بهشت را به بها دهند یا بهانه؟!
خدا دنبال بهانه است تا بندگانش را از هرچیزی غیر از خود رها کند. اینکه خداوند ثواب روزه و نماز در روز دحوالارض را برابر با صد سال عبادت، برآورده شدن حاجات و هزارهزار رحمت در نظر میگیرد یعنی بهانهای برای بازگشت بندگانی که از خداوند دور شدهاند. در این میان برخی از آداب و رسوم هم به مرور زمان بهوجود آمده که تضادی با دین ندارد، مانند پیاده روی اربعین، عزاداری، اطعام، قربانی، جمع شدن کنار سفره یا دیگ سمنو و... تا بهانهای شود برای روضه و اشک بر امام حسین(علیه السلام) و بالا رفتن معرفت و رضایت خدا. البته شاید در کنار برخی آداب و رسوم اضافاتی هم آمده باشد اما اصل بهانه را نباید زیر سوال برد.
از آنجا که دنیا مزرعه آخرت است باید با کار و تلاش مزرعه خود را آباد کنیم تا محصول با کیفیت و زیاد داشته باشیم و آن را بهای خرید بهشت قرار دهیم. البته لفظ خرید و فروش صرفا جهت فهم معناست و نه تجارت و بده بستان. خریدار این بها خداوند است که میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ»(2) مؤمنان کسانی هستند که با جان و دل برای رضایت خداوند تلاش میکنند و خداوند در عوض آن بهشت را ارزانی میدارد. همچنین در آیه82 بقره میفرماید: «کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند یاران بهشتند و جاودان در آن خواهند بود.» و در آیه10 سوره فاطر میفرماید: «هر کس سربلندى مىخواهد، سربلندى یکسره از آن خداست. سخنان پاکیزه به سوى او بالا مىرود و کار شایسته به آن رفعت مىبخشد.»
همچنین امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «قول لا اله الّا الله ثمن الجنة»(3) خداوند جزای کردار هر کسی را کامل به او برمیگرداند و هر انسانی در آخرت به سوی همان چیزی میرود که برای خود فرستاده و ساخته است.(4) اما حال بندگان با یکدیگر متفاوت است آنها یا شوق و رغبت دارند یا ترس و وحشت؛ بههرحال این اعمال انسان است که میتواند حال آنها را در آخرت تعیین کند و تغییر دهد. پس عمل صالح در این دنیا میتواند به آرامش در آخرت برسد. خداوند راههای بهانهجویی را بسته است و نمیگذارد کسی با بهانههای واهی از زیر بار مسئولیتی که برعهده او گذاشته شده است فرار کند. در تاریخ بشر انسانهای زیادی بودند که برای قبول نکردن حقیقت دنبال بهانهجویی بودند. در آیات قرآن و روایات اهل بیت(علیه السلام) هم مثالهای زیادی میبینیم که مردم قومی برای ایمان آوردن معجزه یا کار خارقالعاده یا حتی امتیازی میخواستند و هنگامی که آن اتفاق میافتاد باز هم حق را قبول نمیکردند که قوم بنیاسرائیل نمونه بارز آن بود.
از آنطرف خداوند همه انسانها را در معرض ابتلا و امتحان قرار میدهد تا ارزش پیدا کنند و بهتعبیری دیگر بتوانند بهایی برای خلود در بهشت داشته باشند اما در کنار همه این ابتلائات و امتحانات «بهانههایی» هم وجود دارد که بندگان خدا بتوانند بهتوسط آن با سرعت بیشتری به سمت خداوند حرکت کنند زیرا این اصل مسلم است که خداوند میخواهد انسانها را بههر وسیلهای بهسمت خود هدایت کند و آنها را بهشتی کند. این هم مسلم است که تلاش در دنیا برای صالح بودن فقط به زیاد بودن حجم عبادات و انجام تکالیف بستگی ندارد بلکه کیفیت آن در نظر است.
خداوند بهانههایی در میان تکالیف برای ما قرار داده تا با توجه به آن چندین برابر زحمتی که کشیدیم مزد بگیریم. نمیدانیم اسم این اعمال را عبادت بگذاریم یا معرفت یا چیزی دیگر فقط میدانیم که خداوند بیشترین اشتیاق را برای دیدن بندگان خود دارد. این اعمال توبه محسوب نمیشوند زیرا توبه کردن شرایط خاصی دارد که در این سفارشات دیده نمیشوند. پس آن را باید در ذیل «مغفرت» قرار داد. خداوند میداند که ایجاد شرایط توبه و سپس توبه کردن کار افراد خاص است، اما عوام آنقدر انگیزه ایجاد شرایط توبه را ندارند و برایشان سخت است. کمااینکه نمار خواندن و صبر کردن و در کل بندگی و عبادت، انجام حلال و ترک حرام کمی برای آنان سخت است.«وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ، وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ»(5)
خداوند راه کوتاهی را برای ما مردم عادی قرار داده است که بتوانیم به آن وسیله به قرب خدواند نائل بیاییم. او قول داده است که اگر کسی این اعمال را انجام داد چند برابر بیشتر از ثوابش اعمال دیگر به او پاداش میدهد. مثلا وقتی خداوند میگوید اگر این کار را انجام دهید برابر با صدهزار حج مقبول است، میفهمیم که خداوند بهانههایی بهدست ما داده تا بتوانیم با سرعت بیشتری به سمت درگاه او برویم. او می گوید با انجام این عمل من شما را مورد مغفرت و بخشش خودم قرار میدهم. بهعبارتی اگر بناست در صدسالگی توبه کنید به لقاء پروردگار خود برسید با یک عمل خاص در عرض یک ساعت یا یک لحظه میرسید تا در طول زندگی دنیایی در این مقام بمانیم. اگر از ما بپرسند خداوند راهی را جلوی پای شما گذاشته است که همین لحظه بهجایی برسی که صدسال دیگر میرسی ما کدام راه را انتخاب میکنیم؟ مسلما راه کوتاه را که هم آسان است و هم سریع؛
اینجا نسبت عمل و جزا هم قابل درک نیست فقط خدایی است فقط خودش میتواند آن را حساب کند و بی نهایت عدالت و فضلش را به کار بگیرد. اینکه امام رضا(علیه السلام) میفرماید: «ای پسر شبیب اگر بر حسین(علیه السلام) گریه کنی تا اینکه اشکهایت بر گونههایت جاری شود، خداوند گناهانی که مرتکب شدی، چه بزرگ و چه کوچک، چه کم و چه زیاد را میبخشد.»(6) یعنی خداوند دنبال بهانه است تا بندگان خود را ببخشد و این وسیله بهترین وسیله است.
خدا دنبال بهانه است تا بندگانش را از هرچیزی غیر از خود رها کند. اینکه خداوند ثواب روزه و نماز در روز دحوالارض را برابر با صد سال عبادت، برآورده شدن حاجات و هزارهزار رحمت در نظر میگیرد یعنی بهانهای برای بازگشت بندگانی که از خداوند دور شدهاند. در این میان برخی از آداب و رسوم هم به مرور زمان بهوجود آمده که تضادی با دین ندارد، مانند پیاده روی اربعین، عزاداری، اطعام، قربانی، جمع شدن کنار سفره یا دیگ سمنو و... تا بهانهای شود برای روضه و اشک بر امام حسین(علیه السلام) و بالا رفتن معرفت و رضایت خدا. البته شاید در کنار برخی آداب و رسوم اضافاتی هم آمده باشد اما اصل بهانه را نباید زیر سوال برد. اینکه مثلا وقتی درب دیگ سمنو را برمیدارن دنبال جای دست می گردند و... را نباید جزو سنت سمنو پزان دانست.
در اصل برخی آداب و رسوم یا سنت ها به وجود آمد تا مردم دور یکدیگر جمع بشوند و خود را در دامان خداوند غفور بیاندازند و نجات پیدا کنند. عشق سیدالشهدا(علیه السلام) و اهل بیت(علیه السلام) به ما ارزش بالایی میدهد تا بهای بهشت شود. بههمین دلیل است که علامه حسنزاده آملی که رضوان خدا بر او باد میفرمود: «بهشت را به بها نمیدهند بلکه به بهانه میدهند.» پس بهشت را به بهانه هم می دهند با دنبال بهانه هستند تا بهشت بدهند.
پینوشت:
(1) نهج البلاغه، حکمت150
(2)توبه110
(3) توحید صدوق، ح13، ص21
(4)یس51 و زمر71-73
(5) بقره45
(6) عیون أخبارالرضا، ج1، ص299
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}