یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (چهارشنبه 31 شهریور 1400)
ئیس اتاق بازرگانی تهران با بیان این که بر اساس آمار اعلام شده یارانه انرژی پرداختی از سوی دولت هر سال ۶۳ میلیارد دلار است، گفت: این آمار نشان میدهد سالیانه به هر نفر ۱۹ میلیون تومان یارانه تعلق گرفته است. خوانساری با بیان این که دهکهای بالای درآمدی بیشترین نفع را از یارانهها میبرند، اظهار کرد: دهکهای پایین درآمدی از یارانه بنزین ۶/۱ درصد بهره میبرند در حالی که دهکهای بالای درآمدی ۸/۲۴ درصد استفاده میکنند.
یادداشت روزنامههای ۳۱ شهریور
روزنامه کیهان
ایستادگی در نبرد نابرابر/سید محمدعماد اعرابی
جنگ خلیج فارس اگرچه در ژانویه ۱۹۹۱ با هدف بیرون راندن ارتش بعث صدام از کویت صورت گرفت، اما طبق گزارش ۱۳ فوریه ۱۹۹۱ لسآنجلس تایمز، یکی از اولین و مهمترین اهداف آمریکا در این جنگ بمباران تأسیسات «سعد ۱۶» واقع در کوههای شمال عراق در نزدیکی شهر موصل بود. «سعد ۱۶» یک مرکز مجهز تحقیق و توسعه نظامی بود که تقریبا در اواسط جنگ عراق علیه ایران با هدف تقویت توان نظامی رژیم بعث صدام از طریق ارتقای موشکهای دوربرد و تسلیحات شیمیایی و حتی ساخت سلاح هستهای توسط آمریکا و متحدان عمدتاً اروپاییاش پایهگذاری و تجهیز شد.پیمانکار اصلی پروژه بخشی از شرکت «گیلدمیستر» (Gildemeister) بود. یک شرکت مهندسی و ماشینآلات آلمانی که آن زمان ۱۴.۳ درصد از سهامش در اختیار شرکت آمریکایی «صنایع لیتون» (Litton) واقع در بورلی هیلز بود. پیمانکار اصلی دیگر «مسراشمیت بولکوف بلوم» (Messerschmitt-Bolkow-Blohm) بود. غول صنعتیای که زیرمجموعه شرکت «دایملر بنز» (Daimler- Benz) خودروساز آلمانی بهحساب میآمد و گاهی قطعات مورد نیاز پنتاگون را تأمین میکرد. دیگر همکاران این پروژه شرکتهایی از آمریکا، اتریش، برزیل، ایتالیا و مصر بودند.
شرکتهای آمریکایی محصولاتی از قبیل رایانههای پیشرفته، ابزارهای دقیق الکترونیکی و گرافیکی برای آزمایش و تجزیه و تحلیل موشک، شبیهساز پرواز و تجهیزات آزمایشی، وسایل ارتباطی مایکروویو، تجهیزات تعمیر و نگهداری رادار و سیستمهای نقشهبرداری رایانهای را برای پروژه «سعد ۱۶» فراهم کرده بودند. برای مثال شرکت «هیولت پاکارد» (hp) کامپیوتر و دستگاههای تجزیه و تحلیل سیگنال و شرکت «ویلترون» (Wiltron) تجهیزات آزمایش و اندازهگیری الکترونیکی را برای استفاده در این مرکز به عراق فروختند.
بنا بر اظهارات یکی از مقامات وقت پنتاگون مجتمع «سعد ۱۶» همچنین مجهز به تونل باد، اتاقهای ضد انفجار و ۸۲ آزمایشگاه برای تحقیقات نظامی بود. طبق گزارش سنا بر اساس تحقیقات مؤسسه واشنگتن، در نهایت تجهیزاتی به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار وارد «سعد ۱۶» شد که ۴۰ درصد آن را شرکتهای آمریکایی تأمین کرده بودند.
تمام این تجهیزات با مجوز و تأیید وزارت بازرگانی آمریکا به صدامِ در حال جنگ با ایران فروخته شد. مقامات آمریکایی دقیقاً میدانستند چه چیزی را به چه کسی میفروشند و او چه استفادهای از این تجهیزات در جنگ با ایران یا سرکوب مخالفان داخلیاش خواهد کرد. موضوع آنقدر واضح بود که بخشی از کارمندان وزارت دفاع آمریکا به فروش این تجهیزات اعتراض کردند. البته دغدغه آنها مسلما نقض بیطرفی ظاهری آمریکا یا کاربرد سلاحهای کشتارجمعی علیه ایران نبود. نگرانی آنها بیشتر از این بود که چنین تجهیزات پیشرفتهای میتواند روزی علیه آمریکا نیز به کار برده شود. با این حال پنتاگون و وزارت بازرگانی آمریکا تصمیم گرفتند با صادرات فناوریهای پیشرفته به رژیم بعث عراق موافقت کنند. اما صادرات سخاوتمندانه ایالات متحده به عراق در آن روزها تنها شامل فناوری و تجهیزات آزمایشگاهی نمیشد.
۳۰ دسامبر ۲۰۰۲ «واشنگتنپست» طی مقالهای نوشت: «دولتهای رونالد ریگان و جورج دبلیو بوش (پدر) اجازه فروش اقلام متعددی را به عراق صادر کردند که کاربرد نظامی و غیرنظامی داشتند اعم از مواد شیمیایی سمی و ویروسهای بیولوژیک مهلک مانند سیاهزخم و طاعون.» از جمله آن صادرات نزدیک به ۱۰ تُن (۲۲۰۰۰ پوند) فلوراید فسفر بهعنوان ماده اولیه ساخت تسلیحات شیمیایی به عراق بود. کمیته بانکداری سنا طی تحقیقاتی در سال ۱۹۹۴ نشان داد که دهها عامل بیولوژیک در اواسط دهه ۸۰ میلادی (همزمان با جنگ عراق علیه ایران) با مجوز وزارت بازرگانی آمریکا به عراق منتقل شده است.
وزارت بازرگانی آمریکا همچنین در حالی آن زمان مجوز صادرات سموم دفع آفات و حشرات را به عراق صادر کرده بود که شبهات گستردهای مبنی بر استفاده آنها در حملات شیمیایی صدام علیه ایران وجود داشت. علیرغم سکوت محافل غربی در آن دوران، فهمیدن اینکه صدام در جنگ با ایران از سلاحهای شیمیایی استفاده میکند احتیاج به گزارشهای محرمانه اطلاعاتی نداشت. فوریه ۱۹۸۴ سخنگوی ارتش بعث صدام آشکارا خطاب به نیروهای ایرانی گفت: «مهاجمان باید بدانند که برای هر حشره مضر یک حشرهکش وجود دارد که میتواند آنها را به هر تعداد که باشند نابود کند و عراق دارای این حشرهکش نابودکننده است.» هر چند گزارشهای اطلاعاتی نیز در این زمینه وجود داشت.
۱ نوامبر ۱۹۸۳ «جاناتان هو» مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا به «جورج شولتز» وزیر خارجه این کشور گفت که گزارشهای اطلاعاتی نشان میدهد نیروهای عراقی «تقریبا هر روز از سلاح شیمیایی» علیه ایران استفاده میکنند. او بیست روز بعد در ۲۱ نوامبر ۱۹۸۳ در ضمیمه نامه دیگری که اینبار برای «لارنس ایگلبرگر» معاون سیاسی وقت وزیر خارجه آمریکا ارسال کرده بود جزئیات بیشتری از حملات شیمیایی ارتش صدام به نیروهای ایران را تشریح کرد: «در اکتبر ۱۹۸۲ طی درگیری در منطقه مندلی به دستور صدام سلاحهای شیمیایی کشنده شلیک شد... در جولای و آگوست ۱۹۸۳ عراقیها در منطقه حاج عمران و کردستان از سلاحهای شیمیایی مرگبار علیه نیروهای ایرانی و کردها استفاده کردند.»
با وجود این گزارشها (علاوه بر شواهد میدانی که توسط ایران ارائه میشد) کمتر از ۵ ماه بعد دستورالعمل امنیت ملی شماره ۱۳۹ آمریکا (NSDD۱۳۹) توسط رونالد ریگان صادر شد که بدون هیچ اشارهای به استفاده عراق از تسلیحات شیمیایی؛ با نگرانی از وزیر خارجه، وزیر دفاع و رئیس CIA خواسته بود طرحی برای جلوگیری از فروپاشی عراق در جنگ با ایران ارائه کنند. طبق دستور ریگان این طرح باید شامل کمکهای تسلیحاتی و اطلاعاتی به ارتش بعث عراق میشد. یک نمونه از این کمکهای اطلاعاتی را «ریک فرانکونا» وابسته نظامی وقت آمریکا در بغداد ۲۶ آگوست ۲۰۱۳ به «فارینپالیسی» گفت: «سال ۱۹۸۸ در روزهای پایانی جنگ عراق با ایران، ایالات متحده از طریق تصاویر ماهوارهای مطلع شد ایران در تلاش است از طریق شکاف میان نیروهای عراقی به یک پیروزی راهبردی در شکست خطوط عراق [و تصرف بصره]دست یابد.
مقامات اطلاعاتی آمریکا محل استقرار نیروهای ایرانی را به [مسئولان]عراق اطلاع دادند در حالی که کاملاً میدانستند ارتش صدام برای حمله از سلاحهای شیمیایی استفاده خواهد کرد از جمله گاز سارین که یک گاز مخرب سیستم عصبی است.» فرانکونا پیشتر بازدیدش از شبهجزیره «فاو» در نزدیکی بصره را طی تابستان ۱۹۸۸ پس از بازپسگیری آن توسط عراق اینگونه توصیف کرده بود: «میدان جنگ مملو از تزریقکنندههای آتروپین بود که توسط نیروهای ایرانی بهعنوان پادزهر در برابر حملات گاز اعصاب عراق استفاده شده بود.»
در واقع از آغازین روزهای جنگ تا لحظات آخر آن، حمایتهای تسلیحاتی و اطلاعاتی آمریکا هرگز از صدام حسین دریغ نشد. تنها طی سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ با تأیید وزارت بازرگانی آمریکا ۱.۵ میلیارد دلار فناروی پیشرفته و سایر تجهیزات آمریکایی با قابلیت کاربرد احتمالی نظامی به عراق صادر شد. برخی از آنها مستقیما به سازمانهای عراقی مانند وزارت دفاع، کمیسیون انرژی اتمی و نیروی هوایی ارتش ارسال شدند. «استفان برایان» معاون سابق وزیر دفاع آمریکا در اداره امنیت فناوری پنتاگون سال ۱۹۹۱ در جریان جنگ اول خلیج فارس گفت: «اگر آمریکا و متحدانش در خلیج [فارس]میخواهند ببینند چه کسی عراق را به چهارمین ماشین نظامی بزرگ جهان تبدیل کرده؛ فقط کافی است به آینه نگاه کنند.»
با این وجود هرگز نباید نقش آمریکا در جنگ ۸ ساله رژیم بعث عراق علیه ایران را تا این حد تقلیل داد. آمریکا پیش از آنکه حامی صدام در جنگ با ایران باشد، بانی این جنگ بود. سال ۱۹۸۱ «الکساندر هیگ» وزیر خارجه وقت آمریکا در دولت ریگان طی گزارشی از سفرش به غرب آسیا نوشت: «رئیسجمهور کارتر از طریق فهد (ولیعهد وقت سعودی که اندکی بعد به پادشاهی رسید) به عراقیها برای حمله به ایران چراغ سبز نشان داده بود.» نبرد نابرابری که یک سوی آن ایران و سوی دیگرش آمریکا، شوروی و متحدانشان قرار داشتند؛ آنگونه که «صلاح عمر العلی» نماینده وقت رژیم بعث عراق در سازمان ملل، گفت: «همه کشورهای غربی بهصورت کامل چه اروپایی و چه آمریکایی، از صدام حمایت کردند و او را با پول، سلاح و همه امکانات پشتیبانی کردند؛ شوروی هم همینطور.
این واقعاً یک مسئله نادر و عجیب تاریخی است که صدام حسین در این نقطه از تاریخ، دو قطب جهانی را [در حمایت از خود]به نقطه اشتراک رسانده بود؛ آمریکا و اروپا را با شوروی.» با این همه پس از ۸ سال تحمیل جنگی ناخواسته به نظام نوپای ایران کار به جایی رسید که «نزار الخزرجی» رئیس ستاد مشترک ارتش بعث عراق روزهای پایانی جنگ را اینطور توصیف کرد: «این احتمال وجود داشت که جبهه عراق از هم فرو بپاشد... عراق نمیتوانست ادامه بدهد.» حالا چهل و یک سال از روز حماقت صدام میگذرد. شوروی فروپاشید، آمریکا روزگار افول خود را سپری میکند و دیگر نه یک ابرقدرت جهانی که به کشوری معمولی تبدیل شده، اما ایران قویتر از گذشته در منطقه و عرصه جهانی حضور دارد.
سالها پیش در گزارشی «جان پیلجر» روزنامهنگار استرالیایی، حمایت آمریکا از صدام را اقدامی برای جلوگیری از سرایت «ویروس انقلاب اسلامی ایران» به کشورهای متحد خود در منطقه غرب آسیا خواند. میشود با اندکی تغییر با پیلجر موافق بود: انقلاب ایران آغاز زدودن ویروس آمریکا از کشورهای منطقه بود؛ رویدادی که الان در مقابل چشمان ما اتفاق میافتد.
روزنامه وطن امروز
طرح شهید سلیمانی؛ مدل موفق کنترل کرونا/پوریا فرجی
با گسترش واکسیناسیون عمومی، امیدها برای کنترل بیماری کرونا تا ۳ ماه آتی افزایش پیدا کرده است. هر چند تامین مناسب واکسن، حلقه اول از چرخه واکسیناسیون گسترده به حساب میآید، اما راهاندازی مراکز واکسیناسیون نیز اقدام بسیار مهم دیگری است که در نتیجه مرحله پنجم طرح شهید سلیمانی، این اتفاق نیز به شکل مناسبی به وقوع پیوست. طرح کمکرسانی و پیگیری و همیاری موسوم به طرح شهید سلیمانی مدتی پس از واپسین ایام اعلام شیوع همهگیری کرونا در کشور کار خود را آغاز کرد. این طرح طی ۴ گام با تمرکز بر حوزههای پیگیری و کنترل معابر در جلوگیری از شیوع بیشتر کرونا و همچنین خدمات نظارتی و مراقبتی و معیشتی محلهمحور فعالیت خود را مستمرا دوشادوش سایر نهادهای مربوط و وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا ادامه داد.از ویژگیهای مهم این طرح، غربالگری از در منزل است که در دوران شیوع گسترده در جهان، از موثرترین روشها برای جلوگیری از انتشار ویروس و کمک به قطع زنجیره ابتلا به آن به حساب میآید.
فاز پنجم طرح شهید سلیمانی با حجم بالا و حضور گستردهتر خدماتی، بهداشتی، نظارتی، مراقبتی و کنترلی در مقایسه با گذشته، از وقتی آغاز شد که مقام معظم رهبری همزمان با شدت گرفتن مجدد و کمسابقه شیوع کرونا در کشور در پیک پنجم آن، طی فرمان حاکمیتی به نیروهای مسلح و بسیج اعلام کردند در کنار سایر دستگاههای اجرایی و دولتی و حاکمیتی برای مهار موج پنجم کرونا با تمام توان وارد عمل شوند.
* آشنایی با فاز پنجم طرح شهید سلیمانی
همزمان با اوایل شهریورماه سال جاری که مقارن با یکی از سختترین ایام شیوع کرونا در پیک پنجم آن در کشور بود، بار دیگر با محوریت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و معاونتهای سلامت و دفاع زیستی مستقر در نیروها و یگانهای این نهاد، فاز تازهای از طرح شهید سلیمانی آغاز به کار کرد که متمرکز بر ایجاد گشتهای سلامت توسط داوطلبان بسیج مستضعفین بویژه این بار ورود به مساله واکسیناسیون است.
این در حالی بود که سپاه پاسداران با محوریت نیروی مقاومت بسیج در اوایل دهه ۷۰ با حضور در جریان واکسیناسیون و ریشهکن کردن بیماری فلج اطفال، سابقه درخشانی در این باره در پرونده فعالیت خود از خود به جا گذاشته بود که میتواند در جریان جدیدترین فاز طرح شهید سلیمانی نیز مجددا تکرار شود. از این رو مقرر است مراکز تجمیعی و خودرویی سپاه پاسداران در مناطقی مانند استادیوم آزادی، مصلای امام خمینی (ره) و فرهنگسرای خاوران نسبت به تقویت ظرفیت مراکز واکسیناسیون وارد عمل شوند.
این در حالی است که طبق آمار در حال حاضر تنها ۷۰ درصد ظرفیت مراکز تجمیعی برای واکسیناسیون مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و ۳۰ درصد ظرفیت تجمیعی باقی نیز درباره اعمال واکسیناسیون بدون استفاده است که از اهداف اصلی فاز پنجم طرح شهید سلیمانی بهکارگیری این ظرفیت باقیمانده تجمیعی در پیشرفت و افزایش سرعت روند واکسیناسیون و کاهش صفهای طولانی و کم کردن هرجومرج و نارضایتی در صفهای واکسیناسیون است.
طرح شهید سلیمانی دارای ابعاد نظارتی، حمایتی و مراقبتی است، از این رو با توجه به کاهش میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی در جامعه به ۳۰ درصد، اقدامات پیشگیرانهای مانند تشکیل هستههای همیار سلامت با هدف نظارت عمومی بر رعایت پروتکلهای بهداشتی به گونهای که منجر به افزایش نگرانی عمومی نشود، در دستور کار این طرح در فاز جدید است تا حساسیت عمومی نسبت به رعایت شیوهنامههای بهداشتی ارتقا یابد و همچنین با توزیع ماسک در میان عموم، وجوه نظارتهای میدانی و اثرات روانی آن بیشتر تقویت شود. به گفته سردار حسن حسنزاده، فرمانده سپاه محمدرسولالله (ص) تهران بزرگ، پیک کلی این طرح ۲۱ روز است که مقرر است در پایان این دوره و با ایجاد یک موج حاوی اقداماتی شامل اطلاعرسانی، آموزش و توصیه، کاهشی محسوس و جدی در آمار ابتلا، بستری و فوتی رخ دهد.
همزمان با پیشرفت حوزههای نظارتی و مراقبتی این طرح، مقرر است در قالب اقدامات حمایتی آن، بستههای معیشتی نیز کماکان در میان نیازمندان بیمار توزیع شود و به وسیله شناسایی توسط شبکه بهداشت و سپاه پاسداران، آنها تا مدتی تحت پوشش قرار گیرند. همچنین از دیگر اقسام این طرح، تهیه دارو و انجام خریدهای دیگر توسط بسیجیهای پایگاههای بسیج شهری برای نیازمندان است که در جریان این مساله تلاش میشود افراد بیمار به هر نحو مجبور به حضور در جامعه و ترک محیط قرنطینه نشوند و ضمن تسریع در بهبود این افراد بیمار، از تقویت زنجیره انتقال بیماری جلوگیری شود.
از بخشهای دیگر این طرح، تهیه آبمیوه سالم و طبیعی برای بیماران بستری و کادر درمان و تهیه امکانات اکسیژن درمانی برای بیماران در منزل است که تماما با تمرکز بر محلات و با محوریت گروههای بسیجی در محلات انجام میشود.
کلید اصلی این طرح که میتواند امیدواریها به این طرح را بسیار افزایش دهد، تمرکز آن بر محلات و تثبیت میزانی از امکانات و خدمات حمایتی، نظارتی و مراقبتی در یک محله است و آنچه در مقابل این طرح میتواند به عنوان عامل مزاحم و بر هم زننده تعادل آن باشد، عدم کنترل سفرها و ورود و خروجها به شهرها و از شهرها است که این اقدام دقیقا نقطه مقابل سیاستهای محلهمحور و منطقهای این طرح است که تلاش میکند نوعی قرنطینه شناور و محلهای را با حداقل بروز اصطحکاک در زیست و زندگانی عمومی ایجاد کند و ضمن آنکه از مراجعه غیرضروری عمومی به مراکز درمانی کم میکند، تلاش میکند با شناساییهای محلهمحور، نیازهای بیماران در محله را تأمین کند تا زنجیره انتقال بیماری با جلوگیری از افزایش سیالیت جمعیت بویژه به جهت مقاصد درمانی و پزشکی تضعیف و مضمحل شود.
روزنامه خراسان
ضرورت هوشیاری درباره تحولات جدید قفقاز/دکتر حامد رحیم پور
در چند هفته گذشته شاهد اقدامات و تحرکاتی از سوی جمهوری آذربایجان بوده ایم که علامت سوال و تردیدهایی را ایجاد میکند. هفته گذشته بخشی از نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان قسمتهایی از جاده مرزی گوریس قاپان (گوروش قافان) را که مسیر اصلی ترانزیت و انتقال بار کامیونهای ایرانی به ارمنستان است و در پی توافق آتشبس سال گذشته در کنترل جمهوری آذربایجان در آمده است بستند. جالب این جاست که بستن این جاده به تحلیل برخی کارشناسان امنیتی و نظامی یک دهنکجی به ایران محسوب میشود، زیرا این جاده، پایتخت ارمنستان و حتی خاک گرجستان را به ایران متصل میکند.این اقدام باکو باعث توقف نقل و انتقال در مسیرزمینی ایران به ارمنستان، معطلی و انتظار صدها خودرو، کامیون و اتوبوس شد و مسافران و کامیونهای حامل کالا در راه مرز «نوردوز» در استان آذربایجان شرقی را دچار سردرگمی کرد. هرچند برخی به نوعی بستن این جاده را از سوی ارمنستان و انتقال تردد به مسیر دیگر را نوعی شیطنت حساب شده میدانند. به تازگی نیز مزاحمتهایی برای تریلرهای ایرانی و رانندگان آن ایجاد شده و عوارض سنگینی-تا ۱۳۰ دلار- بر خودروهای عبوری از همسایه جنوبی به مقصد ایروان وضع شده است.
همزمان سه کشور جمهوری آذربایجان، ترکیه و پاکستان از تاریخ ۱۲سپتامبر تا ۲۰سپتامبر رزمایشی با عنوان «دوستی سه برادر» را در خاک جمهوری آذربایجان برگزار کردند. رزمایشی که در دل خود پیامهای مهمی برای همسایگان به ویژه کشورمان دارد. پیشتر رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در مراسم رونمایی از یک پهپاد پیشرفته در این کشور مدعی شده بود: «هرکس در منطقه میخواهد سنگی جابهجا کند، باید اول از ترکیه اجازه بگیرد و تحقق صلح در منطقه بدون ترکیه غیرممکن است.» با این حال دیروز نیز تصاویری منتشر شد که نشان میداد یگانهایی از ارتش ترکیه وارد منطقه نخجوان شدهاند. بماند که مشارکت نظامی ترکیه در منطقه به نوعی شبح حضور ناتو در اطراف مرزهای ایران را تقویت میکند. اخبار رسیده به «نورنیوز» نیزحاکی از تاسیس قریبالوقوع تلویزیون «آذربایجان اینترنشنال» توسط عربستان با هدف دامنزدن به شکافهای قومیتی و تشدید رویکردهای تجزیهطلبانه است.
مجموع این تحولات نشان میدهد منطقه آبستن اتفاقاتی است که باید به دقت موردتوجه قرار گیرد. واقعیت این است که تهران هیچگاه نخواسته منویات خود را به همسایگان خود تحمیل کند بلکه همواره در قالب حسن همجواری این انتظار را داشته که این کشورها در مقابل رفتار منطقی و دوستانه ایران به مطالبات و دغدغههای کشورمان به ویژه در حوزه امنیتی واقتصادی توجه داشته باشند؛ بنابراین باکو نیز باید بداند که حمایت اصولی ایران از حق آذربایجان برای حفظ تمامیت ارضی خود، به معنی سکوت در مقابل از بین رفتن منافع ملی کشورمان نیست.
امروزه کریدورهای ترانزیتی اعم از ریلی، دریایی و جادهای به یکی از مهمترین محورهای تمرکز دولتها برای توسعه اقتصاد و تجارت با یکدیگر تبدیل شدهاند. حالا نیز اگر برخی تحرکات باکو باعث اختلال در روند بهرهمندی کشورمان از این شرایط شود عملا کریدور استراتژیک جنوب به شمال که از بندرعباس شروع شده و به اوراسیا میرود، تحت الشعاع قرار خواهد گرفت و چه بسا به عنوان یک اهرم فشار نیز علیه ما مورد استفاده قرار گیرد. اهمیت موضوع وقتی دوچندان میشود که بدانیم خط اصلی کمربند استراتژیک خلیج فارس- دریای سیاه نیز از این مسیر میگذرد و سالانه میلیونها دلار تجارت خارجی ایران با همسایگان و حتی کشورهای اروپایی از این مسیر صورت میگیرد. حتی اخلال در این مسیر میتواند موجب افزایش قیمت دلار در داخل هم بشود.
درواقع باید توجه داشت که بی توجهی در این زمینه باعث قطع مرز ایران و ارمنستان، تغییرات جدی و حتی حذف سوآپ گاز ایران به ارمنستان و حتی در بلند مدت اروپا و در نهایت حذف کریدور شمال- جنوب (مرز نوردوز- ارمنستان- گرجستان- داغستان- مسکو- سن پترزبورگ) و ... خواهد شد. همه این تحولات نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی و مسئولان کشور باید با دقت کامل فعل و انفعالات در این منطقه را مدنظر داشته باشند چه بسا شرایط فعلی نیازمند اتخاذ رویکردهای جدید برای حفظ منافع ملی کشورمان باشد.
روزنامه ایران
راه خلاصی از کسری بودجه/آلبرت بغزیان
واقعیت آن است که همواره و در تمام دورهها، بودجه با کسری مواجه بوده که بسته به شرایط و قیمت و صادرات نفت، رقم آن متفاوت بوده است. اما باید دید که آیا نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی و کل بودجه افزایش داشته است یا خیر، چرا که بهدلیل رشد سالانه بودجه، رقم خالص کسری بودجه اهمیت کمتری در مقایسه با نسبت آن دارد.اما آنچه در سال جاری کسری بودجه را نگرانکننده کرده، این است که رشد هزینههای دولت نسبت به رشد درآمدها خیلی بیشتر است. درواقع درحالی که هزینههای دولت افزایش یافته و شرایط تورمی نیز آن را تشدید کرده، درآمدهای دولت کاهش یافته است.
بنابراین، مهمترین اقدامی که دولت باید برای تأمین کسری بودجه خود انجام دهد، کنترل و کاهش نرخ تورم است، چرا که تورمی که به ۵۰ درصد نزدیک شده سهم بسیار زیادی درافزایش هزینههای دولت بهعنوان بزرگترین مصرفکننده کشور دارد. باوجودی که گفته میشود که کسری بودجه منشأ رشد نرخ تورم درسال جاری است، اما تورم هم کسری بودجه را تشدید و حادتر میکند و این رابطه دوطرفه است.
در هزینهها و درآمدهای بودجه نیز زمانی که درآمدها به میزان تأمین هزینهها نیست، باید به سمت صرفهجویی و انضباط مالی رفت. وقتی که بیش از درآمدهای قابل تحقق هزینه تعریف میشود، نمیتوان امیدوار بود که مشکل کسری بودجه حل شود. ولی بهدلیل اینکه کاهش هزینهها که عمده آن هزینههای جاری و حقوق و دستمزد است، کار بسیار دشواری است، دولت باید در طرف درآمدها اقداماتی انجام دهد.
اکنون بهدلیل تحریم، امکان فروش و صادرات نفت با محدودیتهای زیادی روبهرو است و برهمین اساس، محلی که میتواند درآمدزایی قابل توجهی داشته باشد، مالیات است. اما نکته مهم این است که در شرایط فعلی اقتصاد، دولت برای افزایش درآمد مالیاتی به هیچ عنوان نباید به سراغ افزایش نرخهای مالیاتی و تمرکز روی مؤدیان فعلی برود. بلکه باید با ساماندهی جدی معافیتهای مالیاتی و جلوگیری و شناسایی فرارهای مالیاتی، درآمد خود را افزایش دهد.
زمانی که نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی کشور ما زیر ۱۰ درصد و این نسبت در کشورهایی مانند ارمنستان و ترکیه بالای ۲۰ درصد است، نشان میدهد که با فرارمالیاتی زیادی روبهرو هستیم که باید ساماندهی شود. علاوهبر این، دریافت مالیات در زمان کسب درآمد نیز میتواند کمک زیادی به رشد واقعی درآمدهای مالیاتی کند. هماکنون تنها حقوقبگیران هستند که پیش از دریافت حقوق مالیات را پرداخت میکنند، این درحالی است که بسیاری از بخشها در حدود یک و نیم سال بعد از اینکه درآمد اتفاق میافتد، مالیات میپردازند و با توجه به شرایط تورمی، ارزش مالیاتی که دریافت میشود، کاهش مییابد.
در کنار اقداماتی که به آن اشاره شد، اصلاح روش بودجهریزی و رفتن بهسمت بودجهریزی عملیاتی واقعی نیز، چارهساز است. هماکنون بسیاری از ردیفهای بودجه و نهادهایی که از بودجه دولت استفاده میکنند، با یک کار کارشناسی قابلیت ساماندهی دارد و میتوان بسیاری از این ردیفها را حذف کرد و منابع قابل توجهی برای نیازهای ضروری بودجه آزاد کرد.
روزنامه شرق
مسئله آب تغییر رویکرد از فنی به اجتماعی/حمزه نوذری
ایران کشوری است که همیشه در طول تاریخ با تهدید فاجعه خشکسالی و سیل مواجه بوده است. در سالهایی با آبوهوای بد در برخی مناطق روستاییان و دامداران و سایر گروههای اجتماعی با شرایط دشواری در زندگی مواجه میشدند تا زمانی که بار دیگر بارندگی شروع شود. از چند دهه قبل راهحل مشکل، ساخت سد و حفر چاههای عمیق شناخته شد، اما کار به شیوه نادرستی صورت گرفت و مسئله خشکسالی حلنشده باقی مانده است. برخی معتقدند چارهاندیشی برای مسئله خشکسالی راهحل کلانتری از جمله مبارزه با گرمایش زمین و کاهش گازهای گلخانهای است، اما خشکسالی در ایران مسئلهای قدیمی است که با تراکم جمعیت در مناطق خشک و باقیماندن کشاورزی سنتی و جایابی نادرست صنعت در این مناطق وضعیت کمآبی شکل دیگری به خود گرفته است.برخی پژوهشها در این زمینه نشان میدهد که ساخت سدها ناکارآمد و شکستخورده است، نه به سبب نادرستی این سیاست بلکه به دلیل شیوه اجرای آن. گروهها و افرادی با مقاصد سیاسی و خارج از رویکرد محلی و تکنیکی بخشی از این مشکل هستند. فشار گروههای سیاسی برای ساخت صنایع آببر در مناطق کویری و الگوی کشت نامناسب کشاورزی در خوزستان و مناطق همجوار تقاضای آب از رودخانههای خوزستان را بهشدت افزایش داده است. در این میان برخی درخصوص شکست سدسازی در مواجهه با خشکسالی از عدم اقتدار متخصصان و فنسالاران سخن به میان میآورند.
به این دلیل که دقت لازم درخصوص ماهیت زمین و محل ساخت سدها صورت نگرفته و هشدارهای متخصصان و استادان فنی بیاثر بوده است. خوزستان به لحاظ اقتصادی و سیاسی اهمیت ویژهای دارد. گاهی سخن از نبود الگوی کشت نامناسب در این استان به میان میآید و کشت محصولاتی مانند برنج و نیشکر از نظر اقتصادی بهصرفه نیست و تقاضای آب را بهشدت افزایش داده است. اما کشاورزان بر اساس سنت چندیندهساله خود مشغول کشت برنج و سایر محصولات هستند و نمیپذیرند که کشت نکنند و معتقدند آب را نباید انتقال داد.
از رهگذر کشت و صنعتها مشاغل زیادی مثل نیبری و... ایجاد شده که تغییر آن بسیار دشوار است. به نظر میرسد در ساخت سدها نوعی بیقاعدگی و فراموشی اهمیت امر اجتماعی حاکم بوده و پیامدهای مختلف آن بهدرستی برآورده نشده است. پژوهشگران علوم اجتماعی برخلاف گروه اول، ماهیت فنگرایانه برای حل مشکل آب و سدسازی را مورد نقد قرار دادهاند و اینکه امر اجتماعی بهکلی نادیده گرفته شده است. به عبارتی حاکمیت پارادایم فنی در ساخت سدها حفرههای زیادی دارد که به درستی پر نشده است.
مسئله کمآبی و خشکسالی در خوزستان و برخی استانهای همجوار و همچنین جلوگیری از سیلهای ویرانگر و تولید برق دلایل خوبی برای ساخت مخازن آبی پشت سدهاست که منافع بسیاری دارد. به عبارتی سدسازی به این معناست که برخی نیازها به آب و برق برآورده میشود و محافظت از مردم در مقابل سیل و خشکسالی است. اما در این میان به تأمین آب شرب برای همه مناطق، محلات و روستاهای خوزستان، کانالهای مناسب آبیاری برای کشاورزان و دامداران و تأمین حقابه تالابها و... توجه کافی نشده است. در بحث مطالعات اجتماعی آب سخن از نابرابری در بهرهبرداری از منافع سدسازی به میان میآید.
مناطق پاییندستی کمترین منفعت را از مخازن آب پشت سدها دارند و کشاورزان و دامداران که در کنار این سد زمین و سکونت دارند بیشترین بهره را میبرند. گاهی افرادی در غیاب نظارتهای دقیق و مستمر با کانالکشی غیرمجاز از این آب در جهت مصارف شخصی و آبادکردن باغهای خود بدون پرداخت هزینه استفاده میکنند. بهعبارتی، محرومان و فقرا کمترین منفعت و ثروتمندان و زمینداران بزرگ و کشت و صنعتها بیشترین بهره را بردهاند. تعارض منافع در این حوزه بهشدت افزایش پیدا کرده است. مطالعات اجتماعی آب امر مهمی است که توجه کافی به آن نشده است.
تا آنجا که به سیاستمداران مربوط است، تلاش میکنند الگوی فنی و تکنیکی و روشهای جدید ساخت سدها به کار گرفته شود، اما لازم است تصمیمگیران به ملاحظات و پیچیدگیهای اجتماعی آب توجه بیشتری کنند. حال که در دولت سیزدهم خوزستان استاندار ویژه دارد، چند اقدام اساسی میتواند انجام دهد. با گفتگو و مذاکره با ذینفعان مانند کشاورزان، دامداران، مدیران کشت و صنعتها و پتروشیمیها و سایر گروهها درخصوص توزیع آب به نتایج و اجماعی دست یابند. تقاضای بیشتر برای آب بهخصوص در استانهای همجوار مورد بررسی جدی قرار گیرد. برای کاهش نابرابری در استفاده از منابع مخازن آب و سدها تدبیر اساسی صورت گیرد و از اصحاب علوم اجتماعی برای این کار استفاده شود.
درخصوص انتقال میزان آب و نحوه مصارف آن در استانهای همجوار برای جامعه توضیحات کاملی داده شود. آبیاری به روشهای سنتی تغییر کند. جایابی صنایع نیازمند آب زیاد در استان و مناطق همجوار با ملاحظات زیستمحیطی و اجتماعی صورت گیرد. سخن پایانی اینکه در تصمیمگیریها امر اجتماعی در مرتبه نازلتر و حاشیهایتر از امر فنی و تکنیکی قرار نگیرد که بسیاری از مسائل ناشی از توزیع آب ناشی از همین غفلت است. رویکردهای سیاسی و فنی تصمیمگیری از بالا به پایین است در حالی که رویکرد اجتماعی بر تصمیمگیری با حضور همه گروههای اجتماعی تأکید دارد.
اخبار ویژه ۳۱ شهریور
روزنامه کیهان
اروپا همچنان در شوک خیانتهای پیاپی آمریکاست
یک روزنامه اصلاحطلب نوشت: سقوط دولت اشرف غنی در افغانستان و قاپیدن قرارداد فرانسه با استرالیا توسط آمریکا، ضربههایی است که باید اتحادیه اروپا را از خواب بیدار کند.روزنامه دنیای اقتصاد مینویسد: بررسی سطوح و ابعاد مختلف تحولات اخیر افغانستان نشان میدهد در بین تمامی بازیگران عرصه در سطح ملی، منطقهای و فرامنطقهای، اتحادیه اروپا غافلگیرکنندهترین وضعیت را تجربه میکند و هنوز نتوانسته است روش مقتضی برای مدیریت بحران و نحوه برخورد با شرایط جدید را بیابد. سایر بازیگران با روی کار آمدن طالبان توانستند منافع خود را در موقعیت جدید بازتعریف کنند و ظرفیت مقابله با پیامدهای بحران را بیابند، اما اتحادیه اروپا بدون همپیمان هفتاد سالهاش سردرگم مانده است. بهنظر میرسد تحول در افغانستان مقدمهای بر چالشی نو در روابط فراآتلانتیکی است و اتحادیه اروپا درگیر فراهم آوردن پاسخی برای آمریکاست.
جو بایدن درحالی از بازگشت آمریکا به تعهدات سنتی و شراکتهای راهبردی پیشین سخن میگفت که در فاصلهای کوتاه نقشه صلح ترامپ با طالبان را اجرایی کرد. آنهم در شرایطیکه نهفقط مشورت اتحادیه اروپا لحاظ نشد، بلکه خروج شبانه نیروهای نظامی آمریکایی صدها تن از اتباع کشورهای غربی و همکاران محلی آنها را از طرح انتقال محروم کرد. هنوز مصائب ناشیاز سقوط دولت کابل برای اتحادیه هضم نشده و هنوز دستخوش غافلگیری از تصمیم آمریکا برای خروج یکجانبه از افغانستان بود که با انعقاد پیمان آکوس بین آمریکا، انگلیس و استرالیا شرایط برای اروپا مفهومی تازه یافت. از دید اروپا، خروج آمریکا از افغانستان و انعقاد این پیمان، فقط مقابله با چین محسوب نمیشود و حملهای مستقیم به اروپا است.
اگرچه واقعیت عرصه از پایان روابط فراآتلانتیکی خبر میدهد و دیگر ناتو یک پوسته توخالی بیش نیست، اما نپذیرفتن مساله ازسوی اتحادیه اروپا از این انگاره جان میگیرد که آمریکا برای ممانعت از افول خود نیازمند نظم هنجاری و قانونمحور لیبرالیستی است و اینکه بدون اتحادیه و سازمانهای بینالمللی و نظام تجارت آزاد، سیر افول و سقوط آمریکا در زمینه رهبری جهانی شتاب خواهد گرفت.
اروپا نمیتواند بازیچه شدنش را بپذیرد و همچنان از همپیمان قدیمی توضیح میخواهد. بااینحال، در پایان ماموریتی که جان بسیاری از شهروندان اروپایی را در افغانستان گرفت و اتحادیه را به پیامدهای بعدی دچار ساخت، بحثها در بروکسل درباره نقش اتحادیه اروپا در تصمیمگیری بینالمللی شدت یافته است. امروز این واقعیت آشکار شده است که آمریکا هیچیک از تعهدات امنیتی خود را قبول ندارد. بنابراین، اتحادیه که استقلال راهبردیاش را در دوران ترامپ بهمثابه کالایی لوکس میدید و مایل بود آن را در کنار همپیمانی افتخارآمیز با آمریکا حفظ کند، درحالحاضر در پرتو روشن شدن واقعیت پوشالی این همپیمانی، ناگزیر است برای بقای خود استقلال راهبردیاش را به دست آورد. برای اروپا هیچ گزینهای بدون آمریکا متصور نیست.
در عین حال، روشن است اگر آمریکا مایل به برهم زدن صفحه شطرنج باشد، اروپا باید آمادگی لازم را داشته باشد. اگرچه پس از فروپاشی سریع دولت افغانستان، مقامات اروپا دیگر تردیدی درباره موضوع استقلال راهبردی یا تقویت حضور اتحادیه در صحنههای مختلف بهمنظور پیشبرد اهداف کشورهای عضو نداشتند، اما نمیدانند با شورای امنیت، سازمان ملل، دیوان بینالمللی و حتی پیمانهای چندجانبه و دوجانبه که آمریکا بهسادگی میتواند حکم بر نبود وجاهت آنها بدهد چه کنند. برای اروپا اتفاقات، با سرعتی سرسامآور درحال وقوع هستند.
تقصیرهای روحانی، گردن احمدینژاد موفقیتهای رئیسی به نام روحانی(!)
با این وضعیتی که محافل سیاسی و رسانهای حامی دولت روحانی تحلیل میکنند، تا روز آخر، کار این دولت، تقصیرها متوجه دولت احمدینژاد بود، ولی دستاوردهای رئیسی، متعلق به روحانی!جهان نیوز با انتشار این تحلیل آمیخته با طنز مینویسد: این روزها طرفداران دولت روحانی و همچنین اصلاحطلبان در فضای مجازی واکنش طنزآلودی به اقدامات و عملکرد دولت رئیسی نشان میدهند. دولت رئیسی در طی حدود کمتر از دو ماهی که سکان امور اجرایی کشور را در دست گرفته، موفقیتهای جالب توجهی کسب کرده است. از جمله این موارد واردات واکسن و تسریع در روند واکسیناسیون عمومی بوده که باعث رضایت خاطر مردم در این حوزه شده. تا جایی این دستاورد ملموس بود که طی یک هفته رکورد تزریق ۸ میلیون دُز واکسن در کشور شکسته شد. پس از این ماجرا بود که برخی از حامیان روحانی عنوان کردند این دستاورد برای دولت وی بوده است و نه رئیسی.
روزنامه کارگزارانی سازندگی در این حوزه نوشت: «درحالی هواداران دولت سیزدهم واردات انبوه واکسن کرونا از چین و کوواکس و دیگر کشورها را به دولت نوپا نسبت میدهند که همه گزارشها میگوید آنچه دولت رئیسی امروز درو میکند، در دولت روحانی کاشته شده است.» این درحالی است که «کریم همتی»، رئیس جمعیت هلال احمر در اینباره بیان کرد: «رئیسجمهور پس از آغاز دولت سیزدهم، تماسهای تلفنی با سران کشورهای چین و روسیه داشت و همین امر سبب شد تا روند واردات واکسن تسریع شود.»
ماجراهای طنزآلود دستاوردسازی اصلاحطلبان و نزدیکان روحانی از عملکرد رئیسی برای دولت قبل به همین جا ختم نمیشود. «حسامالدین آشنا» مشاور جنجالی روحانی پس از اتفاقاتی که در حوزه واکسن و پیوستن ایران به سازمان شانگهای افتاد در توئیتی که با ادبیات خاص وی همراه بود نوشت: «از واکسن تا شانگهای قصه همان قصه است.» جالب اینجاست که هم در حوزه واکسن و هم پیمان شانگهای بهانه دولتمردان قبل وجود تحریمها بود، اما حالا با پیوستن ایران به پیمان شانگهای و حل مشکل واکسن، با یک فرصتطلبی خاصی عنوان میکنند که این موارد دستاوردهای دولت روحانی بوده است!
نکته طنزآمیز دیگر این است که تا ۸ سال از دولت روحانی همه اتفاقات ناگوار به دولت قبل یعنی دولت احمدینژاد نسبت داده میشد، اما در این نزدیک دو ماه که اتفاقات خوبی در حوزه سلامت و تجارت بینالملل در کشورمان رخ داده، اصلاحطلبان این موارد را به دولت روحانی نسبت میدهند! تقلای افراطیون مدعی اعتدال و اصلاحات برای مصادره به مطلوب عملکرد مثبت آقای رئیسی و دولت وی، به قدری پرحجم است که این عبارت، تبدیل به یک دستمایه مطالبه عمومی شده، تا جایی که مردم به طنز و هجو میگویند «از وقتی رئیسی روی کار آمده، روحانی خوب کار میکند»!
جور بیتدبیری بودجهای را مردم با تورم میکشند
نوع تدوین ساختار بودجه در دولت مدعی تدبیر و امید، به ماشین خلق تورم تبدیل شده و باید تغییر کند. این ارزیابی را روزنامه جوان منتشر کرده و نوشت: دولت حسن روحانی هشت سال به خیال رفع تحریمها و جذب سرمایه و سرمایهگذار خارجی، بودجه جاری را افزایش داد تا جایی که امروز برای اینکه بودجه ماهانه تأمین شود، عدهای از مردم باید بار تورم را به دوش بکشند در این وضعیت منابعی برای تأمین بخشی از هزینهها وجود ندارد و دولت با خلق پول و استقراض و آیندهفروشی، تأمین بودجه میکند.دولت تدبیر و امید در هشت سال گذشته هزینه جاری دولت ماهانه را از محدوده ۶ تا ۸ هزار میلیارد تومان در ماه به محدوده ۸۰ تا ۱۰۰ هزار میلیارد تومان رساند و طی سالها شیوه بودجهریزی به شکلی بود که عملاً بودجه به ابزاری برای خلق تورم در اقتصاد ایران تبدیل شدهاست، در عین حال سهم بودجه عمرانی از بودجه عمومی بسیار ناچیز شدهاست، در این میان بودجه شرکتها و مؤسسات وابسته نیز به واسطه نفوذ دولت در سیستم بانکی تکیه شدیدی به تسهیلات بانکی دارد و گفته میشود که تقریباً نیمی از تسهیلات هر بانک به دولت باید تعلق گیرد.
دولت روحانی، بودجه جاری را چنان افزایش داد که در این سالها بسیاری از مردم به دلیل تورم شدید، فقیر شدند و تنها در سال جاری کسری بودجهای حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان روی دست دولت سیزدهم ماندهاست که باید دید به چه شکل میخواهد این کسری بودجه را فراهم کند. صرفهجویی در هزینهها و کاهش برخی از ردیفهای غیرضروری هزینهای و همچنین انتشار اوراق بدهی در کنار فروش بسیاری از داراییهای مازاد دولت و سودآورسازی شرکتهای دولتی از جمله راهکارهای موجود برای پشت سر گذاشتن بودجه سال جاری میباشد تا در سال آتی بتوان تا حدودی بودجهریزی عملیاتی را اجرایی کرد.
تاگس اشپیگل: ایران در لبنان آمریکا را جا گذاشت
صادرات سوخت ایران به لبنان و زیر پا گذاشتن تحریمهای آمریکا، سروصدای زیادی در محافل اروپایی برپا کرده است. نشریه آلمانی «تاگس اشپیگل» درباره صادرات سوخت ایران به لبنان نوشت: تهران در لبنان، از واشنگتن جلوتر است. صفهای طولانی مقابل پمپهای بنزین و فقط یک ساعت برق در روز. لبنان به سختی نفت و گاز مورد نیاز مصرفکنندگان، شرکتها و بیمارستانها را تامین میکند. در حال حاضر رقبای بینالمللی برای بهبود شرایط با هم رقابت میکنند: ایران و آمریکا میخواهند در این وضعیت اضطراری نجات دهنده باشند. مدل اقتصادی که بر پایه پوند لبنان به دلار آمریکا و ورود سرمایه زیاد از خارج بود، در سال ۲۰۱۹ سقوط کرد. از آن زمان به بعد، پوند ۹۰ درصد ارزش خود را از دست داده است و از هر پنج لبنانی چهار نفر در فقر زندگی میکنند.بیماران سرطانی دیگر قابل درمان نیستند، زیرا پول کافی برای واردات دارو وجود ندارد. بنزین به ندرت یافت میشود و حتی دیزل برای فعالیت ژنراتور در کلینیکها کمیاب است. حزبالله که متحد تهران است، وعده کمک داده و سه نفتکش سوخت از ایران وارد شده است. گازوئیل ایرانی میتواند در درجه اول برای تأمین نیروگاههای خصوصی در لبنان مورد استفاده قرار گیرد که تامین انرژی را برای بسیاری از شرکتها، کلینیکها و مردم عادی آسانتر کند. هرچند هر تانکر فقط نیازهای جمعیت هفت میلیونی لبنان را برای چند روز تأمین میکند، اما با وجود این، تحویل نفت و گازوئیل ایران، موفقیت چشمگیر برای حزبالله و تهران خواهد بود.
واشنگتن در حال کار روی جایگزینی برای غلبه بر حزبالله و ایران است: گاز مصر را از طریق اردن و سوریه به نیروگاهی در شمال لبنان منتقل کند، جایی که میتوان از آن برق تولید کرد. این سه کشور این هفته در نشستی بر سر این پروژه توافق کردند، اما هنوز خط لوله نیاز به تعمیر دارد. هزینه واردات گاز نیز از طریق بانک جهانی تامین میشود. حداقل در حال حاضر، حزبالله در نبرد قدرت بر سر پمپ بنزینها و ژنراتورهای لبنانی پیشتاز است. با سفر آزادانه، نفتکشهای ایران میتوانند ظرف چند روز به سواحل لبنان یا سوریه برسند و سوخت مورد نیاز را به دست لبنانیها برسانند. اما گاز مصر تا قبل از پایان سال جاری (دیماه) در دسترس نخواهد بود. علاوه بر این، با گاز مصر حدود ۴۵۰ مگاوات برق تولید میشود و لبنان در حال حاضر میتواند ۷۰۰ مگاوات را تأمین کند. اما کل نیاز کشور، ۳۶۰۰ مگاوات است. فعلا ایران پیش تاز است و آمریکا و متحدانش عقبند. تداوم این پیشتازی ولو در کوتاه مدت میتواند دستاوردهای بسیار مهمی برای ایران و متحدش در لبنان به وجود آورد.
آفتابه لگن حزبی، ۳۱ دست موفقیت اصلاحطلبان، هیچی!
یک فعال اصلاحطلب میگوید این ادغام نیست که ۳۰ حزب اصلاحطلب را زیاد کنیم و بشود ۳۱ حزب. محمدرضا خباز که در دولت روحانی سمتهایی مانند معاونت در معاونت حقوقی ریاستجمهوری و استانداری سمنان را برعهده داشت، در انتخابات مجلس یازدهم نتوانست رأی بیاورد. وی درباره بازسازی جبهه اصلاحات به ایلنا گفته است: آسیبشناسی اصلاحات کاری واجب، لازم و ضروری است و هرچه زودتر باید بزرگان اصلاحات با محوریت آقای خاتمی جلساتی را تشکیل دهند، مانند آنچه که در گذشته تحت عنوان شورای عالی سیاستگذاری داشتند و آنچه که در انتخابات چندماه قبل به ریاست آقای نبوی و ۳۰ حزب اصلاحطلب به اسم نهاد اجماعساز تشکیل شد که علاوه بر احزاب، تعدادی هم شخصیتهای حقیقی غیرحزبی موثر در جریان اصلاحطلب هم در آن بودند که تحت عنوان نهاد اجماعساز جلساتی را داشتند.عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی خاطرنشان کرد: معتقدم آقایان در جریان اصلاحات قبل از تشکیل حزب فراگیر، باید بنشینند و آسیبشناسی کنند تا بفهمند ایرادات کار کجا بوده تا به قول معروف پوستاندازی صورت گیرد. وی با بیان اینکه افراد در جریان اصلاحات باید بدون کینهتوزی از خود انتقاد کنند، عنوان کرد: همه باید بپذیریم عدم موفقیت ناشی از چه چیزی بوده است؟ هر کسی به نوبه خودش در پیروزی و شکست نقش دارد. هرکسی به اندازه خودش در کامیابی و عدم کامیابی نقش دارد.
وی افزود: سؤال این است که اگر یک حزب فراگیر جدید تشکیل دهیم چه خاصیتی دارد؟ اگر احزاب را در یکدیگر ادغام کنیم چه میشود؟ میتوان ۵ الی ۶ حزب قوی این جریان را در هم ادغام کرد و یک حزب فراگیر تشکیل داد، نه اینکه باز بروند حزب دیگری را تشکیل دهند؛ چون حزب جدید تشکیل دادن، تفرقه جدید ایجاد کردن است.
وی تاکید کرد: حزب جدید تاسیس کردن هنر نیست، ادغام کردن این احزاب هنر است؛ چراکه امروز ۳۰ حزب اصلاحطلب هستیم یکی هم اضافه شود ۳۱ حزب میشویم در صورتی که هنر نهاد اجماعساز این است که بیاید همه احزاب را در یکدیگر ادغام کند البته که این کار سختی است و آسان نیست؛ چراکه هرکدام از این احزاب دبیرکل و اعضای مرکزی دارند که باید همه را در هم ادغام کرد؛ حزبهای کوچکتر اگر خواستند ادغام شوند که چه بهتر، اگر نخواستند بروند یک حزب شوند. خباز تاکید کرد: تجربه به ما میگوید حزب جدید یعنی تفرقه جدید که خاصیت هم ندارد، یک حزب میآید در کنار بقیه احزاب میگوید من هم هستم، واقعا این چه خاصیتی دارد؟
اشاره خباز به تشکیل شورای عالی سیاستگذاری و سپس نهاد اجماعساز اصلاحطلبان، بدوناشاره به علت جایگزینی «شورای عالی» با «نهاد اجماعساز» است. پس از شکست سیاسی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم (زمستان ۹۸) محمدرضا عارف و عبدالواحد موسوی لاری بدون اعلام رسانهای و در اعتراض به عملکرد احزاب اصلاحطلب از ریاست و نایبرئیسی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» (شعسا) استعفا دادند و عملاً این شورا منحل شد. پس از آن هم اصلاحطلبان با تبلیغات فراوان، نهاد اجماعساز (ناسا) را تشکیل دادند که به اعتبار عملکرد دولت روحانی و رویگردانی مردم، با دودستگی مواجه شد به نحوی که ۱۵ حزب از عدم معرفی نامزد حمایت کردند و ۱۶ حزب به همراه خاتمی خواستار حضور در انتخابات و حمایت از همتی و همچنین فهرست اصلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر شدند. با این وجود همتی ۲/۳ میلیون رأی به دست آورد و نفر اول اصلاحطلبان انتخابات شورای شهر نیز حائز ۳۲ هزار رأی در تهران شد.
روزنامه وطن امروز
پاسخ نماینده ایران به ادعاهای بیاساس وزیر انرژی عربستان
رایزن سیاسی نمایندگی دائم ایران در پاسخ به ادعاهای بیاساس وزیر انرژی عربستان گفت: عربستان در حالی به برنامه هستهای ایران میپردازد که این کشور هنوز نسخه قدیمی «پروتکل مقادیر کوچک» را اجرا و از نظارت و راستیآزمایی جامع برنامه هستهای خود توسط آژانس جلوگیری میکند.خدایار روزبهانی اظهار داشت: این طنز تلخی است که جمله عامیانه «بهترین دفاع، حمله است» در حال تبدیلشدن به یک الگو در آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. عربستان در حالی به برنامه هستهای ایران میپردازد که این کشور هنوز نسخه قدیمی «پروتکل مقادیر کوچک» را اجرا میکند و در نتیجه، از نظارت و راستیآزمایی جامع برنامه هستهای خود توسط آژانس جلوگیری میکند.
عبدالعزیز بنسلمان، وزیر انرژی عربستان سعودی در کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تکرار ادعاهای گذشته دولت خود علیه برنامه هستهای ایران پرداخت و مدعی شد ایران در قبال برنامه هستهای خود شفافیت ندارد و به قوانین و تعهدات بینالمللی پایبند نیست و این موضوع عربستان سعودی را نگران میکند.
زیادهخواهی انگلیس و آمریکا / ایران فورا اتباع ما را آزاد کند و به مذاکرات وین بازگردد!
وزارت خارجه انگلیس درباره دیدار لیز تراس، وزیر خارجه این کشور با همتای آمریکایی خود در نیویورک بیانیه صادر کرد و از رایزنی آنها درباره ایران خبر داد. به گزارش فارس، بلینکن و تراس که برای شرکت در هفتادوششمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفتهاند، در حاشیه این اجلاس با هم دیدار و رایزنی کردند. وبگاه وزارت خارجه آمریکا هم با صدور بیانیهای در این باره گفت: «بلینکن و تراس درباره طیفی از مسائل از جمله وضعیت افغانستان، ایران، مقابله با بحرانهای آبوهوایی، هند و اقیانوس آرام آزاد و تقویت روابط اقتصادی دوجانبه گفتگو کردند».بلینکن نیز در صفحه توئیتر خود درباره این جلسه نوشت: «دیدار چهرهبهچهره خوبی برای نخستینبار با وزیر خارجه انگلیس لیز تراس داشتم و درباره اولویتهای مشترک از ایران و افغانستان گرفته تا ایندوپاسیفیک آزاد، صحبت کردم». به ادعای وزارتخارجه انگلستان، «آنها (انگلیس و آمریکا) به عنوان ۲ دموکراسی پیشرو در کشورهای اقتصادی آزاد، درباره نقاط مشترک بین بریتانیا و ایالات متحده در طیف وسیعی از مناطق از جمله هند و اقیانوس آرام و امنیت منطقهای» صحبت کردند. لیز تراس وزیر خارجه انگلیس در دیدار با آنتونی بلینکن درباره مسائل مرتبط با ایران و مذاکرات برجامی در وین هم رایزنی کرد.
طبق بیانیه وزارت خارجه انگلیس، تراس و بلینکن «درباره ضرورت آزادی فوری همه اتباع بریتانیایی و آمریکایی که خودسرانه در ایران بازداشت شدهاند و همچنین ضرورت بازگشت ایران به مذاکرات برجامی در وین توافق کردند».
نماینده کلیمیان در مجلس: صهیونیستها با شرکت در المپیک به دنبال مشروعیت هستند
نماینده ایرانیان کلیمی در مجلس گفت: رژیم صهیونیستی به جای شرکت در مسابقات المپیک و... برای کسب مشروعیت، حقوق مردم فلسطین را رعایت کند و حق فلسطینیها را به آنها بدهد.همایون سامهیح در گفتگو با فارس، با اشاره به فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه صهیونیستها سعی دارند با شرکت در مسابقات ورزشی از جمله المپیک خود را مشروع جلوه دهند، گفت: صهیونیستها برای کسب مشروعیت بهتر است به جای شرکت در المپیک و امثال آن، حقوق مردم فلسطین را محترم بشمارند و حق فلسطینیان را به آنها بدهند. وی افزود: رژیم صهیونیستی به هیچ وجه به حقوق بشر پایبند نیست و امروز عدم پایبندی این رژیم به حقوق بشر بر همه ملتها آشکار شده است.
نماینده ایرانیان کلیمی در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: شرکت در المپیک و دیگر مسابقات ورزشی و غیرورزشی نمیتواند برای صهیونیستها وجهه مثبتی را به دنبال داشته باشد و بخواهد برای آنها مشروعیت بیاورد.
سامهیح خاطرنشان کرد: صهیونیستها نهتنها درباره فلسطینیها بلکه درباره ساکنان عرب رژیم صهیونیستی نیز رفتار غیرانسانی دارند و با آنها همانند یک اجنبی رفتار میکنند. وی افزود: ساکنان عرب مناطق اشغالشده توسط صهیونیستها، شهروند درجه ۳ و ۴ محسوب میشوند و از هیچ گونه حقوق مناسبی در این رژیم برخوردار نیستند و این نشان میدهد پایبند نبودن به اصول انسانی توسط این رژیم تنها درباره فلسطینیان نیست و درباره ساکنان این رژیم نیز این رفتار غیرانسانی مشهود است.
«هاشم امانی» از مبارزان دوران انقلاب درگذشت
حاجهاشم امانی از مبارزان دوران انقلاب و از اعضای باسابقه حزب موتلفه دار فانی را وداع گفت. مرحوم هاشم امانی به همراه یارانش در جریان اجرای حکم شرعی حسنعلی منصور، نخستوزیر شاه و عامل اجرای کاپیتولاسیون آمریکایی دستگیر شده بود. وی ابتدا به همراه شهیدان صادق امانی، محمد بخارایی، مرتضی نیکنژاد و رضا صفار هرندی به اعدام محکوم شد، اما رژیم شاه سپس حکم او و شهید مهدی عراقی را به حبس ابد تغییر داد. حاجهاشم امانی ۱۳ سال در زندان شاه بود و کمی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به همراه دیگر یارانش نظیر مرحوم عسگراولادی از زندان آزاد شد.روزنامه خراسان
واحد مسکونی که ۱۲۰ روز خالی باشد، مشمول مالیات است
فارس- علیزاده، معاون سازمان امور مالیاتی اظهار کرد: طبق قانون هر واحد مسکونی صرفاً در یک سال شمسی، اگر ۱۲۰ روز خالی بماند، مشمول مالیات به عنوان جریمه خواهد شد. وی با بیان این که شمارش روزهای خالی بودن املاک از ابتدای سال انجام میشود، افزود: ملاک تشخیص مالیات، خروجی سامانه املاک و اسکان درخصوص واحدهای مسکونی خالی از سکنه است که در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار میگیرد. این اظهارات در شرایطی است که امید علی پارسا، رئیس کل سازمان امور مالیاتی از ارسال برگه مالیات به مالکان خانههای خالی از دی ماه خبر داده است.قیمت ۴۵ هزار تومانی سیمان در بازار
تسنیم- یک تولیدکننده سیمان با تأکید بر این که کسانی که وعده سیمان ۲۵ هزار تومان را میدهند بخش حمل و نقل و سود عامل و فروشنده را در نظر نمیگیرند، گفت: هم اکنون سیمان کیسهای ۴۰ تا ۴۵ هزار تومان به دست مصرف کننده نهایی میرسد.سرانه ۱۹میلیون تومانی یارانه انرژی هر ایرانی در سال
ایرنا- رئیس اتاق بازرگانی تهران با بیان این که بر اساس آمار اعلام شده یارانه انرژی پرداختی از سوی دولت هر سال ۶۳ میلیارد دلار است، گفت: این آمار نشان میدهد سالیانه به هر نفر ۱۹ میلیون تومان یارانه تعلق گرفته است. خوانساری با بیان این که دهکهای بالای درآمدی بیشترین نفع را از یارانهها میبرند، اظهار کرد: دهکهای پایین درآمدی از یارانه بنزین ۶/۱ درصد بهره میبرند در حالی که دهکهای بالای درآمدی ۸/۲۴ درصد استفاده میکنند.نمره رد پلتفرمهای خودرویی در آزمون استانداردهای ۸۵ گانه
مهر- معاون سازمان استاندارد درخصوص استانداردهای خودرویی گفت: به رغم تحریمها علاوه بر استانداردهای اجباری، مسئولان خودروسازی را مکلف کردیم که برای تولیدات جدید، هیچ ارفاقی از نظر استانداردهای ۸۵ گانه در نظر نخواهیم گرفت. بیات افزود: برای تأمین الزامات استاندارد، پلتفرم کارخانجات خودروسازی قدیمی است و اگر بخواهیم استانداردهای ۸۵ گانه را پیاده کنیم، خودروسازان ما مجبور میشوند تمام پلتفرمها را جمع کنند.روزنامه ایران
پاسخ ایران به ادعاهای وزیر انرژی عربستان
خبر اول اینکه، به دنبال مطرح کردن برخی اتهامات واهی علیه کشورمان از سوی وزیر انرژی عربستان سعودی در شصت و پنجمین کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نمایندگی کشورمان در وین به این موضوع واکنش نشان داد. به گزارش ایسنا، در متن پاسخ ارائه شده از سوی خدایار روزبهانی، رایزن سیاسی نمایندگی دائم کشورمان آمده است: این طنز تلخی است که جمله عامیانه «بهترین دفاع، یک حمله است»، در حال تبدیل شدن به یک الگو در آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.عربستان در حالی به برنامه هستهای ایران میپردازد که این کشور هنوز نسخه قدیمی «پروتکل مقادیر کوچک» را اجرا میکند و در نتیجه، از نظارت و راستیآزمایی جامع برنامه هستهای خود توسط آژانس جلوگیری میکند. جمهوری اسلامی ایران به طور کامل و صادقانه موافقتنامه جامع پادمان خود با آژانس را اجرا میکند و راسخانه معتقد است عدم اجرای کامل پادمانهای جامع، زنگ خطر را در هر کجا که باشد به صدا درمیآورد؛ حال چه در عربستان باشد، چه در رژیم اسرائیل و نباید هیچ تفاوتی در این بین قائل شد.
این موضوع باید فوراً و بدون هیچ گونه تعصب و تبعیض رد شود. ایران، آژانس و جامعه بینالمللی بسیار خرسند خواهند بود اگر عربستان و سایرین در خاورمیانه بتوانند همان تعهدات پادمانی را که ایران در حال اجرای آن است، انجام دهند. گفتنی است عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان در اظهاراتی بر ضرورت خالی شدن منطقه از سلاح کشتار جمعی و «ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای» تأکید کرده بود. بن سلمان با بیان اینکه عربستان نسبت به عدم پایبندی ایران به توافقات بینالمللی نگران است مدعی شده بود: عدم شفافیت تهران در تعامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تهدیدی برای ممانعت از اشاعه سلاح کشتار جمعی است.
تکذیب خبر انتصاب علی عسکری و سردار دهقان به ریاست ستاد اجرایی فرمان امام (ره)
دست آخر اینکه، ایرنا از قول یک مقام آگاه نوشت: خبر انتصاب آقای علی عسکری و سردار حسین دهقان به ریاست ستاد اجرایی فرمان امام (ره) بههیچ عنوان صحت ندارد. این مقام آگاه رسانهها را از بیان آرزوها در قالب خبرهای پشت پرده برحذر داشت. عبدالعلی علی عسکری رئیس سازمان صداوسیما است که دوره پنج ساله مدیریت وی در رسانه ملی به پایان رسیده است. سردار دهقان نیز در دولتهای گذشته، مسئولیتهایی همچون وزارت دفاع و معاونت رئیسجمهوری و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران را بر عهده داشته است.روزنامه شرق
لیبرالها پیروز انتخابات کانادا / ترودو در قدرت میماند
لیبرالهای کاندا در انتخابات فدرال ۲۰۲۱ با دولت اقلیت پیروز شدند و بنابراین جاستین ترودو، رهبر لیبرالها، قدرت خود را در زمان همهگیری کرونا حفظ خواهد کرد. به گزارش ایسنا، ارین اوتول، رهبر حزب محافظهکار، رقیب اصلی جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، شکست خود را در انتخابات سراسری پذیرفت. او در سخنرانی خود در ستاد انتخابات حزب اونتاریو گفت: «من با ترودو صحبت کردم و به خاطر مبارزات انتخاباتیاش به او تبریک گفتم». براساس نتایج اولیه شمارش آرای حزب لیبرال ۱۵۶ کرسی و حزب اصلی رقیب یعنی محافظهکاران ۱۲۳ کرسی کسب کردهاند. در رقابتهای ۲۰۱۹، لیبرالها ۱۵۵ کرسی، محافظهکاران ۱۱۹ کرسی، بلوک کبکوا ۳۲ کرسی، حزب دموکراتیک جدید ۲۴ کرسی و حزب سبز دو کرسی داشتند، همچنین پنج نماینده مستقل و یک جای خالی در مجلس وجود داشت.جاستین ترودو پنجم آگوست با اعلام برگزاری انتخابات فدرال، پارلمان اقلیت را منحل اعلام کرد و به دنبال پیروزی اکثریت پارلمان در این انتخابات بود. ترودو نامزدی مجدد خود را بهعنوان فرصتی برای کاناداییها مطرح کرد تا اعلام کنند که میخواهند چه کسی کشور را از موج چهارم بحران کرونا عبور دهد و وارد دوران جدیدی از تغییرات قابلتوجه شوند.
ترودوی ۴۹ساله، یک شخصیت پیشرو کاریزماتیک و پسر نخستوزیر لیبرال اسبق «پییر ترودو»، در سال ۲۰۱۵ بر مسند قدرت نشست، اما دولتش در سال ۲۰۱۹ اکثریت خود را از دست داد. اکنون نتیجه این انتخابات پس از ۳۶ روز تبلیغات احزاب، نحوه عملکرد حزب حاکم بعدی در مبارزه با کرونا را مشخص میکند و مسیر رسیدگی به سایر مسائل کلیدی که در مبارزات انتخاباتی مطرح شده از جمله مقرونبهصرفهبودن مسکن، مراقبت از کودکان و رشد اقتصادی را روشن خواهد کرد.
نتیجه انتخابات هنگکنگ اعلام شد؛ یک مخالف؛ ۱۴۹۹ طرفدار پکن
تنها یک کاندیدای متمایل به مخالفان در کنار ۱۴۹۹ نامزد طرفدار پکن در کمیسیون انتخابات هنگکنگ رأی آورد. این انتخابات اولین رأیگیری بعد از اصلاحاتی بود که با بررسی سابقه کاندیداهای منتخب اطمینان حاصل میکرد آنها به پکن وفادار باشند. دولت هنگکنگ با صدور بیانیهای گفت: «بعد از ارتقای سیستم رأیگیری، کمیته انتخابات جدید متشکل از تعدادی از زیرمجموعههاست و طیفهای وسیعی را نمایندگی میکند.این ویژگی جدید قانون اساسی منجر به تسهیل ارتباطات منطقی میان قوه مجریه با مقننه میشود و به نحوی کارآمد کارایی دولت را بهبود میبخشد». ساوث چاینا مورنینگ پست گزارش کرد دفتر چین در هنگکنگ گفت این انتخابات به شهر هنگکنگ کمک کرد از مسیرِ افتادن در «گرداب سیاستزدگی» دور شود. این دفتر افزود، انتخابات همچنین به تشویق «ایجاد منطقی فرهنگ رأیگیری غیرمستقیم» کمک کرد که آن را «به گامی واقعی و مستحکم در پیشبرد دموکراسی و حکومتداری خوب» تبدیل میکند.
کمیته انتخابات اکنون ۴۰ نفر از ۹۰ قانونگذار خود برای شورای قانونی بازسازیشده را در ماه دسامبر انتخاب میکند و در ماه مارس رهبر بعدی مورد حمایت چین را برای شهر منصوب خواهد کرد. این انتخابات بعد از اصلاحاتی در قوانین انتخاباتی منطقه انجام شد که در ماه میمعرفی شدند تا اطمینان حاصل شود تنها «وطنپرستان» یا افرادی که طرفدار چین تلقی میشدند حکومت این منطقه نیمهخودمختار را به دست بگیرند. اگرچه تعداد کرسیهای این کمیته از ۱۲۰۰ به ۱۵۰۰ نفر افزایش یافت، اما تعداد رأیهای مستقیمی که برای تعیین کرسیهای کمیته در صندوق رأی ریخته میشوند، از ۲۴۶ هزار به کمتر از هشتهزار رأی کاهش یافت.
این تغییرات بعد از اعتراضهای طرفداران دموکراسی در سال ۲۰۱۹ اعمال شد. علاوهبر تغییراتی گسترده، از موارد معرفیشده در این اصلاحات قانون امنیت ملی سختگیرانهای بود که هر عملی را که پکن تجزیهطلبانه، تروریستی یا توطئه با قدرتهای خارجی تلقی میکرد، مجازات میکند. در نتیجه اکثر کنشگران هوادار دموکراسی از این شهر فرار کردند و ۱۴۰ نفر تحت قانون جدید بازداشت شدند. در اتفاقی مرتبط، پلیس امنیت ملی هنگکنگ حداقل سه نفر از اعضای گروه سیاسی «سیاستگرایی دانشجویی» را به اتهام «توطئه برای تحریک براندازی» بازداشت کرد؛ اتهامی که شامل کمک به ارائه تنقلات به زندانیان بود که به ادعای پلیس با نیت جمعآوری هواداران انجام شده است.
پلیس در یورش خود مواردی نظیر شیرینیجات، ماسکهای جراحی، بیسکویت، کرم پوست و کتاب ضبط کرد درحالیکه یک زندانی مجاز است این موارد را از بیرون از زندان دریافت کند. استیو لی، فرمانده ارشد پلیس گفت: «کمک به زندانیان ایرادی ندارد، ولی بستگی به نیت طرف دارد. اگر نیت آن باشد که به زندانیانی با افکار مشابه با خود کمک کرد تا هوادارانی بیشتر جذب کرد و به نقض امنیت ملی ادامه داد آنگاه این قطعا مشکلساز خواهد بود».
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}