در این یک هفته کنش‌ها و واکنش‌های زیادی در جامعه حول این محور دیده شد. آنانکه برای این مادر داغدیده به‌خاطر مادر بودنش و به‌خاطر داغ دیدن و درد کشیدنش غمگین شدند اتفاقا کسانی بودند که در این ماجرا مورد اتهام و توهین بودند یعنی طرفداران نظام و آنانکه در این جریانات مدام دنبال سوءاستفاده و حمله به نظام و انقلاب بودند و هیچ دلسوزی نداشتند جز ماهی گرفتن از آب گل‌آلود همان کسانی بودند که خود را در جبهه حق می‌دیدند و می‌بینند؛ پس از یک هفته تلویزیون گزارشی را از لحظه زمین خوردن خانم گوهر عشقی منتشر کرد. این گزارش حقایقی را افشا می‌کرد که واکنش‌ها را بیشتر کرد. حالا اصلا گوهر عشقی موضوع نیست، بلکه بحث‌ها بر سر صحت و عدم صحت است. جبهه‌ای که خود را حق می‌دید همان کسانی‌که پس از افشای راز این داستان یا سوت زنان از کنارش گذشتند و پیام‌هایش را حذف کرد یا افتاد به توجیه و انکار دوباره؛
 
حقیقت آن است که این مادر پیر در چنگال سوءاستفاده‌گرانی قرار گرفته که اتفاقا در داخل کشور هستند و قابل دسترسی برای این سوال که چرا این‌گونه با این مادر غم‌دیده بازی می‌کنند؟ مطمئنا افرادی در کشور هستند که کارشان خوراک درست کردند برای رسانه‌های بیگانه است و اتفاقا در کار خود که فتنه‌گری هست هم تخصص بالایی دارند. برای این افراد هیچ چیز بهتر از این نبود که از داغ یک مادر سناریویی بسازند که سال‌ها بتوانند با آن به حیثیت نظام و انقلاب حمله کنند. مادری که دلش در غم فرزندش خون است، حالا باید در نقشه این افراد بازی کند. هر اتفاقی که برای این مادر بیوفتد برای این افراد مهم نیست، یقینا اگر خدایی ناکرده مرگ او طوری رقم بخورد که بتوانند از آن استفاده کنند خیلی مسرور و خوشحال هم می‌شوند.
 
از آنجایی که خداوند همراه مردم مظلوم ما است که به‌هر نحو و از هر‌ نظر تحت فشار هستند، ماجرایی رقم خورد که دست بوق‌های رسانه‌ای معاند را رو کرد. آنها هفت روز هرجور حمله ای که فکرش را می‌کنید صورت دادند تا حرفهایشان را ثابت کنند و اکنون افتاد‌اند به توجیه و بازی‌های دیگر؛ این فیلم ثابت می‌کند که گوهر عشقی در یک بازی پیچیده گرفتار شده است و کسی نیست که او را نجات دهد. البته این سوال هنوز بی‌جواب است که چرا کسانی که خود را ارزشی معرفی می‌کنند(سوای از حق بودند یا کذب بودن آن) راه‌هایی می‌روند که از اخلاق فاصله دارد. مسلما داغ جوان به‌ذاته می‌تواند یک مادر را از پا دربیاورد و همین امر می‌تواند علت اصلی زمین خوردن این مادر باشد و همه ما از آن متأثریم اما ادعاهای بعدی آن که یک تیم رسانه‌ای طراحی کرده و حمله‌هایی که در یک خلا فکری صورت گرفت قابل بررسی است و مادر گرفتار در این بازی باید نجات پیدا کند.
 
واکنش‌های اولیه از هر طرف قابل دسترسی و قابل مشاهده است اما یک روزنامه‌نگار تحقیقی می‌تواند از این مشاهدات یک فرهنگ را استخراج کند. ما در زیر جدای از بررسی ماهیت فکری غالب در هر طرف، واکنش‌ها را می‌آوریم تا روزی برسد به تحلیلی فکری و فرهنگی این واکنش‌ها؛
 

شروع ماجرا

 

گوهر عشقی در فیلمی ادعا می کند که مورد ضرب و شتم دو نفر موتور سوار قرار گرفت...
 

واکنش رسانه های معاند

تقریبا تمام رسانه های معاند و چهره های اصلاح طلب و سیاسیون و کاربران فضای مجازی به این اتفاق هر کدام از ظن خود واکنش نشان دادند. صدای امریکا نوشت: پس از حمله افراد ناشناس به گوهر عشقی در هفته گذشته که عازم محل دفن فرزندش ستار بهشتی بود، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران گزارش تصویری ۵ دقیقه‌ای را منتشر کرده که طی آن مدعی شده هیچ حمله‌ای در آن روز صورت نگرفته است؛ ‌گزارشی که با واکنش گوهر عشقی و بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی مواجه شد. یوسف سلامی، گزارشگر صداوسیما، در این گزارش با انتشار تصاویری مبهم، از پشت سر و بدون تاریخ، مدعی شده که گوهر عشقی خود روی زمین افتاده و مورد حمله افراد ناشناس قرار نگرفته؛ ادعایی که با ارائه مستندات تصویری فراوانی از سوی کاربران مورد تردید و تکذیب قرار گرفته است.

گوهر عشقی،‌ مادر ستار بهشتی کارگر و وبلاگ‌نویسی که در آبان ۹۱ و در حالی که در بازداشت نیروی انتظامی بود جان خود را از دست داد، در گفتگو با مسیح علینژاد در واکنش به این گزارش گفت: «چرا از همان روز اول فیلم دوربین مداربسته را پخش نکردند؟ چرا فیلم به قتل رسیدن ستار مرا پخش نمی‌کنند؟ چرا روزی که بچه‌های مردم را کشتند دوربین نبود؟ امروز مرا زدند فردا نوبت مادر دیگری است.» محمد آقا سلطان، برادر ندا آقاسلطان از کشته‌شدگان اعتراضات سال ۸۸ تهران که هیچگاه شلیک کننده به او دستگیر نشد، نوشته است: «تنها ایده‌ای که به ذهن ناقصشون برای ساختن فیلم میرسه اینه که یه فیلم از پشت نشون بدن. مستند تقاطع رو هم که ساختن، ۲ ساعت روده‌درازی کردن، آخرش گفتن این زنه که پشتش به دوربینه به ندا شلیک کرد. در حالی که فیلم ۲ دوربین از روبرو رو من با چشم خودم دیدم. تو این ۱۰ روز کجا بودید؟»

هدیه کیمیایی، روزنامه‌نگار، با اشاره به واکنش گوهر عشقی، بخشی از صحبت او را در نقد این مستند که جایی از آن مدعی شده مادر ستار بهشتی در مسیر رفتن برای تزریق دوز دوم واکسن کرونا بوده، نقل کرده: «من دوز دوم واکسنم را تابستان زدم، من داشتم می‌رفتم امامزاده سر قبر بچه‌ام. من ۹ ساله دروغ نگفتم.» عطاءالله مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اول محمد خاتمی در نظری متفاوت و در دفاع از محتوای منتشره از سوی صداوسیما نوشته: «گزارش یوسف سلامى، از خبرگزارى صدا و سیما درباره ماجراى مضروب شدن خانم گوهر عشقى را حتما ببینید. به نظرم این رویکرد جدید سازمان صداوسیما بسیار هوشمندانه است. حالا نوبت بی بی سى و دیگران است که از ماجراسازى شان دفاع کنند. این رویکرد خبرگزارى صداوسیما، حرفه اى و موثر است.»
 

واکنش سیاسیون و کاربران شبکه های اجتماعی موافق و مخالف










گزارش صدا وسیما پس از یک هفته

صداوسیما پس از یک هفت گزارشی پخش کرد که در آن اتفاق مورد نظر طوری دیگر روایت می شود.
 

واکنش بی بی سی فارسی پس از گزارش صدا و سیما

رسانه ها و فعالان فضای مجازی هر کدام در مورد این گزارش واکنش نشان دادند. عده ای آن را حقیقت خواندند و گفتند پرواضح بود که گوهر عشقی بازی چند نفر را خورده و این ادعا را به دروغ داشته تا از این فرصت نهایت استفاده را ببرد. مخالفان نیز در دو جبهه تقسیم شدند آنانکه فیلم را تحلیل کردند و اشکالاتی در آن یافتند و دروغش خواندند و آنانکه چشم بسته سخنان گوهر عشقی را قبول کردند و اصلا با حقیقت کاری ندارند. البته کاربران و فعالان فجازی که خانم عشقی را دروغگو می خواندند اشکالات طرفداران گوهر عشقی را رد کردند و پاسخ دادند.
 

واکنش موافقان به گزارش صداوسیما






فیلم واکنش ها


واکنش مخالفان به گزارش صداوسیما





 

واکنش های متفاوت!