چین تهاجمیتر شده است!
به نظر میرسد که چین هیچ تمایلی ندارد که بخواهد بیش از این در برابر امریکا کوتاه بیاید. اینکه چرا این کشور برای اصلاح سرزمینی و پایان دادن به یک چالش عمده که طرفهای فرامنطقهای برای فرسایش چین بر آن اصرار میکنند اقدام نمیکند به حساب و کتاب مقامات این کشور بر میگردد
چین را باید بزرگترین ناظر در خط مقدم جنگ روسیه و اوکراین دانست، این جنگ به اندازهای که برای چین درسآموز است و محل تجربهاندوزی برای هیچ کشور غیرغربی دیگری چنین ماهیتی ندارد. بسیاری از ماهها پیش از شروع جنگ به این مساله تاکید کرده بودند که چینیها میخواهند پس از حمله روسیه به اوکراین، به تایوان لشکرکشی کرده و این نقطه حل نشده در سرنوشت نهایی کشور خود را یک بار برای همیشه پایان دهند. اما اینکه چرا چینیها دست به چنین اقدامی نزدند، خود عوامل بسیار متعددی دارد با این حال نمیتوان این نکته را از نظر دور داشت که چین پس از حمله روسیه به اوکراین، «تهاجمیتر» شده است.
چین در طول دو دهه گذشته تغییرات بسیاری در حوزه اقتصادی و نظامی داشته است. در جشن هفتادمین سال تشکیل ارتش خلق چین که از آن به عنوان یکی از بزرگترین رژههای تاریخ ارتشهای جهان یاد میشود مقامات سیاسی و نظامی پکن برای نخستین بار تغییر در سیاست کلان خود را به منصه ظهور گذاشتند. نشان دادن طیف بسیار بسیار گستردهای از انواع موشک و پهپاد و سامانههای پدافندی و راداری شاید بخشی از این نمایش قدرت بود. چینیها در همه چند دهه گذشته تلاش داشتند تا در حاشیه دعواهای جهانی مانده، روابط اقتصادی، سیاسی و تجاری خود را با کشورهای غربی حفظ کنند، حرفی از توسعهطلبی نزنند و در یک کلمه، ساکت بمانند...
اما سیاست سکوت چینیها از زمان روی کار آمدن ترامپ و فشارهای اقتصادی واشنگتن علیه پکن تغییر کرد که اوج آن در همان رژه نمایان شد که پیامی بسیار آشکار و علنی به طرف امریکایی بود که چینِ امروز با دو دهه پیش بسیار متفاوت است و قرار نیست کسی بیش از این امتیاز دهد. رئیسجمهور چین که فردی با افکار ملیگرایانه برای جاودانگی نام خود در تاریخ این کشور است، در دوره رهبری خود بر چین، مقدمات کامل قدرتمندتر شدن این کشور را فراهم کرده و نقش بسیار مهمی در تهاجمیتر شدن این کشور داشته است. در حقیقت، حمله روسیه به اوکراین و نوع واکنش کشورهای غربی در قبال این مساله چینیها را به فکر کارهای مهم و بزرگی انداخت.
ژنرالهای چینی به خوبی تفاوتها میان جزیره 36 هزار کیلومتر مربعی تایوان و کشور 603 هزار کیلومتر مربعی اوکراین را میدانند. نسبت قدرت خود با روسها را هم میدانند و میدانند که تایوان نه همسایهای مانند لهستان دارد و نه مرز خشکی به جای دیگر. همه ضرب و زور امریکاییها در برابر روسیه را هم دیدهاند و به زبانی، دندان طرف امریکایی را شمردهاند و این موضوعی است که به شدت مقامات کاخ سفید را نگران کرده، چرا که میدانند ماهیت حمله چین به تایوان بسیار متفاوت از اوکراین خواهد بود و فرصتی برای ارسال کمک نیست. حمله چین 360درجهای خواهد بود و فاصله خاک چین تا جزیره تایوان بسیار بسیار نزدیکتر از نزدیکترین پایگاه امریکایی به این جزیره است.
به همین دلیل، چینیها بسیار بیشتر از آن چیزی که از آنها انتظار میرفت، تهاجمی شدهاند. هر چند در جریان نشست روز جمعه میان لوید آستین، وزیر جنگ امریکا و «وی فنگه» وزیر دفاع چین دو طرف بار دیگر گفتند که خواستار مدیریت بهتر روابطشان هستند، بهرغم اینکه هیچ نشانهای از پیشرفت در حل و فصل اختلافات دیده نمیشود. «وی فنگه» در یک عبارت بیسابقه به آستین گفت: «اگر کسی جرأت کند تایوان را از چین جدا کند، ارتش چین چارهای جز جنگیدن به هر قیمتی ندارد و تمام اقدامات لازم را برای سرکوب هرگونه تلاش «جداییطلبان تایوان» برای جدا کردن تایوان از سرزمین مادری انجام میدهد. ارتش چین قاطعانه از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی محافظت خواهد کرد.»
این برای اولین بار است که یک ژنرال چینی با این قاطعیت با طرف امریکایی صحبت میکند. حتی طرف امریکایی هم به تغییرات عمیق در رفتار و سیاست چینیها اعتراف کرده است: به گفته وزیرجنگ آمریکا: «سیاست ایالات متحده در قابل تایوان همچنان مخالف با هرگونه تغییر یکجانبه در وضعیت کنونی است. سیاست ما تغییری نکرده است، اما متاسفانه به نظر نمیرسد که این درباره جمهوری خلق چین صدق کند. با این حال، ما سهم خودمان را در مدیریت مسوولانه این تنشها و برای جلوگیری از درگیری و پیگیری صلح و رفاه انجام خواهیم داد.» تغییر در چین بسیار سریعتر از آن چیزی اتفاق افتاده که طرف امریکایی فکر میکرده است.
لوید آستین در اجلاس امنیتی شانگری-لا گفت که ایالات متحده به ایستادن در کنار متحدانش به ویژه تایوان ادامه خواهد داد. رئیس پنتاگون گفت: این خصوصا در وضعیتی که جمهوری خلق چین یک رویکرد قهرآمیزتر و تهاجمیتر نسبت به ادعاهای ارضی به خود گرفته، اهمیت پیدا میکند. آستین گفت که یک افزایش «هشداردهنده» در تعداد برخوردهای ناامن و غیرحرفهای میان هواپیماها و کشتیهای چینی با سایر کشورها وجود دارد.
به نظر میرسد تهاجمی شدن چین، طرف امریکایی را به دقت بیشتر در انتخاب واژگانش وادار کرده و شواهد موجود به ما میگوید امریکا در شرایط فعلی در تلاش برای کاهش تنشها با استفاده از ادبیات لازم است. ادبیاتی که به صورت آشکار با در حوزه اعمالی بسیار متفاوت بوده و به نظر هم نمیرسد که مقامات پکن حاضر به پذیرش آن باشند. این مساله تا اندازه بسیار زیادی به ما میگوید که امریکا بر خلاف ادعاهایی که مطرح میکند در شرایط فعلی آمادگی ورود به یک جنگ با چین را ندارد.
وزیر جنگ امریکا در مورد سیاستهای کشورش در مورد حضور در آسیا گفت: «ایالات متحده حضور خود را در آسیا حفظ خواهد کرد اما واشنگتن نیاز به جلوگیری از درگیری را درک کرده است. ما به دنبال رویارویی یا درگیری نیستیم. و همچنین به دنبال جنگ سرد جدید، ناتوی آسیایی یا منطقهای نیستیم که به بلوکهای متخاصم تقسیم شود!» این اظهارات طرف امریکایی درست بر خلاف رفتارهای عملی امریکا در تشکیل پیمان آکوس یا کواد برای مقابله با چین به شمار میرود که هر دوی آنها هم ماهیت نظامی و امنیتی قابل توجهی دارند. این دو پیمان بخشی از یک رویکرد کلانتر جهان آنگلوساکسونی برای غلبه بر جهان پیرامونی خود است.
با همه این احوال، به نظر میرسد که چین هیچ تمایلی ندارد که بخواهد بیش از این در برابر امریکا کوتاه بیاید. اینکه چرا این کشور برای اصلاح سرزمینی و پایان دادن به یک چالش عمده که طرفهای فرامنطقهای برای فرسایش چین بر آن اصرار میکنند اقدام نمیکند به حساب و کتاب مقامات این کشور بر میگردد اما در هر جهت برای طرف امریکایی این مساله عینی شده که دوران ضعف چین گذشته و رویارویی در عرصه کلامی، مقدمهای جدی برای ورود به عرصه عملیاتی است چنانکه وزیر جنگ امریکا از افزایش برخوردهای به قول او «برخوردهای ناامن و غیرحرفهای» چینیها گلایه میکند./ جعفری
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}