یادداشت روزنامه‌های ۸ آذر


روزنامه کیهان

قلاب‌گیری برای نفر پشت در/محمد ایمانی

۱- دور جدید مذاکرات کمیسیون مشترک برجام، بعدازظهر امروز در هتل کوبورگ وین برگزار می‌شود. تیم همراه آقای علی باقری، پس از آقایان روحانی، لاریجانی، جلیلی و ظریف، پنجمین هیئت ایرانی است که ظرف ۱۸ سال گذشته درباره بهانه‌جویی هسته‌ای غرب مذاکره می‌کند. این مذاکرات اول بار در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۸۲ به بیانیه سعدآباد، و سپس در اسفند ۱۳۸۲ و آبان ۱۳۸۳ به توافقات بروکسل و پاریس منتهی شد. اما طرف غربی پس از دو سال اعتماد‌سازی داوطلبانه ایران که قرار بود شش ماهه باشد، مدعی شد بهترین تضمین، دائمی کردن تعلیق برنامه هسته‌ای ایران است! پس از آن هم در چهارده سال گذشته ده‌ها دور مذاکره در ژنو، بغداد، استانبول، مسکو، آلماتی، و مجدداً در ژنو و لوزان و وین انجام شد تا به برجام و سرنوشت عبرت‌آموز آن انجامید. شش دور مذاکره از فروردین تا خرداد امسال نیز موجب نشد آمریکا دست از عهدشکنی بردارد. ایران در واکنش به روند اجرای یکطرفه و خسارت‌بار برجام -در حالی که به مدت پنج سال توقف و تعلیق ۹۵ درصد برنامه هسته‌ای خود را پذیرفته بود- از سال گذشته تصمیم گرفت، ورق معادلات را برگرداند.

۲- دست ایران در مذاکرات، به مراتب پُر‌تر از شش ماه قبل یا یک سال گذشته است. از دیپلماسی فعال اقتصادی و صادرات نفتی و غیرنفتی بگیرید، تا موفقیت در مهار شیوع کرونا (با وجود تحریم‌های ظالمانه)، و افزایش توانمندی‌های هسته‌ای. نیاز نیست جای دوری برویم.

به این چند سند که نمونه‌ای از صد‌ها ارزیابی منتشره در محافل آمریکایی است، عنایت کنید:
- نشریه فارن افرز: تحریم‌های آمریکا علیه ایران، از سر درماندگی است. آمریکا بیش از اندازه به ابزار تک‌بعدی تحریم تکیه کرده؛ چنانکه در دوره اوباما، سالانه ۵۰۰ نهاد را به بهانه‌های مختلف تحریم کرد و در دور ترامپ دو برابر شد. بایدن هم، تحریم‌های جدیدی را اعمال کرد؛ اما شواهد نشان می‌دهد تحریم، موثر نبوده است.
- مجله نیوزویک: گزارش دولت بایدن درباره تحریم ها، اعتراف به شکست این سیاست است. با این وجود، دولت آمریکا مثل یک کودک وابسته به آبنبات، با تحریم خو گرفته و با وجود شکست، حاضر به کنار گذاشتن آن نیست. ایران پس از دو سال تحمل بدعهدی اعلام کرد از تعهدات داوطلبانه فاصله می‌گیرد که نتیجه آن، گسترش غنی سازی است.
- اندیشکده کوئینسی: افراط در تحریم، آمریکا را ضعیف، و ایران را قوی کرد. تحریم نادرست، نتوانست مانع از گسترش برنامه هسته‌ای شود، بلکه موجب تهاجمی‌تر شدن رفتار ایران در حملات نیابتی به نیرو‌های آمریکا و برخی نفتکش‌ها و تأسیسات نفتی شد. انتظار کاخ سفید برعکس از آب درآمده؛ ایران در حال تنوع بخشیدن به اقتصاد خود و خروج از وابستگی به نفت است. 
- بنیاد کارنگی: چند دهه تحریم آمریکا برای مهار ایران شکست خورده و نفوذ ایران در خاورمیانه افزایش یافته است.

۳- مذاکرات وین در حالی برگزار می‌شود که آمریکا به اعتبار خیانت خود، پشت در مانده است. دوست و دشمن، هم تحقیر خود خواسته آمریکا را می‌بینند و هم می‌دانند که چرا هیئت آمریکایی، روند مذاکرات را از پشت در دنبال کند. اگر آمریکا به لحاظ حقوقی و سیاسی در موضع ضعف و محکومیت نبود، آیا امکان داشت بپذیرد که بیرونِ کمیسیون مشترک جایابی شود؟ از طرف دیگر، اگر دولت بایدن به توافق پایبندی و باور داشت، نباید پس از یازده ماه، همچنان از انجام تعهداتش طفره برود و خواستار مذاکره درباره توافقی شود که به‌عنوان ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱، به تایید دولت وقت آمریکا و شورای امنیت رسیده است. دولت آمریکا به احیای برجام برای «مهار برنامه پیشرفت ایران» نیاز دارد، اما ضمنا می‌خواهد همین «نیاز راهبردی» را به‌عنوان «امتیاز» به ایران بفروشد! روشن است که طرف ایرانی در این ۱۸ سال هرچه تنازل برای توافق بوده انجام داده، و دیگر حاضر نیست بر سر حداقل حقوق خود مجدداً چانه‌زنی و تنازل کند؛ بنابراین باید دید آمریکا در آرزوی کلاهبرداری مجدد، روی چه کسانی حساب می‌کند؟ در خارج روی تروئیکای دغلباز اروپایی و ادعای توافق موقت، و در داخل ایران، روی پادو‌های سیاسی - رسانه‌ای که مأموریت‌شان تحریف واقعیات از یک طرف، و تحریک برای ایجاد ناآرامی است؛ آن هم به بهانه مشکلاتی که در دوره مدیریت همین طیف مورد بی‌اعتنایی قرار گرفت و تلنبار شد.

۴- مأموریت عناصر غربگرا سبک‌نمایی کفه سنگین ایران و پُر‌نمایی کفه خالی آمریکاست. آن‌ها مأمورند به تعبیر شهید سلیمانی (ره) برای دشمن کوچه باز کنند. این جماعت در وضعیت تهیدستی آمریکا و به جای طلبکاری از دشمن ادعا می‌کنند: «تیم مذاکره‌کننده برنامه ندارد، کاربلد نیست، و به‌جای منافع ملی، روی حقوق ایران تأکید می‌کند»! می‌گویند چرا بر «تولید اهرم قدرت و فشار قبل از مذاکرات» اصرار داشتید و چرا مثل برّه‌ای آماده ذبح، مذاکره نمی‌کنید. باورش سخت است، اما پریروز یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای، با ادبیات BBC و VOA نوشت «ایران نباید با افزایش توانایی هسته‌ای، اهرم فشار تولید می‌کرد؛ این موجب بدبینی طرف غربی می‌شود». سال گذشته هم ارگان حزب «اتحاد ملت» با اشاره به تصویر مذاکره تحقیرآمیز ترامپ با رئیس دولت صربستان نوشته بود؛ «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکره کننده می‌پسندد، این تصویر است: همچون برّه‌ای در مذبح و برده‌ای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس را باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضایی کند، باید آن را تمسخر کرد، یا عقلانیت سیاسی خواند؟».

۵- اگر دست غرب با وجود بدعهدی در برجام خالی است، و ایران با وجود خیانت طرف توافق، در جایگاه اقتدار منطقه‌ای ایستاده، بنابراین اهرمی برای غرب نمی‌ماند، مگر امید بستن به ایجاد ناآرامی در ایران. این آخرین خیانتی بود که مقصران وضعیت اقتصادی موجود می‌توانستند در خدمت آمریکا انجام دهند و دریغ نکردند. طراحی اغتشاش، برای اثبات این دیکته غرب است که «ناچارید برای همه مشکلات ریز و درشت، مذاکره کنید و امتیاز بدهید». اما تناقضی لاینحل در این گزاره وجود دارد: اینکه مذاکره و حتی توافق انجام شد، ولی برای طرف مقابل، هیچ حرمت و اعتباری نداشت. در واقع این ادعا که «مذاکره، کلید توقف دشمنی آمریکا و حل مشکلات است»، نسخه‌ای تاریخ مصرف گذشته است، ضمن اینکه بسیاری از مشکلات، حاصل بی‌کفایتی مدیریت غربگراست. هرچه امثال شهیدان سلیمانی، فخری‌زاده و شهریاری، بن‌بست‌گشا بودند، نتیجه رویکرد عناصر غربگرا، افزایش چالش‌ها و محدودیت‌ها بوده است.

۶- طیف غربگرا حاضر است تا کجا در نقشه جنگ ترکیبی دشمن نقش‌آفرینی کند؟ کرونا یک شاهد مثال مهم است که آن‌ها چگونه به‌جای اعتراض به آمریکا، به نظام حمله کردند. به یاد بیاوریم که اکبر گنجی (از افراطیون فراری مدعی اصلاح‌طلبی) اسفند ۹۸، درباره مأموریت شوم این طیف نوشت: «ما کارمندان دولت‌های راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. ما کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشت افکنی در ایران است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم. ما به گونه‌ای عمل می‌کنیم که گویی کرونا فقط در ایران وجود دارد. گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی، مدافع حقوق بشر و... هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای راست افراطی هستیم. ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدید‌ترین تحریم‌های تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم با کروناهراسی انجام دهیم».

۷- امروز به توفیق الهی و با وجود خباثت جبهه تحریم و تحریف، نقشه کرونایی کشور از وضعیت بحرانی (قرمز) خارج شده، بی‌آنکه دولت به روال مدیریت سابق، معطل غرب بماند و دست رد ببیند. ظرف دو ماه و نیم، بیش از ۸۵ میلیون دُز واکسن وارد کشور و تزریق شد و حال آنکه در هفت ماه قبل از آن در دولت سابق، فقط ۱۴ میلیون دُز وارد و تزریق شده بود. این تفاوت مدیریت مسئولیت شناس، با مدیریت منفعلی است که همه مسئولیت‌ها را به برجام و FATF حوالت می‌داد و یک پاسخ تک‌گزینه‌ای و عقیم به همه چالش‌ها داشت! حالا این بحث مهم مطرح است که اگر دولت و مجلس و دستگاه قضاییِ باورمند به مبانی انقلاب اسلامی، بتوانند بر ظرفیت‌های بزرگ ملت ایران و دیپلماسی فراگیر با همه جهان تکیه کنند و برای مشکلات دیگر هم چاره‌جویی کنند، دو گزاره راهبردی اثبات خواهد شد: یکی اینکه به شرط خواستن، و بدون وقت‌کشی و معطلی در فرآیند اعتماد یکطرفه به غرب، می‌توان بر مشکلات چیره شد. دوم اینکه تلقی یا تلقین طایفه غربگرا مبنی بر اینکه بدون اراده امپراتوری غرب نمی‌توان قدم از قدم برداشت، دروغ و باطل بوده است.

۸- مطابق آنچه گفته شد، هیچ عجیب نیست که شاهد دست و پا زدن جریان معارض برای مسئله‌آفرینی و تردیدافکنی در مسیر جدید هستیم. غرب و پادو‌های آن‌ها می‌دانند که اگر الفت و همت پدید آمده میان سه قوه، شش ماه تا یک سال مجال پیدا کند، می‌تواند افق‌های روشنی از موفقیت در چیرگی بر مشکلات ترسیم کند، چنانکه در کمتر از سه ماه در موضوع کرونا موفق شد قربانیان ۷۰۰ -۸۰۰ نفری را پس از ۹ ماه روند صعودی، به ۸۰ نفر برساند. حالا تصور کنید دولت و مجلس و دستگاه قضایی و سایر نهاد‌ها درگیر حواشی نشوند و تمرکز آن‌ها - مثلا با برخی اغتشاش‌آفرینی‌ها یا اختلافات سیاسی - به هم نخورد. در این صورت طبیعی است که موانع تولید و صادرات برطرف گردد، چتر دیپلماسی اقتصادی گشوده شود، صادرات نفتی و غیرنفتی رونق یابد و ایران تدریجا وارد فاز گسترش سرمایه‌گذاری (داخلی و خارجی) برای به فعلیت رساندن ظرفیت‌ها شود. در این صورت، یک سال دیگر هیچ پشمی به کلاه آمریکا نمی‌ماند.

۹- رهبر انقلاب ۱۰ مرداد ۹۹ به درستی فرمودند: «من به شما بگویم که اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد؛ زیرا که عرصه، عرصه جنگ اراده هاست؛ وقتی جریان تحریف شکست خورد و اراده ملّت ایران همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعاً بر اراده دشمن فائق می‌آید و پیروز خواهد شد». کوتاهی در مبارزه هوشمندانه و قاطع با شبکه مزدور تحریفگر، جمع کردن بساط تحریم را با وجود امکانات موجود به تاخیر انداخته است. این همان بیان الهی درباره منافقین و مرجفون است. «مرجفون» کسانی هستند که با شایعه‌سازی، انتشار اخبار بی‌پایه و ایجاد ترس و اضطراب، جامعه را در برابر دشمن دچار تزلزل می‌کنند. خداوند در سوره احزاب با لحنی قاطع و تهدیدآمیز فرمود: «لَئِن لَم یَنتَهِ المُنافِقونَ وَالَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَضٌ وَالمُرجِفونَ فِی المَدینَهًْ لَنُغرِیَنَّکَ بِهِم ثُمَّ لا یُجاوِرونَکَ فی‌ها إِلّا قَلیلًا. مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا. اگر منافقان و بیماردلان و آن‌ها که با تبلیغات سوء در مدینه دل‌ها را خالی می‌کنند، دست از کار خود برندارند، تو را بر ضدّ آن‌ها برمی‌انگیزیم، پس جز مدّت کوتاهی نمی‌توانند در جوار تو در این شهر بمانند. آن‌ها لعنت‌شدگانند. باید هرجا یافت شدند، گرفته و به سختی کشته شوند».

روزنامه وطن امروز

وتاه‌ترین قصه پیروزی/محمدرضا کردلو

بعضی روز‌های تقویم شبیه مسافرانی هستند که سالی یک بار میهمان آدم می‌شوند، می‌گویند و می‌شنوند، خوش‌و‌بش می‌کنند و حسابی آدم را سر حال می‌آورند. یک شب هم بیشتر نمی‌مانند که حسن همجواری خراب تکرار دیدار نشود. ۸ آذر از آن روزهاست. وقتی می‌رسد، آدم حتی هوار‌هایی را که ۲۴ سال قبل در کوچه و خیابان زده با جزئیات به یاد می‌آورد. مثل من که به خاطر این برد، مدرسه‌مان تعطیل شد. با سرعتی شبیه سرعت رکورددار دوی صد متر راهی خانه شدم. کیفم را یک گوشه انداختم و راهی کوچه و خیابان شدم و تا جایی که می‌شد دویدم و داد و بیداد؛ و مردم خوشحال‌ترین مردمی بودند که تا آن روز می‌دیدم. بعدش هم راستش را بخواهید هیچ خوشحالی‌ای شبیه آن خوشحالی نشد؛ کوتاه‌ترین قصه در بلندترین معنا. ما از دروازه جهنم راهی بهشت شدیم. از دل ناامیدی، امیدوارانه پر کشیدیم. از میان آتش ققنوس‌وار پرواز کردیم و در هوای سرد آذرماه، حسابی گرم شدیم، عرق کردیم از بالا و پایین پریدن. آخ که چه روزی بود. باید آنجا باشید تا بدانید. باید ۸ آذر ۷۶ به امروزتان سفر کند تا حس شوق آن روز را بچشید.

می‌دانید؟ آدم‌ها حرف‌هایی دارند که در شرایط عادی از گوش کسی تو نمی‌رود. مخاطب اصلا توجهی به آن حرف‌ها نمی‌کند. برایش مهم نیستند اصلا. باید وقتش برسد؛ وقتش مثل زمانی که جواد خیابانی پشت میکروفن گزارش بازی برگشت ایران ـ استرالیا در ملبورن رفت. یک بار دیگر این گزارش را گوش کنید. صدایی خسته که تلاش می‌کند ناامیدی‌اش را در میان کلماتی که می‌گوید پنهان کند. آن صدا، صدای همه ما بود که در سخت‌ترین شرایطی که می‌شد، قرار بود به جام‌جهانی برویم. یعنی قرار نبود، ما قرار را عوض کردیم. ایران با تیمی متشکل از بازیکنانی که از همه جای ایران بودند و در چهره‌شان صفا و لوطی‌گری جنوب شهر و روستا داد می‌زد، قرار را عوض کرد. تکلیف جام‌جهانی ۹۸ را ایران روشن کرد. انتهای فهرست حاضران در جام‌جهانی بیشتر از یکی جا نداشت. یا ما یا استرالیا. «ما» در آن جایگاه نشست و ما صعود کردیم. ما به خیابان‌ها ریختیم و همه ما شبیه ویرا، بعد از گل پیروزی، وقتی رفت سراغ سیگار نصفه‌و‌نیمه‌ای که روی زمین انداخته بود، رفتیم تا کار نصفه‌و نیمه را تمام کنیم. پیروزی در استادیوم ملبورن، همان سیگار نصفه‌و‌نیمه بود. کاری می‌خواست کارستان که در تهران و شهر‌های دیگر باید این کار نصفه‌و‌نیمه را تمام می‌کردیم. آن انرژی باید آزاد می‌شد تا نام ایران بلندتر از همیشه شنیده شود؛ و این اتفاق افتاد و انگار خرمشهر آزاد شده باشد.

خدا حمیدرضا صدر را هم رحمت کند که اگر نبود شاید کسی حوصله نمی‌کرد این بخش مهم از کتاب دیوید گلدبلات، نویسنده انگلیسی یعنی «تاریخ جهانی فوتبال» را ترجمه کند! که امروز پیروزی اجتماعی را با روایت او بخوانیم؛ و چه توجه خوبی. اینکه ایرانیان در شادی آن روز با دسته‌گل سراغ سفارت فرانسه رفتند: «کسی نمی‌توانست مفهوم اجتماعی آن پیروزی را انکار کند. زنان و مردان کنار هم به خیابان‌ها ریخته و به پایکوبی پرداختند... جماعتی هم راهی سفارت فرانسه شدند. اعضای میخکوب شده سفارت به وحشت افتادند، ولی با پرتاب دسته‌های گل و غریو شعار «تو پاریس می‌بینمتون» روبه‌رو شدند. آن پیروزی، در ایران شکست آن‌هایی بود که فوتبال را متعلق به ایران نمی‌خواندند و سال‌ها تلاش کرده بودند فوتبال ایران را در محاق نگاه دارند...».

روزنامه خراسان

اهمیت «اکو» در شبکه اقتصادی منطقه‌ای ایران/امید رحیمی

تولید ناخالص داخلی ایران بر اساس داده‌های بانک جهانی از ۴۶۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ (آغاز به کار دولت یازدهم) به ۱۹۱.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ (پایان کار دولت دوازدهم) رسیده است. میزان صادرات کشور نیز بر اساس داده‌های پایگاه OEC از ۹۲.۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ به ۲۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ کاهش یافته است. همین دو شاخص اقتصادی و تجاری به تنهایی برای اولویت‌بخشی به دیپلماسی اقتصادی در دولت سیزدهم کافی است. این حوزه بر اساس برنامه‌های اعلانی از سوی دولت با اتکا بر سیاست همسایگی و نیز با عنایت به راهبرد کلان «نگاه به شرق» قابل تحقق است. در چنین رویکردی باتوجه به شرایط تحریمی، موضوع مقاوم‌سازی اقتصاد در مقابل آسیب‌های تحریمی و غیرتحریمی عاملی است که می‌تواند از تکرار سقوط اقتصادی-تجاری سال‌های اخیر جلوگیری کند. در این زمینه راهکار‌ها و راهبرد‌های گوناگونی پیش‌روی دولت سیزدهم وجود دارد. اگرچه بخش مهمی از این راهکار‌ها درون‌گرایانه و مبتنی بر اصول و راهکار‌های اقتصاد مقاومتی است، اما بخشی از آن نیز در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی در چارچوب دیپلماسی اقتصادی قابل تحقق است.

نخستین و اصلی‌ترین راهکار در مقاوم‌سازی اقتصاد در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای بر ایجاد شبکه‌های مویرگی بین ایران و محیط پیرامونی استوار است؛ به‌گونه‌ای که یا گسست این پیوند‌ها از طریق سازوکار‌های تحریمی و غیرتحریمی غرب غیرممکن شده یا هزینه‌های آن به طور محسوسی هم برای غرب و هم کشور‌های پیرامونی ایران بالا رفته است. این شبکه مویرگی را از طریق حضور پررنگ در پلتفرم‌های اقتصادی منطقه‌ای می‌توان ایجاد کرد. در چنین ساختار‌هایی انعقاد توافقات گسترده در حوزه‌هایی نظیر ترانزیت، تجارت، بیمه، گمرکات و... می‌تواند وابستگی متقابل اقتصادی و نیز سطح منافع مشترک از مناسبات تجاری را افزایش دهد.

همچنین این شبکه مویرگی به دلیل آن که بخش مهمی از آن در شبکه‌های غیررسمی و نیز حوزه‌های خرد و متوسط قرار دارد، به سختی آسیب‌پذیر خواهد شد. در این راهکار سازمان همکاری اقتصادی (اکو) به دلیل آن که بخشی از ابتکار شکل‌گیری آن در ایران و مبتنی بر جایگاه منطقه‌ای ایران تأسیس و احیا شده است، از جایگاه بسیار ویژه‌ای برخوردار است. درعین‌حال موافقت‌نامه تجارت ترجیحی ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا که ممکن است به زودی به یک موافقت‌نامه تجارت آزاد تبدیل شود، از طریق پوشش بخش دیگری از حوزه کشور‌های همسایه نقش مشابهی خواهد داشت.

در این راستا، اما باید به حوزه ارتباطات سیاسی ایران و کشور‌های همسایه در سطوح دو و چندجانبه توجه ویژه داشت، به ویژه در حوزه آسیای مرکزی احیای مناسبات سیاسی و روابط حسنه با تاجیکستان و ترکمنستان از اولویت بسیار بالایی برخوردار است. انجام نخستین سفر‌های خارجی آیت ا... رئیسی به این دو کشور در پاسخ به توسعه شبکه ارتباطات منطقه‌ای ایران و نیز حل‌و‌فصل این چالش‌ها گامی بسیار مهم و راهبردی در این زمینه ارزیابی می‌شود.

دومین راهکار، اما بر احیای مزیت‌های ژئواکونومیکی ایران متمرکز است. ایران به دلیل قرار گرفتن در نقطه اتصال چند منطقه گوناگون، از موقعیت منحصر به فردی در حوزه ترانزیت برخوردار است. در عین حال در بخش مهمی از دو طرح بزرگ ترانزیتی منطقه‌ای و بین‌المللی کنونی، از جمله ابتکار کمربند و جاده و نیز راهگذر شمال – جنوب، ایران قرار گرفته است. پیوند دهنده مسیر‌های مختلف راهگذر‌های اقتصادی این طرح‌ها و نیز ارتباط‌دهنده دو طرح به یکدیگر از مسیر ایران مقدور است. ایران همچنین مبتکر تنوع‌بخشی بسیاری از مسیر‌ها با محوریت افغانستان نظیر راهگذر کتای یا ترانس‌افغان بوده است که این عامل نیز در تنوع‌بخشی مسیر‌های ترانزیت بسیار حائز اهمیت است. در همین حال ایران در میان چند حوزه بسیار بزرگ تولیدکننده و مصرف‌کننده انرژی نیز قرار دارد که در صورت توسعه شبکه خطوط لوله یا قرارداد‌های سواپ می‌تواند نقش مؤثری را نیز در این زمینه ایفا کند. توافق سه جانبه گازی که روز گذشته در حاشیه اجلاس عشق آباد بین ایران، ترکمنستان و آذربایجان منعقد شد، نمونه خوبی از این نقش است.

ساختار اکو با دربرداشتن کشور‌هایی از چند منطقه مختلف اعم از جنوب غرب آسیا، قفقاز، آسیای مرکزی و جنوبی، از موقعیتی منحصر به فرد در این زمینه برخوردار است. در صورت ایجاد همگرایی در چارچوب این سازمان، نقش ایران به‌عنوان عامل پیوند دهنده حوزه‌های ژئواکونومیکی مختلف می‌تواند قوام‌بخش منافع ایران در بلندمدت در منطقه شود. تجربه معافیت مسیر چابهار به افغانستان از تحریم‌ها در دوره دونالد ترامپ به خوبی نقش و اثرگذاری این مؤلفه ژئواکونومیکی را به اثبات رسانده است. با این حال باید توجه داشت که صرف مشارکت در چنین پلتفرم‌های منطقه‌ای و حتی انعقاد توافقات گوناگون بدون وجود سطح مشخصی از عمل‌گرایی، به‌ویژه در ایران، قابل تحقق نخواهد بود. همگرایی سیاسی، اعتماد متقابل و صرف هزینه‌های لازم به‌ویژه در حوزه زیرساخت‌های راهبردی از نشانه‌های این عمل‌گرایی محسوب می‌شود.

روزنامه ایران

تلاش برای بازسازی اعتماد عمومی به نهاد دولت/سپهر خلجی

دولت سیزدهم میراث‌دار مشکلات بزرگ ناشی از عوارض خطا‌های راهبردی، وعده‌های عمل نشده و زخم‌های عمیقی است که برای او به یادگار مانده و بار آن حقیقتاً بر پیکره دولت سنگینی می‌کند. مجموعه‌ای از مشکلات که رئیس دولت به دلیل تواضع و پایبندی به اخلاق تاکنون از معرفی عاملان و بانیان آن پرهیز داشته و همه همت خود و دولت را صرف کار شبانه‌روزی، امیدآفرینی و آواربرداری از تخریب‌ها و یافتن راه‌حل برای برون‌رفت و به خدمت گرفتن عزم‌ها و توان‌ها برای اصلاح و بازسازی کرده است. در این میان مهمترین و فوری‌ترین اقدام، تلاش برای بازسازی اعتماد عمومی به نهاد دولت است؛ همان اقدامی که رئیس دولت در چند ماه گذشته همه همت خود را مصروف آن داشته و با مجاهدت بی‌وقفه در حال ارسال تصویری پویا و بدون تعطیلی از دولت سیزدهم است. به منظور تقویت رویکرد دولت در مسیر پیش‌رو چند نکته قابل ذکر است؛ اولاً دولت سیزدهم باید بتواند از «تصویر معتبر» خود در برابر افکار عمومی حفاظت کند. دولت آیت‌الله رئیسی باید عمیقاً مراقب باشد که در طول زمان به عارضه دولت سابق یا قوه قضائیه در دوره اسبق و پدیده وارونگی افکار عمومی در قبال آن دچار نشود. در شرایط بی‌اعتباری، بهترین و قوی‌ترین کار‌ها هم حسی بر‌نمی‌انگیزاند و مورد توجه قرار نمی‌گیرد. سرمایه اجتماعی اگر ضربه بخورد، مشارکت و همراهی اجتماعی ضربه خواهد دید.

ثانیاً باید مراقبت شود مسائلی که جزو امتیاز‌های بزرگ این دولت محسوب می‌شود، در طول زمان آسیب نبیند. در دولت سیزدهم باید از امتیاز‌هایی مانند مردمی‌بودن، پایندی به اخلاق، تلاش بی‌وقفه و ساده‌زیستی مراقبت ویژه شود و تصویر افرادی که در دولت به کار گمارده می‌شوند نباید با این دال مرکزی مغایرت معنادار داشته باشد. ثالثاً بدیهی است که دولت‌ها (درست یا غلط) به صورت مستمر در معرض انتقاد و هجمه قرار می‌گیرند لذا مراقبت از تصویر دولت و اصلاح نقاط ضربه دیده نیز باید دائمی و بدون تأخیر صورت پذیرد. برچسب‌هایی که به صورت هدفمند طراحی شده و با کمک شبکه چند لایه رسانه‌ای، به دولت زده می‌شود اگر بموقع اصلاح نشود در افکار عمومی رسوب می‌کند.

رابعاً تصویر «کارآیی و اقتدار» دولت نیز نیازمند مراقبت مستمر است. در هیچ واقعه و رویدادی نباید تصویری متزلزل و سردرگم از دولت مخابره شود. حضور بموقع دولتمردان در صحنه‌های مورد نیاز و دغدغه عمومی و تلاش برای حل و رفع آنان با کمترین هزینه و بیشترین منفعت عمومی به این تصویر کمک خواهد کرد. البته زمان‌بربودن ایجاد ثبات اقتصادی از یک‌سو و بی‌تابی عمومی برای عمل به وعده‌ها و حل مشکلات موجود، بویژه کاهش تورم، در کنار اشکال‌تراشی و نقص‌یابی جریان غربگرا و عقبه آنان در رسانه‌های مجازی داخل و شبکه حامی آن در خارج نسبت به عملکرد دولت موضوعی است که باید جدی گرفته شود و همزمان با تدابیر اقتصادی برای خروج از وضعیت فعلی اشکال‌تراشی و نقص‌یابی‌ها باید پایش دائمی شده و به آن پاسخ داده شود. خامساً در بخش برونداد تبلیغی، دولت باید همه همت خود را به‌کار گیرد تا پیام رسانی دولت دچار اختلال نشود. اخلال در فرایند ارسال پیام‌های امیدبخش دولت به جامعه باعث ایجاد اختلالات ادراکی در مخاطبان خواهد شد. خدمات دولت باید بدون لکنت و با صدای رسا به سمع و نظر افکار عمومی برسد. *عضو شورای عالی خبرگزاری ایرنا

روزنامه شرق

انجام نخستین پرواز از سوریه به امارات

شرکت هواپیمایی سوریه‌ای «اجنحه‌الشام» اعلام کرد پروازهایش به ابوظبی را از سر گرفته است. در اولین پرواز این شرکت که روز جمعه انجام شده است، ۱۴۷ مسافر از دمشق به ابوظبی سفر کرده‌اند. این شرکت اعلام کرده این پرواز در راستای سیاست‌های شرکت درباره توسعه مقصد‌های خارجی و رونق دوباره روابط تجاری سوریه و امارات انجام می‌شود. ازسرگیری پرواز‌های مستقیم میان سوریه و امارات بخش تازه‌ای از روند تقویت روابط میان دو کشور است. در اوایل نوامبر جاری، وزیر خارجه امارات در سفر به دمشق با «بشار اسد»، رئیس‌جمهوری سوریه دیدار کرد. پیش از آن، امارات و سوریه قراردادی برای ساخت نیروگاه برق خورشیدی امضا کردند که اولین سرمایه‌گذاری یک کشور عضو شورای همکاری در سوریه پس از یک دهه ناآرامی در سوریه است. امارات در سال ۲۰۱۲ مانند بسیاری از دیگر کشور‌های عربی روابط خود را با سوریه قطع کرد، اما از اواخر سال ۲۰۱۸ سیاست خود را در قبال سوریه تغییر داد و سفارت خود را در دمشق بازگشایی کرد.
 

دستور جدید اردوغان؛ اخلالگران بازار ارز را شناسایی کنید

رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه، در پی سقوط شدید ارزش واحد پول این کشور (لیر) در برابر دلار، دستور به انجام تحقیقاتی درباره احتمال اخلالگری ارزی داد. خبرگزاری آناتولی ترکیه گزارش داد رجب طیب اردوغان یک نهاد مجری تحقیقات موسوم به «شورای نظارتی کشور» را که مستقیم به ریاست‌جمهوری گزارش می‌دهد، مأمور شناسایی نهاد‌های واردکننده حجم بالایی از ارز خارجی و مشخص‌کردن وقوع هر‌گونه اخلالگری کرده است. به گزارش رویترز، در روز‌های گذشته بعد از آنکه اردوغان متعهد به سیاست کاستن از نرخ بهره در این کشور شد، ارزش ارز لیره ترکیه رکورد جدیدی را در سقوط تجربه کرد. این واحد پولی در سال جاری میلادی تاکنون ۴۵ درصد از ارزش خود را از دست داده و نیمی از این افت ارزش تنها در دو هفته گذشته به وقوع پیوسته است.

سه‌شنبه گذشته ارزش واحد پول ترکیه تا میزان ۱۳.۴۵ در مقایسه با دلار کاهش یافت؛ اتفاقی که در پی یک سخنرانی اردوغان که در آن رئیس‌جمهوری ترکیه از اقدام بانک مرکزی کشورش در کاهش ۱۵‌درصدی نرخ بهره با وجود تورم ۲۰‌درصدی دفاع می‌کرد، رخ داد. او در جریان این سخنرانی گفت ترکیه در حال نبرد در یک «جنگ استقلال اقتصادی» است و تسلیم فشار‌ها برای تغییر رویه خود نخواهد شد. اردوغان ادامه داد: ما شاهد بازی‌هایی که سر از نرخ تبادل، نرخ بهره و افزایش قیمت درمی‌آورند، هستیم و آن‌ها می‌خواهند کشور ما را از معادله خارج کنند. خبرگزاری آناتولی گزارش داد شورای نظارتی کشور در ترکیه می‌تواند از سازمان‌ها بخواهد اسناد و اطلاعات مربوطه را ارائه دهند و در ادامه یافته‌هایش را به مقامات مربوطه ارجاع دهد.
 

رونمایی چین از یک هواپیمای ضد زیردریایی

هم‌زمان با افزایش فعالیت‌های نیروی دریایی ارتش آمریکا در آب‌های پیرامونی چین و در تنگه تایوان، نیروی هوایی چین جنگنده ضد‌زیردریایی خود را در این منطقه به پرواز در‌آورد و فیلم آن را منتشر کرد. به گزارش ایرنا از اوراسین‌تایمز، شبکه خبری «سی‌جی‌تی‌ان» چین یک ویدئوی ۶۰‌ثانیه‌ای را پخش کرده که هواپیمای جنگی ضد زیردریایی «وای-۸ کیو» را نشان می‌دهد. انتشار فیلم از هواپیمای نیروی دریایی چین در حالی است که پیش از این نیز تایوان ادعا کرده بود دست‌کم پنج هواپیمای جنگی چین روز ۲۴ نوامبر وارد «منطقه شناسایی دفاع هوایی» تایوان شده‌اند. منابع تایوانی گفته‌اند این بیست‌وسومین مورد از این اقدام نیروی هوایی چین تنها در ماه نوامبر بوده است. در فیلم شبکه سی‌جی‌تی‌ان نشان داده شده که چهار جنگنده «جی-۱۶» نیز علاوه بر هواپیمای ضدزیردریایی مذکور وارد منطقه دفاع هوایی تایوان شده‌اند.
 

اخبار ویژه ۸ آذر

روزنامه کیهان

دو کلمه هم از رئیس شورای منحله اصلاح‌طلبان

رئیس شورای سیاستگذاری منحله اصلاح‌طلبان می‌گوید اگر منتخبان واقعی ملت بر مصدر امور قرار می‌گرفتند، با انباشت بحران‌های مختلف روبه‌رو نبودیم. محمدرضا عارف در یادداشتی که در فضای مجازی منتشر شد، نوشت: «آنچه در ایران امروز می‌گذرد، ناشی از نامدیریتی‌ها و انحراف از منطق مصالح ملی در سالیان اخیر است. اگر منافع و مصالح ملی در سالیان اخیر کانون سیاست‌ورزی حاکمیت قرار می‌گرفت و منتخبان واقعی ملت، بر مصدر امور قرار می‌گرفتند، در برابر نهاد‌های منتخب ملت سنگ‌اندازی نمی‌شد، نخبگان ایرانی در بخش‌های مختلف اجازه می‌یافتند به ساختار حاکمیت ورود کرده و تصمیم و تدبیر در سطوح مختلف با محوریت دانش و تجارب بشری و بر اساس اراده عمومی ایرانیان می‌بود، با انباشت بحران‌های مختلف، بسان آنچه در اصفهان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری با آن می‌گذرد، مواجه نبودیم.

این نوشته آقای عارف قبل از هر چیز توهین و اهانت نسبت به خویش است، چه این که در چند ده سال اخیر، به جز مقاطعی کوتاه، اغلب هم‌طیفان و هم مسلک‌های سیاسی وی- و خود وی- در مصدر امور قرار داشته‌اند! خود آقای عارف نیز غیر از حضور در مناصبی مانند وزارت علوم و معاون اول رئیس‌جمهور در دولت اصلاحات، به مدت چهارسال به عنوان نماینده تهران در مجلس دهم حضور داشت، اما آن قدر در مسند نمایندگی ناتوان عمل کرد که حتی صدای اعتراض اصلاح‌طلبان را هم درآورد. 

احتمالاً به خاطر همین کج‌کارکردی در مجلس- و حساب‌نکشیدن از دولت مدعی تدبیر و امید- هم بود که آقای عارف جرأت نکرد برخلاف انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، در انتخابات سال ۹۸ مجلس و ۱۴۰۰ ریاست جمهوری ثبت‌نام کند. اما دوستان و هم‌طیفان وی که نامزد شده بودند، با بی‌اعتنایی مطلق مردم روبه‌رو شدند، چنان که مجید انصاری در تهران ۶۷ هزار رأی کسب کرد، نفر اول لیست امید در انتخابات شورای شهر ۱۴۰۰ حائز ۳۳ هزار رأی شد و آقای همتی رئیس بانک مرکزی دولت روحانی و عضو کارگزاران، توانست بیش از ۲ میلیون و ۴۴۳ هزار و ۳۸۷ رأی کسب کند.

افتادن افراطیون مدعی اصلاحات از چشم مردم در چند انتخابات پیاپی به حدی گسترده بود که محمدرضا عارف به شکل پنهانی از ریاست «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان» استعفا کرد و با توجه به استعفای معاونش (موسوی لاری) این شورا از هم پاشید. از طریف دیگر «انباشت» بحران‌ها، مشخصاً ماحصل بی‌تدبیری متراکم دولت مدعی تدبیر و امید، و لاپوشانی اکثریت ائتلافی «امید» در مجلس دهم بود که ضمن وانهادن همه مسئولیت‌ها، همه مشکلات قابل چاره‌جویی را موکول به توافق با آمریکا و برجام می‌کردند؛ بنابراین شرم‌آور است که آقای عارف، چشمش را به واقعیات غیرقابل انکار ببندد و ادعا کند «اگر منتخبان واقعی ملت به مصدر امور قرار می‌گرفتند، با انباشت بحران‌های مختلف روبه‌رو نبودیم». شاید هم آقای عارف بدین ترتیب به روحانی کنایه زده و با او تسویه حساب کرده است. چه این که عارف در سال ۹۲ نامزد بود، اما تحت فشار پدرخوانده‌های اصلاح‌طلبان مجبور به انصراف شد.

ایران در ۲ سال اخیر برگ‌های برنده جدیدی رو کرده است 

ایران، پس از بدعهدی آمریکا در برجام، ظرف دو سال گذشته به‌طور پیوسته برنامه هسته‌ای خود را گسترش داده و در برابر آمریکا برگ‌های برنده جدیدی را رو کرده است. این موضوع را روزنامه روسی نزاویسمایا گازتا مورد تاکید قرار داده و نوشت: ایران در ماه‌های اخیر تولید قطعات سانتریفیوژ‌های پیشرفته برای غنی‌سازی را اورانیوم را افزایش داده است. دیپلمات‌های غربی در این مورد مطمئن هستند و عملی بودن مذاکرات برای بازگرداندن «توافق هسته‌ای» زیر سؤال رفته است.

دیپلمات‌های غربی که به خاطر ترسشان به طور ناشناس با وال‌استریت‌ژورنال صحبت کرده‌اند، برآورد می‌کنند، تولید روتور و پوسته برای سانتریفیوژ‌ها در تاسیسات هسته‌ای در شهر کرج که به گفته آژانس، بازرسان بین‌المللی امکان دسترسی به آن را از دست داده‌اند، شروع شده است. این منابع می‌گویند که طی چند ماه گذشته، سرعت کار در این تاسیسات به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. طرف ایرانی در مدت کوتاهی توانسته به قطعاتی برای تجهیز حداقل ۱۷۰ سانتریفیوژ پیشرفته دست یابد. کرج امسال هدف یک حمله خرابکارانه قرار گرفت که اسرائیلی‌ها مقصر آن شناخته شدند. این حادثه ۲۳ ژوئن و زمانی رخ داد. دیپلمات‌های غربی گفته‌اند که در ابتدا کار در آنجا متوقف شده، اما پس از آن ایرانی‌ها موفق به تعمیر و بازگشت به تولید شده‌اند.

موضوع تولید سانتریفیوژ‌های پیشرفته یکی از موضوعات کلیدی در مذاکرات وین است که در راستای احیای برجام انجام می‌گیرد. دیپلمات‌های غربی هشدار می‌دهند که بدون درک روشنی از مواد و تجهیزات در دست ایران، مذاکرات بی‌معنی خواهد بود: این‌گونه، رسیدن به توافقی که محدودیت‌هایی برای فعالیت‌های هسته‌ای ایران ایجاد کند، دشوارتر خواهد بود. نیکیتا اسماگین، کارشناس شورای امور بین‌الملل روسیه می‌گوید: طی دو سال گذشته، ایران به طور پیوسته سرعت برنامه هسته‌ای خود را افزایش داده و این نشان دهنده برخی از عوامل فشار، در درجه اول روی ایالات متحده است و همچنین می‌خواهد این موضوع را ثابت کند که آمریکایی‌ها با خروج از توافق هسته‌ای‌اشتباه بزرگی مرتکب شدند و اینکه ایران به هیچ چیز مقید نیست و برنامه هسته‌ای خود را گسترش خواهد داد».

تهران از این موضع مذاکره می‌کند که واشنگتن باید تمام تحریم‌های اعمال شده در دوران ترامپ را لغو کند، زیرا این تحریم‌ها دقیقا برای جلوگیری از بازگشت به توافق اعمال شده‌اند. علاوه‌بر این، ایرانی‌ها اصرار دارند که به آن‌ها تضمین داده شود توافق جدید توسط رئیس‌جمهور بعدی آمریکا لغو نخواهد شد. اسماگین می‌گوید: «موضع ایران روشن است. این کشور احساس می‌کند که قبلا یک‌بار فریب خورده، یعنی زمانی که همه توافق نامه‌ها امضا شد و دست دادن‌ها صورت گرفت و بعد همه چیز لغو شد. رئیسی به هیچ عنوان حاضر نیست چشم‌انداز‌های خود را فدای این توافق کند، بنابراین شرایطی را تعیین می‌کند که مناسب باشد. از طرف دیگر بایدن با کاهش محبوبیت در حال مذاکره است. این امر بیش از پیش بر تمایل او برای به خطر انداختن سرمایه سیاسی خود تاثیر می‌گذارد و به همین دلیل است که کاخ سفید لغو تنها تعداد محدودی از تحریم‌های اعمال شده در دوران ترامپ را پیشنهاد می‌کند. دورنمای مذاکرات وین از قبل هم به خوبی گواه این واقعیت است که حتی در زمان روحانی هم توافق حاصل نشد.
 

آمریکا ناراحت می‌شود اهرم قدرت تولید نکنید(!)

یک روزنامه زنجیره‌ای غربگرا از اینکه ایران با افزایش سطح غنی‌سازی، برای خود اهرم مذاکراتی ایجاد کرده، ابراز ناخرسندی کرد! روزنامه آرمان از قول فریدون مجلسی نوشت: امروز نگاه طرف‌های دیگر برجام به دولت سیزدهم خوب نیست و با برخی از مذاکره‌کننده‌های امروزی در گذشته همکاری کرده‌اند و به همین علت نگاه خوبی ندارند. باید توجه داشت که دولت نماینده حاکمیت در عرصه مذاکرات است و این نگاه حاکمیت است که در آنجا مطرح می‌شود. هنوز کسی فراموش نکرده است که این جریان که امروز قصد رفتن به وین را دارند در گذشته مخالف جدی برجام بودند و هر اقدامی برای توقف مذاکرات انجام دادند. امروز غربی‌ها بر این باور هستند که ایران به این خاطر مذاکرات را طولانی کرده است و یا اجازه بازدید از یک مرکز خاص را نمی‌دهد به این علت است که قصد دارد توانایی هسته‌ای خود را افزایش دهد و از آن یک اهرم فشار تولید کند. این بدبینی در میان طرف‌های برجام بیشتر شده است و اساساً امروز اصل مذاکرات را نیز به نحوی وقت‌کشی برای توسعه برنامه هسته‌ای می‌دانند. امروز باید توجه داشت که مذاکره برای مذاکره فایده ندارد و باید به سمت حل کلی مشکل حرکت کرد.

وی می‌افزاید: امروز ملت ایران از تحریم‌ها رنج می‌برد و تورم و گرانی را تحمل می‌کند. مشکلات امروز کشور ناشی از همین تحریم‌هاست. فارغ از اینکه چه کسی محق است و چه کسی ظالم باید نگاه سیاسی به این چالش داشت و آن را فارغ از مسائل حقوقی حل و فصل کرد. نباید علم سیاست و حقوق را درهم آمیخت و باید از مسیر سیاسی تحریم‌ها را بر طرف کرد و با گام‌های هوشمندانه برای همیشه از این گرفتاری رها شد. در سیاست قانون‌مداری مبتنی بر اقتدار حرف اول را می‌زند، اما در حقوق هر طرفی به‌دنبال به دست آوردن حق و منافع خود است. در سیاست آن چیزی را که توانایی انجام آن را داریم پیش می‌بریم و در آن به منافع ملی توجه می‌شود و نه به حقوق ملی و امروز ایران نیز باید به‌دنبال منافع ملی خود باشد و بر حقوق خود که برخی از آن‌ها امروز در دسترس نیستند، پافشاری نکند تا منافع کشور و مردم تامین شود. این عنصر غربگرا در ادامه حتی مصدق را هم نکوهش کرده و می‌گوید: این اشتباه را سیاستمداران ایران در گذشته نیز مرتکب شده‌اند. دکتر مصدق نیز به‌دنبال حقوق ملی بود، اما توجه کمتری به منافع ملی کرد و همین امر سبب شد تا ایران ۴ سال متضرر شود و عملاً تمامی تلاش‌ها در آن سال‌ها بی‌نتیجه باقی ماند و ایران در مجموع متضرر شد.

در مخدوش بودن سخنان آقای مجلسی همین بس که از یک سو می‌گوید باید براساس توانمندی‌ها مذاکره کرد و از سوی دیگر می‌گوید چرا ایران با انجام غنی‌سازی، برای خود اهرم قدرت می‌سازد! او در عین حال خواستار کنار گذاشتن حقوق ملت ایران شد و دم از منافع ملی می‌زند و حال آنکه وقتی پذیرفتید حقوق خود را به طرف زورگو واگذار کنید، حد یقفی باقی نمی‌ماند که او بخواهد برای منافع حداقلی شما حرمت قائل شود. این اتفاق تلخی بود که در برجام تجربه شد و اتفاقا آن روز هم امثال همین آقای مجلسی در روزنامه آرمان، ادعا می‌کردند برای تامین منافع ملی، از حقوق خود در معاهده NPT کوتاه بیاییم! مجلسی همچنین توضیح نمی‌دهد که اگر مثلا نگاه غرب و آمریکا به دولت روحانی خوب بود، چه گلی به سر مردم ایران زد، جز اینکه امتیازات نقد را در برجام گرفت و مشتی وعده بی‌سرانجام تحویل داد و برآیند این روند ۸ ساله فرصت‌سوزی افزایش تحریم‌ها از ۷۰۰ مورد به ۱۵۰۰ مورد بود! از طرف دیگر گره زدن گرانی و تورم به توافق با آمریکا هم، شگرد تبلیغاتی دشمن و پادو‌های رسانه‌ای آن‌ها بود که موجب شد قیمت‌ها در دولت برجام از ۷۳۰ درصد در بخش مسکن تا بیش از ۱۰۰۰ درصد در برخی اقلام و خدمات دیگر افزایش یابد.

رویترز: ایران نباید اهرم‌های قدرت خود را گسترش می‌داد(!)

یک خبرگزاری بدنام انگلیسی، گسترش فعالیت‌های هسته‌ای ایران و تلاش برای به دست آوردن اهرم قدرت را تخطئه و نکوهش کرد. خبرگزاری رویترز در آستانه نشست مذاکرات هسته‌ای وین نوشت: انتظار چندانی در پیشرفت مذاکرات نمی‌رود چراکه فعالیت‌های ادامه‌دار اتمی تهران، تلاشی آشکار برای به‌دست آوردن اهرمی علیه غرب است. تیم جدید مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران درخواست‌هایی مطرح کرده که آمریکا و اتحادیه اروپا آن را چندان واقع‌بینانه نمی‌دانند. تهران اصرار دارد که تمامی تحریم‌های اعمال‌شده آمریکا از سال ۲۰۱۷ برداشته شوند. یک دیپلمات غربی درگیر در این مذاکرات به رویترز گفت: طرف ایرانی از لحاظ فنی به‌گونه‌ای عمل می‌کنند تا بتوانند با تغییر روابط پایه، در مذاکرات آتی از موضع برابر با طرف غرب برخوردار شود. دو دیپلمات اروپایی گفتند به‌نظر می‌رسد ایران برای به‌دست آوردن مواد هسته‌ای بیشتر، با زمان بازی می‌کند و می‌داند که این کار را چگونه انجام دهد.

رویترز افزود: مذاکره‌کننده ارشد و وزیر خارجه ایران در مورد برداشته شدن کامل تحریم که تنها مسئله حاضر بر روی میز مذاکره خواهد بود، تأکید ورزیده و آن را تکرار کردند. یک دیپلمات اروپایی به رویترز گفت: چنانچه ایران روند و موضع را در مذاکرات روز دوشنبه ادامه دهد و بر آن بایستد، درنتیجه راه‌حلی برای آن نمی‌بینم. چندین دیپلمات می‌گویند که ایران تنها بین چهار تا شش هفته برای به‌دست آوردن مواد لازم شکافت‌پذیر جهت ساخت یک بمب اتمی فاصله دارد، البته آن‌ها متذکر می‌شوند که ایران حداقل ۲ سال زمان برای تبدیل آن به یک سلاح نیاز دارد. رویترز افزود: دیپلمات‌ها می‌گویند یکی از سناریو‌ها این خواهد بود که واشنگتن به مذاکره برای حصول به یک توافق موقت با تهران تا زمانی که توافق دائم به‌دست نیامده است، ادامه دهد؛ هرچند که این مورد می‌تواند زمانبر باشد و ایران تمایلی به این امر نشان ندهد. 

«هنری رم» تحلیلگر امور اوراسیا در این‌باره در یادداشتی عنوان کرد؛ ایران ممکن است حساب کند که پیشرفت‌های هسته‌ای بدون محدودیت و تولیدات سانتریفیوژی بدون نظارت، قادر است فشار مضاعفی بر غرب برای تسریع در روند مذاکرات وارد کند. برگزاری رویترز توضیح نداده که اگر ایجاد اهرم قدرت از سوی ایران آن هم با دو سال صبر و دست نگه داشتن، امر مذمومی است، چرا آمریکا و دولت‌های اروپایی برخلاف تعهدات برجامی، ظرف سه سال گذشته اقدام به بازگرداندن یا افزایش تحریم‌ها برای ایجاد فشار به ایران کرده‌اند؟! گفتنی است اخیرا روزنامه زنجیره‌ای آرمان هم به سیاق خبرگزاری انگلیسی، اقدام ایران در تقویت اهرم‌های فشار خود را تخطئه کرده بود!

روزنامه وطن امروز

توسعه مراکز تحقیقاتی هسته‌ای با قدرت پیش برود

رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن تبریک روز نیروی دریایی ارتش گفت: از رشادت‌های نیرو‌های مسلح کشور تقدیر و تشکر می‌کنم. محمدباقر قالیباف در نطق پیش از دستور جلسه علنی روز گذشته مجلس شورای اسلامی، ضمن تبریک روز نیروی دریایی ارتش، گفت: هفتم آذرماه سال ۵۹ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران موفقیت بسیار بزرگی را در ناوچه پیکان به دست آورد و توانست مجموعه نیروی دریایی رژیم بعثی عراق را در آن عملیات منهدم کند. رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن تبریک هفته بسیج، گفت: بسیجیان بویژه شهدای بسیجی عزت و استقلال را برای کشور به ارمغان آوردند و رسالت دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی را از ابتدا تاکنون به دوش کشیدند و همیشه در میدان بودند. قالیباف یادآور شد: همچنین امروز (دیروز) نخستین سالگرد شهادت شهید فخری‌زاده، دانشمند برجسته هسته‌ای کشورمان بود که رژیم تا بن دندان مسلح، خون‌آشام و کودک‌کش صهیونیست و ایادی‌شان، ایشان را به شهادت رساندند؛ ضمن عرض تبریک و تسلیت به خانواده ایشان و همه عزیزان، امیدواریم با فعالیت‌های علمی و درخشان این شهید عزیز و دیگر شهدای هسته‌ای، توسعه مراکز تحقیقاتی در حوزه صنایع هسته‌ای کشور موفق‌تر از همیشه و با قدرت به پیش برود.
 

لازمه جهش تولید پیدا کردن بازار صادراتی است

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه لازمه پیشرفت کشور، برداشتن گام‌های بزرگ از سوی دولت و مردم است، خاطرنشان کرد: دولت سایه با همین منطق برای پشتیبانی دولت آغاز به کار کرد تا با تایید، تصحیح یا تکمیل روند اداره کشور همچنان بتواند سهمی از فعالیت‌های مردمی را بازتاب دهد. سعید جلیلی در دیدار مجازی با جمعی از فعالان اقتصادی استان لرستان با بیان اینکه لازمه رشد و جهش تولید، پیدا کردن بازار‌های صادراتی است، افزود: وزارت صمت با تعیین رایزن صادراتی در هر استان باید کمک‌کار فعالان تولید در پیدا کردن بازار‌های هدف باشد تا ماموریت هر استان در تولید، صادرات و ارزآوری کشور محقق شود. وی تاکید کرد: صداوسیما نیز می‌تواند نقش مهمی را در معرفی ظرفیت‌های گردشگری، اقتصادی و فرهنگی استان‌ها ایفا کند و با کمک مردم و دستگاه‌های مربوط، زمینه ارتقای این ظرفیت‌ها را فراهم کند.


علی باقری: غرب برای نقض تعهدات برجامی تاوان دهد

معاون سیاسی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در مقاله‌ای در روزنامه انگلیسی «فایننشال‌تایمز» تصریح کرد تمام طرف‌های برجام باید به این توافق پایبند بوده و غرب برای هرگونه نقض مفاد برجام تاوان بدهد. علی باقری در مقدمه مقاله خود نوشت: این هفته، ایران و ۵ قدرت جهان در وین برای مذاکرات به‌اصطلاح هسته‌ای گرد هم جمع می‌شوند. چنین اصطلاحی که برای اشاره به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مورد استفاده قرار می‌گیرد، مملو از اشتباه است. وی در ادامه با تأکید بر لزوم پایبندی تمام طرف‌های مذاکره‌کننده به مفاد برجام، ادامه داد: کشور‌های غربی بویژه ایالات‌متحده به طرز خستگی‌ناپذیری تلاش می‌کنند «مذاکرات» را صرفا به عنوان فرآیندی برای محدود کردن برنامه مشروع و صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای ایران نشان دهند که در معاهدات بین‌المللی گنجانده شود و تحت نظارت سازمان‌های نظارتی و ناظر باشد. با این حال، از نظر ایران، «مذاکرات» باید اهداف واقعی را دنبال کند و تمام طرف‌ها آن را رعایت کنند. معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران سپس تأکید کرد: در این راستا، ما ۲ هدف داریم: هدف اول، حذف کامل، تضمین شده و قابل راستی‌آزمایی تحریم‌هایی است که علیه مردم ایران وضع شده است. بدون آن، این فرآیند به طور نامحدود ادامه خواهد داشت. «مذاکرات» بدون راه‌حل قوی، برای هیچ‌کس سودی ندارد. باقری درباره هدف دوم مذاکرات این طور نوشت: دومین هدف، تسهیل حقوق قانونی ملت ایران برای بهره‌مندی از دانش صلح‌آمیز هسته‌ای بویژه فناوری بسیار مهم غنی‌سازی برای مقاصد صنعتی، طبق مفاد معاهده بین‌المللی منع گسترش سلاح‌های اتمی (ان‌پی‌تی) است.

باقری ادامه داد: تجربه به ما می‌گوید غرب به دنبال اجرای یک توافق نیست، بلکه به دنبال آن است که با اعلام یک توافق در حالی که نظر عموم را جلب می‌کند، به هر شیوه ممکن به صورت مخفیانه توافق را اجرا نکند. با تجربه‌ای که ما داریم، آن‌ها سپس اقداماتی را برای «سوء‌استفاده» از طرح برجام در پیش می‌گیرند تا ایران را وادار کنند در حوزه‌هایی غیرمرتبط با مساله هسته‌ای، امتیازاتی را واگذار کند. در نتیجه، مردم ایران نه به این فرآیند (مذاکرات وین) و نه به نتیجه آن اعتماد ندارند. در ادامه این مطلب آمده است: از نظر ما، اشتباهات گذشته نباید تکرار شود. ما همگی به ترتیب در طول ۶ سال گذشته آموخته‌ایم که به چه چیزی و به چه کسی می‌توان اعتماد کرد. باقری درباره پیامد‌هایی که غرب باید برای عدم پایبندی به برجام متحمل شود، گفت: برای حصول اطمینان از اینکه هر توافقی در آینده بسیار مستحکم است، غرب باید برای هرگونه عدم پایبندی به تعهداتش بهایی بپردازد. همچون هر تجارتی، معامله است و نقض آن، پیامد‌هایی دارد.

روزنامه خراسان

قاچاق ۹۱۰ میلیارد لوازم خانگی کره‌ای از عراق به ایران

سخنگوی ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز درباره جزئیات انهدام باند قاچاق واردات لوازم خانگی کره‌ای به کشور که خبر آن به تازگی منتشر شده است، گفت: عوامل قاچاق واردات لوازم خانگی از دو رویه کوله‌بری و ته‌لنجی برای واردات کالا‌های لوازم خانگی به کشور سوء استفاده کرده‌اند. مغز متفکر این باند در کردستان و بازوان اجرایی آن در خوزستان بوده است. این باند در دو سال گذشته حدود ۹۴ هزار قطعه کالای لوازم خانگی قاچاق به کشور وارد کرده و ۹۱۰ میلیارد تومان کالا فروخته‌اند.
 

«فروش خودرو زیر قیمت»، شگرد جدید کلاهبرداران

در شرایطی که بازار در رکود مطلق قرار دارد و کمتر کسی اقدام به معامله می‌کند برخی از سوء استفاده کنندگان با شگرد‌های خاص درصدد کسب سود بیشتر از بازار بلاتکلیف خودرو هستند به نحوی که با وجود آن که تحویل خودرو به صورت فوری و آن هم کارتکسی وجود ندارد با شگرد‌هایی از جمله فروش خودرو زیر قیمت بازار خریدار را مجاب به خرید می‌کنند.
 

هجوم برای مجوز آموزشگاه آزاد فنی و حرفه‌ای

در راستای تسهیل صدور مجوز‌های کسب و کار، وزارت کار نیز کاهش زمان صدور مجوز آموزشگاه‌های آزاد فنی و حرفه‌ای به سه روز را در دستور کار قرار داده است تا ضمن قانون‌مند شدن صدور مجوزها، جلوی بازار سیاه خرید و فروش غیرقانونی مجوز تاسیس آموزشگاه‌ها گرفته شود. در این خصوص حسینی‌نیا، معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: با ابلاغ صدور مجوز تاسیس آموزشگاه آزاد ظرف سه روز، در بازه زمانی ۱۰ مهر تا ۶ آذر امسال (یعنی کمتر از دو ماه)، تعداد ۱۸۳۹ موافقت نامه اصولی برای متقاضیان صادر شده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشد ۶۰۰ درصدی داشته است.

روزنامه ایران

پاسکاری «بی‌بی‌سی» و شرق در متهم کردن نظام

رسانه سلطنتی انگلیس در تحریفی آشکار و با تقطیع مصاحبه فریدون عباسی با روزنامه ایران مدعی شد که شهید فخری‌زاده در پی راه‌اندازی سیستم سلاح هسته‌ای بوده است! سایت بی‌بی‌سی فارسی روزگذشته با انتشار گزینشی و تقطیع شده بخشی از مصاحبه «ایران» با فریدون عباسی نوشت: فریدون عباسی دوانی، نماینده مجلس و رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی ایران در سالگرد ترور محسن فخری‌زاده معاون وزارت دفاع و فرد پشت پرده برنامه اتمی ایران گفته است که او با وجود فتوای آیت‌الله علی خامنه‌ای در حرام بودن تولید، نگهداری و به کارگیری سلاح اتمی، برای آن «سیستم ایجاد کرده بود».

آقای عباسی در سالگرد ترور محسن فخری‌زاده که سال گذشته در حومه تهران به رگبار بسته شد، به روزنامه دولتی ایران چاپ تهران گفته است: «تحفظ ما درباره سلاح هسته‌ای بر اساس فتوای صریح رهبر معظم انقلاب بر حرمت سلاح هسته‌ای کاملاً مشخص است منتها فخری‌زاده این سیستم را ایجاد کرده بود و مسأله‌اش هم فقط دفاع از کشور خودمان نبود. زیرا کشور ما پشتیبان جبهه مقاومت است و وقتی شما وارد این مسائل بشوید، صهیونیست‌ها حساس می‌شوند.» سایت سلطنتی انگلیس در ادامه آورده است: آقای عباسی دوانی توضیح بیشتری درباره «سیستم» نداده است. هرچند به‌زعم بی‌بی‌سی، فریدون عباسی توضیحی درباره سیستم نداده است، اما او در این مصاحبه توضیح کاملی درباره «سیستم» داده که البته بی‌بی‌سی نخواسته این توضیحات را ببیند تا بتواند روایت تحریف شده از این مصاحبه را تولید کند.
 

فریدون عباسی چه گفت؟

همان‌گونه که در «فیلم» منتشر شده از مصاحبه فریدون عباسی با روزنامه ایران مشخص است وی با اشاره به «مدیریت سازمان پژوهش‌های نوین دفاعی» توسط شهید فخری‌زاده، به فعالیت‌های بین‌رشته‌ای این شهید در حوزه پدافند دفاعی و هسته‌ای اشاره می‌کند و در پاسخ به این سؤال که «این تصور در میان برخی ممکن است وجود داشته باشد که این دانشمندان (از جمله شهید فخری‌زاده) برای دستیابی به بمب هسته‌ای تلاش می‌کردند و برای همین هدف ترور قرار گرفتند» می‌گوید: «کدام استاد دانشگاهی بوده که از آقای فخری‌زاده کمک خواسته و ایشان امکانات به او ندهد و پروژه برای او تعریف نکند؟ (کار ایشان) در رابطه با سلاح نبوده. در زمینه‌های مختلف از فیزیک، شیمی، مکانیک، متالورژی، برق و... این تشکیلاتی که این اواخر دست آقای فخری‌زاده بود نامش سازمان پژوهش‌ها و نوآوری دفاعی یا پژوهش‌های نوین دفاعی بود. این یعنی چه؟ یعنی اگر کسی بخواهد در مسائل نوین دفاعی کار کند، گستره وسیعی از علم و فناوری را لازم دارد. هسته‌ای، موشکی، الکترونیک و... اتوماتیک از دل این بیرون می‌آید. پس اگر عده‌ای دانشمند در اینجا جمع شده‌اند کار را تصاعدی پیش می‌برند و کار چند سال را در شش ماه انجام می‌دهند. چرا؟ چون هم ارتباطات دانشگاهی دارند، سازماندهی می‌کنند، موضوع معرفی می‌کنند به دانشگاه‌ها و هم قدرت جمع‌کنندگی و تحویل محصول دارند. این سیستم را آقای فخری‌زاده ایجاد کرده بود. به‌هرحال وقتی در مسائلی که جبهه مقاومت لازم دارد شما وارد شوید و بخواهید نیاز‌های جبهه مقاومت را تأمین کنید صهیونیست‌ها حساس می‌شوند. فقط هم آقای فخری‌زاده نبود. مدیران دیگر مجموعه دفاعی ما هستند که این خصوصیات را دارند. حالا دشمن تشخیص داد آقای فخری‌زاده یک شاخصه‌ای دارد که باید حذف شود.»

همانگونه که از اظهارات عباسی مشخص است منظور او از «سیستم»، سازمان پژوهش‌ها و نوآوری‌های دفاعی بوده که بی‌بی‌سی فارسی آن را به «سلاح هسته‌ای» تعبیر کرده است. البته بی‌بی‌سی فارسی در رسانه‌های فارسی زبان به تقطیع و تحریف اظهارات و مصاحبه‌ها «شهره» است و رفتار‌های اینچنینی از رسانه سلطنتی انگلیس عجیب نیست، با این حال نکته قابل تأمل آن است که برخی رسانه‌های داخلی نیز که در موارد متعدد همان خط خبری بی‌بی‌سی را دنبال می‌کنند، بدون آنکه فیلم مصاحبه فریدون عباسی را ببینند و یا آنکه بخش کامل‌تری از مصاحبه او را بخوانند، چشم‌بسته همان تیتر بی‌بی‌سی را در رسانه خود منتشر کردند. در همین راستا کانال روزنامه شرق نیز با کپی کردن تیتر و بخشی از متن گزارش بی‌بی‌سی به نقل از فریدون عباسی نوشت: «با وجود فتوای رهبر درباره سلاح هسته‌ای، محسن فخری‌زاده برای آن سیستم ایجاد کرده بود». هر چند نیت شوم بی‌بی‌سی فارسی از تحریف و خبرسازی در موضوع هسته‌ای در آستانه مذاکرات هسته‌ای مشخص و واضح است، اما سؤال این است که ضریب دادن به خط عملیات روانی بی‌بی‌سی توسط برخی رسانه‌های داخلی با چه نیتی صورت می‌گیرد؟
 

واکنش فریدون عباسی به تحریف سخنانش توسط BBC

فریدون عباسی نماینده مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی و رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی کشورمان نسبت به تحریف بخشی از مصاحبه‌اش با روزنامه ایران توسط بی‌بی‌سی واکنش نشان داد. به گزارش ایسنا، عباسی در توئیتر نوشت: «دروغگویی رسانه‌های معاند برای همه آشکار است. آن چیزی که دشمن را می‌ترساند و باعث ترور ‎شهید فخری‌زاده شد، ایجاد سیستم هوشمند و دانش بنیان به‌کارگیری نخبگان در حل مشکلات و خودکفایی کشور است. معیشت امروز مردم، توسط شیطان بزرگ هدف‌گیری شده است. نخبگان با علم خود و مردم با صبر توأم با امید از دستاورد‌ها دفاع کرده و با ‎جهش تولید، در اقتصاد مهاجم خواهند بود. ‎»

روزنامه شرق

‌کسر بودجه و تبعات آن/مراد راهداری

بودجه دولت سندی است مالی برای دخل (اعم از درآمد و منابع مالی) و خرج هوشمندانه، شفاف و با مجوز دستگاه‌های وابسته به دولت. جامعه به طرق مختلف از وضعیت بودجه دولت متأثر می‌شود؛ از همین‌رو اهمیت تأیید و نظارت نمایندگان رسمی مردم مضاعف می‌شود. به دلیل اهمیتی که دارد، سه نوع نظارت بر آن جاری می‌شود؛ قبل، ضمن و بعد از خرج، دو مورد اول نظارت داخلی دولت است که توسط دو دستگاه یکی سازمان برنامه‌و‌بودجه، دیگری وزارت اقتصاد انجام می‌شود و مورد آخر را دیوان محاسبات در ذیل دستگاه مقننه به انجام می‌رساند. بودجه دستگاه اجرائی کشور بر اقتصاد کلان اثر‌گذار است. فرضا کسر بودجه احتمالی که موضوع این یادداشت است، می‌تواند سبب بار تورمی بر مردم یا سایر آثار دیگر شود.

کسر بودجه از کمبود انواع درآمد‌های دولت با انواع مصارف بخش وابسته به دولت ایجاد می‌شود. توجه شود که مصارف بیش از هزینه‌هاست و با منابع تراز می‌شود نه با درآمدها. منابع اعم از درآمدها، استقراض‌ها و فروش دارایی‌ها است. دولتمردان باید تلاش کنند تا هزینه‌ها را متناسب با درآمد تنظیم کنند، اما به اقتضای شرایط سال‌هاست که چنین نمی‌شود و مطالعات امکان‌سنجی کسر بودجه و تبعات آن در اقتصاد ایران موضوعی مهم قلمداد می‌شود. انواع راه‌های پوشش کسر بودجه هر‌یک معایبی دارند و در مقام مقایسه با دیگری می‌توانند برتری‌هایی داشته باشند. بعضی از راه‌های تأمین کسر بودجه اینجا ذکر می‌شوند، ولی مجال ذکر کامل آن‌ها و امکان نقد و بررسی هر‌یک در این مختصر نیست.

در اینجا کسر بودجه ارزی و ریالی را به‌منظور ساده‌سازی مشابه تلقی می‌کنیم. با این نگاه تأمین کسر بودجه از داخل و خارج هر دو ممکن است. استقراض از دولت‌ها، بانک‌ها، شرکت‌ها و مؤسسات مالی خارج از کشور انواعی دارد، از وام یا فروش اوراق قرضه تا اخذ انواع کالا (سرمایه‌ای، واسطه‌ای و مصرفی) یا خدمات به‌صورت اقساط نقدی یا غیر‌نقدی و بعضا با انتظاراتی ممکن است همراه باشد و بعید نیست صرفا مبتنی بر قواعد مالی عام نباشد و حوائج غیر‌اقتصادی به دنبال داشته باشد. چنانچه بی‌حاشیه و مبتنی بر محتوای صواب باشد، بعضی روش‌های تأمین از خارج بر داخل ارجح است که پیش از پایان سخن، به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود. تأمین کسر بودجه از داخل، مثل استقراض از بانک مرکزی، فروش دارایی‌های دولتی، انتشار اوراق قرضه، خرید و فروش ارز و طلا که دو مورد اخیر دو‌منظوره انجام می‌شود و علاوه بر تأمین کسر بودجه، سبب مدیریت بهای ارز و طلا نیز می‌شود، به هنگام نزول خرید و در صعود فروش صورت می‌گیرد و ضمن نوسان‌گیری و تنظیم قیمت این دو، سود نیز کسب و موجب کسب درآمد و پوشش کسر بودجه می‌شود.

حتی گاه دولت‌ها تعهدات هزینه‌ای خود را انجام نمی‌دهند و پرداخت‌های سهم دولت را به تعویق می‌اندازند، مثل حق بیمه کارکنان تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی که سه سهم دارند، کارگر، کارفرما و دولت که دولت سهم خود به بیمه‌گر یعنی سازمان تأمین اجتماعی را به بعد موکول می‌کند و چند دهه است که عمدتا با واگذاری سهام شرکت‌های دولتی تسویه می‌کند. هر مسیری که انتخاب شود، آثار و تبعات خاصی به جا می‌گذارد. فرضا استقراض از بانک مرکزی پایه پولی (حجم پول) را افزایش می‌دهد و متناسب با ضریب گردش پولی که تقریبا در اقتصاد ایران فعلی بیش از شش‌و‌نیم است، موجب رشد نقدینگی به بیش از شش‌و‌نیم برابر حجم پول ایجاد‌شده می‌شود، از این‌رو سیاست انبساطی است؛ برای کاهش بی‌کاری به شرط سرمایه‌گذاری، می‌تواند مفید باشد.

اما گاه برای تأمین هزینه‌های جاری است و تورم‌ساز است. افزایش مالیات یا هر مسیر دیگری مثل ثبت‌نام پیشاپیش حج و پیش‌ثبت‌نام خرید خودرو یا فروش اوراق قرضه، رشد نرخ بهره (سودآوری) بانک و‌... پول در دست مردم را جذب و گردش آن در جامعه را کاهش می‌دهد (مشروط به همکاری نظام بانکی و عدم تزریق ارزان آن)، ضمن آنکه تأمین‌کننده کسر بودجه می‌تواند باشد، سیاستی انقباضی و ضدتورم است. البته ابزاری مانند مالیات، سه نقش را ایفا می‌کند: تأمین بودجه، تنظیم درآمد‌ها و تخصیص منابع که فعلا دو مورد اخیر محل بحث نیستند. اینک بپردازیم به وضع فعلی جامعه و اینکه گفته می‌شود بودجه ۱۴۰۱ تراز بسته می‌شود. باید توجه شود که همیشه منابع و مصارف تراز بوده است، مهم این است که درآمد با هزینه‌ها (یا مصارف) تراز باشد. اگر سال بعد نیز مانند سال جاری وضعیت محدودی در صادرات نفت داشته باشیم و ظرفیت مالیاتی نیز تغییر قابل ملاحظه‌ای نداشته باشد، یقینا با تورم لجام‌گسیخته بیشتر از پیش مواجه خواهیم شد.

اگر اقتصاد ایران کماکان تحریم باشد و راه‌های درآمد‌زایی و تأمین بودجه مطلوب در دولت رشد قابل ملاحظه‌ای نداشته باشد، صادرات و فروش داخلی نفت، گاز، میعانات و محصولات پتروشیمی، خاویار و متأسفانه دخانیات و اخذ انواع مالیات نتواند بودجه در سال بعد را پوشش درخور‌توجهی دهد، تورم بسیار نابهنجار خواهد بود. بودجه دولت اگرچه به اقتصاد دولت مربوط است؛ اما اقتصاد ایران را به دو دلیل به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. الف. زیاد‌بودن سهم دولت در اقتصاد، ب. بعضی مفاد مهم بودجه نظیر کسر بودجه یا جهت‌گیری‌های توزیع سرمایه‌گذاری‌ها بر کلیت اقتصاد ایران تأثیرگذار است. تبعات افزایش بهای کالا‌های دولتی مثل حامل‌های انرژی یا استقراض از بانک مرکزی و... گاه جامعه را متلاطم نیز می‌کند؛ مانند آبان ۹۸ و بحرانی که افزایش بهای بنزین به بار آورد. همچنین فروش دارایی‌های دولتی در شرایط رکودی، یعنی ارزان‌فروشی! تورم نابهنجار سال جاری را قبلا پیش‌بینی کرده بودیم.

بودجه سال آینده دولت نیز فارغ از دو حالت نیست؛ یا برجام و صادرات نفت و آمد و شد ارز ممکن می‌شود یا خیر. در حالت نخست حداقل شش ماه اول سال برای راه‌اندازی چاه‌های نفت و روی غلتک افتادن گردش پول زمان لازم است؛ بنابراین با تورم مواجه می‌شویم؛ اما رشد آن قابل مهار خواهد بود. شش ماه دوم به علت رشد صادرات نفتی و جذب ارز، شرایط بهتر خواهد شد؛ ولی اگر چنین نشد، اقتصاد و امور اجتماعی-سیاسی به مخاطره خواهد افتاد و باید بررسی شود فشار احتمالی تورم بیش از آستانه تحمل مردم خواهد بود یا خیر. متأسفانه سیاست رشد قیمت کالا‌های دولتی مثل حامل‌های انرژی و رشد قیمت ارز، اسباب تورم و کاهش قدرت خرید مردم را سبب شده است. چون درآمد‌ها متناسب با تورم رشد نمی‌کنند، رفاه مردم آسیب می‌بیند و بی‌کاری نیز فقر را مضاعف می‌کند. در‌این‌میان مسئله خدشه به حقوق ملت مطرح می‌شود. هنوز لایحه بودجه بیرون نیامده است؛ اما از قرائن می‌توان وضعیت نامتعادل را دریافت. بررسی این اماو‌اگر‌های اشاره‌شده، حائز اهمیت هستند. اداره اقتصاد جامعه با تورم‌سازی و انباشت بی‌کاری، راه به جایی نمی‌برد و خانمان‌برانداز است.

تأمین مالی هزینه‌های بخش عمومی با تورم‌سازی، یعنی تأمین مالی با جیب مردم؛ این رویکرد به نفع اقلیتی است که رشد درآمدی بیش از تورم دارند و به زیان اکثریتی است که چنین فرصتی ندارند. حتی شرکت‌های خصوصی نیز که حساسیت زیادی به نرخ ارز و بهای مواد اولیه دارند و قیمت محصولات آن‌ها رشد پایین‌تری می‌یابد، آسیب می‌بینند. اغلب آن‌ها که از بیت‌المال با فرصت‌طلبی (رانت) امرار معاش می‌کنند، سود می‌جویند! تجّاری که فرار مالیاتی دارند و مالیات بر سود بازرگانی حداقلی پرداخت می‌کنند. آن‌ها که از سازمان‌ها و بخش اقتصادی خاصی حقوق تبعیضی می‌گیرند و به‌تازگی تعدادی از گزارش حقوق آن‌ها در فضای مجازی دست به دست می‌شود و متوسط آن معادل ۲۰۰ میلیون تومان در ماه است.

همچنین تعداد معدودی که در شرایط تورم ۴۰ تا ۵۰ درصد، وام‌های بزرگ با بهره ۲۰ تا ۲۵ درصد با روابط اخذ می‌کنند و در واقع این وام‌گیرندگان، سالانه سود ۲۰ تا ۲۵ درصد واقعی از مردم دریافت می‌کنند. تبعیض و ظلم، جامعه را متفرق و متلاشی می‌کند؛ به‌همین‌دلیل قرآن ما را از آن پرهیز می‌دهد. البته ظلم فقط به توزیع مناسب امکانات و فرصت‌های فعالیت اقتصادی میان مردم بازنمی‌گردد؛ بلکه به توزیع فرصت‌های برابر در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی یا حتی مدیریتی نیز مربوط می‌شود؛ اما اینجا موضوع ما اقتصادی است. با این وصف متذکر می‌شود از نگاه علوم سیاسی و جامعه‌شناسی، جوامعی که در آن صاحب‌منصبان بر مبنای تشخیص مردم، متغیر هستند، سوپاپ اطمینان دارند و به‌راحتی با تغییر اعضای دولت، روش‌ها و سیاست‌های دیگر و جایگزینی آزمون می‌شوند؛ اما سیستمی که این اختیار را به مردم نداده است یا آن‌ها را محدود کرده است، باید در انتظار انتقاد‌های مردمی باشند. در جوامع در حال توسعه، فشار اقتصادی و مطالبات مربوط به مفاد اقتصادی زندگی، زودتر از مطالبات سیاسی سبب تغییرات اجتماعی می‌شود؛ اما در جوامع فرهیخته موضوع می‌تواند معکوس باشد و مردم نان نخواهند؛ اما مفاد سیاسی مانند آزادی و حق انتخاب را اولویت دهند و آن را در کمترین زمان بخواهند.

مع‌الوصف در هر دو حالت، تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، درمان، آموزش، حمل‌ونقل و مانند اینها، از اولویت‌های ضروری زندگی هستند؛ پس ارزیابی تبعات فشار تورمی و بی‌کاری منتج از سیاست‌گذاری‌ها برای جوامع مختلف، به‌خصوص جوامعی که پی‌درپی آسیب دیده‌اند، حائز اهمیت است. در واقع قاعده لافر در تحمل بار مالیاتی یا نقطه کاهش اشتغال و برگشت منحنی رشد ساعات کار (با وجود افزایش دستمزد) را می‌توان به حوزه آستانه تحمل مردم در فشار اقتصادی و ایجاد ناآرامی (برگشت همراهی مردم با دولت) تعمیم داد. از این منظر، مراقبت ویژه نسبت به حیات سالم و مطلوب حاکمیت در هر جامعه‌ای اهمیت حیاتی می‌یابد.

اصل تعادل و توازن بودجه همواره به صورت دفتری رعایت می‌شود، مهم واقع‌نمایی بودجه است. مثلا در ایران امروز ما، حدود ۹ ماه از سال رفته است و اعضای علمی دانشگاه‌ها و به‌طور کلی کارکنان دولت، عمدتا افزایش حقوق از سال گذشته به سال جاری را دریافت نکرده‌اند! در‌حالی‌که هزینه زندگی سال جاری را پرداخت می‌کنند! اخیرا یکی، دو ماه را پرداخت کرده‌اند، ولی به دلیل طرح شکایت دیوان محاسبات نسبت به جابه‌جایی محل تأمین مالی آن، مجدد متوقف و بعضی آن را برگشت دادند. متأسفانه در این شرایط به عدم ایجاد اعتراض مردمی و بحران‌سازی توجه نمی‌شود و هر از‌گاهی از این دست موارد تحریک‌کننده مشاهده می‌شود که به مصلحت شرایط التهابی جامعه نیست. مردم امروز در انتظار گشایش اقتصادی و رسیدن به اهداف ارزشی، یعنی مهار رشد بزهکاری متأثر از شرایط نابهنجار اقتصادی هستند.

دلسوزان جامعه، به‌خصوص مقام معظم رهبری، مکرر به حل‌وفصل مسائل اقتصادی مردم با نگاه به توان و ظرفیت داخل و تعامل مثبت با خارج تأکید داشته‌اند، اما کماکان در باتلاق خطا‌ها اسیر شده‌ایم! برگردیم به بحث اصلی. اجرای دو روش تأمین کسر بودجه در دو سال اخیر، یکی فروش دارایی (از نظر عملکرد) و دوم اوراق قرضه از نظر علمی ملاحظاتی بر آن‌ها وارد است. اولا اوراق قرضه به شرط امکان زایش درآمد‌های جدید که اصل و فرع را بتواند سال بعد بپردازد، توجیه دارد. ثانیا آیا فروش اوراق قرضه با حجمی که مد‌نظر است، امکان‌سنجی شده است؟! آیا اصل و فرع (سود) آن، سال آینده قابل پرداخت است یا قرار است بدهی روی بدهی بسازیم؟! خود این مسیر که باز‌تولید بدهی و انباشت آن است، امکان‌سنجی لازم دارد.

متأسفانه فروش دارایی در سال قبل، نوعی کلاه‌گذاشتن بر سر مردم بود و با بد‌اخلاقی همراه شد و به اعتماد که هسته مرکزی سرمایه اجتماعی است، آسیب زد! چون قیمت‌ها را بالا بردند و سهام را به مردم گران فروختند و بعد به‌شدت پایین آوردند و از مردم (گاه کارگزاران دولتی) ارزان جمع کردند! متأسفانه، آیا ظرفیت پول سرگردان و شرایط نظام بانکی و بازار سرمایه مناسب این روش، پایش شده است؟! نباید برای تنظیم ابرو، چشم اقتصاد ایران را کور کرد! باید توجه داشت که از یک سو غالبا سیاست انقباضی به رشد سرمایه‌گذاری و اشتغال‌زایی آسیب می‌زند که یکی از بیماری‌های اساسی اقتصاد ایران در چند دهه است و از سوی دیگر معمولا سیاست انبساطی نیز بر تورم می‌افزاید. متأسفانه اقتصاد ایران چند دهه است دچار تورم و بی‌کاری یا رکود تورمی است. درمان آن مهارت می‌خواهد.

معمولا کشور‌ها دچار یکی می‌شوند؛ هر‌گاه هر دو هم‌زمان وجود داشته باشد، بیماری مزمن است و مسئولان اقتصادی خونسرد از کنار آن نمی‌گذرند. باید توجه داشت که طرح‌های سرمایه‌گذاری نخوابند و نه‌تن‌ها فدای امور جاری نشوند، بلکه اشتغال‌زایی نباید فدای تورم شود؛ چون رشد سرمایه‌گذاری علاوه بر اینکه اشتغال‌زاست، پس از بهره‌برداری ضد تورم نیز هست؛ بنابراین طرح‌های عمرانی هر‌کدام که امکان واگذاری دارند، واگذار شوند و بخش خصوصی با روش صحیح، ترغیب و تشویق به ادامه سرمایه‌گذاری و رشد ظرفیت آن شود؛ البته بیمه مصون از زیان عملکرد ناشی از اوضاع آن حرفه شود که در یاداشت‌های بعدی از آن سخن خواهم گفت. پیشنهاد می‌شود با روش‌های BOT، BRT، بیع متقابل و نظایر این‌ها مثل انتشار اوراق مشارکت در سرمایه‌گذاری‌های مشخص که کمتر آثار منفی دارند، تأمین مالی طرح‌های سرمایه‌گذاری بزرگ صورت گیرند.

اگر ما پدیده‌ای به نام قانون برنامه پنج‌ساله داریم، باید بودجه برنامه‌ای نیز داشته باشیم؛ اما متأسفانه این‌طور نیست. با توجه به امکان‌سنجی و ارزیابی توان اقتصادی دولت و کشور، سطح کسر بودجه عمومی مجاز، در حالت عادی حدود پنج تا ۱۰ درصد و در حالت اضطرار حداکثر ۲۵ درصد منظور می‌شود؛ اما ما در عمل دچار کسر بودجه تا مرز ۵۰ درصد هستیم. این یک فاجعه است و با استمرار شرایط فعلی برای سال بعد حداقل ۷۰ درصد کسر بودجه پیش‌بینی می‌شود و بهای دلار چه خواهد شد و بخش تولید حساس به آن، چه روزی خواهند داشت؟ و بر مردم چه بگذرد؟! با توجه به اوضاع جامعه می‌توان این سؤال را مطرح کرد: چرا کشور را عالمانه مدیریت نمی‌کنیم و تصمیمات مهم فاقد سند مطالعاتی قابل دفاع هستند؟!