مدتی پیش پستی منتشر شد از صفحه اینستاگرامی که مدعی افشاگری درباره تعرضات جنسی است و گفته می‌شود به طور مستقیم توسط شخص «ترانه علیدوستی» حمایت می‌شود. محتوای پست (روایتی از جنگ ایران و عراق، هم باید از نیروهای عراقی می‌ترسیدیم و هم از خودی‌ها!) تهمت ناروای تجاوز می‌زند به بسیاری از رزمندگانی که برای این ملت جانشان را فدا کردند و به جنگ رفتند تا از ایران و ایرانی دفاع کنند و ذره‌ای از خاک وطنشان را به دشمنان جمهوری اسلامی ایران ندهند و بسیاری از این افراد نیز شهید شدند یا جانباز‌. ملت ایران چنین توهین بزرگی را به این افراد فداکار و غیرتمند نمی‌پذیرد و خواستار برخورد با این افراد است.

جریان اخیر صرف حمایت ترانه علیدوستی از پدیدآورندگان برخی صفحات مربوط به افشای تعرضات و تجاوزها به او ربط پیدا کرده که گفته می شود این ربط یک تصور غلط بوده و این بازیگر شخصا در انتشار این تهمت دخیل نبوده است و اصلا پیج مدنظر آن پیجی نیست که علیدوستی آن را حمایت می کند. کاربران شبکه های اجتماعی بدون توجه به این مسئله نظراتی داده اند که مطمئنا سهوی بوده و باید جبران شود. البته تا امروز انکار و تکذیبی توسط این بازیگر دیده نشده و باید منتظر ماند برای افشای حقایق اصلی و نام کسانی که در پشت پرده قصد سیاه نمایی دارند.

ضمن آنکه برخی کاربران به همین پیج اطلاعات غلط دادند تا راستی آزمایی گردانندگان این پیج را مشاهده کنند اما در کمال ناباوری هر اطلاعاتی که به آنها می رسد منتشر می شود.
 

نظر برخی کاربران شبکه های اجتماعی

بیراهه نروید درواقع این جنبش، نوعی تبلیغ و اظهار وجود، برای کسانی است که از رده خارج شده اند. کسی که چندین سال پیش مورد تعرض قرار گرفته (درصورت صحت) و الآن صدا میکنه، یعنی به هر صورت آن موقع تطمیع شده و خودش رضایت داشته! اسمش را چی باید گذاشت، با خودتان است.
 
توهین به شهدا که بخشی از همین رزمندگان بودند دیگر قابل تحمل نیست اگر مسئولین امر نمی توانند با این اراذل رسانه ای برخورد کنند اختیار را به مردم و خانواده های رزمندگان بدهید تا ما خودمان ادبشان کنیم.
 
این جنبش حتی اگر اولش در کشورهای خارجی با نیت مثبت ایجاد شد اما بعد ازش سواستفاده کردن برای تهمت زدن. خارج از کشور هم بعضیاشون تهمت زدن و طرف شکایت کرده. ایران هم که اینقدر مسخره بازی هست که راجب 30 سال پیش ازاین تهمتا میزنن بدون هیچ سند و مدرکی اونم درباره بهترین و پاک ترین مردم. کسانی که جونشون رو برای ناموس وطن فدا کردن. لعنت به شما سلبریتیا....
 
متاسفانه وقتی افرادی ناآگاه و همین ناآگاهی آنها باعث می‌شود که همیشه به جامعه خود آسیب بزنند به عنوان چهره های هنری معرفی میشوند با چنین معضلاتی هم مواجه خواهیم شد لازم است صاحبان اندیشه و مجریان فرهنگی در زمینه الگوسازی و چهره پروری ها وارد میدان شوند که هر جاهلی در هر موقعیتی نشخوارهای ذهنی خود را در بوق نکند.
 
تا کی قراره سلبریتی ها حرف مفت بزنن و کسی باهاشون برخورد نکنه. چقدر این ها به مردم آسیب های روحی و مالی میزنن. واقعا کسی قرار نیست با این ها برخورد کنه؟






































































 

جنبش «می‌تو»، از ترانه علیدوستی تا ریاحی و پورصمیمی


جنبش «می‌تو ایران» که علیه تجاوز و آزار زنان سینماگر راه‌ افتاد، در روزهای اخیر با انتقاداتی مواجه شد و برخی سینماگران در حرکتی اعتراضی، امضای خود را پس گرفتند. به همین دلیل، این جنبش رویه جدیدی را در پیش گرفته است.
 
ماجرای جنبش «می‌تو ایران» از افشاگری یک دستیار کارگردان در اینستاگرام شروع شد. در واقع، ماجرا از خیلی پیش‌تر آغاز شده بود؛ از افشاگری‌ها علیه «آیدین. ا» نقاش مشهور، به ویژه پس از رکوردشکنی در حراج تهران. البته باز هم قبل‌تر از آن آغاز شد؛ جایی که ده‌ها دختر فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران علیه فردی به نام «کیوان. ا» در فضای توئیتر افشاگری کردند و تعداد روایات تجاوز به حدی زیاد شد که پلیس به ماجرا ورود و این فرد را دستگیر کرد.
 
پس از آن، جنبش (می‌تو / me too) علیه سوءاستفاده و آزار جنسی در ایران هم با قوت ادامه یافت و هر از گاهی، روایت‌هایی جسته و گریخته از آزار و تعرض در فضای هنر، روزنامه‌نگاری و... منتشر می‌شد تا اینکه در اولین روزهای قرن جدید، «سمیه میرشمسی» دستیار کارگردان نسبت به آزارهایی که از جانب بازیگر مشهور «فرهاد. ا» حین فیلمبرداری یکی از آثار هاتف علیمردانی دیده بود، پرده برداشت و این آغاز دومینوی می‌تو بود.
 
این افشاگری موجب شد تا جمعی از زنان دست اندرکار سینما در اعتراض به خشونت علیه زنان در این عرصه بیانیه‌ای صادر کنند. (+) پس از این بیانیه که ۸۰۰ امضا داشت، با رأی اکثریت این افراد هیأت ۵ نفره زنانه برای رسیدگی به آزار و خشونت جنسی در سینما شکل گرفت که هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، سمیه میرشمسی، غزاله معتمد و مارال جیرانی بودند.
 
حضور ترانه علیدوستی در هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن و بیان سخنان سیاسی از یک سو و انتشار استوری از بازیگران فیلم «برادران لیلا» و حضور دو تن از مردان متهم به آزارگری در این استوری، آغازگر انحراف در جنبش می‌تو بود و برخی چنین تعبیر کردند که علیدوستی برای جلب توجه افکار عمومی و به طمع دریافت جایزه از جشنواره کن، سردمداری جنبش می‌تو را می‌کند.
 
در همین حین و زمانی که حضور «سعید پورصمیمی» بازیگر ۷۹ ساله «برادران لیلا» روی فرش قرمز کن، موجی از تمجیدها را به همراه داشت، کتایون ریاحی به گفته خودش بعد از ۲۵ سال سکوت را شکست و مدعی تعرض پورصمیمی به او در خانه سینما شد.
 
لادن طباطبایی بازیگر مهاجرت‌کرده از کشور هم ادعای مشابهی درباره پورصمیمی مطرح کرد. او البته بعداً درباره ادعای خود توضیح داد که تماس فیزیکی در کار نبوده، فقط تعرض کلامی بوده است.
 

پس گرفتن برخی امضاها در واکنش به ادعاهای بدون سند
پس از ادعای کتایون ریاحی، تعدادی از زنان سینماگر از جمله مستانه مهاجر، هنگامه قاضیانی، پانته‌آ بهرام و هدی زین‌‌العابدین در حرکتی اعتراضی، امضای خود را از بیانیه‌ مشهور زنان سینماگر پس گرفتند. انتقاد آن‌ها به اتهام‌زنی به مردان سینماگر بدون ارائه سند و مدرک و پیش از اثبات جرم بود. برخی بازیگران هم معتقد بودند که نهادهای ذی‌ربط نظیر خانه سینما، سازمان سینمایی و قوه قضائیه باید پیشقدم شوند و به این مسائل ورود کنند.
 
به عنوان نمونه، حمید فرخ‌نژاد در اعتراض به این شیوه از اتهام‌زنی بدون مدرک نوشت: متهم با محکوم تفاوت دارد، هر حرکتی اگر قانون‌مند نباشد منجر به فساد می‌شود، این‌که هرکس بتواند نام شخصی را بدون اثبات جرم و بدون داشتن شرایط دفاع، رسانه‌ای کند از ضعف‌های حرکتی است که می‌توانست مثبت باشد، این نوع عملکرد باعث رواج باج‌گیری و صدمه به اصل هدفی می‌شود که برای امنیت جامعه ما و در همه زمینه‌های شغلی لازم است، لطفا هوشیارتر عمل کنید تا این حرکت تبدیل به تفریح بیماران جنسی و باج‌گیران فضای مجازی نشود، قانون را محور قرار بدهیم اگر قصدمان تبلیغ و یادآوری خود فراموش‌شده‌مان و احیانا باج‌خواهی نیست.
 
«پانته‌آ بهرام» بازیگر سینما و تلویزیون هم گفت: من به یک بخش این حرکت در روزهای گذشته به‌شدت معترض هستم و احساس می‌کنم جنبشی که داریم، در حال بدل شدن به ضدخودش است. من متوجه نمی‌شوم اسم بردن از آدم‌ها به شکل واضح و رودررو چه کمکی به جنبش ما خواهد کرد؟ قرار نیست چون آزار دیدیم، آزار بدهیم! قرار نیست شبیه آدم‌های انتقام‌جو عمل کنیم.
 
ما قرار نیست روان دیگران را اعدام کنیم، چون خودمان آسیب دیدیم. از ابتدا هم قرار این نبود. ما می‌خواستیم جلوی این اتفاقات را بگیریم. اسم بردن از آدم‌ها نه‌تنها کمکی به ماجرا نمی‌کند بلکه ما به‌جای همکاری، شبیه آدم‌هایی می‌شویم که داریم مقابله می‌کنیم. خواهشم این است که ماجرا را شخصی نکنید و بگذارید به شکل خصوصی‌تری مشکلات‌مان را حل کنیم.
 
ترانه علیدوستی هم در واکنش به متنی انتقادی با عنوان «ای کاش جا نمی‌زدید» نوشت: در حال انجام یک کار حقوقی ماندگار هستیم و هیچ حاشیه‌ای جلوی آن را نخواهد گرفت. اساسنامه ماه‌ها زمان می‌برد چون بر خلاف واکنش‌ها و نقدهای اینستاگرامی، کاری هیجانی و یک‌شبه نیست.
 
در آخر اینکه به نظر می‌رسد جنبش می‌تو برای رسیدن به سرمنزل مقصود و دور ماندن از قضاوت‌های طعنه‌آمیز، به جای افشاگری‌های بدون پشتوانه، باید به دنبال اقدامات قانونی باشند.
 
در آخرین بیانیه نمایندگان زنان سینماگر هم این موضوع به چشم می‌‌خورد. آن‌ها تأکید کرده‌اند که به جای افشاگری در حال تدوین یک آیین‌نامه هستند و نوشته‌اند: ما از این به بعد هیچ روایتی را منتشر نخواهیم کرد چون اساساً صلاحیت راستی‌آزمایی و انتشار روایت‌ها را نداریم. ما همراه راویان خواهیم بود تا زمانی‌که شکایت خود را به شکل مستدل در کمیته‌ای که در حال طراحی سازوکار آن هستیم مطرح کنند.
 
برخی مخالفان این جنبش و بازگو کردن‌ها
جنبش "می تو"؛ تابوشکنی برای رسوایی متجاوزان جنسی
بیان آزار جنسی توسط زنان یک تابوشکنی است که نیازمند وجود جرات، قدرت و شهامت برای بیان آن است و جنبشی به نام "می تو" به معنای "من هم" به جرات یافتن زنان برای بیان انواع خشونت جنسی و بر هم زدن حاشیه امن متجاوزان کمک می‌کند.
 
جنبش "می تو" یا "من هم" به نوعی بر بازگو کردن مصادیق آزار جنسی و تجارب افرادی که تحت تأثیر خشونت جنسی قرار گرفته‌اند، متمرکز است و در فضای مجازی دنبال کنندگان بسیاری پیدا کرد چرا که این نوع آزارها هر روز افراد بسیاری را در جای جای دنیا تحت تأثیر قرار می‌دهد، طرفداران جنبش "می تو" با به اشتراک گذاشتن تجربیات خود، میزان شایع آزار و اذیت جنسی را آشکار می‌کنند.
 
جنبش «می تو» تلاشی برای تأثیرگذاری در تغییرات اجتماعی است که از طریق رسانه‌های اجتماعی و فضای مجازی شکل گرفته و سازماندهی می‌شود، این جنبش ابتدا در سال ۲۰۰۶ به راه افتاد و در اواخر سال ۲۰۱۷ زمانی که چندین بازیگر زن مشهور در اروپا و آمریکا در مورد بیان تجارب خود در زمینه آزار و اذیت جنسی در صنعت سینما شروع به کار کردند، به صورت آنلاین و به عنوان یک جریان اصلی مطرح شد.
 
مؤسس جنبش "می تو"،"تارانا بورک"، یک فعال اجتماعی آمریکایی بود که شروع به استفاده از عبارت "می تو" در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی کرد تا لزوم مقابله با ناهنجاری آزار جنسی را برجسته کند. بورک می‌گوید: "جنبش " می تو" با نشان دادن اینکه چقدر آزار و اذیت جنسی شایع است، به بازماندگان می‌گوید که تنها نیستند و از آنها حمایت می‌شود و بر روی توانمندسازی زنان در مقابله با موضوع آزار و اذیت کار می‌کند.
 
رواج جنبش "می تو" در سال ۲۰۱۷ توسط "آلیسا میلانو" که بازیگر بود، توانست فریاد بورک را برجسته‌تر کند و آن را بیش از پیش بر سر زبان‌ها بیندازد، اقدامات این بازیگر در پاسخ به تعدادی از زنان هالیوودی بود که تجربیات خود را در مورد آزار و اذیت جنسی بازگو می‌کردندکه غالبا توسط "هاروی وینستین" تهیه کننده مشهور هالیوود رخ داده بود.
 
جنبش "می تو" لایه‌های درونی جامعه را کنار می‌زند
مرتضی پدریان، جامعه شناس و استاد دانشگاه در مورد جنبش "می تو" به خبرنگار ایمنا می‌گوید: اگر از منظر جامعه شناسی به این موضوع نگاه کنیم، جنبش "می تو" در حال جست‌وجو در لایه‌های زیرین جامعه است و آن‌ها را به سطح جامعه می‌آورد، اگر سیستم جامعه را لایه‌بندی کنیم لایه اول آن را با ظاهری خوب می‌بینیم، اما در لایه‌های زیرین جامعه مسائلی را می‌بینیم که بنا بر دلایلی در گذشته تاریخی بشر  باز نمی‌شده است، بیان نشدن تجاوز و آزار جنسی یکی از دلایل مخفی ماندن این موضوع در لایه‌های زیرین جامعه است.
 
وی ادامه می‌دهد: در گذشته این نوع مباحث کمتر بر زبان آورده می‌شد و تفاوتی نمی‌کرد که تجاوز و آزار جنسی توسط محارم شخص صورت بگیرد یا افراد غیر محارم، در هر صورت در نظام اجتماعی و سیستم آموزشی گذشته به گونه‌ای برخورد شده بود که هر گونه تجاوز به زنان، بنا بر شرایط و ممنوعیت‌های اجتماعی آشکار نمی‌شد و حتی گاهی آنقدر پنهان می‌ماند که به گور برده می‌شد.
 
جامعه امروز در مرحله آگاهی و مبارزه با آزار جنسی است
این آسیب شناس اجتماعی با تاکید بر این که جنبش جهانی "می تو" لایه‌های درونی جامعه را کنار زده است، می‌افزاید: اکنون با توجه به این جنبش لایه‌های زیرین جامعه کنار رفته و مسائل شفاف شده است، جامعه ما در سال‌های قبل از بیان موارد این تجاوزها بنا بر دلایلی خودداری می‌کرد، اما جامعه امروز در مرحله‌ای قرار دارد که در آن به آگاهی لزوم مبارزه با تجاوزات و آزارهای جنسی رسیده‌ایم و دیگر تحمل پنهان کردن این تجاوزات در اشکال مختلف را نداریم.
 
وی با بیان اینکه آزارهای جنسی ممکن است در محیط کار، خانواده یا در شبکه خویشاوندی صورت گیرد، تصریح می‌کند: این باز شدن موضوعات پنهان دارای کارکردهای مثبت و منفی است، کارکرد مثبت آن این است که فرد را از یک عذاب روحی که مدام با آن همراه است و با محرک‌ها این عذاب روحی بیشتر می‌شود رهایی می‌دهد.
 
وقتی موضوع تجاوز و آزار بیان می‌شود بعد از مدتی روح آسیب‌ دیده فرد التیام می‌یابد، اما کارکرد منفی این جنبش بر افراد متأهل می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری را به وی و بنیان خانواده وارد کند، البته این موضوع مشروط بر این است که همسر فرد آزار دیده نسبت به قضیه، عکس‌العمل‌های غیرعاقلانه نشان دهد، بنابراین اگر ساختار خانواده فرد آگاهانه برخورد کند تا حدودی این کارکرد منفی را کاهش می‌دهد.

جرأت بیان تجاوز با پیوستن افراد مشهور به جنبش "می تو"
پدریان خاطرنشان می‌کند: بیان آزارهای جنسی می‌تواند نقطه امنی را برای زنان ایجاد کند تا هر هنجارشکنی قادر به تجاوز نباشد و به راحتی نتواند از آن حاشیه امنی که به عنوان حیا، شرم و آبرو وجود دارد استفاده کند و به خودش اجازه دهد تا دیگرانی را که زیردست، محرم یا همکار او هستند مورد تجاوز قرار دهد، در واقع بیان آزار جنسی و راه افتادن جنبش "می تو" حاشیه امن افراد متجاوز را برهم خواهد زد و آن‌ها را از تکرار این رفتار ناهنجار تا حد زیادی باز خواهد داشت.
 
وی با اشاره به اینکه طرفداری افراد مشهور از این جنبش باعث می‌شود دیگران که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، برای بیان و مقابله با این تجاوزها و آزارهای جنسی جرأت پیدا کنند، اضافه می‌کند: پیوستن افراد مشهور به این جنبش به سایرین می‌فهماند که تنها آن‌ها مورد تجاوز قرار نگرفته‌اند و این یک کنش اجتماعی ناهنجار و مخفی است که اتفاق می‌افتد و حتی افراد مشهور نیز با این مشکل مواجه شده‌اند، اما به خاطر همان شرم و آبرو از بیان آن خودداری کرده‌اند، در واقع پیوستن افراد مشهور به جنبش "می تو" می‌تواند به دیگران جرأت بیان دهد و الگویی برای صحبت درباره تجاوز و آزار جنسی باشد.
 
راهکار پیشگیری از آزارهای جنسی
این استاد دانشگاه، اظهار می‌کند: آزار جنسی در همه جوامع و در جامعه ما هم وجود دارد و اگر جرات‌پذیری در بیان آن صورت گیرد، احتمال کاهش چنین رفتارهایی وجود دارد بنابراین کارکرد مثبت جنبش "می تو" به معنای "من هم" بیشتر از کارکرد منفی آن است، همچنین احتمال دارد با توجه به پدیده گریز از ازدواج در جامعه ما و عدم رفع نیازهای جنسی، تجاوز و آزار جنسی در حال افزایش باشد که این جنبش می‌تواند به کاهش آن هم کمک مؤثری کند.
 
وی در خصوص پیشگیری از آزار جنسی، می‌گوید: برای پیشگیری مهم‌ترین آموزشی که می‌توان به افراد داد بالا بردن آگاهی برای مقابله است، البته این آگاهی‌رسانی و آموزش باید از کودکی و از زمان مهد کودک آغاز شود.
 
چالش‌های فراوان بر سر راه جنبش "می تو"
مسعود سهیلی، کارشناس ارشد روانشناسی درباره جنبش "می تو" و پیوستن زنان در تمام دنیا به این جنبش، می‌گوید: این جنبش هنوز در ابتدای مسیر است و چالش‌های فراوانی بر سر راه آن قرار دارد، چرا که قطعاً آزارگران جنسی تمایلی به از بین رفتن حاشیه امن خود و جرأت یافتن زنان برای مقابله با آزار و تجاوز ندارند.
 
وی ادامه می‌دهد: باید قوانین قوی برای حمایت از زنان تدوین شود تا بتوان از زنان به ویژه در زمینه آسیب‌های جنسی به درستی حمایت کرد و از تکرار تا ابد این آسیب پیشگیری کرد و افراد آزارگر را در یک نقطه نگه داشت و از پیشروی بی‌محابای آن‌ها پیشگیری کرد.
 
این روانشناس با اشاره به لزوم پرداختن به تمام جوانب آزار و خشونت جنسی توسط جنبش "می تو" و زنان فعال اجتماعی، می‌افزاید: گاهی برای بسیاری از زنان آزارگری مردان یا ناشناخته یا امری بدیهی پنداشته می‌شود، فعالان حوزه زنان در این زمینه باید به تعریف درست و مصداق‌گونه انواع آزارهای جنسی بپردازند تا زنان دیگر همه رفتارهای آزارگران را عادی و بدیهی نپندارند که این جنبش می‌تواند به پررنگ کردن این موضوع و حساس کردن زنان نسبت به خشونت‌های جنسی و بیان آن‌ها کمک مؤثری کند.
 
جنبش "می تو" یک تابوشکنی پرقدرت است
وی با تاکید بر اینکه به آینده جنبش "می تو" امیدوار است، می‌گوید: زنان باید همبستگی خود را با راویان آزار دیده حفظ کنند و از آنها حمایت کنند تا روزی شاهد بیان صریح آزارها توسط اکثریت زنان باشیم و پیوستن افراد مشهور در کشور و در دیگر نقاط دنیا می‌تواند به پیشبرد اهداف این جنبش و شهامت و قدرت یافتن سایر زنان برای بیان انواع خشونت و آزار جنسی بسیار تأثیرگذار باشد و باعث ترس و رعب آزارگران و محدود کردن آن‌ها شود.
 
سهیلی جنبش "می تو" را یک تابوشکنی بزرگ می‌داند و ادامه می‌دهد: به نظر می‌رسد که با یک تابوشکنی بزرگ و کارآمد روبرو هستیم، آنچه برای اولین بار به یک صدایی زنان برای احقاق حقوق‌شان کمک خواهد کرد و باعث قدرت بخشیدن به زنان آسیب‌ دیده از آزار و تجاوز جنسی خواهد شد و آن‌ها را به زندگی عادی باز خواهد گرداند و حتی از بروز سایر آسیب‌ها از جمله خودکشی، قتل‌های ناموسی و افسردگی زنان آسیب‌دیده نیز جلوگیری می‌کند، پس این جنبش آینده‌ای روشن برای جامعه زنان رقم می‌زند و باید به گسترده‌تر شدن آن کمک کنیم، چرا که آزار و تجاوز جنسی دردناک‌ترین خشونت علیه زنان است که باید با آن مقابله شود.
 

جنبش «می تو» و گره ای که باز نمی کند 


تجربه نشان داده هر چیزی که در جهان خصوصا جهان غرب مد می‌شود در ایران یک نسخه وطنی پیدا می‌کند که شباهتش به آن نمونه غربی شبیه یک مولود ناقص‌الخلقه‌ای است که فقط نامی از آن مولود دارد. نمونه بسیار معروفش گوشی‌های موبایل در دو دهه پیش است. قطعا می‌دانید کاربرد گوشی‌های موبایل در ایران چه تفاوت عمده‌ای با کاربرد آن در غرب داشت.
 
نمونه دیگرش همین جنبش «می تو» است که در غرب راه افتاده و باعث شده هر اعتراضی مبنی بر آزار جنسی به دادگاه کشیده شود و راستی آزمایی شود و میزان تقصیر و میزان جرم طرفین نیز مشخص شود، دادگاه (حداقل به ظاهر) صالحه‌ای که ذی نفع یا متضرر از آن جنبش نیست و داورانش اندک صلاحیت داوری که حتما یکی از مولفه‌های آن پختگی است، دارند.
 
از اولین روزهایی که بحث جنبش «می تو» در ایران راه افتاد مترصد نوشتن مطلبی درباره آن بودم، ولی احتیاط کردم. وقتی رویدادی هنوز شکل نگرفته، اظهارنظر درباره آن کمی نابخردانه است. وقتی اعضای هیات داوری متشکل از پنج زن سینماگر تشکیل شد، باز خواستم چیزی بنویسم و از الزامات و ضروریات داوری بگویم، باز احتیاط کردم. وقتی هنوز داوری صورت نگرفته اظهارنظر درباره آن کمی نابخردانه است.
 
اما الان می‌نویسم چون اظهارنظرهای مثبت به یک آقای بازیگرایرانی حاضر در جشنواره جهانی کن، واکنش‌هایی از سوی برخی زنان سینماگر داشته و به قولی لب به سخن و باز کرده و اقرار کرده‌اند که از سوی این بازیگر مورد تعرض واقع شده‌اند. به اینکه این حرف چقدر صحیح است، کاری ندارم ولی نگاه من به شیوه شکل‌گیری این جنبش در ایران است.
 
اینکه این جنبش تفاوت‌های عمده‌ای با مشابه آن در خارج از کشور دارد غیرقابل تردید است، این نه فقط به خاطر مواجه ما با هر امر غیرایرانی است، بلکه به دلیل تفاوت فرهنگی ماست. حضور اجتماعی ما در ایران طی دهه‌ها با حضور اجتماعی غربی‌ها خصوصا زنان متفاوت است.
 
حتما وقتی از جنبش «می تو» حرف می‌زنیم، از جریان فمنیسم در غرب هم خبر داریم، حتما می‌دانیم که علیرغم برخی واکنش‌ها نسبت به عدم حضور زنان که از سده هفدهم میلادی شروع شد، جریان واقعی از اواخر 1960 شروع شد و حضور جدی زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی و خصوصا هنری در دهه 80 میلادی به ثمر نشست.
 
حتما می‌دانیم که نگاه جنسیت‌زده در همه جای دنیا وجود دارد و می‌دانیم در غرب حقوق مادی یک مرد در شرایط مشابه و برابر با یک زن، بالاتر از حقوق زن است.
 
حتما می‌دانیم وقتی فمنیسم آخرین گام‌های پیروزی‌اش را برمی‌داشت، شروع حضور زنان و واکنش به حضور او در عرصه‌های مختلف به جای ارتقای جایگاه زنانگی او، منجر به مردانه شدن روحیه و جایگاه او شد. بگذریم.
 
برگردم به جنبش «می تو»ی وطنی و طرح این سوال که واقعا چقدر این جنبش به شکل فعلی به ارتقای جایگاه و ایجاد امنیت زنان در عرصه‌های مختلف کمک می‌کند؟ اینکه این واکنش‌ها چقدر به ارتقای رعایت اصول اخلاقی در یک جامعه ایرانی-اسلامی کمک می‌کند؟
 
از نمونه اخیرش شروع می‌کنم و از ذکر چگونگی این اعتراض به دلیل پرهیز از تکرار اشتباه آنها پرهیز می‌کنم. اما این را کتمان نمی‌کنم که وقتی چنین واکنشی را می‌بینم برای چندمین بار باور می‌کنم که مسیر جنبش «می تو» چقدر در ایران به انحراف کشیده شده است.
 
احساس می‌کنم یک خانم بازیگر تقریبا فراموش شده (عمدا یا سهوا) از اینکه چند تا کامنت به افتخار حضور یک آقای بازیگر نوشته شد چقدر احساسات شخصی و حقیر آدمها را تحریک می‌کند، اینکه به او توجه نکنید، به من توجه کنید که قربانی‌ام. این را به ذهن من می‌آورد که کسب جایگاه قربانی در بزنگاه‌ها مساله است نه واکنشی مبنی بر احقاق حق و ایجاد امنیت روحی، روانی و جسمی برای زنان.
 
واقعا تخریب افراد و اسم بردن از آنها و کسب این جایگاه قربانی چقدر به ارتقای اصول اخلاقی در یک جامعه ایرانی-اسلامی کمک می‌کند؟ هدف کسب این جایگاه است یا فراهم آوردن شرایط مساعدتر و امن‌تر برای زنان؟ آیا این شکل از مواجه با این جنبش باعث از بین رفتن قبح قضیه و وقیح‌تر شدن آن نمی‌شود؟
 
من هم یک زنم، زنی که نزدیک به سه دهه در اجتماع حضور دارد. من هم یک زنم و دل و ذهنم پر از خاطرات آزاردهنده این حضور اجتماعی است؛ از نگاه‌های نادرست و کلمات ریز و درشت لمپن‌ها در خیابان‌ها گرفته تا برخوردهای جنسیت‌زده افراد فرهنگی و علمی که می‌توانست حضورم را به چالش بکشد.
 
مطمئنم فقط این وضعیت من نیست و معتقدم هر زنی که پایش را از حریم امن خانه بیرون گذاشت با این برخوردها و آزارها مواجه بوده است، چه زنی که صرفا با هدف حل مشکلات مالی زندگی خود و اطرافیانش پا به اجتماع گذاشت، چه زن بلندپروازی که دل در گرو کسب جایگاه اجتماعی بالاتر، فاخرتر و ارزشمندتر بود. باور دارم همه زنان در همه جای جهان ذهن و دلشان پر است از این آزارهای روحی و جسمی و حتما تجربه‌های تلخی که پس از سالها و دهه‌ها اشک به چشم‌شان می‌‌آورد.
 
پس هم صدا با همه کسانی هستم که می‌خواهند برای حضور زنان، امنیت اجتماعی و روانی ایجاد کنند، اما چگونگی ایجاد این وضعیت مهم است. مطمئنم اسم بردن از افراد و تخریب آنها، قبح قضیه را بیش از پیش از بین می‌برد، مطمئنم این شیوه برخورد نه تنها امنیتی برای آن زنی که به ناچار پا از خانه بیرون می‌گذارد تا لقمه نانی داشته باشد، ایجاد نمی‌کند، که ترس از مواجه با آن را نیز از بین می‌برد. وقتی اسم کسی را می‌برید هم خودتان را مطرح کرده‌اید و هم آن مرد را. آیا به ایجاد این حس و نگاه فکر کرده‌اید: «به فلانی هم تعرض شد، دیگه چه برسه به من!»
 
حتما هدف اصلی این جنبش باید ایجاد آگاهی در زنان باشد تا بهتر از خود مراقبت کنند، حتما باید ایجاد این تلنگر بزرگ و مهم به مردان باشد که حواس‌تان باشد، کسانی هستند که اگر دست از پا خطا کنید، از گناه و اشتباه‌تان نمی‌گذرند. اما ایجاد این آگاهی نیازمند اتخاذ شیوه درست است. ایجاد این تلنگر، نیازمند وجود داوران شایسته و بایسته و نهاد قانونی ملزم به اجرای قانون است.
 
اما باور کنید وقتی می‌بینم و می‌شنوم که یکی از اعضای داوری، خودش نام کسی را به عنوان متجاور می‌برد و بعد عکس همان فرد را استوری می‌کند و به جای خالی او در جشنواره کن اشاره می‌کند، حتما حقانیت داوری آنها زیر سوال می‌رود. حتما وقتی می‌بینم زن آزاردیده‌ای خود را در جایگاه قربانی قرار می‌دهد، دلم نمی‌خواهد من این جایگاه را کسب کنم، پس لب می‌بندم.
 
پس اگر می‌خواهیم جنبش «می تو» اندک موفقیتی کسب کند، حتما شیوه برخورد با متجاوزان و آزاردیده‌ها باید مدون شود تا هر روز هر کسی روح و ذهن ما را خط نیندازد و ما را با سوال‌های بیشتر و احساس ناامنی بیشتر مواجه نکند. حتما شرایط و شیوه حضور هر کدام از اعضای داوری باید با دقت بیشتر بررسی شود تا اشتباه‌های ناشی از جوانی و کم‌تجربگی و احساساتی برخورد کردن از آنها در شرایط دیگر دیده نشود.
 
حتما دولت، نهادهای قضایی و حقوقدانان متبحر باید برای تدوین قوانین لازم در جهت ایجاد آگاهی‌بخشی و ایجاد امنیت زنان به قضیه ورود کنند، شاید سینماگران و شبه فمنیست‌ها دست از این شکل قربانی‌پنداری‌های خود بردارند.
 
منابع:
فارس
ایمنا
الف
توییتر