یادداشت روزنامه‌های ۱۱ آبان



روزنامه کیهان**
عملیات تنف، هراس مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی/سعد‌الله زارعی
سوریه در هفته‌های اخیر دستخوش تحولات معنادار امنیتی شد. عملیات تلافی‌جویانه مقاومت علیه پایگاه آمریکایی «تنف» واقع در نزدیکی مرز کشور‌های اردن و عراق، در نوع خود حادثه‌ای مهم بود. وجود یک پایگاه ویژه که گفته می‌شود نزدیک به ۱۰۰۰ نیروی نظامی آمریکایی و دستکم ۱۵۰۰۰ نیروی مزدور وابسته به آمریکا در آن حضور داشته‌اند، موضوع ساده‌ای نبود. شاید در طول ۵-۶ سال اخیر این اولین حمله به یک پایگاه نظامی آمریکا در سوریه بود. به همین دلیل بعضی از کارشناس‌های آمریکایی پیش‌بینی کردند از این پس پایگاه‌های نظامی آمریکا در سوریه به دور تسلسلی از حملات مواجه می‌شود. همانگونه که در عراق با چنین وضعی مواجه می‌باشد. البته با این تفاوت که آمریکا در عراق می‌تواند مدعی وجود یک توافقنامه امنیتی محرمانه میان خود و دولت عراق گردد. اما در سوریه این پوشش و بهانه را هم برای حضور نظامی ندارند و لذا اگر حمله علیه آمریکا در سوریه شروع شود، آمریکایی‌ها با دشواری‌های مضاعفی مواجه می‌گردند.
یک رخداد دیگر امنیتی، گسترش حضور نظامی ترکیه در شمال سوریه بود. اردوغان به بهانه اینکه حملات علیه پایگاه‌ها و نیرو‌های این کشور در ادلب و اطراف آن زیاد شده است نیرو‌های ارتش خود را در قالب یک ستون نظامی پرطمطراق وارد شمال سوریه کرد و به عبارتی دیگر حضور نظامی خود در سوریه که گفته می‌شد نیرو‌های نظامی آن تا پیش از این از مرز ۱۸۰۰۰ نفر فراتر رفته است، تقویت کرد. در مقابل آن ارتش سوریه در اطراف مراکز استقرار نیرو‌های ترکیه آرایش نظامی گرفت. در خصوص این تحولات نکاتی وجود دارد:
۱- ارتش سوریه بعد از یک دوره حدود دو ساله رکود عملیاتی، از دو ماه پیش خود را برای از سرگیری عملیات آزادسازی مناطق تحت اشغال تروریست‌ها و کشور‌های متجاوز آماده کرد و اولین عملیات هم در استان ادلب- کانون فعلی تسلط نسبی نیرو‌های موسوم به النصره- صورت گرفت که طی آن ضمن آسیب رسیدن به نیرو‌های تروریستی، نیرو‌های نظامی ترکیه نیز با تلفاتی مواجه گردیدند و بعضی از موقعیت‌های تحت سیطره ارتش ترکیه نیز در این استان تخریب گردید.
پس از شروع عملیات ارتش سوریه در ادلب، رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه به روسیه رفت تا ارتش سوریه را از ادامه عملیات بازدارد، اما ولادیمیر پوتین با صراحت به او گفت از عملیات ارتش سوریه برای آزادسازی ادلب حمایت می‌کند و ترکیه بهتر است نیرو‌های خود را از این منطقه خارج گرداند. از این رو روزنامه‌های مخالف حزب عدالت و توسعه در ترکیه نوشتند اردوغان از روسیه با دست خالی بازگشت.
اردوغان پس از بازگشت متوجه شد روسیه از عملیات
ارتش سوریه حمایت می‌کند و در واقع عملیات ادلب با هماهنگی میان روسیه و سوریه شروع شده است از این رو احساس نگرانی کرد و این درست در شرایطی صورت گرفت که اوضاع اردوغان در داخل هم چندان خوب نبود و مطالب علنی رسانه‌های این کشور علیه او نشان می‌داد موقعیت رئیس‌جمهور در این کشور متزلزل گردیده است. اردوغان که معمولا در این شرایط تنها راه را «تغییر معادله» می‌داند، اقدام به اعزام حجم بیشتری از نیرو‌ها و تجهیزات ارتش به سوریه نمود و این در حالی است که اگر سوریه تصمیم به واکنش بگیرد تلفاتی به ارتش تحت امر اردوغان وارد می‌شود که او نمی‌تواند توضیحی مقبول درباره مشروعیت حضور نظامیان ترکیه علیرغم مخالفت دولت همسایه داشته باشد.
۲- تردیدی در این وجود ندارد که عملیات تهاجمی ارتش سوریه علیه تروریست‌ها در ادلب و کشور‌های حامی آنان استمرار می‌یابد و تردیدی هم در پیروزی ارتش بر تروریست‌ها وجود ندارد آنچه از هم‌اکنون اردوغان را نگران کرده است فردای غلبه قوای ارتش بر تروریست‌ها در ادلب می‌باشد چرا که آن فردا آغاز تلاش ارتش سوریه برای پاکسازی صفحات شمالی کشور خود از وجود قوای متجاوز - شامل ترکیه و آمریکا- خواهد بود و این به آن معناست که جنگی کلاسیک درمی‌گیرد و در چنین شرایطی ارتش کشوری شکست می‌خورد که از نظر جهانی، منطقه‌ای و داخلی «متجاوز» دیده می‌شود. بازتاب شکست نظامی اردوغان در سوریه محدود نمی‌ماند و نتیجه چنین شکستی فقط خارج شدن ارتش ترکیه از سوریه نیست چرا که هر شکستی نوعا شکست‌های بعدی را در پی می‌آورد و طبعا اردوغان نگران آغاز شکست‌های نظامی سریالی ترکیه در منطقه است.
۳- اقدام نظامی مقاومت علیه پایگاه آمریکایی‌ها در تنف یک علامت هشدار مشترک به دولت‌های متجاوز در سوریه بود. اینکه آمریکایی‌ها یک پایگاه جریان مقاومت را مورد هدف قرار دهند و طی آن چند نفر از نیرو‌های آن به شهادت برسند و یا ضرباتی به تجهیزات آنان وارد شود، تعجب کسی را برنمی‌انگیزد، اما اینکه نیرو‌های مقاومت به یک پایگاه مجهز آمریکایی حمله‌کنند، یک پدیده جالب توجه خواهد بود. پایگاه تنف با هدف ایجاد یک کمربند امنیتی در شرق سوریه به نفع رژیم صهیونیستی ایجاد شده و در طول این ۶-۷ سال از یک چتر سنگین حفاظتی برخوردار بوده و به طور مداوم پوسته حفاظتی و پدافندی آن ضخیم‌تر هم شده است. در این پایگاه دستکم ۱۰۰۰ نیروی نظامی ورزیده آمریکا به همراه انواعی از تجهیزات جنگ‌های زمینی و هوایی مستقر بوده‌اند و گفته می‌شود ۱۵۰۰۰ نیروی مزدور عرب‌زبان هم تحت عملیات این پایگاه بوده‌اند. وصف تنف در سوریه، وصف عین‌الاسد در عراق است یعنی این بزرگ‌ترین پایگاه آمریکا در سوریه به حساب می‌آید. این پایگاه هم‌اینک اولین ضربه نظامی را تحمل کرده است و این می‌تواند به معنای آغاز عملیات علیه نیرو‌های نظامی آمریکا در سوریه باشد. گفته می‌شود هم‌اینک بین دو تا سه هزار نیروی نظامی آمریکا در این کشور حضور دارند. وضع آمریکایی‌ها در سوریه نسبت به عراق تا حد زیادی متفاوت است در عراق دولتی وجود دارد که واشنگتن با آن رابطه رسمی دارد و مدعی وجود توافق امنیتی راهبردی با این کشور است با این وجود در این کشور، تا آن حد در تنگنا قرار گرفتند که- البته ریاکارانه- اعلام کردند سفارت خود در بغداد را تعطیل خواهند کرد.
۴- اقدام نظامی علیه تنف در واقع اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی هم به حساب می‌آید کما اینکه مطبوعات و رسانه‌های اسرائیلی با صراحت به این موضوع اشاره نمودند، نخست‌وزیر رژیم اسرائیل، در سفر اخیر خود به آمریکا نتوانست از آمریکا وعده قطعی بگیرد که هر وقت مورد حمله مخالفان خود واقع شد به نفع این رژیم وارد عملیات نظامی شود. حالا خود آمریکا مورد حمله قرار گرفته است و نه واشنگتن و نه تل‌آویو قادر به نشان دادن واکنش نیستند. این موضوع بیانگر آن است که پوسته حفاظتی رژیم صهیونیستی به رغم دارا بودن انواعی از لایه‌های دفاعی نظیر سامانه گنبد آهنین و پاتریوت به شدت ضعیف شده است. رژیم اسرائیل تاکنون در سایه حمایت نظامی آمریکا موقعیت امنیتی خود را استثنایی می‌خواند، اما هم اینک خود آمریکا دچار رعب از ابهت نیرو‌های مقاومت شده و این همان چیزی است که رژیم صهیونیستی به آن فکر نکرده بود. اسرائیل درگذشته با استناد به پیروزی در چهار جنگ سنگین نظامی با دولت‌های عربی، نبرد نظامی علیه خود را پایان یافته معرفی تصور می‌کرد، ولی هم‌اینک با نگاه به حمله مقاومت به تنف به خوبی می‌داند که آن تصویر دیگر جاذبه‌ای ندارد و کسی را نمی‌ترساند.
**************
روزنامه وطن امروز**
لبنان، قطر می‌شود؟/مهدی گرگانی
دنیای عرب طی چند روز اخیر شاهد یک تنش سیاسی عجیب و غریب است که فقط به خاطر اظهارنظر یک مقام مسیحی لبنانی درباره جنگ یمن به وجود آمده است؛ تنش غیرضروری‌ای که عربستان سعودی باعث و بانی آن است و در پس آن اهداف و مقاصدی نهفته است.
«جورج قرداحی» وزیر اطلاع‌رسانی کابینه جدید بیروت در ماه سپتامبر مصاحبه‌ای انجام داده که روز دوشنبه هفته گذشته منتشر شد. قرداحی در این مصاحبه از تجاوز ائتلاف سعودی به یمن انتقاد کرده و جنگ یمن را بیهوده خوانده و با تاکید بر حملات هوایی سعودی‌ها به منازل مسکونی و مراسم‌های عزا و عروسی و کشتار گسترده غیرنظامیان، خواستار پایان این تجاوز شد.
انتشار این مصاحبه خشم حکام سعودی را به دنبال داشت و فورا به یک جنجال سیاسی میان بیروت و ریاض تبدیل شد؛ مناقشه‌ای که همگان را به یاد تنش‌آفرینی عربستان سعودی با قطر و فشار ریاض به کشور‌های دیگر از جمله مصر، امارات و بحرین برای قطع روابط با دوحه انداخت.
۱- این بحران در حالی از سوی سعودی‌ها کلید خورده است که هنوز ۲ ماه بیشتر از تشکیل کابینه جدید بیروت نمی‌گذرد؛ کابینه‌ای که پس از ماه‌ها رایزنی‌های فشرده سیاسی و دست و پنجه نرم کردن با مداخلات خارجی شکل گرفته است. به نظر می‌رسد عربستان از تشکیل کابینه نجیب میقاتی چندان راضی به نظر نمی‌رسد و قصد دارد با فشار دیپلماتیک به لبنان از طریق قطع روابط امتیاز‌هایی از دولت بیروت اخاذی کند یا این کابینه را به سقوط بکشاند. ریاض ضمن اخراج سفیر بیروت و قطع واردات از این کشور به کشور‌های دیگر جهان عرب که دنباله‌رو آن هستند فشار وارد کرده تا روابط خود را با لبنان قطع کنند؛ از جمله امارات، بحرین و کویت که به دستور سعودی‌ها سفرای لبنان را احضار کردند.
۲- بعد از شکست غائله فالانژیست‌های وابسته به «سمیر جعجع» که با حمله به معترضان لبنانی در مقابل کاخ دادگستری و شهادت ۷ نفر از هواداران حزب‌الله به دنبال ایجاد آشوب و جنگ داخلی در لبنان بودند، سعودی مترصد فرصتی بود تا با بحران‌سازی از طریق درگیری میان جریان‌های سیاسی لبنان به کابینه نجیب میقاتی ضربه بزند و جبهه مخالفانش را در لبنان تضعیف کند. به دنبال شکست تلاش‌های سعودی و امارات برای خروج جورج قرداحی از لیست کابینه، اظهارات وی درباره جنگ یمن بهترین فرصت برای جبهه سعودی بود تا طرح جدید خود را پیش ببرد. برخی حتی از تلاش‌های ریاض برای استعفای نجیب میقاتی نیز خبر داده‌اند، هر چند این مساله از سوی دولت بیروت رد شده است.
۳- واکنش سخت سعود‌ی‌ها به اظهارنظر یک مقام خارجی ـ که اتفاقا پیش از در اختیار گرفتن مقامش بیان شده است ـ نشان می‌دهد سعودی‌ها بویی از آزادی بیان نبرده‌اند و حتی الفبای آن را نیز بلد نیستند. نکته مهم دیگر در این راستا سکوت رسانه‌ها و مقامات غربی مدعی آزادی بیان است. به طور قطع اگر این اظهارنظر از سوی یک مقام خارجی در راستای منافع سعودی‌ها انجام می‌شد، کشور‌های غربی با توجیه آزادی بیان از وی حمایت می‌کردند، اما سفیر آمریکا در بیروت که در کوچک‌ترین موضوعات لبنان مداخله می‌کند، اکنون روزه سکوت گرفته است.
۴- در حال حاضر عربستان سعودی که در تحولات اخیر لبنان با انزوای سیاسی مواجه شده است و در مواردی مانند بحران سوخت در این کشور عرصه را به حزب‌الله و رقیبش ایران واگذار کرده است، درصدد راه‌اندازی یک بازی سیاسی جدید در لبنان برای بر هم زدن توازن قوا در این کشور است. گفته می‌شود ریاض خواستار استعفای جورج قرداحی است، اما «سلیمان فرنجیه» رهبر حزب المرده که جورج قرداحی از سهمیه‌های این جریان در کابینه لبنان است با آن مخالفت کرده و خواستار ادامه کار قرداحی در سمت خود است. از سوی دیگر وزرای مخالف جریان سعودی نیز تهدید کرده‌اند در صورت استعفای جورج قرداحی، آن‌ها نیز کابینه را ترک می‌کنند و این موضوع کل کابینه را در خطر فروپاشی قرار خواهد داد.
روزنامه «البنا» با اشاره به اقدامات ریاض درباره لبنان می‌نویسد: تصمیم عربستان، انتقام از شکست در لبنان با سوق دادن آن به سوی هرج و مرج و بی‌ثباتی است. تا زمانی که عربستان سعودی در یمن شکست می‌خورد، باید لبنان بر سر مردمش خراب شود؛ به همین سادگی!
در حال حاضر تحولات سیاسی لبنان کمی پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی است. باید منتظر ماند و دید طی روز‌های آینده تحولات به کدام سمت پیش خواهد رفت. آیا بحران‌سازی جدید سعودی‌ها آن‌ها را به اهداف‌شان می‌رساند یا باید منتظر یک شکست و ناکامی دیگر باشند؟
**************
روزنامه خراسان**
بایدن در آزمون «دیپلماسی»/امیرعلی ابوالفتح
در جریان حضور جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در نشست سران گروه ۲۰ در رم، رسانه‌ها به نقل از وی اعلام کردند که رئیس جمهور آمریکا معتقد است تنها راه حل موضوع هسته‌ای ایران، «مسیر دیپلماسی» است. کیتلان کالینز خبرنگار شبکه سی ان ان در توئیتر نوشت: بایدن رئیس جمهور آمریکا می‌گوید که او و سران بریتانیا، آلمان و فرانسه پس از دیدار دیروز درباره پیشرفت هسته‌ای ایران، توافق کردند که «دیپلماسی» بهترین راه برای رسیدگی به موضوع ایران است. این اظهار نظر در مقایسه با جمله کلیشه‌ای و تکراری که پیش از این مقامات ارشد دولت آمریکا بر زبان می‌آوردند و در ارتباط با ایران می‌گفتند «همه گزینه‌ها روی میز است»، حداقل در مقام سخن اقدامی رو به جلو به شمار می‌آید. به ویژه این که رسانه‌ها اغلب جمله «همه گزینه‌ها روی میز است» را به محتمل بودن اقدام نظامی علیه ایران ترجمه می‌کردند. اکنون به نظر می‌رسد حداقل در لفظ، دیپلماسی، بهترین راه مواجهه با آن چه آمریکا و متحدانش «خطر ایران هسته ای» می‌نامند، به شمار می‌آید. ضمن این که نباید فراموش شود چه با جمله «همه گزینه‌ها روی میز است» و چه بدون آن، آمریکایی‌ها همواره نقشه‌های نظامی علیه ایران یا دیگران داشته و دارند و اصولا راهکار نظامی هیچ گاه از سناریو‌های محتمل خارج نشده است. با این حال، همین که در اوج فعالیت‌های هسته‌ای ایران و در حالی که غرب برای از سر گیری مذاکرات وین بی قراری می‌کند، رئیس جمهور آمریکا در حاشیه یک نشست بین المللی بر راهکار دیپلماسی تاکید دارد، نقطه حائز اهمیتی به شمار می‌آید. با این حال، این دیپلماسی در اختیار رئیس جمهور آمریکاست و اگر مایل باشد یا بخواهد، می‌تواند به خوبی از آن استفاده کند. رئیس جمهور آمریکا بر اساس قانون این کشور مجاز است با صدور فرامین اجرایی، مسیر سیاست داخلی یا خارجی آمریکا را تغییر دهد و دیپلماسی را جایگزین تقابل کند؛ همان طور که پیش از این، جو بایدن با امضای فرمان اجرایی، بازگشت ایالات متحده به پیمان‌هایی همچون پیمان آب و هوایی پاریس را اعلام کرد و آن سیاست را «بازگشت آمریکا به دیپلماسی» لقب داد. در باره توافق هسته‌ای ایران که دونالد ترامپ بر خلاف تعهدات آمریکا از آن خارج شد نیز جو بایدن از صلاحیت و اختیارات کافی برای توسل به «دیپلماسی» برخوردار است. همان گونه که ترامپ با چرخاندن قلم روی کاغذ در روز هشتم می ۲۰۱۸، خروج ایالات متحده از برجام و بازگشت تحریم‌های هسته‌ای ایران را اعلام کرد، جو بایدن هم می‌تواند با چرخاندن یک قلم روی کاغذ، مسیر اشتباه قبلی را تصحیح کند؛ به ویژه این که رئیس جمهور کنونی آمریکا در حاشیه نشست سران گروه ۲۰ در رم به صراحت گفت که جهان همچنان هزینه اشتباه ترامپ برای خروج از برجام را می‌دهد. از این رو، متوقف ماندن رئیس جمهور کنونی آمریکا بر این موضع که «دیپلماسی» بهترین راه برای حل موضوع هسته‌ای ایران است، گرچه لازم به نظر می‌رسد، اما کافی نیست. کافی آن خواهد بود که ایالات متحده بازگشت خود را به برجام اعلام کند، سیاست فشار حداکثری در مقابل تحریم‌های هسته‌ای ایران را تمام شده بخواند و به دیپلماسی اجازه دهد تا ایران هم به تمام تعهدات برجامی خود بازگردد. گرچه این روند به مذاکراتی نیز نیاز داشته باشد، با این حال نباید به اندازه‌ای طولانی و دشوار باشد که شش دور مذاکره در وین را بطلبد. در این صورت «دیپلماسی» راه خود را طی خواهد کرد.
**************
روزنامه ایران**
هجوم مسافران به مترو و اتوبوس‌ها/حمیده امینی فرد
ساعت طرح ترافیک از دیروز در تهران افزایش یافت. شهروندان با یک ساعت کاهش در صبح (۷:۳۰) و یک ساعت افزایش در بعد از ظهر (۱۷) تقریباً به روز‌های اوج طرح ترافیک در تهران برگشتند. قرار است این ساعت با بازگشایی مراکز آموزشی دوباره افزایش یافته و در صبح‌ها از ۷:۳۰ به ۶:۳۰ و در بعدازظهر‌ها نیز از ۱۷ به ۱۸ تغییر کند. بازگشت ساعت طرح به گذشته از زبان مسئولان شهری و پلیس به علت افزایش تردد‌ها و بار ترافیکی در یک ماه اخیر اعلام شده است. واکسیناسیون ۷۸ درصدی شهروندان در تهران (دوز اول) و برگشت تردد‌ها به سطح شهر یکی از دلایل افزایش ترافیک در هفته‌های اخیر در تهران نام برده می‌شود. وضعیت ترافیکی تهران اگرچه دیروز در اوایل صبح در برخی معابر بزرگراهی با ترافیک سنگین مواجه بود، اما به‌تدریج از بار ترافیکی در اواسط ظهر کاسته شد و، اما در بعدازظهر در ساعت پیک، شهروندان دوباره در دام ترافیک سنگین عصرگاهی افتادند که البته بعد از ساعت ۷ به‌تدریج آرام شد. دیروز نخستین تکانه‌های تردد‌های شهروندان در حمل و نقل عمومی بازتاب یافت.
افزایش یک‌ونیم برابری مسافران مترو متروی تهران در صبح روز دوشنبه افزایش ۵ درصدی را تجربه کرد که در عصر این افزایش مسافر نسبت به روز یکشنبه تا ۱۰ درصدهم پیش رفت. اگرچه بیشتر گلایه شهروندان به قفل شدن معابر و ازدحام سنگین خودرو‌ها در خیابان‌ها اختصاص داشت، اما رسیدن آمار مسافران مترو به عدد یک میلیون و ۸۰ هزار نفر (با افزایش ۲۰ هزار نفر از روز شنبه تا یکشنبه) نشان داد که وضعیت حمل و نقل عمومی نیز از افزایش تردد‌ها مصون نمانده است و ما با چالش افزایش مسافر در خطوط مترو مواجهیم.
علی عبدالله‌پور، مدیرعامل شرکت بهره‌برداری متروی تهران با بیان اینکه در دوران کرونا قضاوت رفتار مسافران با سال‌های قبل متفاوت شده است به «ایران» می‌گوید: «نمی‌توان تحلیل قاطعانه‌ای دراین زمینه ارائه داد، اما ما آمادگی افزایش ۲۰ تا ۲۵ درصدی مسافران را داریم و برای این تعداد خودمان را آماده کرده‌ایم.»
او بخشی از این افزایش مسافر را به اجرای پویش واکسیناسیون در ایستگاه‌های مترو مربوط می‌داند و می‌گوید: «خوشبختانه اجرای این طرح با استقبال مردم مواجه شد و خیلی‌ها دوز دوم را در ایستگاه‌ها تزریق کردند که همین موجب شد تا طی دو هفته تعداد مسافران افزایش یابد. پیش از این تعداد مسافران حدوداً ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر بود. او درباره اینکه با شروع سفر‌های آموزشی ممکن است تعداد مسافران به یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر سابق برگردد، می‌گوید: «در زمان‌های اوج در سال‌های گذشته که با تغییرات ساعت طرح ترافیک و افزایش قیمت بنزین همراه بود ما شاهد افزایش ۲۰ تا ۲۵ درصدی مسافر در روز‌های اول بودیم بنابراین براساس آن می‌توانیم بگوییم که تا چه میزان تغییراتی درآینده رخ خواهد داد.»
اجرای طرح ترافیک در پایتخت بیش از ۴ دهه سابقه دارد که البته در طول همه این سال‌ها در ۱۹ مرحله دچار تغییراتی شده است و در سال ۸۴ نیز با آمدن طرح زوج و فرد وارد فاز گسترده‌تری شد که حالا همین طرح جای خودش را به محدوده کنترل آلودگی هوا یا همان سهمیه ۲۰ روزه فصلی داده است. با این حال اجرای طرح همچنان با موافقان و مخالفانی روبه‌روست. عده‌ای تأکید دارند که این طرح جز درآمد‌سازی برای شهرداری خاصیت دیگری ندارد و البته مسئولان شهرداری نیز در هر دوره‌ای پاسخ داده‌اند که درآمد آنچنانی از اجرای طرح ندارند.
تغییر ساعت طرح ترافیک حدود ۱۵ درصد اثرگذار است با این‌همه سردار هادیانفر، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی اعلام کرده که تغییر ساعت طرح ترافیک ۱۰ تا ۱۵ درصد در حل مشکل ترافیک تأثیرگذار خواهد بود و اینطور نیست که این طرح اثری در زنجیره ترافیک تهران نداشته باشد. او می‌گوید: «واقعیت این است که زیربنا و زیرساخت‌های تهران گنجایش این میزان وسیله نقلیه را ندارد و این درحالی است که ورود خودرو در طول سال روبه افزایش است و سالانه یک و نیم میلیون وسایل نقلیه اعم از موتورسیکلت و خودرو به ناوگان حمل و نقل کشور اضافه می‌شود، اما خروجی خودرو‌های فرسوده نداریم و اسقاط هم اگر صورت بگیرد بسیار کم است. البته با برنامه وزارت صمت برای افزایش تولید مخالفتی نداریم، اما باید اسقاط خودرو‌های فرسوده در اولویت قرار بگیرد.»
طرح ترافیک طی حدود دو سالی که از آمدن کرونا می‌گذرد با فراز و فرود‌های زیادی همراه بود. از تعطیلی موقت طرح تا کاهش ساعت کاری اجرای طرح با توجه به دورکاری کارمندان و تعطیلی مراکز آموزشی... حالا به نظر می‌رسد که با بازگشت شهر‌ها به روال عادی زندگی با وجود همه هشدار‌ها و خطر‌ها از آمدن موج ششم، دوباره اجرای طرح به عنوان یکی از کلیدی‌ترین راهکار‌ها مورد توجه قرار گرفته است. ترافیک کلافه‌کننده بویژه در عصر به‌خاطر کاهش طول روز و همین‌طور اجرای محدودیت شبانه که ساعت تردد‌ها را کاهش داده است نه تنها ترافیک که آلودگی هوا را هم به‌دنبال داشته است. برای همین دیروز با تداوم شرایط جوی و عدم وزش باد مؤثر همزمان با افزایش ترافیک شامگاهی بر غلظت ذرات معلق افزوده شد و برقراری وضعیت ناسالم برای گروه‌های حساس در مناطق پرتردد به‌وجود آمد. یعقوب آزاددل، مدیر توسعه سیستم‌های حمل و نقل پاک و آموزش سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران با دفاع از اجرای طرح ترافیک و افزایش ساعات آن به «ایران» می‌گوید: تجربه نشان داده که با کاهش ساعات اجرای طرح محدودیت‌های ترافیکی بر ازدحام خودرو‌ها در معابر افزوده شده است. اگرچه زمانی محدودیت‌ها برای جلوگیری از ازدحام مسافران و خطر شیوع ویروس کرونا برداشته شد و به‌دنبال آن استفاده از خودرو‌های شخصی افزایش یافت، اما در برخی کشور‌ها بر خلاف این رویه حتی محدودیت‌ها بیشتر شد و مردم را ترغیب کردند تا به سمت استفاده از دوچرخه و پیاده روی بروند. البته وضعیت تهران قابل مقایسه با برخی شهر‌ها نیست، اما این فرصت وجود دارد تا حداقل در مسیر‌های کوتاه شهروندان از خودرو استفاده نکنند. من با اجرای این طرح موافق هستم چراکه اگر نبود ازدحام بیشتری اتفاق می‌افتاد و منطقی بود که حتی زودتر ساعات اجرای طرح به گذشته برگردد.
همچنین تغییر ساعت طرح ترافیک علاوه بر مترو بر شبکه اتوبوسرانی هم تاثیر مستقیم گذاشته است. اگرچه آمار افزایش مسافران تا دو روز آینده قابل احصا است، اما مشاهدات میدانی ما نشان می‌دهد که دیروز هم برخی خطوط و بویژه همه خطوط تندرو در سطح شهر با افزایش مسافرمواجه شدند. تعداد مسافران اتوبوس در ماه‌های اخیربه حدود ۶۰۰ هزار نفر رسیده است که قطعا در این چند روز با افزایش قابل ملاحظه روبه رو خواهد شد البته بیشترین نگرانی‌ها از آغاز سفر‌های آموزشی است.
**************
روزنامه شرق**
گذاریم اجماع شکل بگیرد/جاوید قربان‌اوغلی
حسن روحانی در آخرین روز کاری خود در مصاحبه با رسانه ملی درباره مذاکرات هسته‌ای گفت: «اگر هدف تأمین نظر مقام معظم رهبری باشد این کار شدنی است، ولی اگر مذاکرات مقید به مصوبه مجلس باشد به توافق نمی‌رسد». روحانی در ادامه گفت: «مصوبه می‌گوید تمامی تحریم‌ها علیه ایران باید برداشته شود، این اتفاق می‌تواند بیفتد، اما مذاکرات دیگری را می‌طلبد». حدود سه ماه پس از این سخن و سکانداری دولت سیزدهم در مذاکرات هسته‌ای، کشتی مذاکرات به قول مولانا «کژ می‌شد و مژ می‌شد»، در بین وین و بروکسل در نوسان است و چشم‌اندازی هم فراروی آن دیده نمی‌شود. به نظر می‌رسد راهبرد تیم جدید که هنوز مذاکره‌کنندگان آن مشخص نشده‌اند و علی باقری‌کنی، معاون سیاسی وزارت خارجه، یک‌تنه آن را نمایندگی می‌کند، نادیده گرفتن آمریکا، از‌سرگیری مذاکرات در قالب جدید و لغو همه تحریم‌هاست. در راهبرد جدید (که متأسفانه سنگ‌بنای آن را تیم قبلی گذاشت) آمریکا تا زمانی که برجام را در شاکله قبلی آن نپذیرد، حق ورود در مذاکرات را ندارد و هم‌پیمانان اروپایی وظیفه انتقال نتیجه مذاکرات و پیام‌رسان دوطرفه بین ایران و آمریکا خواهند بود. اجازه دهید برای ترسیم تصویری روشن از آنچه پیش‌روی ماست، چند گزاره را مطرح کنم:
۱-تصمیم‌گیران و مقامات عالی کشور، توافق هسته‌ای سال ۱۳۹۴ (موسوم به برجام) را با آگاهی کامل از کاستی‌های آن، به نفع ایران می‌دانستند. دلیل ساده این مدعا تصویب آن در مجلس در زمانی کمتر از ۲۰ دقیقه و متعاقب آن در شورای نگهبان بود. برجام توافقی با قدرت‌های جهانی برای برون‌رفت از شرایطی بود که کوچک‌ترین اشتباه می‌توانست کشور را با مخاطراتی غیرقابل جبران روبه‌رو کند. روحانی در همان مصاحبه گفت: «آقای اولاند، در سال ۲۰۱۳ به من گفت ما شش کشور، تصمیم قطعی به جنگ با ایران داشتیم؛ وقتی شما آمدید و اعلام آمادگی برای مذاکره کردید از جنگ منصرف شدیم. در ذهن من هم همین بود که ما بین دوراهی هستیم، یا وارد جنگ با دنیا می‌شویم یا وارد صلح که صلح با دیپلماسی محقق می‌شود».
۲-خروج ترامپ از توافق هسته‌ای دو پیامد مهم و درس‌آموز داشت: اول، عصبانیت و انتقاد بی‌سابقه سه کشور اروپایی عضو ۱+۵ از آمریکا. از نظر فرانسه، انگلیس و آلمان اقدام ترامپ بی‌اعتبارکردن اروپا در جهان بود؛ به‌خصوص اینکه رفتار توهین‌آمیز ترامپ با اروپا در موضوعاتی مانند ناتو، معاهده پاریس و... نمایانگر بی‌اعتنایی کامل آمریکا به اروپا بود. دوم، تلاش کشور‌های اروپایی عضو برجام برای پیداکردن راهکار همکاری‌های اقتصادی با ایران. سه کشور اروپایی ولو از بغض ترامپ مایل بودند با مشوق‌هایی اقتصادی برجام را همچنان زنده نگه دارند، ولی هژمونی آمریکا و سیطره این کشور بر بازار و استفاده از ابزار تحریم علیه شرکت‌های اروپایی که با ایران کار کنند، مانع از تحقق این رویکرد اروپا شد؛ به بیان دیگر که نمایانگر بخشی از مناسبات آمریکا و اروپاست، می‌توان چنین گفت که «اروپا می‌خواست، اما نمی‌توانست». درس این رویداد بسیار ساده و روشن است؛ راهبرد مذاکرات با اتکا به اروپای منهای آمریکا به جایی نخواهد رسید. مصداق اخیر بر این گزاره، توافق انریکه مورا با علی باقری‌کنی در سفر تهران مبنی بر برگزاری جلسه ۱+۴ در بروکسل با فشار آمریکا به سرعت لغو و به دیدار دوم این دو در بروکسل تغییر یافت.
۳-عنصر «زمان» به نفع کدام طرف حرکت می‌کند؟ ایران یا طرف مقابل؟ به باور نگارنده، زمان به سرعت در جهت مخالف منافع ایران حرکت می‌کند.
از یک طرف به‌رغم وعده‌های رئیس‌جمهور، سایه سنگین تحریم‌ها همچنان بر مؤلفه‌های تأثیرگذار در عبور از این شرایط سنگینی می‌کند. درست است که تحریم تنها عامل در ایجاد شرایط اقتصادی نیست، ولی عبور از آن کمک بزرگی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت؛ مضافا اینکه با استمرار بن‌بست در مذاکرات، زیانی متوجه طرف‌های مقابل نمی‌شود. دغدغه آن‌ها و آژانس کاهش نظارت‌های تحت برجام است. این مؤلفه به‌رغم افزایش فشار بر غرب و آمریکا به دلیل پایبندی ایران به عدم تولید بمب، لزوما نمی‌تواند اهرم فشاری برای امتیازگیری باشد. از این منظر بزرگ‌نمایی زمان «گریز هسته‌ای» از سوی برخی کشور‌ها و به‌خصوص اسرائیل بیش از احساس خطر با هدف استمرار فشار جهان به ایران است که در صورت ادامه خطر احیای «اجماع جهانی» علیه ایران را افزایش می‌دهد.
با امعان نظر به گزاره‌های فوق، بیانیه اجلاس اخیر گروه ۲۰ در ایتالیا، هشدار‌های به ظاهر فنی، ولی در واقع سیاسی مدیرکل آژانس و همچنین مواضع روسیه و چین در انتقاد از ایران در تعلل در بازگشت به مذاکرات وین را باید جدی گرفت. هنوز مشخص نیست توافق ایران و ۱+۴ در شش دور مذاکره تا چه اندازه به خواست‌های ایران نزدیک است. بر اساس آخرین اظهارنظر روحانی توافق بر اساس نقطه‌ای که ترامپ از آن خارج شد، قابل دستیابی بود و حتی به‌صراحت گفت اگر اجازه داده شود عراقچی می‌تواند آن را امضا کند. مخالفت ایران با گسترش مذاکرات به مسائل دیگر (موشکی و نفوذ ایران در منطقه) اقدامی موجه، مسموع و منطبق با متن برجام و بالطبع قابل دفاع است. با توجه به شرایط جهان که به‌سرعت در حال گذر از انزوای آمریکای دوره ترامپ به سمت‌و‌سوی تشدید فشار به ایران است، ایستادگی بر این موضع و عدم اصرار بر موارد دیگر به مصلحت ایران است. برای جلوگیری از اجماع جهانی و با توجه به تمایل شدید سه کشور اروپایی و نیز روسیه و چین به از‌سرگیری مذاکرات ناتمام وین، راهبرد ایران در این مرحله باید بازگشت دو طرف به برجام (مطابق آنچه بود)، تضمین استفاده از تمام مزایای آن اعم از لغو تحریم‌های منطبق با برجام، عادی‌شدن روابط اقتصادی و مبادلات تجاری و پذیرش محدودیت‌های مندرج در آن باشد. اصرار ایران بر لغو همه تحریم‌ها بر اساس مصوبه مجلس و تضمین عدم خروج به‌خودی‌خود به معنای تغییر در متن توافق قبلی است که به‌طور طبیعی موضع آمریکا را در تغییرات دیگر موجه جلوه می‌دهد. بر اساس برخی اطلاعات، ایران موضع تضمین عدم خروج را به اجرای آن در دوره بایدن تقلیل داده است که این خبر در صورت صحت انعطافی مبتنی بر واقع‌گرایی از سوی ایران است؛ زیرا تضمین عدم خروج برای مدتی طولانی، نیازمند تبدیل توافق سیاسی کنونی به معاهده‌ای است که مجلس سنای آمریکا با دوسوم آرا، آن را تصویب کند. با توجه به ترکیب کنونی سنا، بایدن هم (حتی در صورت تمایل) مانند سلف خود قادر به عبور از آن نیست. در شرایطی که آمریکا بازیگر اصلی و لغو تحریم‌هاست، شرط‌بندی ایران بر اروپا و گذاشتن همه تخم‌مرغ‌ها در سبد این سه کشور رویکرد ناصوابی است که نتیجه‌ای در بر نداشته و موضع ایران را ضعیف‌تر خواهد کرد؛ زیرا علاوه بر ناتوانی اروپا در فشار به آمریکا، شاهد کاهش اختلافات این کشور‌ها با آمریکا در دوره بایدن و یکسانی مواضع آن‌ها در قبال ایران هستیم. ضمن اینکه اظهارات اخیر مقامات روسیه و چین نیز مؤید بازی هنرمندانه این دو کشور برای ماهی‌گیری از آب گل‌آلود بن‌بست مذاکرات وین ناشی از مطالبات حداکثری آمریکا و ایران است؛ مطالباتی که فقط می‌توان بر سر میز مذاکره بین دو طرف، آن را تعدیل کرد و به توافقی متعادل دست یافت؛ امری که آمریکا از آن استقبال و ایران وقت خود را با مذاکره بی‌حاصل با بازیگران دیگر تلف می‌کند.


اخبار ویژه ۱۱ آبان



روزنامه کیهان**
آمریکا برجام را به بن‌بست کشاند، اما شکست خورد
مرکز پژوهش‌های الجزیره قطر در گزارشی خاطر نشان کرد: اختلاف درباره مفهوم برداشتن همه تحریم‌ها و نبود ضمانت برای خارج نشدن دوباره آمریکا از توافق هسته‌ای، سبب بن‌بست در مذاکرات برجامی شده است.
این اندیشکده در گزارش خود می‌نویسد: تهران خواهان برداشتن همه تحریم‌هایی است که پس از برجام اعمال شده است. این در حالی است که دولت بایدن در نشان دادن حسن نیت پس از خروج یکجانبه ترامپ از توافق تعلل کرده و برای فراهم کردن فضا جهت مذاکره، اقدام عملی را در دستور کار قرار نداده است.
مذاکرات جدید به دلیل تغییراتی که در تیم مذاکرات ایران رخ داده و ادامه تحریم‌های ضدایرانی واشنگتن آسان نخواهد بود. یک تحلیل این است که راهبرد ترامپ برای مقابله با ایران نتایج ایده‌آلی به دنبال نداشت و نتایج معکوسی در عرصه امنیتی، اقتصادی و ساختار سیاسی ایران به دنبال داشت. دومین تحلیل آن است که تعلل ایران برای بازگشت به مذاکرات، به دلیل آن است که هیچ تضمینی برای خارج نشدن دوباره آمریکا از توافق هسته‌ای و اعمال نکردن تحریم‌ها وجود ندارد و درباره لغو تحریم‌ها و سازوکار تحقق برداشتن همه تحریم‌ها در عرصه عمل اختلاف وجود دارد. سومین تحلیل هم آن است پس از شکست رویکرد روحانی رئیس‌جمهور سابق ایران در دادن امتیاز‌های بسیار برای رسیدن به امتیاز‌های اقتصادی، اکنون تهران در شرایطی برای مذاکره به وین خواهد رفت که نظریه غنی‌سازی بالا (۶۰ درصد و بیشتر) را در پیش گرفته تا بتواند امتیاز بگیرد و شکست مذاکرات در وین، ایران را به سوی نظریه بازدارندگی کارآمد سوق خواهد داد و این کشور را به باشگاه کشور‌های هسته‌ای وارد خواهد کرد.
آمریکا از زمان خروج از توافق در بیش از هزار و ۷۳۳ مورد، ایران را تحریم کرد. این تحریم‌ها بخش‌های نفتی، بانک‌ها، افراد و بخش هواپیمایی ایران را هدف قرار دادند. این تحریم‌ها در چارچوب فشار حداکثری با هدف مجبور کردن تهران برای مذاکره دوباره درباره برنامه هسته‌ای و برنامه موشکی و نقش ایران در منطقه صورت گرفت. اما این تحریم‌ها در بعد سیاسی و امنیتی نتایج معکوسی به دنبال داشتند.
«رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به شکست سیاست فشار حداکثری اعتراف کرده است. او اعتراف کرده اقدامات ترامپ، به جای آرام کردن تنش‌ها، مصیبت‌هایی به دنبال داشت. اما با وجود اینکه از این سیاست‌های ضدایرانی انتقاد می‌شود بازهم دولت «بایدن» تحریم‌های ضدایرانی را ادامه داد.
در عرصه سیاسی نمی‌توان گفت سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران در بعد ساختار سیاسی ایران به اهداف رسیده است. ترامپ تا آخرین روز‌های حضور خود در
کاخ سفید راهبرد خود درباره ایران را توضیح نداد. او مشخص نکرد که آیا به دنبال سقوط نظام است یا اینکه می‌خواهد درباره پرونده‌های مورد اختلاف به امتیاز‌هایی دست یابد. اما ۱۲ شرطی که «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه ترامپ وضع کرد و نشست‌های دوره‌ای «جان بولتون» مشاور ترامپ با مخالفان نظام ایران و اظهارات وی درباره جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که هدف از سیاست تحریم‌ها از بین بردن مشروعیت طبقه سیاسی حاکم و کشاندن مردم به خیابان‌ها با هدف سقوط نظام بود. اما هیچ یک از این اهداف تحقق پیدا نکرد. این سیاست‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران تاثیر آشکاری داشت و این موضوع اوضاع را به سود جریان اصولگرا تغییر داد. همچنین ادامه سیاست فشار، بر روی دیدگاه مردم ایران درباره احیای توافق از طریق مذاکره با دولت بایدن تاثیر ناگواری گذاشت. با افزایش دامنه تحریم‌ها علیه ایران، این کشور به سوی بازار‌های دیگر گرایش پیدا کرد. این کشور در سپتامبر گذشته به عضویت سازمان همکاری‌های شانگ‌های در آمد. عضویت ایران در این سازمان بیانگر پیروزی دولت رئیسی طی مدت کوتاه است. ایران با پیشنهاد تشکیل باشگاه انرژی وابسته به سازمان همکاری‌های شانگ‌های تلاش می‌کند با پیوستن به این سازمان در بازار‌های انرژی نقش مهمی را بازی کند و دیوار تحریم‌های غربی علیه انرژی این کشور را بشکند. همچنین پیوستن ایران به سازمان همکاری‌های شانگ‌های سبب حضور گسترده ایران در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد شد.
با وجود اینکه دولت بایدن ادعا می‌کرد که در تعامل با پرونده هسته‌ای ایران دارای راهبردی است، اما واقعیت کاملا چیز دیگری است. دولت بایدن به طور کامل در نشان دادن حسن نیت درباره پرونده هسته‌ای ایران پس از خروج ترامپ از برجام، تعلل کرده و برای فراهم کردن فضای مذاکره، اقدام عملی را در دستور کار قرار نداده است. او به کشور‌های عراق، کره جنوبی، ژاپن برای پرداخت بدهکاری ایران که بیش از ۱۰ میلیارد دلار است هیچ چراغ سبزی نشان نداد. او حتی در زمینه مسائل انسان دوستانه هم اقدامی نکرد بلکه سیاست فشار حداکثری را ادامه داد.
یکی دیگر از موضوع‌های محوری که سبب شده است ۶ دوره مذاکره صورت گیرد و پس از آن ایرانی‌ها در بازگشت به وین تعلل کنند بند ۳۷ مربوط به توافق هسته‌ای است. در این بند از توافق هسته‌ای به عنوان توافقی قانونی و چندجانبه نام برده شده است که سازوکار حل اختلاف میان طرف‌های امضاء‌کننده درآن تضمین شده است. در این بند اگر یک طرف احساس کند که طرف دیگر به تعهدات خود پایبند نبوده است باید به کمیسیون مشترک برجام و شورای مشورتی و شورای امنیت مراجعه کند و طی مدت زمان معقولی به حق قانونی خود برسد. اما چالش در بخشی از سازوکار است که اگر طرف‌های نزاع نتوانستند به توافق برسند شورای امنیت سازمان ملل برای اجرای این خواسته تصمیم گیری می‌کند. این سازوکار که به «مکانیسم ماشه» معروف است که در آن کافی است که یکی از اعضای حاضر در برجام رای مخالف بدهد تا بار دیگر تحریم‌های سازمان ملل برگردد. ترامپ خواستار اجرایی شدن این سازوکار بود. اما شورای امنیت به ادامه تحریم‌ها رای نداد. زیرا آمریکا آن زمان بخشی از برجام نبود. آنچه سبب تردید ایران در بازگشت به مذاکرات شده، آن است که آمریکا بار دیگر به عنوان عضوی از برجام شود که در این صورت، بدون ارائه دلیل آشکاری درباره نادیده گرفتن برجام، حق اجرایی سازی مکانیسم ماشه را خواهد داشت.

نمی‌دانید چرا در دولت روحانی جمعیت زیر خط فقر دو برابر شد؟!
یک کارشناس اقتصادی همسو با اصلاح‌طلبان و از حامیان سابق دولت روحانی می‌گوید: باید بررسی شود که چرا در دوره سه ساله ۹۶ تا ۹۹، جمعیت زیر خط فقر بیش از دو برابر شده است.
فرشاد مؤمنی در دیدار «مدیران مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی» با بیان این که «متأسفانه مسئله فقر، امنیتی شده»، افزود: نتایج پژوهش‌ها به‌ویژه مطالعه موسسه عالی پژوهش نشان می‌دهد که در دوره سه ساله ۹۶ تا ۹۹، جمعیت زیر خط فقر بیش از دو برابر شده و این نیازمند گفتگو‌های جدی است و باید بررسی شود که چه عواملی موجبات ایجاد این شوک را فراهم کرده است؟!.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه اکنون نیازمند گفتگو‌های ملی هستیم، ادامه داد: متاسفانه در برخی سطوح حتی نگاه به مسائل اجتماعی و اقتصادی نگاهی امنیتی پیدا کرده و این موجب می‌شود واکنش‌ها خاموش بمانند و زمانی که اوضاع شکننده شد دیگر آن موقع، اعتراضات و واکنش‌ها قابل پیش‌بینی و قابل جمع کردن نخواهد بود.
مومنی با اشاره به نزدیک شدن به فصل بودجه‌نویسی در کشور گفت: رفاه را نمی‌توان مستقل از تحولات فناورانه دید چراکه جزء حیاتی‌ترین مسائل این است که آثار بنیه تولید ملی در مسائل سطح کلان دیده شود در حالی که اکنون به کلی نادیده گرفته می‌شود از طرفی فهم نظری از مسائل بسیار تعیین کننده است و در هدف‌گذاری برنامه‌های توسعه باید به آن توجه کرد.
درباره اظهارات آقای مؤمنی مبنی بر اینکه باید بررسی شود چرا جمعیت زیر خط فقر ظرف ۳ سال دو برابر شد؟ گفتنی است: اولاً مدیرکانال آمدنیوز یک سال پس از انتخابات ۹۶ در گفتگو با یکی از کانال‌های ماهواره‌ای ضد انقلاب فاش کرد «ما در انتخابات ۹۶ تحلیل داشتیم. این‌جور نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح‌طلبیم یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما، تحلیل امنیتی داشت. می‌خواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصل‌تر با هم صحبت بکنیم. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ ما بر اساس تحلیل امنیتی به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت‌سر فردی مثل روحانی. کشور باید به نقطه جوش می‌رسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می‌آمد، کار به نقطه جوش نمی‌رسید».
ثانیاً از تحلیل امنیتی پروژه که بگذریم، به آدرس‌های گمراه کننده‌ای می‌رسیم که برخی کارشناسان اقتصادی با وجود علم به انحرافی بودن مسیر دولت غربگرا (برجام و دیگر هیچ) در انتخابات دارند و در واقع به سیاق سوفیست‌های کاسب کار معاصر فلاسفه یونانی، مغالطه‌گری کرده و شبه دانش خود را در خدمت سیاست‌بازان قرار دارند؛ از جمله نامه حمایت ۱۶۳ کارشناس اقتصادی که ضمن تحریف برخی مسائل- و به جای تحلیل بی‌طرفانه و واقعی مسائل اقتصادی- خواستار رأی به نامزد ائتلاف اشرافی «اعتدال و اصلاحات» شدند.
نکته سوم، پاسخی است که آقای مؤمنی پیشاپیش و چند سال قبل به سؤال پسینی خود داده است. او ۲۱ خرداد ۹۴ در مصاحبه با روزنامه شرق ضمن پیش‌بینی یک آینده‌فروشی خطرناک در دولت روحانی درباره کارکرد لیبرال‌های وطنی گفته بود: «با کمال تاسف آن‌ها که با رویکرد لیبرالی به مسائل اقتصادی نگاه می‌کنند، آموزه بنیادگرایی بازار را همچون یک رویکرد نظری که با ضوابط و سازوکار‌های شناخته شده، در معرض آزمون تجربی قرار می‌گیرد و در مورد کفایت آن داوری می‌شود، در نظر نمی‌گیرند، بلکه به این موضوع به چشم یک ایدئولوژی نگاه می‌کنند. به این ترتیب این‌ها گزاره‌ها را ابطال‌ناپذیر معرفی می‌کنند؛ هرچند ده‌ها بار در معرض آزمون تجربی قرار گرفته و شکست خورده باشد. به عنوان یک مصداق شاید بتوان در مورد یکی از فهمیده‌ترین آن‌ها به مقاله بسیارمهم مسعود نیلی که در کتابی با عنوان اقتصاد ایران توسط موسسه نیاوران در سال ٧٦ منتشر شده است، اشاره کرد.]دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روحانی [ در این مقاله، نیلی گزارش داده که این‌ها در تجربه آغازین تعدیل ساختاری [دولت سازندگی]از بنیادگرایی بازار چه انتظاری داشتند و در عمل چه شد. اینکه می‌گوییم با صداقت یک وجه مهم این است که ایشان خیلی شفاف و صریح اعلام می‌کند که ما از طریق دست‌کاری نرخ ارز فکر می‌کردیم که می‌توانیم همه مسائل بنیادی اقتصاد ایران را حل کنیم. در این مقاله قدم به قدم توضیح داده شده است که چه شد نتیجه دقیقا خلاف انتظارات تئوریک رقم خورد و با شکست روبه رو شد.
این‌ها در مقام حرف زدن و تبلیغات ادعا می‌کنند که به روش علمی به مسائل نگاه می‌کنند و برای هر مسئله هم راه حل مشخص دارند، اما نیلی خیلی به صراحت گفته که در دام روزمرگی و واکنش‌های لحظه‌ای محض افتاده بودیم. جنبه روش شناختی این بازتاب این مورد است که با پارادوکسی روبه رو هستیم که من به آن می‌گویم «پارادوکس غرور و ناتوانی». این‌ها که با غرور ادعا می‌کردند برای همه مسائل راه حل دارند، هرکدام از این راه حل‌های به اصطلاح مشخص، وقتی قرار شد به اقتصاد ایران و ویژگی‌های آن پیوند زده شود، با فاجعه‌های بزرگ همراه شد. وجه روش شناختی مسئله را «کنت ارو» توضیح داده است که همان پارادوکس غرور و ناتوانی است. وی می‌گوید کسانی که به بنیادگرایی بازار باور ایدئولوژیک دارند، آدم‌های هتاکی می‌شوند. وی از موضع روش شناختی توضیح می‌دهد که این‌ها چرا هتاک و کم‌حوصله هستند. نقطه عزیمت باور‌های روش شناختی این‌ها این است که با فرض اطلاعات کامل، تحلیل‌های اقتصادی را شروع می‌کنند، بعد به طور طبیعی هرکس را که جور دیگری فکر می‌کند نادان و مغرض فرض می‌کنند، چون بر این باورند که به علم محرزشده اشراف دارند. اگر دقت کرده باشید، نئوکلاسیک‌های وطنی، همین هتاکی را دارند.»

بی انضباطی‌های مالی دولت سابق به روایت همتی
رئیس اسبق بانک مرکزی گفت: از نظر اصول حسابداری امکان انتشار پول بی‌پشتوانه وجود ندارد و در سال‌های ۹۸ و ۹۹ هیچگونه پول بدون پشتوانه‌ای در بانک مرکزی چاپ نشده است و آنچه که براساس تکالیف قانونی در بانک مرکزی انجام شده است. عبدالناصر همتی در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: اخیرا مطلبی مطرح شده است که گویی در سال‌های گذشته پول بی پشتوانه منتشر شده و لذا به این دلیل رشد پایه پولی بالا بوده است. لازم است اشاره شود که از نظر اصول حسابداری امکان انتشار پول بی پشتوانه وجود ندارد و در سال‌های ۹۸ و ۹۹ هیچگونه پول بدون پشتوانه‌ای در بانک مرکزی چاپ نشده است و آنچه که براساس تکالیف قانونی در بانک مرکزی انجام شده است، خرید ارز‌های مسدودی دولت و صندوق توسعه ملی و پرداخت ریال به دولت در ازای آن، برای تامین هزینه‌های ضروری کشور بود که منجر به افزایش خالص ذخایر خارجی بانک مرکزی شده است. در نتیجه پول با پشتوانه ارز‌های مسدودی و طبق تکلیف قانونی انتشار یافته است.

اظهارات آخرین رئیس بانک مرکزی در دولت روحانی، در حالی است که علی صالح‌آبادی رئیس کل بانک مرکزی اولین جلسه هماهنگی لایحه بودجه ۱۴۰۱ اعلام کرد: برای کنترل تورم باید جلوی کسری بودجه گرفته شود بخشی از رشد پایه پولی در سال‌های ۹۸ و ۹۹ مربوط به تسعیر دارایی‌های بلوکه شده و پرداخت مابه‌التفاوت ارز ترجیحی توسط بانک مرکزی بوده که این رویکرد‌ها در نهایت منجر به رشد تورم شده است. اگر می‌خواهیم تورم کنترل شود حتما باید جلوی کسری بودجه گرفته شود و رویکرد سازمان برنامه برای ۱۴۰۱ به بانک مرکزی برای کنترل تورم کمک شایانی می‌کند.

در عین حال لابه لای اظهارات چند ماه قبل آقای همتی هم می‌توان به نمونه‌های متعدد بی‌انضباطی‌های مالی در دولت سابق دست یافت. به عنوان مثال آقای همتی هفت ماه قبل در واکنش به اظهارات آقای نوبخت رئیس برنامه و بودجه گفت: «نوبخت شوخی کرده که دولت از بانک مرکزی استقراض نکرده. در دو سال گذشته ۱۳ میلیارد دلار ارز به کالا‌های اساسی داده‌ایم که بدهی دولت است و باید ظرف سه سال برگردد. این در حالی است که ما بالای ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از دولت طلب داریم». همتی چند بار هم موضوع پرداختی‌های چند ده هزار میلیاردی دولت روحانی از محل تنخواه اشاره کرده بود که تامین آن هم بر عهده دولت بعدی افتاده و منجر به افزایش کسری بودجه شده است.

همتی همچنین اوایل مرداد ۱۴۰۰ در اینستاگرام نوشت: «قصد نداشتم تا پایان دولت دوازدهم نقدی بر سیاست‌های اقتصادی دولت مستقر داشته باشم. ولی نگرانی از تأثیر عمیق برخی بی‌عملی‌ها که احتمالا به‌دلیل عدم وجود انگیزه کافی و وجود برخی ناهماهنگی‌ها در تیم اقتصادی فعلی حادث شده و تبعات ناگوار آن بر معیشت مردم و آینده اقتصاد کشور، ناگزیرم نکاتی را تذکر بدهم. این نکات را البته پیش از این به نوعی بصورت خصوصی به دولتمردان مستقر تذکر داده‌ام، اما به‌دلیل عدم مشاهده تغییر در رویه تصمیمات اقتصادی، به صورت عمومی آن‌ها را منتشر می‌کنم شاید مؤثر افتد و گره‌ای از زندگی مردم بگشاید: روند انتشار پول پرقدرت در ۴ ماه ابتدایی سال ۱۴۰۰ بسیار نگران کننده است و اگر سریعا تغییر نکند تبعات بزرگی خواهد داشت. دلیل این رشد، عمدتاً استقراض بی‌رویه دولت از بانک مرکزی در قالب تنخواه‌هایی است که چشم‌اندازی برای تسویه آن‌ها وجود ندارد.

در اواخر سال ۱۳۹۹ نیز تأکید کردم که منابع بودجه ۱۴۰۰ غیر واقعی است و کسری زیادی دارد و تأمین افزایش حدود ۱۰۰ درصدی هزینه‌های بودجه ۱۴۰۰ نسبت به سال قبل امکان پذیر نیست. اما چرا مجلس ودولت در خصوص کنترل هزینه‌های بودجه اقدام نکردند، بحث جداگانه‌ای است. مشخص بود که در بخش هزینه‌ها رشد بی سابقه آن قابل تأمین نیست و در سمت منابع بودجه نیز نمی‌شود بر صادرات نفت خام و میعانات و درآمد‌های ارزی ناشی از آن حداقل در ۴ ماه ابتدایی حتی با وجود گشایش در مذاکرات حساب کرد. بر اقتصاددانان مسجل بود که باید فروش اوراق بدهی از سوی دولت به‌عنوان تنها راه تامین مالی غیرتورمی کسری بودجه در ۴ ماه ابتدایی جدی گرفته شده و بایستی حداقل ماهانه بیش از ۱۲ هزار میلیارد تومان اوراق در ۴ ماه اول فروخته می‌شد و البته اقدامات و واگذاری‌های دیگر هم در دستور کار قرار می‌گرفت. اما متاسفانه همانند سال ۱۳۹۹ باز این مهم در ماه‌های ابتدایی سال به دلیل تعلل جدی گرفته نشد».

روزنامه وطن امروز
قالیباف: تصور کنیم اعضای خانواده خودمان در مناطق زلزله‌زده حضور دارند
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: مناطق زلزله‌زده از نظر شرایط اقتصادی به گونه‌ای هستند که نباید محدودیتی در امدادرسانی به آن‌ها دیده شود و باید اینطور تصور کنیم که مردمی که آنجا آسیب دیده‌اند، خانواده ما هستند. محمدباقر قالیباف دیروز در نشست پیگیری اقدامات انجام‌شده در مناطق زلزله‌زده استان‌های خوزستان، چهارمحال‌وبختیاری، خراسان شمالی و کرمان، با بیان اینکه مشکلات مناطق زلزله‌زده زرند کرمان را پیگیری کرده‌ام، گفت: این مناطق زلزله‌زده از نظر شرایط اقتصادی و محرومیت به گونه‌ای هستند که نباید محدودیتی در امدادرسانی به آن‌ها دیده شود و باید اینطور تصور کنیم که مردمی که آنجا آسیب دیده‌اند، خانواده ما هستند و تمام دستگاه‌ها باید با این نگرش مسائل را پیگیری کنند. وی همچنین با بیان اینکه در مناطق محرومی همچون بازفت و اندیکا و محروم‌ترین نقاط زاگرس زلزله رخ داده است، تاکید کرد: باید تامین اعتبارات مربوط به این مساله با جدیت از سوی رؤسای کمیسیون‌های عمران و کشاورزی پیگیری شود.

دموکرات‌ها به دنبال افزایش کارایی تحریم‌ها علیه ایران
کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: دموکرات‌ها به دنبال افزایش کارایی تحریم‌ها علیه ایران هستند. به گزارش تسنیم، پژوهشگران حوزه اقتصاد تحریم مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه سلسله جلسات خود با عنوان «راهبرد‌های احتمالی ایالات متحده در قبال تحریم‌های جمهوری اسلامی ایران» با «مصطفی خوش‌چشم» کارشناس مسائل بین‌الملل به گفتگو نشستند. خوش‌چشم در این نشست با اشاره به تلاش آمریکا برای به اوج رساندن تحریم‌ها بیان کرد: باید اقدامات لازم را برای خنثی‌سازی و دور زدن تحریم‌ها انجام داد. وی افزود: عنصر تحریم در شرایط فعلی از هر زمان دیگری اهمیت بیشتری پیدا کرده و دموکرات‌ها به دنبال کیفی‌سازی تحریم‌ها و افزایش کارایی آن نسبت به گذشته هستند. کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: نگرش ما به مساله تحریم‌ها باید به مثابه یک امر راهبردی باشد و در این راهبرد ۲ بسته پدافندی و آفندی باید مورد توجه قرار گیرد. در کوتاه‌مدت اتصال راه‌آهن رشت به آستارا می‌تواند گام بزرگی در خنثی‌سازی تحریم‌ها باشد و هر چه سریع‌تر باید این پروژه تکمیل شود. وی در ارتباط با مذاکرات وین تصریح کرد: مسیر و ساختار مذاکرات وین باید تغییر کند و برای این امر باید راهبرد مناسبی داشته باشیم تا بتوانیم موفق شویم. یکی از مهم‌ترین عواملی که موجب موفقیت ما می‌شود، نگرش راهبردی به مساله سیاست خارجی است.

گفت‌وگوی تلفنی باقری با همتای چینی
معاون سیاسی وزیر امور خارجه از گفت‌وگوی تلفنی خود با همتای چینی‌اش خبر داد و در توئیتی با اشاره به موضع مشترک ۲ کشور درباره غیرقانونی بودن تحریم‌های آمریکا، نوشت: لغو تحریم‌ها علیه اشخاص، نهاد‌های ایرانی و طرف‌های ثالث و تضمین به عدم تکرار مورد تأکید قرار گرفت. به گزارش فارس، «علی باقری» معاون سیاسی وزیر امور خارجه عصر روز گذشته در توئیتی به گفت‌وگوی تلفنی‌اش با معاون وزیر خارجه چین اشاره کرد و نوشت: در یک گفت‌وگوی تلفنی دوستانه و ثمربخش با آقای «ما ژائو» معاون وزارت خارجه چین، از مواضع مثبت و تعاملات سازنده چین قدردانی کردم. وی افزود: ایران و چین به عنوان شرکایی قابل اعتماد، درباره غیرقانونی بودن تحریم‌های یکجانبه آمریکا و اهمیت حاکمیت قانون در روابط بین‌الملل موضع مشترکی دارند. همچنین باقری در توئیت دیگری نوشت: لغو تحریم‌ها علیه اشخاص و نهاد‌های ایرانی و طرف‌های ثالث و تضمین به عدم تکرار مورد تاکید قرار گرفت. رایزنی‌ها بین ۲طرف درباره طیفی از موضوعات بویژه در عرصه بین‌المللی در آینده ادامه خواهد یافت.

واکنش خطیب‌زاده به بیانیه سران آلمان، فرانسه، انگلیس و آمریکا
سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به بیانیه سران فرانسه، آلمان، انگلیس و آمریکا در رم اعلام کرد بحران به‌اصطلاح هسته‌ای که در این بیانیه به گزافه از آن یاد شده، یک بحران ساختگی و تبلیغاتی بیشتر نیست. «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران دیروز در واکنش به بیانیه سران فرانسه، آلمان، انگلیس و ایالات‌متحده آمریکا در حاشیه نشست گروه۲۰ تاکید کرد: بحران به اصطلاح هسته‌ای که در این بیانیه به گزافه از آن یاد شده است، یک بحران ساختگی و تبلیغاتی بیشتر نیست، اما هر چه هست، شرایط کنونی در واقع حاصل عدم مسؤولیت‌پذیری و عدم پایبندی نسبت به اجرای تعهدات توسط دولت‌های صادر‌کننده این بیانیه بوده و خروج غیرقانونی و نقض قطعنامه ٢٢٣١ (٢٠١۵) شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط دولت ایالات‌متحده آمریکا و بی‌عملی طرف‌های اروپایی در اجرای تعهدات خود منجر به ایجاد وضعیت کنونی شده است.

خاجی: رفع محاصره ظالمانه، مقدمه حل‌وفصل سیاسی بحران یمن است
هانس گروندبرگ، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور یمن که به تهران سفر کرده است با علی‌اصغر خاجی، مشاور ارشد وزیر امور خارجه در امور ویژه سیاسی ملاقات کرد و پیرامون مسائل و ابعاد مختلف بحران یمن و آخرین تحولات آن به بحث و گفتگو پرداخت. به گزارش ایسنا، در این دیدار، مشاور ارشد وزیر امور خارجه کشورمان ضمن اشاره به اینکه تصمیم‌گیرنده نهایی درباره سرنوشت یمن، مردم این کشور هستند، رفع محاصره ظالمانه را مقدمه حل‌وفصل سیاسی بحران یمن عنوان کرد. وی همچنین با ارزیابی نقش سازمان ملل در بحران یمن، بی‌اعتمادی ایجادشده را حلقه مفقوده پیشرفت مذاکرات دانست و تاکید کرد بازسازی اعتماد باید با اقدامات عملی بویژه در زمینه امور بشردوستانه همراه باشد. خاجی در این دیدار حمایت جمهوری اسلامی ایران را از هر گونه تلاش عادلانه سازمان ملل در حل بحران یمن اعلام کرد. نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور یمن نیز با تایید اینکه مردم یمن تصمیم‌گیرندگان نهایی خواهند بود، نقش کشور‌های منطقه را برای حمایت از فرآیند صلح بسیار مهم ارزیابی کرد و در این زمینه حمایت ایران را مهم دانست.

روزنامه خراسان
بار سنگین مالی تشکیلات تراشی برای دولت
فارس- سید احسان قاضی‌زاده هاشمی، رئیس فراکسیون محرومیت زدایی مجلس، با بیان این که دولت روحانی پنج بار درخصوص تفکیک وزارت صمت و بازرگانی، لایحه به مجلس فرستاد و تاکید می‌کرد که نمی‌تواند بازرگانی را سامان دهد، تصریح کرد:، اما مجلس با این لوایح مخالفت کرد چرا که هر تشکیلات سازی حدود ۳ هزار میلیارد تومان، هزینه‌آور است.

آلمانی‌ها برای پر کردن باک خودرو به کشور‌های همسایه می‌روند!
مهر- افزایش قیمت سوخت در اروپا باعث شده است تا برخی از شهروندان این قاره برای پر کردن باک خودرو‌های خود در پاییز جاری به کشور‌های همسایه مراجعه کنند. قیمت بنزین آلمان هم اینک به حدود ۲ یورو برای هر لیتر (بیش از ۶۲ هزار تومان) رسیده است. این به معنای این است که پر کردن یک باک بنزین ۲۰ یورو (معادل حدود ۶۲۲ هزار تومان) گران‌تر از همسایگانی نظیر لهستان، اتریش یا جمهوری چک تمام خواهد شد.

یک اقتصاددان: جمعیت زیر خط فقر در ۳ سال ۲ برابر شد
ایسنا- رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد از دو برابر شدن جمعیت «زیر خط فقر» در سه سال اخیر خبر داد. فرشاد مومنی گفت: این نحوه جهش جمعیت به زیر خط فقر در تاریخ بیش از صد ساله کشور بی‌سابقه بوده و این موضوع نیازمند آن است که از ده‌ها زاویه به آن نگاه شود.

جهش تولید مسکن کلید خورد
ایرنا- وزیر راه و شهرسازی دیروز از ابلاغ قانون پرداخت تسهیلات ۳۶۰ هزار میلیارد تومانی بانک‌ها به بخش مسکن خبر داد و گفت: «همزمان به کمک استاندار‌ها که رئیس شورای عالی مسکن نیز هستند از امروز در هر استانی شروع عملیات اجرایی ساخت خانه‌های طرح «نهضت ملی مسکن» را خواهیم داشت.»

روزنامه ایران
بازداشت دو مدیر سابق بانکی
خبر اول اینکه، دادستان تهران از بازداشت دو مدیر سابق یکی از بانک‌ها خبر داد. به گزارش ایرنا علی القاصی مهر گفت: این بانک از طریق ادغام با مؤسسه مالی و اعتباری و چند شرکت تعاونی اعتباری دیگر تشکیل شده که در اموال انتقالی از جانب شرکت‌های تعاونی اعتبار به بانک از طریق ارزیابی غیرواقعی املاک، تضییع گسترده حقوق بانک صورت گرفته است. وی افزود: دو نفر از مدیران سابق این بانک در حال حاضر بازداشت هستند و در ارزیابی فقط ۶ فقره پلاک ثبتی، رقمی بالغ بر ۳۴ هزار میلیارد ریال ارزیابی غیرواقعی صورت گرفته است. القاصی مهر به خرید و فروش ارز سهمیه‌ای اشخاص اشاره کرد و با اشاره به تشکیل پرونده‌ای در این زمینه گفت: در این پرونده پنج متهم که از طریق کارت ملی حدود سه هزار نفر، چند میلیون دلار ارز از بانک مرکزی دریافت کرده‌اند دستگیر شده‌اند.

اعتراف اسرائیل به شکست در جنگ سایبری
خبر دیگر اینکه، شبکه المیادین در گزارشی با اشاره به حملات سایبری اخیر به رژیم صهیونیستی از جمله حمله هکر‌ها به اطلاعات ارتش و شرکت‌های اینترنتی در چند روز گذشته، از اعتراف این رژیم به شکست در مقابل ایران خبر داده است. به گزارش فارس، در بخشی از این گزارش به‌نقل از رسانه‌های اسرائیلی آمده که مقامات این رژیم هنوز نمی‌دانند که با جنگ سایبری در هفته‌های اخیر چگونه مقابله کنند. در همین رابطه «هرئل مناشری» یکی از مؤسسان بخش سایبری «شاباک» گفته، ایران با حملات سایبری دنبال وارد کردن خسارت به زیرساخت‌ها و بخش مالی رژیم اسرائیل و نیز جمع‌آوری اطلاعات است. کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی این حمله سایبری را خطرناک خواند و اعلام کرد، در پی این موضوع مشخص شد که شرکت‌های اسرائیلی نقطه ضعف دارند و قادر به دفاع از خود نیستند.

روایت رجانیوز از جلسه هیأت نظارت
شنیدیم که، با پیگیری اعضای هیأت نظارت بر مطبوعات، جلسه اضطراری این هیأت پس از ۱۰ سال و با موضوع رسیدگی به نقد رجانیوز پیرامون مواضع آیت‌الله صافی گلپایگانی تشکیل شد. به گزارش رجانیوز، طی این جلسه پایگاه خبری رجانیوز تذکری کتبی با درج در پرونده دریافت کرد و پرونده این رسانه برای رسیدگی بیشتر به دادگاه ارسال شد. از شش عضو حاضر در جلسه آقایان حجت‌الاسلام محسن قمی نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی، حجت‌الاسلام جمشیدی نماینده حوزه علمیه، امیر قطبی نماینده رئیس قوه قضائیه و غفاری نماینده وزیر علوم به ارجاع پرونده به دادگاه رأی مثبت دادند. اسماعیلی وزیر ارشاد، پاک‌آئین نماینده مدیران مسئول مطبوعات و منتظری نماینده مجلس نیز دیگر اعضای هیأت نظارت هستند که در جلسه دیروز؛ منتظری حضور نداشت. آیت‌الله صافی گلپایگانی در واکنش به دستور دادستان کل کشور مبنی بر پیگیری موضوع، اعلام کردند که از هیچ فرد و نهادی شکایت ندارند.

تغییر مدیران شبکه خبر و خبرگزاری صداوسیما
دست آخر اینکه، معاون سیاسی سازمان صداوسیما با صدور احکامی جداگانه، مدیران شبکه خبر و خبرگزاری صداوسیما را تغییر داد. به گزارش فارس، حسن عابدینی در حکمی از سوی علیرضا خدابخشی به عنوان سرپرست خبرگزاری صدا و سیما منصوب شد. همچنین شهرام وثوقی‌راد در حکمی از سوی معاون سیاسی صدا و سیما به عنوان سرپرست شبکه خبر منصوب شد.

روزنامه شرق
آغاز فعالیت‌های تجاری از سوی طالبان / محموله‌ای در راه پکن
نخستین محموله تجاری از زمان سلطه طالبان بر افغانستان، از کابل به چین صادر شد. این محموله شامل جلغوزه تولید افغانستان است که با هواپیمای باربری کام‌ایر از کابل به مقصد چین پرواز کرده است. انعام‌الله سمنگانی، از سخنگویان طالبان، با نشر تصاویری از جریان افتتاح دهلیز هوایی میان افغانستان و چین توسط مقامات دولت طالبان، نوشت: «یک هواپیمای باربری حامل جلغوزه، از فرودگاه کابل به سوی کشور چین پرواز کرد». سمنگانی در مورد وزن و مقدار این بار تجاری اطلاعاتی ارائه نکرده است. هرچند دهلیز هوایی میان افغانستان و چین در سال ۲۰۱۸ و توسط اشرف غنی گشوده شده بود و در جریان سه سال اخیر، صد‌ها تُن مواد صادراتی، از جمله جلغوزه، از طریق این دهلیز به چین صادر شد، مسئولان دولت طالبان، دوباره آن را «افتتاح» کردند. ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان، شنبه در نشست رسانه‌ای در کابل گفت یکی از بحث‌ها در مذاکرات دوروزه میان وانگ یی، وزیر خارجه چین و ملا امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، ازسرگیری فعالیت دهلیز هوایی میان افغانستان و چین، افزایش تجارت، همکاری‌های اقتصادی و زمینه‌سازی برای سرمایه‌گذاری بازرگانان چینی در داخل افغانستان بوده است. مجاهد مدعی شد که در این مذاکرات در مورد ایجاد خط آهن میان اویغورستان چین و افغانستان نیز بحث شده و وانگ یی وعده داده است که هزینه آن خط آهن را دولت چین بر عهده خواهد گرفت. مجاهد در مورد این طرح بلندپروازانه جزئیات بیشتری نداد و گفت: «در آینده در این مورد اقدام خواهد شد». وزیر خارجه طالبان در ملاقات خود با وانگ یی در شهر دوحه قطر، یک بسته جلغوزه تولید افغانستان به او پیشکش کرد. صادرشدن نخستین محموله جلغوزه از افغانستان به چین، نشان می‌دهد که طالبان درصدد استفاده از فرصت‌هایی هستند که کشور‌های متحد آنان در منطقه، در اختیارشان گذاشته‌اند.

وزیر خارجه لبنان: در حل بحران روابط با عربستان شکست خوردیم
وزیر امور خارجه لبنان با تأکید بر شکست مذاکرات برای مهار بحران در روابط این کشور با عربستان، گفت که حزب‌الله یک نیروی اساسی در لبنان است، هرچند همه لبنان به حزب‌الله خلاصه نمی‌شود. «عبدالله بوحبیب»، وزیر خارجه لبنان، در مصاحبه با شبکه لبنانی «الجدید» گفت که کمیته بحران تشکیل‌شده به دستور نخست‌وزیر برای مدیریت بحران پیش‌آمده در روابط لبنان و عربستان دیگر وجود ندارد؛ چون اقدامات آن شکست خورد. بوحبیب تأکید کرد که اعضای کمیته که متشکل از وزرای دولت و چند مقام از بیرون دولت بودند در تماس دائم با نخست‌وزیر هستند و افزود که علت شکست فعالیت این کمیته آن بود که این بحران به سبب عوامل داخلی و خارجی به موضوعی فراتر از وزارتخانه‌ها و حتی فراتر از لبنان تبدیل شد. او گفت که عربستان در این موضوع سختگیری شدیدی پیشه کرده که قابل درک نیست و افزود که هر مسئله‌ای میان دو کشور را می‌توان با گفتگو و مذاکره حل کرد. وزیر خارجه لبنان افزود که نگران است جورج قرداحی، وزیر اطلاع‌رسانی لبنان قربانی این ماجرا شود و این احتمال همچنان وجود دارد. او تأکید کرد که از نخست‌وزیر و رئیس‌جمهوری لبنان شنیده که دولت استعفا نخواهد داد. جورج قرداحی در ماه آگوست گذشته گفته بود که جنگ در یمن «جنگی پوچ» است که باید متوقف شود و تأکید کرده بود که گروه انصارالله از خود در برابر بمباران و حمله خارجی دفاع می‌کنند. این سخنان خشم عربستان و امارات را برانگیخت. پس از آن قرداحی تأکید کرد که امیدوار است جنجال به‌پاشده درباره این اظهارات موجب پایان‌یافتن جنگی شود که برای یمن و عربستان و امارات آزارنده شده است. پس از این اظهارات، کشور‌های عربستان، بحرین، کویت و امارات سفرای خود را از لبنان فراخواندند و سفرای لبنان را نیز از کشور اخراج کردند.