حذف موانع تولید علوم دینی

خداوند پیامبران الهی و امامان را مأمور توانمندسازی بشریت کرد تا بتواند در دنیا به رشد برسد. هر انسانی برای یافتن راه و روش انسانیت باید به دستورات پیامبران و ائمه اطهار مراجعه کند وگرنه در زندگی دچار سختی‌های زیادی می‌شود. علومی که فعلا انسان‌ها به آن تکیه کردند و زندگی خود را با خوش‌خیالی سامان داده‌اند برخواسته از تجربه‌هایی بلند مدت است که با زحمت به دست آمده است. این تجربه‌ها نیز مدام در حال تغییر و تبدیل است و هیچ‌گاه نمی‌توانیم بگوییم کامل شده‌اند و نیازی به آزمایش ندارند. در واقع مشکل اصلی همین‌جاست، اینکه انسان باید هرچیزی را تجربه کند و در راه تجربه دچار لطمه یا نابودی شود تا بفهمد این راه غلط بوده و باید به‌دنبال راهی دیگر برای کم کردن تلفات مادی و معنوی باشد. درحالی‌که اگر ابتدا به ساکن به علوم الهی مراجعه می‌کرد و پاسخ سوال‌های خود را از این علوم می گرفت و به آموزه‌های آن عمل می‌کرد، هم راحت‌تر زندگی می‌کرد و هم زودتر به تکامل می‌رسید.

مکاتب فلسفی جهان با چند هزار سال قدمت هنوز به دنبال چرایی برخی علت‌ها هستند و هر روز یک نظر متفاوت از نظرات قبل، برای پاسخ به سوالات ارائه می‌دهند. سوای آنکه بسیاری از این مکاتب پس از مدتی به پوچی رسیدند و نابود شدند و یا هنوز در حال مشاهده تجارب و طرح نظریه هستند! زمانی ادعا داشتند که دموکراسی کامل‌ترین نظریه انسانی است و دستی بالاتر از آن وجود ندارد، اما پس از مدتی فهمیدند اشکالات متعدد نظریه‌های حکومت به نگاه‌های فلسفی‌اش برمی‌گردد. شاید برخی دانشمندان نظرات «ژان‌ژاک‌روسو» را درباره روابط اجتماعی و سیاسی کامل‌ترین نظریات بدانند و هنوز به نکات تربیتی او عمل کنند، اما خودشان هم می‌دانند که اشتباهات فاحش او منجر به ناتوانی در پیشرفت سریع اخلاقی و تربیتی مردم جهان شده است. زیرا اساتید و معلمان در حوزه‌های سیاسی، تربیتی و اجتماعی به این نظریه‌ها مراجعه و آن‌را آموزش می‌دهند.

مطمئنا تجربه و بهره‌بردن از تجربه‌ها و حرکت در مسیر تکامل، ابزار مفیدی برای انسان و لازم است اما کفایت آن به‌هیچ وجه امکان پذیر نمی‌باشد. هنگامی که از اولویت آموزه‌های الهی گفته می‌شود هم باز نظرات افرادی مانند روسو قد علم می‌کنند و بدون آنکه بدانند مقایسه میان دین کلیسایی و دین اسلامی شیعی، مقایسه‌ای باطل است، هرگونه رابطه میان دین و دولت را رد می‌کنند و اباطیل کلیسایی آن زمان را با وحی منزل و مسلم اسلام، در یک سطح می‌دانند.

زمانی که امیرالمؤمنین علی(ع) بر روی منبر می‌فرمایند: «سلونی قبل أن تفقدونی» جمعیت حاضر را در نظر ندارند، بلکه تمام انسان‌ها در طول تاریخ بشریت را به مراجعه به علوم الهی فرامی‌خوانند. اعتقاد ما بر آن است که هنوز طنین این فراخوان علی(ع) در قلب انسان‌ها وارد می‌شود و بسیاری از آنها را با این سوال مواجه می‌کند که پاسخ دهنده اصلی سوالات ما کیست؟ به سخنان چه فرد، گروه یا مکتبی می‌توان رجوع کرد؟

البته اینکه مراجعه به علوم دینی در چه سطحی باید باشد و استخراج کننده آن چه کسانی باشند و با علوم جهانی چه باید کرد و در چه سطحی از آنها بهره برد؟ نباید به یک جدال و جنگ علمی تبدیل شود. زیرا این اتفاق خود دور شدن از مسیر صحیح است. پس در هر نگاهی اولین پایه را باید علوم دینی و الهی که قرآن و سنت است قرار داد و با تسلط بر آن به علوم روز و تجارب مراجعه کرد. به‌عبارتی جمع این دو را می‌توان راه‌گشا دانست. به طور حتم این‌کار به سادگی انجام نمی‌گیرد و زحمت فراوانی دارد و کسانی که فقط به‌دنبال کسب معرفت و علم و انتقال آن به انسان‌های دیگر و نسل بعد هستند از سختی‌هایش فرار نمی‌کنند. اما موانعی هم برای این مسیر وجود دارد که باید رفع شود. به‌نظر مهمترین و اصلی‌ترین مانع ذهنیت‌ها، فرضیه‌ها، باورها و تعصبات است که باید کنار گذاشته شود. این تعصبی که از آن می‌گوییم چیست؟ و از کجا نشأت می‌گیرد؟ بسیاری از اهل علم در مواجه با علوم عقلی و فلسفی بزرگان این علوم از خود نمی‌پرسند که آیا سخنان این فرد دارای اشکال و ایراد نیست؟ آیا می‌توان اشتباهات آن را فهمید و به تکامل آن کمک کرد؟ باور نداشتن به امکان خطای دانشمندان سد باب علم است و باید از آن پرهیز کرد.

در سالی که بناست موانع تولید برداشته شود باید به موانع تولید علم هم توجه کرد. باید برای سعادت تمام انسان‌ها تلاش کرد و از هرگونه تعلل در این راه فاصه گرفت. باید به روزهایی در قرن‌های گذشته نگاه کرد که دانشمندان اسلامی بدون هیچ دشمنی از علوم روز و عالمان عصر خورد استفاده می‌کردند و به تولید علم مشغول بودند. علمی که توانست مسلمانان را به رتبه‌های بالای اخلاقی و اجتماعی برساند و اوج شکوفایی اسلام را رقم بزند و بلعکس هنگامی که تولید علم زمین ماند و لجاجت‌ها و تعصب‌ها به‌جای آن آمد، عقب‌افتادگی و شرمساری نصیب مسلمانان شد. بنابراین عالمان و مولدان علم هم در این سال باید آستین همت بالا بزنند و مشغول مانع زدایی برای تولید کمی و کیفی علم دینی شوند.
 

رفع موانع معنوی برای افزایش توان مادی

مکتب تشیع کامل‌ترین و جامع‌ترین مکاتب عالم می‌باشد که با تأسی به اسلام ناب، محتوای مورد نیاز برای زندگی مادی و معنوی انسان‌ را در اختیار او قرار داده است. از جمله توصیه به قدم گذاشتن در راه‌هایی که در معنویات و مادیات زندگی دنیایی گشایش ایجاد می‌کند و توصیه به دوری از روش‌هایی که زندگی معنوی و مادی را با تنگنا و سختی مواجه می‌کند. هرچه انسان‌ها به این دستورات عمل کنند به همان اندازه رشد خواهند کرد و هرچه از آن دور شوند خسارت خواهند دید. خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَالعَصْرَ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ؛ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» آن‌کسانی که ایمان دارند اهل خسران نیستند و ضرر نمی‌کنند.

خداوند برای این سخن خود تضمین‌هایی در قرآن داده و به اهل ایمان و تقوا و عمل صالح اطمینان داده است که اگر به ‌خداوند ایمان بیاورند و دستورات او را عمل کنند بهترین زندگی دنیایی و آخرتی را برای آنها رقم می‌زند. البته منظور از این «زندگی بهتر» در دنیا تن‌آسایی و تن‌پروری نیست، بلکه در مسیر حق بودن و خداوند را در نظر داشتن و اطمینان و قرار قلبی است. اهل تقوا بنابر شناخت خود از دین و مکتب در ایجاد راه‌های صحیح رشد مادی و معنوی کوشش می‌کنند و مشکلات را زمینه آگاهی و عدم تکرار اشتباهات قرار می‌دهند. ضمن آنکه با مراقب از اعمال و افکار خود موانع راه را برداشته یا ایجاد مانع نمی‌کنند. آیات و روایات متعددی در باب اینکه نباید با برخی رفتارها در مسیر حق مانع ایجاد کنیم وجود دارد.

توصیه‌هایی که انسان را از گرفتار کردن خود در مشکلات پرهیز می‌دهد. در کل هر عمل حرامی که انسان مرتکب می‌شود یک مانع برای پیشرفت‌های مادی و معنوی اوست. از دروغ، تهمت، غرور، تکبر، حسادت، ظن و گمان بد گرفته تا خیانت، حرص، طمع و زیاده‌خواهی که موانعی بزرگی هستند در راه توسعه مادی و معنوی؛ هدف اسلام سرعت دادن به انسان برای تکامل اوست و هر دستوری که دارد حول این محور شکل می‌گیرد. طبیعتا دلیل بسیاری از تذکرها را نمی‌دانیم ولی با مراجعه به تجربیات و اندوخته‌های علمی و عملی خودمان به وضوح می‌توانیم به حکمت این دستورات پی‌ببریم. به طور مثال انسان‌ها چه اهل تقوا و چه غیر آن، به کسی که خیانت در امانت می‌کند اعتماد نمی‌کنند و همین خصلت کافی‌ است که یک فرد را ناتوان کند و تمام تلاش‌های مادی‌اش را از بین ببرد.

در تولید و جلب روزی ابتدا باید بدانیم که رزق و روزی ما را خدا تأمین می‌کند و باید رحمت خداوند را به‌سمت خود جلب کنیم تا متنعم شویم. اگر کسی به این آیه که می‌فرماید: «...إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ» (آل‌عمران37) اعتقاد داشته باشد نیازی نمی‌بیند به هر روشی برای افزایش ثروت روی بیاورد و در مقابل وقتی اعتقاد داشته باشد که خداوند روزی دهنده است تنها سعی می‌کند رحمت و فضل او را به‌خود جلب کند، زیرا «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ» (ذاریات58) به همین دلیل است که بسیاری از انسان‌ها در خصوص افزایش روزی‌شان به اعمال معنوی توجه دارند.

پیامبراکرم(ص) به ابوذر غفاری می‌فرماید: «ای ابوذر، به درستی که انسان گاهی به دلیل انجام گناه، از روزی خود محروم می‌شود...» بسیاری از روایات در زمینه رشد توان مادی بر رعایت نکات معنوی تاکید دارند و انسان‌ها را از ایجاد مانع یا بستن راه هدر رفت روزی برحذر می‌دارند. این نکات کلی هستند اما بسیار کارآمد و مهم می‌باشند؛ مثلا هنگامی که بر رعایت اخلاق توصیه می‌شود مورد استفاده هر انسانی در هر شغلی و در هر جایگاهی و با هر توان مالی و مادی قرار دارد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «فی سِعَةِ الاخلاقِ کنُوزُ الارزاق؛ گنج‌های رزق در اخلاق خوب نهفته است.» (عیون الحکم۷۴۰۱) همچنین می‌فرمایند: «حُسنُ الخُلقِ یزیدُ فی‌الرِّزق؛ اخلاق نیکو، موجب زیادت در روزی می شود.» (میزان الحکمه، ج3، ص489)

در حقیقت حسن خلق در مسائل مادی موجب بالا رفتن جایگاه اجتماعی افراد می‌شود و در پی آن موفقیت در کسب‌وکار و به سرانجام رسیدن تلاش‌ها می‌آید. توصیه‌های اخلاقی دیگر هم به همین شکل است. جا دارد به آیه‌ای اشاره کنیم که اهل بیت(ع) تلاوت آن و مداومت بر آن را جهت افزایش رزق مادی و معنوی سفارش فرموده‌اند. آیه: «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً...» آری رعایت تقوا، که عصاره هر سخنی در مورد افزایش رزق و روزی است. همچنین آیه‌ای که در آن خداوند دلیل جاری شدن برکت از آسمان و زمین برای مردمان یک سرزمین را رعایت تقوا می‌داند. آیه96 سوره اعراف که می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ...» البته نباید فراموش کرد تلاش و کوشش و رعایت اصول مادی در افزایش روزی و توان مادی اثر مهمی دارد، همانطور که بر رعایت نکات ایمنی تاکید می‌شود. ضمن آنکه روزی و ثروت مفاهیم جداگانه‌ای دارد و بحثی جدا می‌طلبد.
 

لزوم ایجاد مانع برای تولید!

دشمنان اسلام و مسلمانان از همان روزهای اول اسلام، درصدد بودند از تولیدات علمی و اخلاقی و معنوی اسلام جلوگیری کنند و نگذارند انسان‌ها در پرتو تربیت دینی با حقایق عالم آشنا شوند. ابتدایی‌ترین کار آنها جلوگیری از حضور رسول خدا(ص) در میان مردم بود تا طرح ترور حضرت؛ آنها می‌دانستند پیامبر(ص) با عرضه هر تولید معنوی می‌تواند تقاضای بعدی را ایجاد کند و سیل خروشانی از متقضیان معرفت و انسانیت راه بیاندازد. انواع و اقسام فشارها، جنگ‌ها، تحریم‌ها و کشتارها برای جلوگیری از اشاعه کلمه «حق» بود.

آنان‌که به‌دنبال شناخت و توسعه حق بودند سختی‌ها را تحمل می‌کردند و آنها که حق را نمی‌شناختند یا ارزشی برای آن قائل نبودند، با کمترین فشار متمایل به کفار و مشرکین می‌شدند و پرچم اسلام را زمین می‌گذاشتند؛ البته بودند افرادی که از این وضعیت در همان صدر اسلام برای خود کیسه ثروت و قدرت دوختند و به امید زندگی بهتر، عاقبت به شرّ شدند. تاریخ اسلام پر است از مقاومت‌‌ها و صبوری‌ها برای بقای دین و اخلاق و حکومت الهی. حاکمیت حق در طول تاریخ برخواسته از مقاومت‌ها و رشادت‌هایی بود که فشار و تحریم دشمن همیشه در کنارش دیده می‌شد، فشارهایی که هر روز بیشتر می‌شد، اما خستگی ناپذیر بودن عده‌ای آن را تبدیل به پیشرفت و توسعه اخلاق و علم می‌کرد. این عده به‌واسطه حضور در راه دین مورد حمایت‌ عینی و غیبی خداوند قرار داشتند.
 
آیات متعددی در قرآن کریم به این موضوع می‌پردازد که اگر ایمان و تقوا و عمل صالح و استقامت باشد، خداوند باران رحمتش را جاری می‌سازد و اگر کفر، شرکت نفاق و بی‌دینی باشد، خداوند کمکش را دریغ می‌فرماید. آری فقط کسانی می‌توانند شامل هدایت، حمایت و رحمت خداوند شوند که تقوای الهی پیشه کرده و یا می‌خواهند در راه خدا قدم بگذارند. پس اگر در تولیدات معنوی و اخلاقی و حتی مادی به حمایت خداوند نیاز داریم باید تقوا پیشه کنیم و رفتارمان را با دین اسلام تطبیق دهیم. اما حمایت خداوند چگونه است؟ در قرآن و مکتب اهل بیت(ع) نمونه‌های زیادی از این حمایت‌ها آمده است. زندگی پیامبر(ص) و ائمه طاهرین(ع) و بزرگان دین و مسلمانان پر است از این حمایت‌ها و هدایت‌ها که اگر نبودند اسلام نمی‌توانست رشد کند و جهانی شود. مطمئنا نمونه‌های آن قابل شمارش نیست و نمی‌توان آن را در هزاران کتاب ثبت و ضبط کرد، اما در هر برهه‌ای نمونه‌های بسیار از آن را می‌توان دید. نمونه‌هایی که حتی آن را معجزه خوانده‌ایم، همگی برای اهل ایمان اتفاق افتاده است.
 
غالب این حمایت‌ها را می‌توان در یک شاخه آورد و آن را «ایجاد مانع» برای کور شدن دشمنان نامید. خداوند توسط تار عنکبوتی جان پیامبرش را حفظ می‌کند، در جنگ‌ها فرشتگان را به یاری ایشان می‌فرستد و با ایجاد ترس در دل دشمنان، آنها را از صدمه زدن به مسلمانان باز می‌دارد. خداوند در سوره یس آیه9 می‌فرماید: «وَجَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لایُبْصِرُون؛ و در پیش‌روى آنان سدّى قراردادیم و در پشت ‌سرشان سدّى و چشمانشان را پوشانده‌ایم، لذا نمى‌بینند.» به‌عبارتی خداوند مانع فهم حقیقت توسط دشمنان می‌شود تا مزاحمتی برای مسلمانان نداشته باشند. در تاریخ انقلاب از این قبیل حمایت‌ها کم نداشتیم، از پیروزی با دستان خالی، ترس دشمنان از هیبت انقلابیون و حتی طوفان طبس گرفته تا امدادهای الهی در جنگ تحمیلی مانند آزادی خرمشهر و بسیاری از حمایت‌ها که از امدادهای غیبی بود. آنجاکه خداوند موانعی بین مردم و دشمنان ایجاد کرد تا آنها نتوانند حقایق را ببینند و نتوانند به مومنین لطمه وارد کنند و آنجا که در راه حق قدمی برداشته شد و جز رضایت خداوند در فکرها نبود، به وضوح دست یاری خداوند را دیده‌ایم.
 
در خصوص تولیدات معنوی و مادی که دشمنان اسلام و انقلاب قصد ضربه زدن به آن را دارند، مانند هر مسئله‌ای دیگر نیازمند حمایت خداوند و ایجاد مانع برای دشمنان هستیم و هرلحظه برای این کمک و یاری باید دست طلب به آسمان بلند کنیم. همان‌طور که امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه از خداوند می‌خواهد: «...خداوندا، مشرکان را چنان به یکدیگر مشغول ساز تا از دستبرد به مرزهای مسلمانان بازمانند و با کاستن عددشان، از کاستن مسلمین بازدار و رشته اتحادشان را با تفرقه برهم زن تا از همدستی علیه مسلمانان بازمانند. خدایا، دلهای‌شان را از آرامش و بدن‌های‌شان را از توانایی بی‌بهره کن و راه چاره را به روی‌شان ببند و اندامشان را در رویارویی با مردان مسلمان سست گردان و در دلشان از درگیر شدن با دلیر مردان اسلام هراس و ترس بیفکن و سپاهی از ملائکه‌ات را برای ترس و عذاب بر آنان برانگیز، چنانکه روز بدر چنین کردی، تا بدین سان بنیانشان را برکنی و شوکتشان را ریشه‌کن سازی و جمعیت‌شان را پراکنده کنی.» برای تولیدات معنوی و مادی و استحکام بنیان علمی و اقتصادی کشور به هیچ‌کسی جز خداوند نیاز نداریم. خداوند راه را نشان می‌دهد، حمایت می‌کند، دشمنان را دور و کور می‌کند و مسیر را هموار می‌گرداند.