اثر وراثت در سعادت و شقاوت
خداوند در قرآن تقلید کورکورانه نسلهای جدید از نسلهای قبل را رد میکند و مردم را به تفکر و اندیشه و پیدا کردن بهترین راه امر میفرماید.(لقمان21 و...) که باز هم نظریه سوم را تایید میکند. در این میان حدیثی مورد استناد قرار گرفته است که پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «اَلشَّقیُ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمّهِ و السّعِیدُ مَن سَعِدَ فی بَطنَ اُمّه» (کافى، ج8، ص81) گرچه این حدیث با در کنار هم قرار دادن احادیث دیگر بهراحتی فهمیده میشود اما برخی علما برای درک آن راه پیچیدهای در پیش گرفتند و بحث از جبر و اختیار و... آوردهاند.
یک گروه فقط به اثرات ژنتیکی تکیه دارند که به «جبرگرایان ژنتیک» معروفند؛ در مقابل عدهای انتقال خلقیات از طریق ژنوم را رد میکنند و تاثیرات محیطی را مؤثر میدانند و قائلند محیط، اجتماع و تربیت فقط میتوانند در رفتار و شخصیت انسانها اثر داشته باشد. دسته سوم هم کسانی هستند که قائلند هر دوی این عوامل (عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی و تربیتی) میتوانند بر خلق و خوی انسانها اثر بگذارند. در مردود دانستن نظر دسته اول دوقلوهایی را مثال میزنند که تابع یک ژن هستند اما رفتارها و شخصیتشان با یکدیگر تفاوت دارد و در مورد دسته دوم هم بسیاری از شباهتهای رفتاری و جسمانی و خلقی را در نسلهای جدید و نسلهای قدیم مثال میزنند که مشترک است.
علم ژنتیک علم جدیدی است در حالی که پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) بهآن اشاره داشتهاند. ایشان در جواب سوال مردی که از تیره بودن پوست فرزندش پرسید در حالیکه خودش و همسرش رنگ پوستشان روشن بود، فرمودند: «هذَا نَزِعَةُ عِرْقٍ؛ این از جا برکندن ریشه و اصلی است. ای مرد! بدان یقیناً این «عِرق» انتقالدهندة اوصاف، خصایل و روحیات گذشتگان است به آیندگان و قطعاً در پدران گذشتة تو، یا در پدران گذشتة همسرت، یک مرد و یا یک زن، سیاهپوست بوده و این عِرق، این سیاهی را از آنها منتقل کرده است و از بچه تو این رنگ ظهور یافته و آشکار شده است. بنابراین، نگران نباش و مطمئن باش و یقین داشته باش که این طفل، طفل خود شماست.» (صحیح بخاری، ج8، ص31) و حدیثی که میفرمایند: «برای نطفههای خود (همسر مناسب) انتخاب کنید که عِرق پنهانی تأثیر دارد» (ابنادریس، ج2، ص559). این بحث در قرآن و روایات به شکلهای مختلف آمده است که با کمی بررسی بهاین نتیجه میرسیم که اسلام قائل به نظریه سوم است در حالیکه بسیاری از مردم جزو دسته اول و دوم هستند. بهطور مثال در سوره یوسف هنگامی که به ظرف مثلا دزدیده شده را در میان وسایل بنیامین پیدا میشود برادرانش گفتند: «اگر او دزدى کند، (تعجبی ندارد چون) برادرش (یوسف) نیز قبل از او دزدى کرد... » (یوسف77) این یعنی قائل بودند به اثر ژنتیک که اشتباه بود.
در آیه84 سوره اسراء آمده: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ» و در آیه34 سوره آلعمران نیز آمده: «ذُرِّیَّهً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ» که اثبات اثر ژنتیکی میکنند ولی در آیه27 سوره آلعمران اثر صرف نفی میشود. در روایات هم دستور امیرالمؤمنین(ع) برای انتخاب مسئولان حکومتی را میبینیم که ایشان برای اعطای مسئولیت رفتن به سمت افرادی که در خانوادهها پارسا، پرهیزکار بزرگ شدهاند را امر میفرمایند.(نهجالبلاغه، نامه53) و حتی برای انتخاب همسر رفتن به مست خانوادههای شجاع را امر میفرمایند. همچنین بیان شریفشان به محمد حنفیه هنگامی که در میدان جنگ ترسید و امام به او فرمود: «مَا اَدرَکَکَ عِرقَ مِن اَبِیکَ، اَدرَکَکَ عِرقَ مِن اُمِّکَ»(شرح نهج البلاغه، ابن أبی الحدید، ج١، ص٢٤٣) که باز هم تایید حالت سوم یعنی جمع میان ژنوم و تربیت.
خداوند در قرآن تقلید کورکورانه نسلهای جدید از نسلهای قبل را رد میکند و مردم را به تفکر و اندیشه و پیدا کردن بهترین راه امر میفرماید.(لقمان21 و...) که باز هم نظریه سوم را تایید میکند. در این میان حدیثی مورد استناد قرار گرفته است که پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «اَلشَّقیُ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمّهِ و السّعِیدُ مَن سَعِدَ فی بَطنَ اُمّه» (کافى، ج8، ص81) گرچه این حدیث با در کنار هم قرار دادن احادیث دیگر بهراحتی فهمیده میشود اما برخی علما برای درک آن راه پیچیدهای در پیش گرفتند و بحث از جبر و اختیار و... آوردهاند. حتی برخی از آنان به آیه105 سوره هود استناد کردند که میفرماید: «آن روز که (قیامت و زمان مجازات) فرا رسد، هیچکس جز به اجازه او سخن نمیگوید، گروهی بدبختند و گروهی خوشبخت!»؛(تفسیر فخر رازی، ج18، ص399) در حالیکه طبق بررسی آیات و روایات و کلیات دین میتوانیم به همان قسمت سوم که دخالت ژنتیک و تربیت است برسیم. انسان با فطرتی پاک آفریده میشود که مسلما راه سعادت برای باز است اما برخی افراد در خانواده توسط پدر و مادر بهانحراف کشیده میشوند و برخی دیگر توسط جامعه که باز هم مادر انسان است به راه شقاوت میروند. یعنی اینکه می فرماید شقی و سعید شدن در بطن مادر، میتوانیم این مادر را جامعه هم در تقدیر بگیریم. اثرات تربیتی جامعه در سعادت و شقاوت انسان ها قابل انکار نیست. آنانکه که این اثرگذاری را میفهمند در پی تطهیر جامعه هم هستند تا افراد را به فساد نکشد و به صلاح هدایت کند. در کل این تاثیر پذیریها و تام نبودن دلایل گفته شده برای اثر ژنوم برای آن است که اختیار انسان را اثبات شود و خداوند بهاین وسیله آنها را بیازماید.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}