یادداشت و اخبار ویژه روزنامه های داخل (یک شنبه 26 اردیبهشت1400)
علیرضا رئیسی ضمن هشدار به ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری و تجمعات حاصل از آن گفت: از کاندیداهای ریاست جمهوری و طرفدارانشان میخواهم ضمن اینکه انتخابات پرشوری داریم رعایت کنند که باعث شیوع بیماری نشوند. هرگونه تجمع کنترل نشده در فضای بسته باعث انتقال بیماری میشود.
یادداشت روزنامههای یکشنبه 26 اردیبهشت ماه
روزنامه کیهان
اینجا صف نامزدهاست اشتباه نیامدهاید؟!/حسین شریعتمداری
این روزها ثبتنام برخی از نامزدهای ریاستجمهوری ۱۴۰۰ تعجب آمیخته به پرسش افکار عمومی را در پی داشته است. یادداشت پیشروی سخنی در این خصوص است؛۱- نیمنگاهی به عملکرد ۸ ساله دولت آقای روحانی بیندازید! چه بلایی را میتوانید نام ببرید که میتوانستند بر سر کشور بیاورند و نیاوردهاند؟! گرانی افسارگسیخته کالا و خدمات مورد نیاز مردم. چوب حراج به بیتالمال و تعطیلی صدها کارخانه و مراکز تولید. کاهش دهها برابری و نزدیک به سقوط ارزش پول ملی. سرازیر کردن ۳۰ میلیارد دلار ارز و ۶۰ تن طلا به حلقوم مفسدان و رانتخواران. افزایش ۸ برابری قیمت مسکن و افتخار وزیر مسکن که حتی یک مسکن هم نساخته است! تنزل ۶ رتبهای اقتصاد کشور از هجدهمین رتبه در اقتصاد دنیا. شکستن رکوردهای تورم، رکود و ضریب جینی و گسترش فقر و بیکاری و فاصله طبقاتی. تاسیسات هستهای کشور را به مرز نابودی کشاندند و پیشرفت هستهای را متوقف کردند.
قرار بود در مذاکرات هستهای تحریمها را لغو کنند، ولی نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد بلکه به علت نابلدی، نفوذ عوامل دشمن و گرایش به سازش، صدها تحریم دیگر نیز به آن اضافه کردند. نقدینگی را که میتوانست و باید روانه عرصه تولید شده و باعث کسب و کار شود، از ۴۳۰ هزار میلیارد تومان به ۳۷۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش دادند و تولید و کسب و کار را با رکود شدید و بیسابقه (و نه کمسابقه) روبهرو کردند. کشور را از خودکفایی در تولید گندم و گوشت قرمز و گوشت مرغ به واردات این اقلام ضروری و معیشتی مردم کشاندند.
با دیپلماسی انفعالی، راه را برای باجخواهی دشمنان باز کردند و امنیت و اقتدار کشور را به مخاطره انداختند که اگر غیرت و قدرت و مقاومت سلحشوران سپاه و ارتش نبود کشور را به باد فنا داده بودند و طرفه آنکه اقتدار نظامی را مانع دیپلماسی انفعالی خود نیز میدانستند و آقای ظریف اقدامات غرورآفرین و عزتبخش سردار دلها را با سیاست خارجی دولت در تضاد معرفی میکرد! فساد اقتصادی برخی از افراد نزدیک به دولتمردان. تاراج بیتالمال به بهانه خصوصیسازی. بهکارگیری اعضای ستاد انتخاباتی در پستهای کلیدی و فاجعهای که به بار آوردند. حقوقهای نجومی در کنار تنگدستی کارمندان و کارگران و... دهها و شاید صدها نمونه دیگر از این دست. اکنون کلاه خود را قاضی کنید و بفرمایید کدامیک از موارد فوق که فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست، واقعیت ندارد؟!
۲- دولت و همراهانش در تبلیغات انتخاباتی شعار میدادند که فقط ۳۰ درصد مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهاست و ۷۰ درصد آن ناشی از سوءمدیریت است و آقای روحانی قسم جلاله میخورد که اگر مشکلات راهحل نداشت کاندیدا نمیشدم! ولی بعدها که نابلدی و ناکارآمدی دولت در مقابله با مشکلات اقتصادی آشکار شد، حتی آب خوردن مردم را هم به تحریمها نسبت دادند! حالا به نمونههای زیر که بازهم فقط اندکی از بسیارهاست توجه کنید و سپس در این باره به قضاوت بنشینید که کدامیک از این موارد به تحریمها مرتبط بوده و هست؟!
حذف کارت سوخت که قاچاق بیش از ۱۴۰ هزار میلیارد تومان بنزین را به دنبال داشت! ثابت نگاه داشتن قیمت بنزین طی ۴ سال و افزایش ناگهانی و سه برابری آنکه شوک شدید اقتصادی و امنیتی را درپی داشت! غارت -بخوانید دزدی- دهها هزار میلیارد تومانی از بیتالمال در واگذاری شرکتها و کارخانجات دولتی! حذف سامانههای شفافساز نظیر سامانه شبنم و ایرانکد و باز کردن مسیر قاچاق کالا از داخل به خارج و از خارج به داخل کشور که ضربه شدید و خسارتآفرین چندصدهزار میلیارد تومانی به بار آورد و جلوگیری از رونق تولید و کسب و کار کمترین نتیجه آن بوده و هست! بیتوجهی مشکوک به حوزههای تولید مسکن و مانعتراشی برای شرکتهای دانشبنیان، رونق کشاورزی، صنایع خودرو و لوازم خانگی که توجه به آنها میتوانست صدها هزار شغل ایجاد کند و از بیکاری خیل عظیم کارکنان و کارگران جلوگیری کند.
رشد بادکنکی بورس و جلب سرمایههای مردم و سپس سقوط فاحش آن و خسارت فراوان سهامداران، فرار مالیاتی چند ده هزار میلیارد تومانی. بیتوجهی به اقتصاد زیرزمینی و معاملات بازار سیاه که صدها هزار میلیارد تومان خسارت به دنبال داشت. خودداری از اصلاح نظام بانکی و سرازیر شدن نقدینگیها به بانکها از یکسو و پدیده پلشت بدهکاران کلان بانکی از سوی دیگر که در صورت اصلاح نظام بانکی سرمایهها به تولید میرفت و دست بدهکاران کلان بانکی از بیتالمال کوتاه میشد و هزاران هزار میلیارد تومان به جای رونق تولید و کسب و کار به تورم افسارگسیخته دامن نمیزد. دپوی چهار میلیون تن کالای اساسی در گمرکات و بنادر با انگیزه پلید افزایش سرسامآور قیمتها. احتکار صدها هزار تن میوه و برنج و روغن. بهکارگیری افراد ناتوان و بعضاً آلوده به فساد در مسئولیتها و...
کدام یک از موارد فوق کمترین ارتباطی با تحریمها دارد؟! و اگر دولت کارآمد بود و حل مشکلات مردم را در برنامه کاری خود داشت کدامیک از این مشکلات ویرانگر به آسانی قابل حل نبود؟!
۳- به قول برادر و همکار عزیزم آقای محمد ایمانی؛ میشود به موضوع هفتتپهها و صدها تپهآبادی که ویران شد، فراتر از معضل «رانت» هم نگاه کرد؛ از زاویهای که مدیر شبکه فاسد آمدنیوز هنگام حضور در اروپا (تحتالحمایه سرویسهای جاسوسی) عنوان کرد. روحالله زم، سال ۹۷ در گفتگو با یکی از شبکههای ضدانقلاب، تحلیل ضدامنیتی کارفرمایان خود درباره انتخابات سال ۹۶ را این گونه بازگو میکند: «ما در انتخابات تحلیل داشتیم. این جوری نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح طلبیم، یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما، تحلیل امنیتی داشت. میخواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصلتر با هم صحبت بکنیم.
آیا اگر رئیسی یا قالیباف سرکار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ ما براساس تحلیل امنیتی... (مجری: میشود این طور تعبیر کرد که شما خواستید روحانی بیاید، تضاد درونی حاکمیت و عدم تدبیر و مدیریت روحانی، سبب این بشود که مردم معترض شوند؟ تدبیر شما این بود؟) میشود این جوری هم تعبیر کرد و یکسری سناریوها را کنارش گذاشت. با توجه به شرایط سیاسی داخلی و خارجی، ما به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر یک فردی مثل روحانی. ما شیفته و دلباخته کسی نبودیم. من همین الان هم از کاری که آمدنیوز در انتخابات ۹۶ کرد، دفاع میکنم. چون ما با تحلیل این کار را کردیم. کشور باید به نقطه جوش میرسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سرکار میآمد، کار به نقطه جوش نمیرسید. آن وقت روند چهل سال ادامه پیدا میکرد».
۴- اکنون با توجه به کارنامه دولت که به مواردی از آن فقط به عنوان نمونه- اشاره شد، جای این سؤال است که دستاندرکاران و مسئولان کلیدی دولت باید برای بازخواست به مراجع قضایی و مراکز بازرسی معرفی شوند و یا برای ثبتنام به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری به وزارت کشور مراجعه کنند؟! آقایان با کدام رو! خود را نامزد ریاست جمهوری کردهاند؟! ...
پیرامون سکوت مسئولان و دستاندرکاران پستهای کلیدی و حساس دولت کنونی -و نه همه آنها- در مقابل پلشتیهای یادشده، سه حالت و احتمال قابل تصور است. بخوانید!
الف: احتمال اول آنکه با همه ناهنجاریها و مشکلاتی که دولت در آنها نقش داشته است موافق بوده و همراهی کردهاند! در این صورت صلاحیت لازم برای کاندیداتوری را ندارند.
ب: احتمال دوم اینکه نمیدانستهاند چه اتفاقات ناگواری در حال انجام و وقوع است! در این حالت نیز به علت ناتوانی در تشخیص مسائل مهم و سرنوشتساز کشور، شایسته نامزدی برای ریاست جمهوری نیستند!
ج: و حالت سوم اینکه از مشکلات و ناهنجاریهای پدید آمده و فشار سنگین ناشی از آن بر مردم با خبر بودهاند، ولی ملاحظات حزبی و گروهی و حفظ پست و جایگاه مانع از انتقاد و اعتراض و علت سکوت و بیتفاوتی آنها بوده است! که در این حالت باید پرسید، وقتی اینگونه ملاحظات مانع حقگویی آنها بوده است چه تضمینی هست که در مقابل فشارهای خارجی و یا مافیای اقتصادی تن به سازش ندهند؟!
و بالاخره، در این باره بازهم گفتنیهایی هست که به بعد موکول میکنیم.
روزنامه وطن امروز
از انتفاضه سنگ تا انتفاضه موشک/روحالله اژدری
راهبردیترین جمله مقام معظم رهبری در سال ۹۴ این جمله بود: «رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید». با توجه به شخصیت حکیم و آیندهنگر رهبر انقلاب اسلامی، این جمله بدون شناخت و مطالعه در آن مقطع بیان نشده است. بیان این جمله باور قطعی به این مطلب است که در محور مقاومت به عنوان پیشرو امت اسلامی این ظرفیت وجود دارد که زمینههای لازم برای تحقق نابودی رژیم صهیونیستی در ربع قرن آینده فراهم خواهد شد. اکنون با شروع جنگ جدید بین فلسطینیان و اسرائیل اشغالگر، شرایط به نحوی تغییر کرده است که میدان نشان میدهد چقدر به تحقق این جمله تاریخی نزدیک شدهایم.سردار شهید قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مهمترین شخصیتی است که با جان و دل در تحقق زمینههای نابودی اسرائیل فعالیت کرد و امروز آنچه در میدان دیده میشود این است که سلیمانی سنگ را به موشک تبدیل کرد. برای فهم چگونگی تغییر وضعیت میدان باید نگاهی گذرا به وضعیت میدان جدال بین فلسطین و رژیم اشغالگر انداخت. انتفاضه اول در پاییز ۱۳۶۶ (۱۹۸۷) در جبالیا در نوار غزه آغاز شد و سپس به دیگر شهرها، روستاها و اردوگاههای فلسطینی انتقال یافت.
عامل ایجاد جرقه اول انتفاضه حادثهای بود که در آن چند کارگر فلسطینی توسط یک راننده کامیون اسرائیلی در نزدیکی دیوار «اریز» که نوار غزه را از سرزمینهای اشغالی جدا میکرد، زیر گرفته شدند. در انتفاضه اول مهمترین ابزار مقابله فلسطینیان فقط سنگ بود. به همین خاطر به این انتفاضه، «انتفاضه سنگ» گفته میشود. بر حسب آمارها حدود ۳۰۰۰ فلسطینی در خلال حوادث انتفاضه سنگ، به دست ارتش اسرائیل شهید شده و در مقابل ۱۶۰ اسرائیلی به دست فلسطینیها به هلاکت رسیدند. نتیجه انتفاضه اول به پیمان اسلو ختم شد که در آن «یاسر عرفات» دولت اسرائیل را به رسمیت شناخت و کاربرد خشونت را محکوم کرد.
اسرائیل نیز ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین) را به عنوان نماینده قانونی مردم فلسطین به رسمیت شناخت و عرفات اجازه یافت به فلسطین بازگردد. پیمان اسلو نتیجه برتری قدرت میدانی رژیم صهیونیستی در مقابل فلسطین بود و در واقع موشک بر سنگ پیروز شد. انتفاضه دوم فلسطین یا انتفاضهالاقصی در پی ادامه سیاست دستگیری، ترور، حمله به منازل فلسطینیان و ممانعت از آزادسازی اسرای فلسطینی توسط صهیونیستها به همراه ادامه شهرکسازی و کمتر شدن احتمال بازگشت پناهندگان و عقبنشینی اسرائیل به مرزهای ۱۹۶۷، روز ۲۸ سپتامبر سال ۲۰۰۰ میلادی آغاز شد و تا ۸ فوریه سال ۲۰۰۵ میلادی پس از توافق آتشبس که در نشست «شرمالشیخ» با حضور محمود عباس و نخستوزیر رژیم صهیونیستی، آریل شارون تصویب شد، ادامه یافت.
شارون به مسجدالاقصی رفته و زمان گردش مغرورانه در صحنهای آن گفت: «حرم قدسی همواره منطقهای اسرائیلی خواهد بود، هرچند نمازگزاران فلسطینی نپسندند». این امر باعث شروع درگیری بین نمازگزاران و سربازان اشغالگر صهیونیستی در صحنهای مسجدالاقصی شد که نتیجه آن شهادت ۷ فلسطینی و زخمی شدن ۲۵۰ تن دیگر بود و این آغازگر انتفاضه دوم بود. در انتفاضه دوم نیز مهمترین ابزار فلسطینیان سنگ بود که با کمی پیشرفت اکنون با قلاب سنگ پرتاب میشد. تصمیم جمهوری اسلامی برای تسلیح باریکه غزه در شرایطی گرفته شد که حماس قدرت را در غزه به دست آورد و خود را از جریان سازشکار فلسطین جدا کرد. حال پس از ۲ جنگ ۲۲ روزه و ۸ روزه با رژیم اشغالگر قدس که به مرور صحنه میدانی به نفع فلسطینیان در حال تغییر است، میتوان دریافت آن تصمیم و اقدام راهبردی چقدر مهم و موثر در تغییر معادله قدرت بوده است.
تجهیز و تسلیح حماس به تجهیزات پیشرفته و آموزش نیروهای آن جهت استفاده از این تجهیزات کاری بسیار دشوار بوده و به آسانی امکانپذیر نبوده است، اما خود حماس به رغم تلاش برای پنهان کردن نحوه دریافت سلاحها برخی از این اسرار امنیتی و نظامی را بنا به مصالحی فاش کرده است، البته قابل درک است آنچه پنهان میکند خیلی وسیعتر از چیزی است که فاش کرده است. اقدام سپاه قدس به فرماندهی سردار شهید قاسم سلیمانی بعد از انتفاضه دوم در تسلیح گردانهای عزالدین قسام به موشکهای فجر و ضدتانک کرنت بسیار برجسته است. باریکه غزه از زمان انتفاضه اول تاکنون در محاصره اسرائیل و مصر قرار دارد. اسرائیل برنامههای نظامی و امنیتی دقیقی برای جلوگیری از ورود سلاح به باریکه غزه اجرا میکند.
رژیمهای عرب منطقه در تلاش برای تضعیف محور مقاومت به رهبری ایران هستند و حماس را در رابطه با ایران تحت فشار قرار میدهند. مصر تونلهای مرزی مورد استفاده برای قاچاق اسلحه به داخل غزه را هدف قرار میدهد. برای جلوگیری از حفر چنین تونلهایی حوضچههای آب عمیق از طرف مصر در مرز غزه ایجاد شده و دیوارهای بلند در امتداد مرز ساختهاند. پایگاه نظامی «برنیس» توسط مصر در ژانویه ۲۰۲۰ در سواحل جنوبی دریای سرخ با بودجه امارات تاسیس شده است تا از دستیابی حماس به سلاح جلوگیری کند. حتی کودتا علیه «عمر البشیر» در سودان برای جلوگیری از نقش آن کشور در خدمت به آرمان فلسطین و از بین بردن یکی از مسیرهای ارسال سلاح به غزه انجام شد.
سودان سالها با قاچاق اسلحه به نوار غزه از طریق شبهجزیره سینا در مصر به حماس کمک میکرد. با این حال اراده مستحکم جریان مقاومت برای تامین نیازهای موشکی و غیرموشکی گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس وجود داشته است. این تلاشها نتیجه داده و امروز وضعیت میدانی اگر چه هنوز برای برتری، راه ماندهای دارد، اما به توازن قدرت نزدیک میشود. امروز قدرت نظامی حماس در تقابل با اسرائیل بسیار نسبت به سابق تغییر کرده است. به نوشته المانیتور جناحهای نظامی در غزه به ریاست حماس انواع متفاوتی از موشکهای «R۱۶۰» و «fajr۵» را با برد ۱۰۰ کیلومتر و بیشتر دارند.
آنها همچنین دارای هواپیماهای بدون سرنشین و موشک ضدتانک و موشکهای شانه پرتاب تولید شده توسط روسیه هستند. جمهوری اسلامی ایران به رغم اشتباه راهبردی بخشی از اعضای سیاسی حماس در مساله سوریه و حمایت از شورشیان، بر تداوم رابطه با حماس تاکید داشته و حفظ این رابطه را از راهبردهای اصلی میدانست، لذا سردار شهید حاجقاسم سلیمانی در اوج شورشهای سوریه و ظهور داعش، غافل از جریانهای مقاومت فلسطینی نبوده و بر این ارتباط تاکید داشت تا جایی که جنبش حماس با تصحیح خطای راهبردی، به سوی جمهوری اسلامی بازگشت و امروز یکی از ارکان محور مقاومت به شمار میرود.
قطعا سرنوشت این جنگ نیز بسیار مهم است و قدرت آتشباری موشکی حماس در همین چند روز اول جنگ نشان میدهد در سرزمینهای اشغالی، نقطه امنی برای اشغالگران نخواهد بود. پیروزی در این جنگ بسیار محتملتر از جنگ ۲۲ روزه و ۸ روزه است، چرا که قدرت موشکی جریان مقاومت از سابق بسیار قویتر بوده و آنها در تولید و نگهداری و تقویت برد موشکها به خودکفایی و استقلال رسیدهاند و صاحب تکنولوژی هستند.
روزنامه خراسان
همه منتقد آمدند؟! /دکترسیدعلی علوی
بالاخره ۳۳ روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری، نامزدهای اصلی برای سیزدهمین دولت مشخص شدند و تقریبا از تمام سلایق سیاسی کسانی آمدند تا خود را کاندیدای ریاست جمهوری کنند. تقریبا بیش از ۵۹۲ نفر ثبت نام کردند که حدود ۴۰ چهره سیاسی و اجرایی بین آنها دیده میشدند و در واقع بیش از ۵۵۲ نفر از افرادی بودند که فقط برای حاشیههای زرد و تاسف بار حضور یافته بودند و در جای خود قابل نقد است. در هر حال باید برای آن فکری اساسی کرد که البته به نظر برخی کارشناسان راهی جز تحول در ساختارهای سیاسی و نهادینه کردن تحزب در کشور ندارد.به هر حال، این دوره نیز تقریبا پاشنه برهمان روال گذشته چرخید و طی ۱۰ روز آینده نامزدهای نهایی انتخابات سیزدهم مشخص خواهند شد. رقابتی که به نظر میرسد احتمالا بین چند چهره اصلی به ویژه آقایان رئیسی و لاریجانی خواهد بود که سابقه ریاست قوه دارند و در آینده میتوان به آن پرداخت. اما آن چه بین ثبت نام کنندگان مشترک و قابل تامل بود، رویکرد مواضع و بیانیههای انتخاباتی کاندیداهای اصلی بود. در واقع همه کاندیداهای اصلی از طیفهای مختلف سیاسی، از منتقدان به قانون اساسی تا معتقدان به قانون اساسی در بیانیههای خود در جایگاه منتقد یا به عبارتی بزرگ نما شده، گویی در مقام اپوزیسیون بیانیه میخواندند؛ از رئیس دولت تا رئیس قوه و وزیر و معاون رئیس جمهور.
البته بدیهی است دراین فهرست آقای جهانگیری به عنوان فردی که هشت سال در مقام معاون اول دولت تدبیر و امید در وضعیت فعلی نقش مستقیمی دارد، بیشتر از همه باید پاسخ گو باشد و از منظر یک منتقد وارد بحث نشود. مروری بر برخی از بیانیه ها، عبارتها و حتی لحن به کار برده شده ازسوی تعدادی از نامزدها قابل تامل است.
اما آن چه میتوان گفت چند نکته است:
۱-تقریبا همه آقایان محترم از مردم گفتند و از مردم مایه گذاشتند. مردمی که امروز مسئله اصلی شان اقتصاد و معیشت شان است؛ معضلی که بیش از هر چیز با کارآمدی و عمل گرایی گره خورده است.
۲- واقعیت آن است که اصولا آحاد مردم بدنه مدیریتی کشور را پیکری واحد میبینند. دولتی، اصولگرا و اصلاح طلب، پایداری و کارگزاران و ناسا و جمنا و شورای وحدت و شورای ائتلاف و شورای اجماع ساز برای آنها معنای خیلی متفاوتی ندارد. کارآمدی شاید تنها چیزی است که مردم کف جامعه میبینند و میشناسند و براین اساس کاندیداهای محترم باید بدانند از منظر مردم مخاطب ناکارآمدیهای موجود تمام کسانی هستند که در پسوند نام خود عبارت «مسئول» دارند. البته با سهم متفاوت و هر کسی به فراخور مسئولیتهای گذشته یا فعلی خود.
در واقع گرچه حافظه تاریخی مردم کوتاه است، اما هیچ مسئولی نمیتواند به گونهای رفتار کند که گویی در شکل گیری وضع موجود با همه نقاط ضعف و قوتش و کاستی هایش بی تقصیر بوده یا قصوری نداشته است. براین اساس به نظر میرسد تمام کاندیداها اگر انتقادی دارند باید خود را بخشی از انتقاد بدانند و در واقع به جای آن که در کرسی طلبکار بنشینند به اعتبار برخورداری در سیستم مدیریتی کشور بابت کاستیهایی که به آن اذعان میکنند، از مردم عذرخواهی کنند.
۳-درست است که ایام انتخابات است و ممکن است شور انتخاباتی باعث شود که برخی مصالح قربانی شود، اما این واقعیت را نباید از ذهن دور کرد که کاندیداهای محترمی که نشان دادند در جایگاه منتقد هستند و فهرستی از ناکارآمدیها را اعلام میکنند، ممکن است هرکدام شان سه ماه دیگر سکان دولت را بگیرند. آیا کاندیداهای محترم به این اندیشیده اند که با این تلنبار ناکارآمدی و ناامیدی در حافظه اجتماعی جامعه چه باید بکنند. واقعیت آن است که هر دولتی نقاط ضعف و قوت خود را دارد که طبیعتا پرداختن به کمبودها تنور رقابتها را داغ میکند، اما آن چه به نظر میرسد باید مورد اهتمام تمام نامزدهای محترم و به خصوص کاندیداهای اصلی باشد، مراقبت از امید مردم است. امید برای کشور ما مهمترین ابزارها برای گذشتن از سختترین توفان هاست. مراقب باشیم که به بهانه داغ شدن انتخابات یا انتخاب بهتر آتش در خرمن امید مردم نیفتد.
روزنامه ایران
تعدد ثبتنامها هم مثبت هم منفی/محمد هاشمی
در طول روزهای نامنویسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و خصوصاً در روز پایانی آن شاهد حضور پرتعداد چهرههای سیاسی برای شرکت در این رقابت بودیم. این صف طولانی نامزدها و کسانی که خود را حائز شرایط برای ورود به این عرصه میدانستند انتقاداتی را هم در جامعه به دنبال داشت که کاملاً درست است، اما در کنار آن یک حسن و نشانه مثبت هم میتواند برای فضای انتخاباتی باشد.جامعه بهدرستی این حضور دقیقه نودی نامزدها را نقد میکند و به آن ایراد میگیرد. این ایراد کاملاً منطقی است چرا که حضوری با این کیفیت به طریق اولی این سؤال را ایجاد میکند که چنین کیفیتی از فرایند نامزدی با چه برنامه مدون و مشخصی میتواند همراه باشد؟ اینکه آیا واقعاً این تعداد فرد شایسته یا تنوع برنامه و گرایش برای اداره دولت وجود دارد؟ این آسیبی است که تنها تقویت نظام حزبی و هدایت کردن این مراحل اعلام حضور انتخاباتی به چارچوب آن میتواند آن را رفع کند.
اما نکته دیگر حجم بالای ثبتنامها و تنوع افرادی که آمدند و اعلام حضور کردند این است که طیف وسیعی از سلایق سیاسی همچنان نهاد انتخابات را دارای کارکرد واقعی در اداره کشور میدانند و بر این باور هستند که در این مسیر همچنان امکاناتی کافی برای سیاستورزی و گشودن درهای تغییر وجود دارد. اهمیت این موضوع، اما نه در خود این افراد و گرایشها بلکه در پایگاه اجتماعی است که پشتسر خود دارند یا میتوانند به نفع خود ایجاد کنند. به عبارت دقیقتر این بدان معناست که حفظ تنوع نامزدها میتواند در فرایند رأیگیری به گسترش مشارکت انتخاباتی منجر شود.
البته کاملاً طبیعی است که هیچ کس انتظار حضور تمام چهرههای سرشناس ثبتنامکننده در رقابت نهایی را ندارد، چرا که اساساً چنان انتخاباتی امکان برگزاری با این تعداد نامزد را نخواهد داشت. مضافاً اینکه کیفیت تکثر نامزدها هم نه در تعدد آنها بلکه در کثرت پایگاههای اجتماعی است که نمایندگی میکنند. به این معنا قطعاً انتخاباتی با چهار کاندیدا که پایگاه رأی متفاوتی دارند از انتخاباتی با ۱۰ کاندیدا که از پایگاه اجتماعی مشابهی برخوردار هستند به مراتب رقابتیتر است. از همین منظر به نظر میرسد ضرورت دارد که تنوع و تکثر نامزدهای ثبتنام کرده به صفت پایگاه رأی آنها در فرایند نهایی انتخابات هم تا جای ممکن حفظ شود. این مهم بیشک متضمن بخش بزرگی از مشارکت انتخاباتی جامعه است. آن هم در شرایطی که به نظر میرسد کشور و نظام خصوصاً از منظر تحولات خارجی به چنین نوع مشارکتی و پیام آن احتیاج حیاتی دارد. نفس این مشارکت قطعاً به مراتب از نتیجه نهایی انتخابات برای کلیت نظام از اهمیت بیشتری برخوردار است و رهبر معظم انقلاب نیز بارها به همین نکته اشاره فرمودهاند.
اما نکته دیگر هم که باید مکمل این تنوع نامزدها با هدف افزایش مشارکت باشد، تضمین امکان اجرایی شدن برنامههای نامزد پیروز و عدم دخالت دیگران در اجرای این برنامههاست. این دوگانه در کنار هم موقعیتی برای جامعه به وجود خواهد آورد که اولاً به تجربه منجر به بهترین تصمیم ممکن میشود و ثانیاً پشتوانهای اجتماعی برای نظام سیاسی در مقابل موقعیتهای تنشزای احتمالی داخلی و خارجی ایجاد میکند. هماکنون به نظر میرسد جریانهای سیاسی قانونی کشور با بیشترین امکانی که داشتند قدم اول را با معرفی نامزدهای متعدد برای برگزاری انتخاباتی با سطح مشارکت مطلوب برداشتهاند.
در ادامه فراهم شدن زمینه برای تضمین حضور نامزدهای گرایشهای سیاسی در رقابت نهایی است که میتواند منجر به آن مشارکت مطلوب گردد. کما اینکه بستن این مسیر با توجه به اعلام حضور اولیه جریانها، خطر بروز یک سرخوردگی در بخشهای بزرگی از اقشار جامعه را نیز به دنبال دارد. به این اعتبار قبل از انتخاب نهایی مردم، نحوه بررسی برگزارکنندگان انتخابات در سمت و سوی مسیری که قرار است پیموده شود یک فاکتور تعیین کننده برای این مهم است که نتیجه نهایی انتخابات پیشرو تا چه اندازه میتواند تأمین کننده منافع ملی ما باشد.
روزنامه شرق
وکالت سیاستی/کیومرث اشتریان
در ادامه نوشتههایم درباره پروژههای اجرائی برای کاندیداهای ریاستجمهوری به بحث «وکالت سیاستی» و توسعه نهادهای سیاستگذاری میپردازم. «معاونت توسعه نهادهای مدنی سیاستگذاری» درپی گسترش نقش نهادهای مدنی بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد برای مشارکت در طراحی و ارائه سیاستهای عمومی است. این طرح از آنرو ضروری است که تاکنون به صورت نهادینهشدهای شاهد مشارکت عمومی در تدوین سیاستهای عمومی نبودهایم. یکی از این نهادها که میتواند ظرفیت حقوقی و سیاستی در جامعه را آزاد کند و گسترش دهد، نهاد «وکالت سیاستی» است.وکالت سیاستی (و در سطحی کلانتر معاونت توسعه نهادهای مدنی سیاستگذاری) میتواند بهصورت نظاممند ظرفیت بخش خصوصی را به اداره امور دولتی متصل کند و فاصله دولت- ملت را کاهش دهد. نمونه دیگری از این نهادها، «نهادهای مستقل ارزیابی» سیاست است که ظرفیت عمومی را در ارزیابی و قضاوت درباره سیاستها افزایش میدهد. در اینجا صرفا بر نهادهای وکالت سیاستی تمرکز میکنم تا این ایده را تعمیق بخشم. بدیهی است شمار این نهادها میتواند بسیار بیشتر از این دو مورد باشد و حوزههای تخصصی صنعتی، کشاورزی، فرهنگی و حتی سیاسی را دربر بگیرد.
یکم: سیاست فقط مبارزه جناحهای سیاسی برای دستیابی به صندلی قدرت و میز ریاست نیست. دامنه سیاست بسیار وسیعتر است و بلکه شامل مطالبات صنفها و گروههای مختلف اجتماعی نیز میشود که برای منافع و مطالبات خود فعالیت میکنند.
این بخش از مبارزه واقعی قدرت بهصورت شگفتآوری از دید فعالان سیاسی و حتی روشنفکران ایرانی بهدور مانده است و قالب نهادینه و حقوقی و تخصصی نیافته است. در کشور ما همهچیز سیاسی است؛ آری، اما این «همهچیز» در مبارزه بر سر ریاست خلاصه شده است؛ مبارزهای که برای طبقات و صنوف و مشکلات واقعی مردم کاملا بیمعناست. ازاینرو، دَمبهدَم مردم طعنه میزنند که «سیاسیون» نه پی حکمت و مصلحت خلق بلکه درپی ریاست و منافع خویش گرد آمدهاند. سخن این است که مبارزه سیاسی در دامنه وسیعی از مبارزات و مطالبات اجتماعی متجلی میشود. به همین دلیل است که باید در پی توسعه سیاستی باشیم که میتواند مکملی مهم برای توسعه سیاسی باشد.
این موضوع آنچنان مهم است که حتی میتوان گفت که توسعه سیاسی مکملی برای توسعه سیاستی است؛ به بیان دیگر توسعه سیاستی مهمتر یا حداقل همتراز توسعه سیاسی است. «وکالت سیاستی» نهادی است که این توسعه سیاست را محقق کرده و سیاستورزی را حرفهای میکند؛ راهی برای شناسایی رسمی دامنه وسیع مطالبات صنفی-اجتماعی و اداره منظم امور است؛ ما را از اداره تودهای و هرجومرج رهایی میبخشد؛ ثبات سیاسیِ پایداری را برای کشور به ارمغان میآورد و آن را از تکانههای غیرمترقبه سیاسی ایمن میکند دولت را از یکهتازی در اداره امور عمومی نجات میدهد و در نهایت سبب میشود که از درون اجتماع نهادهایی برای مشارکت کارشناسان و حکمرانی عمومی سر بر آورد.
دوم: مثالهایی ارائه میدهم تا بهخوبی ضرورت وجود نهادی برای «وکالت سیاستی» را نشان دهم. حدودا سه سال پیش بحران کامیونداران و رانندگان بهصورت یک موج ناشناخته کشور را دربر گرفت. من بهعنوان کسی که بخشی از مسئولیت رسیدگی به این موضوع را داشتم شاهد بودم که عملا هیچکس نه از درون دولت و نه از بیرون نمیتوانست و نمیدانست که بالاخره مشکل اساسی چیست؟ و سخن نهایی و راهحل نهایی کدام است؟
کامیونداران فقط از زجری که میکشیدند گلایه داشتند و خواهان افزایش کرایه بار بودند؛ چیزی که به نفعشان نبود، ولی خیال میکردند که برایشان مفید است! نمایندگانی از مجلس در پی عکسگرفتن و استفاده ابزاری از آنان بودند و جز نمایش و مصاحبه کار دیگری بلد نبودند. سازمان برنامه راهحل واضحی نداشت و در ملاقاتی که نمایندگان کامیونداران و رانندگان با رئیس سازمان برنامه داشتند تصمیم بر این شد که بهشکلی ناشیانه و غیرکارشناسی ۲۰ درصد به کرایه بار افزوده شود.
این در حالی بود که از این ۲۰ درصد در نهایت مبلغ ناچیزی به راننده میرسید. مسئولان وزارت راه به طریق دیگری از جمعبندی راهحلی روشن عاجز بودند. چند پرسش مهم وجود داشت که باید به پاسخ روشنی دست مییافتیم. اولا، کشف حق میکردیم. یعنی باید میدیدیم که رانندگان، کامیونداران، شرکتهای حملونقل، تأمین اجتماعی، بانکها و... چه حقوق و تکالیفی دارند.
ثانیا، مطلوبترین راهحل سیاستی را درمییافتیم.
ثالثا، این راهحل را تحریر حقوقی میکردیم و آن را به قالب قانون یا آییننامه درمیآوردیم.
هیچکدام از این سه اقدام، متولی روشنی نداشت در نتیجه پس از مدتی کشوقوس و جلسات طولانی همه دچار فرسودگی دیوانسالاری شدیم و عملا اقدام خاصی محقق نشد و تغییری ایجاد نشد. یک راهحل مدنی برای تدوین سیاست و تحریر حقوقی این سیاستها استفاده از بخش خصوصی و بهاصطلاح «دیوانسالاری مدنی» است. یعنی شرکتهایی برای چنین نیازهایی تشکیل شوند و به یاری گروههای اجتماعی بیایند و وظیفه کشف حق، طراحی سیاستهای پیشنهادی و تحریر حقوقی مطالبات را انجام دهند تا گروهها و اقشاری همچون رانندگان و کامیونداران مطالبات خود را از حیث حقوقی شفاف کرده و آن را پیگیری کنند. بهصورت سنتی عریضهنویسان برای افراد خصوصی در حوالی ساختمانهای دستگاههای دولتی چنین وظیفهای را در قبال دریافت مبلغی انجام میدهند. اما این سنتِ ساده نهادینه نشده و شکل رسمی حقوقی نیافته است.
مثالهای دیگری برای روشنشدن چگونگی کارکرد وکالت سیاستی وجود دارد: معلمان سالهاست که از وضع خود گلایه دارند، اما مطالبات آنان به قالبهای گوناگون سیاستی درنیامده و تحریر حقوقی نیافته است. آنها نیازمند «وکیل سیاستی» اند تا این مطالبات را به شکل حقوقی و سیاستی در چارچوب قوانین موجود درآورد.
پرستاران سالهاست که درپی تعرفه خدماتاند و هرچند قانونی نیز برای آنها به تصویب مجلس رسیده بود، اما عملا اجرا نمیشد. آنها نیز نیازمند «وکیل سیاستی» اند تا از طریق دیوان عدالت کار خویش را پی بگیرند.
مدتهاست که آموزشگاههای رانندگی با نیروی انتظامی بر سر ساماندهی امور مربوط به آموزشهای راهنماییورانندگی مجادله دارند. آنها شاید دقیقا نمیدانند چه میخواهند یا چه باید بخواهند یا چه میتوانند بخواهند. آنها نیازمند «وکیل سیاستی»اند که اولا، خواستههای آنها را در قالب یک طرح سیاستی منقح کند و ثانیا، این سیاست را در قالب حقوقی درآورد تا بتوانند در دیوانسالاری دولتی مطالبات خود را تعقیب کنند. تلاشهای ناموفقی در ادوار گوناگون دولتها انجام شده است تا بتوانند مشارکت عمومی را در طراحی و تدوین سیاستها جلب کنند.
اما این تلاشها صرفا در دعوت به حضور در جلسات خلاصه شده و صورت نهادینهشدهای نیافته است. اعطای مجوز به وکلا و کارشناسانِ تخصصی حوزههای گوناگون برای ایفای وظیفه وکالت سیاستی میتواند این ظرفیت را شکل حقوقی بخشد و توسعه پایداری را در جذب مشارکت مدنی فراهم آورد. معاونت توسعه نهادهای مدنیِ سیاستگذاری در ریاستجمهوری (یا حتی در وزارت کشور) میتواند به ساماندهی و توسعه این نهادها و اتصال آنها به بدنه اجرائی مؤثر باشد. سوم: دستگاههای امنیتی این پیشنهاد را جدی بگیرند و آن را جایگزین «روشهای دیگر» کنند. ثبات امنیتی را از طریق ثبات سیاستی به دست آورید. همین.
اخبار ویژه یکشنبه 26 اردیبهشت ماه
روزنامه کیهان
وال استریت ژورنال: در وین خبری نیست آمریکا تحریمهای اصلی را برنمیدارد
خبرنگار وال استریت ژورنال به نقل از منابع مختلف حاضر در مذاکرات برجامی وین نوشت: در واقع هیچ اتفاقی نیفتاده است و اختلافات همچنان باقی است. لورنس نورمن خبرنگار وال استریت ژورنال در بروکسل در یادداشت توئیتری خود مینویسد: آخرین اطلاعات من از منابع این است که در مورد موضوعات اصلی، پیشرفت بسیار کمی وجود داشته است. یک منبع ارشد تا آنجا پیش رفت که گفت «در واقع هیچ اتفاقی نمیافتد»، هرچند در مذاکرات، فضای سازندهای وجود دارد.برخی دیگر تصریح کردهاند که در زمینه زبان تهیه شده برای بازگشت به متون انطباق، پیشرفتهایی صورت گرفته است، زبان بسیار مهم است، اما درباره جزئیات و نه مسائل اصلی. همه منابع من این را میگویند که افزایش تنش بین اسرائیل و فلسطین بر مذاکرات و فضای آن تأثیری نگذاشته است. برخی از آن گلایه خواهند کرد. اما این امر در سال ۲۰۱۴ با مداخله روسیه در اوکراین درست مانند آخرین تشدید غزه در آن سال بود.
مدتهاست که این گفتگوها نسبت به سایر موضوعات عایقبندی موفقی داشته است. منتقدان میگویند این یکی از مشکلات گفتگو با ایران است. قضاوت در این باره را به دیگران وامیگذارم. خب معنی اینها چیست؟ من یک هفته پیش گفته بودم که رسیدن به یک توافق پیش از مهلت ۲۱ مه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ایران دشوار خواهد بود. این واضح است که اکنون حتی واقعیتر است.
همانطور که مقام ارشد ایالات متحده هفته گذشته گفت، دیدگاه کاملاً واضحی درباره اصلیترین و مهمترین موضوعات وجود دارد. در میان سه کشور اروپایی و واشنگتن، هیچ کس واقعاً نمیداند که آیا میشود قبل از انتخابات ایران توافق کرد یا نه. من مدام میشنوم که یک فرصت منطقی برای رسیدن به توافق نهایی در این ماه وجود ندارد.
احتمال پیشرفت نوعی توافق سیاسی همانطور که وندی شرمن در این هفته اشاره کرد وجود دارد. مقامات آمریکایی میگویند هنوز هیچ کار واقعی در مورد شکل ظاهری انجام نشده است. اما اگر تا اواسط هفته آینده تغییری ایجاد نشود، تمرکز بر مباحث اصلی خواهد بود که در پایان ماه مه رخ میدهد. برای این کار نیاز به تمدید توافق آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ایران است که این سؤال را به وجود میآورد که آژانس چقدر میتواند ایران را تحت فشار قرار دهد.
گزارش آژانس درباره موضوع مواد هستهای ایران در ماه ژوئن و ۱۰ روز پس از مهلت ماه مه، منتشر خواهد شد. درک من این است که آژانس، مأموریت دیگری در ایران در مورد آن مسائل حل نشده پادمان طی چند روز آینده خواهد داشت؛ بنابراین بسیاری از عدم اطمینان در پیش است. اما نتیجه نهایی این است که رسیدن به توافق، پیش از پایان ماه میسر نخواهد بود و مانند گذشته، هنوز هم این اعتقاد وجود دارد که سؤال اصلی در مورد زمان بازگشت متقابل به پایبندی است.
همچنان کشمکش بر سر تحریمها و اینکه چه تعداد و کدام تحریمها بمانند، باقی است و هنوز اختلاف نظر اساسی در مورد چگونگی فعال بودن ایالات متحده فراتر از ارائه مجوزهای اوفک و ارائه مشاوره در مورد آن، در راهاندازی تجارت با ایران وجود دارد. یک منبع میگوید ایران میخواهد آمریکا تقریباً به عنوان مدیر تجاری آن عمل کند. این اتفاق نمیافتد.
از گریه برای دختر مظلوم وزیر تا بغض برای فقرا و کولبران!
اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی، دیروز هنگام ثبتنام برای نامزدی انتخابات، به فقر و کولبری گروهی از مردم اشاره و بغض کرد. او گفت باید آینده را بسازیم. سایت جهان نیوز با مرور سخنان دیروز جهانگیری و بغض وی، از مخاطبان خواست نظر خود را درباره این رفتار و گفتار وی منعکس کنند.گزیدهای از این دیدگاهها را میخوانید:
- یاد بغض آخوندی و گریه محمود صادقی افتادم.
- من یاد بغض وندی شرمن مقابل عراقچی افتادم.
- بابا اینا این همه رو را از کجا مییارن؟ آخه چطوری روت میشه بیایی؟ چقدر این پست شیرینه براتون؟
- از جنس همون ناراحتیش برای دختر مظلوم وزیره؟ هان.. یادت که هست.
- ملت شریف ایران یادتون هست؟!
- آقا من که رد دادم نمیدونم چی بگم؛ فقط مردم یادتون هست؟
- فقر مردم بهدلیل عملکرد شماهاست.
- از ایشون میخواهیم بیاد میون مردم و نظرخواهی کنه.
- مردم تحمل دولت سوم روحانی را ندارند.
- هشت سال است مملکت را به تعطیلی و مردم را به فلاکت کشیدهاند الان زمانی که باید درخصوص عملکرد و وعدهای هشت سال گذشته جواب دهند میگوید بیایید آینده را بسازیم؟!
- من نمیدونم آینده اینا از کی شروع میشه که میخوان بسازنش...!
- خدایا گیر چه آدمایی افتادیم! ول کن قدرت هم نیستن!
- مردم ایران یادتون میاد.
- خدایا خودت به ما صبر بده.
- خدا وکیلی چرا اصلاحطلبان فکر میکنن مردم شعور و حافظه ندارن؟ هشت سال معاون اول بودی. برای ما فیلم بازی میکنی؟!
- یه بار هم برای دختر مظلوم وزیر برافروخته شد، ...؟!
- واقعا حرفهای ۴ سال قبل خودش را به یاد دارد که چه سخنانی میگفت؟
- این بغض را باید زمانی که دلارها از دست دولت و مردم خارج شد میکردی.
- بغضها و نمایش دیگه جواب نمیده. دوران رای آوردن با گریه گذشته.
- این بغض، همون ۰.۵ درصد رایش را هم میکنه ۰.۲ درصد.
- بهخاطر فقر مردم بغض کرده؟! فقری که خودشان عاملش بودند؟!
- دوباره فیلم بازی کردنش شروع شد. دیگه جواب نمیده جهانگیر جان.
- نوبخت هم وقتی از محرومین میگفت بغض کرد. کرباسچی هم بغض کرد و حتیگریه کرد. خاتمی هم موقع ثبتنام دوره دوم بغض کرده بود....؟!
- بمیرم برات. جیگرم کباب شد، ولی بهت رای نمیدم بلکه به رئیسی رای میدم تا بیشتر گریه کنی.
نامزد پوششی روحانی حالا باید پاسخگوی تورم ۴۵ درصدی باشد
برخی فعالان اصلاحطلب از اسحاق جهانگیری خواستند بر سر نامزدی انتخابات ریسک نکند و مرتکب چنین قماری نشود. به گزارش جهان نیوز، رضا صادقیان در سایت اصلاحطلب انصافنیوز نوشت: «ناگفته پیداست که جهانگیری هشت سال معاون اول حسن روحانی بوده». اینکه او از قدرت کافی برخوردار نبوده و یا پس از گران شدن بنزین در خانه مانده و برای چند روز سر کار نرفته است و یا خودش با نرخ دلار ۴۲۰۰ تومانی از روز نخست مخالفت کرده و… مسائلی نیست که بتوان در انتخابات درباره آنها سخن گفت و به عنوان برگ برنده نهایی برای مخاطبان از فتوحات هشت سال گذشته پردهبرداری کرد.نویسنده با بیان اینکه جهانگیری نمیتواند نقش مخالف دولت روحانی را بازی کند، میافزاید: «هشت سال دولتداری و قرار داشتن در یکی از کلانترین قدرتهای ساختار قوه مجریه و بودن در سیاستگذاریهای کلان دولت یازدهم و دوازدهم امکان انتقاد، خرده گرفتن، نقد کردن سیاستها و حتی افشاگری درباره کنشهای دیگران را از دست هر سیاستمدار و دولتمردی خارج میکند. جهانگیری و یا هر فرد دیگر پس از هشت سال در ساختار قدرت بودن، نمیتواند نقش مخالف با سیاستهای دولت را در زمین دیگری به دوش بکشد. چرا که او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای حاضر در ساختار قدرت، در حوزههای مختلف بازیساز و بازیگر بوده است.
بدون شک جهانگیری میبایست از تورم ۴۵ درصدی، افزایش افسار گسیخته قیمت مسکن و خودرو و کالاهای اساسی و طلا و… سخن بگوید. او نمیتواند منتقد سیاستهای اقتصادی دولتی باشد که خود یکی از ارکان اساسی آن بوده است، بنابراین هیچ راهی نمیماند مگر شرح و ارائه توضیحاتی که چرا تورم از ۴۰ درصد بیشتر شد، چرا قیمت مسکن افزایش یافت و چرا سفره مردم نسبت به چند سال قبل کوچکتر شد و چرا حجم نقدینگی به جای کنترل و مهار نسبی افزایش چشمگیر داشت و… بنابراین او نه تنها در مقام نقد وضعیت موجود و انتقاد از رویههای سابق نمیتواند پیشقدم باشد، بلکه میبایست و حتما در مقام دفاع برخواهد آمد. دفاعی که بیش از آنکه آورنده آرای شهروندان و آرای خاکستری به سوی او باشد، سبد آرای اصلاحطلبان را خالی خواهد ساخت».
نویسنده، جهانگیری را فاقد جذابیت رسانهای معرفی کرده و نوشته است: «مهمتر آنکه، پرونده قضایی برادر جهانگیری در زمانی که افکار عمومی درباره موضوعاتی مانند رانتخواری، فساد اداری و سیستمی بینهایت واکنش منفی نشان میدهد. علاوهبر صادقیان، اکبر منتجبی، روزنامهنگار اصلاحطلب و معاون سردبیر روزنامه سازندگی (ارگان حزب کارگزاران) با انتشار متنی در اینستاگرام به موضوع کاندیداتوری جهانگیری واکنش نشان داده و حضور انتخاباتی او را «قمار» دانسته است.
او مینویسد: رمان قمارباز داستایوفسکی را خواندهاید؟ اسحاق جهانگیری مرا به یاد الکسی ایوانوویچ، قهرمان قمارباز میاندازد.
سال نود و شش پس از درخشش جهانگیری در مناظرههای انتخاباتی، به برخی از دوستان پیشنهاد کردم به او بگویند در دولت دوم روحانی حضور پیدا نکند تا مقدمات شهردار تهران شدن وی فراهم شود. دوستان نپذیرفتند. جهانگیری قمار کرد و در دولت او در دولت ماند و هرچه در انتخابات رشته بود، در دولت پنبه شد. هرچه سرمایه جمع کرده بود، همچون الکسی ایوانوویچ برباد داد.
اکنون بهنظر میرسد او عزم انتخابات ریاست جمهوری دارد. متحملا فکر میکند این آخرین قمار اوست؛ و شاید فرصت قمار دیگری دست ندهد. به عنوان یک روزنامهنگار توصیه میکنم دست نگه دارد و قمار نکند. راه پیشرو هیچ چشمانداز روشنی برایش ندارد. آینده را نمیتوان با، اما و اگر و شاید ساخت. امروز نیامدن او به صحنه انتخابات بهترین تصمیم اوست. ممکن است تلخ باشد، اما چاره چیست؟ جهانگیری شاید تصور کند که میتواند از این فرصت برای احیای خودش استفاده کند، اما امروز هر سخنی در دفاع از دولت تمام شدهای که حتی توان کنترل قیمت مرغ را نداشت، اشتباه است. با حضورش تمام ناکامیها و ناکارآمدیهای دولت را بر دوشش میافکنند. اکنون سال ۹۶ نیست. حجم نارضایتی بالاست و هر سخنی ممکن است به ضد خود بدل شود».
آرمان: شکست انتخاباتی قطعی است اصلاحطلبان سردرگم هستند
صادق زیباکلام میگوید اصلاحطلبان دور خود میچرخند و این گرفتاری را با شیخوخیت کسانی مثل خاتمی نمیتوان برطرف کرد. روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان «سرنوشت یک جریان بعد از شکست ۱۴۰۰» که در واقع پیشبینی پیشاپیش شکست مدعیان اصلاحات است، مینویسد: از شواهد پیداست که اصلاحطلبان باید قید انتخابات را بزنند. مردم اکنون دلسرد شدهاند.اکنون میتوان همین سردرگمی را در انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مشاهده کرد؛ اینکه این جریان به استقبال شکست ۱۴۰۰ میرود. با این اوصاف نکته این است که بعد از شکست کامل انتخاباتی در شورای شهر و ریاست جمهوری، اصلاحطلبان که هم پارلمان و هم قوه مجریه و هم مدیریت شهری را از دست میدهند بناست چه سیاستی در پیش بگیرند و سرنوشت این جریان چه خواهد شد؟ آیا تجربه نشان میدهد اینجریان برای بقای در قدرت عملاً دست به اقدامات ریسکی نمیزند و اهل مصالحه و مسامحه است، اما با این روش تا کجا میتواند پیش رود؟
صادق زیباکلام، در این باره به «آرمان» میگوید: متأسفانه اصلاحطلبان، هیچ برنامه، دستورالعمل و نقشه راهی برای تغییر و تحول، پیشرفت و توسعه سیاسی ندارند. موضعگیری امروزشان در انتخابات نداشتن هر گونه طرح و برنامهای را آشکار میکند. معلوم نیست میخواهند شرکت بکنند یا نکنند، چرا باید و چرا نباید در انتخابات شرکت کنند. هیچ چیزی معلوم نیست، وقتی تا این حد بیبرنامگی در اصلاحطلبان باشد، چگونه میتوان انتظار داشت که دستورالعملی داشته باشند؟ نه اینکه امروز اصلاحطلبان این گونه باشند آنها ۲۲ سال است که در این وضعیت به سر میبرند؛ از دوم خرداد ۷۶ تا امروز نتوانستهاند بگویند دنبال چه چیزی هستند؛ وی ادامه میدهد: متأسفانه تا وقتی اصلاحطلبان نتوانند استراتژی داشته باشند، همین گونه دور یک دایره حرکت میکنند. جدا از نداشتن هدف و استراتژی درد دیگر آنها این است که در واقعیت رئیس هم ندارند. مگر یک جریان سیاسی براساس شیخوخیت و ریشسفیدی اداره میشود که دل به خاتمی ببندند.
تحریمها که در همین دولت چند برابر شد!
یک عضو حزب اتحاد ملت برخلاف واقعیتهای اقتصادی و سیاسی گفت حضور اسحاق جهانگیری در انتخابات میتواند برای ۳۵ میلیون فقیر ناشی از تحریم راهگشا باشد (!) حمیدرضا جلاییپور درباره احتمال اجماع اصلاحطلبان روی جهانگیری، به ایلنا گفت: جهانگیری یک اصلاحطلب فابریک و نمونه اصل است و بدلی نیست. ثانیا تقریبا کل اعضای جبهه اصلاحطلبان ایران به ایشان رای دادند. ثالثا جهانگیری از پایین به بالا آمده است. از جهاد سازندگی یک شهر کوچک آمده بالا، تا فرمانداری، استانداری و نمایندگی مجلس و بعد هم دورههای موفق وزارت در حوزه صنعت و در نهایت معاون اولی رئیسجمهوری را تجربه کرده است.وی میافزاید: ما بعد از انتخابات خرداد ۱۴۰۰ یک شخصیتی میخواهیم که بتواند با تعامل با ارکان حاکمیت و خصوصا با بیت و با نخبگان کشور، برای مردم، خصوصا برای آن ۳۵ میلیونی که به خاطر تحریمها فقیر شدند، یک کار اصولی بکند، تولید و اشتغال را راه بیاندازد. به نظر من این فرد جهانگیری است. جلاییپور به این واقعیت اشاره نکرده که تحریمها به خاطر سوء مدیریت تیم روحانی- جهانگیری، نه تنها برداشته نشد بلکه چند برابر هم شد و بنابراین، آقای جهانگیری متهم فشار به طبقات فرودست است. ضمن این که بخش عمدهای از این فشار اقتصادی، نه الزاما به تحریمها، بلکه به سوء مدیریت دولت روحانی برمیگردد. سوء مدیریتی که باعث معطل ماندن ظرفیتهای اقتصادی و تبدیل فرصتهای رونق اقتصادی درونزا به تهدید شد.
روزنامه وطن امروز
گفتوگوی تلفنی سردار قاآنی و اسماعیل هنیه
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیروز تلفنی با رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین درباره آخرین تحولات غزه گفتگو کرد.به گزارش فارس، «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس تماسی تلفنی از «سردار قاآنی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دریافت کرد. به گزارش شبکه خبری العالم، سردار قاآنی در این تماس تلفنی پاسخ منحصر به فرد و موفق مقاومت به تجاوز دشمن صهیونیستی و دفاع از ملت فلسطین را ستود. فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچنین وحشیگری رژیم اشغالگر را محکوم کرد.اسماعیل هنیه نیز در این تماس تلفنی گفت نبرد قدس، نبرد تمام فرزندان ملت بوده و موضع ایران در حمایت از ملت فلسطین را ستود. درگیری میان مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی از روز دوشنبه و پس از پایان ضربالاجل مقاومت به تلآویو مبنی بر لزوم پایان تجاوزات این رژیم در قدس و مسجدالاقصی آغاز شد. در حالی که رژیم صهیونیستی در مقابل دیدگان جهانیان به کشتار مردم فلسطین ادامه میدهد، آمریکا و کشورهای اروپایی به جانبداری از این رژیم میپردازند.
انتقاد باقریکنی از انفعال کشورهای اسلامی در قبال غزه
دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران از «انفعال کشورهای اسلامی در قبال حملات رژیم صهیونیستی به غزه و به خاک و خون کشیدن شمار زیادی از زنان و کودکان بیگناه فلسطینی» انتقاد کرد. علی باقریکنی، دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران با انتشار پیامی در توئیتر، در واکنش به جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی بویژه غزه نوشت: صهیونیستها دیگر چه جنایتی انجام دهند تا کشورهای اسلامی برای تشکیل اجلاس سازمان همکاری اسلامی اقدام کنند؟ برگزاری اجلاس فوقالعاده سازمان همکاری اسلامی در سطح سران، کمترین کاری است که دولتهای اسلامی میتوانند برای ملت مظلوم فلسطین انجام دهند.همچنین دبیر ستاد حقوق بشر در توئیت دیگری آورده است: کشورهای عربی که دیروز به بهانه صلح، دست دوستی به جلاد دادند و از پشت به امت اسلامی خنجر زدند و دشمن را به جای دوست جا زدند، امروز باید پاسخگوی خون کودکان، ضجه مادران و فریاد استغاثه پدران فلسطینی باشند که جز خدا هیچ پناهی ندارند. باقریکنی در ادامه سلسله توئیتهایش در رابطه با جنایت غزه، تاکید کرده است: «انتفاضه جدید در غزه ثابت کرد نه خنجر حماقت شیوخ عقبافتاده چند کشور عربی و نه تیغ جنایت صهیونیستها هرگز مقاومت کودکان و زنان و مردان فلسطینی را تضعیف نخواهد کرد». دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان در آخرین توئیتش درباره مظلومیت فلسطین، یادآور شده است: به میدان آمدن وجدان جامعه بینالملل و دفاع تمامقد آزادیخواهان جهان فارغ از دین و مذهب از مظلومیت فلسطین و مقابله با پادگان تروریستی صهیونیستی، توفانی است که هیچ سامانه دفاعی حتی گنبد آهنین را یارای مقاومت در برابر آن نیست. فلسطین زنده است و نفس میکشد.
صهیونیستها در محاصره جبهه مقاومت هستند
معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: امروز رژیم صهیونیستی غافلگیر شده و در محاصره کامل جبهه مقاومت قرار گرفته است. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سردار یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره تحولات اخیر سرزمینهای اشغالی و نوار غزه اظهار کرد: تحولات در حال جریان در سرزمینهای اشغالی بیسابقهترین تحولات از زمان جعل رژیم صهیونیستی بوده و از لحاظ بزرگی هیچ نمونه مشابهی ندارد.معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به جنگهای پیشین فلسطینیها با صهیونیستها در مقاطع مختلف افزود: طی سالهای اخیر، جنگهای غزه و ۳۳ روزه از جنگهای پیشین رژیم صهیونیستی بوده که هر کدام دارای مختصات خاص خود بودهاند. جوانی با بیان اینکه تحولات کنونی دارای مختصاتی منحصربهفرد است، ادامه داد: اکنون رژیم صهیونیستی غافلگیر شده و در محاصره کامل جبهه مقاومت قرار گرفته است. وی دلیل غافلگیری رژیم صهیونیستی را فشارهای داخلی و بینالمللی دانست و گفت: اتفاقات روزهای گذشته در سرزمینهای اشغالی توان مقاومت را در مقابله با قدرت نظامی صهیونیستها و آشکارسازی نقص سیستم دفاعی رژیم صهیونیستی بخوبی به نمایش گذاشته است.
جوانی با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی فلسفه وجودی خود را کاملا از دست داده و اوضاع کاملا به نفع فلسطین و مقاومت تغییر کرده است، خاطرنشان کرد: رژیم صهیونیستی به هیچ وجه توانایی تغییر اوضاع به نفع خود را نداشته و بر اساس شواهد، روند رسیدن صهیونیستها به پایان، یک روند پرشتاب است. معاون سیاسی سپاه پاسداران یادآور شد: آینده از آن ملت فلسطین و جبهه مقاومت بوده و رژیم صهیونیستی سرنوشتی جز نابودی نخواهد داشت.
وی با بیان اینکه امروز دست صاحبان اصلی سرزمینهای اشغالی پر شده است، افزود: سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی سنگهای در دست فلسطینیها را به موشک تبدیل کرده است. معاون سیاسی سپاه پاسداران مطرح کرد: با اطمینان میتوان گفت این تحولات خبر از آینده خوب پیروزی ملت مظلوم فلسطین بر دشمنان خود، رهایی سرزمینهای اشغالی از دشمنان بیگانه و آزاد شدن قدس شریف میدهد.
روزنامه خراسان
غلط از آب در آمدن ضرب و تقسیم ساده دولتیها
پس از آن که هیئت وزیران در روزهای اخیر، مصوبهای را ابلاغ کرد که طبق آن، نصاب جدید معاملات در سال ۱۴۰۰ تعیین شده بود، یک مقام مسئول اقتصادی در دولت با ارسال نامهای خطاب به برخی اعضای کابینه اعلام کرده طبق قانون برگزاری مناقصات، نصاب معاملات متوسط باید حداکثر ۱۰ برابر نصاب معاملات کوچک باشد در حالی که طبق تصمیم هیئت وزیران، عدد تعیین شده برای نصاب معاملات متوسط بیش از ۱۰ برابر نصاب معاملات کوچک است و مسئولان مربوط در ضرب و تقسیم اعداد دچار اشتباه شده اند که بنا به عامیت این موضوع، باید به سرعت اصلاح شود.درخواست برای صرفه جویی حداکثری!
یک مقام مهم اجرایی در ابلاغیه روزهای اخیر خود از مخاطبان خواسته است با توجه به میزان اعتبارات در نظر گرفته شده برای مصارف هزینهای و تملک داراییهای سرمایهای دستگاههای اجرایی در سال ۱۴۰۰، مدیران مربوط ضمن لحاظ حداکثر صرفه جویی در اعتبارات هزینه ای، راجع به حذف فرایندهای غیرضروری و خودداری از انجام تعهدات مازاد بر تکالیف قانونی اقدام کنند و از منابع در اختیار برای تحقق پروژههای اقتصاد مقاومتی بهره ببرند.روزنامه ایران
ظریف چرا به وین نرفت
خبر اول اینکه، سفر وزیر امور خارجه ایران به اتریش لغو شد. سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه در پی انتشار اخبار منتشر شده مبنی بر این که محمدجواد ظریف در ادامه تور اروپایی خود سفر به وین را لغو کرده است، گفت: آقای ظریف، سفر در این شرایط را به مصلحت ندانست و لذا ترتیبات سفر نهایی نشد. در همین رابطه منابع اتریشی بهنقل از وزارت امور خارجه این کشور ادعا کردند که ظریف بهخاطر برافراشته بودن پرچم رژیم صهیونیستی روی بناهای مقر نخستوزیری و وزارت امور خارجه اتریش، سفر خود به وین را لغو کرده است.وزیر امور خارجه ایران در چند روز اخیر سفرهای متعددی در راستای روابط دوجانبه به کشورهای منطقه و کشورهای اروپایی داشته است. سید عباس عراقچی، معاون وزیر امورخارجه کشورمان هم که این روزها برای مذاکره بر سر چگونگی احیای برجام در وین، پایتخت اتریش به سر میبرد جمعه شب با انتقاد از این اقدام اتریش در برافراشتن پرچم رژیم صهیونیستی بر سر ساختمانهای دولتی خود نوشته بود: «وین مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دفتر سازمان ملل متحد میباشد و اتریش تاکنون میزبان خوبی برای مذاکرات بوده است.
مشاهده پرچم رژیم اشغالگری که در همین چند روز دهها غیرنظامی از جمله کودکان بسیاری را وحشیانه کشتار نموده است، بر فراز ساختمانهای دولتی در وین، بهت آور و دردناک است. ما در کنار فلسطین ایستادهایم». «اَلون اوشپیز»، مدیرکل وزارت امورخارجه رژیم صهیونیستی هم به این توئیت عراقچی واکنش نشان داد و در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: شوکه کننده و دردآور دو هزار راکتی است که توسط گروه مورد حمایت ایران به سوی جوامع اسرائیلی شلیک شده است. وی در ادامه برافراشته شدن پرچم رژیم اشغالگر صهیونیستی بر فراز ساختمانها در وین را امری طبیعی توصیف کرد و گفت: بهتر است به دیدن پرچم عادت کنید. رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر با بمباران بخشهایی از نوار غزه جان دهها غیرنظامی فلسطینی، شامل زنان و کودکان را گرفته است. وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران جمعه گذشته به مناسبت سالروز یومالنکبه (روز تأسیس رژیم صهیونیستی) در بیانیهای با محکوم نمودن شدید جنایات اخیر صهیونیستها علیه مردم مظلوم فلسطین، از دولتها و سازمانهای بینالمللی خواست به وظیفه خود در راستای پایان اشغال و مقابله با تداوم جنایات و تجاوزات صهیونیستها عمل نمایند.
توصیه کرونایی به نامزدهای انتخابات
خبر دیگر اینکه، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نسبت به تجمعات انتخاباتی هشدار داد. به گزارش برنا، علیرضا رئیسی ضمن هشدار به ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری و تجمعات حاصل از آن گفت: از کاندیداهای ریاست جمهوری و طرفدارانشان میخواهم ضمن اینکه انتخابات پرشوری داریم رعایت کنند که باعث شیوع بیماری نشوند. هرگونه تجمع کنترل نشده در فضای بسته باعث انتقال بیماری میشود. وی افزود: سعی شود بیشتر از فضای مجازی و صدا و سیما استفاده کنیم که مبادا با توجه به اینکه در شرایط پایدار و آرامش است این وضعیت به هم بریزد و موج بیماری شکل نگیرد. همه ما باید رعایت کنیم تا دوباره درگیر موضوع نشویم.بازداشت متهم اصلی پرونده شرکت ابریشم گیلان
دست آخر اینکه، سید مهدی فلاح میری دادستان مرکز استان گیلان از بازداشت متهم اصلی پرونده شرکت ابریشم گیلان خبر داد. به گزارش روابط عمومی دادگستری گیلان، وی افزود: با پیشرفت تحقیقات پرونده شرکت ابریشم گیلان در دادسرای صومعه سرا، قرار تأمین صادره از سوی بازپرس پرونده با تفهیم مستندات و ادله جدید، تشدید و متهم اصلی که پیش از این به دلیل ابتلا به کرونا با تودیع وثیقه آزاد بود، بازداشت و روانه زندان شد. دادستان مرکز استان گیلان همچنین با اشاره به پیشبرد تحقیقات این پرونده توسط سازمان اطلاعات سپاه، ضمن تقدیر از عملکرد ضابطین خاص گفت: وقت زیادی برای جمعآوری اطلاعات در این پرونده از سوی ضابطین صرف شده است که با صدور دستور قضایی برای تسریع در تکمیل تحقیقات و ارائه مستندات کامل، امیدواریم این پرونده هرچه زودتر با اتخاذ تصمیم نهایی در دادسرا، به دادگاه ارسال شود.روزنامه شرق
هشدار آمریکا به جمهوری آذربایجان
معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تأکید کرد واشنگتن با دقت اوضاع در مرز میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان را زیر نظر داشته و انتظار دارد باکو نیروهای نظامی خود را از این منطقه مرزی خارج کند. به گزارش اسپوتنیک، «جالینا پورتر»، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در کنفرانسی خبری گفت: ما با دقت اوضاع در امتداد مرز تعیینشده میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان را زیر نظر داریم. تحرکات نظامی در مناطق مورد مناقشه، غیرمسئولانه هستند و اقدامات تحریکآمیز غیرضروری محسوب میشوند.اخراج کارکنان منتقد متروی مسکو
رئیس یک اتحادیه صنفی روسیه گفت خدمات متروی مسکو اقدام به اخراج بیش از ۴۰ نفری کرده که تصور میشود بسیاری از آنها به خاطر عقاید ضدکرملین یا ثبت حمایت از «الکسی ناوالنی»، منتقد سیاسی در بند، اخراج شدهاند. به گزارش رویترز، پلیس حامیان ناوالنی، صریحترین منتقد ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه را به دنبال برگزاری چند اعتراض ملی خواستار آزادی او در سال جاری، بهشدت سرکوب کرده است.دیدار نمایندگان دولت افغانستان و طالبان
مذاکرهکنندگان دولت افغانستان و طالبان در چارچوب دومین روز از آتشبس به مناسبت عید فطر، در دوحه قطر با یکدیگر دیدار کردند. گروه مذاکرهکننده دولت افغانستان گفت دو طرف در این دیدار اوضاع این کشور را بررسی و بر ضرورت تسریع در مذاکرات در دوحه تأکید کردند.افزایش سرکوب مخالفان در میانمار
گزارشهای خبری از افزایش خشونت، سرکوب و فشار نظامیان حاکم بر میانمار علیه مخالفان دولت کودتا و اعتراض سازمان ملل به ادامه این کشتارها خبر میدهند. در جدیدترین موج از تشدید خشونتها در میانمار، نظامیان این کشور روز گذشته حملاتی را علیه شبه نظامیان مخالف کودتا در شهر میندات در شمال غرب آغاز کردهاند.گفتوگوی لاوروف و بلینکن
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت وزرای خارجه این کشور و روسیه بهبود روابط را بررسی خواهند کرد. ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، گفت آنتونی بلینکن، وزیر خارجه این کشور، بناست در دیداری که قرار است در هفته جاری با همتای روسی خود داشته باشد، روابط مسکو-واشنگتن را بررسی کند. اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}