یادداشت روزنامه‌های ۳۱ مرداد

روزنامه کیهان
رأی مثبت یا منفی کمک به رئیسی از زاویه دیگر/حسین شریعتمداری

دیروز مجلس شورای اسلامی بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت جناب آقای رئیسی را آغاز کرد و نمایندگان موافق و مخالف به ایراد نظرات خود پرداختند. در این باره گفتنی‌هایی هست که از آن میان به چند نمونه بسنده می‌کنیم؛ ۱- رئیس‌جمهور محترم برای گزینش اعضای کابینه خود دست به تلاش گسترده و متراکمی زده‌اند تا آنجا که می‌توان گفت این حجم از بررسی و کاوش و دقت نظر برای انتخاب گزینه‌های مطلوب بی‌سابقه بوده است. ایشان، گزینه‌های متفاوت و پُرشماری را با کمک جمعی از صاحبنظران همدل و همراه مورد بررسی قرار داده و بعد از اطمینان نسبت به توانمندی و همسویی گزینه‌های نهایی با ارزش‌های اسلامی و انقلابی، آنان را به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی کرده‌اند. این اندازه از دقت‌نظر و دغدغه رئیس‌جمهور محترم در انتخاب گزینه‌های مطلوب.
قابل تحسین و درخور تقدیر است، ولی پایان کار نیست و این داستان فصل دیگری نیز دارد. بخوانید!

۲- اصول هشتاد و هفتم و یکصد و سی و سوم قانون اساسی، انتخاب نهایی وزیران را موکول و مشروط به رای اعتماد مجلس شورای اسلامی کرده است. به بیان دیگر، قانون اساسی در این مرحله از ساز و کار انتخاب وزیران، مجلس شورای اسلامی را به کمک رئیس‌جمهور منتخب فرا خوانده است تا چنانچه در گزینش وزرای پیشنهاد شده، قصوری رخ داده و یا نکته‌ای از قلم افتاده باشد با دقت‌نظر و ارزیابی نمایندگان مجلس مورد توجه قرار گرفته و کمبود‌های احتمالی به اصل شایسته‌سالاری خللی وارد نکند. زیرا.

الف: اگرچه در صداقت رئیس‌جمهور محترم و نگاه کلان ایشان به مسائل و مشکلات پیش‌روی کمترین تردیدی نیست و درستی این نکته را در کارنامه درخشان و مثال‌زدنی ایشان به وضوح می‌توان دید. اما، وزرای پیشنهادی برآمده از بررسی‌ها و ارزیابی‌های - هرچند عمیق و دقیق- جمعی از یاران همفکر و همسو با ایشان بوده است و هرچند که جناب رئیسی نیز ارزیابی تیم یاد شده را به دقت زیر نظر داشته و نظر نهایی را داده‌اند، ولی با این وجود، احتمال از قلم افتادن یک یا چند نکته دور از انتظار نیست و از این روی، بررسی سوابق و کارنامه وزرای پیشنهادی از سوی نمایندگان مجلس و ارزیابی میزان توانمندی آن‌ها در انجام مسئولیتی که قرار است بر عهده بگیرند می‌تواند کمک شایسته‌ای به جناب رئیسی در انتخاب شایسته‌ترین‌ها باشد. مخصوصاً آنکه اکثریت قاطع نمایندگان مجلس با جناب رئیسی همفکر هستند و با ایشان دغدغه‌های مشترکی دارند.

ب: از حضرت امیر علیه‌السلام است که «مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکَهَا فِی عُقُولِهَا... آن کس که با دیگران مشورت می‌کند، در عقل و خرد آن‌ها شریک شده است» و یا فرموده‌اند «الاِسْتِشَارَهُ عَیْنُ الْهِدَایَهِ ... مشورت عین هدایت است». از این روی می‌توان و باید گفت که رئیس‌جمهور در جریان رای اعتماد - مثبت یا منفی- نمایندگان مجلس به وزرای پیشنهادی، عقل و خرد آنان را به یاری طلبیده و بررسی صلاحیت اعضای کابینه را علاوه‌بر تیم مشورتی خود از نگاه و زاویه دیگری هم به ارزیابی نشسته است.

۳- برخی اعتراض و یا گلایه می‌کنند که چرا آقای رئیسی اعضای کابینه خود را از میان افراد همفکر و همسو با دیدگاه‌های خود انتخاب کرده است! که باید پرسید مگر قرار است غیر از این باشد؟! جناب رئیسی بینش و منشی دارد که با کارنامه درخشان ایشان تضمین شده است و مردم نیز با نگاه به این خصوصیات، جناب ایشان را به ریاست جمهوری برگزیده‌اند بنا‌بر‌این لازمه مردم‌سالاری و احترام به رای ملت آن است که مسیر اعلام شده را دنبال کنند و انتخاب اعضای کابینه از میان کسانی که با دیدگاه و مسیر حرکت رئیس‌جمهور همخوانی ندارند، اولاً بی‌توجهی به خواسته مردم و بی‌احترامی به رای آنهاست و ثانیاً ایجاد مانع در مسیری است که قول حرکت در آن مسیر را به ملت داده‌اند. ضمن آنکه جناب رئیسی با صداقت اعلام کرده‌اند که در گزینش و معرفی وزیران، روابط حزبی و جناحی و فامیلی و... دخالت نداشته و صرفاً کارآمدی، انقلابی بودن و حرکت جهادی برای رفع مشکلات مورد توجه ایشان بوده است.

این نکته نیز گفتنی است که کابینه، مسابقه فوتبال نیست که بدون حضور تیم مقابل امکان برگزاری آن نباشد و گوشت نذری هم نیست که هرکس از راه می‌رسد تکه‌ای از آن را بردارد! دولت آقای رئیسی با وظیفه سنگینی که بر عهده دارد و با ویرانه‌ای که تحویل گرفته است باید - و قرار نیز هست- که به معیشت مردم، ارتقاء سطح زندگی، پیشرفت‌های علمی و فنی، روابط خارجی مقتدرانه و برخاسته از حکمت و عزت و مصلحت، بهره‌گیری از توانمندی‌ها و امکانات و ظرفیت‌های کشور و ... بپردازد و عاقلانه نیست کسانی را به کار گیرد که خدای نخواسته با این امور بیگانه‌اند و یا دست‌کم آنکه همخوانی چندانی ندارند!

۴- بزرگترین دستاورد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ که با انتخاب جناب رئیسی رقم خورده است، بازگشت مسیر اجرایی کشور به مسیر اصلی و تحقق واقعی (و نه شعار‌گونه) مردم‌سالاری دینی و آغاز دوران تازه‌ای از شکوفایی است که قوه مجریه عهده‌دار آن است. تغییر ریل دولت غربگرا که بعد از تغییر ریل مجلس دهم ‏ (با اکثریت غربگرا) صورت گرفته است، می‌تواند و باید سرمایه‌های از دست رفته را به دست آورد و دولت را از بیراهه قبلی به راه بازگرداند.

به چند نمونه از تفسیر‌های همراه با نگرانی آمریکا و متحدانش در‌باره انتخاب آقای رئیسی به ریاست جمهوری توجه کنید. روزنامه انگلیسی گاردین با ابراز نگرانی از انتخاب رئیسی می‌نویسد: «پیروزی رئیسی، زمینه را برای اجماع داخلی درباره اصلاحات گسترده‌تر فراهم می‌کند و ایران را در موضع قوی‌تری در دیپلماسی بین‌المللی قرار می‌دهد». فایننشال تایمز در تحلیلی آورده است؛ «ابراهیم رئیسی در دو سال ریاست قوه قضائیه، تلاش کرده مدیران و آقازاده‌های فاسد را به دست عدالت بسپارد. همین مبارزه، محبوبیت قابل توجهی برای او در میان مردمی که از فساد ذله شده‌اند، پدید آورده است. رئیسی می‌گوید: بعضی از سیاستمداران، جلساتی را برگزار می‌کنند تا ببینند چه چیزی از غربی‌ها می‌توانند بگیرند. اگر آن‌ها در داخل خود کشور جلساتی درباره چگونگی تقویت تولید و رفع موانع تولید تشکیل داده بودند، تا به حال خیلی از مشکلات حل شده بود. رئیسی، هم‌صحبت مردم عادی می‌شود و به استان‌های محروم سفر می‌کند؛ حتی در دوران شیوع پاندمی کرونا، تا از نزدیک در جریان مشکلات اهالی این شهر‌ها قرار بگیرد. او در سند توسعه قضایی تاکید کرده دو اولویت اصلی باید مبارزه با فساد و بالا بردن کارآمدی نظام باشد... روحانی و طیف او بعد از هشت سال اداره کردن کشور، امتحان‌شان را پس داده‌اند و امروز این رئیسی است که مردم را جذب خودش کرده است». گزارشگر سی‌ان‌ان درباره او می‌گوید؛ «رئیسی، مقابل آمریکا عقب‌نشینی نمی‌کند و امتیاز دیگری نخواهد داد» و ... ده‌ها نمونه دیگر از این دست.

دولت رئیسی مسئولیت سنگینی بر عهده دارد و از این روی اعضای کابینه او باید از توان و شایستگی لازم برای همراهی با ایشان برخوردار باشند. در این میان جوانی و تحصیلکردگی و پاکدستی اگرچه ضروری و حیاتی است، ولی به تنهایی گره‌گشا نیست. وزیران جناب رئیسی علاوه‌بر ویژگی‌های یاد شده باید از ویژگی ضروری دیگری نیز برخوردار بوده و مانند خود ایشان، از قید تعلقات رهیده، پا به رکاب باشند و حوزه مسئولیت خود را از پشت میز اداره نکنند!

روزنامه وطن امروز

دولت و ضرورت بازتوزیع ثروت/محمد نجارصادقی

نزدیک به یک ماه است دولت سیزدهم با کلان‌ایده برقراری و بازگشت عدالت در تمام شئون حکمرانی و سیاست‌گذاری شروع به کار کرده است. مسلما یکی از سخت‌ترین ماموریت‌های دولت حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی برقراری عدالت در اقتصاد است. این مهم محقق نخواهد شد مگر با اجرای سیاست‎هایی که در راستای بازتوزیع ثروت باشد. به دلیل ساختار‌های اقتصادی شکل‌گرفته در اقتصاد ایران، مسلما تنها در نظر گرفتن رشد اقتصادی به‌مثابه توسعه، نمی‌تواند پاسخگوی نارسایی‌های پیش‌آمده در عدالت اقتصادی کشور باشد.

تمام نظام‌های شناخته‌شده جهان جهت بازتوزیع ثروت در چند دهه اخیر به دلیل سیاست‌گذاری اشتباه تبدیل به عکس خود شده‌اند و نه تنها در بازتوزیع ثروت تاثیرگذار نبوده‌اند، بلکه باعث تشدید اختلاف طبقاتی نیز شده‌اند. ضمن اینکه در یک دهه اخیر به دلیل تورم فزاینده ناشی از خلق نقدینگی و کاهش ارزش پول ملی نسبت به دلار، این اختلاف هر روز تشدید هم شده است. این یعنی تورم تبدیل به کاتالیزی برای ثروتمند شدن اغنیا و کوچک‌تر شدن سفره‌های مردم شده است. این نظام‌ها عبارتند از: مالیات، یارانه و بانک.

مالیات: در کنار اینکه از مالیات به عنوان یکی از منابع سالم برای دولت‌ها جهت تامین هزینه‌ها یاد می‌شود، نقش تنظیم‌گری برای هدایت یک اقتصاد به سمت عدالت اقتصادی نیز دارد. به دلیل ضعیف بودن ساختار نظارتی و نبود سامانه‌های شفاف اطلاعاتی، طبقه‌های فرودست جامعه همواره در صف اول پرداخت مالیات بوده و ایضا ذی‌نفعان اصلی اقتصاد- که اکثر آن‌ها هم در بخش غیرواقعی و سوداگری فعال هستند- از پرداخت مالیات معاف هستند. این روند باید هر چه زودتر تغییر کند و مالیات در جایگاه اصلی خود در اقتصاد کشورمان قرار گیرد.

یارانه: اساس وجود یارانه در هر اقتصادی حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و تامین حداقل‌های معیشتی زندگی آنهاست. در حال حاضر، اما به دلیل گستردگی یارانه‌ها در ایران، تبدیل به عکس خود شده؛ به طوری که هر شهروند بهره‌مندی که مصرف بیشتری داشته باشد، سهم بیشتری از آن خواهد داشت. در برخی مواقع، اما این اقشار آسیب‌پذیر هستند که یارانه در اختیار اقشار دیگر قرار می‌دهند. برای مثال بخش قابل توجهی از مردم توان مصرف بیش از اندازه انرژی‌های مختلف را ندارند، اما در یک کلان تصویر به دلیل محدودیت‌های موجود انرژی، باید تبعات انرژی ارزان و پرمصرفی برخی مشترکان را پرداخت کنند. در کنار تمام مسائل بیان‌شده، یارانه حتی تبدیل به بابی برای فساد و رانت زیاده‌خواهان نیز شده است. به عنوان نمونه، ارز ترجیحی که در سال‌های اخیر با هدف کنترل قیمت‌ها ابداع شد، اما هیچ سرانجام و کارنامه شفافی از آن موجود نیست.

بانک: آخرین نظامی که در جای درست خود در ساختار اقتصادی کشورمان قرار نگرفته است، بانک است. بانک‌ها با سهم ۹۰ درصدی در تشکیل نقدینگی متهم ردیف اول تورم در کشور هستند. در کنار این، مدل تسهیلات‌دهی و حمایتی بانک‌ها همواره منوط به وثایق سرمایه‌ای و مالی بوده که باعث فربه‌سازی طبقه توانمند شده است. طبقه متوسط و ضعیف هیچ‌گاه توان تسهیلات‌گیری از شبکه بانکی کنونی را ندارد که برای حل این مشکل باید مدل اعطای وام تغییر و از وثیقه‌محوری به سمت اعتبارسنجی حرکت کند.

روزنامه خراسان

جامعه افغانستان وآینده طالبان/سید احمد موسوی مبلغ

تقریباً یک هفته از تسلط طالبان بر افغانستان می‌گذرد و در این مدت، اخبار متناقضی از افغانستان منتشر می‌شود. در برخی گزارش‌ها از تغییر رفتار طالبان و رویکرد مسالمت آمیز آن‌ها سخن به میان می‌آید و در سوی مقابل، گزارش‌هایی از بدرفتاری طالبان با صنف‌های مختلف مردم منتشر می‌شود. برخی رسانه‌های اروپایی مدعی شده اند که خبرنگاران آن‌ها و اعضای خانواده شان از سوی طالبان تحت تعقیب و فشار قرار گرفته اند.

همچنین ویدئو‌هایی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود که طالبان در مواردی، به رغم اعلام عفو عمومی، دست به قتل افرادی زده اند که در رسانه‌ها یا دولت پیشین افغانستان کار می‌کرده اند. قدر متقن این که در طول یک هفته گذشته، طالبان تلاش بسیاری به خرج داده اند تا چهره‌ای قابل تحمل از خود به نمایش بگذارند. آن‌ها در بیانیه‌های رسمی خود مدام از تلاش برای ایجاد یک حکومت همه شمول و متعهد بودن نسبت به تأمین حقوق و آزادی‌های اجتماعی برای اقلیت ها، زنان و ... سخن می‌گویند.

مقامات طالبان همچنین در مراسم عزاداری دهه اول محرم به طور مرتب شرکت کرده اند و ضمن تاکید بر این که مانعی بر سر انجام چنین مراسمی نیستند، از این مراسم به عنوان یک فرصت برای ایجاد تعامل با مردم استفاده کردند. اما با همه این ها، به نظر می‌رسد که هنوز هم مردم افغانستان نتوانسته اند به طالبان اعتماد کنند. بررسی افکار عمومی در افغانستان نشان می‌دهد غالب مردم این سرزمین، تصور می‌کنند ملایمت رفتاری این روز‌های طالبان، فریبی است که فقط تا زمان تسلط کامل آن‌ها بر قدرت دوام خواهد یافت.

در نظر آن ها، سرعت تحویل دهی مناطق و شهر‌های مختلف به طالبان به حدی بالا بوده که خود طالبان هم آمادگی لازم برای حفظ و مدیریت این جغرافیای وسیع را نداشته اند و به همین دلیل، تا فراهم آمدن شرایط مناسب و تسلط کامل آن‌ها بر شریان‌های قدرت، ناگزیر هستند تا با مردم، مدارا کنند. آن ها، مواردی که از برخورد‌های سخت و خشن طالبان در ممانعت از حضور زنان در محل کارشان یا برخورد طالبان با خبرنگاران رسانه‌های مختلف به رسانه‌ها درز کرده را نشانگر سیاست‌های ذاتی و چهره واقعی طالبان می‌دانند، اما حتی اگر بپذیریم که طالبان، در برخورد‌های اجتماعی خود دچار دگرگونی شده و تصمیم گرفته اند بر خلاف رویه سال‌های دهه ۷۰ خود، حقوق انسانی و اسلامی مردم را به رسمیت بشناسند و مانعی بر سر راه تحصیل، اشتغال، فعالیت‌های اجتماعی و... جوانان ایجاد نکنند و یک سهم حداقلی از مشارکت در قدرت را برای سایر اقوام قائل شوند، باز هم به نظر می‌رسد که نمی‌توان هنوز به طالبان اعتماد کرد.

چه این که به نظر می‌رسد اساسا مشکل بخشی از جامعه افغانستان -که نمی‌توان آن‌ها را از حیث تعداد و اثر گذاری نادیده گرفت- با طالبان بر سر این مطلب نیست که آیا طالبان تغییر کرده اند یا خیر؟ بلکه مسئله اصلی درباره طالبان این است که مردم افغانستان این گروه را یک جریان اصیل بومی و متعلق به فضای سیاسی و اجتماعی داخل افغانستان نمی‌دانند و به چشم یک گروه استخباراتی وابسته به بیرون، به آن می‌نگرند.

شکل گیری، قدرت یافتن، تضعیف و احیای مجدد طالبان در نظراین بخش از مردم افغانستان، حاصل زدوبند‌ها و برنامه ریزی‌های سازمان‌های استخباراتی و امنیتی کشور‌های خارجی است و عملا این گروه، ابزاری برای تامین منافع خارجی‌ها در افغانستان است. از این منظر ارتباط وثیق آمریکا و سازمان امنیتی پاکستان (isa) با طالبان و حمایت مالی، سیاسی و لجستیکی آن‌ها از طالبان، چیزی نیست که بر مردم افغانستان یا جامعه جهانی پوشیده باشد. مهم‌ترین بخش نگرانی از طالبان به این بخش تعلق دارد که بر فرض اگر طالبان بر افغانستان مسلط شوند و بتوانند حکومت مد نظر خود را مستقر کنند، پس از آن چه خواهد شد؟

آیا گروهی که متهم به وابستگی به سیا و آی اس‌ای است و تمام جغرافیای افغانستان بدون حتی یک مقاومت کوچک در یک تبانی و معامله بزرگ، توسط دولت دست نشانده و تحت الحمایه آمریکا به آن‌ها تحویل داده شده، پس از استقرار، آغازگر پروژه جدیدی برای حامیان خارجی خود نخواهد بود؟

ناظرانی که با نگاه تردیدآمیز به طالبان می‌نگرند، معتقدند طالبان اگر یک جریان صرفا متکی به ظرفیت‌های داخلی می‌بود، برای دوام حکومت خود، ناچار بود تا بخشی از مطالبات اجتماعی و سیاسی مردم را تمکین کند و از برخی اصول اولیه خود به ویژه درخصوص آزادی‌های فردی و زنان کوتاه بیاید، اما زمانی که ما به این گروه، به عنوان یک سازمان دست نشانده دیگر (شکل دیگری از حکومت دست نشانده پیشین) نگاه کنیم، آن گاه با توجه به سابقه سیاه حامیان خارجی طالبان در بازی با منافع مردم افغانستان، باید به صداقت رهبران طالبان نیز شک کنیم و منتظر باشیم تا ببینیم جنین موجود در شکم طالبان، کودکی از جنس داعش و رفتار‌های دهه ۷۰ آن‌ها خواهد بود یا خیر؟ این جاست که تا حدی می‌توان درک کرد چرا عده‌ای از مردم افغانستان حاضر می‌شوند خطر سقوط از چرخ‌های هواپیما را برای فرار از حاکمیت طالبان بپذیرند.

روزنامه ایران

روابط کمرنگ تجاری ایران و افغانستان/علاء میرمحمد صادقی

کشور افغانستان هم‌زبان و هم‌مذهب با ایران است و از سال‌های دور، دو کشور ارتباط عاطفی با یکدیگر داشتند و ایران همواره ثابت کرده که به کشور و مردم افغانستان علاقه‌مند است و در حوزه روابط انسانی بار‌ها کمک شده تا مشکلات آن‌ها به حداقل برسد. در حوزه بازرگانی و تعامل تجاری مشترک با ایران، مسئولان دولت افغانستان بار‌ها اظهار علاقه کردند و نوید‌هایی هم در همکاری مشترک دادند؛ لذا تشویق به همکاری با این کشور همسایه باعث شد که اتاق مشترک و تخصصی ایران و افغانستان در ایران ایجاد شود تا تجار ایرانی در شرایط بهتری بتوانند موضوعات بازرگانی و همکاری‌های اقتصادی را دنبال کنند. از این‌رو هیأت‌های مختلفی از کشور افغانستان به ایران آمدند تا تعریف درستی از روابط مشترک صورت گیرد، اما با وجود اشتیاق‌هایی که به نظر می‌رسید، همکاری‌ها از صحبت و وعده تجاوز نکرد.

زمانی که حامد کرزای؛ رئیس‌جمهوری افغانستان شد دوباره موضوع همکاری‌های مشترک با ایران مورد تأکید قرار گرفت. بر این اساس اتاق مشترک بازرگانی را در افغانستان ایجاد کردیم تا زمینه ارتباط تجاری بین ایران و افغانستان فراهم شود و تجار دو کشور بتوانند همکاری کنند. در این اتاق هیأتی از تجار افغان را گرد هم آوردیم تا بتوان وعده‌های داده شده را عملیاتی کرد. برای آنکه اتاق مشترک در افغانستان رونق بگیرد تلاش‌های گسترده‌ای انجام شد و حتی بنده نسبت به تأمین امکانات برای آن اقدام کردم، اما بازهم هیچ همکاری صورت نگرفت و عملاً زحمت‌های کشیده شده بی‌نتیجه ماند. حال معلوم نیست که تجار افغان مخالف روابط مشترک بودند یا دولت‌های سابق و اسبق. در این میان بنده زمانی که اشرف غنی، رئیس‌جمهوری افغانستان شد درباره تعامل و همکاری‌های مشترک گفتگو کردیم، ولی دوباره این امر نتیجه‌ای نداشت و سطح همکاری مشترک افزایش پیدا نکرد یا حداقل آن چیزی نشد که در تجارت بین دو کشور انتظار آن را داشتیم.

عدم افزایش سطح تجارت و همکاری مشترک در شرایطی است که دو کشور همسایه هستند و می‌توانند بخوبی از مزیت و پتانسیل‌های یکدیگر استفاده کنند. فعالان اقتصادی ایران می‌توانند در افغانستان کالا تولید کنند یا حتی تولیدکنندگان این کشور کالا‌های خود را به ایران صادر کنند. در تمام این سال‌ها ایران میهمان نواز خوبی بوده است و همیشه افغان‌ها در ایران مورد احترام بودند. در حال حاضر که طالبان قدرت را به دست گرفته است در مصاحبه و صحبت‌هایشان می‌شنویم که می‌خواهند سطح مبادلات تجاری خود را با کشور‌های اسلامی و همسایه افزایش دهند و تأکید کردند که این رویه به نفع کشور‌های مسلمان و همسایه است.

البته معلوم نیست که گفته‌های عنوان شده را می‌خواهند عملیاتی کنند یا خیر؛ و اگر بخواهند در این مسیر حرکت کنند ایران پتانسیل خوبی در همکاری و سرمایه‌گذاری در افغانستان دارد و البته به شرط اینکه امنیت جانی و رفاه سرمایه‌گذاران ایرانی از سوی طالبان تأمین شود. طی سال‌های گذشته میزان تجارت رسمی ایران و افغانستان بسیار ناچیز بوده و این امر برای دو کشوری که قرابت فرهنگی دارند بسیار نامناسب است. البته مبادلات غیر رسمی و قاچاق بین دو کشور وجود دارد که امیدوارم این امر شکل رسمی به خود بگیرد و سطح همکاری‌ها ضمن شفاف شدن، پررنگ‌تر شود.
*نایب رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان

روزنامه شرق

«چوب حکومت» بر تن طالبان سیاست «تعامل انتقادی-اعتراضی»/کیومرث اشتریان

‌چگونه تفکر طالبانی استحاله می‌شود؟ از طریق حکومت؟ طالبان را در سه سطح می‌توان تحلیل کرد: سطح نخست، از طریق نقش استراتژیک آنان در نظام بین‌الملل که از ایفای نقش پیاده‌نظام سیاست‌های استراتژیک آمریکا، عربستان و پاکستان آغاز می‌شود و تا ابزاری برای سازمان جاسوسی اسرائیل ادامه می‌یابد. سطح دوم، طالبان به مثابه پوششی برای قاچاق بین‌المللی مواد مخدر و پول‌شویی‌های بزرگ بین‌المللی. سطح سوم، از حیث یک نیروی اجتماعی با زمینه‌ای قومی-قبیله‌ای که با سنت‌های مذهبی تلفیق شده و خرافه‌ای شبه‌ایدئولوژیک را ایجاد کرده است.

تمرکز این نوشتار بر سطح سوم است و البته این به معنای آن نیست که دو عنصر اول را نادیده بگیریم. امتزاج دو سطح نخست با یکدیگر می‌تواند از این بستر قومی-مذهبی استفاده کرده و با ترویج خرافات سیاسی، زمینه سوءاستفاده‌های بعدی را فراهم کند؛ بنابراین پرسش این است که تفکری با مختصات قومی-مذهبی طالبانی که از «ابن تیمیه» در قرن هفتم ریشه گرفته، از غار‌های قرون وسطایی به قرن بیست‌و‌یکم پرتاب شده و «خرافاتی سیاسی» را به نام ایدئولوژی طالبان پدید آورده است، چگونه تحول می‌یابد؟ چگونه گذشته می‌تواند «یکباره» به حال آید و در آن استحاله شود؟ گفته می‌شود طالبان از «ابن تیمیه» گذر کرده و به سوی «ابن خلدون» گرایش پیدا کرده است؛ یعنی از «ابن تیمیه» به مثابه دولت شمشیر به «ابن خلدون» به مثابه دولت شمشیر و قلم عدول کرده؛ یعنی طالبان علاوه بر شمشیر به دیوان سالاری هم روی آورده است.

صحت و سقم چنین ادعایی با بررسی دقیق‌تر ایدئولوگ‌های آن‌ها و بررسی راز و رمز‌های درونی آنان امکان‌پذیر است. اما رفتار‌های اخیر آنان در بازگشت به صحنه قدرت و در نحوه تسخیر کشور و ارتباطات دیپلماتیک و رفتار‌های کمتر‌خشونت‌آمیز آنان، خبر از تحول در روش‌های آن‌ها می‌دهد که حداقل در ظاهر با روش‌های «ابن تیمیه»‌ای سازگار نیست؛ مگر تقیه که آن را نیز در جهاد جایز می‌دانند. طالبان را می‌توان به مثابه گونه‌ای از اعتراض «سنت» به «مدرنیته» یا شورش «پیرامون» علیه «مرکز» در نظر گرفت. هرچند این سویه از شورش طالبانی علیه نظامات مدرن در زیر لایه‌ای از استراتژی‌ها و توطئه‌های همسایگان و قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی با پوششی ژورنالیستی مدفون شده، اما از نگاه تحلیلگران «آکادمیک» به دور نمانده است.

یک فرضیه این است که جنبش‌ها به همان شکل که متولد می‌شوند ادامه می‌یابند؛ یعنی رفتارشان تابع چگونگی تولدشان است. اگر این فرضیه درست باشد، از این منظر در چشم‌اندازی کلی مواجهه «جنبش» طالبان با جهان را می‌توان به سه مرحله اساسی تقسیم کرد. مرحله اول، تولد کور و رفتار تعصب‌آمیز با جهان است که چهره‌ای خشن از آن را به جهانیان معرفی کرد. ویژگی‌های این تولد به مرحله بعدی کشیده شد و ظهور القاعده و سپس داعش از دل آن را در پی داشت. جنبشی کور که با همراهی قدرت‌های بین‌المللی، در خشونت متولد شد، در مرحله دوم به خشونتی سازمان‌یافته تبدیل شد؛ یعنی ویژگی‌های تولد خویش را که عبارت بود از ناتوانی مواجهه مسالمت‌آمیز با جهان، با خود حمل کرد.

این دو مرحله با برخورد آمریکا و دیگر قدرت‌های منطقه‌ای عملا به شکست انجامید؛ هر‌چند هنوز خاتمه نیافته است. مرحله سوم، تناسخ یا تولدی دیگر و مواجهه‌ای با جهان است که در ظاهر «مدنی‌تر» می‌نماید. اگر این مواجهه به همین شکل ادامه یابد، حیات جدیدی را برای آنان رقم می‌زند. جنبش قومی-مذهبی طالبان آن‌گاه که در شکل القاعده و داعش ادامه یافت، خود نوعی استحاله بود؛ استحاله عصبیت قومی-مذهبی در استراتژی‌های قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی. جنبش‌های کور، هدف و هویت روشنی ندارند. آن‌گاه که فاقد ایدئولوگ بوده و ایدئولوژی روشنی نیز نداشته باشند، بلافاصله در جریان «قدرت-سلطه» مستحیل می‌شوند. «قدرت-سلطه» جذبه بالایی دارد.

«جنبش کور» به دلیل بی‌هویتی، نوعی نسبیت معرفتی را در بطن خود دارد و این، حکایت همه نسبیت‌هاست که در دامان قدرت می‌افتند. آن‌گاه که ایدئولوژی‌ها تخلیه می‌شوند، توان پاسخ‌گویی به نیاز‌ها را ندارند، اختلاف‌ها بالا می‌گیرد، سرگشتگی‌ها افزایش می‌یابد و در نتیجه نسبیت معرفتی در توده‌ها رواج می‌یابد، زمینه برای قدرت‌های قاهره اعم از استبداد ناپلئونی، کودتای رضاخانی و سلطه نظام‌های قدرت بین‌الملل فراهم می‌آید. طالبان، ایدئولوژی نداشت؛ آنچه داشت بیشتر یک «خرافه سیاسی» بود. خرافات، رهبر تئوریک ندارند. برخی از روحانیون سلفی پاکستانی و عربستانی به طالبان توصیه می‌کردند که باید «عالِم»، یعنی رهبر ایدئولوژیک، داشته باشند.

سوخت ایدئولوژی «ابن تیمیه»‌ای با خشونت و ترور پایان می‌یابد. تا ابد که نمی‌توان آدم کشت؛ «ابن تیمیه» به هر حال «ابن تمامه» می‌شود و سوخت حرکت اجتماعی‌اش پایان می‌یابد. نتیجه سرگشتگی خرافه‌های شبه‌ایدئولوژیک طالبانی، در گذر زمان بی‌هویتی آنان را آشکار کرد و از همین رو به‌زودی در رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی گرفتار شده و به سادگی به نیرویی در دست پاکستان، آمریکا و عربستان تبدیل شدند. این همان چیزی است که می‌توان از آن به استحاله در نظام «قدرت-سلطه» بین‌الملل یاد کرد.

باز‌گردیم به فرضیه تولد و تداوم جنبش‌ها که متضمن این معناست که تداوم یک جنبش، تابع چگونگی تولد آن است. اینک طالبان دوباره متولد شده است؛ این بار در فرایندی از خلأ قدرت، دیپلماسی منطقه‌ای و اغماض بین‌المللی؛ هر‌چند این اغماض از سوی قدرت‌هاست و نه افکار عمومی جهانیان. آیا طالبان از این زنگ تولد، رنگ تعلق می‌گیرد؟ بنا بر تحلیل و بر اساس فرضیه پیش‌گفته، آری. شاید طالبان که به این سادگی قدرت را تصاحب کرد، لزومی نبیند خشونت‌های عریان گذشته را تکرار کند و مثلا به خشونت پنهان روی آورد. شاید هویت خشونت‌طلبانه‌اش را در رویارویی آتی با ایران تعریف کند. تمایل همسایگان کوته‌بین ایران را هم که در پشت سر خود دارند.

عربستان زخم‌خورده از یمن نیز که مایل است افغانستان را به یمن ایران تبدیل کند. در هر صورت طالبان هویت جدیدی می‌یابد. از سوی دیگر، طالبان این بار در پاسخی به ناکارآمدی دولت پیش، در ژستی از تسخیر مسالمت‌آمیز حکومت، در فسادستیزی و فریادرسی مردمان متولد شده است؛ بنابراین «طبیعی» است که این بار باید به فکر آب و نان مردم خویش باشد. سلامت، رفاه، آموزش، سیاست داخلی، سیاست خارجی و‌... را باید مدیریت کند. این‌ها همه «چوب حکومت» است و درد آن را تا مغز استخوان بر تن ایدئولوژی خرافاتی‌اش احساس خواهد کرد. «چوب حکومت» همچون شلاقی است که از سوی نیاز‌های مردم بر تن حکومت‌کنندگان فرود می‌آید و همین الزامات است که طالبان را برای استحاله دیگری آماده می‌کند؛ استحاله‌ای که از «رژیم گریزناپذیر سیاست‌گذاری» بر حاکمان تحمیل می‌شود.

اغلب ایدئولوژی‌ها در برخورد با واقعیات عینی کم می‌آورند، چه رسد به «خرافه-ایدئولوژی» طالبانی. سیاست (policy) می‌تواند بستر سکولاریسم و مرداب ایدئولوژی باشد. دولت مجبور است به سیاست‌گذاری بپردازد و عرصه وسیعی از سیاست‌گذاری‌ها نیز سکولار است. «کارآمدی» و رفع و رجوع نیاز‌های روزمره دولت و مردم در گرو انبوهی از خُرده‌راه‌حل‌هاست که نسبت به ایدئولوژی‌ها بی‌اعتناست؛ یا اینکه حداقل می‌تواند در ذیل هرگونه ایدئولوژی تعریف شود. طالبان به‌زودی به دامن سکولاریسم می‌افتد؛ پس منتظر یک دولت «نرمال استبدادی خاورمیانه‌ای» باشید که در چارچوب رقابت‌های بین‌المللی و در راستای مفهوم سنتی و نه‌چندان دقیق «منافع ملی» حرکت خواهد کرد.

طالبان در این مواجهه جدیدش با جهان، گونه دیگری از بازی‌های سیاسی را تجربه خواهد کرد. حتما کودکان غار‌نشین طالبان را دیده‌اید که سر در گریبان به قرائت قرآن مشغول‌اند؛ آن کودکان اینک جوانانی شده‌اند که از غار سنت بیرون آمده‌اند و شهربازی‌های کابل را به شادی تجربه می‌کنند. به شهربازی قدرت وارد شده‌اند و شیرینی غنایم آن را می‌چشند و گویی کشف جدیدی را تجربه می‌کنند. این کشف جدید، خرافه سیاسی آن‌ها را به سکولاریسم حکومتی تبدیل می‌کند؛ هرچند این سکولاریسم نه دموکراسی را در پی دارد و نه آزادی را و نه حتی عدول از اجرای سخت‌گیرانه شریعت را. اینکه آیا «عصبیت ابن‌خلدونی» را جایگزین «عصبانیت ابن‌تیمیه»‌ای خواهند کرد؟ پرسشی است که هنوز پاسخ آن در گرو زمان و در گره قدرت است. اما «چوب حکومت» و الزامات سیاست‌گذاری عنصری مهم در تأدیب آنان خواهد بود که آن‌ها را به سوی استحاله سکولاریستی استبدادی خاورمیانه‌ای پیش می‌برد و در نهایت در میانه بازی‌های استراتژیک، همچون «دولتی معمولی» ایفای نقش خواهند کرد. اگر چنین باشد، بنابراین خود را تا افقی نامعلوم برای حکومتی با اعمال نفوذ از سوی عربستان و اسرائیل در مرز‌های شرقی کشور آماده کنید.
 

راه‌حل‌ها و توصیه چیست؟

با اتخاذ سیاست «تعامل انتقادی-اعتراضی» می‌توان در فرایندی تاریخی چوب حکومت را بر تن طالبان فرود آورد. موضع ایران در قبال تناسخ دوباره طالبان باید در راستای ملاحظاتی که در بالا آمد، تفسیر شود؛ ثبات سیاسی و سپردن امور افغانستان به خود مردم، پرهیز از خشونت و خونریزی، حفاظت از جان مردم افغانستان و جلوگیری از جنگ قومی داخلی که پوسته‌ای از اسلام‌خواهی دارد. تعقیب چنین استراتژی‌ای جایی برای سرزنش سیاست ایران باقی نمی‌گذارد. این سخن البته ربطی به موضع‌گیری‌های نامتعارف صداوسیما در روز‌های اخیر ندارد.

درباره آنچه به مردم عزیز افغانستان مربوط است، باید گفت؛ بازگشت مؤثران و فعالان سیاسی افغانستانی به کشور خویش، به‌ویژه آنان که در معرض تصفیه‌های قومی، نژادی و مذهبی هستند و بنیان‌گذاری مقاومت، اعتراض و تعامل مدنی با تازه از غاررسیدگان، خود نوعی دفاع حیثیتی و به نظرم حیاتی‌ترین وظیفه آنان است. به نظرم مردم افغانستان راهی جز این ندارند که «مقاومت و تعامل اعتراضی» در پیش گیرند.

تجربه ۲۰ ساله اخیر نشان می‌دهد که دل‌بستن به نیروی خارجی و «دموکراسی لیبرال وارداتی» برای افغانستان ساده‌لوحانه بوده است. اتخاذ سیاست «مقاومت و تعامل اعتراضی» با طالبان از سوی مردم افغانستان یک گزینه است. «تعامل» برای حفظ جان خود و هم‌وطنان و «اعتراض» برای اصلاح امور؛ این است راه ملت‌سازی که در یک روند طبیعی به دست می‌آید. خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند.
 

اخبار ویژه ۳۱ مرداد


روزنامه کیهان

گزارش سازندگی از روند ورشکستگی سیاسی اصلاح‌طلبان

ارگان حزب کارگزاران، ضمن تبرئه خود، روحانی و فراکسیون امید در مجلس دهم و شورای شهر پنجم را عامل شکست اصلاح‌طلبان معرفی کرد. روزنامه سازندگی به قلم محمد قوچانی (از شاگردان دفتر واعظی) نوشت: بلافاصله پس از انتخابات ۹۶، شادی پیروزی تبدیل به حرمان و حسرت شد. فراکسیون امید در مجلس به رهبری محمدرضا عارف در فقدان استراتژی نتوانست ائتلاف اصلاح- اعتدال را که در دولت موفق عمل کرده بود را در پارلمان ادامه دهد. عارف که به کمتر از ریاست مجلس تن نمی‌داد الگوی مجلس ششم را با مجلس دهم اشتباه گرفت و به جای آنکه مانند مجلس پنجم «اقلیت قدرتمند» اصلاح‌طلبان را بر «اکثریت ضعیف» اصول‌گرایان حاکم سازد و در ائتلاف با اصولگرایان میانه‌رو، پارلمان را ذیل ائتلاف اداره کند فراکسیون امید را به فراکسیونی ضعیف بدل ساخت. مجلس دهم پارلمانی بود که اکثریت نداشت و سه اقلیت اصلاح‌طلب، اصول‌گرا و میانه‌رو، هیچ یک در آن هژمونی نداشتند.

شورای شهر تهران با انتخاب محمدعلی نجفی به شهرداری تهران اسیر حواشی این انتخاب شد و تراژدی دردناک استاد نهاد شهرداری را که می‌توانست نماد خدمت‌سازی اصلاح‌طلبان باشد زمین‌گیر کرد. انتخاب‌های بعدی شورای شهر برای تصدی شهرداری تهران نیز نادرست بود و سه شهردار اصلاح‌طلب تهران نماد ناپایداری و ناکارآمدی اصلاح طلبان شدند که روزگاری در دوره غلامحسین کرباسچی به اقتدار و توسعه شهری شناخته می‌شدند. دولت دوم روحانی هم گرچه با حمایت کامل اصلاحات شکل گرفت، اما در ادامه راه به همین علت تحت فشار سخت داخلی و خارجی قرار گرفت.

تلاش برای تشکیل دولتی کاملاً اصلاح‌طلب سبب شد سخت‌گیری درباره تعامل با این دولت بیشتر شود و کابینه‌ای ضعیف تشکیل شد. البته نتیجه منطقی «دولت ضعیف»، ضعف دولت دوم روحانی در مواجهه با بدیهی‌ترین امور اجرایی بود. هرچند که حسن روحانی تلاش کرد که با جذب افراد جوانی مانند محمد جواد آذری جهرمی و لعیا جنیدی و تکنوکرات‌هایی مانند اردکانیان و همتی (که در آزمون موفق از کار درآمدند) کابینه‌اش را نوسازی کند، اما معدل کابینه با حضور افرادی مانند نمکی وزیر بهداشت و دژپسند وزیر اقتصاد سقوط کرد.

اصلاح‌طلبان که در سال ۱۳۹۲ از سر ناچاری به روحانی رأی داده بودند در سال ۱۳۹۶ خود را عامل پیروزی روحانی احساس می‌کردند و از روحانی می‌خواستند سهم بیشتری به آنان بدهد. اما روحانی گرفتارتر از این بود که به سهم‌خواهی توجه کند. او بار‌ها اصلاح‌طلبان را به عنوان شرکای دولت به یاری خواند، اما نگاه اصلاح‌طلبان به جای «حال» بیشتر معطوف به «آینده» بود و اسحاق جهانگیری ناخواسته با راهبرد نادرست اصلاح‌طلبان به ابزار این چانه زنی بدل شد. برخورد ابزاری اصلاح‌طلبان با جهانگیری لحظه به لحظه او را از حاکمیت دور کرد و به ملت هم نزدیک نکرد تا جایی که در انتخابات ۱۴۰۰ جهانگیری از هر دو دور شده بود بدون آنکه اصلاح‌طلبان نقش خود را در این راهبری اشتباه بپذیرند. آنان به دوگانه «روحانی- جهانگیری» دامن می‌زدند و نایب‌رئیس را در برابر رئیس قرار می‌دادند. روحانی را به رحم اجاره‌ای یا دولت مستعجل تشبیه می‌کردند. در شورای شهر پنجم تهران هم مانند شورای شهر اول تهران، نبود اقلیت اصول‌گرا به اتفاق در اکثریت مطلق اصلاح‌طلب بدل شد. شورای شهر تهران به شورای نامگذاری شهر تهران تقلیل یافت. کار‌های عمرانی به کار‌های نمادی بدل شد و شهردار تهران دوچرخه‌سواری را بر متروسازی ترجیح داد.
 

۸ سال خوردند و خوابیدند و ناگهان طلبکار مشکلات شدند!

افراطیون مدعی اصلاحات به مدت ۸ سال، ناکارآمدی دولت روحانی را نادیده گرفتند، اما حال طوری جنجال و فضاسازی می‌کنند که انگار توقع دارند رئیسی ظرف یک هفته معجزه کند و آن ناکارآمدی‌ها را برطرف سازد.

به نوشته روزنامه جوان، مطالبات از سید ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور جدید خیلی زود شروع شد. بی‌راه هم نیست؛ مردم ناامید از دولت روحانی، چشم به آینده دارند. در این میان، اما مطالبات اصلاح‌طلبان تندرو از رئیسی، آن هم به شکلی طلبکارانه، جالب توجه است. فقط یک هفته از تحلیف رئیسی می‌گذرد و اصلاح‌طلبان در خصوص کرونا و اوضاع معیشتی و واکسن از او طلبکارند؛ گویی همه این هشت سال گذشته، دولت دست رئیسی بوده و حالا او باید پاسخگوی عملکرد خود باشد.

آیا از نظر امثال شکوری‌راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت که به رئیس‌جمهور جدید حمله کرده، او باید دولت تشکیل ندهد و با همان نیرو‌های سابق که چنین وضعی را به وجود آورده‌اند، کار کند؟

رئیسی در اداره کشور روز‌های سختی را پیش رو دارد و یکی از اصلی‌ترین این سختی‌ها همین تندرو‌هایی هستند که صرف نظر از درستی و غلطی اعمال و تصمیم‌ها، فکر سیاسی‌بازی خود هستند و ناامید کردن مردم. منطق را تعطیل کرده‌اند، وطن‌دوستی و مردم‌دوستی را تعطیل کرده‌اند و فقط به سیاست‌بازی می‌رسند تا ثابت کنند صندوق رأی فایده ندارد و اگر فردی انقلابی از صندوق رأی بیرون بیاید، توان اداره کشور را ندارد؛ مهم نیست که رئیس‌جمهور می‌تواند برای مردم کار کند یا نمی‌تواند؛ مهم این است که اصلاح‌طلب باشد. وقتی اصلاح‌طلب باشد هشت سال ناکارآمدی ندیده گرفته می‌شود، وقتی اصلاح‌طلب نباشد طی یک هفته و در حالی که هنوز دولت تشکیل نشده، باید معجزه کند!
 

منابع درآمدی حاصل از انفال اصل معقول قانون اساسی

کلیه حسابرسان شرکت‌های دولتی و خصوصی و حسابرسان و بازرس‌های سازمان حسابرسی و دیوان محاسبات باید دولت را در بازیابی منابع درآمدی خود یاری کنند. روزنامه رسالت در یادداشتی در همین زمینه نوشت: اصل ۴۵ قانون اساسی که ناظر به اصلی‌ترین درآمد دولت اسلامی تحت عنوان «انفال» است همواره در دولت‌های قبل از او و بعد از او مورد غفلت قرار گرفته است. همچنین بودجه دولت او و مجالس و دولت‌های پس از او از اصل ۴۹ قانون اساسی که حداقل ۱۷ ردیف درآمدی برای درآمد عمومی دولت تعریف کرده است، محروم بوده است.

به شهادت همه اقتصاددانان عامل اصلی تورم، گرانی و کاهش ارزش پول ملی کشور، کسری ساختاری بودجه است. دولت‌ها که در پایان سال خزانه را خالی می‌بینند فرمان چاپ اسکناس بدون پشتوانه به بانک مرکزی می‌دهند یا اوراق قرضه چاپ می‌کنند یا با دستکاری در قیمت ارز و طلا مشکل کسری خود را حل می‌کنند. در حالی که وجوه حاصل از درآمد بی‌حساب و کتاب انفال و نیز ردیف‌های درآمدی اصل ۴۹ را حاضر نیستند در درآمد عمومی دولت احصا نمایند. دولت با دستکاری در قیمت ارز و طلا و چاپ بی‌حساب و کتاب پول درآمد اتفاقی عظیمی پیدا کند که پرداخت‌های خود را جبران کند. اما حاضر نیست از همین رقم‌های نجومی درآمد‌های اتفاقی که ثروتمندان از این رخداد که من از آن به عنوان «جیب‌بُری ملی» یاد می‌کنم، به دست می‌آورند، مالیات بگیرد. این کارکرد دولت و مجلس برخلاف اصل ۵۳، ۴۹ و ۴۵ هر سال همانند پتکی بر سر ارزش پول ملی وارد می‌شود و آن را در دولت روحانی به کمترین حد درآورده است.

اقتصاددانان کشور در نشست با آیت‌الله رئیسی موضوع کسری دولت را به عنوان ام‌المصائب مسائل اقتصادی ذکر کردند، اما راه حلی برای حل این معضل ندادند. چون آن‌ها اصل کسری را مفروض می‌دانند تا به حال راه‌حلی نتوانستند ارائه دهند. پیشنهاد به آقای رئیسی آن است که تکلیف اصول ۴۹ و ۴۵ و نیز اصل کلیدی ۵۳ را در بودجه ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ مشخص کنند. یک حسابی در خزانه‌داری کل تحت عنوان «حساب بازیافت منابع درآمد عمومی» باز کنند و کلیه درآمد‌های حاصل از «انفال» و «اصل ۴۹» و نیز «فرار خیانت‌آمیز مالیاتی» به این حساب واریز کنند و کسری را از همین حساب جبران نمایند.

کلیه حسابرسان شرکت‌های دولتی و خصوصی به ویژه حسابرسان مستقل و بازرس قانونی در سازمان حسابرسی و دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور باید دولت رئیسی را در «بازیافت منابع درآمدی دولت» یاری نمایند. آن‌ها به لحاظ قانونی مسئولیت مدنی دارند مسئولیت مدنی جبران خسارت مطمح نظر مقنن در ماده ۱۵۴ قانون تجارت و باید مجامع بنگاه‌های اقتصادی از آن‌ها مسئولیت‌خواهی کنند.

دولت باید برای کاهش نقدینگی و تقویت پول ملی و جلوگیری از کسری بودجه یک تئوری عملیاتی داشته باشد تامین اعتبار از حساب «بازیافت منابع درآمد عمومی دولت» به طرفیت حساب ۸۰۰۱ خزانه با ردیف‌های مشخص در جدول شماره ۵ قانون بودجه با اختیاراتی که رئیس‌جمهور دارد با مانع قانونی برخورد نخواهد کرد. اگر هم موانعی باشد با دادن لایحه متمم بودجه ۱۴۰۰ و همکاری مجلس می‌تواند این مشکل را حل کند.
 

تراز بازرگانی در دولت روحانی چقدر سقوط کرد؟

تراز بازرگانی که شاخص مهم تجارت خارجی کشور است، در دولت روحانی به شدت سقوط کرد. به گزارش مشرق، حسن روحانی در حالی نهاد ریاست جمهوری را ترک کرد که وضعیت فاجعه‌باری بر تجارت خارجی کشور حاکم کرده است. یکی از شاخص‌های مهم تجارت خارجی کشور، تراز بازرگانی یا تراز تجاری است. تراز تجاری عبارت است از صادرات کالا منهای واردات آن. اگر صادرات کالا بیش از واردات آن باشد در این حالت گفته می‌شود که تراز تجاری مساعد است و یا کشور در وضعیت مازاد تجاری قرار دارد و در شرایطی دیگر افزونی واردات بر صادرات منجر به داشتن تراز نامساعد تجاری و یا وضعیت کسری تجاری می‌شود. تراز تجاری یکی از اقلام مهم در محاسبه تراز پرداخت‌ها می‌باشد. در حالی که در سال پایانی دولت دهم تراز بازرگانی کشور ۳۱ میلیارد دلار بود در سال پایانی دولت روحانی تراز بازرگانی کشور به رقم نازل ۳/۲ میلیارد دلار سقوط کرده است. به عبارت ساده‌تر تراز بازرگانی کشور در دولت روحانی یک دهم تراز بازرگانی در سال پایانی دولت دهم است.
 

مقیمی: به دولت جدید امیدواریم مهار تورم یک شبه اتفاق نمی‌افتد

عضو اصلاح‌طلب اتاق بازرگانی تهران می‌گوید دولت دوازدهم تورم سنگینی را برجای گذاشته و به مشورت‌های بخش خصوصی بی‌اعتنایی می‌کرد. سیده فاطمه مقیمی نایب رئیس اتاق بازرگانی به ایلنا گفت: لجام گسیختگی تورم به شرطی می‌تواند مهار شود که برنامه‌ریزی مدون و کنترل مدیریتی بر تولید و توزیع در جامعه شکل بگیرد. در این صورت ممکن است که در کوتاه مدت اثرات آن را نبینیم، اما تأثیر مثبت آن در میان‌مدت خوب و در بلندمدت عالی خواهد بود. اما اگر این کنترل را از دست خارج کنیم مشخص نیست این مسیر به کجا می‌رود و تورم چند درصدی پیش رو خواهیم داشت. وی افزود: در حال حاضر به علت عدم کنترل نرخ‌ها از طرف سازمان‌ها و مجموعه‌های قیمت‌گذار با شرایطی مواجه شده‌ایم که حتی در اقتصاد خرد روند نامتعارف تورم مشخص است. در یک اقتصاد بیمار هیچ کس نمی‌تواند نظر قاطعی در مورد افزوده شدن بر نرخ تورم بدهد.

عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی تهران خاطرنشان ساخت: با دولت جدید و هیئت دولتی که ان‌شاءالله بهترین‌ها را شامل شود، انتظار می‌رود که تعادل در بازار داشته باشیم. هیچ کس نمی‌تواند بگوید که نرخ‌ها یک دفعه سقوط می‌کند یا بهشت‌برین می‌شود، ولی کنترل این شرایط می‌طلبد که یک گروه مدیران مدبر با نگاه دوراندیش نسبت به مصلحت‌های اجتماعی و اقتصادی کشور وجود داشته باشد.

وی اضافه کرد: امیدوارم که گوشی برای شنیدن این حرف‌ها وجود داشته باشد. در دولت دوازدهم به بخش خصوصی نگاه مؤثر وجود نداشت، به حرف‌های ما توجه نشد و به اتاق بازرگانی وقعی گذاشته نشد. باید توجه داشت که شنیدن نکات باید به عملی شدن در جامعه بینجامد، ما صد‌ها سال تجربه را در اتاق بازرگانی داریم، هر تاجری که در اتاق بازرگانی کار می‌کند بین ۳۰ تا ۵۰ سال تجربه کاری دارد. این تجارب به رایگان در اختیار بخش دولتی قرار می‌گیرد، چرا از این تجربیات استفاده نمی‌شود؟

مقیمی گفت: رکود و رشد منفی بی‌رویه اقتصاد کشور به چند عامل بستگی دارد. تنها یکی از این عوامل تحریم‌ها است. رکود بین‌المللی اقتصاد و کرونا نیز از عوامل دیگر مؤثر هستند. اگر به این لیست سه گانه مسئله دیگری مانند قوانین بازدارنده رشد اقتصادی اضافه شود، نتیجه می‌شود که شاهد آن هستیم و سفره اقتصاد خانوار‌ها روز به روز کوچکتر می‌شود.

وی با انتقاد از نوع برخورد در ادارات دولتی اقتصادی گفت: انتظار ما تسهیل قوانین و رشد بنگاه‌های اقتصادی است. سازمان مالیاتی یا هر یک از مجموعه‌های اقتصادی کشور برای هر کاری پوست مؤدی را می‌کنند. حتی به قوانین مربوط به عدم حضور فیزیکی به علت محدودیت‌های کرونایی نیز توجه نمی‌کنند. مؤدی را بار‌ها می‌خواهند و در پایان هم به علت مختلف رد می‌کنند و حتی با وجود رکود بنگاه‌های اقتصادی نسبت به سال گذشته جریمه بیشتری در نظر می‌گیرند و می‌گویند شما محکوم به پرداخت مالیات هستید. کجای این موضوع تسهیل روند و کسب و کار در کشور است؟ نتیجه این روند چه چیزی غیر از این است که فعال اقتصادی کار خود را متوقف کند؟ بخش خصوصی هم یک بنیه و توان خاصی دارد و نمی‌توان این همه فشار به آن وارد کرد. این موارد هزار برابر تحریم‌های بین‌المللی به اقتصاد ما آسیب می‌زند.
 

آرمان: کرختی دولت فرصت تجارت با شرق را از بین برد

رئیس‌سابق سازمان تجارت تصریح کرد؛ دولت روحانی قوت‌های گسترش شرکای تجاری کشور را به خاطر متوقف ماندن در مذاکره با غرب از بین برد. روزنامه آرمان درباره ظرفیت‌هایی که از دست رفتند، می‌نویسد: سیاست‌های نادرست همکاری و کاهش دایره شرکای تجاری باعث شده تا سهم ایران از تجارت خارجی به کمترین میزان در ۴۰ سال اخیر برسد و همین موضوع نشان می‌دهد که نه تنها در اتخاذ سیاست‌های اقتصادی موفق نبوده‌ایم که در اجرای آن‌ها هم موفقیتی به‌دست نیاورده‌ایم.

رئیس‌سابق سازمان توسعه تجارت اظهار داشت: مدیران ما بیشتر ترجیح می‌دهند سلبریتی و محبوب باشند تا یک سیاست‌گذار که تصمیمات سخت بگیرد ولو اینکه منجر به خوشنامی در کوتاه‌مدت نشود. محمدرضا مودودی در مورد لزوم ارتباط تجاری با کشور‌های شرق و جنوب شرق اظهار کرد: هر کشوری به دنبال این است که تا حد امکان ضریب نفوذ حضور خود در بازار‌های خارجی را گسترش دهد و فرقی ندارد که این کشور نزدیک یا دور باشد، بنابراین کشوری که پتانسیل توسعه روابط با کشور ما در تجارت و سرمایه‌گذاری را داشته باشد، ما باید استقبال کنیم و زمینه همکاری‌های مشترک خود را هرچه بیشتر گسترش دهیم.

او افزود: از آنجا که رشد اقتصادی کشور‌های شرق و جنوب شرق آسیا بسیار خوب بوده است، این کشور‌ها نیازمند مواد اولیه‌ای هستند که بعضا در ایران هم تولیدکنندگان خوبی برای آن‌ها داریم که می‌تواند زمینه یک سری همکاری‌های مشترک را در حوزه‌های صادرات و واردات و همچنین تولید مشترک را داشته باشیم. مودودی اضافه کرد: بیشترین میزان تجارت در جهان متعلق به چین است، ضریب نفوذ محصولات چینی در بسیاری از کشور‌ها بسیار زیاد است به طوری که شریک اول تجاری بیش از ۱۲۰ کشور دنیا است. کشور‌های دیگر در این منطقه مانند ژاپن، کره جنوبی، اندونزی، هند، تایوان، مالزی و سنگاپور ظرفیت‌های خوبی دارند که نشانگر ظرفیت اتحادیه‌هایی مانند آسه آن یا اتحادیه‌های مشابه است.

او با‌اشاره به تغییر گرانیگاه اقتصادی به سمت شرق گفت: رقابت شدیدی در کشور‌های اروپا و آمریکا وجود دارد، بسیاری معتقدند تغییر گرانیگاه به سمت شرق و کشور‌های نوظهور اقتصادی باعث شده که ظرفیت‌های بهتری در آن‌ها نهفته باشد. به نظر می‌رسد که در عرصه تجارت بین‌الملل، تولید و اقتصاد شاهد تغییر و تحولات است و نقش شرق و جنوب شرق آسیا در آن بسیار حائز اهمیت است. رئیس‌سابق سازمان توسعه تجارت تصریح کرد: متاسفانه شاهد یک لختی، کرختی و سستی هستیم که باعث فرصت‌سوزی‌های بسیار در تعامل با دنیا شده است. ما سهم بسیار کمی در تفاهم‌نامه‌های اجرایی و پیمان‌های منطقه‌ای داریم. بالغ بر ۵۰ درصد از تجارت دنیا در قالب پیمان‌های منطقه‌ای و پیرامونی مانند تجارت ترجیحی شکل می‌گیرد، اما سهم ما از این تجارت کمتر از ۳ درصد است.

روزنامه وطن امروز

تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین فقیه‌ایمانی

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پی درگذشت حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین آقای حاج‌آقا کمال فقیه‌ایمانی پیام تسلیتی صادر کردند.
متن پیام تسلیت رهبر انقلاب به شرح ذیل است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
درگذشت عالم فرزانه جناب حجت‌الاسلام و‌المسلمین آقای حاج‌آقا کمال فقیه‌ایمانی رضوان‌الله علیه را به علمای اعلام و جامعه روحانیت و عموم مردم عزیز اصفهان، بویژه خاندان مکرّم و فرزندان گرامی و نیز به ارادتمندان بیشمار آن روحانی جلیل‌القدر تسلیت عرض می‌کنم.
ایشان نمونه بارزی از مجاهدت فرهنگی و حضور مردمی و فعالیت اجتماعیِ علمای دینی را در آن شهر جهاد و مقاومت در منظر همگان قرار دادند و در طول سالیان متمادی، خدمات ارزشمندی در نشر معارف اسلامی در عرصه‌های بین‌المللی ارائه نمودند. از خداوند متعال رحمت و مغفرت برای آن عالم بزرگوار مسألت می‌کنم.
سیدعلی خامنه‌ای
۳۰ مرداد ۱۴۰۰
 

سفیر ایران در سوئد: بعد از ۲۰ روز پیگیری موفق به ملاقات با شهروند ایرانی در زندان شدم

سفیر ایران در سوئد با بیان اینکه پس از ۲۰ روز پیگیری موفق به ملاقات با شهروند ایرانی در زندان شدم، اعلام کرد: شواهد حاکی از کاربرد خشونت است و در شکایتی به مرجع قضایی و یادداشت به وزارت خارجه و دادگستری خواستار تحقیق مستقل در این باره شدم.

به گزارش فارس، «احمد معصومی‌فر» سفیر جمهوری اسلامی ایران در استکهلم روز گذشته در توئیتی درباره ضرب و شتم یکی از ایرانیان در بازداشتگاه سوئد توسط ماموران این بازداشتگاه نوشت: پس از ۲۰ روز پیگیری، موفق به ملاقات شهروند ایرانی در زندان شدم. شواهد حاکی از کاربرد خشونت و نقض کنوانسیون‌های مقابله با شکنجه و رفتار‌های غیرانسانی، ظالمانه و تحقیرآمیز (۱۹۸۴) مواد ۱، ۱۲ و ۱۶ حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶) مواد ۷، ۹، ۱۰ و ۱۴ و مواد ۳، ۵ و ۷ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر (۱۹۵۰) است.

وی افزود: شکایت توسط وکلا به مرجع قضایی تسلیم و طی یادداشتی به وزارت خارجه و وزارت دادگستری خواستار تحقیق مستقل درباره نقض حقوق زندانی، ممانعت از معاینه پزشک، هتک حرمت‌های اعتقادی و اعمال شکنجه جسمی و روحی شهروند ایرانی شدم. سفیر ایران تصریح کرد: موضوع را تا رسیدن به نتیجه‌ای قانع‌کننده دنبال خواهم کرد.

«احمد معصومی‌فر» سفیر جمهوری اسلامی ایران در استکهلم هشتم مردادماه در صفحه توئیترش درباره ضرب و شتم یکی از ایرانیان در بازداشتگاه سوئد توسط ماموران این بازداشتگاه نوشت: امروز اطلاع یافتم یکی از ایرانیان‬ در روز عید غدیر مورد ضرب و شتم شدید ماموران بازداشتگاه ‫سوئد قرار گرفته است. ‬سفیر ایران در سوئد با بیان اینکه برای اطمینان از سلامتی وی درخواست ملاقات فوری کردم، افزود: ‏بی‌حرمتی و تعدی به حقوق اتباع کشورم را تحمل نخواهم کرد. موضوع را تا شناسایی و مجازات خاطیان پیگیری می‌کنم.
 

دیدار وزیران خارجه ایران و ژاپن امروز در تهران

وزیران امور خارجه ایران و ژاپن امروز در تهران با یکدیگر دیدار و رایزنی می‌کنند.
به گزارش ایسنا، موتگی توشیمیتسو، وزیر خارجه ژاپن و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران صبح امروز یکشنبه در محل وزارت امور خارجه با یکدیگر دیدار و درباره مسائل دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی رایزنی می‌کنند. وزیر خارجه ژاپن در جریان سفر ۲ روزه خود به تهران غیر از دیدار با همتای ایرانی خود با تعدادی دیگر از مقامات کشورمان نیز رایزنی و گفتگو خواهد داشت.

پیش از این نیز سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرده بود موتگی توشیمیتسو، وزیر خارجه ژاپن به دعوت محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از تاریخ یکشنبه ۳۱ مردادماه جاری سفر ۲ روزه‌ای را به جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت. خطیب زاده افزود: این سفر که در آستانه تشکیل دولت سیزدهم از اهمیت بالایی برخوردار است، در پاسخ به سفر سال ۱۳۹۸ دکتر ظریف به توکیو انجام می‌شود. سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرد: روابط ایران و ژاپن به عنوان ۲ قدرت مهم غرب و شرق آسیا همواره مهم بوده و ۲ کشور در ۹۰ سال روابط دیپلماتیک، بر اساس منافع مشترک، از روابط دوستانه برخوردار بوده‌اند و در حال حاضر نیز رایزنی‌ها درباره مسائل دو و چندجانبه در بالاترین سطوح میان ۲ کشور برقرار است. خطیب‌زاده خاطرنشان کرد: وزیر خارجه ژاپن در این سفر علاوه بر همتای ایرانی، با دیگر مقامات ارشد کشورمان نیز دیدار و گفتگو خواهد کرد.
 

اولیانوف: مذاکرات وین بزودی از سر گرفته می‌شود

نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی با بیان اینکه مذاکرات وین بزودی از سر گرفته می‌شود، تاکید کرد شانس احیای برجام واقعی است. میخائیل اولیانوف، نماینده دائم روسیه نزد سازمان‌های بین‌المللی در وین با انتشار پیامی در حساب کاربری خود در توئیتر به اظهارات اخیر رابرت مالی، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران واکنش نشان داد. اولیانوف در پیام خود نوشت: راب عزیز! هنوز برای بدبین بودن خیلی زود است. گفتگو‌های وین بزودی از سر گرفته خواهد شد. شانس احیای برجام واقعی به نظر می‌رسد، هرچند به طور کامل هم تضمین‌شده نیست. وی ادامه داد: به همین دلیل است که طرف‌ها باید موانع باقی‌مانده را با نشان دادن خلاقیت به‌موقع برطرف کنند. رابرت مالی در گفتگو با نشریه «پولیتیکو» گفته بود سرنوشت مذاکرات برجام با یک علامت سوال بزرگ روبه‌رو است و همچنین ادعا کرده بود ایران برای ازسر‌گیری مذاکرات وین همکاری نمی‌کند.

روزنامه خراسان

بیت کوین ۴۹ هزار دلاری شد

فارس - در معاملات دیروز قیمت بیت کوین حدود ۳.۵ درصد رشد کرد و از مرز ۴۹ هزار دلار گذشت. رشد اتریوم نصف بیت کوین بود و ۱.۷ درصد بالا رفت و به ۳۲۷۶ دلار رسید. به طور کلی در ۲۴ ساعت گذشته ارزش جهانی بازار ارز‌های مجازی ۳ درصد رشد کرد و به ۲۰۹۱ میلیارد دلار رسید.
 

پراید به ۱۵۰ میلیون تومان رسید

ایسنا - روند صعودی قیمت خودرو در بازار با شیب تندی که از هفته گذشته پیش گرفته است، همچنان ادامه دارد. براساس این گزارش، پژو ۲۰۶ تیپ ۲ حدود ۲۴۵ تا ۲۴۷ میلیون، پژو ۲۰۶ تیپ ۵، حدود ۲۹۵ تا ۳۰۰ میلیون تومان، پژو ۲۰۷ اتوماتیک ۴۲۰ میلیون و سمند LX حدود ۲۴۲ میلیون تومان قیمت‌گذاری شده‌اند. در محصولات سایپا نیز پراید به ۱۴۹ و ۱۵۰ میلیون تومان رسیده، پراید ۱۳۱ از ۱۳۵ میلیون تومان به ۱۳۷ میلیون تومان افزایش قیمت داشته است.
 

صادرات ال پی جی به بالاترین میزان در ۲ سال گذشته رسید

فارس - منابع تجاری می‌گویند به دلیل افزایش تقاضا از طرف چین صادرات ال پی جی ایران به بالاترین میزان در دو سال گذشته رسیده و ایران بین ماه‌های جولای تا آگوست ۵۰۰ هزار تن ال پی جی به چین صادر کرده است.
 

رای قطعی خلع ید خریدار هفت تپه ابلاغ شد

رأی قطعی شعبه ۵۵ حقوقی تهران دایر بر خلع ید هفت تپه به دولت و خریدار ابلاغ شد. بر این اساس مالکیت هفت تپه از خریدار خلع ید و به دولت واگذار می‌شود و با حکم صادر شده این مجتمع به بیت المال بازمی‌گردد. شایان ذکر است ۲۲ تیر امسال سخنگوی وقت قوه قضاییه از دستور حجت الاسلام محسنی اژه ای، رئیس قوه قضاییه در اولین روز‌های آغاز کاری خود برای پیگیری پرونده هفت تپه خبر داده بود. واگذاری هفت تپه با حاشیه‌های فراوانی همراه بود و تاخیر در پرداخت حقوق این واحد اقتصادی واگذار شده موجب بروز اعتراضاتی از سوی کارگران این واحد نیشکر شده بود.

روزنامه ایران

مراسم عزاداری شب شهادت حضرت امام سجاد (ع) در حضور رهبر معظم انقلاب

مراسم عزاداری شب شهادت سیدالساجدین حضرت امام علی‌بن الحسین علیه‌السلام در حسینیه امام خمینی (ره) با حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد. به‌گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، در این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین عالی در سخنانی، حفظ دینداری و در امان ماندن از لغزش را در گرو عبودیت خدا دانست و افزود: بهترین دعای فردی، دعا برای عاقبت به‌خیری است و برای نیل به این توفیق، انسان باید در هر موقعیت، وظیفه دینی خود را بدرستی تشخیص دهد و با تسلیم محض در برابر اوامر الهی و بدون پیروی از امیال و هوی و هوس‌ها عمل کند. آقای عالی با اشاره به شرایط منحط و پر اختناق جامعه پس‌از واقعه کربلا و در دوره حکومت امویان، گفت: در آن شرایط سخت، حضرت امام سجاد علیه‌السلام، بازپروری اخلاقی جامعه به‌وسیله دعا‌های پر مضمون، کادرسازی و تربیت یاران و شاگردان و زنده نگه داشتن پیام‌های کربلا و نهضت حضرت اباعبدالله علیه‌السلام را در دستور کار قرار دادند. همچنین در این مراسم، حجت‌الاسلام شحیطاط به مقتل‌خوانی و ذکر مصیبت پرداخت.
 

پیام تسلیت رهبری در پی درگذشت حجت‌الاسلام و‌المسلمین فقیه ایمانی

حضرت‌آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت عالم فرزانه حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین آقای حاج آقا کمال فقیه ایمانی را تسلیت گفتند. به‌گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری؛ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم
درگذشت عالم فرزانه جناب حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین آقای حاج آقا کمال فقیه ایمانی رضوان‌الله‌علیه را به علمای اعلام و جامعه روحانیت و عموم مردم عزیز اصفهان، بویژه خاندان مکرم و فرزندان گرامی و نیز به ارادتمندان بی‌شمار آن روحانی جلیل‌القدر تسلیت عرض می‌کنم. ایشان نمونه بارزی از مجاهدت فرهنگی و حضور مردمی و فعالیت اجتماعی علمای دینی را در آن شهر جهاد و مقاومت در منظر همگان قرار داده و در طول سالیان متمادی، خدمات ارزشمندی در نشر معارف اسلامی در عرصه‌های بین‌المللی ارائه نمودند. از خداوند متعال رحمت و مغفرت برای آن عالم بزرگوار مسألت می‌کنم.
سیدعلی خامنه‌ای
۳۰ مرداد ۱۴۰۰
 

رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح راهبرد نظامی کشور را تشریح کرد: بازدارندگی مطمئن و افزایش توان تهاجم به کانون‌های تهدید

رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح در پیامی به مناسبت «روز صنعت دفاعی» تأکید کرد که نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران بدون اعتنا به جنگ رسانه‌ای، قدرت‌افزایی دفاعی، بازدارندگی مطمئن بومی و افزایش توان تهاجم به کانون‌های تهدید علیه میهن اسلامی را سیاست راهبردی خود می‌داند. به گزارش سپاه نیوز، سرلشکر محمد باقری، ضمن تبریک فرا رسیدن روز صنعت دفاعی به مسئولان، جهادگران، متخصصان و آحاد کارکنان خدوم و ارزشمند نیرو‌های مسلح و حوزه صنعت دفاعی، اظهار کرد: نیرو‌های مسلح انقلابی و قدرت‌آفرین کشور که خط مقدم تحرک و نشانه اقتدار ایران عزیز هستند به تأسی از الزامات و مقتضیات امروز و آینده پیش رو، علم و فناوری را به‌عنوان یکی از پیشران‌های اصلی و موتور محرک پیشرفت کشور در گام دوم انقلاب قلمداد می‌کنند.

رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح با اشاره به اینکه استحکام‌بخشی ساخت درونی قدرت بر پایه مؤلفه‌های علم و فناوری دفاعی و نظامی با ارتقای توان تولید سامانه‌ها، تجهیزات و محصولات بدیع و نوظهور می‌تواند محقق و میسر گردد، افزود: این مسیر مبارک در نیرو‌های مسلح با پرچمداری وزارت دفاع، نهادینه و با هم‌افزایی اجزای صنعت دفاعی با عناصر قدرت‌ساز ملی و به‌کارگیری ظرفیت‌های علمی بخش خصوصی و به مدد دیپلماسی هوشمند دفاعی دنبال می‌شود. سرلشکر باقری ادامه داد: نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران، تحت فرامین حکیمانه مقام معظم رهبری ضمن پیگیری راهبرد صلح و هم‌افزایی با ملت‌های منطقه، ضد بیگانگان و ماجراجویان فرامنطقه‌ای، بدون اعتنا به جنگ رسانه‌ای، قدرت‌افزایی دفاعی، بازدارندگی مطمئن بومی و افزایش توان تهاجم به کانون‌های تهدید علیه میهن اسلامی را سیاست راهبردی، حتمی و توقف‌ناپذیر خود می‌داند و در این مسیر افتخارآمیز لحظه‌ای کوتاهی را برنخواهند تابید.
 

سیدمحمد حسینی معاون پارلمانی رئیس‌جمهوری شد

آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی طی حکمی سید محمد حسینی را به سمت معاون امور مجلس رئیس‌جمهوری منصوب کرد. به گزارش ایرنا، سیدمحمد حسینی متولد ۱۳۴۰ در شهر رفسنجان و دانش آموخته دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی است. حسینی مسئولیت‌هایی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم، قائم مقامی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در دولت نهم و نمایندگی دوره پنجم مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد.
 

وزیر خارجه ژاپن امروز در تهران

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران امروز در تهران میزبان وزیر خارجه ژاپن خواهد بود. به گزارش ایسنا، «موته گی توشیمیتسو» در حالی به تهران سفر می‌کند که رسانه‌های ژاپن پیش از این اعلام کرده بودند که وزیر خارجه ژاپن قصد دارد اواسط مردادماه برای دیدار با مقام‌های دولت آیت‌الله رئیسی و تأکید بر تمایل توکیو برای تقویت روابط دوستانه با جمهوری اسلامی، به تهران سفر کند. پیش از این «سوگا یوشیهیده» نخست‌وزیر ژاپن با ارسال پیامی خطاب به آیت‌الله رئیسی رئیس‌جمهوری اسلامی ایران، از سوی خود، مردم و دولت ژاپن، تحلیف و آغاز بکار رئیس‌جمهوری کشورمان را تبریک گفته و تأکید کرده بود که مایل است با همکاری رئیس‌جمهوری کشورمان در جهت توسعه روابط تاریخی بین دوکشور، که روابط دیرینه و دوستانه‌ای بوده و از دیرباز تداوم داشته، تلاش نماید.

روزنامه شرق

از سوی مقام معظم رهبری صادر شد

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت‌الاسلام فقیه‌ایمانی
پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت عالم فرزانه حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین آقای حاج‌آقا کمال فقیه‌ایمانی را تسلیت گفتند. متن پیام مقام معظم رهبری به این شرح است: درگذشت عالم فرزانه جناب حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین آقای حاج‌آقا کمال فقیه‌ایمانی رضوان‌الله‌علیه را به علمای اعلام و جامعه روحانیت و عموم مردم عزیز اصفهان، به‌ویژه خاندان مکرّم و فرزندان گرامی و نیز به ارادتمندان بی‌شمار آن روحانی جلیل‌القدر تسلیت عرض می‌کنم. ایشان نمونه بارزی از مجاهدت فرهنگی و حضور مردمی و فعالیت اجتماعیِ علمای دینی را در آن شهر جهاد و مقاومت در منظر همگان قرار داده و در طول سالیان متمادی، خدمات ارزشمندی در نشر معارف اسلامی در عرصه‌های بین‌المللی ارائه نمودند. از خداوند متعال رحمت و مغفرت برای آن عالم بزرگوار مسئلت می‌کنم.
 

جمعه‌شب در حسینیه امام خمینی برگزار شد؛آخرین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع)

پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری: مراسم عزاداری شب شهادت سیدالساجدین حضرت امام علی‌بن الحسین علیه‌السلام در حسینیه امام خمینی (ره) با حضور مقام معظم رهبری برگزار شد. در این مراسم حجت‌الاسلام‌والمسلمین عالی در سخنانی، حفظ دینداری و در امان ماندن از لغزش را در گرو عبودیت خدا دانست و افزود: بهترین دعای فردی، دعا برای عاقبت‌بخیری است و برای نیل به این توفیق، انسان باید در هر موقعیت، وظیفه دینی خود را به‌درستی تشخیص دهد و با تسلیم محض در برابر اوامر الهی و بدون پیروی از امیال و هوی و هوس‌ها عمل کند. آقای عالی با اشاره به شرایط منحط و پراختناق جامعه پس از واقعه کربلا و در دوره حکومت امویان، گفت: در آن شرایط سخت، حضرت امام سجاد علیه‌السلام، بازپروری اخلاقی جامعه به‌وسیله دعا‌های پُرمضمون، کادرسازی و تربیت یاران و شاگردان و زنده‌نگه‌داشتن پیام‌های کربلا و نهضت حضرت اباعبدالله علیه‌السلام را در دستور کار قرار دادند. همچنین در این مراسم، حجت‌الاسلام شحیطاط به مقتل‌خوانی و ذکر مصیبت پرداخت.
 

بیانیه حزب مجمع ایثارگران درباره دولت پیشنهادی رئیسی

شرق: حزب مجمع ایثارگران بعد از آنکه ابراهیم رئیسی کابینه خود را به مجلس معرفی کرد، بیانیه‌ای صادر کرد. در این بیانیه آمده است: بعد از اعلام پیروزی رئیس‌جمهوری جدید، افرادی از دفتر ایشان با چهره‌های سیاسی سرشناس مخالف و فعالان رسانه‌ای و مدنی تماس گرفتند و خواستار اعلام نظراتشان در زمینه روند اداره کشور شدند. درحالی‌که اکثریت مخالفان، این اقدام را نوعی عوام‌فریبی و نمایش سیاسی تلقی می‌کردند، جمعی از این شخصیت‌ها و صاحب‌نظران به‌صورت خصوصی یا عمومی به طرح نظرات خود اقدام کردند تا اگر گوشی برای شنیدن هست، بشنود و برای اصلاح امور به کار بگیرد.

متأسفانه باید بگوییم آن دلسوزی‌ها و خیرخواهی‌ها هیچ انعکاسی در معرفی کابینه جدید نداشته است و آقای رئیسی دولتی را به مجلس پیشنهاد کرده که تناسبی با آن نظرخواهی‌ها ندارد. همچنین در این بیانیه آمده است: عملکرد آقای رئیسی و دولت معرفی‌شده از سوی ایشان را نباید به حساب شخص رئیس‌جمهوری گذاشت، زیرا با یکدست‌شدن حکومت، کل نظام مسئول وضعیت جدیدی است که بر کشور حاکم خواهد شد.

اکنون سه قوه حکومتی در یک راستا قرار دارند و هر سه نهاد هم پیشاپیش تأیید رهبری را اخذ کرده‌اند. با این وصف دیگر برای حاکمیت امکان اینکه سیاست دوگانه سابق را ادامه دهد و دستاورد‌های نظام را به حساب تدبیر بزرگان بگذارد و ناکامی‌ها را صرفا از چشم دولت ناهمسو ببیند، فراهم نخواهد بود. اکنون همه همسو هستند و باید پاسخ‌گوی مواضع و عملکرد خود باشند. مطابق قانون اساسی همه ارکان نظام همواره باید پاسخ‌گوی مردم باشند و با این همسویی ایجاد شده، فرار از پاسخ‌گویی نیز توجیه ندارد.

اگرچه بر این باوریم که در شرایط حاکمیت یکدست و در غیاب مطبوعات و رسانه‌های آزاد به مثابه رکن چهارم دموکراسی، پاسخ‌گویی به‌تدریج و بیش از گذشته به محاق خواهد رفت. در پایان آمده: حزب مجمع ایثارگران، به سهم خود امیدوار است که دولت آقای رئیسی در تحقق وعده‌های خود موفق شود، زیرا خیر عملکرد هر دولتی به مردم خواهد رسید و ما اصرار نداریم که کار‌های درست و بزرگ به نفع ملت حتما به وسیله همفکران ما انجام شود. در‌عین‌حال نمی‌توانیم ناامیدی و نگرانی خود را از عملکرد حاکمیت یکدست و دولت آقای رئیسی با توجه به مواضع و عملکرد گذشته این جریان از جمله به خاطر ترکیب ضعیف و ناکارآمد کابینه پیشنهادی پنهان کنیم. خداوند مفاسد امور مسلمین را اصلاح کند.