اگر در یک نظر سنجی از مردم یک شهر یا کشور بپرسید، اولین خواسته و اولویت شما از حکومت و یا زندگی چیست؟ همه ‌می‌گویند: «امنیت»؛ همه انسان‌ها برای زندگی به امنیت و دوری از ترس و وحشت نیاز دارند. این امنیت البته اقسامی دارد که اولین آن امنیت جان است. امام علی(‏ع) فرمودند: «رِفاهِیَّةُ الْعَیْشِ فِى الاَمْنِ؛ آسایش زندگانی در امنیت است.»(غررالحکم، ج۴، ص۱۰۰) در قرآن کریم می‌خوانیم که وقتی حضرت ابراهیم زن و فرزند خود را در بیابان‌های مکه به خدا سپرد و آنجا را ترک کرد، دست بر دعا برداشت و از خداوند خواست: «.... پروردگارا! این سرزمین را شهر امنى قرار ده ‌و اهل آن را آنها که به خدا و روز بازپسین، ایمان آورده‌اند از ثمرات روزى ده...»(بقره126)

در این دعا حضرت ابراهیم تمام اقسام امنیت را برای خانواده خود درخواست کرد و آنچه بر آن تاکید فرمود، امنیت شهر هم بود، نه فقط امنیت خانواده خود. زیرا امنیت محل زندگی بر امنیت فرد ارجحیت دارد  و اصلا امنیت افراد در گرو امنیت شهر و کشور است. امیرالمومنین(ع) در ذکر نعمات خداوند می‌فرمایند: «أَسْکَنَ سُبْحانَهُ آدَمَ داراً أَرْغَدَ فِیها عَیْشَهُ وَآمَنَ فِیها مَحَلَّتَهُ؛ خداوند سبحان، آدم را در سرای زمین جای داد و در آن سرا، زندگی‌اش را پر ناز و نعمت و محیطش را برخوردار از امنیت کرد.»(نهج البلاغه، خطبه۱) امنیت نعمتی است که خداوند اعطا فرموده است و به آن قسم خورده است و فرموده: « وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ» به بیان امام علی(ع): «لا نِعمَةَ أهنَأُ مِنَ الأَمنِ؛ هیچ نعمتی گواراتر از امنیت نیست.» (غررالحکم، ج۶، ص۴۳۵)

و ما را موظف به شکر آن کرده است. شکری که فقط به زبان نباید جاری گردد بلکه در عمل هم باید دیده شود. یعنی هر انسانی باید برای تامین امنیت جان، مال، آبرو، اخلاق و... در وجود خود و جامعه خود بکوشد و زنجیره امنیت را قطع نکند. حضرت ابراهیم امنیت خانواده خود را در امنیت سرزمین می‌بیند که با آمدن آن همه متنعم می‌شوند. اصولا انسان‌ها امنیت را برای چه می‌خواهند؟ برای یک زندگی پر از آسایش و آرامش و برای رشد معنوی و مادی. آسایشی که وابسته به حضور فعال خود افراد در جامعه است. ائمه اطهار(ع) بارها در بیاناتشان تامین امنیت را هم برای خود و هم برای دیگران مورد تاکید قرار داده‌اند.

امام رضا(ع) می‌فرمایند: «لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یَأْمَنْ جارُهُ بَوائِقَهُ؛ از ما نیست کسی که همسایه اش از شرّ او در امان نباشد.» (عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۴) اینکه باید به امنیت هم‌نوعان خود و امنیت مخلوقات خداوند اهمیت دهیم و آن را ارزشمند بدانیم یک اصل عقلی است و موررد تاکید دین. حضرت ابراهیم اولین عامل رشد در سرزمین مکه را امنیت می‌دانند، زیرا چیزی که جامعه را به حرکت می‌اندازد و ادامه تحرک را تضمین می‌کند امنیت است. کسانی که کار اقتصادی می‌کنند رشد اقتصادی را در گرو امنیت می‌دانند و جامعه‌ای که می‌خواهد با تولید کالا و سرمایه‌گذاری خود را قدرت‌مند کند، اول باید امنیت تولید و سرمایه‌گذاری را تامین کند.

خداوند در سوره نحل آیه112 رشد اقتصادی را همراه با امنیت می‌آورد و می‌فرماید: «....منطقه‌ای را که امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزی‌اش به‌طور وافر از هر مکان فرا می‌رسیده است...» این نکته را هم باید اضافه کنیم که دینداری و اخلاق هم به امنیت نیاز دارد. یعنی باید امنیت جانی و مالی وجود داشته باشد تا انسان‌ها بتوانند دین‌دار باشند. خداوند در قرآن به این اصل اشاره می‌کند و در جواب کسانی که از ترس جان‌شان ایمان نمی‌آورند، می‌فرماید من امنیت شما را تامین کرده‌ام اما شما نمی‌دانید. در آیه57 سوره قصص آمده: «آنها گفتند: «اگر هدایت را همراه تو پذیرا شویم ما را از سرزمین‌مان مى‌ربایند». آیا ما حرم امنى در اختیار آن‌ها قرار ندادیم که ثمرات هرچیزى [از هر شهر و دیارى] به سوى آن آورده مى‌شود که رزقى است از جانب ما؟! ولى بیشتر آنان نمى‌دانند.»

در این آیه خداوند تایید فرموده که دین‌داری هم نیاز به امنیت دارد. به‌عبارتی جامعه‌ای که خواهان اصول اخلاقی است باید امنیت آن‌را تامین کند و برای آن برنامه داشته باشد. مردم یک جامعه باید با امنیت اقتصادی، اخلاقی، نظامی و سیاسی آشنا شوند و خود را موظف به رعایت اصول آن کنند. مسلما برخی از اقسام امنیت زمینه هستند برای اقسام دیگر؛ امنیت از نظر معنوی همیشه می‌تواند به تامین امنیت مادی کمک کند. به‌طور مثال امنیت اخلاقی زمینه تامین امنیت سیاسی و اقتصادی است. طمع نداشتن و حرص نزدن برای ثروت بیشتر، باعث می‌شود انسان‌ها از زیاده خواهی فاصله بگیرند و لطمه‌ای به سرمایه اقتصادی دیگران وارد نکنند.

بنابراین امنیت اخلاقی باید در جامعه زیاد شود تا انسان‌ها به جان، مال، آبرو و ناموس کسی طمع نکنند. در این میان نمی‌شود کسی به امنیت دیگران ندهد و از آن‌طرف امنیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برای خود طلب کند.  متاسفانه انسان‌ها در بسیاری از مسائل نقش خود را در نظر نمی‌گیرند و این اخلاق ذاتی انسانی مشکلات بسیار زیادی ایجاد می‌کند.