انتخابات تمام شد، مردم با حضور خود در کنار صندوق رای توانستند آینده‌ای دیگر را رقم بزنند که رشد و بالندگی سیاسی، اجتماعی و خصوصا همدلی و مودت را به‌دنبال خواهد داشت. انتخابات فلسفه‌ای دارد که هر عقل سلیمی به راحتی آن‌را می‌پذیرد. یکی از دلایل این نوع انتخاب نگاه به آینده و تصمیم‌گیری برای آینده است. یعنی اقدام در یک روز و به‌جریان انداختن یک فکر و هدف برای مدتی طولانی‌. البته برخی افراد در طول هر انتخاباتی اشکالاتی به اصل وجود و عدم وجود رای‌گیری در اسلام وارد می‌کنند که بیشتر شباهت به انکار عقل دارد تا یافتن حقیقت؛ زیرا همه می‌دانند که اسلام هر امر عقلایی را تایید و هر موضوع غیرعقلانی را مردود می‌شمارد. دین اسلام نگاه به آینده و برنامه‌ریزی برای آینده را در زمان حال، یک اصل عقلانی می‌داند و آن‌را «تدبیر» می‌نامد.

تدبیر به‌قدری مهم است که خداوند در قرآن به آن قسم خورده و در آیه5 سوره مبارکه نازعات فرموده: «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً؛ و سوگند به آنها که تدبیر کارها مى‌کنند.» خداوند با ذکر چند آیه در قرآن انسان را به تدبیر فرامی‌خواند تا با نگاه به گذشته و حال خود برای آینده یک تصمیم صحیح بگیرد. اهل بیت(ع) در احادیث بسیار زیادی در مورد تدبیر داشتن در زندگی تذکر داده‌اند. پیامبر بزرگوار اسلام(ص) می‌فرماید: «هیچ عقلی همانند تدبیر نیست.»(وسائل‌الشیعة، ج12، ص39)

صفت «مدبّر» یک صفت خدایی بوده و فعلی است مخصوص خداوند پس کسی که اهل تدبیر امور است عملی الهی انجام می‌دهد. خداوند انسان را اهل تدبیر آفریده است تا بتواند در زندگی از آن برای رشد اخلاقی، معنوی و مادی بهره‌ بگیرد. پس اینکه هر انسانی برای آینده خود به یک انتخاب متوسل شود امری الهی است و نشان فراوانی عقل. امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: «أدَلُّ شَیءٍ عَلى غَزارَةِ العَقلِ حُسنُ التَّدبیرِ؛ بهترین دلیل بر فراوانى عقل، حسن تدبیر است.» (میزان الحکمه ج7 ص544) مردم جهان برای اداره امور جامعه کسی را می‌خواهند که بتوانند با استفاده از بهترین روش‌ها و عمل به آن با بهترین شیوه امور آینده کشور و زندگی‌شان را مدبرانه پیش ببرد و آسایش و آرامش بیشتری برای آنها ایجاد کند. به‌عبارتی تدبیر مردم در یک روز به تدبیر افرادی در مدتی طولانی متصل می‌شود یعنی پس از انتخابات کسانی که انتخاب می‌شوند باید هم برای خود و هم برای مردم کشور خود بهترین تدبیر را به‌کار ببندند.

کسانی که قصد دارند تدبیر امور را در دست بگیرند در خصوص معنویاتی که می‌تواند زندگی مردم را الهی کند هم باید برنامه داشته باشند. متاسفانه بحث‌های انتخاباتی همیشه از مسائل معنوی خالی است و کسانی که خود را مدبر امور معرفی می‌کنند به هویت معنوی، معرفتی و روانی مردم کمتر توجه می‌کنند. سمت‌وسوی اظهارات، سخنان و برنامه‌ها اخلاق جامعه را دربرنمی‌گیرد و به روح افراد، اخلاق و معنویات آنها توجه خاصی نمی‌شود. مسلم است که هر انسانی در ورای رفتار خود یک استدلال معنوی و اخلاقی دارد که اگر آن استدلال چینش درستی نداشته باشد رفتار و زندگی گذشته، حال و آینده او دچار دگرگونی و تلاطم می‌شود و گاهی آن را نابود می‌کند.

بنابراین یک مسئول باید ابتدا زیر ساخت‌های ذهنی مردم را بشناسد بعد برنامه بریزد و اجرا کند. قبل از هر تصمیم و عملی باید به اندیشه‌ها، انگیزه‌ها، انگیزش‌ها، خواست‌ها و روحیات مردم توجه شود. مردم با سخن مسئولان برای زندگی خود برنامه می‌ریزند تدبیر می‌کنند و در آن جهت حرکت می‌کنند. به‌طور مثال مسئولان نباید سخن و رفتاری داشته باشند که مردم را ناامید و مأیوس کند یا هیجان در آنها ایجاد کند و یا ایشان را عصبانی کند؛ زیرا هر یک از این تغییرات روحی می‌تواند در تدبیر زندگی‌شان اثر مستقیم داشته باشد و آینده آنها را به‌خطر بیاندازد. از مهمترین تذکرات امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر در خصوص مسائل معنوی است.

هنگامی که مالک برای ولایت مصر مأمور می‌شود علی(ع) او را به کنترل نفس خود، مهربانی با مردم، عفو و بخشش خطاکاران، توجه اکید به نگاه مردم و ذهنیت مردم از مسئولان قبلی، میانه‌روی، عدالت، کسب خشنودی مردم، توجه به اطرافیان، پوشیدن خطای افراد، عدم تجسس در زندگی مردم، احترام به آنها و... فرمان می‌دهند. بسیاری از اتفاقات و تحولات در جامعه قابل مشاهده نیست و در آمار نمی‌آید اما اثر زیادی در رشد و عدم رشد جامعه دارد. ضمن آنکه مردم باید از نگاه مسئولان اطمینان حاصل کنند و باور کنند که یک مسئول آنها را دوست می‌دارد و برای زندگی راحت آنها تلاش می‌کند، به آنها اهمیت می‌دهد و آینده‌ای روشن برای ایشان در نظر دارد.

یک مسئول نباید پس از رسیدن به قدرت فکرش، نگاهش و رفتارش تغییر کند که اگر این اتفاق بیوفتد نشان از بی‌ثباتی و ضعف عقل و سستی نفس دارد. امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: «انسان در سه جا عوض مى‌شود: نزدیکى به شاهان، زمامدارى و توانگر شدن بعد از نادارى؛ هرکه در این سه‌جا عوض نشود، از خردى استوار و خویى راست و درست برخوردار است.» (همان، ح۱۳۶۸۰)