی که مانع رفع تحریم می‌شود،‌ رأی نمی‌دهند»، همان بازی سیاسی و فضاسازی انتخاباتی است. گفته می‌شود طرحی با عنوان «اقدام سازنده در برابر غرب» تهیه شده که قرار است با ادعای برداشتن تحریم‌ها در صد روز پایانی دولت، برجامیان دوباره با فریب افکار عمومی مارش پیروزی بزنند! بعد هم اگر کسی خواست مردم را در جریان اصل داستان بگذارد و اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی کند، او را متهم به مخالفت با برداشتن تحریم‌ها می‌کنند. در حالی در وین یک گروه ماهیت تعهدات ایران و یک گروه لیست تحریم‌ها را تعیین می‌کنند که باید سؤال کرد مگر ماهیت و لیست تحریم‌ها در برجام نیامده که قرار بود بالمره لغو شوند؟! حقیقت آن است با تقسیم کار در وزارت خارجه آمریکا یک گروه به رهبری رابرت مالی به دنبال معامله با دولت ایران هستند تا با دادن وعده تعلیق ظاهری تحریم‌ها، افکار عمومی ایران را در آستانه انتخابات آماده برگشت به برجام کنند و گروه دیگری به رهبری وندی شرمن به دنبال توافق جدیدی بدون برداشتن تحریم‌ها، پس از بازگشت به برجام هستند.

لذا برای اینکه بازی بُردهِ ملت ایران به شکست تبدیل نشود، از اول نباید تن به مذاکرات جدید می‌دادند و مهم‌تر اینکه بعد از حادثه نطنز باید مذاکرات را متوقف می‌کردند که متاسفانه تن دادند و متوقف نکردند!

۵- اما علی‌رغم فضاسازی‌های سیاسی- رسانه‌ای برای انکار نقش گروه آمریکایی بحران در تدوین برجام بعد از پخش مستند «پایان بازی»، مدیر پروژه ایران در گروه بحرانِ واشنگتن در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی به نقش این گروه در کمک به آمریکایی‌ها برای تدوین و نگارش برجام و کمک به ایرانی‌ها برای پذیرش و امضای آن اذعان کرد. وی به بی‌بی‌سی گفت «گروه بحران مثل بقیه اندیشکده‌های آمریکایی برای رسیدن به برجام به مذاکره‌کنندگان دو طرف کمک کرده است و تشابهات زیادی بین برجام و پیشنهادات گروه بحران وجود دارد»! وی همچنین به هماهنگی این گروه با وزارت خارجه آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز اذعان کرد و افزود «علاوه‌ بر وزارت امور خارجه آمریکا با وزارت امور خارجه ایران نیز ارتباط داشتیم و افرادی از اسرائیل و آمریکا مثل شیمون پرز و سوروس و زیپی لیونی در گروه ما حضور دارند»! نکته جالب این بود، در حالی که مدیر پروژه ایران اصرار داشت بگوید مرکز گروه بحران در بروکسل است تا آمریکایی بودن آن را بپوشاند، مجری بی‌بی‌سی اذعان و تاکید داشت این مرکز در واشنگتن است!

۶- اما چرا آمریکا به کمک نفوذی‌های برجام‌زده داخلی به دنبال برگشت عجولانه به برجام است؟ پاسخ یک جمله کوتاه است: «چون معادلات منطقه تغییر کرده». شکست فشار حداکثری آمریکا، توافق راهبردی تهران-پکن، غنی‌سازی و نصب سانتریفیوژهای نسل جدید، مجبور شدن آمریکا به خروج نیروهای نظامی خود از افغانستان علی‌رغم توافق امنیتی با این کشور و در آینده نزدیک از عراق و سوریه، شکست جنگ یمن و... نشان از پررنگ شدن نقش‌آفرینی جمهوری اسلامی در منطقه دارد و آمریکا تلاش دارد با بازگشت به برجام و تاثیرگذاری بر فضای انتخاباتی ایران از سرعت این تحولات جلوگیری کند. آمریکا با مقاومت ملت ایران و برگ‌های برنده مصوبه راهبردی مجلس و غنی‌سازی ۲۰ و ۶۰ درصدی و نصب سانتریفیوژهای آی‌آر6 و ساخت آی‌آر 9 راهی جز پذیرش سیاست قطعی جمهوری اسلامی و لغو همه تحریم‌ها را ندارد.

همچنین آمریکا با مقاومت هفت‌ساله ملت یمن و هدف قرار گرفتن عمق خاک عربستان با موشک‌های نقطه‌زن و پهپادهای بومی و همچنین آزادسازی قریب‌الوقوع شهر استراتژیک مأرب راهی جز پذیرش پایان جنگ یمن ندارد. اما آنچه که نگران‌کننده می‌باشد این است که عباس عراقچی پس از نشست کمیسیون مشترک برجام در وین ادعا کرده «تفاهم جدیدی در حال شکل‌گیری است و نگارش متن مشترک آغاز شده است» و بیم آن می‌رود که این تفاهم جدید را هم همان گروه بحران نوشته باشد! و مردم نگرانند که این پیروزی‌های قطعی داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی با مذاکرات وین و افشای مذاکرات محرمانه بغداد به شکست تبدیل و موجب تضعیف مقاومت در داخل و در منطقه شود.

۷- تجربه خسارت محض برجام به فرمایش رهبری جلوی چشم ماست. بعد از این تجربه که با مواضع انفعالی دولت منجر به سقوط ۱۱ پله‌ای اقتصاد ایران شده، چه منطق و عقلانیت سیاسی اجازه می‌دهد که دوباره از موضع ضعف بعد از اینکه عزت مردم را در صف‌های مرغ خدشه‌دار و مرغ و تخم‌مرغ را هم برجام‌زده کردند، به پای میز مذاکره بروند؟! لذا با توجه به سابقه عملکرد آقایان در مذاکرات الجزایر و آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان و سعدآباد و برجام با هزاران وعده محقق‌نشده و با توجه به اینکه هنوز مردم و حتی نمایندگان مجلس از متن مذاکرات وین مثل برجام بی‌خبرند و از آنجایی که تیم کنونی حاضر به پذیرش مسئولیت خود در بروز این همه مشکلات ناشی از برجام برای کشور و مردم نیست و همچنین با توجه به روزهای پایانی دولت که با کاهش محبوبیت شدید از پشتوانه مردمی نیز برخوردار نیست، مذاکرات وین از نظر مشروعیت و عقلانیت و منطق سیاسی زیر سؤال است و همچنین از نظر شرعی و قانون اساسی هم این مذاکرات وجاهت لازم را ندارد، چراکه رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال تاکید کردند «تا همه تحریم‌ها برداشته و راستی‌آزمایی نشود، مذاکره‌ای انجام نمی‌شود».

روزنامه وطن امروز

تکرار پروژه انتخاباتی امنیتی‌ ـ سیاسی از فایل صوتی منتظری تا فایل صوتی ظریف/محمدامین باقری*

کمتر از ۲ ماه به آغاز انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم باقی مانده است. در این شرایط، جناح‌‌‌های سیاسی کشور منفعل‌‌‌تر از هر زمان دیگری به دنبال طراحی کمپین انتخاباتی خود هستند. در حالی که وجود احزاب، گروه‌ها و ائتلاف‌های سیاسی، اساسا برای ارائه اصول و مبانی آنها از یک سو و دیدگاه‌های آنها نسبت به مسائل و مشکلات کشور و راه‌حل آنها مبتنی بر همین اصول و مبانی است، احزاب نیم‌‌بند و گروه‌های سیاسی بی‌رمق کشور، مسیر معکوسی را طی می‌‌‌کنند. در حقیقت، به جای آنکه مبتنی بر یک ایدئولوژی و راهبرد مشخص به بهترین نامزد مورد نظر خود رسیده و او را به جامعه معرفی کنند، در تلاشند مبتنی بر ظرفیت رأی‌آوری چهره‌‌‌های مشهور سیاسی و حتی غیرسیاسی، فردی رأی‌آور و تا حدی حرف‌گوش کن را یافته و او را به عنوان نامزد مورد حمایت خود در انتخابات معرفی کنند. در این میان، بخش‌هایی از اصلاح‌طلبان و نزدیکان دولت فعلی که طعم پیروزی در انتخابات با بهره‌گیری از افراد امنیتی و فنون عملیات روانی را همچنان در کام خود حس می‌‌‌کنند، برای جبران این خلأ و خروج از این رکود، بار دیگر سراغ استفاده از همان ابزارها و روش‌ها رفته‌‌‌اند. 
 

کاشت در 95، برداشت در 96

تابستان 1395، فایل صوتی محرمانه‌‌‌ای از طریق رسانه‌‌‌های معاند خارجی منتشر شد که در آن آیت‌الله منتظری نسبت به اعدام منافقین به مسؤولان قضایی خرده گرفته و این اقدام را تخطئه می‌‌‌کرد. این فایل صوتی بیشتر از آنکه بخواهد ماجراهای دهه 60 و مسأله اعدام منافقین را پیش بکشد، هدف دیگری را دنبال می‌‌‌کرد. خیلی زود رسانه‌‌‌ها به گمانه‌زنی درباره مسؤولان قضایی دخیل در اعدام‌‌‌ها پرداخته و در میان نام‌‌‌های مختلف، نام آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی برجسته شد. در حقیقت این فایل صوتی نه برای احیای آیت‌الله منتظری و نه برای شعله‌ور کردن مسائل مربوط به اعدام‌های سال 67، که بذرهایی برای جوانه زدن در بهار 96 بود؛ بذرهایی که قرار بود جوانه و میوه آن، دوگانه‌‌‌ای کاذب برای مصرف انتخاباتی سال آینده باشد. تدریجا و با قوت گرفتن احتمال نامزدی آیت‌الله رئیسی در انتخابات 96، ابعاد این دوگانه نیز تقویت می‌شد. کار به جایی رسید که حسن روحانی در سخنرانی انتخاباتی خود در همدان، برای تعمیق این دوگانه و تشدید آن، نظام را به 38 سال زندان و اعدام متهم کرد تا از این طریق رقیب را در نقطه مقابل تصویر کند؛ دیوار کشیدن در پیاده‌رو و محدودیت اینترنت و آزادی‌‌‌های اجتماعی، کلیدواژه‌‌‌های طراحی شده برای مصرف در این عملیات روانی بود که توسط روحانی به کار گرفته شد. روحانی در مناظرات انتخاباتی نیز کنایه‌‌‌هایی با چنین مضامینی نثار آیت‌الله رئیسی کرد. 
 

باز هم بذرهایی برای جوانه زدن در پایان بهار

اکنون در آستانه انتخابات 1400، دولت کنونی که منفورترین و ناکارآمدترین دولت پس از انقلاب اسلامی به شمار می‌‌‌رود، قافیه را نباخته و برای حضور مؤثر گزینه خود در انتخابات 1400 دست از تلاش برنمی‌دارد. فقدان پایگاه اجتماعی و اقبال عمومی از یک سو و خالی بودن دست دولت از ارائه برنامه‌‌‌ای مشخص و مدون برای رفع تحریم‌ها و بهبود اوضاع اقتصادی، بار دیگر مشاوران عملیات روانی را میدان‌دار کرده و خارج کردن مدار انتخابات از فضایی معقول به فضایی تنش‌‌‌زا و هیجانی را راهبرد اصلی این جریان قرار داده است. به نظر می‌‌‌رسد افشای فایل صوتی وزیر امور خارجه نیز بخشی از همین راهبرد است. در کنار این امر، دست خالی اصلاح‌طلبان از نامزدی قدرتمند در میدان انتخابات، بار دیگر آنها را به مشارکت در سناریوی دولتی‌‌‌ها ترغیب کرده است. 

عصر یکشنبه، پنجم اردیبهشت‌ماه 1400، بخش‌هایی از مصاحبه محرمانه وزیر امور خارجه کشورمان از طریق یک رسانه معاند سر در آخور آل‌سعود، منتشر شد. مضمون اصلی این بخش‌ها بیان بی‌اثر بودن دستگاه سیاست خارجی، مداخله سپاه و به طور مشخص شهید حاج‌قاسم سلیمانی در سیاست خارجی و اولویت داشتن میدان (نبرد در سوریه) بر دیپلماسی است. طبیعی است استفاده وزیر امور خارجه از ادبیاتی تند و بدون تعارف درباره شهید سلیمانی، سپاه و جبهه مقاومت، واکنش‌های تندی را در میان جریان انقلاب برانگیزد. حملات علیه ظریف شدت گرفته و سخنگوی وزارت امور خارجه نیز که گویا از انتشار این فایل صوتی غافلگیر شده است، در توجیه آن عذر بدتر از گناه آورده و با تقطیع شده دانستن این سخنان، اعلام می‌‌‌کند قرار نبوده است چنین مصاحبه‌‌‌ای منتشر شود. به نظر می‌‌‌رسد بازی به‌سادگی آنچه ذکر شد نیست و تیم امنیتی و عملیات روانی دولت اهداف چندلایه‌‌‌ای را از قبل این اقدام (و اقدامات مشابه احتمالی در هفته‌‌‌های آتی) دنبال می‌‌‌کند. 
 

ابعاد یک سناریو چندلایه

اولا، به نظر می‌‌‌رسد محمدجواد ظریف، بازیگر این نقش نبوده و خود قربانی این بازی است. چه اینکه با افشای این فایل صوتی، ماجرای نامزدی شخص محمدجواد ظریف در انتخابات 1400، عملا پایان یافته و حتی در صورت ثبت‌نام، عبور از فیلتر شورای نگهبان برای او ممکن نخواهد بود. این امر حتی ماندن ظریف در وزارت امور خارجه در دولت بعدی را نیز غیرممکن کرده و در شرایط کنونی او را از قطار سیاست پیاده می‌‌‌کند. 

دوم آنکه، هجمه علیه شهید سلیمانی یقینا با واکنش تند و محکم جریان انقلابی روبه‌رو خواهد شد. این امر به سهم خود، گامی مهم در راستای تحقق یک دوقطبی کاذب در انتخابات 1400 است؛ دوقطبی‌ای که یک سر آن را جریانات انقلابی مدافع حضور منطقه‌‌‌ای ایران تشکیل خواهند داد. اظهارنظر یکی از چهره‌‌‌های مهم در این زمینه نیز می‌‌‌تواند این تنور را داغ‌تر کرده و زمینه را برای تشکیل سر دیگر دوقطبی مهیا کند؛ سر دیگری که اکنون بیشتر در دوقطبی «مشارکت/ عدم مشارکت» مشغول نبرد بوده و با کلیدواژه تحریم انتخابات تلاش می‌‌‌کند مشارکت مردم در انتخابات را بکاهد. 

سومین نکته اینکه، تیم عملیات روانی دولت برای انتخابات پیش رو و بر اساس کنش رقیب، ۲سناریوی احتمالی را مدنظر دارد؛ نخست آنکه با فرض ورود فردی غیرنظامی، دوگانه «مذاکره/عدم مذاکره» را فعال کرده و با کمک مذاکرات برجامی در جریان، بتواند بار دیگر با هزینه سنگین از جیب سیاست خارجی، در سیاست داخلی خود را پیروز انتخابات گرداند. سناریوی دوم، فرض رقابت با کاندیدایی با سابقه نظامی است. در این سناریو، دوقطبی مدنظر حول محور حاکمیت دوگانه شکل گرفته و کلیدواژه «دولت با تفنگ/دولت بی‌تفنگ» بار دیگر به میان خواهد آمد. 

چهارم آنکه، برای ایجاد یک دوقطبی، ۳ شرط لازم وجود دارد؛ 1- محتوای آماده و در دسترس عموم (منازعه پخته‌شده و شکل‌گرفته)، 2- حساسیت رقیب در شدت دادن به سر دیگر دوقطبی و ۳‌- وجود نامزدی به عنوان نماد سوی دیگر دوقطبی در میدان انتخابات. برای تحقق دوقطبی نخست مین‌گذاری لازم در انتخابات سال‌های 92 و 96 صورت گرفته است. مذاکرات برجامی نیز این بحث را داغ‌تر از قبل کرده و مخالفان این شیوه مذاکره نیز در موضعی محکم و قاطع قرار دارند. نامزدی احتمالی سعید جلیلی یا حتی آیت‌الله رئیسی نیز میدان انتخابات را برای آن مهیاتر خواهد کرد. اما برای تحقق سناریوی دوم، هر چند زیرسازی لازم تا حدی انجام شده است ولی مسأله مداخله نظامیان در اداره کشور، هر چند در افواه اصلاح‌طلبان دائما در جریان است اما حالتی کلی و تا حدی مبهم دارد که به درد مصارف انتخاباتی آن هم در زمان کوتاه باقیمانده نمی‌‌‌خورد.

در حقیقت هر چند آنها دائما جامعه را نسبت به کاندیدای نظامی ترسانده‌‌‌اند اما نتوانسته‌‌‌اند در فضایی عیان و مشخص، این بیان را عینی و ملموس کنند. از سوی دیگر، سر دیگر دوقطبی در میان اردوگاه رقیب، چندان نسبت به مسأله حساس نیست؛ از این رو لازم است با رقم زدن اتفاقی، هم این مسأله به سطح اول منازعات و بحث‌های سیاسی کشیده شود و هم در اردوگاه رقیب، حساسیت‌ها نسبت به این مسأله افزایش یابد ولی نامزد نماد این دوقطبی، گزینه‌‌‌ای نظامی است که بهترین جلوه آن در قامت محمدباقر قالیباف ظهور و بروز خواهد داشت. 

نکته پنجم اینکه، برای ایجاد یک بحث داغ، نمی‌‌‌توان از تریبون‌های رسمی کشور بهره برد. چه اینکه هزینه داغ کردن چنین بحثی را در آستانه انتخابات کمتر بازیگر سیاسی‌ای می‌‌‌پذیرد. استفاده از شیوه‌‌‌ای مشابه افشای فایل صوتی آیت‌الله منتظری نیز ممکن نیست، چه اینکه فایل مشخصی از مرحومان در اختیار تیم عملیات روانی نبوده است. در نتیجه تصمیم بر آن می‌‌‌شود تا یکی قربانی دیگران شده و لذا صوتی جدید ایجاد و منتشر شود؛ در این میان چه کسی بهتر از نامزد نمایشی و سپر بلای اصلاح‌طلبان؛ کسی که در نهایت قرار است در انتخابات قربانی نامزد اصلی شده و حال کمی زودتر به مذبح می‌‌‌رود.

این بار به جای افشای فایل یک فرد درگذشته، فایل محرمانه مصاحبه وزیر امور خارجه در اسفندماه 99 منتشر می‌‌‌شود. اینکه اساسا هدف از چنین مصاحبه‌‌‌ای چه بوده است بر نگارنده مکشوف نیست اما هر مسؤول و سیاستمداری مدارک، مستندات و مواضعی دارد که با توجه به شدت محرمانگی آن با وسواس و دقت زیاد از آن مراقبت می‌‌‌کند؛ چرا مطالبی با این سطح از محرمانگی به‌راحتی از لایه‌‌‌های مختلف عبور کرده و منتشر می‌‌‌شود؟ به نظر می‌‌‌رسد طرحی مشخص برای اصل مصاحبه و کیفیت و زمان افشای آن وجود داشته که احتمالا وزیر امور خارجه نیز از آن بی‌خبر بوده است. بدین ترتیب از سویی موضوع حاکمیت دوگانه به سطح اول منازعات و مباحثات سیاسی بازگشته و از سوی دیگر، نوع بیان ظریف از شهید سلیمانی و حضور منطقه‌‌‌ای ایران در سوریه، سر دیگر دوقطبی را بشدت تحریک خواهد کرد. از سویی، این صوت ظریف، به کمک دوقطبی اول نیز آمده است؛ جایی که با تمرکز بر واژه میدان، عملا به دوقطبی جنگ-مذاکره نیز شدت خواهد بخشید.

ششمین نکته آنکه، از ابتدا نیز روشن بود فردی در قامت ظریف با اختصاصاتی نظیر کم‌طاقتی، تندخویی، نسنجیده‌گویی و همین ساده‌انگاری که منجر به افشای چنین فایل صوتی‌ای شده است، نمی‌‌‌تواند گزینه مطلوب اصلاح‌طلبان باشد. در لابه‌لای سخنان برخی از آنها نیز می‌‌‌توان این نکته را دریافت که آنها نامزدی پنهان در آستین دارند. شاید بتوان نامزدی افرادی چون تاجزاده و کرباسچی را نیز در همین راستا تحلیل کرد، چه اینکه با رد صلاحیت احتمالی هر ۲ به واسطه سوابق کیفری و قضایی، عملا امکان عبور از فیلتر شورای نگهبان را نداشته اما ظرفیت مهمی برای دوقطبی‌سازی به نفع نامزد در پرده را خواهند داشت. اصلاح‌طلبان در ماه‌های اخیر تلاش کرده‌‌‌اند نامزد نیابتی را با دست پس ‌زده و با پا پیش بکشند. شرایط کنونی احتمال نامزد سایه‌نشین این روزهای سیاست ایران از سوی اصلاح‌طلبان را بیشتر از گذشته کرده است. در آخر اینکه، راهبرد مقابله با این سناریو چیست؟

به نظر می‌‌‌رسد این سناریو برای دامن زدن به یک دوقطبی در انتخابات طراحی شده است، پس پادزهر آن بازی نکردن در زمین رقیب و ضریب ندادن به اظهارات نسنجیده وزیر امور خارجه است. خنثی‌کننده مهم این سناریو، درک این مطلب است که رقیب انتخاباتی جریان انقلاب، فقط طرفداران نشان‌دار مذاکره نیستند، بلکه امنیتی‌‌‌هایی هم هستند که برای ماندن در عرصه قدرت، نزدیک‌ترین افراد خود را نیز قربانی می‌‌‌کنند. باید توجه داشت قطع‌نظر از شخص نامزد جریان نزدیک به دولت و اصلاح‌طلبان که احتمالا یک فرد خواهد بود، سیاست اصلی جریان انقلاب باید فرار از تله دوقطبی‌سازی باشد؛

دوقطبی‌سازی‌‌‌ای که می‌‌‌تواند 1400 را پایان دولت کنونی قرار نداده و آن را تمدید کند. در حقیقت، این اظهارات در واقع امر، نه بی‌حرمتی به شهید سلیمانی است که مقامش بسی بالاتر از این اظهارات سخیف بوده و نه حضور منطقه‌‌‌ای ایران و جبهه مقاومت را تضعیف کرده، که ناخواسته بر اهمیت و اثرگذاری آن صحه نیز گذاشته است. این اظهارات در دل خود بیش از هر چیز، تنفر و کینه پنهان از موفقیت راهبرد جبهه مقاومت در ناکام گذاشتن دشمن و توفیق رزمندگان مظلوم مدافع حرم در پاسداری از حرم زینب کبری سلام‌الله علیها و حرم جمهوری اسلامی را به تصویر کشیده و با نگاهی به مجموعه آن می‌‌‌توان دریافت شاید بار کردن باقالی بر این افسران شکست‌خورده سیاست خارجی و داخلی، ظلم و جفا به این سبز دوست‌داشتنی باشد. *پژوهشگر هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ص)

روزنامه خراسان

دوگانه غلط و شلیک به منافع ملی/دکتر سیدعلی علوی

شبکه سعودی ایران اینترنشنال فایلی صوتی از محمد جواد ظریف منتشر کرد که در اسفند ماه 99 با هدف ثبت تاریخ شفاهی سال‌های وزارت خارجه و به سفارش دفتر بررسی استراتژیک ریاست جمهوری  انجام شده است.طی 48 ساعت گذشته این فایل و حواشی اش همچون یک بمب خبری تقریبا همه فضای رسانه ای کشور را تحت الشعاع قرار داده است.پس از انتشار این مصاحبه 3 ساعته در شبکه های اجتماعی موضوع از جنبه های مختلف مورد کنکاش قرار گرفت؛ از اهداف منتشر کنندگان ، عواقب داخلی و خارجی اش بر کشور ، عواقب آن بر آینده سیاسی محمد جواد ظریف تا آثارش بر فضای انتخابات1400. گرچه این مصاحبه روایت آقای ظریف از اتفاقات مختلف و برخاسته از نوع نگاه ایشان به جایگاه دیپلماسی است اما با توجه به آثار و تبعات انتشار این مصاحبه چند نکته قابل ذکر به نظر می رسد:
1-زمان نامناسب برای یک تجربه نگاری
کمتر از 100 روز مانده به رقابت های انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، در کوران مذاکرات هسته ای برای لغو تحریم ها و بازگشت آمریکا به برجام، در روزهایی که بحث تفاهم نامه بلندمدت با چین حاشیه های خودش را دارد، در ایامی که سخن از تفاهم و نامه نگاری با روسیه است، شرایطی است که نشان می دهد اسفند99 زمان مناسبی برای یک تجربه نگاری آن هم در کوران بحران ها نیست. چرا که حتی یک صدم درصد احتمال انتشار این سخنان و درز آن به خارج وجود داشت که در عمل دیدیم خیلی بیشتر از آن احتمالش بوده است، عقلانیت حکم می کرد که اسفند 99 زمان مناسبی برای این کار نبود.

2-خطای استراتژیک دکتر ظریف
فارغ از زمان نامناسب مصاحبه که باید سفارش دهنده و مصاحبه شوندگان به آن اشراف می داشتند به نظر می رسد که اگر دکتر ظریف احتمال کمی هم می داد که امکان درز این صحبت ها وجود دارد نباید یک سری از این اظهار نظرها را می کرد؛ اظهار نظرهایی که می توانست درز آن تبعات داخلی همچون تشدید دعواهای جریان های سیاسی و تبعات بین المللی علیه منافع ملی  کشور داشته باشد، اظهار نظرهایی همچون کارشکنی های روسیه در برجام یا ماجرای هواپیمای اوکراینی یا پیگیری حاج قاسم برای صلح در یمن موضوعاتی که شاید در زمان دیگر تبعات امروز را نمی داشت اما انتظار از یک دیپلمات کارکشته همچون دکتر ظریف این است که احتمال ها در مصاحبه‌های این چنینی را در نظر بگیرد که متاسفانه در نظر گرفته نشد، بماند که جناب ظریف در برخی مصاحبه های قبلی و جلساتی در مجلس نیز نشان داده بود که گاه رشته کار از دستش به در می رود و سخنانی را می گوید که نباید گفت. چه برسد آن که آن فرد وزیر خارجه و مسئول دیپلماسی یک کشور باشد.

3-چه کسانی از انتشار مصاحبه سود می برند
نکته قابل تامل دیگر به نظر می رسد خارج از برخی سناریوها که انتشار این مصاحبه را به نفع اصلاح طلبان یا اصولگرایان یا شخص دکتر ظریف یا به نفع تیم دولت  یا رقبای انتخاباتی دولت و اصلاح طلبان  می دانند واقعیت آن است که بیشترین منفعت را از انتشار این مصاحبه محور عبری- عربی و آمریکایی برده و خواهد برد در واقع در حالی که آمریکا در شرایط منطقه ای و مذاکرات هسته ای دست بالا را ندارد ،عربستان در منطقه در شرایط  بغرنجی گیر افتاده است  و در باتلاق جنگ یمن دست و پا می زند که باعث شده  به سمت ایران بیاید و در شرایطی که درگیری های غیر مستقیم ایران و رژیم صهیونیستی به دومینوی دیمونا رسیده به نظر می رسد این مصاحبه بیشترین سود را برای آمریکا، عربستان و اسرائیل خواهد داشت.

4-دوگانه سازی اشتباه دیپلماسی و میدان
در این مصاحبه دال مرکزی مصاحبه بر تبیین دکتر ظریف بر دوگانه میدان(حضور منطقه ای ایران) و دیپلماسی مستقر شده است. فرض و استدلالی که به نظر نویسنده از اساس غلط و ناقص است. چرا که در همه نظام های سیاسی از هر دوی این ابزار ها استفاده می شود و ایجاد دوگانه ای که این دو ابزار  را در مقابل هم قرار می‌دهد، عملا به ناکارآمدی هر دو ابزار می انجامد، چراکه قطعا این دو ابزار در مقاطع مختلف با شدت و ضعف متفاوت منافع ملی یک کشور را جلو می برد، جالب آن جاست که در همین مصاحبه هم آقای ظریف چند مثال از تاثیر میدان بر موفقیت دیپلماسی می آورد ولی متاسفانه خروجی تبیین این دوگانه در روایت آقای ظریف قربانی کردن قهرمان منطقه، حاج قاسم عزیز است. در هر حال آن چه مسلم است این است که ایجاد دوگانه ای که هیچ قرابتی با کارآمدی و قدرت هر یک از این دو ابزار  در شرایط عینی برای پیشبرد منافع ملی نداشته باشد  عملا به خسران و زیان ملی می انجامد.

۵-حاج قاسم مظلوم روایت ظریف
متاسفانه آقای ظریف برای تبیین دوگانه «میدان و دیپلماسی» در مصاحبه خود چندین بار به شاهد مثال هایی از حاج قاسم روی آورد؛ شاهد مثال هایی که اگر در بستر مقصر و مظلوم نخواهیم تعبیرش کنیم در خوشبینانه ترین حالت روایت آقای ظریف است از اتفاقاتی که افتاده اما چند نکته قابل تامل است؛

نخست این که آقای ظریف شاهد مثال ها را از کسی می آورد که امروز در بین ما نیست در واقع ما روایت حاج قاسم را از وقایعی که دکتر ظریف می گوید نداریم و در واقع متکلم وحده آن اتفاق ها تنها آقای ظریف است، موضوعی که حتما آقای ظریف باید به آن توجه می کرد. 

دوم: این که گرچه  آقای ظریف در همین مصاحبه مثال هایی از تاثیر عملکرد حاج قاسم بر تقویت قدرت دیپلماسی می زند اما گویی در جمع‌بندی او خدمات حاج قاسم در حفظ امنیت کشور و منطقه و تقویت دیپلماسی و در دوگانه آقای ظریف جایی ندارد و عملا این مصادیق تولید قدرت میدان توسط حاج قاسم برای دیپلماسی آقای ظریف نادیده گرفته می شود. واقعیت این است چه خواسته چه ناخواسته آقای ظریف در روایتش خود را مظلوم و حاج قاسم را مقصر معرفی می کند.موضوعی که آقای ظریف باید درخصوص آن پاسخ‌گو باشد.

6-چه باید کرد؟
اکنون سوال این است که در مقابل زیان های انتشار این مصاحبه برای منافع ملی چه باید کرد؟ بدیهی است در اولین گام باید عوامل و منافذ انتشار یا درز این فایل صوتی شناسایی  شوند چرا که شناسایی این عوامل تا حد زیادی روشن کننده اهداف ورویکردهای آنان از انتشار این فایل صوتی و مقابله با آن خواهد بود. همچنین طبیعی است برخورد بازدارنده با این موارد در جلوگیری از تکرار این موارد موثر است. در عین حال بدیهی است تیم مذاکره کننده هسته ای هم اکنون در برهه حساسی از مذاکرات قرار دارد و نباید انتشار این فایل که چه بسا یکی از اهداف آن منحرف کردن و تاثیر گذاری بر این مذاکرات و طرف های حاضر در آن به ویژه روس ها باشد مدنظر مسئولان  قرار گیرد.

در نهایت  آن که شاید نتوان تمام آثار منفی سخنان آقای ظریف و انتشار این فایل صوتی را جبران کرد ولی بدیهی است  جلوگیری از ایجاد دوقطبی کاذب دیپلماسی و میدان  و دیگر دوقطبی هایی که می تواند از کنار این سخنان ایجاد شود و به انسجام ملی در مقابله با جبهه عبری- عربی و آمریکایی ضربه بزند  جلوگیری کرد چرا که هر گونه دوقطبی در کشور در نهایت به اختلاف و تنازع می انجامد که بازی در زمین دشمن است.

روزنامه ایران

کرونا و دوگانگی ما/محمد زینالی اُناری

با گذشت بیش از 14 ماه از شیوع پاندمی کرونا، این دشمن ویروسی همچنان بیرحمانه می‌تازد و دوستان و خویشان ما را می‌کشد. متأسفانه قادر نیستیم در برابر آن به صورتی که بتوان نزدیکان خود را از نهیب آن نگه داشت، بایستیم و مقابله کنیم. حتّی بخش چشمگیری از مردم قواعد و قوانین زمان حمله دشمن ویروسی را رعایت نمی‌کنند و در این جنگ مهیب با دشمنی که از راه ناپیدای هوا حمله می‌کند، رزم‌جامه را سست می‌کنند، با عدم رعایت اصول و برنامه‌های بهداشتی، رژه برعکس می‌روند و نظم جامعه را در زمان بحران می‌شکنند. در این وانفسا که رعایت حقوق شهروندی همچون حفظ حق حیات است، این گروه از جامعه با بهانه‌های واهی و اشاره‌های غیرمربوط در برابر الزام رعایت برنامه‌های بهداشتی قد علم می‌کنند، در نتیجه کرونای هزار چهره با همدستی اینان و از گوشه وکنار بر جان مردم تاخته و موجب ازدیاد تلفات انسانی می‌شود. تجربه نشان داده است که در هنگام هر جنگ یا بحرانی، نیازمند یک انسجام اجتماعی یا اشتراک فرهنگی در خصوص مقابله با مهاجم است اما اگر این قاعده رعایت نشود، دوگانگی یا چندگانگی فرهنگی شکل گرفته و موجب می‌شود که مبارزه متشتت شده و جامعه از هر سویی ضربه پذیر باشد. چیزی که ما در مبارزه با کرونا با جان و تن آن را تجربه کردیم و حمله‌های بی‌محابا از جناح گروه‌های لاابالی به قواعد را به هزینه مرگ دوستان و خویشانمان چشیدیم.
 

اما چرا در شکل دادن به این اشتراک فرهنگی و اتحاد اجتماعی در برابر دشمن نادیدنی موفق نشده‌ایم؟

دستگاه تبلیغات هرجنگی نیازمند شعارها و نمادپردازی‌های عظیمی است که یک ملت را در برابر دشمن بیرونی متحد کند. به گمان من، «نهاد بهداشت» در ایران و در مبارزه با ویروس کرونا، نه با شکل دادن به یک نظام ارزشی که جایش را به یک صندلی کوچک به‌نام سخنگو تقلیل داده بود. حال با این یک نفر که سخنگویی را صرفاً به شمردن آمار ترسناک مرگ تقلیل داده برای ایجاد فکر مشترک در برابر دشمن چه کار می‌شود کرد؟با وجود دانشکده‌های مختلف علوم انسانی و استادان ارتباطات، نظام بهداشت و درمان به جای بهره‌گیری از مشارکت سخنرانان انگیزشی و اعتقادی، که در هر جنگی معمول است، در خصوص نوع رفتار جامعه در بحران و شکل دادن اتحاد انسانی برای مبارزه با ویروس موفق نبوده و جایگاه گفت‌و‌گویی را صرفاً به اخبار مرگ بسنده نمود، در نتیجه، حمله کرونا که از ابتدا هم اسرارآمیز و غیرقابل باور بود و ذات همه جنگ‌ها و پدیده‌های شرارت همین است، به سبب عدم شکل‌گیری گفت‌و‌گو و جنبش معرفتی در برابر دشمن ناپیدا، هنوز هم بخش زیادی از مردم در برابر آن ابهام داشته و دشمنی یک دشمن را باور نمی‌کنند.

روزنامه شرق

عربستان در گرداب یمن/جاوید قربان‌اوغلی

چرا عربستان پس از چند سال و رد درخواست‌های مکرر ایران، پا پیش گذاشت‌ و آماده مذاکره با رقیب منطقه‌ای خود شد؟ مؤلفه‌های تأثیرگذار بر تغییر محسوس در رفتار سیاسی پادشاهی سعودی و ولیعهد بانفوذ این کشور چه بود؟ آیا این روند استمرار خواهد داشت یا اینکه با تغییر شرایط، شاهد بازگشت به نقطه صفر و ادامه منازعه لفظی و دیپلماتیک از یک سو و جنگ نیابتی در یمن، عراق، لبنان و دیگر کشورهای منطقه از سوی دیگر خواهیم بود؟ با وجود غفلت دیپلماتیک دولت تدبیر و امید از منطقه که شاید به دلیل مذاکرات هسته‌ای و دل‌بستن به تأثیر نتایج توافق مهم بین‌المللی در روابط منطقه‌ای بود، از آغازین سال‌های دور دوم دولت، وزیر خارجه با مخاطب قراردادن کشورهای منطقه و در رأس آنها عربستان سعودی، بارها خواستار گفت‌وگوهای تهران‌-ریاض شد.

فراتر از فراخوان‌های دیپلماتیک وزیر امور خارجه، ابتکار روحانی در منطقه تحت عنوان «طرح صلح هرمز» نیز در همین راستا ارائه شد. این اقدام نیز با واکنش مثبتی از سوی عربستان مواجه نشد. در تبیین رویکرد جدید عربستان می‌توان به چند مؤلفه تأثیرگذار اشاره کرد. اولین و شاید مهم‌ترین عامل، گرفتار‌شدن پادشاهی در گرداب یمن بود. محمد بن‌سلمان در آغازین روزهای اعزام نیروهای نظامی به یمن، تصور می‌کرد در چند هفته و در بدبینانه‌ترین شکل، در چند ماه به غائله حوثی‌ها پایان داده و سیطره خود را بر کشوری که امتداد طبیعی جغرافیای سرزمین پهناور عربستان است، تحکیم خواهد کرد.

تصوری که پس از گذشت هفت سال، بی‌اعتباری آن مشخص شده و عربستان در باتلاق یمن تا خرخره فرو رفته و اینک جنگ را نه در صنعا، عدن، مارب و... بلکه در مراکز صنعتی، پالایشگاه‌ها، فرودگاه‌ها و تخریب زیرساخت‌های کشور خود احساس می‌کند؛ جنگی که علاوه بر بلعیدن منابع مالی، این کشور را با کسری بودجه و استقراض روبه‌رو کرد. دومین عامل تأثیرگذار بر رفتار سیاسی عربستان، تغییر قدرت در کاخ سفید بود. بایدن حتی قبل از اعلان رسمی پیروزی، به‌صراحت از عزم خود برای پایان‌دادن به جنگ یمن، تعلیق فروش تسلیحات به عربستان، بازگشایی پرونده قتل فجیع جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد سعودی و همچنین توجه به سنت دموکرات‌ها در ارزیابی جایگاه حقوق بشر در روابط دوره جدید با سعودی تأکید کرده بود.

عزم راسخ دولت بایدن برای احیای توافق هسته‌ای، سومین عامل در تصمیم ریاض برای چرخاندن فرمان دیپلماسی و اتخاذ رویکرد عمل‌گرایانه و منعطف در برابر ایران بود. ریاض مخالف شکل‌گیری برجام بود، برای شکست آن از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و سعود الفیصل، وزیر خارجه وقت پادشاهی، در واپسین روزهای منتهی به توافق با جان کری ملاقات کرد. پیروزی ترامپ و تغییر رویکردها در کاخ سفید، مائده‌ای آسمانی برای محمد بن‌سلمان بود؛ دوره چهار‌ساله‌ای که ولیعهد خودخواه و قدرت‌طلب به پشتوانه سیاست قلدرمآبانه ترامپ و مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌های اعمالی از سوی آمریکا، سخن از کشاندن جنگ به داخل ایران به میان می‌آورد و با سخیف‌ترین ادبیات با رقیب منطقه‌ای خود سخن می‌گفت. تحول مثبت بین ایران و عربستان که با میانجیگری مصطفی الکاظمی در بغداد انجام شد، در پرتو چنین رویدادهایی شکل گرفت. 

گام مهمی که ضروری است به‌رغم تقابل‌های موجود بین تهران و ریاض، با برنامه عمل مدونی از سوی دو کشور مهم منطقه با جدیت دنبال شود. اگرچه هر دو کشور درباره نتایج این دیدار با حزم و احتیاط برخورد کرده‌اند (که از الزامات این رویداد مهم پس از رخدادهای منجر به قطع روابط دیپلماتیک است)، ولی رصد اخبار نمایانگر عزم دو کشور برای عبور از این مرحله از طریق گفت‌وگو است که در صورت تحقق، دومین تحول مهم در دوران پساترامپ در کنار احیای توافق هسته‌ای است. تردیدی نیست که عربستان و ایران، دو رقیب جدی در منطقه هستند. ک

نار‌گذاشتن این رقابت و واگذار‌کردن صحنه به دیگری، حتی در زمان رژیم شاهنشاهی ایران نیز دور از ذهن بود. کما‌اینکه مهم‌ترین علت مخالفت عربستان با برجام، نگرانی این کشور از کاهش فشارها، لغو تحریم‌ها، بازگشت ایران به جامعه جهانی، آزاد‌شدن بخش بزرگی از انرژی کشور (دیپلماسی و اقتصادی) و ایفاگری نقش ایران در جهان و تبدیل‌شدن به قدرت برتر منطقه است. در چنین شرایطی، پذیرش متقابل نقش دو کشور در منطقه، حل‌وفصل اختلاف‌ها از طریق گفت‌وگو، متوسل‌نشدن به زور در اشکال مستقیم و نیابتی و توافق بر «امنیت دسته‌جمعی» از مهم‌ترین عوامل عبور از بحران و دستیابی به صلحی پایدار است.  اختلافات ایران و عربستان در موضوعات مختلفی است که امکان دستیابی به راه‌حلی جامع تقریبا غیرممکن است. از منظر عمل‌گرایانه معطوف به حل مشکل به نظر می‌رسد حول موضوعات ذیل دستیابی به توافق دور از دسترس نیست:
اول، پذیرش آغاز و تداوم گفت‌وگوهای دو‌جانبه تا حصول به نتیجه‌
دوم، طرح بدون لکنت زبان همه دغدغه‌ها و نگرانی‌های امنیتی‌
سوم، توافق در نگرانی‌های مشترک تهدیدات امنیت ملی یکدیگر
چهارم، توافق بر ثبات و امنیت پایدار خلیج فارس
پنجم، تدوین برنامه همکاری‌های جامع سیاسی، امنیتی و نظامی بین کشورهای منطقه.
ششم، توافق مبتنی بر برنامه عمل برای «خلیج فارس عاری از سلاح‌های کشتار‌جمعی».

به نظر می‌رسد منطقه شاهد اجماعی بین آمریکا و چین (و احتمالا روسیه با وجود اختلاف‌های شدید با آمریکا) برای ایجاد نظم امنیتی مشترک است. افزایش چشمگیر تحرکات سیاسی پکن با تکیه به موتور نیرومند اقتصادی، عزم آمریکا برای خروج از منطقه و تمایل شدید روسیه برای استفاده از فرصت برای حضور در کشورهای عربی، مؤلفه‌هایی نویدبخش در حل‌وفصل اختلاف‌های تهران و ریاض است. هرچند ضروری است دو کشور فارغ از نیات بازیگران بین‌المللی، با محور قرار‌دادن منافع مشترک و پذیرش نقش دیگری و بر اساس راهبرد برد-برد، به فرمول مشترکی برای تحقق این مهم دست یابند.
 

اخبار ویژه 7 اردیبهشت ماه

روزنامه کیهان

چه کسی پاسخگوی درز اطلاعات در دولت است؟

چگونه می‌شود صفر تا صد یک پروژه مصاحبه محرمانه در نهاد زیر نظر رئیس‌جمهور انجام شود، اما محصول آن در اختیار ضدانقلاب قرار بگیرد! روزنامه فرهیختگان ضمن طرح این سوال، به درز و انتشار فایل مصاحبه صوتی ظریف پرداخت و نوشت: تلویزیون سعودی ایران‌اینترنشنال غروب یکشنبه بخش‌هایی از یک فایل صوتی گفت‌وگوی محمدجواد ظریف را منتشر کرد. بخش‌های منتشرشده حاوی بعضی اظهارات ظریف درخصوص مسائل امنیتی کشور و اختلافات داخلی با مسئولان است. این گفتگو به میزبانی مرکز بررسی‌های استراتژیک با مدیریت حسام‌الدین آشنا انجام شده است. جنس اظهارات ظریف هم نشان می‌دهد به میزبان اعتماد داشته. سوال مهم اینکه این فایل چگونه از یک رسانه ضدانقلاب سر درآورده است؟ چگونه می‌شود صفر تا صد یک پروژه سیاسی در نهادی زیرنظر رئیس‌جمهور مدیریت شود و دست آخر خروجی آن در لندن دراختیار ضدانقلاب باشد؟! چه کسی پاسخگوی این افتضاح تاریخی در دولت روحانی است؟

دولتی که در طول ۸ سال اخیر با ادعای تدبیر در امور برسر کار است و از همان ابتدا بدیهیات تدبیر را هم در نظر نگرفته است. جالب اینکه روحانی سال‌ها دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده، او سال‌ها مسئولیت امنیتی و سیاسی کلان در کشور داشته و آشنا، مشاور و مسئول پروژه اخیر نیز سابقه طولانی کار در وزارت اطلاعات داشته است. چگونه قابل باور است فایل صوتی محرمانه در اختیار بیگانه باشد؟ آیا نباید نسبت به روند مدیریت دولت روحانی در پرونده مهم و استراتژیک هسته‌ای شک کرد؟ آیا ضربات سهمگین امنیتی درطول سال‌های اخیر مثل حمله صهیونیست‌ها به سایت هسته‌ای نطنز و خرابکاری در تاسیسات آن هم با همین بی‌تدبیری‌های امنیتی رخ داده است؟ فایل صوتی ظریف فارغ از محتوای آن، یک رسوایی بزرگ است.

دومین نکته درخصوص اصل گفت‌وگوی ظریف با لیلاز است. این جلسه ششم اسفند ۹۹ ضبط شده، یعنی در اوج بحث‌های مربوط به بازگشت دولت بایدن به برجام و آغاز تحرکات سیاسی مهم درخصوص بازگشت طرفین به میز مذاکره. دقیقا پنجم اسفند رئیس سازمان بین‌المللی انرژی اتمی به تهران آمد و توافق ۳ ماهه تعلیق اجرای پروتکل الحاقی در ایران انجام شد. دولت طبق مصوبه مجلس باید تعهدات هسته‌ای تهران را کاهش می‌داد و بحث‌های زیادی درباره بازگشت آمریکا به برجام درحال انجام بود. حالا این فایل صوتی به ما می‌گوید جناب ظریف وزیر امور خارجه در همین فضا محرمانه‌ترین اطلاعات کشور، اختلافات نهاد‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر و... را در یک گفت‌وگوی بدون محدودیت به زبان آورده است. مگر امکان دارد وزیر امور خارجه کشور با سابقه ۴۰ سال کار سیاسی و دیپلماتیک نداند ثبت و ضبط اطلاعات امنیتی در دوران مسئولیت به این حساسی خطاست؟ آیا جناب ظریف نمی‌داند ذکر جزئیات محرمانه جلسات داخلی کشور ازسوی وزیر امور خارجه به معنای افشای اطلاعات کشور، قابل بخشش نیست؟ جناب ظریف با فرض اینکه این حرف‌ها سر از تلویزیون ضدانقلاب هم درنمی‌آورد، با چه توجیهی حین مسئولیت این گفتگو را انجام داده‌اند؟ جالب است بخش‌های زیادی از این اطلاعات در قبله آمال جناب ظریف (در آمریکا و انگلیس) تا چند دهه جزو اطلاعات طبقه‌بندی محسوب می‌شود.

سومین نکته درباره محتوای اظهارات ظریف است. تا آنجایی که این فایل منتشرشده روایت وزیر امورخارجه مخدوش و نادرست است. در حالی که در ۱۰۰ روز پایانی دولت روحانی هستیم، مهم‌ترین ادعا و پروژه دولت روحانی شکست خورده است. سال ۹۲ حسن روحانی با ادعای تدبیر در سیاست خارجی و نجات اقتصاد ایران از این راه رای آورد. او سال ۹۶ هم همان حرف‌ها را تکرار کرد و البته تا آنجا که می‌توانست به غرب امتیاز داد. متاسفانه در این گفتگو جناب ظریف برای جبران افتضاحات تاریخی برجام و ۸ سال فرصت‌سوزی دولت روحانی از دهانه گشاد شیپور فریاد زده‌اند. ماست‌مالی شکست دولت روحانی در رفع تحریم‌ها با اظهاراتی ناقص و نادرست امکان ندارد. این گفتگو تنها پاس‌گل جدیدی برای دولت آمریکا محسوب می‌شود.
 

گولان: برجام بهترین راه مهار برنامه هسته‌ای ایران، بود

معاون سابق ستاد کل ارتش اسرائیل اعلام کرد از نگاه اکثر سیاستمداران این رژیم، برای عقب راندن برنامه هسته‌ای ایران، راهی بهتر از برجام وجود ندارد. ژنرال یائیر گولان که هم‌اکنون عضو پارلمان رژیم صهیونیستی است، به روزنامه لوموند گفت: وقتی توافق هسته‌ای با ایران (برجام) امضا شد، مقامات عالی‌رتبه ارتش، اطلاعات و موساد، جزئیات آن را بررسی کردیم و نتیجه گرفتیم که توافقی منطقی است. البته بهترین توافق نبود، اما باعث شد که فشار بر اسرائیل کاهش یابد و ما بتوانیم وقت بیشتری به دست بیاوریم؛ و بعد از چند ماه می‌دیدیم که ایرانی‌ها به تعهدات خود عمل کرده‌اند.

وی می‌افزاید: بعد از امضای توافق هسته‌ای، اکثر مقامات اسرائیل و همچنین تامیر پاردو رئیس وقت موساد، معتقد بودند که برجام به نفع اسرائیل است. یائیر گولان در ادامه مصاحبه گفته است: ناآرامی ایران در سال ۲۰۱۸ سرکوب شد، و رژیم باثبات به نظر می‌آید، حالا ایرانی‌ها سانتریفیوژ‌های مدرن را به کار انداخته و غنی‌سازی را شتاب داده‌اند؛ بنابراین چطور می‌توان ادعا کرد که با خروج آمریکا از برجام، موفقیتی به دست آورده‌ایم؟

گولان همچنین گفته است: «ایرانی‌ها وقتی به نفع‌شان باشد در تقلب کردن تردید نمی‌کنند، و بنابراین بازرسی‌ها از تأسیسات اتمی باید به خوبی انجام گیرد. برای این کار نیاز به اطلاعات خوب داریم تا مطمئن باشیم که طرح‌های پنهانی در کار نیست. در عین حال باید همیشه انتظار نقض توافق‌ها را داشته باشیم و بنابراین باید ظرفیت‌های نظامی خود را آماده نگاه داریم. ولی به هر حال برجام برنامه اتمی ایران را در مرحله ابتدایی نگاه داشته بود و این، از هر نوع اقدام دیگری که ما از اوایل سال‌های ۲۰۰۰ امتحان کردیم، بهتر بود.»

گولان با اشاره به مخالفت نتانیاهو می‌گوید: برجام در مورد فعالیت‌های موشکی ایران و مداخلاتش در منطقه دارای نقائصی بوده و غربی‌ها باید در این زمینه‌ها با ایران مذاکره کنند. او همچنین معتقد است اسرائیل باید در مورد «گزینه نظامی» با آمریکا گفتگو کند. گولان می‌گوید: «من صلح‌طلب ساده‌لوح نیستم، اما معتقدم در مقابل هر چالشی باید از دیپلماسی، از اقتصاد و از فشار نظامی به طور هم‌زمان استفاده کرد.»

یائیر گولان در پاسخ به پرسش لوموند درباره خرابکاری‌هایی که به اسرائیل نسبت داده می‌شود می‌گوید: «در آسیب‌زدن به زیرساخت‌های ایران، می‌توان کار‌های شگفت کرد. حتی می‌شود در عرصه سایبری و یا کشتن متخصصان ایرانی شاهکار کرد. اما این نوع اقدامات فقط روند پروژه‌ها را کند می‌کند. البته باید انتظار داشت که حتی بعد از یک توافق جدید، فعالیت‌های پنهانی (اتمی) باز هم در ایران ادامه داشته باشد. طبعاً ما نیز باید در قبال همه آن فعالیت‌هایی که در توافقنامه گنجانده نشده، آزادی عمل داشته باشیم. قاعده بازی چنین است.»

روزنامه لوموند می‌پرسد که فراتر از این نوع عملیات، آیا اسرائیل در قبال ایران سیاستی هم دارد؟ یائیر گولان پاسخ می‌دهد که «سیاست ما تا سال ۲۰۱۹ روشن و تعریف‌شده بود. اما از دومین انتخابات پارلمانی به بعد، ما جهت را گم کردیم» (اسرائیل طی دو سال اخیر، چهار انتخابات داشته است).

به گفته یائیر گولان، نتانیاهو تنها فرد تصمیم‌گیرنده در سیاست خارجی و امنیتی است. او از یوسی کوهن، رئیس موساد و همچنین آویو کوخاوی رئیس ستاد مشترک حرف‌شنوی دارد، ولی بنی گانتس وزیر دفاع از نظر نتانیاهو یک رقیب سیاسی است و نه همکار، بدین ترتیب نتانیاهو همراه با یک گروه کوچک به تصمیم‌گیری می‌پردازند. اما این تصمیم‌ها تماماً متأثر از سیاست داخلی و مسائل قضایی است (اشاره به پرونده‌های فساد نتانیاهو و روند محاکمه وی).

آرمان: دفتر روحانی انتقاد‌ها را به چشم توطئه نبیند

یک روزنامه اصلاح‌طلب از اعضای دفتر رئیس‌جمهور خواست به جای اتخاذ نگاه توهم توطئه‌ای نسبت به انتقادها، به آن‌ها ترتیب اثر دهد. روزنامه آرمان به قلم احمد زیدآبادی نوشت: علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهور گویا از طریق توئیتر به بازتاب سخنان حسن روحانی در مورد لزوم تغییر ذائقۀ ایرانیان از گوشت قرمز به آبزیان، واکنش نشان داده است. در گزارشی که برخی رسانه‌ها از توئیت‌های آقای معزی تحت عنوان «پشت پرده یک عملیات روانی علیه روحانی؛ از صداوسیما تا بی‌بی‌سی!» منتشر کرده‌اند، تصویری از مطلب من نیز ضمیمه گزارش شده و در ذیل آن، به نقل از معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهور آمده است: «فراتر از کانال‌های تلگرامی و مجریان نورسیده، حتی سیاستمداران شناخته شده نیز در تله بازی‌های روانی افتادند و این زنگ خطری است که حتی تحلیلگران نیز به سادگی مرعوب محتوای جعلی و زرد شبکه می‌شوند بی‌آنکه به اندازه دیدن یک ویدیوی کمتر از دو دقیقه درنگ کنند». اگر مخاطب این بخش از سخنان آقای معزی یکی هم من باشم، اولاً باید تأکید کنم که نقش مخلص در سیاست در واقع «سیاست‌نداری» است تا سیاست‌مداری! حالا چرا؟ خب، توضیحش بماند برای بعد، چون بیم دارم که توضیحاتم در این زمینه را آقای معزی به خود بگیرد، در حالی که روی سخنم در این بحث با وی نیست.

نویسنده می‌افزاید: تا آنجا که به من مربوط می‌شود، قصد هیچ نوع عملیات روانی نه فقط علیه حسن روحانی بلکه علیه هیچ انسان دیگری در هر موقعیت و مقامی را ندارم و گمان نمی‌کنم هر انتقادی حتی ناموجه به معنای حضور در یک جنگ روانی با پشت پرده رازآمیز باشد!   اظهارات آقای معزی درباره وجود شبکه‌ای برای جنگ روانی علیه رئیس‌جمهور آن هم از صداوسیما گرفته تا بی‌بی‌سی فارسی، به نظرم بازتابی از وضعیتِ ذهنی حاکم بر دستگاه اطلاع‌رسانی دفتر ریاست‌جمهوری است که نه فقط رقبای اصولگرای داخلی، بلکه بخش بزرگی از عالم رسانه را در حال توطئه علیه خود تصور می‌کنند! این نوع تصورات متأسفانه می‌تواند به بدگمانی‌های بیمارگونِ ناشی از باور به «تئوری توطئه» در سطح کلان جهان منجر شود. وقتی کسی بر صندلی ریاست‌جمهوری می‌نشیند باید پیشاپیش پیه این نوع واکنش‌های اجتماعی را به تن خود بمالد، به‌خصوص اگر در اداره صحیح جامعه و بهبود حالِ اقتصاد و معیشت مردم به هر دلیلی ناکام مانده باشد.
 

آقای روحانی! با این آمار اقتصادی خود را موفق می‌دانید؟!

آقای روحانی بار‌ها در سال ۹۹ خبر از کنترل تورم و موفقیت سیاست‌های اقتصادی دولت داد، اما طبق آمار مراکز دولتی، گرانی در سال گذشته شدت یافت. به گزارش روزنامه رسالت، مرکز آمار ایران نرخ تورم در سال ۹۹ را ۳۶/۴ درصد اعلام کرد. در این سال، گرانی از مسکن و اجاره‌بها شروع شد که رشد ۱۰۰ درصدی را تجربه کرد و سپس نوبت به افزایش قیمت خودرو و اقلام خوراکی رسید.

براساس گزارش مرکز آمار از ابتدای سال ۹۹ تا پایان بهمن‌ماه، رکورد افزایش تورم در کشور شکسته شده است. افزایش ۴۵/۱ درصدی متوسط قیمت کالا‌های مصرفی مردم در ۱۱ ماه سال قبل، بالاترین رکورد افزایش تورم در مدت مشابه دو دهه اخیر محسوب می‌شود. رکورد قبلی افزایش تورم در ۱۱ ماه نخست سال‌ها مربوط به سال ۱۳۹۷ با ۴۱/۲ درصد بود. از لحاظ افزایش قیمت مواد خوراکی نیز سال ۹۹ دومین رکورد گرانی را به جای گذاشته است. در ۱۱ ماه نخست سال گذشته شاخص قیمت مواد خوراکی ۶۳/۷ درصد افزایش یافته که پس از سال ۱۳۹۷ با رکورد ۶۴/۵ درصدی، سال قبل گران‌ترین سال برای مواد غذایی محسوب می‌شود. طبق همین گزارش، قیمت مواد غذایی مختلف در دولت روحانی ۵ برابر شده و قیمت مسکن جهش بیش از ۶۰۰ درصدی داشته است.

سال ۹۹ و در شرایطی که مردم گرفتار بی‌سابقه‌ترین فشار‌های گرانی قرار گرفتند، بالاترین تورم سه دهه اخیر به کشور وارد شد تا جایی که حسن روحانی آن را «سال سخت» توصیف کرد. وی در ابتدا اعلام کرده بود در اولین قدم با بیکاری و گرانی مبارزه می‌کند، اما بی‌برنامگی در حوزه اقتصاد در ماه‌های پایانی عمر دولتش باعث ثبت رکورد‌های تورم در سه دهه اخیر شده است. سال ۹۹ با کسری بودجه زیادی روبه‌رو گردید و کسری بودجه در قانون بودجه سال ۱۴۰۰ هم به عنوان عامل مزمن و اصلی رشد تورم در اقتصاد ایران همچنان تهدیدی جدی به حساب می‌آید، اما افزایش نرخ تورم غذایی چیزی فراتر از این تهدید و نگرانی است که در سال قبل شاهد آن بودیم.

افزایش قیمت اقلام خوراکی قدرت خرید خانوار‌ها را کاهش داده و ادامه این وضعیت کاهش مصرف و حذف این اقلام از سبد خانوار را موجب می‌شود که می‌تواند تبعات پرشمار و جبران‌ناپذیری را بر سلامت خانوار‌ها به‌دنبال داشته باشد. در واقع حالا که به ماه‌های پایانی عمر دولت یازدهم می‌رسیم، متاسفانه باید پرونده دولت تدبیر و امید را در ابعاد اقتصادی ناموفق ارزیابی کنیم که اثرات خود را در زندگی همه اقشار جامعه پدیدار کرده است.
روزنامه رسالت بر اساس همین آمار و ارقام، نمره «۲۰-» را به تدابیر اقتصادی دولت داده است.
 

از اتهام «عالیجناب سرخپوش» تا تیتر «جای خالی مصلحت»

روزنامه‌های سازندگی، ایران و شرق در حرکتی هماهنگ، اقدام به انتشار خاطرات سال ۷۷ مرحوم هاشمی رفسنجانی کردند. این اقدام هماهنگ ابتدا از سوی روزنامه سازندگی (به سردبیری محمد قوچانی، همکار دفتر رئیس‌جمهور) و در قالب تیتر یک با عنوان «جای خالی مصلحت» صورت گرفت و سپس روزنامه‌های ایران و شرق نیز همراهی کردند.

مرحوم هاشمی در انتخابات سال۷۶ در دور خوردن آقای ناطق نوری و روی کار آمدن دولت خاتمی نقش داشت. به همین دلیل هم اصلاح‌طلبان تا اواخر سال ۷۷ مراعات او را می‌کردند. اما به تدریج پس از وقوع قتل‌های زنجیره‌ای در آذر ماه ۷۸، ترور شخصیت هاشمی توسط نشریات زنجیره‌ای (طیف حجاریان، گنجی، علوی‌تبار، قوچانی و...) کلید خورد. به نحوی که هاشمی در ۷-۸ ماهه منتهی به انتخابات مجلس ششم در زمستان ۷۸، به عنوان «پدر خوانده» و «عالیجناب سرخپوش قتل‌های زنجیره‌ای» تصویرسازی شد. این طیف بدین ترتیب مانع راهیابی هاشمی به مجلس به عنوان یک رقیب جدی ریاست مجلس شدند. انتشار کتاب‌هایی مانند عالیجناب سرخپوش و پدرخوانده (به قلم افرادی مثل اکبر گنجی و قوچانی) محصول همین نگاه منفی به هاشمی است.

با وجود این واقعیات، عجیب است که نشریات زنجیره‌ای اکنون در آستانه انتخابات مجلس، به بازنشر خاطرات مرحوم هاشمی مربوط به سال ۷۷ پرداخته‌اند؛ و حال آن که درست‌تر بود حوادث سال ۷۸ را مرور می‌کردند. گفته می‌شود محسن هاشمی پسر مرحوم هاشمی، از افراد محوریت در حزب کارگزاران برای نامزدی است.

روزنامه وطن امروز

واکنش رئیس مجلس به سخنان ظریف تدبیر حاج‌قاسم معابر دیپلماسی را باز می‌کرد

 محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در واکنش به مطرح شده در فایل منتشرشده از وزیر امور خارجه در توئیتر نوشت: تدبیر و شجاعت حاج‌قاسم میدان‌ها را فتح و معابر دیپلماسی را باز می‌کرد؛ چیزی جز سیاست‌بازی یا ساده‌لوحی نمی‌تواند این حقیقت روشن را کتمان کند. او همچنین در ادامه عنوان کرده است: حالا که حاج‌قاسم نیست، نخواهیم گذاشت با فرصت‌طلبی برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود به او جفا کنند و نقش تاریخی شهید سلیمانی را وارونه جلوه دهند.
 

آیت‌الله رئیسی در جلسه شورای عالی قوه قضائیه: لغو تمام تحریم‌ها نباید دستاویز دعوا‌های سیاسی شود

رئیس دستگاه قضا در جلسه صبح دیروز شورای عالی قوه قضائیه با بیان اینکه امروز لغو همه تحریم‌‎ها و راستی‌آزمایی آن یک مطالبه ملی است و این مطالبه نباید دستاویز دعوا‌های سیاسی و وقت‎کشی شود، به کسانی که مسؤول پیگیری و تحقق این مطالبه هستند متذکر شد به طرف مقابل اجازه وقت‎کشی ندهند.  
آیت‌الله رئیسی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به «شوراها» به عنوان نهادی برآمده از قانون اساسی، آن را جلوه‎ای از حاکمیت اراده مردم نسبت به زندگی خودشان دانست، اما در ادامه با اشاره به برخی آسیب‌‎های این نهاد که باعث بی‌اعتمادی مردم شده است، نهاد شورا‌ها را دارای مشکلات ساختاری دانست. آیت‌الله رئیسی بیان کرد همکاران دستگاه قضا در جریان رسیدگی به پرونده‌های مربوط به شوراها، این آسیب‎ها را احصا کرده‌‎اند تا جمع‌‎بندی آن را در اختیار مراجع ذی‌صلاح قرار ‎دهند. وی از مسؤولان مربوط خواست حل مشکلات ساختاری شورا‌ها را با جدیت پیگیری کنند.
 

سردار سلامی: ایران به هر عمل شیطانی اسرائیل در همان سطح یا قوی‌تر پاسخ می‌دهد

سردار حسین سلامی روز گذشته در گفتگو با شبکه المیادین گفت: اقدامات شرورانه صهیونیست‌ها در منطقه برای آن‌ها نتیجه معکوس خواهد داد و آن‌ها را در آینده در معرض خطرات واقعی قرار می‌دهد. فرمانده کل سپاه اظهار داشت: اگر آن‌ها به ارتکاب جنایات خود ادامه دهند، بیش از پیش به فروپاشی نزدیک می‌شوند، بویژه که همه شرایط برای فروپاشی رژیم صهیونیستی مهیاست. سردار سلامی در ادامه خاطرنشان کرد: در روز‌های گذشته، دیدید که چگونه اعمال شرور آن‌ها بی‌پاسخ نماند و چگونه برخی از حوادث در داخل سرزمین‌های اشغالی رخ داد و مطمئنا این اتفاقات ممکن است بعدا تکرار شود و گسترش یابد.
 

نازنین زاغری به یک سال حبس و ممنوع‌الخروجی محکوم شد

بر اساس حکم صادره از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی، نازنین زاغری به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس محکوم شده است. حجت کرمانی، وکیل مدافع نازنین زاغری متهم ایرانی- بریتانیایی در گفت‌وگویی از صدور رای پرونده دوم موکلش در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران خبر داد و گفت: موکلم در این پرونده به یک سال حبس تعزیری و یک سال منع خروج از کشور محکوم شده است. وی در این باره اظهار کرد: رای پرونده دوم موکلم به من ابلاغ شد. بر اساس رای صادره، نازنین زاغری به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق شرکت در تجمع مقابل سفارت ایران در لندن در سال ۸۸ و مصاحبه با شبکه بی‌بی‌سی فارسی» به یک سال حبس تعزیری و یک سال منع خروج از کشور محکوم شده است.

کرمانی افزود: پرونده اول زاغری تمام شد و او آزاد است و در این پرونده هم به قید کفالت آزاد است که در مهلت مقرر قانونی به رای صادره اعتراض خواهیم کرد. لازم به ذکر است بر اساس کیفرخواست صادره در ۱۹/۷/۹۶، نازنین زاغری متهم به «فعالیت تبلیغی علیه نظام» از طریق شرکت در تجمع مقابل سفارت ایران در لندن در سال ۱۳۸۸ و مصاحبه با شبکه بی‌بی‌سی فارسی است. آخرین جلسه رسیدگی به اتهام زاغری ۲۴ اسفند ۹۹ برگزار شده بود. به گفته وکیل زاغری، در مهلت مقرر قانونی درباره تجدیدنظرخواهی از رای صادره اقدام خواهد شد.
 

رئیس سازمان جهاد خودکفایی نیروی زمینی ارتش: «رویین‌تن» سبک‌ترین خودروی تاکتیکی در منطقه است

امیر سرتیپ دوم مسعود خزائی، رئیس سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی نیروی زمینی ارتش در بخشی از گفت‌وگوی خود با فارس، درباره خودروی ضدزره رویین‌تن گفت: پروژه رویین‌تن یک پروژه مصوب سطح یک ستاد کل نیرو‌های مسلح است که طی ۲ سال گذشته به یک محصول تبدیل شد. ما یک شبه آن را شروع نکردیم، بلکه این پروژه نتیجه چندین فناوری است و سبک‌ترین خودروی تاکتیکی با بدنه کامپوزیت مقاوم در برابر گلوله‌های هسته فولاد کالیبر ۵۰ است. ما چندین پروژه و زیرپروژه انجام دادیم تا به این فناوری رسیدیم. ما اول در بحث زره‌های هوشمند، زره‌های مایع و زره‌های مقاوم در برابر کالیبر متوسط ورود کردیم و با انجام آن و اثبات فناوری، بر اساس تدبیر و خواست نیرو‌های مسلح به سامانه‌ها ورود کردیم تا بتوانیم با این فناوری خودرویی بسازیم که مقاوم باشد. پروژه‌هایی را بر همین مبنا تعریف کردیم که سایر تجهیزات زرهی و خودرویی‌مان الان با همان زره‌های هوشمند فعال هستند. پروژه رویین‌تن نزاجا، سبک‌ترین خودروی تاکتیکی در سطح منطقه است که تست‌های عملیاتی آن در حضور کارشناسان ارزیاب ستاد کل نیرو‌های مسلح هم انجام شده و الان مراحل صنعتی‌سازی و انتقال دانش آن به صنعت دفاعی در حال انجام است و ان‌شاءالله در یک تا ۲ سال آینده خودرو‌هایی با همین کلاس و مقیاس در سطح نیرو‌های مسلح در اختیار نیرو‌ها قرار خواهد گرفت.

روزنامه خراسان

تذکر برای حذف رانت جدید شهرک‌های صنعتی

طبق نامه روز‌های اخیر یک نهاد نظارتی به برخی مدیران اجرایی، با اشاره به مصوبه اواخر سال گذشته کابینه مبنی بر تعیین هزینه‌های جبرانی برداشت از سفره‌های آب زیرزمینی توسط برخی بخش‌های تولیدی و صنعتی، به مخاطبان تذکر داده شده است در حالی که مطابق قانون، همه برداشت کنندگان از سفره‌های زیرزمینی موظف به پرداخت هزینه‌های این اقدام هستند، مصوبه اخیر دولت مبنی بر ایجاد تبعیض بین هزینه‌های پرداختی توسط شهرک‌ها و نواحی صنعتی با دیگر بخش ها، مغایر قانون بوده است و باید اصلاح یا لغو شود.
 

اصلاح بورس همچنان گرفتار در راهرو‌های کابینه

گزارش یک مقام مسئول به تعدادی از مدیران نهاد ریاست جمهوری نشان می‌دهد در حالی که وزارت اقتصاد، از زمستان سال گذشته پیشنهاد اصلاح ساختار سازمان بورس و اوراق بهادار را برای متناسب سازی ساختار سازمانی با شرایط جدید بازار سرمایه در سال‌های اخیر، فراهم آوردن زمینه اجرای قانون سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و نظارت فعال‌تر بر عملکرد فعالان بازار سرمایه به هیئت دولت ارائه کرده، اما این موضوع هنوز به تصویب نرسیده و همچنان در کمیسیون‌های تخصصی دولت متوقف است.

روزنامه ایران

سورپرایز انتخاباتی صدا و سیما برای مخالفان دولت

خبر اول اینکه، این روز‌ها با وجود انتقادات گسترده نسبت به رویکرد سازمان صدا و سیما به دولت، به نظر می‌رسد مدیران این رسانه بی توجه به این انتقادات همچنان راه خود را می‌روند و ابایی از شائبه‌های جانبداری از یک جریان سیاسی ندارند. به گزارش «ایران» در تازه‌ترین نمونه از این برنامه‌ها، یکشنبه شب و بعد از پخش سریال ویژه ماه رمضان از شبکه ۳ سیما، برنامه‌ای با عنوان «پرونده ویژه» روی آنتن رفت با بحث و بررسی وضعیت مسکن. نکته قابل تأمل، اما اینکه تنها میهمان این برنامه که بخش عمده و محور آن هم نقد اساسی به سیاست‌های دولت مستقر بود، علی نیکزاد نایب رئیس مجلس و وزیر مسکن در دولت محمود احمدی‌نژاد بود. مهم‌تر اینکه نیکزاد از جمله نامزد‌های احتمالی انتخابات ریاست جمهوری است که ورود خود به عرصه رقابت را تکذیب نکرده است.
 

وضعیت کشور در صورت تداوم تحریم‌ها

خبر دیگر اینکه، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی گفت: اگر تحریم‌ها در ایران ادامه پیدا کند، دولت و بانک مرکزی هیچ ذخیره دیگری برای اداره کشور ندارند و کل اقتصاد باید روی دلار آزاد برود و تورم جدیدی را دوباره به مردم تحمیل کند. حسین مرعشی در گفتگو با «اکو ایران» افزود: ما در آن شرایط دیگر نمی‌توانیم با فراوانی کالا‌ها کشور را اداره کنیم و حتماً باید به سمت یک اقتصاد مدیریت شده برویم و کشور را با سهمیه‌بندی اداره کنیم. وی همچنین ضمن حمایت از عملکرد دولت حسن روحانی بویژه در حوزه اقتصادی گفت: در تحریم‌های جدید صادرات نفت ایران به ۷۰ هزار بشکه در روز رسید، هیچ کدام از دوستان ایران حتی چین و روسیه هم نتوانستند هیچ کمک مؤثری به ایران کنند. برخلاف ظواهر قضیه که دولت آقای روحانی در دور دوم، دولت ناموفقی در عرصه اقتصاد بود، ولی کسانی که با واقعیت‌های اقتصادی ایران آشنا هستند، بخوبی می‌دانند که دولت دوم آقای روحانی هم دولت موفقی بود که توانست تورم را در حد ۴۰ درصد حفظ کند.
 

محکومیت جدید نازنین زاغری

شنیدیم که، حجت کرمانی، وکیل نازنین زاغری در‌خصوص آخرین وضعیت پرونده موکل خود، اظهار کرد: رأی بدوی پرونده دوم نازنین زاغری صادر شد؛ براساس رأی صادره نازنین زاغری به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق شرکت در تجمع مقابل سفارت ایران در لندن در سال ۸۸ و مصاحبه با شبکه BBC فارسی به یک سال حبس تعزیری و یک سال منع خروج از کشور محکوم شده است. به گزارش ایلنا، وکیل مدافع نازنین زاغری افزود: جلسات رسیدگی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد و این رأی بدوی است؛ قطعاً به این رأی اعتراض خواهیم کرد. گفتنی است نامبرده که شهروند ایرانی – انگلیسی است پیش از این و در پرونده‌ای دیگر به ۵ سال حبس محکوم شده بود که این دوره را گذراند و آزاد شد.
 

طرح عجیب مجلس برای ممنوعیت انتشار اخبار مطبوعات امریکایی و انگلیسی

دست آخر اینکه، ۴١ نفر از نمایندگان طرح «ممنوعیت ورود خبرنگاران رسانه‌های امریکایی و انگلیسی حامی تحریم به ایران» را تهیه و تدوین کرده‌اند. به گزارش «انتخاب»، این طرح در جلسه علنی روز (یکشنبه ۲۹ فروردین ماه) اعلام وصول و برای بررسی به کمیسیون مربوطه ارجاع خواهد شد. در مقدمه متن این طرح آمده است: با توجه به اینکه رسانه‌های خارجی بویژه رسانه‌های امریکایی و انگلیسی علیه منافع ملی ایران اقدامات متعددی را انجام می‌دهند و عاملان اصلی رسانه‌های مذکور یعنی خبرنگاران در اقدامات علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و اعمال تحریم‌های ظالمانه امریکا و کشور‌های اروپایی دارند، لذا برای مقابله با تحریم‌ها و جلو‌گیری از تشدید آن‌ها ضروری است عاملان مؤثر در اقدامات ضد ایرانی، از فعالیت در ایران ممنوع شوند. بر‌اساس ماده واحده این طرح «ورود خبرنگاران رسانه‌های امریکایی و انگلیسی حامی تحریم علیه کشور ایران به خاک جمهوری اسلامی ایران ممنوع است و رسانه‌های داخلی مجاز به انتشار اخبار رسانه‌های مذکور نیستند.»

روزنامه شرق

تماس پوتین با اسد

رؤسای جمهور روسیه و سوریه درباره روند صلح میان طرف‌های سوری در چارچوب کمیته قانون اساسی تلفنی گفتگو کردند. به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری المیادین، کرملین اعلام کرد، بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه در گفت‌وگوی تلفنی با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه او را در جریان مقدمه‌چینی برای برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در ماه می‌گذاشت.
 

پاسخ به آمریکا، به‌زودی

ابراهیم کالین، سخنگوی رئیس‌جمهوری ترکیه با شنیع‌دانستن نسل‌کشی خواندن کشتار ارامنه در جنگ جهانی اول از سوی رئیس‌جمهوری آمریکا، از پاسخ ترکیه به این اقدام جو بایدن در روز‌ها و ماه‌های آتی خبر داد. به گفته آقای کالین، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه قرار است دوشنبه درباره این موضوع در نشست هیئت وزیران صحبت کند.
 

اخراج یک دیپلمات ایتالیایی از سوی روسیه

روسیه یک دیپلمات ایتالیا را اخراج کرد. بنا بر بیانیه مسکو، در واکنش به اقدامی مشابه از سوی ایتالیا، دیپلمات این کشور عنصر نامطلوب شناخته شده است.
 

ادامه دستگیری‌ها در ترکیه

دادستان کل ترکیه اعلام کرد که ۵۳۲ نفر از جمله ۴۵۹ نفر از نیرو‌های مسلح را به اتهام ارتباط با جنبش «فتح‌الله گولن»، روحانی مخالف دولت دستگیر کرده است.
 

پذیرش متواضعانه شکست

نخست‌وزیر ژاپن گفت که قصد دارد شکست‌های حزب حاکم در انتخابات میان‌دوره‌ای پارلمان را با فروتنی بپذیرد و اصلاحات لازم را انجام دهد. یوشیهیده سوگا، نخست‌وزیر ژاپن گفت که سیاست دولتش درباره اولویت قرار‌دادن ویروس کرونا و واکنش به آن همچنان تغییر نخواهد کرد.
 

جاسوسی سبز بریتانیا از چین

ریچارد مور، رئیس سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا فاش کرد که عوامل کشورش در‌حال رصد بزرگ‌ترین آلوده‌کنندگان جهان به‌ویژه چین هستند تا اطمینان حاصل کنند آن‌ها به تعهدات بین‌المللی خودشان در‌خصوص محیط زیست پایبند هستند.
 

سکوت سئول در برابر ترامپ

روزنامه کوریا تایمز گزارش داد، دفتر مون‌جائه این، رئیس‌جمهوری کره جنوبی هرگونه واکنش به انتقادات دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری سابق آمریکا که رهبری و مهارت‌های مذاکره مون‌جائه این را زیر سؤال برده بود، نامناسب دانست.
 

واکنش رغد صدام به حادثه بیمارستان بغداد

رغد صدام، دختر صدام در توییتی در واکنش به آتش‌سوزی بیمارستان ابن الخطیب بغداد، از سیاست‌مداران عراق به‌شدت انتقاد کرد. او در این توییت نوشت: تحقیقات درحال انجام است؟! بسیاری جان خود را از دست دادند! حکام عراق تا کی زمین‌خورده باقی می‌مانند. من به خانواده‌های قربانیان تسلیت می‌گویم. انا لله و انا الیه راجعون.
 

انتقاد سناتور جمهوری‌خواه از عملکرد بایدن

سناتور لیندسی گراهام در مصاحبه با شبکه فاکس‌نیوز، جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا را به انجام اقدامات بی‌ثبات‌کننده در نزدیک به صد روز فعالیتش در کاخ سفید متهم کرد و گفت که عملکرد رئیس‌جمهوری آمریکا در حوزه اقتصاد تاکنون موفق نبوده است. سناتور گراهام همچنین سیاست خارجی بایدن را فاجعه توصیف کرد.
 

اظهار تمایل پاپ برای سفر به کره شمالی

اسقف ارشد کره جنوبی اعلام کرد پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک‌های جهان تمایل خود را برای دیدار از کره شمالی ابراز داشته و با مردم دو کره که از جنگ ۱۹۵۰ -۱۹۵۳ از هم جدا شده‌اند، اظهار همدردی کرده است.
 

تحویل جنگنده اف–۳۵ به اسرائیل

رسانه‌های اسرائیلی گزارش دادند که این رژیم سه جنگنده «اف–۳۵» جدید از آمریکا دریافت کرده است. بر اساس این گزارش، جنگنده‌های اف–۳۵ جدید در پایگاه هوایی «نواتیم» در صحرای نقب استقرار یافتند.