یادداشت روزنامه‌های ۲۵ شهریور


روزنامه کیهان

آژانس شتر مجنون است پیاده شوید!/حسین شریعتمداری

۱- سال ۱۳۸۲ (۱۸ سال پیش) در پی برخورد غیر قانونی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی -IAEA- با برنامه هسته‌ای ایران و مقایسه آن با برخوردی که آژانس در مقابل نقض فاحش معاهده «منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای- NPT» از سوی سایر کشور‌های عضو داشته است، طی یادداشتی با عنوان «برای ما چه خوابی دیده‌اند؟!» هشدار داده و نوشته بودیم: «شواهد و قرائن موجود از توطئه جدید و خطرناکی علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم مظلوم این مرز و بوم حکایت می‌کند که آمریکا و متحدانش با همکاری نزدیک سازمان ملل و بهره‌گیری از یک جریان مرعوب و یا آلوده داخلی در پی اجرای آن هستند. ابراز نگرانی از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، فقط پوشش ظاهری این توطئه است و نه موضوع اصلی آن». در آن هنگام اگرچه برخی از مسئولان محترم باور کرده بودند که آژانس نسبت به فعالیت هسته‌ای کشورمان و احتمال انحراف آن به سوی تولید سلاح هسته‌ای با تردید رو‌به‌رو شده و این تردید از طریق تعامل با آژانس و اجازه بازرسی از تاسیسات هسته‌ای برطرف خواهد شد، ولی شواهد فراوانی حکایت از آن داشت که فعالیت هسته‌ای کشورمان و ابراز نگرانی درباره تولید سلاح اتمی فقط یک بهانه است و حریف برای این عرصه خواب دیگری دیده است!

۲- در آن هنگام با استناد به نمونه‌های رسماً اعلام شده‌ای از نقض پیمان «منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای-NPT» توسط آمریکا، انگلیس، فرانسه و چند کشور دیگر پرسیده بودیم چرا آژانس در مقابل این نمونه‌های بارز از نقض NPT که در گزارش‌های رسمی آژانس آمده است، سکوت اختیار کرده و دست به اقدامی نمی‌زند؟! پاسخ آقای محمد البرادعی مدیرکل وقت آژانس، سکوت بود! و متاسفانه این پرسش از سوی مسئولان محترم نیز دنبال نمی‌شد! و یا دست‌کم اینکه جدی گرفته نشده بود!

۳- نمونه‌های نقض معاهده NPT از سوی آمریکا، انگلیس، فرانسه و ... فهرست بلند بالایی است و مخصوصاً طی دو دهه اخیر موارد فراوان دیگری هم به آن افزوده شده است. در این مختصر اما، فقط به دو نمونه اشاره می‌کنیم و برای پیگیری بیشتر می‌توانید به یادداشت یاد شده مراجعه فرمائید؛ بخوانید!
الف: براساس ماده ۹ پیمان NPT، کشور‌های جهان به دو دسته «کشور‌های دارنده سلاح هسته‌ای» و «کشور‌های فاقد سلاح هسته‌ای» تقسیم شده‌اند. ماده مزبور در این باره تصریح می‌کند؛ «کشور‌های دارنده سلاح هسته‌ای به دولت‌هایی اطلاق می‌شود که تا قبل از ژانویه ۱۹۶۷، یک سلاح هسته‌ای یا وسیله انفجاری هسته‌ای را ساخته و منفجر کرده باشند.».

ب: ماده اول معاهده یاد شده تصریح دارد که «هیچیک از کشور‌های دارای سلاح هسته‌ای حق واگذاری مستقیم یا غیرمستقیم سلاح‌های هسته‌ای یا سایر ادوات انفجاری اتمی را به کشور‌های فاقد سلاح هسته‌ای ندارند و نباید به هیچ طریقی در ساخت سلاح اتمی به کشور‌های دیگر کمک کنند».

۴- آمریکا، انگلیس و فرانسه به اعتراف خود، رژیم اشغالگر قدس را به سلاح اتمی مجهز کرده‌اند. ژنرال دوگل در بخشی از خاطرات خود می‌نویسد؛ امشب با آرامش می‌خوابم چرا که بالاخره اسرائیل به سلاح اتمی مجهز شد! کشور‌های یاد شده در تولید تسلیحات هسته‌ای پاکستان و هندوستان نیز نقش برجسته‌ای داشته‌اند.

جرج بوش (بوش پسر) در سفر سال ۲۰۰۷ خود به هندوستان (و در اوج چالش هسته‌ای با جمهوری اسلامی ایران) در یک کنفرانس خبری اعلام کرد یکی از اهداف سفرش به هند، انعقاد قرارداد‌های هسته‌ای برای ارتقاء توان هسته‌ای این کشور بوده است.
 

او به سؤال خبرنگار درباره مغایرت این قرارداد با مفاد NPT پاسخی نداد!

گفتنی است آژانس در گزارش جداگانه‌ای به ده‌ها نمونه از نقض مفاد NPT و بی‌توجهی کشور‌های یاد شده نسبت به توصیه‌های این نهاد - به اصطلاح بین‌المللی! - اشاره کرده است که شرح آن به درازا می‌کشد و بیرون از محدوده این وجیزه است.

۵- اکنون جای این سؤال است که اگر رژیم اشغالگر قدس - مطابق بهانه آمریکا و متحدانش- به دلیل آنکه عضو پیمان NPT نیست، مورد سؤال قرار نمی‌گیرد، چرا کشور‌های آمریکا، انگلیس و فرانسه که عضو این پیمان هستند برخلاف نص صریح ماده یک این پیمان، سلاح هسته‌ای در اختیار رژیم وحشی اسرائیل قرار داده‌اند؟!

بنابراین مطابق مواد صریح پیمان NPT، مادام که آمریکا، انگلیس و فرانسه، سلاح‌های هسته‌ای رژیم اشغالگر قدس را پس نگرفته و یا نابود نکرده‌اند، نباید خواستار اجرای - البته تبعیض‌آمیز و کینه‌توزانه- مفاد این پیمان درباره سایر کشور‌ها از جمله ایران اسلامی باشند.

۶- اینگونه بود که در کیهان آورده بودیم: «از آنجا که بستر این توطئه، حضور جمهوری اسلامی ایران در پیمان NPT است، تنها راه‌چاره و عاقلانه‌ترین اقدام، خروج جمهوری اسلامی ایران از پیمان NPT است. بدیهی است که کم‌ترین تردید در ضرورت خروج از این پیمان، تن دادن به فتنه‌انگیزی آمریکا و اروپا و فراهم آوردن زمینه آسیب‌های بزرگ و غیر‌قابل جبران در آینده‌ای نه چندان دور خواهد بود»؛ و گذر زمان نشان داده است که پیش‌بینی آن روز کیهان بی‌کم و کاست صحت داشته است.

پیشنهاد کیهان با ماده ۱۰ معاهده NPT نیز همخوانی و انطباق کامل داشت. در ماده ۱۰ NPT آمده است «چنانچه هر یک از اعضای پیمان تشخیص بدهد که حوادث فوق‌العاده مربوط به این پیمان، منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است، این حق را خواهد داشت که در اِعمال حاکمیت ملی خود از پیمان خارج شود»؛ و ما خارج نشدیم!

۷- یادداشت کیهان بازتاب گسترده‌ای در خبرگزاری‌ها و رسانه‌های خارجی داشت. خبرگزاری‌های فرانسه، آسوشیتدپرس، رویترز، یونایتدپرس، کیودو (ژاپن)، شبکه‌های تلویزیونی مسکو، بی‌بی‌سی، الجزیره، سی‌بی‌اس و بسیاری از مطبوعات آمریکایی و اروپایی ضمن انعکاس بخش‌هایی از یادداشت کیهان، خروج ایران از معاهده NPT را درصورت وقوع «بسیار نگران‌کننده»! توصیف کرده بودند. ابراز نگرانی شدید دشمنان تابلو‌دار ایران از احتمال خروج جمهوری اسلامی ایران از معاهده NPT به وضوح نشان می‌داد که پیشنهاد خروج از NPT شلیک به پاشنه آشیل دشمن و خنثی‌کننده توطئه‌ای است که تدارک دیده و کلید زده بودند!

گفتنی است برخی از خبرگزاری‌ها نیز با اشاره به استفاده آمریکا از اهرم آژانس برای فشار بر ایران، پیشنهاد کیهان را طبیعی دانسته بودند، مخصوصاً آنکه خروج از NPT در ماده دهم معاهده نیز پیش‌بینی شده و مجاز تلقی شده بود. یونایتد‌پرس در این باره نوشت «شریعتمداری در یادداشت خود با اشاره به ماجرای حمله آمریکا به عراق تاکید کرده است، آمریکایی‌ها در سال ۱۹۹۱ میلادی پشت دروازه‌های بغداد بودند، ولی با توجه به اطلاعات نا‌تمامی که از توان نظامی عراق داشتند برای جلوگیری از تلفات سنگین نیروی انسانی خود، ادامه تهاجم را به تاخیر انداختند. راهکار آمریکا در آن زمان این بود که از مراکز نظامی عراق بازرسی‌های مکرر انجام گیرد و این مراکز را به دست خود عراقی‌ها و به بهانه بازرسی تسلیحات کشتار جمعی نابود کند»؛ و در ادامه آورده بود «کیهان مدعی است پروتکل الحاقی برای اطلاع دقیق آمریکا از توان نظامی ایران است».

پروفسور ساژینا، مشاور انرژی اتمی روسیه با اعلام اینکه یادداشت کیهان به عنوان یک «سند» در نشست اتحادیه اروپا ثبت شده است، پیشنهاد کیهان در‌باره خروج ایران از معاهده NPT را نتیجه فشار آمریکا برای وادار کردن ایران به پذیرش پروتکل الحاقی و کسب اطلاعات از توان نظامی ایران ارزیابی کرد.

۸- به این اعتراف هم که فقط یکی از بسیارهاست توجه کنید؛ «جورج فریدمن» مدیرکل «آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردی آمریکا» است او مشاور ارتش و دولت آمریکا در حوزه دفاع و امنیت ملی بود و مدت بیست سال نیز در کالج «دیکینسون» آمریکا علوم سیاسی تدریس می‌کرد. فریدمن در پاسخ خبرنگار روزنامه آمریکایی «یو. اس. ای. تودی» که از وی درباره تنش هسته‌ای میان ایران و آمریکا سؤال کرده بود، می‌گوید؛ مشکل آمریکا با ایران مسئله هسته‌ای این کشور نیست، مسئله آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون رابطه با آمریکا، بلکه در حال تخاصم و دشمنی با آمریکا می‌توان بزرگترین قدرت نظامی و تکنولوژیک منطقه بود. این برای آمریکا الگوی قابل قبولی نیست!

۹- اکنون جای این سؤال است که دستاورد ایران اسلامی از دو دهه چالش هسته‌ای (ابتدا با تروئیکای اروپا و سپس با۱+۵) چه بوده است؟! بعد از تصویب برجام و مطالعه متن آن نوشتیم «اسب زین کرده را داده‌ایم و افسار پاره تحویل گرفته‌ایم»! و در گزارشی آوردیم «بُرد - بُرد نتیجه داد، هسته‌ای رفت و تحریم‌ها ماند»! همان هنگام موج گسترده‌ای از هجوم به کیهان را شاهد بودیم و... امروزه اما، با ابتکار مجلس شورای اسلامی و تصویب «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران» چالش هسته‌ای تغییر مسیر داده و از انفعال بیرون آمده است. حریف بر ادامه مذاکرات وین تاکید دارد، ولی کماکان بر خواسته زورگویانه و غیر‌قانونی خود اصرار می‌ورزد و در این سوی ماجرا، لغو همه تحریم‌ها و راستی‌آزمایی آن از جانب ایران، شرط ادامه مذاکرات است.

آنچه در این میان نباید نادیده گرفته شود، اینکه آمریکا از تحریم‌ها به عنوان یک اهرم برای مقابله با ایران اسلامی بهره می‌گیرد و بدیهی است که حاضر به از دست دادن این اهرم فشار نیست. از این روی ادامه چالش هسته‌ای فقط اتلاف وقت و تحمیل هزینه گزاف به ملت و نظام است. فراز و نشیب‌های چالش بلندمدت هسته‌ای به وضوح نشان می‌دهد که آژانس- به قول ملای رومی- شتر مجنون است که هرگز به کوی لیلی نمی‌رود...ماده ۱۰ معاهده NPT راه را نشان داده است. بخوانید؛ «چنانچه هر یک از اعضای پیمان تشخیص بدهد که حوادث فوق‌العاده مربوط به این پیمان، منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است، این حق را خواهد داشت که در اِعمال حاکمیت ملی خود از پیمان خارج شود».

روزنامه خراسان

الزامات انقلاب در مجوز‌های کسب و کار/مهدی حسن زاده

روز گذشته مجلس شورای اسلامی با تصویب کلیات طرح تسهیل صدور مجوز‌های کسب و کار، گام بزرگی در مسیر تغییر در فرایند شروع فعالیت‌های اقتصادی برداشت. اکنون هم تجربه عینی فعالان اقتصادی و هم آمار‌های رسمی داخلی و خارجی نشان می‌دهد که فعالان اقتصادی در آغاز فعالیت اقتصادی خود برای کسب مجوز با هفت خان و به عبارتی هفتاد خان کسب مجوز فعالیت مواجه هستند. رتبه ایران در گرفتن مجوز فعالیت اقتصادی از سایر مولفه‌های فضای کسب و کار بدتر است، به گونه‌ای که از این جهت رتبه ۱۷۸ را در جهان داریم. همچنین در گزارش «پایش ملی محیط کسب و کار ایران» در بهار امسال که اتاق بازرگانی با نظرخواهی از تشکل‌های اقتصادی انجام داده است، «موانع در فرایند‌های اداری و اخذ مجوز‌های کسب وکار در دستگاه‌های اجرایی» چهارمین عامل اصلی مخل فضای کسب و کار است. به این ترتیب می‌توان گفت که تاخیر فراوان در راه اندازی یک فعالیت اقتصادی ساده نظیر رستوران، سوپرمارکت، داروخانه، دفتر وکالت و ... با انواع و اقسام محدودیت‌ها و کارشکنی در صدور مجوز رو به رو می‌شود. این کارشکنی‌ها ۲ دلیل عمده دارد:
۱- تعارض منافع: بخشی از فرایند صدور مجوز به نهاد‌های صنفی بر می‌گردد که در عمل با منفعت انحصار در کسب و کار مواجه هستند و این انحصار را در پوشش‌های بعضا قانونی قرار داده اند تا دایره فعالان اقتصادی در صنف خود را کمتر کنند و سهم بالای خود از بازار فعالیت مد نظر را حفظ کنند.

۲- ذهنیت منفی نسبت به فعالان اقتصادی: ما وارث فرهنگی هستیم که فعالیت اقتصادی و کسب ثروت را برخلاف آموزه‌های دینی، مذموم می‌شماریم. بسیاری از سازوکار‌های اداری بر این اساس طراحی شده است که افراد دنبال تقلب و تخلف هستند، بنابراین برخلاف اصل رایج حقوقی که معتقد است اصل بر برائت است، مگر این که خلافش ثابت شود، برای دستگاه‌های اداری در صدور مجوز، اصل بر تخلف است و متقاضی شروع کسب و کار باید ثابت کند که قصد تخلف ندارد.

مصوبه مجلس به طور مشخص این دو ذهنیت منفی را هدف قرار داده است. تبدیل بخش عمده مجوز‌های شروع کسب و کار به مجوز‌های ثبت محور با این هدف است که فعال اقتصادی در بسیاری از زمینه‌های کسب و کار معطل صدور مجوز نماند و بتواند در یک فرایند ۳ روزه و ثبت فعالیت خود در سامانه، کسب و کار خود را آغاز کند و نهاد‌های نظارت بر فعالیت‌های صنفی، پس از شروع فعالیت، میزان انطباق فعالیت آغاز شده با معیار‌های اعلام شده را بسنجند. همچنین برای صدور مجوز فعالیت در زمینه‌هایی نظیر وکالت و سردفتری، تعیین سقف تعداد پذیرش منتفی می‌شود و هر متقاضی با شرکت در آزمون سالانه و کسب حدنصاب نمره می‌تواند فعالیت خود را آغاز کند.

با این حال پس از تصویب جزئیات در هفته‌های آینده و تایید مصوبه از سوی شورای نگهبان، توجه به چند نکته درباره اجرای درست این قانون ضروری است:
۱- اجرای قانون نیاز به ضمانت اجرای قوی دارد که اگرچه در قانون پیش بینی شده است، اما مهم‌ترین ضمانت اجرا، تعیین سازوکار سوت زنی و گزارش تخلف از قانون است که باید در نظر گرفته شود.

۲- تبدیل مجوز‌های پیشینی به پسینی اگرچه آزار و اذیت بوروکرات‌های دولتی در قبال فعالان اقتصادی را کاهش می‌دهد، اما به صفر نمی‌رساند و ممکن است در پس نظارت‌های پسینی برخی عناصر ناظر، اقدام به آزار و اذیت و بهانه گیری از فعالان اقتصادی برای کسب رشوه کنند؛ بنابراین تاحد ممکن باید برای نظارت‌های پسینی دستگاه‌های مسئول بر سر فرایند کسب و کار سازوکار شفاف و روشنی وجود داشته باشد تا اخلال در فضای کسب و کار از مسیر نظارت‌های پسینی رخ ندهد.

۳- اگرچه مصوبه مجلس به درستی فعالیت‌هایی را که سلامت، محیط زیست، بهداشت عمومی – اجتماعی یا امنیت ملی را تهدید می‌کنند یا مستلزم بهره برداری از منابع طبیعی یا تغییر کاربری اراضی کشاورزی هستند، همچنان تایید محور نگه داشته است، ولی باید توجه داشت که تعیین مصادیق فعالیت‌های ثبت محور و تایید محور در برخی مصادیق در مرز باریکی قرار دارد. افراط به معنای نادیده گرفتن جنبه‌های سلامت، محیط زیست و اخلاق و ثبت محور شدن افراطی همه فعالیت‌ها خطری است که اصل اقدام درست مجلس را تهدید می‌کند و باید مراقب بود که ثبت محور شدن موجب فرار سوء استفاده کنندگان از سهولت مجوز‌های کسب و کار نشود. در مقابل نیز طرفداران انحصار ممکن است سعی کنند با بهانه‌های مختلف فعالیت‌های زیادی را ذیل فعالیت‌های تایید محور قرار دهند تا به انحصار خود ادامه دهند که در این مسیر نیز توجه به چگونگی اجرای قانون و جلوگیری از افراط و تفریط در آن ضروری است.

روزنامه ایران

تجربه طلایی بودجه‌ریزی گذشته/کمیل طیبی

بودجه دولت و نحوه تدوین آن به طور قطع یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در شاخص‌های کلان اقتصادی است. کارایی بودجه و هدفمند بودن آن می‌تواند اقتصاد را به سمت رشد و توسعه هدایت کند. این درحالی است که کسری بودجه همواره یکی از معضلاتی است که در بودجه‌های سنواتی وجود دارد و اثر مخربی بر اقتصاد دارد، به طوری که در سال جاری نیز با کسری قابل توجهی مواجهیم که این کسری یکی از ریشه‌های رشد بالای نقدینگی و تورم است.

در همین راستا، بررسی بودجه‌ریزی دردهه‌ها و سال‌های اخیر و مشخص کردن نقاط ضعف و قوت آن می‌تواند، مسئولان را برای تدوین یک بودجه بدون مشکل یاری کند. با وجودی که می‌توان فهرستی از تجربه‌های متفاوت برای برنامه‌ریزان از بودجه‌های گذشته استخراج کرد، اما دراین میان آنچه اهمیت فراوانی دارد و سایر موارد را تحت پوشش قرارمی دهد، شیوه بودجه‌ریزی است که تجربه طلایی محسوب می‌شود.

از دهه‌های گذشته درجهان روش‌های بودجه‌ریزی متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته است، در ابتدای کار بودجه‌ریزی سنتی که مبتنی بر درآمد‌ها و هزینه‌ها یا ستون بستانکار و بدهکار بود، در دستور کار قرار می‌گرفت، اما بتدریج کشور‌ها به سمت بودجه‌ریزی برنامه‌ای و هدفمند حرکت کردند و با تدوین بودجه‌ریزی عملیاتی آن را تکمیل کردند؛ بنابراین مهم‌ترین تجربه و درسی که از بودجه‌های سنواتی گذشته می‌توان گرفت، این است که از بودجه‌ریزی سنتی دوری کنیم. در این نوع از بودجه‌ریزی، در شرایطی که رکودی ایجاد می‌شود یا درآمد‌ها آن طور که برآورد شده محقق نمی‌شود، بودجه ناتراز و با کسری مواجه می‌شود. چرا که هزینه‌هایی که پیش‌بینی شده هیچ تغییری نمی‌کند، ولی درآمد‌ها تحت تأثیر عوامل مختلف با عدم تحقق روبه‌رو می‌شود و دولت‌ها مجبور می‌شوند برای تأمین این کسری به سراغ برداشت از منابع بانک مرکزی بروند که آثار منفی شدیدی برای اقتصاد به همراه دارد.

در این راستا، استفاده از روش‌های نوین بودجه‌ریزی، اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند، چرا که در بودجه‌ریزی سنتی کسری به بودجه و دولت تحمیل می‌شود، اما در بودجه‌ریزی عملیاتی کسری بودجه به عنوان یک ابزار در اختیار برنامه‌ریزان قرار می‌گیرد و با استفاده از آن می‌توانند روی تقاضای کل تأثیر بگذارند. بدین ترتیب نگاه انفعالی جای خود را به سیاستی می‌دهد. در این شرایط، دولت براساس شرایط کشور، می‌تواند تشخیص دهد که چه بخش‌هایی از بودجه نیازمند سیاست انبساطی است و چه بخش‌هایی به سیاست انقباضی نیاز دارد. با روش بودجه‌ریزی عملیاتی و نوع نگاه نوین به بودجه، بودجه از منابع بانک مرکزی جدا می‌شود و علاوه برآن، بانک مرکزی نیز می‌تواند به استقلال برسد.

گرچه طی سال‌های اخیر، بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد از سوی سازمان برنامه و بودجه در دستور کار قرار گرفته است، اما باید گفت این روش در ابتدای راه است و در کنار ممارست دستگاه‌ها، به مستقل بودن دستگاه‌ها نیاز دارد. درواقع هر دستگاه بدون اینکه تحت تأثیر سایر دستگاه‌ها و دستگاه‌های بالادستی خود قرار داشته باشد، باید نسبت به ارائه عملکرد خود مبتنی بر واقعیت‌ها و همچنین درآمد‌هایی که قابل تحقق است، اقدام کند. این در شرایطی است که هنوز این استقلال در میان دستگاه‌های اجرایی دیده نمی‌شود و با آن فاصله داریم.

درصورتی که ساختار بودجه‌ریزی مبتنی بر یک بودجه‌ریزی غیرمتمرکز باشد، می‌توان به انضباط مالی که پیش‌نیاز اصلی است، دست یافت. درواقع زمانی که بودجه عملیاتی تدوین شود، بسیاری از مشکلاتی که در بودجه مشاهده می‌شود، برطرف خواهد شد، چرا که دستگاه‌ها و نهاد‌های بودجه‌گیر باید کارایی خود را برای دریافت بودجه به اثبات برسانند.

روزنامه شرق

تدبیر اجرا/سیدمصطفی هاشمی‌طبا

در هفته‌های گذشته دولتمردان تازه‌نفس که علی‌الاصول مصمم به تحول اقتصادی در ایران و بهبود معیشت مردم هستند، بیاناتی داشتند که می‌توان در جهت عملی‌کردن آن دقت لازم را به‌کار بست تا ان‌شاءالله این بیانات به عمل تبدیل شود.

۱- ریاست سازمان برنامه‌و‌بودجه در مصاحبه تلویزیونی جهت‌گیری‌های معقول و مناسبی را برای آینده برنامه کشور و تنظیم بودجه بیان کردند. اظهارات کیفی ایشان که قابل تقدیر است، در آنجا که موضوع کمی بودجه پیش آمد، تلویحا دچار مشکل شد و بعید است در عمل بتواند جایگاهی پیدا کند.

۲- وزیر محترم راه و شهرسازی در بیان چگونگی تأمین سرمایه برای طرح‌های خود، جذب سرمایه‌گذاری خارجی و به‌ویژه سرمایه ایرانیان مقیم خارج را از عداد تأمین سرمایه برشمردند و گفتند برای آنان فرش قرمز پهن کرده و دهان‌شان را شیرین می‌کنیم.

۳- مقام محترم ریاست‌جمهوری در مصاحبه مورخ ۱۳ شهریور جاری با صداوسیما بیان کردند که از سرمایه‌گذاری خارجی و از سرمایه‌گذاری ایرانیان مقیم خارج استقبال خواهد شد و البته اولویت کشور را در مبارزه با بیماری کرونا و تأمین سلامت مردم و نیز معیشت مردم اعلام کردند. بی‌گمان نوع بیان مطالب فوق می‌تواند موجب افزایش امید مردم به زندگی و آینده باشد، اما در همین جهت لازم است قبل از فوت وقت و تجربه عدم حصول نتیجه، پیشاپیش از برخی سوابق امر مسئولان مربوطه مستحضر شوند و چاره کار را بیندیشند.

الف- صرف‌نظر از اینکه آیا خارجیان یا ایرانیان مقیم خارج تمایل به سرمایه‌گذاری در ایران دارند یا خیر، باید اذعان کرد که ظرفیت پذیرش سرمایه خارجی از سوی کشور ما به دلیل ناتوانی بوروکراسی یا اعمال نظر افراد و جریان‌های سیاسی وجود ندارد. یک مثال که اینجانب در جریان آن بوده‌ام، سرمایه‌گذاری یک شرکت کره جنوبی در کشتی‌سازی بود که با وجود پیگیری مداوم سفیر سابق جمهوری اسلامی در کره جنوبی و اینجانب و ملاقات با مقامات تصمیم‌گیر به نتیجه نرسید، درحالی‌که شرایط این سرمایه‌گذاری بسیار ایدئال بود.

مثال دیگر که از سال ۱۳۹۰ در جریان است، انتقال مبالغ قابل‌توجهی ارز از بانک‌های خارج توسط یک فرد ایرانی به حساب بانک مرکزی برای ایجاد مراکز بازیافت زباله با دانش فنی از کانادا بود که از سوی بانک مرکزی این ارز مسدود شده و با وجود پیگیری‌ها هیچ‌گونه پاسخ مناسبی برای احیای ارز وصولی و انجام پروژه از سوی بانک مرکزی داده نشده است. هرچند با شرایط فعلی بانکی و عدم امکان روابط بانکی بین‌المللی سرمایه‌گذاری از خارج ممکن نیست، اما در حقیقت اگر این امر مهم حل بشود، مشکلات داخلی سرمایه‌گذاری مانند برگرداندن هواپیمای حامل مقامات ترک برای سرمایه‌گذاری در توسعه فرودگاه امام خمینی(ره) از آسمان تهران مانع از سرمایه‌گذاری خارجی می‌شود.

اما درباره سرمایه‌گذاری داخلی باید بیان کرد که واگذاری پروژه‌های راکد ملی به بخش خصوصی را مجلس تصویب کرده، ولی سازمان برنامه و بودجه آیین‌نامه بسیار مفصل با مکانیسم بسیار پیچیده‌ای را تدوین کرده بود که در حقیقت این آیین‌نامه معادل یک «نه» بزرگ به واگذاری بود. اینجانب مراتب را همراه یک آیین‌نامه عملی خدمت ریاست‌جمهور قبل ارسال کردم، ولی همچنان‌که واگذاری‌ها انجام نشد، به این آیین‌نامه نیز توجهی نشد. به‌نظر می‌رسد بودجه کشور همچنان براساس بودجه ۱۴۰۰ جاری شود و سال‌های آتی نیز این امر ادامه داشته باشد و سازمان برنامه نیز با وجود ایده‌ها و حرف‌های رئیس آن تسلیم جریانات روز می‌شود. واقعا شاید با این بودجه و نقدینگی و مسائل مربوط به آن در شرایط عادی کاری نتوان کرد و جراحی بزرگ علاوه بر تبعات بسیار شدید آن بهبودی مورد نظر را هم به دنبال نداشته باشد، اما اگر اراده‌ای باشد. این منوط به حضور فعال شخص ریاست‌جمهور در تصمیم‌گیری‌هاست تا شاید بتوان درباره واگذاری‌ها کاری انجام داد.

ب- صرف‌نظر از باقی‌ماندن تحریم‌ها با رفع حداقل باید روابط بانکی بین‌المللی را به وضع عادی برگرداند و البته بسیاری از بانک‌ها به‌خاطر تحریم همچنان در مراوده با ما مشکل خواهند داشت.

ج- موضوع سرمایه‌گذاری خارجی و سرمایه‌گذاری ایرانیان مقیم خارج مستقیما زیر نظر رئیس‌جمهور قرار گیرد و جلسات هفتگی درباره مصادیق آن برگزار شود. د- موضوع واگذاری پروژه‌های نیمه‌تمام به بخش خصوصی از‌جمله مواردی است که شخص ریاست‌جمهور باید اشراف بر آیین‌نامه و نحوه واگذاری‌های آن داشته باشد و‌الا سالی بر این واقعه بگذرد و حاصلی ایجاد نشود. در اینجا لازم می‌دانم که به آیه شریفه «لم تقولون ما لا تفعلون، کبر مقتا عند الله ان تقولو ما لا تفعلون» اشاره کنم. نشان‌دادن آینده خوب بسیار نیکوست، اما باید با واقع‌بینی همراه باشد و مشکلات کشور با مردم در میان گذاشته شود و آنچه اینک مشاهده می‌شود، همه وعده و امیدواری به آینده است.

واقعا تولید ۳۰ هزار مگاوات برق (در چند سال) یا یک میلیون خانه سالانه یا رفع مشکلات خوزستان و سیستان‌و‌بلوچستان و دیگر مسائل چگونه ممکن است؟ متأسفانه اخیرا یکی از خطبای معروف کشور در پاسخ به اینکه چرا وعده‌های مسئولان عملی نشده، اظهار کرد که وعده‌های پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) هم عملی نشد و بدین‌گونه پیامبر و ائمه اطهار را خرج وعده مسئولان کرد. اگر این شیوه بخواهد ادامه داشته باشد، پس با آیه شریفه قرآن که ذکر شد، چه باید کرد؟ آیا این آیه هم ازجمله آیات منسوخ قرآن کریم است؟

به گمانم در شرایط فعلی قبل از اینکه این وعده‌های بی‌تحقق معلوم شود، باید سیاست صرفه‌جویی در همه زمینه‌ها به معنی واقعی شکل گیرد و نه سیاست گسترش مصرف و دویدن به دنبال آن.

در عین حال درخصوص اولویت‌های بیان‌شده در سخنان مقام محترم ریاست‌جمهوری که به‌درستی مبارزه با کرونا و معیشت مردم را گفتند، می‌خواهم در رأس همه یادآوری کنم که حفظ سرزمین ایران باید اولویت درجه یک باشد و این حفظ هم حفظ مرزی و سرحدی ایران است که تنها در جریان دفاع مقدس ۳۰۰ هزار نفر برای آن شربت شهادت نوشیدند و هم حفظ آب و خاک و رودخانه و جنگل و دشت‌های آن که اگر روند نابودی این‌ها متوقف نشود و همین‌گونه پیش رود، سرزمین خاکستری و فاقد کشاورزی و طراوت و شاید آب آشامیدنی و غذا خواهیم داشت و مردم دیگر در آن نمی‌توانند با استقلال زندگی کنند. آیا این اولویت نیست؟
 

اخبار ویژه ۲۵ شهریور


روزنامه کیهان

عصبانیت عجیب غربگرایان از خانه‌تکانی در وزارت خارجه

همزمان با نارضایتی محافل غربی از تغییر ریل دولت و وزارت خارجه ایران، فضاسازی‌های مشابهی نیز در برخی رسانه‌های داخلی انجام می‌شود! نگرانی طرف غربی این است که مدیران جدید در ایران بنا ندارند به دیپلماسی انفعالی از جمله درباره توافق یکطرفه برجام ادامه دهند یا معطل پشت هم‌اندازی و دغلبازی و حقه‌بازی غرب بمانند. آن‌ها مشخصا از انتخاب دکتر امیرعبداللهیان به عنوان وزیر خارجه نگران شدند و اکنون نیز معرفی معاونانی مانند آقایان باقری و صفری، بر نگرانی‌های غرب افزوده است. در داخل کشور نیز برخی محافل رسانه‌ای و سیاسی به تلویح و تصریح ابراز ناخرسندی کرده‌اند از اینکه کسانی برای مذاکره گماشته شوند که محافل غربی آن‌ها را نپسندند!

در این باره به‌طور مشخص کانال وابسته به حزب اتحاد ملت در تحلیلی شرم‌آور نوشت: «برخی چهره‌ها ۷ سال تمام با برجام مخالفت کردند و آن را «خسارت محض» خواندند. نشاندن این دوستان در مسند مذاکره، چند پیامد مهم دارد که لازم است آقای رئیسی به آن توجه کنند: این انتصاب، این تصور را در آمریکا و دولت‌های مقابل ایجاد می‌کند که با دولتی طرف شده‌اند که اراده، میل باطنی و انگیزه چندانی برای رایزنی و تلاش برای احیای برجام ندارد. همان‌طور که انتصاب جان بولتون و پمپئو در آمریکا، ایران را به این نتیجه رساند که نیت واقعی دولت ترامپ، «توافق» و مصالحه نیست، انتصاب چهره‌های شاخص مخالف برجام در ایران نیز به لابی‌ها، رسانه‌ها و بنگاه‌های تبلیغاتی معاند مجال می‌دهد دولت آمریکا را متقاعد کنند که ایران صرفا در پی وقت‌کشی و خریدن زمان است.»
به اقتضای این تحلیل، ایران باید از دولت و وزارت خارجه آمریکا سوال کند شما چه کسانی را برای مذاکره می‌پسندید، ما همان‌ها را برای مذاکره بگماریم و محضر شما بفرستیم(!)

اما اگر واقعا این تلقی مرعوبانه درست باشد، طبعا دیگر نیازی به مذاکره و چانه‌زنی نیست و صرفا باید از تیم بایدن و بلینکن بخواهند هرچه را لازم است دیکته کنند و این‌ها فقط مجری‌اش باشند! نکته قابل تامل این است که ثمره چنین انفعالی (تاکید بر گماشتن افرادی که غرب هم آن‌ها را بپسندد) گستاخی بیشتر غرب هنگام تدارک محتوای برجام و سپس گستاخی بیشتر در نقض کامل برجام و طلبکاری پس از آن را موجب شد. نسخه‌پیچی ارگان حزب تندروی مدعی اصلاح‌طلبی درباره تقسیم‌بندی افراد به موافق یا مخالف (منتقد) برجام در حالی است که اکنون طرف زیر سوال، آمریکا و غرب عهدشکن (و طیف خوش‌بین و خوش‌خیال نسبت به غرب) هستند و نه کسانی که مثل آقایان جلیلی و باقری و... که با دقت، آسیب‌های برجام را می‌دیدند و تذکر می‌دادند.

این نکته هم درباره حزب غربگرای اتحاد ملت شایان یادآوری است که نشریه صدا متعلق به همین حزب، سال گذشته هنگام ملاقات رئیس‌جمهور صربستان با ترامپ و رفتار تحقیرآمیز ترامپ در نشاندن وی در مقابل میز ریاست خود، نوشت: «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکره‌کننده می‌پسندد، این (تصویر ملاقات رئیس‌جمهور صربستان) است: همچون بره‌ای در مذبح و برده‌ای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس را باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضایی کند، باید آن را تمسخر کرد، یا عقلانیتی سیاسی خواند؟»!

همزمان با کانال حزب اتحاد ملت، سایت اجاره‌ای انتخاب نیز از قول یک کارشناس مدعی شد: «حضور احتمالی آقای باقری در رأس تیم مذاکره‌کننده ممکن است مشکلات و سختی‌هایی در چانه‌زنی‌ها ایجاد کند... مشکل می‌توان تصور کرد که اگر کسی غیر از آقای ظریف با توجه به مهارت و سوابقشان در امور حقوقی و بین‌المللی ریاست تیم ایران در مذاکرات منتهی به برجام را داشت، کار چگونه می‌توانست پیشرفت کند. در متون حقوقی بین‌المللی، معنی هر واژه و هر عبارت با توجه به سابقه و تاریخچه آن و ابعاد تکنیکی مربوطه که طی ده‌ها سال اصطکاک و مذاکره حاصل شده، فهمیده می‌شود. تا حدی که اغلب بدون اغراق حتی هر کلمه و هر نقطه و هر ویرگول می‌تواند بر سمت و سوی متن و درک از آن تاثیر داشته باشد... سابقه همکاری آقای باقری با آقای جلیلی فاکتور مهمی است و اگر او عهده‌دار مذاکرات شود، سایه این سوابق حداقل تا مدتی ممکن است سنگینی و ایجاد حاشیه کند. ایشان و آقای جلیلی همیشه نسبت به توافق برد - برد با غرب اکراه داشته و مخالف برجام بودند».

کارشناس مذکور توضیح نداده برجام چه توافق برد - بردی است که چند سال است یکطرفه اجرا می‌شود و روحانی و ظریف حتی از دولت اوباما به خاطر زیر پا گذاشتن آن گلایه و انتقاد داشته‌اند، اما فاقد کمترین ضمانت اجرایی و مکانیسم شکایتی یا توازن در تعهدات و یا همزمانی انجام تعهدات بوده و به همین دلیل، به یک توافق یکسویه تبدیل شده و با این وجود، دولت عهدشکن آمریکا طلبکاری می‌کند؟!
 

کوتاهی در مدیریت و زبان‌درازی شرم‌آور مدعیان اصلاحات

رفتار سیاسی غرض‌ورزانه که اصلاح‌طلبان در موضوع واکسن در پیش گرفتند، برای آن‌ها یک بازی دو سر باخت است. روزنامه فرهیختگان در این زمینه می‌نویسد: وقتی واکسن نیست، سیاسی‌ها جور دیگری سیاسی کاری می‌کنند، وقتی واکسن هست، سیاسی‌ها بازهم سیاسی‌کاری می‌کنند. در این بین هم جالب‌تر از همه‌چیز، اصل سیاسی‌کاری و ادعای دلسوزی برای مردم است.

روزانه بالای ۵۰۰-۴۰۰ نفر از مردم کشورمان جان‌شان را از دست می‌دهند، برای چه چیزی؟ برای سوءمدیریت در جریان مواجهه با کرونا، برای غلبه نگاه سیاسی بر نگاه سلامت‌محور و تخصصی، برای عدم توجه به سخنان کارشناسان و متخصصان و تصمیم گرفتن برمبنای دوگانه‌سازی‌های بلاوجه و موضوع! هنوز خیلی از ایام ریاست روحانی دور نشدیم که بخواهیم خیلی زحمت یادآوری مسائلی را بکشیم، حتما یادتان هست که سناریوی ایمنی جمعی که در آخر با عزل معاون وزارت بهداشت سرهمش کردند، چطور کشور را به باتلاق کرونا فرو برد و چند نفر را به کام مرگ کشید. هنوز یادتان هست که چه اظهارات و ادعای شاذ و عجیبی از مسئولان در سطوح عالی ستاد ملی مقابله با کرونا در ارتباط با کرونا صورت می‌گرفت و پایان کرونا را به شنبه حواله می‌دادند. حتما یادتان هست که بعد از تولید اولین واکسن کرونا در دنیا، حتی قبل از پایان دوران کارآزمایی واکسن‌ها، چقدر متخصصان فریاد زدند که به‌جای شرکت در کارآزمایی دارو‌های کرونایی مثل ترکیه، امارات و... در کارآزمایی واکسن‌ها شرکت کنیم و نکردیم.

همچنین بد نیست اشاره‌ای به هشدار مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی نسبت به واردات واکسن روسی اسپوتنیک و بعد از آن نام عجیب سازمان نظام پزشکی در این رابطه بکنیم که خطاب به رئیس‌جمهور نوشت: «مدارک و مستندات و دلایل تایید این واکسن دراختیار صاحب‌نظران جامعه پزشکی قرار نگرفته است! بدیهی است جامعه پزشکی کشور پس از یک‌سال تلاش، چشم‌انتظار تدبیر و اقدامی عاجل برای واکسیناسیون سراسری با واکسنی معتبر که روند علمی و معقول تایید و تهیه را طی کرده باشد، است و انتظار دارد که با در نظر گرفتن جمیع شرایط نسبت به خریداری بهترین واکسن‌های موجود دنیا از شرکت‌های چندملیتی اقدام شود!»

آن دولت با تمام کارشکنی‌ها و اشتباهاتی که مرتکبش شدند، از سرمان گذشت، اما این مدل مواجهات، آن‌هم ازسوی متخصصان و پزشکان و با همراهی سیاسیون، قصد تمام شدن ندارند. اگر تمام اظهارات امثال ظفرقندی، عبدی، مطهری و... را قطعات یک پازل در نظر بگیریم، فارغ از کنش‌ها و اظهارات ایام انتخابات که از گعده‌ها و میتینگ‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان نشت می‌کرد، همه‌اش را می‌توان دنبال هم و بدبینانه درجهت تکمیل یک نقشه و هدف مشخص ارزیابی کرد. گره زدن واردات واکسن به خوش‌وبش‌ها و پرسه‌زدن‌های مقامات وزارت امور خارجه در وین و با اروپایی‌ها و بعد از آن منوط کردن واردات واکسن به پذیرفتن FATF همان مسیر پیوند آب خوردن به برجام و کرختی سیاست‌های دولت دوازدهم است که انگار تمامی هم ندارد. اخیرا فایلی صوتی را از مطهری نماینده دوره قبل مجلس شنیدیم، که جالب بود، بنده‌خدا، هنوز هم معتقد بود وارادات واکسن به FATF ربط پیدا می‌کند و برای تحلیل واردات واکسن بدون پذیرفتن FATF هم نیم‌ساعتی وقت می‌خواست که خب خودش این وقت را نداشت!

دوست داشتم از ظفرقندی، از مطهری و از تاجرنیا که اخیرا در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق در ارتباط با واکسن همان مسیر قبلی‌ها را طی کردند و از عباس عبدی و... هم به‌عنوان دلسوزان مردم ایران نام ببرم و ادعاهایشان را باور کنم، اما خب پروژه سیاسی کردن واکسن، مثل سیاسی‌کردن مدیریت واکسن، مثل سیاسی‌کردن همه چیز‌های دیگر، ساخته و پرداخته ذهن و زبان و قلم همین‌هاست. روزی که اصلاح‌طلبان و امثال ظفرقندی و... برای عدم ورود واکسن روسی به ایران و تحریم تزریق آن بیانیه می‌دادند، باید کمی کلاه‌شان را بالاتر می‌گذاشتند و ایران را بدون روحانی و مدیریت فشل دولت دوازدهم می‌دیدند.
یادآور می‌شود با روی کار آمدن دولت جدید و با وجود حل نشدن موضوع FATF واردات و تزریق واکسن شتاب گرفت. به نحوی که رکورد تزریق روزانه بیش از ۲/۵ برابر افزایش یافت و ظرف ۳ هفته به اندازه ۷ ماه واردات واکسن صورت گرفت.
 

دولت دوازدهم چگونه بازار تخم‌مرغ را به هم ریخت؟

سیاست‌های غلط دولت دوازدهم باعث به هم ریختن بازار تخم‌مرغ شد. روزنامه اقتصادی تعادل (وابسته به روزنامه اعتماد) با درج این ارزیابی می‌نویسد: سیاست‌های غلط دولت دوازدهم موجب شده قیمت تخم‌مرغ به شانه‌ای ۴۳ هزار تومان و سپس ۵۰ هزار تومان برسد. حل این مسئله نیازمند تدبیر دولت سیزدهم است. بر اساس مصوبه ستاد تنظیم بازار، قیمت هر کیلوگرم تخم‌مرغ درب واحد‌های مرغداری باید ۱۴ هزار تومان، درب عمده‌فروشی‌ها ۱۵ هزار و ۳۰۰ تومان باشد؛ با در نظر گرفتن کرایه حمل به میادین میوه و تره‌بار، قیمت تخم‌مرغ برای مصرف‌کنندگان نهایی در سراسر کشور باید ۱۷ هزار تومان و هر شانه تخم‌مرغ دو کیلوگرمی باید ۳۴ هزار تومان باشد.

این نرخ‌های مصوب در حالی است که افزایش هزینه‌های تولید، تولیدکنندگان تخم‌مرغ را بر آن داشته تا درخواست اصلاح (افزایش) نرخ مصوب را مطرح کنند.
تولیدکنندگان تخم‌مرغ یکی از دلایل افزایش قیمت این محصول را کشتار گسترده مرغ‌های تخم‌گذار طی ماه‌های گذشته به دلیل شرایط نامساعد تولید، عنوان می‌کنند و می‌گویند که دولت دوازدهم، وقتی که قیمت بالا می‌رفت، با اهرم زور و فشار سعی در سرکوب قیمت و تولید داشت، اما وقتی که قیمت افت می‌کرد و تولیدکننده در شرایط زیان قرار می‌گرفت، حاضر نبود نرخ را اصلاح کند. بر همین اساس، از سال ۹۷ دولت دوازدهم، سیاست تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات نهاده‌های دامی را در دستور کار خود قرار داد. حمایت از مصرف‌کنندگان و تعادل قیمت‌ها برای این قشر از جامعه، اصلی‌ترین هدف این سیاست عنوان شد. این در حالی است که مصرف‌کنندگان کمترین بهره را از این سیاست بردند و ارز ۴۲۰۰ تومانی نهاده‌های دامی برای تولیدکنندگان هم بهره‌ای نداشت بلکه با توزیع رانت قابل توجه میان عده‌ای خاص، بازار نهاده را بهم ریخت و تولیدکنندگان زنجیره دام و طیور را دچار مشکل کرد. مرور اتفاقات دو سال اخیر نشان می‌دهد که دولت دوازدهم کمترین موفقیتی در اجرای این سیاست و حمایت از تولیدکننده و مردم به عنوان مصرف‌کنندگان محصولات پروتئینی نداشت.

سیاست‌های غلط دولت قبل در حوزه نهاده‌های دامی، شرایط را به گونه‌ای کرد که تولید به‌شدت در معرض تهدید قرار گرفت؛ به گونه‌ای که مرغداران به‌دلیل عدم دسترسی به نهاده اقدام به کشتار جوجه‌های یک‌روزه، یا کشتار مرغ‌های تخم‌گذار کردند و دامداران نیز جز کشتار دام‌های مولد خود راه چاره‌ای پیش روی خود ندیدند و کشتار دام‌های مولد، خطر حذف گله‌های دام و طیور کشور را به مرحله هشدار رساند. طی دو سال و نیم گذشته، دولت به بهانه تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به واردات نهاده‌های دامی، اقدام به قیمت‌گذاری دستوری برای محصولات و سرکوب قیمتی کرد و به محض ایجاد کوچک‌ترین نوسان در بازار داخل، اقدام به اعمال ممنوعیت یک‌شبه و ناگهانی برای صادرات می‌کرد؛ بدون اینکه به عواقب این کار و از دست رفتن بازار‌های صادراتی که به دشواری به دست آمده بودند، فکر کند. این در حالی است که کارشناسان قیمت‌گذاری دستوری و اعمال ممنوعیت ناگهانی برای صادرات را روش‌های منسوخ برای تنظیم بازار می‌دانند و بار‌ها از این اقدامات دولت دوازدهم انتقاد و آن را عامل ورشکستگی تولیدکنندگان و نابودی تولید دانسته‌اند.

روزنامه خراسان

رقابت ۵ میلیون نفر برای ۱۳ هزار خودرو!

اقتصادنیوز - قرعه‌کشی طرح فروش فوق العاده محصولات ایران خودرو مرحله دوم ویژه شهریور ۱۴۰۰ برگزار شد. در این طرح، سه محصول «پژو پارس بنزینی»، «پژو ۲۰۷ پانوراما» و «پارس TU۵» با موعد تحویل حداکثر سه ماهه عرضه شده است. در مجموع در طرح فروش فوری شهریورماه ایران‌خودرو حدود پنج میلیون و ۱۹۳ هزار و ۳۰۵ نفر برای ۱۳ هزار خودرو اقدام به ثبت نام کرده بودند.
 

کسری بودجه نیمه نخست سال ۱۴۷ هزار میلیارد تومان

فارس-دیوان محاسبات کشور پیش‌بینی کرد با فرض استمرار روند چهار ماه اول سال ۱۴۰۰ در تحقق منابع و مصارف عمومی دولت، میزان کسری منابع عمومی دولت برای تأمین مصارف عمومی در شش ماه اول امسال بیش از ۱۴۶.۷ هزار میلیارد تومان است.
 

مدیر کل گمرک گناوه دستگیر شد

مهر- دادستان بوشهر از دستگیری مدیر کل گمرک گناوه به اتهام تخلفات مالی خبر داد. علی حسن‌پور اظهار کرد: ایشان پس از تفهیم اتهام و صدور قرار تأمین کیفری برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره کل اطلاعات استان بوشهر قرار گرفت.
 

بیانیه ۱۵۲ نماینده مجلس علیه واردات لوازم خانگی خارجی

ایسنا - ۱۵۲ نماینده مجلس شورای اسلامی در بیانیه‌ای بر لزوم جلوگیری از واردات لوازم خانگی خارجی به خصوص دو برند کره‌ای تاکید کردند. در این بیانیه آمده است: امروز از مجلس انقلابی و دولت مردمی این انتظار می‌رود که اجازه ندهند مافیای واردات لوازم خانگی به خصوص دو برند بدعهد کره‌ای بار دگر با توفان واردات بی رویه که مقام معظم رهبری صراحتا آن را حرام اعلام کرده اند، روح ناامیدی را به صنعت گرانی تزریق کند که می‌توانستند با ورود به بازار‌های نامولد اقتصادی سرمایه خود را بدون دردسر صد‌ها برابر کنند، اما با درک شرایط کشور جان و مال خود را در شرایط بحران کرونا و تحریم پای کار تولید آوردند تا بتوانند کمی از فشار تحریم بکاهند.

روزنامه ایران

امریکا سه ایرانی را متهم کرد

خبر اول اینکه، وزارت دادگستری امریکا با انتشار اطلاعیه‌ای که روی وب‌سایت این وزارتخانه قرار گرفته است، از متهم شدن سه شهروند امریکایی ایرانی‌الاصل به نقض تحریم‌های ایران در دادگاه منطقه‌ای فدرال خبر داد. به گزارش ایسنا، در این اطلاعیه آمده است: محمد فقیهی ٥٢ ساله، همسرش، فرزانه مدرسی ٥٣ ساله و همچنین خواهر او، فائزه فقیهی که هر سه ساکن فلوریدا هستند در دادگاه منطقه‌ای فدرال در شهر میامی به نقض تحریم‌های امریکا علیه ایران در سال‌های ٢٠١٦ تا ٢٠٢٠ متهم شده‌اند.

همچنین در این اطلاعیه آمده است که این سه نفر به انجام اقداماتی خلاف قوانین امریکا و پولشویی متهم شده‌اند و محمد فقیهی و همسرش علاوه براین، به قاچاق کالا به بیرون از خاک امریکا و صادرات غیرقانونی کالا‌های امریکایی به ایران نیز متهم هستند. محمد فقیهی به همراه خواهرش متهم به قاچاق کالا به داخل امریکا و بیان اظهارات خلاف واقع هستند.

وزارت دادگستری امریکا در بیانیه‌ای دیگر نیز اعلام کرد فردی با ملیت ایرانی را به اتهام تلاش برای دستیابی به قطعات با دو کاربرد حساس نظامی و انتقال آن‌ها به ایران به ۶۳ ماه زندان محکوم کرده است. این بیانیه با مطرح کردن ادعا‌هایی علیه ایران افزود: مهرداد انصاری ٤٠ ساله، ساکن امارات متحده عربی و آلمان توسط هیأت منصفه فدرال در مه ۲۰۲۱ با ادعای نقش داشتن در طرحی برای دست یافتن به قطعات حساس نظامی برای ایران، محکوم شد.
 

تکذیب فوت یک متهم زیر شکنجه در آذربایجان غربی

خبر دیگر اینکه، رئیس کل دادگستری استان آذربایجان غربی، فوت یک متهم زیر شکنجه را تکذیب کرد. به گزارش تسنیم، در پی انتشار خبری از سوی رسانه‌های معاند مبنی بر فوت فردی به نام یاسر منگوری زیر شکنجه و در حین بازداشت، رئیس کل دادگستری استان آذربایجان غربی با تکذیب این خبر گفت: حسب گزارش‌های واصله فرد مذکور از عوامل مسلح گروهک تروریستی بوده که تیرماه سال جاری در درگیری مسلحانه کشته می‌شود.
 

مدیر گمرک گناوه بازداشت شد

دست آخر اینکه، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان بوشهر از دستگیری و بازداشت مدیر گمرگ گناوه خبر داد. به گزارش ایلنا، حسن‌پور دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان بوشهر اظهار کرد: «در تاریخ ۲۳ شهریور ماه مدیر کل گمرک گناوه حسب دستور قضایی به اتهام تخلفات مالی توسط سربازان گمنام امام زمان دستگیر و پس از تفهیم اتهام و صدور قرار تأمین کیفری جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره کل اطلاعات استان بوشهر قرار گرفت.»

روزنامه شرق

ضربه وزارت اطلاعات به یک تیم تروریستی

با اشراف اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) یک تیم تروریستی وابسته به سرویس‌های اطلاعاتی کشور‌های متخاصم، شناسایی و مورد ضربه قرار گرفت. این تیم تروریستی که در تلاش بود علیه برخی از مراکز حساس و حیاتی کشور اقدام ایذایی و تروریستی را فراهم کند، با اقدام وزارت اطلاعات متلاشی شد. شایان ذکر است اطلاعات تکمیلی در آینده نزدیک به استحضار مردم شریف ایران رسانده خواهد شد.
 

تعامل دولت و مجلس را به فال نیک بگیریم

معاون پارلمانی رئیس‌جمهور گفت: هم‌گرایی و تعامل میان دولت و مجلس را باید به فال نیک بگیریم. سیدمحمد حسینی، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور در نشست با اعضای مجمع نمایندگان استان چهارمحال‌و‌بختیاری در نشستی به بررسی مسائل مشکلات استان و هم‌اندیشی درباره تعامل بیشتر دولت و مجلس پرداختند. حسینی با اشاره به دغدغه مسئولان دولت برای حل مسائل و مشکلات مردم و کشور درباره مسائل مطرح‌شده از سوی نمایندگان درباره سفر‌های استانی رئیس‌جمهور توضیحاتی را ارائه کرد. حسینی افزود: معاونت پارلمانی رئیس‌جمهور در جلسات علنی و غیرعلنی مجلس حضور مداوم دارد و موضوعات رصد و پیگیری می‌شود، به علاوه اینکه این معاونت پاسخ‌گوی نظرات، دیدگاه‌ها و سؤالات نمایندگان مجلس هم هست. وی در بحث دیدار‌ها با مجمع نمایندگان یادآور شد: نگاهی وجود داشت که این دیدار‌ها منطقه‌ای باشد، ولی ترجیح بنده این است که این دیدار‌ها به صورت استانی و مستمر باشد تا بهتر بتوانیم با کمک نمایندگان به بررسی مسائل بپردازیم. حسینی افزود: عزم دولت جزم است که با مجلس تعامل داشته باشد تا ان‌شاءالله با این تعامل و همکاری و به صورت جهادی پیگیر رفع مشکلات مردم و کشور باشیم. معاون رئیس‌جمهور در امور مجلس گفت: هم‌گرایی و تعامل میان دولت و مجلس را باید به فال نیک بگیریم. اگر در یک نظام و کشور دولت و مجلس علیه منافع مردم دست به دست هم دهند، باید احساس خطر کرد؛ اما در نظام اسلامی و به‌ویژه در دولتی که دولت انقلابی است و همین‌طور مجلسی که به دنبال منافع مردم است، همکاری و همدلی بین آن‌ها موجب تسهیل امور می‌شود.