توکل به خدا و قدرتمند شدن در مقابل دشمن
هر انسان، ملت و امتی باید با توکل بهخدا در مقابل دشمنان خدا بایستد و بداند که دشمن او هر قدمش را با ترس برمیدارد و اگر در مقابل یک نیروی قوی ببیند هرگز پا به میدان نمیگذارد. مردم مقاوم کشورهای اسلامی باید بدانند که تلاش و زحمتشان در مقابله با دشمن به زودی راه روشنی برایشان ایجاد می کند و می توانند دشمن را از خانه های خودشان بیرون کنند. تلاش با برنامه ریزی، وحدت، همدلی و صبر همیشه نتیجه داده است.
بسیاری از اختراعاتی که در زندگی بشر دیده میشود برای غلبه بر همین ترسها است. همچنین بسیاری از جنگها، تهاجمها و تجاوزها، غارتگریها و دستاندازیها و... در مقابل ترس از دست دادن چیزی است یا برای مغلوب کردن آنچه که او را میترساند. بهعبارتی انسان میخواهد قدرتمند شود تا نترسد یا راههای بهوجود آمدن این ترس را ببندد. این ترس در وجود همه انسانها دیده میشود از جمله کسانی که موحد هستند و معتقدند به یک دین الهی.
وقتیکه نیروهای متخاصم به هر شکل میخواهند با ربودن قدرت روحی مؤمنان آنها را ضعیف و مقهور خود کنند، مؤمنان نیاز به یک نیروی قوی و انگیزه والا دارند تا بر ترس خود در مقابل این نیروها، چه انسی و چه جنی غلبه کنند و با استحکام اراده در مقابلش بایستند. در اینحالت خداوند میخواهد انسانها به او تکیه کنند و قدرت او را پشتیبان و حامی خود ببینند. مؤمنین با در نظر گرفتن خدا دیگر به کمیّت نیروی خود توجه نمیکنند بلکه به کیفیّت آن توجه میکنند و معتقدند: «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ؛ چه بسیار شده که گروهی اندک به یاری خدا بر سپاهی بسیار غالب آمده.»(بقره249) این حالت که خداوند سفارش اکید به آن دارد را «توکل» مینامند.
ابن فارِس توکل را بهمعنای اظهار ناتوانی در کاری و اعتماد کردن به دیگری دانسته است. محمدمهدی نراقی میگوید: «توکل در فرهنگ دینی آن است که انسان تنها خداوند را تأثیرگذار در هستی بداند؛ از اینرو تنها به او اعتماد کرده و از غیر او قطع امید میکند و امور خود را به او وا میگذارد.»(جامعالسعادات، ج3، ص218) البته توکل خودش مراتب بسیاری دارد و جایگاههای مختلف، اما در این بیان میخواهیم به نترسیدن جز از خدا و پناه نبردن به قدرتی جز قدرت خداوند بپردازیم.
آیات بسیاری در قرآن به توکل به خدا امر میکنند مانند: «وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُؤْمِنُونَ؛ افراد با ایمان باید تنها بر خداوند توکل کنند.»؛ «وَ عَلَیهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُتَوَکلُونَ، و همه متوکلان باید به او توکل کنند.»؛ «وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ، هر کسی بر خدا توکل کند خداوند کفایتش می کند.» همچنین احادیث فراوانی در عظمت توکل از ائمه(علیه السلام) به دست ما رسیده است که توکل را یک مقام توحیدی و مربوط به «توحید افعالی» میدانند. «علی بن سُوَید» میگوید از امام کاظم(علیه السلام) تفسیر آیه شریفه: «وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» را جویا شدم. امام(علیه السلام) فرمودند: «توکل بر خدا درجاتی دارد، برخی از آن درجات این است که، در همه امورت بر خداوند توکل کنی و آنچه برای تو بپسندد، بدان راضی باشی، و بدانی او از هیچ خیر و فضلی درباره تو کوتاهی نمیکند و نیز بدانی که حکم از آن اوست و به هر چه بخواهد حکم میدهد، پس بر خداوند توکل کن بهوسیله تفویض امور به او در امور شخصی و غیر آن اعتماد بنما.»(اصولکافى، ج2، ص65)
البته باید در معنای «تفویض امور» بگوییم که منظور تفویض «نتیجه» است. یعنی انسان باید تمام تلاش خود را برای غلبه بر هر عامل خارجی که دین و اعتقاد و مرزهای مادی و معنویاش را تحدید و تهدید میکند بهکار ببندد ولی نتیجه را به خدا بسپرد و از او بخواهد که تلاش و زحمتش را بهنتیجه برساند. اینکه هیچ تلاشی نکنیم و از خدا بخواهیم که ما را پیروز هر میدانی قرار بدهد نه تنها توکل نیست بلکه کاری غیرخدایی و نوعی شرک است. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «من کسیکه لب بهسوی پروردگارش باز کند و بگوید خدایا مرا روزی بده ولی طلب روزی(تلاش برای کسب روزی) نکند، مبغوض میدانم.»(تفسیر نورالثقلین، ج5، ص357)
آورده اند که روزی زاهدی از شهر خودش بیرون رفت و در دامنه کوهی منزل گرفت و گفت: من از هیچ کس درخواستی نمی کنم تا خداوند روزی مرا برساند. هفت شبانه روز بدین منوال گذشت و غذایی برایش نرسید، تا اینکه نزدیک بود گرسنگی او را از پای در آورد. آنگاه عرض کرد پروردگارا، روزی مرا برسان وگرنه جانم را بستان و راحتم کن! صدایی به گوش دل شنید که می گوید: «به عزت و جلالم سوگند روزی تو را نمی دهم مگر آنکه داخل اجتماع شوی و با مردم زندگی کنی»، زاهد از کوه به پایین آمد و روانه شهر شد. وقتی به میان مردم رسید، یکی برایش آب و دیگری نان و غذا آورد. آنگاه خداوند به او خطاب کرد: ای زاهد، تو می خواستی با زهدت حکمت مرا باطل کنی، مگر نمی دانی فراهم ساختن روزی بندگانم به دست بندگان در نزد من محبوب تر است از آنکه بی واسطه روزی شان را برسانم.»(جامع السعادات، ج3، ص228)
کسانیکه در راههای غیر الهی قدم میگذارند و میخواهند از روشهای غیرانسانی با ترس خود مقابله کنند و دیگران را به استعمار خود دربیاورند تا ترسشان کم شود خالی از توحید هستند و سرنوشت بدی دارند. انسانهایی که بهخاطر ترس از کمبود چیزی به غارت و دست اندازی به مال مردم روی میآورند، آنها که عزتشان را در ذلت دیگران میبینند، آنها که آینده را تاریک میبینند و میخواهند با جمع مال و ثروت و از بین بردن زندگی مادی و معنوی دیگر انسانها آنرا روشن کنند، آنانکه بهخاطر ترس از فنا شدن دیگران را ضعیف میکنند و... نمیتوانند اعتقادی به توکل داشته باشند، زیرا نمیتوانند خدا را نیروی اصلی زندگیشان ببینند.
جالب آنکه این افراد بیشترین هزینه را برای دفع و رفع ترسشان انجام میدهند. در مقابل آنانکه اهل تقوا هستند به شرط تلاش و توکل بیشترین قدرت و آرامش را دارند. خداوند همه چیز را از آن خود میداند(آل عمران159 و بقره156) داستانهای متعدد قرآنی نیز به این توکل اشاره دارند که پیامبران با توکل بهخدا انجام وظیفه میکردند. نتیجه آنکه هر انسان، ملت و امتی باید با توکل بهخدا در مقابل دشمنان خدا بایستد و بداند که دشمن او هر قدمش را با ترس برمیدارد و اگر در مقابل یک نیروی قوی ببیند هرگز پا به میدان نمیگذارد. مردم مقاوم کشورهای اسلامی باید بدانند که تلاش و زحمتشان در مقابله با دشمن به زودی راه روشنی برایشان ایجاد می کند و می توانند دشمن را از خانه های خودشان بیرون کنند. تلاش با برنامه ریزی، وحدت، همدلی و صبر همیشه نتیجه داده است.
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}