انسان‌ها به‌واسطه مدنی‌الطبع بودن همیشه نیاز به ارتباط با یکدیگر، انتقال مفاهیم، اطلاعات و ردوبدل کردن اندوخته‌های خود داشته و دارند. در قرن‌های گذشته رسم شکل و بعد از آن سخن گفتن تنها راه ارتباطی انسان‌ها بود که پس از سال‌ها هنر نقالی، هنر نمایش و... هم به آن اضافه شد. هنرهایی که با تصاویر متحرک و غیر متحرک توانست کیفیت و سرعت انتقال مفاهیم را بالا ببرد و مخاطب بیشتری جذب کند. تصویرسازان با نقاشی، نمایش، عروسک و ابزارهای مخصوص پیام خود را منتقل می‌کنند. پیامی که فراگیر باشد، جامع باشد، مفید و مختصر باشد، عمومیت داشته باشد، زیبا و جذاب باشد و... در این بین تصویرسازی ذهنی یا تصورسازی هم از اهمیت بالایی برخوردار است. یعنی تصویرساز از تصورات ذهنی افراد هم کمک می‌گیرد تا با استفاده از آن پیام خود را کامل کند. به‌عبارتی تصورات ذهنی خلاقانه و تخیلاتی که به گذشته برمی‌گردد و یا آینده‌ای را ترسیم می‌کند می‌تواند به تصویرساز، نقال، بازیگر یا سخنران کمک کند. جمیع این ابزارهای و فعالیت‌ها در صورت صحت و سلامت در مسیر خود، می‌تواند در مخاطب ایجاد انگیزه کند، احساسات او را برانگیخته و مخاطب را با پیام یا صاحب پیام همراه کند. در واقع هدف از تلاش برای تصویرسازی ذهنی همراه کردن مخاطب و سوق دادن او برای انجام یک‌سری رفتارهای خاص است که اگر این فعالیت‌ها نبود عزم مخاطب جزم نمی‌شد.

این تصویرسازی‌ها کاربردهای متفاوتی دارد و در جهات مختلفی مانند تهییج انسان‌ها، ایجادانگیزه و همراه کردن آنها در یک مسیر، فروش یک کالا، بهره‌مندی از حمایت آنها، دور کردن‌شان از یک فکر یا رفتار و بلعکس، ایجاد محبت یا نفرت و کاربردهای بسیار زیاد دیگر استفاده می‌شود. در کل انسان‌ها خصوصا در این عصر با هجم وسیعی از تصورسازی و درخواست برای همراه شدن مواجه هستند که گاهی آنها را به چالش می‌کشد و مسیر زندگی‌شان را تغییر می‌دهد و به قهقرا می‌برد. در این میان خداوند که خود خالق این توانایی انسان است می‌خواهد پیامبرانش و مبلغان دینش با استفاده از این ظرفیت و ابزار برای هدایت انسان‌ها تلاش کنند. زیرا شیطان با جنودش می‌خواهند پیام مطلوب خود را به دیگران برسانند تا جذبشان کنند. دین اسلام جمیع رفتارهایی که برای تبلیغ دین و ارزش‌های دینی صورت می‌گیرد را در قالب «شعائر دین» آورده است.
 
دستور اقامه شعائر دینی در آیه32 سوره حج آمده است که می‌فرماید: «ذَلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ این است [فرایض خدا] و هرکس شعایر خدا را بزرگ دارد در حقیقت، آن [حاکى‌] از پاکى دلهاست.»(حج32) شعائر در لغت جمع شعیره به‌معنای علامت حسی و روشن برای چیزی است و شعائر الله به‌معنای علامت‌های ظاهری است که یاد خدا را در جان‌ها تثبیت می‌کند. مکتب ما مناسکی دارد که در آن خدا، دین خدا و اهل بیت(ع) یاد می‌شوند تا به‌واسطه این یادآوری مقاصدی که برای هدایت انسان‌ها در نظر است امکان‌پذیر شود. از جمله انگیزه برای انجام یا ترک یک فعل و فکر که به‌عنوان حلال، حرام، مستحب و مکروه در دین آمده است. دین توسط شعائری که به‌صورت حسی و ملموس ایجاد انگیزه یا درخواست ترک فعل دارند خود را عرضه می‌کند. خداوند نشانه‌هایی برای انسان‌های جویای هدایت قرار داده که یادآوری آنها تقوای قلب‌ها دانسته شده است. مناسک دینی یا مناسبت‌های مذهبی و برخی رفتارهایی که برای تعظیم شعائر دین به‌وجود آمده اولا باید علامتی حسی و ملموس برای یادآوری باشد؛ دوما یاد خدا و اهل‌بیت(ع) را در ذهن ایجاد کند؛ سوما برخواسته از تقوای مؤمنان باشد و چهارم ایجاد انگیزه کند برای انجام یا ترک افعال. تعظیم شعائر با تصویر و تصور ایجاد کردن آن‌هم به‌طور مستمر می‌خواهد قلب‌ها و ذهن‌ها را غرق خدا کند. تصویرها و تصورهایی که به‌مرور ایجاد می‌شوند و در ذهن می‌مانند و تکامل‌شان به تکامل مؤمنان می‌انجامد.
 
اما سوال این است که آیا هرکسی می‌تواند برای خود یک مناسبت طرح و ایجاد کند یا فقط باید از ناحیه خداوند و اهل‌بیت(ع) باشد؟ با دقت در بسیاری از مناسبت‌ها در طول تاریخ اسلام می‌بینیم که برخی از آنها توسط قرآن و اهل‌بیت(ع) ابلاغ شده و برخی از آنها توسط علما و دوست‌داران دین و اهل‌بیت(ع) ایجاد شده است. یعنی برخی از اولیای خدا و علما مناسبت یا رفتاری را طرح کردند مانند پیاده‌روی اربعین، دسته‌های سینه‌زنی و عزاداری، طریقه‌ها و روش‌های عزاداری، جشن‌های مذهبی، زیارت و زیارتگاه و... حتی برخی رفتارهایی مثلا دینی که خواستگاه مشخصی ندارد ولی در عرف جامعه وجود دارد. جمله این مراسم‌ها که مورد قبول عامه مردم قرار گرفته است را می‌توان جزو شعائر دینی به‌حساب آورد و اگر یک عمل معطوف به دین و اخلاق توسط فردی ایجاد شود که متضاد با دین و ماهیت دین نباشد و مورد قبول مردم قرار بگیرد منع شرعی و عرفی ندارد. چه‌آنکه بسیاری از مراسم‌هایی که اکنون به‌عنوان شعائر دینی محسوب می‌شود روزی نبوده و بعد توسط فردی ایجاد یا قرار داده شده است. بنابراین جعل شعائر در انحصار دین نیست و می‌تواند توسط علمای دین هم ایجاد شود. 
 
البته باید توجه داشت که مهمترین کارکرد شعائر دینی که همان معرفی مکتب است، لطمه نخورد. دین اسلام می‌خواهد به‌واسطه شعائر دین خود را معرفی کند و شخصیتش را به‌دیگران نشان دهد پس اگر ما به‌عنوان اقامه کنندگان شعائر دینی در اقامه شعائر به اصول دینی و اخلاقی و اسلامی پایبند باشیم رسیدن به هدف امکان‌گذیر می‌شود.
 
همان‌طور که در بالا گفتیم برخی علما، رفتارها و مناسکی را طرح می‌کردند که در عرف جامعه جامی‌گرفت اما این طراحی بدون توجه به اقتضائات زمان و مکان نبوده و جمیع حوادث و نیازهای روز برای تبلیغ دین در ایجاد یک رفتار دینی در نظر گرفته می‌شد. به‌طور مثال اولین دسته عزاداری مردمی که از یک مکان آغاز و در یک مکان تمام می‌شد توسط شیخ مفید آن‌هم با توجه به هجمه حکومت وقت و لزوم عزاداری آشکار برای تبلیغ دین انجام گرفت و از آن پس این حرکت مرسوم شد. اینکه هر روز از دهه اول محرم به نام و یاد یکی از شهدای شاخص کربلا نام‌گذاری گردید توسط حاج اکبر ناظم انجام گرفت و تا امروز ادامه دارد. قدمت پیاده روی اربعین به قدمت حضور آدم در زمین می‌رسد و شیخ جعفر شوشتری سرگذشت انبیاء و پیامبران در زمین کربلا را آورده است که با هدف پیاده‌روی اربعین یکی است. پیاده‌روی از مبداء خاصی به مقصد خاصی در تمامی ادیان الهی وجود دارد و تمامی جوامع در طول تاریخ آن را می‌شناختند و گاهی هم در آن شرکت می‌کردند که برای آگاهی از آن لازم است کتاب‌های تاریخی را تورق کنیم و این ماجراها را بخوانیم. ماجراهایی مانند مشاهده حضرت فاطمه(س) توسط چند نوجوان پرتغالی که بعدها معبدی ایجاد شد به نام «معبد فاطیما» و تبدیل شد به یک مراسم مذهبی و ملی در پرتغال و...
 
علما و صلحا در طول تاریخ در مناسک و عبادات و مراسم‌هایی که جهت تعظیم شعائر دینی اقامه می‌شد به یک چیز دقت می‌کردند که آن خارج نشدن از مسیر دین و شریعت بود. بزرگان دین با بصیرت دینی که داشتند در حفظ شعائر دینی از آفات کوشش می‌کردند و اگر لازم بود یک رفتاری به شعائر دینی اضافه شود در کمال دقت و بلندنظری و عاقبت اندیشی صورت می‌گرفت و با موازین دینی، قرآنی و روایی تطبیق داده می‌شد. در کل هر آنچه که در جمع عبادات، مناسک و شعائر وجود دارد باید برای خداوند و در راه اطاعت از فرامین او باشد. چه آنکه در قرآن آمده است: «قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیَایَ وَ مَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ بگو: نماز و تمام عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانیان است.»(انعام162)