یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (پنج شنبه 4 آذر 1400)
جهان نیوز در گزارشی نوشت: از سال ۹۱، پرونده آقای زنگنه در موضوع کرسنت با صدور کیفرخواستی به جریان افتاده و چندین بارهم تاکنون احضار شده است و طبق شنیدهها آخرین احضار زنگنه، در تاریخ ۱۵ آبان سال جاری بوده، اما وی حضور در دادگاه استنکاف کرده است.
یادداشت روزنامههای ۴ آذر
روزنامه کیهان**
آقایانِ عامل وضع موجود!/جعفر بلوری
۱- شما هم حتما ماجرای حکیمی را که چشم قصاب را به عمد درمان نمیکرد شنیدهاید. یک تکه کوچک استخوان هنگام زدن ساطور به چشم قصاب وارد شده و آزارش میداد. هفتهای یک بار نزد حکیم میآمد پانسمان میکرد شقه گوشتی میداد و میرفت. روزی حکیم به سفر میرود و امور را به شاگردش میسپرد. از قضا قصاب همان روز برای تعویض پانسمان میآید. شاگرد به محض بازکردن پانسمان تکه استخوان را میبیند و تعجب میکند از اینکه چطور استاد آن را ندیده است. استخوان را خارج میکند، شقه گوشتش را میگیرد و... حکیم که باز میگردد، سراغ قصاب را میگیرد که «چند هفتهای است چرا نمیآید؟» شاگردش با خوشحالی میگوید درمانش کرده و اینکه، تعجب میکند چطور استاد آن استخوان را نمیدیده است. حکیم بر سر شاگرد فریاد که «ابله! من خود آن استخوان را میدیدم، اما آن شقه گوشت را هم میدیدم!»
۲- برخی معضلات اقتصادی ما، مثل آن استخوان کوچک میمانند. آزارمان میدهند، اما به راحتی قابل درمانند. با کمی تلاش، صبر، حمایت و همراهی میتوان درمانشان کرد، اما گاهی درمان، نان برخی قصابها را آجر میکند! شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما عدهای داخل همین کشور هستند که دوست ندارند مشکلات اقتصادی مردم حل شود. چگونهاش را در ادامه به تفصیل میخوانید. آنها در حالی که جمله «مذاکره برای حل معضلات» لحظهای از دهانشان نمیافتد در عمل، این را نمیخواهند؛ لااقل الان این را نمیخواهند. این را ما نمیگوییم خودشان گاهی در لفافه و گاهی حتی به تصریح میگویند. میگویند نیازی به تضمین گرفتن از آمریکا برای اینکه زیر تعهداتش نزند و تحریمها را بازنگرداند نیست. همین دیروز یکی از روزنامههایشان که زمانی امضاء کری را تضمین شده میدانست نوشته بود: «خیالمان را راحت کنیم. آمریکا نه میخواهد تضمین دهد و نه میتواند تضمین دهد». میگویند اگر دفعه قبل هم دیدید از برجام خارج شد، تقصیر خودمان بود! استدلالها و حرفهایشان با حرفهای رقیب «مو» نمیزند. اصلا ما معتقدیم اگر دشمن اینقدر صریح و با پررویی میگوید، «هروقت دلمان خواست زیر تعهداتمان میزنیم».
به دلیل وجود همینهاست. میبینند در ایران کسانی هستند که، حرفهای آنها را تایید و در رسانههایشان در حجمی انبوه تئوریزه میکنند.
آقایانِ عاملِ وضع موجود! با همین روش کشورداری و مذاکره نبود که، تمام روزنههای کشور را به روی دشمن گشودید و باعث وقوع آن خسارتهای امنیتی و اقتصادی سنگین شدید؟ آیا این احتمال وجود ندارد، فضای غلطی را که در اداره امور و دیپلماسی گشودید، به دشمن جرئت انجام ترورهایی را داده باشد که پیش از آن جرئت انجامشان را نداشت؟ دیروز به نقل از «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبری منتشر شد مبنی بر اینکه درز اطلاعات محرمانه ایران حینِ بازدیدهای ماموران آژانس از مراکز هستهای کشورمان، به او ارتباطی ندارد. این یعنی اگر ماموران آژانس جاسوس بودند و پس از جمعآوری اطلاعات، مقدمه حملات تروریستی و خرابکاریهای بعدی را چیدند، به او ربطی ندارد و در این باره هم به ایران هیچ تضمینی نمیدهد! نه تضمین میدهند به تعهداتشان عمل کنند، نه تضمین میدهند دانشمندانمان را ترور نکنند و نه تضمین میدهند، در تاسیسات و مراکز حساس کشورمان، خرابکاری نکنند! کجای دنیا، اینطور مذاکره میکنند؟ اصلا چرا اینقدر وقیح وارد مذاکره میشوند؟
جز این است که میبینند کسانی در ایران هستند که.
حرف آنها را عیناً تکرار میکنند؟!
۳- ممکن است عدهای بپرسند، چرا آن جریان سیاسی در کشور نباید بخواهد اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور سر و سامان بگیرد. پاسخ این سؤال مهم به خاطر این دولتی است که اکنون روی کار آمده. بخوانید:
هرقدر این دولت در حل معضلات اقتصادی که به ارث برده موفق عمل کند، غلط بودن راهی که آنها طی ۸ سال پیمودهاند، نمایانتر میشود. موضوع برای طیفی از آنها (نه همه آنها) اصلا اقتصاد و معیشت نیست. موضوع هست و نیستشان است. آنها ادامه حیات سیاسیشان در گرو شکست این دولت و این مسیر است. تردید نداشته باشید در اتاقهای فکرشان به این نتیجه رسیدهاند که: «این دولت نباید موفق شود درغیر این صورت فاتحه همه مان خوانده است.» راز تمام این هجمهها که در پوشش واژه مقدسِ «نقد» انجام میشود در همین یک نکته نهفته است. کافی است یک مسئول دولتی، کلمهای را اشتباه تلفظ کرده و جای مثلا فتحه کسره بگذارد، قیامت به راه میاندازند. پیروزی آقای رئیسی در انتخابات - چه ایشان بخواهند و چه نخواهند- «بازگشت جریان انقلابی» تعبیر شده و مردم او را نماینده این جریان میبینند؛ گروههای سیاسی هم هستند که فلسفه وجودیشان، مقابله با چنین جریانی است؛ لذا مخالفتشان از بهبود اوضاع، کاملا قابل درک است! اما فارغ از سنگاندازیهای چنین جریانهای سیاسی مخربی، راهحل چیست؟
۴- با وقوع بحران بزرگ اقتصادی آمریکا در دهه ۲۰ و ۳۰ میلادی (اواخر دهه ۲۰ و اوایل دهه ۳۰)، مقامات آمریکایی دست به کار شدند. بین جامعهشناسان، اقتصاددانان، روانشناسان، هنرمندان و هر کسی که میتوانست کاری کند، تقسیم کار صورت گرفت. فیلمساز برای کاستن از غم و غصه مردمی که حالا بیکار و فقیر شده بود، کمدی ساخت. جامعهشناس، فرمول خود را آماده کرد و به روانشناس داد. روانشناس با اعلام اینکه، کمک مالی زیاد میتواند بخشی از جامعه فقیر، اما «مستعد کار کردن» را به تنبلی سوق دهد، راهکار جامعهشناس را تصحیح کرد. سرانجام فرمول نهایی آماده شد: «شناسایی دقیق اقشار آسیبپذیر و ارائه کمکهای ماهیانه» بهاندازهای که دیگران، با دیدن آن ترغیب به «از کار افتاده نشان دادن خود» نشوند. فرمول پیاده شد و بیکاری و فقر پس از چند سال و چندبار اصلاحیه خوردن جواب داد و «معضل» تا حد قابل قبولی حل شد.
این یعنی وقتی کشوری دچار بحران میشود، در گام اول باید تمام ظرفیتها را وارد میدان کرد. امروز باید فیلمساز ما.
جامعهشناس ما، روانشناس ما، دانشمند و نخبه ما و حتی منتقدان ما به کمک دولت بیایند (که بسیاری از آنها آمدهاند و با مقامات دولتی هم دیدارهایی داشتهاند). منتقد، یکی از همان ظرفیتهایی است که به بهبود شرایط کشور کمک میکند و تعطیلی انتقاد کارشناسی و دلسوزانه به نفع کشور نیست. انتقاد البته به معنای میدان دادن با ناکارشناسها نیست. یکی از بزرگترین اشتباهات دولت قبل حواله دادن منتقدان به جهنم بود. صفاتی که دولت قبل به پیشانی منتقدان میزد را اگر اینجا لیست کنیم، مثنوی «هفتاد من کاغذ میشود». کدام هشدار و پیشبینی منتقدان دولت آقای روحانی، محقق نشده؟
تیتر درشت نزدیم که «تحریمها میماند هستهای میرود؟» منتهی دوباره تأکید میکنیم، فرق است بین انتقادکارشناسی با تخریب و شارلاتانیسم رسانهای. به هماناندازهای که میدان دادن به انتقادهای کارشناسانه به عبور کشور از بحران کمک میکند، میدان دادن به شیپورچیهای دشمن، جلوی رفع مشکلات را میگیرد!
**************
روزنامه وطن امروز**
ظرفیت صادرات لوازم خانگی ایران
باید از نفت عبور کنیم/مهدی باقری
صنعت لوازم خانگی بعد از مشتقات نفتی، یکی از مهمترین و ارزآورترین صنایع در دنیا محسوب میشود. به عنوان مثال چین سالانه ۹۳ میلیارد دلار، آلمان بیش از ۱۴ میلیارد دلار و ترکیه ۱۳ میلیارد دلار از صادرات لوازم خانگی ارزآوری دارند. در ایران هم بعد از خروج شرکتهای کرهای، توجه ویژهای به این صنعت شد و امید است با یک برنامهریزی مناسب، کشورمان هم تبدیل به یکی از قطبهای تولید و صادرات لوازم خانگی در منطقه و سپس جهان شود.
بررسیها نشان میدهد سال ۹۸ همزمان با حضور شرکتهای کرهای، صادرات لوازم خانگی کشورمان ۱۷۰ میلیون دلار بوده که رفتهرفته با خروج این شرکتها در سال ۹۹، میزان صادرات به بیش از ۲۰۰ میلیون دلار رسیده است.
پیشبینی میشود با حمایت از این صنعت و ممنوعیت واردات لوازم خانگی، در ۱۰ سال آینده با توجه به رشد سالانه ۱۸ درصدی صادرات لوازم خانگی، به صادرات ۹۰۰ میلیون دلاری در سال ۱۴۰۹ و صادرات بیش از یک میلیارد دلاری در سال ۱۴۱۰ برسیم.
از آنجا که در دهههای ۷۰ و ۸۰ اعتماد کمتری به توان داخلی بود، شرکتهای مختلف مانند الجی و سامسونگ به بازار لوازم خانگی ایران ورود کردند. آن زمان کمتر کسی فکر میکرد روزی بتوان از صادرات لوازم خانگی ارزآوری کرد.
صادرات یکی از مهمترین رکنهای اقتصاد برای هر کشوری است. صادرات میتواند موجب ارزآوری، رونق اقتصادی، اشتغالزایی، گسترش دایره ارتباطات، افزایش کیفیت محصولات، جبران آسیبهای ناشی از کاهش تقاضا در بازار داخلی و... شود. در سالهای اخیر با توجه به تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه کشورمان و افزایش مشکلات اقتصادی، یکی از بهترین راهکارها برای حل این مشکلات، صادرات است. در دهههای اخیر بیشترین صادرات ایران مربوط به نفت بوده، اما با توجه به اینکه نفت یک نعمت خدادادی است و روزی تمام میشود، باید به فکر جایگزینهای دیگری برای صادرات بود. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در سالهای اخیر بارها تاکید فرمودهاند که باید وابستگی کشور به صادرات نفت از بین برود. در ۲ سال اخیر بعد از خروج شرکتهای کرهای از بازار لوازم خانگی، این صنعت جانی دوباره گرفت و نهتنها نیاز بازار داخلی را برآورده کرد، بلکه در حال حاضر به کشورهای مختلف دنیا لوازم خانگی صادر میکند.
بنا به گفته عباس هاشمی، دبیرکل انجمن صنایع لوازم خانگی، سهم صادرات لوازم خانگی در ۲ ماه ابتدایی امسال ۵۴ میلیون دلار بوده است که رشدی ۳۴ درصدی نسبت به مدت مشابه پارسال دارد. کشورهای عراق، افغانستان، حوزه CIS، شمال آفریقا و حوزه خلیجفارس، عمده کشورها و مقاصد صادراتی لوازم خانگی ایرانی در این مدت بودهاند.
همچنین کیوان گردان، مدیرکل صنایع برق، فلز و لوازم خانگی وزارت صنعت، معدن و تجارت بیان کرد سال ۹۹، صادرات لوازم خانگی حدود ۲۰۰ میلیون دلار بوده و هدف تعیینشده برای امسال، صادرات ۶۰۰ میلیون دلاری لوازم خانگی است؛ هدفی که با فروش ۵۴ میلیون دلاری در ۲ ماه اول امسال، دور از ذهن نیست.
بر اساس آمار موجود، درآمد سالانه ایران از صادرات لوازم خانگی به طور میانگین حدود ۲۰۰ میلیون دلار است. وزارت صنعت، معدن و تجارت برای صادرات لوازم خانگی در سال ۱۴۰۰، رشد بین ۱۰ تا ۱۵ درصدی را در نظر گرفته که با توجه به توان داخل و تلاش تولیدکنندگان و صنعتگران، امیدوار به تحقق این امر هستیم.
کولر آبی، آبگرمکن و یخچال و فریزر کالاهای اصلی ایران در صادرات لوازم خانگی هستند که بیشترین سهم را در ارزآوری دارند و با توجه به صادر شدن لوازم خانگی دیگر مانند ماشین لباسشویی و تلویزیون، متوجه جان گرفتن صنعت لوازم خانگی میشویم؛ صنعتی که کمتر کسی فکر میکرد بتواند بعد از خروج کرهایها نیاز داخل را برآورده کند، اما در حال حاضر نهتنها نیاز داخل را برآورده کرده بلکه صادرات و ارزآوری نیز داشته است که سهم کشورهای عراق، افغانستان، ترکیه، پاکستان، امارات و اردن از بقیه کشورها بیشتر است.
زمانی که رهبر بزرگوار انقلاب فرمودند نباید به نفت متکی بود، در همان زمان اندیشمندان، اقتصاددانان و صنعتگران راهکارها و پیشنهادات خود را ارائه دادند؛ پیشنهاداتی مانند صادرات فرش و صنایع دستی، پسته، زعفران، میوهجات، سبزیجات، چرم و...، اما کمتر کسی آن زمان فکر میکرد بتوانیم امید به ارزآوری ۶۰۰ میلیون دلاری از صنعت لوازم خانگی داشته باشیم.
حال بر اساس اخبار موجود، شرکتهای کرهای خواهان بازگشت به ایران هستند؛ آن هم زمانی که خودمان به خودکفایی رسیدهایم و میتوانیم بیش از ۶۵ درصد قطعات مورد نیاز در صنعت لوازم خانگی را خودمان تولید کنیم. زمانی ۶۰ درصد بازار لوازم خانگی در اختیار کرهایها بود و خوشبینترین افراد هم نمیتوانستند تصور کنند تولیدکنندگان داخلی بتوانند روزی نیاز بازار داخل را برآورده کنند و در کنار آن صادرات هم داشته باشیم. تمام این اتفاقات نتیجه اعتماد به دانشمندان، صنعتگران و تولیدکنندگان است که رهبر معظم انقلاب رهبری بارها بر این نکته تاکید کردهاند.
**************
روزنامه خراسان**
سقوط لیر به سقوط اردوغان میانجامد؟/نبی شریفی
«ارکان تورک اوغلو» کبابفروشی در استان «ادیامان» در جنوب شرق ترکیه، سه سال پیش روی شیشه مغازه خود نوشته بود به هر فردی که دلار خود را تبدیل به لیر کند، یک وعده کباب مجانی میدهد. سه سال پیش تعداد قابل توجهی از مردم ترکیه مقابل صرافیها و طلا فروشیها صف کشیدند تا ارز و جواهرات خود را بفروشند و از «لیر»، پول ملی خود حمایت کنند. دعوت به فروختن «دلار و یورو [پنهان شده در]زیر بالشتهای خود»، به درخواست رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور این کشور و سیاستمداران ارشد حزب حاکم عدالت و توسعه انجام شده بود، اما خیلی از آنها اکنون، احساس میکنند اردوغان نسبت به اعتماد شان خیانت کرده است. افزایش و نوسان زیاد لیر در بازارهای مالی ترکیه، مردم این کشور را هر روز و به تازگی هر ساعت شگفت زده میکند. در اعتراض به ناتوانی دولت در مهار تورم و حفظ ارزش پول ملی، صدها تن از شهروندان استانبول و آنکارا شامگاه سه شنبه به خیابانها آمدند. آنها این بار بر خلاف سه سال پیش، با حضور در خیابان ها، قاشقهای خود را به قابلمهها میکوبیدند تا از «کفگیری که به ته دیگ خورده» و مالی که بر باد رفته، با رئیس جمهور کشورشان سخن بگویند.
دلایلی که باعث سقوط لیر شد
«لیر» روز دوشنبه، نسبت به روز پیش از آن، سقوطی ۱۷ درصدی را تجربه کرد. اگر این کاهش ارزش پول را زلزلهای ۶ یا ۷ ریشتری در بازار مالی ترکیه بدانیم، باید گفت که دولت رجب اردوغان پیش لرزههای متعددی را شاهد بوده که به تمامی آنها طی سالهای اخیر بیتوجهی کرده است. دلایل متعددی که شخص اردوغان و سیاست هایش عامل آن بوده است. آن چه امروز درباره آن بحثهای جدی میشود، دخالت مستقیم رئیس جمهور ترکیه در تصمیمات بانک مرکزی و سیاستهای پولی این کشور است. رجب طیب اردوغان، بر خلاف جریان مسلط اقتصادی معتقد است که افزایش نرخ بهره بانکی تاثیری بر مهار نرخ تورم و کاهش نرخ برابری ارز ملی ندارد. برای همین با فشار بر بانک مرکزی ترکیه نرخ سود بانکی را به ۱۵ درصد کاهش داد. رقمی پایینتر از نرخ تورم ٢٠ درصدی در این کشور. علاوه بر دخالت در امور اقتصادی، اظهارات و مواضع سیاسی شخص اردوغان و سپس دولتش نیز تاثیر مستقیم و سوئی بر ارزش پول ملی داشته است. ماه گذشته میلادی، اردوغان سفیران ۱۰ کشور غربی را به دلیل حمایت از آزادی عثمان کاوالا (فعال سیاسی ترک) «عنصر نامطلوب» نامید و خواستار اخراج آنها شد. او، هرچند روزهای پس از آن مواضع خود را تعدیل کرد، اما واکنش جامعه بین المللی خیلی سریع بر کاهش ارزش لیر تاثیر گذاشت. دوگانه رفاقت با غرب در قالب پیمان «ناتو» و شراکت با روسیه برای خرید سامانه پدافندی اس ۴۰۰ و تبعات تحریمی آن، از جمله عوامل اثر گذار در کاهش ارزش پول ملی ترکیه است. علاوه بر این، اقدامات این کشور در مدیترانه شرقی با هدف اکتشاف و استخراج منابع نفت و گاز و اعتراض یونان و جمهوری قبرس به شورای اتحادیه اروپا نیز خود زمینهساز چالشهای زیادی در زمینه اقتصادی و تجاری برای ترکیه شده و تحریمهایی را از سوی این اتحادیه علیه آنکارا به دنبال داشته است. ترکیه نزدیک به دو سال است که با حضور در مدیترانه شرقی و افزایش تلاش برای اکتشاف منابع هیدروکربن، جبههگیریهای جدی با یونان و جمهوری قبرس داشته و حدود یک سال است که خود را درگیر اختلافات جنگ میان آذربایجان و ارمنستان در قره باغ کرده است. این جدای از اشغال و دخالت نظامی در عراق، سوریه و لیبی است که هزینه هنگفتی را بر شانههای دولت گذاشته است.
اردوغان به انتخابات ۲۰۲۳ میرسد؟
پاسخ به این سوال کمی دشوار است و به عملکرد اردوغان در این زمینه بستگی دارد. اردوغان اگر میخواهد مردم کشورش مزه ثبات و توسعه اقتصادی را که احزاب اسلامگرا در دو دهه اخیر برای ترکیه به ارمغان آوردند از یاد نبرند، باید در ماجراجوییهای سیاسی اش تجدید نظر کند. دخالت در امور بانک مرکزی توسط رئیس جمهور ترکیه، قطعا مولفه مهمی در کاهش ارزش پول ملی این کشور است، اما این ماجراجوییهای سیاسی سالهای ریاست جمهوری اردوغان، برای برپایی امپراتوری نوعثمانی اش است که اوضاع اقتصادی ترکیه را به این ورطه کشانده است. اردوغان ۶۷ ساله که چند هفتهای است از بیماری وی سخن به میان آمده، باید بداند که نمیتواند با یک دست چند هندوانه را بردارد. اکنون، احمد داود اوغلو، دبیرکل «حزب آینده» و نخستوزیر پیشین ترکیه به همراه کمال قلیچدار اوغلو، دبیرکل «حزب جمهوری خواه خلق» به عنوان دو رهبر اپوزیسیون از برگزاری انتخابات فوری و پیش از موعد سخن گفته اند. رجب طیب اردوغان، اما گفته که زیر بار این فشار نمیرود و انتخابات طبق برنامه، در ژوئن ۲۰۲۳ برگزار خواهد شد. اگر اپوزیسیون بتواند مردم معترض را به صورت «گسترده» به خیابانها بیاورد، شاید بتواند حزب حاکم عدالت و توسعه و شخص اردوغان را برای برگزاری انتخابات زودهنگام تحت فشار قرار دهد. تجربه پیروزیهای قابل توجه در انتخابات شهرداریهای سال ۲۰۱۹، مخالفان را برای کسب نتایج بهتر امیدوار کرده است. هرچند، اردوغان نشان داده که در صورت نیاز، سیاست مشت آهنین را در پیش خواهد گرفت، اما آیا اگر رئیس جمهور ترکیه از این مخمصه بگریزد، خواهد توانست در سال ۲۰۲۳ مخالفان پرتعدادی را که البته اتحادی بین آنها شکل نگرفته شکست دهد؟ اتحادی که اردوغان طی سالهای گذشته با برچسب تروریست، وابسته به سازمان گولن یا کودتاچی، نگذاشته پیوند آن شکل بگیرد.
**************
روزنامه ایران**
چرخی را که نچرخد باید از نو اختراع کرد/ضیا دانشی*
مدیریت نادرست منابع آبی و تداوم یک دهه خشکسالی در حوضه زایندهرود، سبب تشدید وضعیت عدم تعادل منابع و مصارف این حوضه آبریز شده و چالشهای جدی در زمینه تأمین آب بخشهای مختلف مصرف را ایجاد کرده است. مدیریت مناقشات موجود میان چهار استان چهارمحال و بختیاری، یزد، خوزستان و اصفهان بر سر حقابه و تخصیص از منابع آبی حوضه آبریز فلات مرکزی و بخصوص زایندهرود، نیازمند بازاندیشی در نظام حکمرانی آب در این حوضه آبریز است؛ چراکه خشکسالیهای دورهای و گسترده منجر به تنشهای فراوانی در حوضه آبی زایندهرود شده که اعتراضهای مدنی و صنفی قابلتأملی را در این سالها به بار آورده است و نمونهای از آنها، در روزهای اخیر در اصفهان و شهرکرد شکل گرفت.
آیتالله رئیسی، رئیس جمهورمحترم برای حل این مسأله که در دولتهای قبل به سرانجام نرسید، در جمع نمایندگان استانهای سمنان، قم و اصفهان گفت: «به رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری مأموریت دادم مطالعات علمی را در زمینه احیای زایندهرود آغاز کنند. کارگروه فعالی برای رسیدگی به این مسأله تشکیل خواهد شد تا احیای زایندهرود و رفع مشکل مربوط به آن، مثل فرونشست زمین در مناطق مرکزی کشور، بهطور دقیق مورد بررسی قرار گرفته و یک طرح علمی و عملیاتی برای رفع آن تهیه شود.»
با توجه به مأموریت رئیسجمهور به مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در خصوص برنامهریزی راهبردی «احیای زایندهرود و ارائه راهکارهای عملیاتی حل مسائل این حوضه آبریز»، دکتر محمدصادق خیاطیان، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، طی نامهای به رؤسای ۹ دانشگاه ملی و استانی از آنها خواست که پیشنهادات و راهکارهای خود را در محورهایی شامل چالشها، عوامل، راهبردها، راهکارها، نتایج کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تا ۴ آذر ۱۴۰۰ ارائه دهند.
در واکنش به این اقدام، رئیس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، رشتهتوئیتی منتشر کرد و نوشت: «لطفاً چرخ را دوباره اختراع نکنید!» او در این رشته توئیت بیان کرده است که مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در دورۀ مدیریتش در ذیل اقدامات اجرایی برای بازتعریف نظام حکمرانی آب، برنامه ستاد احیای حوضه آبریز زایندهرود را تدوین کرده است تا در شش سال به این اهداف برسد: اهداف سالهای اول و دوم: دستاوردهای سریع (Quick win) و شناسایی راهکارهای احیا با جلب مشارکت ذینفعان؛ اهداف سالهای سوم و چهارم: نهادسازی و احیای نظام حکمرانی آب حوضه، تثبیت حقوق آب؛ اهداف سالهای پنجم و ششم: ساماندهی مصارف و به حداقلرسانی مصارف غیررسمی، توسعه منطقهای کم آببر در حوضه آبریز زایندهرود، انتقال مدیریت رودخانه به بهرهبرداران با هدف تثبیت پایداری زیست محیطی و تسهیم عادلانه آب بین مصرفکنندگان.
اما در پاسخ به این اشکال مشاور سابق رئیس جمهور، باید اشاره داشت آنها که مدعی اختراع دوباره چرخ هستند، بدانند تقویت و ظهور مشکلات حوضه آبریز زایندهرود، زاییده هدفگذاری سالیانه و دستاوردهای سریع خیالی (Fantasy quick win) آنهاست. پس توصیه میشود مدعیان، روغن ریخته برگههای نشریافته سال ۱۳۹۷ را خرج ادای تکالیف قضاشدهشان در دولت مستقر نکنند. صد البته انتظار تحقق برنامه ۳ سال پیش در دولت حاضر، دو پیام جدی دارد: اول، اعتراف به ناکارآمدی عملیاتی دولت دوازدهم و دوم، امید به حل مشکلاتی که به وجود آوردهاند در دولت سیزدهم.
برنامهای که رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در دولت قبل، سر دست گرفت، برنامهای مقدماتی برای تشکیل ستاد احیای حوضه زایندهرود بود که در دو بازه زمانی تأسیس ستاد تا سال ۱۴۰۰ و از سال ۱۴۰۰ تا سال ۱۴۰۴ ارائه شده وپیشبینی کرده بود که با تأسیس ستاد احیای حوضه زایندهرود و اجرای برنامه؛ ۱) تنشهای اجتماعی در حوضه بشدت کاهشیافته، ۲) تعداد روزهای جاریبودن آب در رودخانه زایندهرود به میزان قابلملاحظهای افزایشیافته، ۳) حقابه تالاب گاوخونی بیش از گذشته تأمین شده و ۴) وضعیت پایداری آبی در حوضه آبریز زایندهرود به میزان قابلتوجهی بهبود یابد.
باید به مشاور دکتر حسن روحانی، یادآوری کرد که اکنون وظیفه شما ارائه گزارش عملکردها و نشان دادن دستاوردهای دولت یازدهم و دوازدهم است، نه یادآوری کردن اهداف به دولت سیزدهم! بدیهی است که چرخ را نباید دوباره اختراع کرد، اما آیا این چرخ، همان چرخی نیست که بنا بود هم در اقتصاد داخلی و هم در سیاست خارجی، همزمان بچرخد، ولی در هیچ کدام نچرخید؟ آری! چرخی را که نچرخد باید از نو اختراع کرد؛ کاری که مردم، در روز ۲۸خرداد ۱۴۰۰ و در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری انجام دادند.
*پژوهشگر حوزه آب و منابع طبیعی
**************
روزنامه شرق**
رستگاری به وقت اسراف/سیدمصطفی هاشمیطبا
چند شب قبل در شبکه افق سیمای جمهوری اسلامی فردی هنگام مصاحبه، با خواندن مطالبی از مقدمه برنامه چهارم توسعه و نیز گفتاری از امام جمعه وقت تهران درصدد نشاندادن خیانت و انحراف یکی از تصمیمگیران و بزرگان جمهوری اسلامی بود که اکنون مرحوم شده است. آنچه را ایشان از برنامه بیان میکرد، مصوبه دولت و مجلس بود و شورای نگهبان قانون اساسی عدم مغایرت آن را با شرع و قانون اساسی اعلام کرده بود و نیز بیانات آن امام جمعه در زمان خود هرگز با مخالفت یا تذکر مقامات تصمیمگیر جمهوری اسلامی روبهرو نشد. البته شاید ماهیت سخنان آن گوینده درست باشد، ولی هدف او نشانهرفتن به شخص خاصی بود و اگر آن گوینده دقت میکرد، میتوانست در شرایط حاضر مشابه آنچه را ذکر کرد، در عمل بسیار بیابد و با نقد آنها گامی در جهت اصلاح و تمشیت امور جاری کشورمان بردارد. حقیقت آن است که اگر دوربینی از بالا اعمال جاری در کشور را ضبط و تجزیه و تحلیل میکرد، مغایرت و تضادهای واضحی بین تصمیمات و اقدامات در کشورمان با ارزشهای انقلاب اسلامی و شعارهای رایج در کشور میدید و از آن همه مغایرت و تضاد شگفتزده میشد؛ همچنانکه فرهیختگان کشور و دنیا نیز در این امر انگشتبهدهان شدهاند. ما در این مقام بر آن نیستیم که به همه این شگفتیها بپردازیم و تنها میخواهیم این را بیان کنیم که با وجود دستور قرآن کریم به اسرافنکردن، تا چه حد جامعه ما در اسراف غوطهور است و مسئولان کشور در این مهم تا چه حد بیتفاوت، بیانگیزه و بیاعتقاد هستند. مگر نه آن است که پشتوانه هر عمل اعتقاد است پس وقتی عملی وجود ندارد، اعتقادی نیز در ما به وجود نیامده است. اولین اسراف، اسراف در مصرف برق است. به لطف گاز مجانی قیمت برق در کشور ما فاجعهبار است و این به طبقه مرفه جامعه و نیز سایر افراد اجازه میدهد تا حداکثر مصرف را داشته باشند و جالب آنکه پولداران و ثروتمندان از یارانه پنهان بیشترین استفاده را میکنند درحالیکه سرمایهگذاری و مصرف گاز و سوخت متعلق به همه مردم است اما بهره هر چه بیشتر آن را ثروتمندان میبرند. اما اسراف تنها به خانههای ثروتمندان خلاصه نمیشود. اولا معمولا در خانه اکثر شهروندان کنترلی بر تعداد روشنایی و امکانات سرمایی وجود ندارد و ثانیا در ادارات دولتی سیستمهای سرمایی در حداکثر ظرفیت کار میکنند و این تنها به ادارات خلاصه نمیشود؛ بسیاری از اماکن متبرکه نیز با مصرف بسیار برق فضای بسیار سردی ایجاد میکنند. آیا نمیتوان قیمت برق گرانبهایی را که بسیار ارزان میدهیم، در حد پایین مصرف و در حد پایین قرار دهیم و مازاد بر آن را با جریمه سنگین روبهرو کنیم تا حداقل حقوق قاطبه مردم ضعیف رعایت شود؟ دولت و مجلس همواره به نفع ثروتمندان از اتخاذ تصمیمات مناسب عاجز هستند. دومین اسراف در مصرف گاز است. اولا نیروگاههای ما با ظرفیت پایین کار میکنند و ثانیا از سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی ابا کرده و میکنیم و همانطور که در تابستان در مصرف برق برای سرمازایی اسراف میشود، در زمستان برخی خانهها بهصورتی گرم میشود که با زیرپیراهن در آن زندگی میکنند و ادارات و اماکن متبرکه و عمومی بهصورتی گرم میشوند که پنجرهها را باز میکنند درحالیکه مردم با لباس کامل به این اماکن وارد میشوند و نیازی به این گرمکردن ندارند و چنین میشود که به دلیل عجز حکمرانی از جلوگیری از اسراف، درحالیکه دارای دومین ذخیره گاز در دنیا هستیم، از ترکمنستان گاز وارد میکنیم.
سومین اسراف بین اسراف در آب و آلودهکردن منابع ملی و تخلیه آبخوانهای کشور است که به نشست زمین و تخریب و آینده فاجعهآمیز کشور میانجامد. اگر گاز و برق حاصل از آن با اسراف از بین میرود، بههرحال رفاهی در جامعه ایجاد میکند و تبعاتی جز آلودگی هوا (که البته مهم است) ندارد، اما اسراف در آب و مدیریتنکردن در مصرف آب به نابودی تمدن و کشور میانجامد. سالهای درازی است که مدیریت جامعه چشم خود را بر اسراف از جمله اسراف آب بسته است، درحالیکه میبینیم مدیران رژیم صهیونیستی چه اندازه به آب اهمیت میدهند. اگر ما کمآبی داریم آنها اصلا آب ندارند ولی سرزمین خشک را به سرزمین صادرکننده کشاورزی تبدیل کردهاند. آنچه ما در40 سال گذشته انجام دادهایم، چنین است.
۱- مصرف آب کشاورزی بدون حسابوکتاب و عدم تغییر علمی در کشاورزی
۲- تخصیص آب مناطق کشاورزی به شهری (پنج رودخانه را به تهران اختصاص دادهایم) و اجازه مصرف بیرویه شهری به شهروندان با تعیین قیمت بسیار نازل و عدم هرگونه کنترل و نظارت ۳- احداث صنایع آببر در نقاط کمآب ۴- اجازه حفر چاه عمیق و چشمپوشی از حفر چاههای بیمجوز و چشمپوشی از استخراج بیرویه آب از چاهها ۵- ریختن همه نوع فاضلاب در رودخانهها
۶- عدم احداث سیستم جمعآوری فاضلاب و تصفیه آنها
۷- احداث اشتباه برخی سدها مانند سد گتوند که منجر به شوری آب و خشکشدن یکمیلیون اصله نخل شده است.
۸- تخصیص آب نقاط آباد مثل میناب به بندرعباس که باعث خشکشدن میلیونها اصله نخل در میناب شده است.
اگر به این اقدامات جهل اطلاق نکنیم، چه باید بگوییم. این یعنی مدیریت جهل، مدیریت بیتفاوتی، مدیریت آینده ناامن. چهارمین اسراف در محصولات کشاورزی و کلا پسماندهاست. طبق آمار منتشره حدود ۳۵ درصد محصولات کشاورزی نابود میشود و کلا برای آن فکری نشده است. به این اضافه شود ریختن زبالهها در فضای آزاد یا دفن پسماندهای شهری و روستایی که به دو مسئله منجر میشود.
۱- پسماندهایی که به آن طلای کثیف اطلاق میشود از بین میرود و ثروتی را از بین میبریم. توجه شود چین از آمریکا پسماند وارد میکند!
۲- دفن یا ریختن در هوای آزاد موجب آلودگی زمین و محیط میشود. بهخصوص در شهرهای مرطوب شمال شیرابههای آلوده پسماندها، آب رودخانهها را آلوده میکند و موجب بیماریهای مختلفی میشود. نه اینکه هیچکس از ابتدای انقلاب به فکر این امر نبوده است بلکه از همان زمان برخی اندیشه لازم را داشتهاند، اما مجموعه افکار در جهت صحیح عمل نکرده است. برای مثال در صفحه ۸۷ کتاب عملکرد سهساله وزارت صنایع که در سال ۶۳ انتشار یافت و موجود است احداث پنج واحد تبدیل زباله به کود آلی در شهرهای شیراز، اصفهان، تبریز، مشهد و رشت در دست اجرا ذکر شده است؛ به این اضافه شود تفاهمی که با یک شرکت اتریشی برای ساخت داخل صد واحد تبدیل زباله شده بود. اما این حرکت در سالهای بعد به هر دلیلی ابتر ماند و اینک تنها تعداد معدودی واحد تبدیل زباله اجرا شده است. اسراف فقط به این چند مورد ختم نمیشود. اسراف در مصرف ارز که خون اقتصاد یک ملت است (به نفع قاچاقچیان و خارجکنندگان سرمایه از کشور)، اسراف در ساختن برجهای با آپارتمانهای تا هزارمتری بهجای نوسازی بافتهای فرسوده و آماده فروریختن، اسراف در پذیراییها و حکایت اسرافهای بسیار دیگر در زندگی و مدیریت روزمره و از جمله اسراف در مصرف بنزین و گازوئیل با خودروهای پرمصرف، اما در آنچه از اسراف جلوگیری میکرده است مثل احداث راهآهن بهجای کامیون کاملا خساست بهخرج دادهایم. ظاهرا قرآن به جوامع دیگری تعلق دارد و مدیران و مردم جامعهمان برای رستگاری اسراف را انتخاب کردهاند و بیتوجهی مدیران جامعه در برابر همه تذکرات مصداق نرود میخ آهنین بر سنگ است و راه رستگاری از اسراف نمیگذرد. آنچه دیروز در خوزستان مطرح شد و آنچه امروز در اصفهان مطرح است و در روزهای آینده در همه نقاط کشور خواهد بود، نتیجه همین اسراف است. آیا گوش شنوایی وجود دارد؟ اینک چاره در جبران است. تنها راه رستگاری کشورمان و جلوگیری از تخریب ملی و سرزمینی آن است که از اسراف در مصرف منابع طبیعی خودداری کنیم. قبول کنیم که میتوانیم از یک سو با وضع مقررات لازم و اصرار بر اجرای آن همه را به صرفهجویی و نه با معیارهای شبهلیبرالیستی و راحتطلبانه بلکه با معیارهای «مصرف هرچه کمتر» دعوت کنیم و از سوی دیگر بر مبنای «اطلبو العلم ولو باسین» از عالمان و متفکران و فناوران کشورمان و نیز دنیا بخواهیم تا چاره مشکلات را بیابند و عمل کنند. توجه شود که اینک کشورمان نیازمند صرفهجویی در قطره قطره آب، نفت و سایر منابع طبیعی کشور است. حیف است کشوری آباد که میتواند مرکز انرژی منطقه و دارای جایگاه اصیل علم و فرهنگ فناوری باشد، به نابودی سوق یابد. به یاد داشته باشیم که دشمنان بیرون از مرزها بسیار محیل و گوشبهزنگ هستند، از داخل با تخریب سرزمینی به آنها کمک نکنیم. امروز گفتمان رئیسجمهور، مجلس و سایر مدیران کشور باید «حفظ ایران» باشد و در این امر با تمام وجود حرکت کنند. مردم حاضر هستند.
اخبار ویژه ۴ آذر
روزنامه کیهان**
ایران، گلهای بسیاری را وارد دروازه آمریکا کرده است
آمریکا بعد از جنگ افغانستان عراق، و سوریه تبدیل به ابرقدرت سالخوردهای شده و از روسیه و چین گرفته تا ایران را به سمت پر کردن جای خالی خود سوق داده است.
این ارزیابی را روزنامه القدسالعربی منتشر کرده و در توضیح آن یادآور شد: در بیست و هشتمین نشست بینالمللی والدای در سوچی رئیسجمهور پوتین در اشاره به پایان یافتن رهبری آمریکا بر جهان و نقش نوظهور رقبای دیگر این کشور، جهانی چند قطبی را بشارت داد.
بعد از خروج ایالات متحده آمریکا از افغانستان و کاهش نفوذش در عراق و سوریه و نیز پشت کردن این کشور به بسیاری از کانونهای تنش در جهان، آمریکا همچون سالخوردهای به نظر میرسد که به بازنشستگی رسیده و برای رهبران این کشور دشوار است حمایتی مردمی را برای هرگونه جنگ جدیدی در منطقه بسیج کنند. این بازنشستگی زودهنگام، خیلی را به سمت پر کردن جای خالی آمریکا سوق داده است.
ایران بر مبنای همین تحولات به سمت بازپس گرفتن عظمت امپراطوری خود حرکت کرد. از خروج آمریکا از توافق هستهای استفاده کرد و غنیسازی با غنای ۳.۶۷ را به بیست درصد رساند و سپس در پی تمرکز بر تاسیسات نطنز این میزان را به ۶۰ درصد رساند. این افزایش سطح غنی سازی پاسخی از سوی ایران و در راستای به چالش کشیدن اسرائیل بود. همچنین پیام فشاری بود که ایران به غرب ارسال کرده مبنی بر اینکه ایران قدرتمند است و با روسیه و چین ائتلافی راهبردی دارد؛ در نتیجه بازگشتش به مذاکرات هستهای دست خالی نخواهد بود بلکه از عوامل قدرتی برخوردی است که به این کشور اجازه نشستن کنار بزرگان و بازی با آنها را اعطا میکند.
ایران به واسطه نیروهای متحدش در منطقه، مرزهایی گسترده برای رسیدن به دریای مدیترانه از طریق عراق، لبنان و سوریه دارد. شبه نظامیان متحد ایران، مرزها را جابهجا کردهاند.
ایران بارها به دروازه آمریکا گل زده است. به گونهای که این تصور به وجود میآید که ایران تبدیل به قدرتی بزرگ شده است. با این وجود، چشمپوشی آمریکا از اقدامات ایران به خاطر سرگرم بودنش به قضایای راهبردی دیگر بزرگترین تشویق برای ادامه دادن به طرح توسعهطلبیاش است. از جمله گلهایی که ایران وارد دروازه آمریکا کرد، توقیف کشتیهایی است که از خلیج فارس عبور میکنند. تعرض قایقهای جنگی ایران به کشتیهای آمریکایی و قبل از آن سرنگونی هواپیمای جاسوسی آمریکا و تحریک بازوهایش در یمن برای هدف قراردادن تاسیسات نفتی عربستان است. در عراق نیز متحدان ایران پایگاههای آمریکایی را هدف قرار دادند. اخیرا نیز اقدامات ایران علیه آمریکا به عرصه سوریه رسیده است. به این ترتیب که پایگاه التنف هدف قرار گرفت. علیرغم اینکه هیچ طرفی مسئولیت آن را برعهده نگرفته؛ اما واشنگتن به خوبی از عامل آن باخبر است.
درباره بازگشت به توافق هستهای نیز ایران شرطهای آمریکا را نپذیرفته است و بازگشت به توافق ۲۰۱۵ را اساس راهحل میداند. درکنار آن خواستار لغو تمام تحریمها و تضمین دولت آمریکا برای عدم خروج دوباره از آن است. این کشور همچنین پرداختن به مسئله موشکی و توسعه نفوذش در کشورهای عربی را نپذیرفته است. حتی متحد ایران یعنی بشار اسد نیز اکنون از رویارویی با حضور آمریکا در سوریه صحبت میکند.
روسیه نیز توانسته است آمریکا را مجبور کند حضورش در آبهای گرم دریای مدیترانه را به رسمیت بشناسد. همچنین توانست قطعنامههای آمریکا در شورای امنیت درخصوص سوریه را به تعطیلی بکشاند. روسیه شانزده بار در این راستا از حق وتوی خود استفاده کرده است.
چشمپوشی آمریکا از اقدامات ایران و روسیه به این خاطر است که این کشور خود را برای رویارویی با غول چینی آماده میکند. تشکیل ائتلاف اوکاس (آمریکا، انگلیس و استرالیا) زمینهسازی برای پایان دادن به توسعه نفوذ چین است. این ائتلاف به واشنگتن آزادی حضور در اقیانوس آرام و مناطق نزدیک به چین را میدهد.
اصلاحطلبان در گردنه حیران و پیچ «چه کنم، چه کنم»
اصلاحطلبان در اثر سوء عملکرد خود در گردنه حیران به سر میبرند.
به نوشته سایت «الف»، برخی اصلاحطلبان سرشناس طی یکی دو سال اخیر از عملکرد جریان اصلاحطلبی ابراز ناامیدی کردهاند و دست به خودانتقادیهایی زدهاند.
این نقدها توسط روزنامهنگاران، چهرههای سیاسی و نظریهپردازان طیف مذکور مطرح میشوند. اما نکته اینجاست که بسیاری از این نقدها را چه ناظران و تحلیلگران بیطرف بارها و بارها طی دو دهه به اصلاحطلبان گوشزد کردهاند، اما آنان کمتر گوش شنوایی دراین باره داشتهاند. عباس عبدی، اخیرا در روزنامه اعتماد و درباره بیانیه جبهه اصلاحات نوشت: «جبهه اصلاحات پس از شکست قاطع سیاسی و ناتوانی مطلق در آوردن مردم به پای صندوقهای رأی در خرداد ۱۴۰۰، پیش از هر اقدامی از جمله موضع گیری درباره برجام یا سایر امور، باید ابتدا موجودیت خود را بازنگری و تحلیل کند. اگر آنان همچنان بر مشی گذشته هستند و نقدی بر آن نمیبینند، در این صورت طبیعی است که مخاطب نیز این بیانیه یا هر موضع دیگر آنان را در این چارچوب تحلیل و فهم کند. ولی اگر سیاستهای گذشته جبهه را، هم از حیث راهبرد و هم تشکیلات و هم افراد و بالاخره تاکتیکها واجد ایرادهای اساسی میدانند، ابتدا باید آن را تبیین کنند.»
در ادامه مروری گزیده بر بخشهایی از چنین مقالات و اظهار نظراتی خواهیم داشت. روزنامه آفتاب یزد مینویسد: به نظر میرسد این جریان سیاسی کشور [جناح اصلاحطلب]علیرغم آنکه منتقد رفتار سیاسیون و نمایندگان جناح راست است لیکن بعضا اخیرا خود گرفتار چنین اظهارنظرهای شاذ میشوند [اشاره به بیان اظهاراتی از سوی اصلاحطلبان برای دیده شدن]. مثال بارز آن گفتههای فائزه هاشمی است. بر فرض که او قلبا به ترامپ اعتقاد داشته (!)، اما بیان آن، چه سود و منفعتی دارد و مهمتر اینکه چه نسبتی با رویکرد جریان اصلاحطلب خواهد داشت؟
ناصر قوامی، عضو فراکسیون اصلاحطلبان مجلس ششم در گفتگو با نامه نیوز ضمن اشتباه خواندن حمایت خاتمی از حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، درباره حمایت وی از عبدالناصر همتی در انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری میگوید: اگر به دعوت آقای خاتمی بیتوجهی شد، دلیلش بیتوجهی او به تفکر مردم بود. آقای خاتمی اشتباه کرد. من از ارادتمندان او و آقای کروبی هستم و چوبش را هم خوردهام و نوش جانم. اما به اینها اعتراض دارم، چرا چنین کاری کردند؟
محمد قوچانی سال ۹۸ در روزنامه سازندگی نوشت: «واقعیت این است که با وجود باور به اصلاحطلبی نمیتوان از کارنامه اصلاحطلبان چه در دولت، چه در مجلس، چه در شوراهای شهر و شهرداریها دفاع کرد. حتی با فرض پذیرش نقش جناح مقابل [اصولگرایان]در عدم همکاری با اصلاحطلبان و از آن فراتر برخی کارشکنیهای جناحی و حزبی، کارنامه اصلاحطلبان در بهخصوص دوره اخیر در نهادهای انتخابی کامیاب نیست و در یأس، ناامیدی و سرخوردگی مردم و شهروندانی که به آنان رای دادهاند اثر مستقیم دارد. متاسفانه فراتر از ناکارآمدی حتی مسائلی، چون اتهام فساد و سوءاستفاده در همه سطوح کارگزاران سیاسی و حاکمیتی منتسب به جبهه اصلاحات به چشم میخورد... اگر در دولت بتوان گناه کارنامه اصلاحطلبان را به گردن اعتدالگرایان انداخت و اگر در مجلس میتوان ضعف اصلاحطلبان را به حساب ناهمراهی اصولگرایان معتدل گذاشت، اما حداقل در شهرداری و شورای شهر تهران نمیتوان از بار مسئولیت شانه خالی کرد و این واقعیتی دردناک است که ما اصلاحطلبان نتوانستیم انتظارات رایدهندگان را برآورده سازیم.»
صادق زیبا کلام در روزنامه شرق مینویسد: آنان [اصلاحطلبان]در قبال عملکرد «فراکسیون امید» در مجلس دهم سکوت کردند. در قبال عملکرد دولت دوم آقای روحانی با وجود نقششان در ترغیب مردم به شرکت در انتخابات اردیبهشت ۹۶ همچنان به سکوتشان ادامه دادند. حاصل شد انتخابات اسفند ۹۸ و ریزش بخش عظیمی از بدنه اجتماعیشان، اما و باکمال تأسف هیچ حرکت و تغییر و تحول جدی از آنان دیده نشد؛ انگار جملگی آن حوادث و رویدادها در کشور دیگری اتفاق افتاده.
قدرتنمایی موجب سنگینی کفه ایران در مذاکرات شده است
یک روزنامه اصلاحطلب، چشمانداز مذاکرات وین را با توجه به قدرتمند شدن ایران، مثبت خواند.
دنیای اقتصاد به قلم دکتر ابراهیم متقی استاد دانشگاه نوشت: رئیسی در رقابتهای انتخاباتی از مفهوم «دولت قوی» برای تامین حقوق اجتماعی و اقتصادی جامعه ایران یاد کرد. رئیسی به این موضوع اشاره داشت که دولت قوی از ابزارها و قابلیتهای بیشتری برای تحقق اهداف سیاسی ایران برخوردار خواهد بود. ویژگی اصلی دولت قوی در تفکر ابراهیم رئیسی بر اساس بهکارگیری سازوکارهای کنش چندجانبه و چندجانبهگرایی رقابتی برای اعمال فشارهای سازنده، حقوقی و بینالمللی به آمریکا در جهت اجرای تعهدات برجامی خود بوده است. یکی از شاخصهای اصلی دولت قوی را باید در «تولید قابلیت برای چانهزنی» دانست. ایران به گونه تدریجی در فضای تحریمهای اعاده شده توانست موقعیت خود را ارتقا دهد. در این ارتباط، میتوان به افزایش ظرفیت غنیسازی ۶۰ درصدی ایران و فعال شدن سایت فردو اشاره کرد. سانتریفیوژهای جدید ایران از قابلیت سرعت بخشیدن به توان غنیسازی برخوردارند.
دولت روحانی تلاش داشت تا از طریق معادله اروپا و جداسازی اروپا از آمریکا به نتایج و مطلوبیت موردنظر خود در جهت کاهش تحریمها برسد، چنین رویکردی، نتیجه مطلوب را به همراه نیاورد. بر اساس چنین رویکردی بود که دولت رئیسی از سازوکارهای مربوط به چندجانبهگرایی متوازن در قالب «اتحادیه اروپا»، «چین» و «روسیه» بهره گرفت تا بر اساس چنین رویکردی اولا انگاره پایبندی ایران به قواعد برجام حفظ شود، ثانیا ایالات متحده به این موضوع واقف شود که ایران در تنهایی دیپلماتیک قرار نداشته و فشارهای متنوعی بر سیاست جداییطلبانه آمریکا از برجام وارد شود.
ایران از سازوکارهای موازنه قدرت از طریق بازدارندگی برای حفاظت از دیپلماسی و برجام بهره میگیرد. یکی از شاخصهای قدرت ایران را میتوان ارتقای قابلیت بازدارندگی دانست. به هر میزان کشوری از قدرت بازدارنده بیشتری برخوردار باشد، در دیپلماسی جهانی آمادگی بیشتری برای چانهزنی خواهد داشت. ارتقای قابلیت بازدارندگی ایران را میتوان یکی از پشتوانههای اصلی دیپلماسی هستهای در مذاکرات دانست. تداوم دیپلماسی وین به این دلیل امکانپذیر است که ایران از «سازوکارهای بازتولید موازنه قدرت» در حوزههای نظامی و فنی بهره میگیرد.
بر اساس چنین نشانههایی است که ایران تلاش دارد تا شکل جدیدی از کنش دیپلماتیک را در دستور کار دیپلماسی هستهای خود و در روند مذاکرات وین قرار دهد. واقعیت آن است که تاکنون نگرش ایران برای کاهش تعهدات برجامی بهعنوان بخشی از سیاست پایبندی به تعهدات برجامی بوده است. برای عبور از چالشهای پیش روی مذاکرات برجام، ایالات متحده باید نخستین گام در ارتباط با پایان دادن به تحریمها را بردارد. مذاکرات برجامی بدون اجرای تعهدات پیشین بازیگران امکانپذیر نخواهد بود.
دروغ بودن ادعای رونق اقتصادی از طریق برجام عبرت نشد؟!
روزنامه زنجیرهای آرمان ادعا کرد: «برای احیای اقتصاد، شوک برجام لازم است».
این روزنامه از قول کارشناس سیاسی خود، تحلیل اقتصادی بیرون داده و نوشته است: «موانع احیای مذاکرات برجام زیاد است، اما باید روی چگونگی برخورد با این موانع کارشود تا بتوانیم از آنها بگذریم و به هدفی که رفع تحریمهای آمریکاست، برسیم. ولی برخی مواضع و جهتها به گونهای نیست که بخواهد به یک مصالحه و تعامل در جهت رفع تحریمها منتهی شود. درحالی که اگر جمهوری اسلامی ایران با شناخت و درک محدودیتها، ظرفیتها و فرصتها به مذاکرات برجامی نگاه کند، مسیر، مسیری هست که میشود با رفع موانع به هدفی که میخواهد، برسد.
مجموعه مواضع و دیدگاههای آقای باقریکنی و دیگر دولتمردان چشمانداز مبهمی از روند مذاکرات هستهای پیش روی ما گذاشته. شاید سیاست، سیاستی نباشد که بخواهند یک جواب «نه» بدهند یا اینکه بخواهند رویکردی را در پیش بگیرند که برجام احیا بشود. شاید دیدگاه و مواضعی در دستور کار داشته باشند که مسئولیت شکست برجام را به گردن طرف مقابل یا دولت سابق بیندازند. اما این رویکرد، رویکردی نیست که بخواهد منافع و امنیت ملی در حد مطلئب تامین کند. شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور وخیم است و همگان با پوست و گوشت خود دارند این شرایط را تجربه میکنند. قطعا احیای برجام به رشد و رونق اقتصادی کشور کمک میکند. برجام یک توافقنامه بدون اشکال نیست و کسی منکر این نمیشود، اما به هر حال یک فرصت است و اگر از آن استفاده نشود، پیامدهای سنگینی برای کشور به همراه خواهد داشت.
امیدواریم دولتمردان شرایط اقتصادی و اجتماعی را دقیقتر درک کنند و بدانند برجام چه بخواهند، چه نخواهند به اقتصاد و معیشت مردم پیوند خورده. با سخن گفتن از اینکه زندگی و معیشت مردم را از برجام جدا میکنیم، صرفا مشکل حل نمیشود. چه خوشمان بیاید، چه نیاید، این واقعیتی است که الان در جامعه وجود دارد و همه دنبال این هستند که برجام به اقتصاد کشور شوک وارد کند».
فارغ از استدلالهای سیاسی غلط این کارشناس سیاسی، درباره وجه اقتصادی ماجرا کافی است به اظهارات اکبر فرشاد مومنی (کارشناس اقتصادی اصلاحطلب) استناد کنیم که پس از برجام و در بحبوحه هیجانسازیهای سیاسی مدعی رونق اقتصادی حاصل از برجام، اوایل آبان ۹۵ در گفتگو با روزنامه آرمان هشدار داد: «واقعیت این است که رشد اقتصادی سال ۹۵ یک رشد به غایت بیکیفیت بوده است و این همان مسئلهای بود که حتی دستگاههای ذیربط داخلی نیز بارها به آن اشاره کردهاند. زیرا رشد بیکیفیت بنا بر تعریف رشد مبتنی بر خامفروشی، دلالی، سوداگری و ترویج تجارت پول است. در حالی که مسالهای که برای کشور نجاتبخش است افزایش فرصتهای شغلی مولد در کنار افزایش توان رقابت اقتصادی ملی است که ریشه در ارتقای بنیه تولید ملی دارد.
واقعیت این است که رشد اقتصادی ۹۵ هیچیک از این ویژگیها را ندارد؛ بنابراین رشد حاصل شده بیش از اینکه به کار ملت و کشور بیاید به کار رقابتهای جناحی و سیاسی میآید و گرهی از مشکلات کشور باز نخواهد کرد... در این شرایط بسیار پیچیده که تولیدکنندگان ایران در شرایط بحرانی روزگار میگذرانند همچنان مشاوران اقتصادی دولت به صراحت میگویند که نباید به تولیدکنندگان اعتنایی کرد، در حالیکه بقا و امنیت ملی کشور، کیفیت زندگی مردم و توان رقابت اقتصاد ملی تابعی از وضعیت تولیدکنندگان است. به همین علت باید به صراحت گفت که مشکل کار، گزارشهای غلط مشاوران اقتصادی به روحانی است... برای بخش بزرگی از جمعیت در ایران کارد به استخوان رسیده است... رئیسجمهور حداقل باید در سال پایانی مسئولیت خود متوجه شوند که یکی از ریشههای عدم توفیق در حوزه اقتصاد به خاطر این مسئله است که در حیطه مشاوران اقتصادی خواسته شده که بر روی یک پا حرکت شود و اتفاقا پایی هم که انتخاب کردند یک پای شکسته بود که عدم صلاحیت و کفایت خود را طی چند سال گذشته به اندازه کافی نشان داده است.»
**************
روزنامه وطن امروز**
بسیجیان قدرشناس جایگاه خود باشند
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامی با تبریک هفته بسیج، «همت بلند، خردمندی، درستاندیشی و توکل به خدا» را ابزارهای تجربهشده برای غلبه بر مشکلات کشور دانستند. متن پیام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
هفته بسیج بر همگان مبارک باد، بویژه بر رویشهای تازه و باطراوت بسیجی که همچنان مانند نسل پیش از خود، فرزندان محبوب امام راحل عظیمالشأنند.
عزیزان!
قدرشناس جایگاه خود باشید و بدانید که با همت بلند و در پرتو خردمندی و درستاندیشی، و با اعتماد و توکل به خداوند دانا و توانا، میتوانید در همه مسائل عمومی کشور و ملت، اثربخش و مشکلگشا باشید. این تجربه چند دهه ملت ایران است.
والسلام علیکم و رحمهالله
سیدعلی خامنهای/ ۳ آذر ۱۴۰۰
***
دبیر شورای نگهبان: نباید در این مملکت کسی پیدا شود که شب را گرسنه بخوابد
آیتالله جنتی گفت: باید قدردان مردم باشیم و تا آنجا که میتوانیم مشکلات اقتصادی را کم کنیم، نباید در این مملکت کسی پیدا شود که شب را گرسنه بخوابد. به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی شورای نگهبان، آیتالله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان طی سخنانی در جلسه این شورا با اشاره به تشکیل بسیج در ۵ آذر ۱۳۵۸ به فرمان امام خمینی (ره) ضمن تبریک هفته بسیج گفت خداوند را برای این نعمت الهی شاکریم. وی در بخش دیگری از سخنان خود به مشکلات اقتصادی و معیشتی اشاره و با بیان اینکه اگر روحیه بسیجی حاکم باشد همه مشکلات حل میشود، خاطرنشان کرد: مسؤولان باید تمام تلاش خود را برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی به کار گیرند. دبیر شورای نگهبان افزود: این مردم که همه چیزشان را در راه اسلام و انقلاب فدا کردهاند و در همه صحنههای دفاع از اسلام و انقلاب حاضر بودهاند، باید مشکلاتشان برطرف شود. جنتی یادآور شد: باید قدردان مردم باشیم و تا آنجا که میتوانیم مشکلات اقتصادی را کم کنیم، نباید در این مملکت کسی پیدا شود که شب را گرسنه بخوابد. وی در پایان خاطرنشان کرد: انشاءالله خداوند کمک کند تا با تاسی از امیرالمومنین علی (ع) به مردم، اسلام و انقلاب خدمت کنیم و خداوند این مملکت را حفظ و مسؤولان را توفیق خدمات صادقانه عطا کند.
***
هیأت ایرانی برای پیگیری پرونده شهادت سردار سلیمانی وارد بغداد شد
منابع عراقی گزارش دادند هیأتی قضایی از ایران برای بررسی پرونده ترور فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و نایبرئیس شهید سازمان حشدالشعبی عراق وارد بغداد شده است. به گزارش فارس، رسانههای عراقی روز گذشته گزارش دادند هیأتی قضایی از ایران وارد بغداد شده است. بر اساس گزارش پایگاه خبری «العهد نیوز»، هدف از سفر این هیأت ایرانی به بغداد پیگیری پرونده ترور سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و شهید ابومهدی المهندس، نایبرئیس سازمان حشدالشعبی است. در ادامه این گزارش آمده است که «فائق زیدان» رئیس شورای قضایی عالی عراق با اعضای هیأت ایرانی دیدار و گفتگو کرده است.
***
سردار شکارچی: به دنبال تولید پیشرفتهترین تجهیزات نظامی هستیم
سخنگوی ارشد نیروهای مسلح گفت: به دنبال ساخت و تولید قویترین و پیشرفتهترین سلاحها و تجهیزات نظامی هستیم. به گزارش مهر به نقل از صداوسیما، سردار ابوالفضل شکارچی، سخنگوی ارشد نیروهای مسلح ضمن گرامیداشت هفته بسیج با بیان اینکه کشور ما با همه کشورهای دنیا یک سری تفاوتها و یک سری وجوه مشترک دارد، گفت: وجوه مشترک ما با دنیا این است که ما دنبال ارتقای تکنولوژی و امکانات، بویژه در حوزه نظامی هستیم و برای دفاع از کشور، انقلاب، نظام و مردممان به دنبال این کارها هستیم. وی تصریح کرد: تنها چیزی که دنبال نمیکنیم سلاح اتمی است و هر چیز دیگر را برای دفاع از کشور، مملکت و مردم مان دنبال میکنیم. دستاوردهای زیادی هم داشتهایم؛ یعنی سرعت عملمان چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی به صورت میانگین بیشتر از همه دنیاست و این به برکت خون شهدا و رهبریهای امام (ره) و مقام معظم رهبری است. سخنگوی ارشد نیروهای مسلح تاکید کرد: این چیزها را دنیا هم دارند و همه داریم دنبال میکنیم که پیشرفته شویم و دارای برجستگیهایی باشیم، اما آن چیزی که کشور ما دارد و همه کشورهای دنیا ندارند، بسیج است. سردار شکارچی اضافه کرد: به دنبال ساخت و تولید قویترین و پیشرفتهترین سلاحها و تجهیزات نظامی هستیم. وی با بیان اینکه ما «یک سری داشته» داریم و این در همه کشورهای دنیا مشترک است، اظهار داشت: دنیا هم این را میداند و ما مرتب رزمایش انجام میدهیم. تمرین میکنیم و در بعضی عملیاتهای جدی مثل عملیات عینالاسد از آن استفاده میکنیم. یا در هدف قرار دادن پهپاد آمریکایی از آن استفاده میکنیم و دنیا این را میبیند و چشمهای دنیا به این توانایی و اقتدار باز است.
**************
روزنامه خراسان**
واردات فقط ۱۲ درصد کالای اساسی با ارز نیمایی!
ایسنا - اگرچه هنوز تکلیف حذف ارز ۴۲۰۰ مشخص نیست، اما در آستانه تصمیمگیری در این زمینه، سهم واردات اقلام اساسی با ارز ترجیحی تا چند برابر ارز نیمایی سنگینتر است، به طوری که فقط ۲۰ درصد ارزش دلاری و حدود ۱۲ درصد حجم واردات این کالاها در نیما تامین ارز میشود.
ورود نخستین استارتآپ به بورس
ایسنا - وزیر ارتباطات با اعلام خبر عملی شدن وعده ورود استارتآپها به بازار سرمایه تأکید کرد که در آستانه صدمین روز استقرار دولت نام نخستین استارتآپ ایرانی بر تابلوی فرابورس نقش خواهد بست. بر اساس این گزارش با پیگیریهای وزیران ارتباطات و فناوری اطلاعات، اقتصاد و دارایی، معاون علمی و فناوری رئیسجمهور و ریاست سازمان بورس، سرانجام استارتآپ تپسی مجوز ورود به بازار سرمایه را دریافت کرد.
ارزانی گوجه فرنگی یک ماه دیگر
مهر - رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزی با بیان این که قیمت گوجه فرنگی یک ماه دیگر به تعادل میرسد، اظهار کرد: صادرات محصولات از جمله سیب زمینی باید مدیریت شود. وی افزود: ما در تولید سیب زمینی مشکلی نداریم و تنها مسئله صادرات بیش از اندازه آن است، متأسفانه برنامه درستی برای صادرات محصولات نداریم و میزان آن به درستی پیش بینی نمیشود برای همین در تنظیم بازار داخل به مشکل میخوریم.
**************
روزنامه ایران**
حاج قاسم به من گفت «انسیه خانم! شما مدافعانِ مدافعان حرم هستید»
خبر اول اینکه، دفاع پرس نوشت که انسیه شاهحسینی، کارگردان فیلم «به کودکان شلیک نکنید» به نقل خاطرهای از شهید حاج قاسم سلیمانی پرداخت و گفت: شهید سلیمانی به من گفت «انسیه خانم! ما مدافعان حرم هستیم، اما امثال شما که درباره این مسائل فیلم میسازید، مدافعانِ مدافعان حرم هستید.»
خودداری بیژن زنگنه از حضور در دادگاه کرسنت
خبر دیگر اینکه، جهان نیوز در گزارشی نوشت: از سال ۹۱، پرونده آقای زنگنه در موضوع کرسنت با صدور کیفرخواستی به جریان افتاده و چندین بارهم تاکنون احضار شده است و طبق شنیدهها آخرین احضار زنگنه، در تاریخ ۱۵ آبان سال جاری بوده، اما وی حضور در دادگاه استنکاف کرده است.
«بوریس جانسون» متن سخنرانیاش را گم کرد!
دست آخر اینکه، به گزارش «ایران آنلاین»، «بوریـس جانسون» نخست وزیر انگلیس طی سخنرانی در جمع کارفرمایان انگلیسی، یادداشتهای خود را گم کرده و شروع کرد به پرت و پلا گفتن. وی درآن شرایط خاص، درحالی که به دنبال یادداشتهایش میگشت، گفت: بنابراین خیابانهای امن، مدارس خوب، پهنای باند عالی، آ آ آ. منو ببخشید...
**************
روزنامه شرق**
دیدار نماینده آمریکا با طالبان در دوحه
نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان هفته آینده به دوحه قطر سفر خواهد کرد تا در یک نشست دوهفتهای با رهبران طالبان شرکت کند. به گزارش رویترز، ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «آنها درباره منافع ملی حیاتی ما تا جایی که به افغانستان مربوط میشود، گفتگو خواهند کرد». او افزود که سرفصل این گفتگوها مقابله با تروریسم، ایجاد یک مسیر خروجی امن برای شهروندان آمریکا و نیز افغانهایی که آمریکا به آنها تعهد ویژهای دارد، یاریرسانیهای انساندوستانه و نیز وضعیت اقتصادی افغانستان خواهد بود. توماس (تام) وست، فرستاده ویژه آمریکا در امور افغانستان، پیشتر و در آغاز این ماه، در نشستی با روسیه، چین و پاکستان بر سر افغانستان شرکت کرده بود. نمایندگانی از گروه طالبان نیز در آن نشست با نمایندگان این کشورها دیدار کردند. این دیدار نخستین دیدار رسمی میان واشنگتن و گروه طالبان پس از تاریخ ۳۱ آگوست بود که آمریکا به طرز آشفتهای به دو دهه جنگ خود در افغانستان پایان داد. همچنین سخنگوی طالبان با تأیید آغاز مذاکرات میان نمایندگان آمریکا و طالبان گفته است که در این مذاکرات تلاش میشود تا پولهای بلوکهشده افغانستان آزاد شود. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان همچنین افزود مقامهای طالبان در چارچوب توافقات دوحه هرازگاهی با نمایندگان آمریکا دیدار داشتهاند که این دیدارها میتواند مفید واقع شود. مجاهد گفته است که با ادامه این دیدارها تعهدات تازه میشود و نگرانیها از بین میرود و تلاش صورت میگیرد که پولهای بلوکهشده مردم افغانستان آزاد شود تا مشکلات اقتصادی حل شود. پس از اینکه طالبان در تاریخ ۱۵ آگوست قدرت را از دست دولت مورد پشتیبانی غرب در کابل درآورد، جریان کمکهای خارجی برای توسعه افغانستان ناگهان قطع شد و اقتصاد این کشور رو به فروپاشی رفت. کمبود پول نقد مشکلات زیادی را برای این کشور ایجاد کرده است. بسیاری از رهبران دولت طالبان در فهرست تروریسم و تحت تحریم آمریکا قرار دارند و ارسال پول نقد به افغانستان با دشواریهای قانونی روبهروست. با فرارسیدن فصل سرد زمستان، بحران انسانی در افغانستان جایگزین بحران جنگی شده است. میلیونها نفر از مردم این کشور با گرسنگی دستوپنجه نرم میکنند که ناشی از افزایش قیمت کالاهای خوراکی و نیز خشکسالی است.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}